دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
آفرینش انسان
قرآن و آفرینش انسان
سخن گفتن دربارهى انسان در عین آسانى، از سختى خاص خود برخوردار مىباشد، چون شناخت انسان از مسایلى است که به سادگى دسترسى به آن ممکن نمىباشد; زیرا انسان داراى گرایشات متعدد و داراى جنبه معنوى مىباشد و مطالعه وتحقیق در هر کدام از خصوصیات انسان نیاز به وقت زیاد و نوشتن مطالب متعدد دارد. لذا در کتب فراوانى از زاویههاى گوناگون، انسان را مورد بررسى قرار دادهاند. و از آنجا که قرآن کتاب وحى مىباشد و کلام خداوند است که خود خالق انسان مىباشد بهترین نظریات در مورد انسان را مىتوان در این کتاب آسمانى دریافت کرد. از این رو، بحث را بیشتر بر نظریهى قرآن متمرکز کرده، نکاتى را در باب «قرآن و انسان» ذکر مىکنیم.
تحلیل فلسفى داستان آفرینش در قرآن ؛
((خلقت آدم و داستان آدم ، یعنى داستان خلقت انسان ، مسلما باید به زبان ((سمبلیک )) گفته مى شد تا امروز بعد از چهارده قرن و بعد از پیشرفت علونم انسانى و علوم طبیعى ، براى ما در چنین محیط علمى ، قابل مطالعه باشد. و اما انسان از لحاظ اسلام چگونه خلق مى شود؟ اول خدا به فرشتگان خطاب مى کند که من مى خواهم جانشینى براى خودم در زمین خلق کنم ... رسالت انسان از نظر اسلام با همین اولین خطاب خداوند روشن مى شود. یعنى رسالتى را که خداوند در کائنات دارد، انسان در روزى زمین باید به نمایندگى خدا انجام دهد. بنابراین ، اولین فضیلت انسان ، نمایندگى خداوند در زمین است . فرشتگان فریاد مى آورند که باز مى خواهى در روى زمین کسى را بیافرینى که به خونریزى و جنایت و کینه و انتقام پردازد!... خداوند مى گوید:
((من چیزى را مى دانم که شما نمى دانید.)) و بعد خدا براى خلقت انسان دست به کار مى شود. از اینجا سمبلها شروع مى شود و ببینید که در زیر این سمبلها چه نکات عمیق انسان شناسى نهفته است :
خدا از روى زمین ، از روى خاک پست مى خواهد براى خود جانشین خلق کند... در زبان بشر، پست ترین سمبل پستى و تعفن و ذلت و دنائت ، ((لجن )) است ... و همچنین در زبان بشر، عالى ترین و متعالى ترین و مقدس ترین موجود، ((خداوند)) است ، و در هر موجودى عالى ترین و مقدس ترین و اشرف وجودش ((روح )) اوست . این انسان که نماینده خداوند است ، از لجن و یا گل رسوبى آفریده شد، یعنى از پست ترین ماده روى زمین . و بعد خداوند، نه از نفسش و یا از خونش و نه از رگ و پى اش ، بلکه از روحش دمیده ؛ یعنى عالى ترین وجودى که ممکن است بشر در زبانش کلمه اى براى تسمیه ان داشته باشد... بنابراین انسان ساخته شده از لجن و روح خداوند است . پس انسان یک موجود دو بعدى است ... یک بعدش میل به لجن و پستى دارد، سرشت و خمیره اش تمایل به رسوب شدن و ماندن و توقف کردن دارد... و بعد دیگرش یعنى روح خداوند (به تعبیر قرآن ) میل به تعالى دارد؛ بر خلاف جهت اولى ، میل به صعود و میل به بالا رفتن تا آخرین قله قابل تصور را دارد، یعنى خدا و روح خدا... و بعد،
خداوند اسماء را به انسان تعلیم داد. و اما این که ((اسماء را به انسان تعلیم دادیم )) یعنى چه ؟ هنوز معلوم نیست ... ولى در این شک نیست که سخن از تعلیم دادیم )) یعنى چه ؟ هنوز معلوم نیست ... ولى در این شک نیست که سخن از تعلیم و آموزش است . وقتى آفرینش است به پایان رسید، دارنده اسماء مى شود. بعد فرشتگان فریاد مى کنند که ما از ((مارج من نار)) (آتش بى دود) ساخته شده ایم و این انسان از لجن ساخته شده ، چگونه او را بر ما فضیلت مى دهى ؟ خداوند در جواب مى گوید: ((من چیزى را مى دانم که شما نمى دانید؛ پس به پاى او این موجود دو بعدى ) بیفتید.)) و همه فرشتگان خداوند، بزرگ و کوچک ، مؤ ظف مى شوند که در پاى چنین موجودى به خاک بیفتند... و این مساءله اى است براى روشن کردن شخصیت انسان در اسلام . انسان چیزهائى مى داند که فرشتگان نمى دانند، و اینجاست که با وجود برترى مسلم جنس فرشتگان و شیطان ، انسان برتر مى شود. ...
