سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره دین و اخلاق زیست محیطى

اختصاصی از سورنا فایل تحقیق درباره دین و اخلاق زیست محیطى دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 22

 

دین و اخلاق زیست محیطى (1)

نویسنده : عطیه فاضل دربندی

چشمهاى جهانیان به ما دوخته شده است؛ آنان مى خواهند اسلام را از رفتار ما بشناسند. این رفتار و کردار ماست که مى تواند اسلام واقعى را به جهانیان بنمایاند. نگاهى گذرا به آیات قرآن و زندگى معصومان روشن مى سازد که عدالت در رفتار و کردار از مهم ترین فضایل اخلاقى است؛ اما عدالت نه فقط در میان انسانها، بلکه در برخورد با نعمتهاى الهى و دیگر موجودات که چون ما حیات دارند و شاید گاه در تصدیق و تکریم مقام ربوبیّت از ما پیش تر باشند نیز مطرح است. اینکه با دست یافتن به تکنیک و فن آورى، با حیوانات و گیاهان با بدى و بى توجهى رفتار کنیم خلاف عدالت است.

امروزه با اینکه دستگاههاى تولیدى و ماشینى گسترده شده و همه چیز را تحت الشعاع قرار داده، دامدارى و کشاورزى مهم ترین بخش از زندگى انسان را تشکیل مى دهد. نیاز به این دو تا آن پایه مهم است که گاه کشورهاى قدرتمندى همچون روسیه براى رفع نیازمندى خود ناچار مى شوند با دادن امتیازهاى سیاسى، به سوى کشورهاى قطب مخالف، دست نیاز دراز کنند.

از این رو در اسلام و تعلیمات حیات آفرین آن، دامدارى و کشاورزى اهمیت بسیارى یافته است. اسلام، مسلمانان را به این دو تشویق نموده که به عنوان نمونه، سخنى چند را یادآور مى شویم: [1]

«پیامبر اکرم ـ صلى الله علیه وآله وسلم ـ به یکى از بستگانش فرمود: چرا در خانه ات برکت نمى آورى. عرض کرد: منظورتان از برکت چیست؟ فرمود: گوسفند شیرده! سپس اضافه فرمود: هر کس در خانه خود گوسفند شیرده یا گاو ماده داشته باشد، سر تا پا برکت است.» [2]

«از پیامبر نقل شده که درباره اهمیت گوسفند فرمود: گوسفند سرمایه بسیار خوبى است.» [3]

در تفسیر نور الثقلین ذیل آیات مورد بحث از امام امیرالمؤمنان على ـ علیه السلام ـ مى خوانیم:

«بهترین چیزى که انسان در خانه براى خانواده خود تهیه مى کند گوسفند است، هر کس در منزل خود گوسفندى داشته باشد، در هر روز فرشتگان خدا دو بار او را تقدیس مى کنند.»

ممکن است شرایط تربیت کردن گوسفند در خانه براى بسیارى فراهم نباشد، ولى هدف اصلى این است که به تعداد خانواده ها تولید و تربیت گوسفند به طور مستمر انجام گیرد. در اهمیت زراعت نیز همین بس که امیرمؤمنان على ـ علیه السلام ـ مى فرماید:

«من وجد ماءً و تراباً ثم افتقر فابعده اللّه.» [4]

«هر کس آب و خاکى داشته باشد و با این حال فقیر باشد، خدا او را از رحمت خویش دور کند.»

بدیهى است این گفتار بزرگ، همان گونه که درباره یک فرد صادق است درباره یک ملت نیز صدق مى کند؛ مردمى که آب و خاک به قدر کافى دارند و امّا باز هم به دیگران نیازمندند، مسلم است که از رحمت الهى به دورند!

از پیامبر ـ صلى الله علیه وآله وسلم ـ نقل شده است که فرمود:

«علیکم بالغنم و الحرث فانهما یروحان بخیر و یغدوان بخیر.» [5]

«بر شما باد که به تربیت گوسفند و کشاورزى بپردازید که در رفت و آمد هر دو (آغاز و انجامشان) خیر و برکت است.»

از امام صادق ـ علیه السلام ـ نقل شده که فرمود:

«ما فى الاعمال شىء احب الى اللّه من الزراعة.» [6]

«هیچ عملى نزد خدا از زراعت محبوب تر نیست.»

