اما بیکاری از نظر علم جامعه شناسی و اقتصاد به صورت زیر تعریف می شود. به بخشی از نیروی کار جامعه که در جستجوی یافتن شغل هستند اما موفق به داشتن آن نمی شوند بیکار گفته می شود.
در تعریف بیکاری از اصطلاح نیروی کار جامعه صحبت شد که در اینجا بد نیست مفهوم نیروی کار را نیز بدانیم.
منظور از نیروی کار جامعه آن بخش از افرادی هستند که یا شغل دارند و یا در جستجوی آن هستند اگرچه در مباحث علمی محدودیت سنی بین 15 الی 65 سال برای این قشر دیده شده است اما در بعضی جوامع این محدودیت کمتر یا بیشتر است.
خود بیکاری به چهار گروه تقسیم بندی می شود:
1- بیکاری اصطکاکی ( Frictional Unemployment )
بیکاری اصطکاکی در اثر تحریک اقتصادی پیش می آید یعنی افرادی ممکن است با مهاجرت از یک شهر به شهر دیگر و به منظور یافتن کار جدید بهتر و مناسبتر کار خود را رها می کنند و یا در محل خاصی، صرفاً برای تغییر شغل،کار خود را ترک می کنند.
2- بیکاری دوره ای ( Cyclical Unemployment )
بیکاری دوره ای به دلیل رکود اقتصادی و تورم پیش می آید. به این ترتیب که در دورة رکود اقتصادی که سطح فعالیتهای اقتصادی کاهش می یابد. بخشی از نیروی کار بیکار میشوند. اما با خروج اقتصاد از حالت رکود این نوع بیکاری از بین می رود.
3- بیکاری ساختاری ( Structural Unemployment )
بیکاری ساختاری بیکاری است که به دلایلی نظیر اتوماسیون بیشتر در پاره ای از فعالیتهای اقتصادی بخصوص در صنایع، با پیدایش سایر پدیده های تکنیکی در بعضی از مشاغل پیش می آید. در چنین حالتی عده ای به دلیل اینکه تقاضایی برای مهارتشان وجود ندارد کارشان را از دست می دهند.
برای از بین بردن یا کاهش این نوع بیکاری می توان با ایجاد دوره هایی و دادن آموزش های جدید به نیروی کار آنها را با تکنیکهای جدید آشنا کرد.
4- بیکاری فصلی ( Seasonal Unemployment )
این نوع بیکاری معمولا در مناطق کشاورزی و معدنی ایجاد می شود. یعنی کشاورزان یا معدنچیان حداقل یک فصل از سال را ممکن است امکان فعالیت تولیدی نداشته باشند. برای تعدیل بیکاری فصلی کشاورزان با ایجاد فعالیتهای جانبی در فصل بیکاری می توان تعدیلاتی در این مورد به وجود آورد. اما درخصوص معدنچیان امروزه با توجه به سختی کارشناسان بیکاری فصلی آنها موجه است و پذیرفته شده است.
با توجه به توضیحات بالا برای کار کارشناسی و بحثهای آماری نرخ بیکاری را می توان از رابطه زیر به دست می آید:
|
نرخ بیکاری = ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
|
و از همین جا می توان درصد نیروی بیکار جامعه را حساب کرد. درصد نرخ بیکاری = 100 * ـــــــــــــ
یک ضرب المثل ایتالیایی می گوید آخرین چیزی که از دست می رود امید است فقر ناشی از بیکاری موجب بروز دیگر معضلات اجتماعی از جمله خودکشی، طلاق، اعتیاد، فعالیتهای اقتصادی زیرزمینی، جنایت، رشوه خواری و فساد مالی می شود.
اگرچه صددرصد این معضلات از بیکاری نشأت نمی گیرند و تعدادی به بهانه بیکاری به معضلات مذکور دامن می زنند اما فقدان فرصت شغلی مناسب برای قشر تحصیل کرده و نخبگان جامعه موجب بروز معضل فرار مغزها شده است و برآورد می شود که عمده تحصیل کرده ها و متخصصان ما کشور خود را به دلیل معضل بیکاری ترک کرده اند.