مبدا آفرینش انسان
بحثخلقت انسان از بحثهاى بسیار رایج در بین اهل نظر و مطالعه مىباشد. براى پى بردن به این مطلب که این مسئله همواره مورد بحثبوده است چند نظریه را یادآورى مىکنیم. درباره چگونگى پیدایش نوع آدم در زمین دو نظر است: یکى آراى فلسفى قدیم و ظواهر دینى که از این نظر انواع و اصول خلقتبدون سابقه پدید آمده، و نظر استقرایى دیگر که از فروع فلسفه نشو و ارتقا و تکامل است پیدایش انواع را از دانى به عالى و به هم پیوسته مىشمارد و هر نوع پایین را با گذشت زمان و تاثیر محیط منشا نوع بالاتر مىداند جزئیات این نظریه از جهت تجربه و کلیات این نظریه از جهت ادلهى فلسفى چنانکه باید اثبات نشد. (1)
«خلاصه نظریه دوم این است که زمین یکى از سیارات قطعه از خورشید جدا شده و ابتداء در حال فروزندگى و میعان بوده است پس رفته رفته در اثر عوامل مخصوص سرد شده و بارانهاى سنگین بر آن باریده و سیلها جارى شده و دریاها پدیدار گردیده سپس یک سلسله ترکیباتى بین آب و زمین پیدا شده و نباتاتى دریایى روییده است این نباتات که داراى باکترىهاى زنده بود متکامل شده و در نتیجه اى آنها ماهى و سایر حیوانات دریایى پدید آمده و سپس به ترتیب ماهى پرنده (ذو حیاتین) حیوان خشکى و انسان به وجود آمده است و تمام این مراتب در اثر تکامل است که ترکیبات زمین به خود دیده و به دنبال آن گیاهان و حیوانات دریایى و حیوانات ذو حیاتین وحیوانات خشکى وبالاخره انسان به وجود آمده است». (2)
علامه طباطبایى رحمه الله در رداین نظریه مىگوید: این فرضیه، دلیل مخصوصى آن را اثبات نمىکند و مىتوان فرض کرد که انواع به طور کلى از هم جدا و مستقل باشند بدون اینکه تطورى که نوعى را به نوع دیگر مبدل سازد در کار بیاید بلى صرفا یک سلسله تطوراتى سطحى در زمینه حالات هر نوع وجود دارد بدون این که ذات آنها دستخوش تحول شود و تجربه تحول فردى را از یک نوع به نوع دیگر مشاهده ننموده است و هرگز دیده نشده میمونى به انسان تبدیل شود. (3)
درباره چگونگى آفرینش انسان و همچنین سایر موجودات زنده از دیرباز دو عقیده متضاد در میان دانشمندان وجود داشته است گروهى از دانشمندان معتقد به استقلال انواع جانداران و عدم تکون نوعى از نظر نوع دیگر و گروهى دیگر طرفدار تبدل انواع بودند. اعتقاد به تبدل انواع به بعضى از فلاسفه یونان باستان نسبت داده مىشود; در قرون جدید طرفدارانى پیدا کرده است که مهمترین آنان «چارلز داروین» طبیعىدان انگلیسى قرن نوزدهم مىباشد. (4)
داروین دو نظر پر سر و صدا عرضه کرد یکى دربارهى کلیه موجودات زنده و دیگرى دربارهى خصوص انسان. به موجب نظریه اول که در کتاب «اصل انواع» منتشر شد همه انواع حیوانات در اصل از یک نوع سرچشمه گرفته، رفته رفته یک نوع به دو نوع و بعد به چند نوع تبدیل شده است. نظریه دوم که در کتاب «اصل انسان» عنوان شده است مىگوید انسان که یکى از انواع موجودات زنده استبا میمون از یک منشا بوده و این دو داراى اجداد مشترکى بودند. (5)
در نظریه دوم، داروین و پیروانش معتقدند که تفاوتهاى بین انسان و حیوان را ناچیز یافته، قبایل بدوى بازمانده، طبق توصیفى که داروین از آنها به دست مىدهد همان حلقهى مفقوده بین انسان و حیوانند. و دانشمند دیگرى ادعا کرده بین انسان و عالیترین میمونها تفاوت کمترى هست تا بین عالیترین و پستترین میمونها. (6)
مبدا و مراحل تکامل خلقت انسان در قرآن
بعد از این که دو نظریه مطرح در بین صاحب نظران را اجمالا بیان کردیم وقت آن رسیده است که خود را در محضر قرآن قرار دهیم و ببینیم قرآن با کدامیک از دو نظریه هماهنگى و موافقت دارد یا این که نظر سومى را دارد. این که انسان ابتداء به صورت مستقل خلق شده یا این که تکامل یافته از موجودات زنده دیگر مىباشد در قرآن کریم مىخوانیم :
«ان مثل عیسى عند الله کمثل آدم خلقه من تراب ثم قال له کن فیکون».