همچنین در حدیثى از امام صادق ـ علیه السلام ـ مى خوانیم:

«الزارعون کنوز الانام یزرعون طیباً اخرجه اللّه عز و جل و هم یوم القیامة احسن الناس مقاماً و اقربهم منزلة یدعون المبارکین.» [7]

«کشاورزان گنجهاى مردم اند، غذاى پاکیزه را که خداوند ارزانى داشته زراعت مى کنند و آنها در روز قیامت برترین مقام را دارند و به خدا نزدیک ترند و آنها را به نام "مبارکها" صدا مى زنند.»

وقتى امامان معصوم تا این حد از کشاورزى و دامدارى سخن مى گویند، چگونه ما به خود اجازه مى دهیم که این چنین با طبیعت رفتار کنیم؟ شاخه اى را بشکنیم و درختى را ریشه کن کنیم؛ یا وقتى حیوانى را مى بینیم، با نهایت بى رحمى با آن رفتار مى کنیم. ما سرمشقى بهتر از پیامبران و امامان معصوم نداریم و باید از آنان درس بگیریم. آیا نمى دانیم که آن بزرگواران چگونه با این طبیعت زیبا که به بیان قرآن هر دم در حال حمد و ثناى پروردگار است، رفتار مى کردند؟

بحثهاى خود را درباره نمودهاى اخلاق زیست محیطى، در ضمن چند فصل به شما خوانندگان ارجمند تقدیم مى داریم.

فصل اول: اخلاق زیست محیطى در قرآن کریم

سلیمان در وادى مورچگان

پرواضح است که سخن به میان آوردن از این داستان، نشان از اهمیت موضوع براى پروردگار عالمیان دارد. خداوند در آیه 18 سوره نمل مى فرماید:

(حتى اذا اتوا على واد النمل قالت نملة یا ایها النمل ادخلو مساکنکم لا یحطمنّکم سلیمان و جنوده و هم لا یشعرون)

«تا به سرزمین مورچگان رسیدند، مورچه اى گفت: اى مورچگان! به لانه هاى خود بروید تا سلیمان و لشکرش شما را پایمال نکنند در حالى که نمى فهمند!»

سلیمان با آن لشکر عظیم حرکت کرد تا به سرزمین مورچگان رسید. مورچه اى از مورچگان، همنوعان خود را مخاطب قرار داد و آنها را از خطر احتمالى آگاه ساخت.

از عبارت «در حالى که نمى فهمند» برداشت مى شود که عدالت سلیمان حتى بر مورچگان ظاهر و آشکار بود؛ چرا که مفهومش این است که اگر آنها متوجه باشند، حتى مورچه ضعیفى را پایمال نمى کنند و اگر پایمال کنند، بر اثر عدم توجه آنهاست. در آیه بعد چنین آمده است:

(فتبسم ضاحکاً من قولها وقال رب اوزعنى ان اشکر نعمتک التى انعمت علىَّ و على والدىَّ و ان اعمل صالحاً ترضه و ادخلنى برحمتک فى عبادک الصالحین)

«(سلیمان) از سخن او تبسمى کرد و خندید و گفت: پروردگارا! شکر نعمتهایى را که بر من و پدر و مادرم ارزانى داشته اى به من الهام فرما و توفیق مرحمت کن تا عمل صالحى که موجب رضاى تو گردد، انجام دهم و مرا در زمره بندگان صالحت داخل نما.»

در اینکه چه چیز سبب خنده سلیمان شد، مفسران سخنان گوناگونى دارند؛ اما برخى گفته اند این خنده شادى بود؛ چرا که سلیمان متوجه شد حتى مورچگان به عدالت او و لشکریانش اعتراف دارند و تقواى آنها را مى پذیرند. برخى دیگر گفته اند که سلیمان از آن شاد شد که با آن همه حشمت و مکنت و قدرت، مورى زیر پاى لشکریان او آزرده نمى شود.