ناامنی و بی ثباتی سیاسی یکی دیگر از نتایج بیکاری در کشور است. جوانی که یک فرصت شغلی مناسب در اختیار داشته باشد انگیزة کمتری برای حضور در اغتشاشهای خیابانی و تظاهراتها علیه حاکمیتها می شود.
برای مبارزه با بیکاری باید اقداماتی همچون:
1- آموزش حرفه ای
2- تاسیس پایگاه داده های اطلاعات
3- اعتبارات یارانه ای و تخصیص مستقیم بودجه به برخی بخشهای اقتصادی که از بیکاری بیشتری رنج می برند
4- اعزام نیروی کار به خارج از کشور
5- اتخاذ سیاستهای مشوق استفاده از فن آوری کاربر
6- ایجاد امنیت بیشتر در سرمایه گذاری داخلی و خارجی
7- شفاف نمودن حقوق مالکیت
8- ثبات در سیاستهای پولی و ارزی
9- فراهم آوردن زمینه های مناسب برای جذب سرمایه های خارجی
10- گسترش پوشش نظام تأمین اجتماعی و بیکاران
را در پیش گرفت.
علاوه بر افزایش شمار بیکاران، معضل دامنگیر تازه که قبلا نیز اشاره کردیم، معضل بیکاران تحصیل کرده است که آرام آرام به یک پدیده جدی و ناخوشایند بدل خواهد شد.
بیکاری مهمترین چالش اقتصادی کشورهای خاورمیانه است.
شریف نیوز (پایگاه خبری- تحصیلی دانشجویان ایران): بانک جهانی در تازه ترین گزارش خود از نرخ بیکاری کشورهای خاورمیانه، نرخ بیکاری نیروی کار (64-15) ساله ایران که 9% اعلام کرده است.
به گزارش مهر به نقل از بانک جهانی، ایران با نرخ بیکاری 9 درصدی هشتمین نرخ بالای بیکاری را در سطح خاورمیانه دارد.
بانک جهانی پیش بینی کرده است که ایران در 5 سال آینده، با شدیدترین فشار اشتغالزایی مواجه می شود و این فشار مجدداً به نقطه آزار خانواده های کم درآمد تبدیل خواهد شد و فقر در جامعه تشدید خواهد شد.
میزان اشتغال در هر جامعه ای به طور معمول تابع سه عامل اصلی است:
3- قوانین و مقررات ناظر بر بازار کار که درجه انعطاف پذیری این بازار را مشخص میکند.
سیاستهایی چون گسترش برنامه تنظیم خانواده و تداوم سیاستهای مهار رشد جمعیت، کاهش حضور سالمندان و کودکان در بازار کار، محدود کردن استفاده از نیروی کار خارجی و گسترش پوشش تحصیلی و افزایش میزان تقاضا برای نیروی کار. عواملی هستند که می تواند در جهت اشتغال زایی مؤثر باشند.
برای افزایش مناسب در تقاضا برای نیروی کار ابتدا باید تولید ناخالص داخلی افزایش داشته باشد و در کنار آن سرمایه گذاری بخش خصوصی و دولتی افزایش یابد. برای مقابله با بیکاری باید پیش نیازهایی در کشور تحقق یابد. برخی از مهمترین این پیش نیازها عبارتند از: امنیت سرمایه گذاری داخلی و خارجی و شفاف نمودن حقوق مالکیت فردی، ثبات در سیاستهای پولی و ارزی و مالی و فراهم آوردن زمینه های مناسب برای جذب سرمایه های خارجی اتخاذ سیاستهای مشوق استفاده از فن آوری کاربر و در نهایت گسترش پوشش نظام تأمین اجتماعی و بیکاران
گرچه 70% جوانان زندگی در ایران را دوست دارند اما درصورتی که جوانان حرکت موثری از سوی دولتمردان برای حل معضلات و مشکلات خود شاهد نباشند، به طور حتم امید، نگرش و اعتمادشان نسبت به آنان از بین خواهد رفت.
بیکاری یکی از مهمترین چالشهای اقتصادی جهان است.