آنچه شایان توجه است آن که سلیمان با داشتن آن قدرت و حکومت بى نظیر، از خدا مى خواهد تا به وى توفیق دهد همیشه عمل صالح انجام داده و در زمره بندگان شایسته باشد. روشن است که هدف نهایى سلیمان قدرت نیست. او همه اینها را مقدمه اى براى جلب خشنودى و رضاى خدا مى داند. [8]

داستان هدهد و ملکه سبا

در سوره نمل، در ادامه داستان سلیمان آمده است:

(و تفقَّد الطیر فقال مالى لا ارى الهد الهد ام کان من الغائبین لاَُعَذِّبَنَّهُ عذاباً شدیداً و لا ذبحنَّه او لیاتینى بسلطان مبین) [9]

«(سلیمان) در جست و جوى پرنده (هدهد) برآمد و گفت: چرا هدهد را نمى بینم یا اینکه او از غائبان است؟ من او را قطعاً کیفر شدیدى خواهم کرد یا او را ذبح مى کنم یا دلیل روشنى براى من بیاورد.»

اینکه سلیمان هدهد را ندید و در جست و جوى او برآمد، به وضوح بیانگر این حقیقت است که وى به دقت، مراقب اوضاع حکومت خود بود و حتى غیبت یک مرغ از چشم او پنهان نمى ماند! اینکه سلیمان ابتدا گفت: «من او را نمى بینم» و سپس افزود «یا اینکه او از غائبان است» ممکن است اشاره به این باشد که او بدون عذر موجهى حضور نداشته یا با عذر موجهى غیبت کرده است.

سلیمان براى اینکه حکم غیابى نکرده باشد و در ضمن غیبت هدهد بر دیگر پرندگان ـ و بلکه مأموران حکومت ـ اثر منفى نگذارد افزود: من او را قطعاً کیفر شدیدى خواهم داد، یا او را ذبح مى کنم؛ مگر اینکه براى غیبتش دلیل روشنى بیاورد. منظور از «سلطان» در اینجا دلیلى است که مایه تسلط انسان بر اثبات مقصودش شود و تأکید آن به وسیله «مبین» براى این است که این پرنده متخلّف «حتماً» باید دلیل روشنى براى تخلف خود اقامه کند.

در حقیقت سلیمان بى آنکه عجله اى در کار داورى به خرج داده باشد، در صورت ثبوت تخلف، تهدید لازم را انجام داد و حتى براى تهدید خود دو مرحله قائل شد که متناسب با مقدار گناه بوده است. او با این کار خود نشان داد که حتى در برابر پرنده ضعیفى، تسلیم دلیل و منطق است و هرگز بر قدرت و توانایى خود تکیه نمى کند.

نکته جالب آنکه سلیمان به حدى به لشکریان خود و حتى پرندگانى که مطیع فرمان او بودند آزادى و امنیت و جسارت داده بود که هدهد بدون ترس و با صراحت به او مى گوید: «من به چیزى آگاهى یافتم که تو از آن آگاه نیستى.» برخورد او با سلیمان همچون برخورد درباریان چاپلوس با سلاطین جبار که براى بیان یک واقعیت، نخست مدتى تملق مى گویند، نبود. اینها همه آثار دیانت و عدالت و خداترس بودن سلیمان است. [10]

سلیمان حکیمى بود که در عین قدرت جز با منطق سخن نمى گفت و حتى در گفت و گو با پرنده اى همچون هدهد، حق و عدالت را زیر پا نمى نهاد.

فصل دوم: اخلاق زیست محیطى در نهج البلاغه


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره دین و اخلاق زیست محیطى

اخلاق و معاشرت در خانواده

اختصاصی از سورنا فایل اخلاق و معاشرت در خانواده دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 28

 

مقدمه

برای اینکه بدانیم اخلاق چیست و چه هدفی را دنبال می کند، مقدمه ای کوتاه لازم است . انسان شاهکار آفرینش وخلقت خدای تبارک و تعالی است وخداوند همه ممکننات از نباتات (درختهای گوناگون ،میوه های لذیذ ،گلهای زیبا و...)و

حیوانات گرفته، تا جمادات و اجسام مرئی و نامرئی را برای او و خدمت به او آفریده است.

این انسان، از جنبه های مادی با سایر جانوران و حیوانات مشترک است، یعنی آنچه را که برای یک موجود زنده از علایم حیات لازم است(از قبیل : تغذیه –تنفس-تولید مثل و...)داراست ،اما علاوه بر آن دارای جنبه دیگری هم هست که او را از سایر جانوران متمایز می سازدو آن، جنبه روحی وروانی است ودر حقیقت انسانیت آدم جز به این جنبه، به چیز دیگری نیست،چرا که در جنبه مادی، او صفت حیوانی است اما خداوند ازاین همه خلقت، بنابراستناد به( آیه56 سوره ذاریات )جز تکامل

بعد معنوی انسان هدفی نداشته است.حال اگر انسان بخواهد،به کمال وبه عبارت صحیح تر،همه همت خود را در این بعد مادی قرار دهد، نه تنها به حیوانات میماند

،که مراتب پائین تراز آنها خواهد بود.پس تنها را سعادت انسان در کمال وتعالی او در بعد روانی وجنبه معنوی اواست، وآنچه ما را در این راه کمک میکند وبه ما نشان میدهد چه راه و روشی را در پیش بگیریم تا به این کمال نائل گردیم .

اگر انسان بخواهد به اخلاق پسندیده متخلق شود بایستی ابتدا خانه دل و جان را از رذائل اخلاقی بزداید، سپس به فضائل اخلاقی دست یابد (همانگونه که یک پارچه کثیف ابتدا باید پاک شود و سپس به پاک کردن شئی بپردازد).

یکی از مباحث مهم اسلامی که در قرآن مجید بسیار بر آن تکیه کرده و آیات بسیاری درباره آن نازل فرموده است، اخلاق است.

انسان کامل آن است که همه جهات وجودی او کامل باشد و چون انسان از سه قسم تشکیل یافته است :1-عقل وتفکر 2-قلب وعواطف و احساسات و 3-جسم و پیکر ومادی که این سه قسمت کمال انسان را تشکیل می دهد.

انچه فکر انسان را را تکامل می بخشدو می پرورد، معرفت است وعلم عبادت و حقایق اسلامی و ارتباط عقلی، با مبدا همه کمالات آفرینش یعنی ذات خداوند جهاندار ذو المنن و آنچه که عشق و عواطف و احساس و سجایای روحی انسان

را کمال بخشیده و رهبری میکند ،علم اخلاق و تربیت نفوس است.

تحقیق حاضر، بازگو کننده نکات مثبت اخلا قی و بعضی از زشتی ها و رذائل اخلاقی ونیز کیفیت برخوردهای گوناگون اجتماعی است ،وبرای خوانندگان عزیز

این امکان را فراهم می سازد، تا با آگاهی بیشتر در راه خود سازی و تهذیب نفس گام بردارد.

«دعای آغازین»

In the name of God.the compassionate.the merciful.

به نام خداوند بخشنده مهربان.

Oh allah. Bring me out of the darkness of sunderstanding.

پروردگارا؛ خارج کن من را از تاریکی های فکر.

And honur me with the light of understanding.

وبه نور فهم من را گرامی بدار.

Oh allah. Open the gates of your mercy to us.

پروردگارا؛بر ما درهای رحمتت را بگشای.

And unfold us the treasuryof your infinite knowledge

و گنج های دانشت را بر ما بگستران.

May your mercy be upon us. You are all-Mercy

به امید تو ای مهربان ترین مهربانان.

برخورد با همسر

بر خلاف برخی تفکرات غلط و عوامانه و در حقیقت ظالمانه، در منطق اسلام زن برای مرد یک کنیز یا یک برده ویا کسی که کار منزل را انجام میدهد، واز بچه های شوهر نگهداری میکند نیست، بلکه به عنوان شریک شوهر ویار و همکار او در اداره امور زندگانی و تربیت فرزندان مطرح میباشد، لذا اسلام دستور فرموده که همسران باید از اذیت و بد زبانی و فحاشی به یکدیگر بپرهیزند.

ونهایت مهربانی وصمیمیت ومحبت و دوستی بر جمع آنان حاکم باشد .

تا در کمال سلامت ودور از دغدغه خاطر زندگی کنند، وهم در سایه آن آرامش بتوانند فرزندانی صالح وبا تربیت پرورش دهند .زیرا عدم آرامش در خانه و احیاناً

خشونت هاو تند خوییها اثرات بد و نامطلوبی در روحیه واخلاق فرزندان میگذارد.

در روایات اسلامی دستورات گویا روشن وصریحی در مورد رفتار و برخورد متقابل بین زن و شوهر وجود دارد، که ما برای جلوگیری از اطاله بحث به صورت فهرست واربه بعضی از آنها اشاره می نمایم.

از فرمایشات حضرت محمد(ص):

*- کسی که در کارهای زندگی به همسرش کمک نماید ،خیردنیا و آخرت را بدست می آورد.

*- خدا از مردی که زن خود را آزار دهد، بیزار است.

*-هر مرد وزنی که اخلاق بد همسرش را تحمل کند ،و بر بد اخلاقی او صبر کند،


دانلود با لینک مستقیم


اخلاق و معاشرت در خانواده

اخلاق در خانواده - 14 ص ورد

اختصاصی از سورنا فایل اخلاق در خانواده - 14 ص ورد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

اخلاق در خانواده - 14 ص ورد


اخلاق در خانواده - 14 ص ورد

اخلاق در خانواده

آری انصاری تنها به علم نپرداخته و یا تنها به سراغ عبادت و شب زنده داری و معنویت نرفته است، او انسان کامل و نه تنها کامل در عبادت بلکه کامل در علم، کامل در عمل و کامل در اخلاق و او در واقع صاحب علم حقیقی است.

لیس العلم فی السماء فینزل إلیکم و لا فی الارض لیصعد لکم بل هو مجبول فی قلوبکم تخلقوا باخلاق الروحانیین حتی یظهرلکم. رساله لقاءالله/24

 علم واقعی، علم همراه با تزکیه و تهذیب است نه در آسمان یافت می شود و نه در زمین بلکه در قلب ها نهفته است باید اخلاق روحانیون و آسمانیان را به خود گرفت تا علم ظهور کند و آشکار شود.

 

اقتصاد و معاش خانواده

آقای احمد انصاری در مورد روش معیشتی و تأمین مخارج زندگی ایشان می گوید:
 
او با این که مجتهد بود و مقلد هم داشت اما وجوهات را استفاده نمی کرد، می گفتند استفاده از وجوهات خیلی مشکله.

خودشان یک سری معاملات ملکی و خرید و فروش اثاث منزل داشتند و با گوسفندانی که دست کسی سپرده بود خرجمان درمی آمد. وجوهاتی را که افراد می آوردند به قم یا مشهد و یا به نجف می فرستادند. بعضی هایش را هم اجاره می دادند که حالا که شما آوردی ببر بده مثلاً بده به عمه ات یا مثلاً فلان کوچه و فلان جا. کسی هم به ایشان نگفته بود.


دانلود با لینک مستقیم


اخلاق در خانواده - 14 ص ورد

مقاله درباره عوامل تربیت صحیح و کسب اخلاق صحیح از نظر اسلام

اختصاصی از سورنا فایل مقاله درباره عوامل تربیت صحیح و کسب اخلاق صحیح از نظر اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 37

 

مقدمه

بحث مختصری (داریم) درباره عوامل تربیت صحیح و کسب اخلاق صحیح از نظر اسلام، یعنی عواملی که دین مقدسم اسلام به آنها توجه کرده است. یکی از آن عوامل، تعقل و تفکر و تعلم است که قبلاً تحت عنوان غایات و اهدالف از آن نام بردیم. تعقل و تفکر برای روشن شدن است، یعنی حکم (چراغ) رادارد برای انسان. درباره این عامل بحث شد. عامل دوم که دراسلامروی ان زیاد تکیه شده است تقوا و تزکیه نفس است که در خود قرآن کریم به آن تصریح شده است. تقوا و تزکیه موجب پرورش اراده انسان می شود و اراده را آماده می کند برای به کار بستن. یعنی روشن شدن به تنهایی کافی نیست، باید روشن شد و باید اقتدار پیدا کرد برای به کار بستن. تقوا و تزکیه نفس به اراده اخلاقی انسان قدرت و توانایی به کار بستن می دهد. و تا حدودی در مکتب های غیر مذهبی هم هست ولی نه به این شکل که در مکاتب مذهبی وجوددارد.

عامل سوم که منظور ما بیشتر بحث درباره این عامل است مسئله عبادت است به عنوان یک عامل برای تربیت و کسب اخلاق فاضله. همانطور که تفکر و تعقل برای روشن شدن فکر برای قوه عاقله بود، و تقوا و تزکیه نفس برای تقویت نیروی اراده در انسان، عبادت برای تقویت عشق و علاقه معنوی و ایجاد حرارت ایمانی در انسان است؛ یعنی همانطور که ایمان خودش به نوبه خود منشأ عبادت است، عبادت هم تقویت کننده ایمان است که به این مطلب در متون اسلامی زیاد تصریح شده است، یعنی تأثیر متقابل ایمان و عمل در یکدیگر. ایمان به نوبه خود منشأ عمل می شود، و عملی که منبعث از آن ایمان است منشأ تقویت همان ایمان می گردد.

روح عبادت:

مکرر گفته ایم که روح عبادت تذکر است یعنی یاد خدا بودن و از غفلت از خدا خارج شدن. اقم الصلوه لذکری. و در آیه دیگر می فرماید: ان الصلاه تنهی عن الفحشاء و المنکر و لذکر الله اکبر.

عبادت که برای تذکر است، در اسلام به عنوان فریضه و نافله زیاد توصیه شده است و اسلام با موجباتی که روح عبادتی یعنی تذکر را از میان می برد و غلفت ایجاد می کند نیز مبارزه کرده است. هر چه که موجب انصراف و غفلت انسان از خدا بشود به نوعی ممنوع (مکروه یا حرام) است، مثل افراط در خوردنه، افراد در گفتن، افراط در معاشرت با افراد و افراط در خوابیدن. البته بعضی از اینها مانند توصیه به پرهیز از پرخوردن ممکن است که علل جسمی هم داشته باشد یعنی منظور بهداشت و حفظ صحت هم در کار باشد ولی قطعاً تنها آن نیست، یعنی «قله الطعام» در مسائل اسلامی در ردیفی قرار می گیرد که معلوم است هدف تنها بهداشت و حفظ الصحه نیست بلکه همچنین برای این است که روح انسان سبکتر باشد و کمتر موجبات غفلت در انسان پیدا شود.

شکل عبادت و برنامه های تربیتی:

در اسلام یک خصوصیتی هست و آن این است که با اینکه روح عبادت ارتباط و پیوند بنده با خدا و شکستن دیوار غفلت و توجه به خداست اما نکته جالب این است که اسلام به عبادت شکل داده و به شکل هم نهایت اهمیت را داده و در آن شکل نیز یک سلسله برنامه های تربیتی را در لباس عبادت وارد کرده است. مثلاً از نظر اینکه قلب انسان می خواهاد متوجه خدا باشد این چه اثری دارد که بدان انسان اپک باشد یا نباشد؟ ان الله ینظر الی قلوبکم ولا ینظر الی صورکم. ما که با بدن نمی خواهیم پیش خدا برویم، حال بدنمان پاک باشد یا نباشد، ما با دل می خواهیم پیش خدا برویم، دلمان باید پاک باشد. ولی اسلام وقتی که عبادت را تشریع می کند، چون می خواهد مخصوصاً عبادت هم یک اثر خاصی از نظر تربیتی داشته باشد،


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره عوامل تربیت صحیح و کسب اخلاق صحیح از نظر اسلام

تحقیق درباره جهان‏بینى و علم اخلاق

اختصاصی از سورنا فایل تحقیق درباره جهان‏بینى و علم اخلاق دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 32

 

بین جهان‏بینى و علم اخلاق تاثیر و تاثر متقابل وجود دارد; زیرا از یک سواخلاقیات (علم اخلاق) مانند منطقیات، طبیعیات و ریاضیات از علوم جزئى‏است و زیر پوشش «علم کلى‏» (جهان‏بینى) قرار دارد; چون این علم موضوع‏خود راکه‏نفس و قواى آن است اثبات مى‏کند (1) ، چنانکه بخشى از اینها را هم‏علوم طبیعى اثبات مى‏کند، و از سوى دیگر علم اخلاق نیز درباره جهان‏بینى‏اظهار نظر مى‏کند; به این معنا که در علم اخلاق، ثابت مى‏شود جهان‏بینى توحیدى، خیر، ملایم با روح و امرى ارزشى و کمال روح است ولى‏جهان‏بینى الحادى، شر، زیانبار و قبیح است و براى روح پیامد ناگوارى دربر دارد.

در علم اخلاق، علوم نافع از علوم غیرنافع شناخته مى‏شود. پیغمبر اکرم‏صلى الله علیه و آله و سلم به ذات اقدس اله پناه مى‏برد و مى‏فرماید: «اعوذ بک من علم لا ینفع، وقلب لا یخشع، ونفس لا تشبع‏» چون علوم از نظر نفع و ضرر به چند قسم تقسیم مى‏شود، بعضى از علمها نافعند و بعضى نه; بعضى از علوم مانند علوم الحادى، نه تنها نافع نیستند بلکه ضرر هم دارند و بعضى از علوم نه نافع هستند و نه ضار، مانند تاریخ بعضى از اقوام جاهلى که هیچ نکته آموزنده‏اى در دانستن آن وجود ندارد و هیچ اثر فقهى هم بر آن مترتب نیست.

البته برخى از بخشهاى علم تاریخ و نسب، فواید فراوانى دارد و از علوم نافع به شمار مى‏آید اما آشنایى با قواعد علمى مربوط به انساب و تاریخ اقوامى که آثار علمى یا صنعتى و هنرى از خود به یادگار نگذاشتند، صرف بیهوده عمر و اتلاف وقت است و مصداق علمى است که رسول خداصلى الله علیه و آله و سلم و امام هفتم (علیه‏السلام) در باره آن فرموده‏اند: «لا یضر من جهله ولا ینفع من علمه‏» .

بعضى از علوم فى نفسه نافعند ولى چون به مرحله عمل ننشسته‏اند علم نافع به شمار نمى‏آیند و این همان است که در بیان حضرت على (علیه السلام) آمده: «لا تجعلوا علمکم جهلا ویقینکم شکا اذا علمتم فاعملوا واذا تیقنتم فاقدموا» و نیز مى‏فرماید: «رب عالم قد قتله جهله وعلمه معه لا ینفعه‏» . بعضى از دانشمندان در عین حال که عالمند، جاهلند. چون عاقل نیستند کشته جهلند و علم آنان به حالشان نافع نیست. کسى که علم را براى مقامهاى دنیا، جلب

1. مراد از «علم کلى‏» که عهده‏دار اثبات موضوع علم اخلاق و سایر علوم جزئى است همان فلسفه نظرى است که متکفل هستى‏شناسى و شناخت‏حقایق (جهان‏بینى) است و از آن به «علم اعلى‏» نیز تعبیر مى‏شود.

توجه و احترام مردم و یا برخوردارى از زرق و برق بیشتر طلب کند، خود را ارزان مى‏فروشد. او عالم است ولى عاقل نیست. و دیگران که راه دنیا را طى کرده‏اند، بیشتر و بهتر از این شخص، حطام دنیا را فراهم کرده‏اند و از آن لذت مى‏برند. پس این گونه از علوم هم علوم غیر نافع به شمار مى‏آید.

نیز حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) در خطبه «همام‏» در وصف متقیان مى‏فرماید: «ووقفوا اسماعهم على العلم النافع لهم‏» و این تنها در باره سامعه نیست‏بلکه در مورد سایر اعضا هم هست، یعنى جز به علم نافع، به چیز دیگرى گوش نمى‏دهند; به این معنا که الفاظ آن را مى‏شنوند و معانى را ادراک مى‏کنند ولى وقتى سودمند نبودن آن را ببینند رها مى‏کنند; مثلا، درسوره «زمر» مى‏فرماید: «فبشر عباد× الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه‏» آنان، نخست اقوال و مکاتب گوناگون را مى‏شنوند و سپس تشخیص مى‏دهند که کدام زیانبار و کدام نافع است و آنگاه به آنچه نافع است دل مى‏سپارند و گوش مى‏دهند. گوش فرادادن یعنى اطاعت کردن و پذیرش.

قرآن کریم در این زمینه مى‏فرماید: «لو کنا نسمع او نعقل ما کنا فى اصحاب السعیر» یعنى اگر گوش شنوا مى‏داشتیم و اطاعت مى‏کردیم از اصحاب آتش نبودیم. بنابراین، علم اخلاق گرچه جزو علوم جزئى به شمار مى‏آید ولى در باره کلى‏ترین علم، اظهار نظر مى‏کند و مى‏گوید فراگیرى این علم، نافع است، توحید براى نفس خیر و شرک براى آن شر است.

مسئله توحید و شرک، جزو جهان بینى و مسائل الهى به شمار مى‏آید و در علم کلى مطرح است ولى مسئله پذیرش توحید یا شرک را علم اخلاق بر عهده مى‏گیرد و جایگاه علم اخلاق از نظر اشراف بر همه علوم و مسائل، جایگاه بلندى است.

در بحثهاى آینده کاملا روشن مى‏شود که هدف نهایى نبوت، نیل انسان متعالى به لقاء الله است‏به طورى که نه ملاقات کننده و نه اصل ملاقات ملحوظ باشد و نه مقصود، بلکه تنها خداوند که ملاقات مى‏شود، مشهود و مقصود باشد، و به تعبیر دیگر، رهنمود نبوت در ارائه روش روشن و هدف آشکار خلاصه مى‏شود و آن روش، مجاهدت و این هدف، مشاهدت است، به طورى که نه اصل جهاد اکبر، که راه است مقصود خواهد بود; زیرا جهاد وسیله است نه هدف; و نه اصل شهود، مطلوب بالذات است; زیرا آنچه مطلوب ذاتى است مشهود است نه شهود و نه شاهد، چون سالک واصل فانى، نه فناى خود را مى‏نگرد و نه خود را که فانى است مى‏بیند و پژوهش مى‏کند و مى‏طلبد بلکه فقط ذات بى‏کران الهى را که مشهود است مى‏نگرد و دیگر هیچ. این مطلب در طلیعه این کتاب سنگ زیربناى همه مطالب بعدى است; زیرا اخلاق الهى بر پایه وحدت پى‏ریزى شده و با دستمایه توحید، که اساس و محور جهان‏بینى اسلامى است، استقرار مى‏یابد و لازم توحید به نحو اجمال همین است که بازگو شد و به نحو تفصیل در جاى جاى متن کتاب به لطف الهى خواهد آمد.

اکنون باید بررسى شود، اخلاق با تاثیر شگرفى که در تغییر حقیقت انسان و سازندگى او دارد، از کجا مایه مى‏گیرد؟

انسان، حقیقتى متفکر و مختار است و معلوم است که امر اعتبارى نمى‏تواند حقیقتى خارجى را بسازد; ولى امر اعتبارى با واسطه‏هایى از امر حقیقى اخذ مى‏شود; امر اعتبارى براى پیدایش حقایق اعتبارى، زمینه مى‏شود; یعنى همان طور که حوادث جهان، که امور حقیقى و تکوینى است، در گیاهان، حیوانات و نباتات مؤثر است و هر کدام کار خود را طبق حوادث خارج، تنظیم مى‏کنند، انسان هم کارهاى خود را طبق حوادث خارج، تنظیم مى‏کند، وامور اعتبارى وى منشا حقیقى و تکوینى دارد.

بایدها و نبایدهاى اخلاقى

از آن جا که انسان موجودى ادراکى است و کارهاى خود را با اختیار و اراده انجام‏مى‏دهد تا آن جا که مى‏فهمد آنها را بر اساس «باید» و «نباید» تنظیم مى‏کند;اما آن جا که ادراک ندارد خود را آزاد مى‏پندارد; مثلا مى‏گوید من در هواى‏سرد باید لباس ضخیم بپوشم تا سرما نخورم و در هواى گرم باید لباس‏نازک‏بپوشم تا از گرما آسیب نبینم چنانکه در گرسنگى و سیرى این چنین است.

انسان در فصول گوناگون، تصمیمهاى مختلفى مى‏گیرد و بایدها و نبایدهاى‏گوناگونى دارد، حتى در شبانه روز نیز بایدها و نبایدهاى گوناگونى دارد;زیرا حوادث یکسان نیست; مثلا گاهى، وقت کار و گاهى وقت استراحت است. این بایدها و نبایدها از کیفیت‏برخورد انسان با حوادث، پیدا مى‏شود; به‏عبارت دیگر، انسان بایدها و نبایدها را بر اساس روابطى که بین خود و جهان‏تکوین مى‏بیند تنظیم مى‏کند. این که مى‏گوید: «من باید این کار را انجام‏بدهم‏»، خود وظیفه و توصیه اخلاقى است; اما وقتى مى‏گوید: «من اگر این کار را بکنم، چنین اثرى دارد و اگر آن کار را نکنم، آن اثر را ندارد» کار اخلاقى نیست.

بیمارى و درمان جان و تن

به عنوان مثال، پزشک دوگونه دستور و بیان دارد: یکى از آن جهت که پزشک است، راهنمایى پزشکى مى‏کند و دیگر از آن جهت که انسانى آموزنده است، دستورهاى ارشادگونه دارد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره جهان‏بینى و علم اخلاق