سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

احادیث تهمت

اختصاصی از سورنا فایل احادیث تهمت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

احادیث تهمت


احادیث تهمت

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

 تعداد صفحه:48

 

داستان اِفک یا ((حدیث اِفک )) یعنى تهمت زدن به یکى از همسران پیامبر، معروف است . و ماجراى آن در سوره نور به تفصیل آمده است . آیات مربوط به این ماجرا از آیه یازده آغاز و تا 26 پایان مى یابد.
تفاسیر و احادیث و تواریخ اسلامى راجع به زنى که مورد تهمت قرار گرفته است دو نظر دارند:
1 -
عموم مفسران و محدثان و مورّخان عامه نوشته اند: وى عایشه دختر ابوبکر بوده است . این نظر هم بر اساس حدیثى است که راوى آن خود عایشه است ، به شرحى که خواهد آمد. بعضى از تفاسیر و تواریخ شیعه نیز بر اثر عدم توجه ، همین نظر را اظهار داشته اند.
2 -
بیشتر تفاسیر شیعه نوشته اند که ماجراى ((اِفک )) از تهمت زدن عایشه به ((ماریه )) همسر مصرى پیغمبر ناشى شده است .
اینک نخست به شرح نظریه اول مى پردازیم ، آنگاه نظر خود را درباره نظریه دوم ابراز مى داریم .
عایشه مى گوید: رسم پیغمبر این بود که هر گاه مى خواست به سفر برود، قرعه مى انداخت و به حکم قرعه یکى از همسران خود را همراه مى برد.در غزوه ((بنى مُصطلق ))قرعه به نام من اصابت کردومن همراه پیغمبربودم .
پس از خاتمه جنگ و شکست دشمن ، در یکى از منازل میان راه مدینه ، شب هنگام چون کاروان ما خواست حرکت کند، من براى قضاى حاجت به نقطه اى رفتم و چون برگشتم دیدم گردنبندم نیست . به نقطه اى که رفته بودم بازگشتم تا آن را بیابم . وقتى به محل اقامت کاروان مراجعت کردم دیدم قافله حرکت کرده است و به تصور اینکه من در محمل هستم ، آن را برداشته و به شتر بسته و رفته اند.
در آن هنگام یکى از اعراب بادیه به من نزدیک شد و چون مرا شناخت شترش را خوابانید و مرا سوار کرد وبه قافله رسانید. همین معنا موجب شد که منافقان سروصدا به راه اندازند و پیغمبر مرا به خانه پدرم بفرستد و حتى در صدد طلاق من بر آید تا اینکه آیات ((اِفک )) نازل شد و خدا مرا از تهمتى که زده بودند تبرئه کرد و نظر پیغمبر نسبت به من عوض شد!
این خلاصه داستان افک و نزول شانزده آیه سوره نور به روایت عایشه است . اگر داستان این بوده است که عایشه مى گوید، چندین اشکال در این حدیث به نظر مى رسد که باید براى آن پاسخى منظور داشت :
1 -
آیا پیغمبر اجازه داده که زن جوانش شب هنگام بدون اطلاع او از میان جمعیت خارج شود و تنها به نقطه تاریک و دورى از بیابان رود؟
2 -
آیا پیغمبر این قدر نسبت به ناموس خود (نَعُوذُ بِاللّهِ) سهل انگار بوده است که موقع کوچ کردن نداند همسرش در محمل هست یا جا مانده تا اینکه عربى او را بیابد و سوار کند و بیاورد و به کاروان برساند؟!
3 -
آیا پیغمبر تا آنجا بى خبر بوده که نداند تهمت منافقان ، راست است یا دروغ تا اینکه ((آیات افک )) نازل شود و یقین کند که سخن منافقان تهمت بوده است و عایشه تبرئه شود و باردیگر او را بپذیرد و به خانه برگرداند؟
4 -
آیا براى پیغمبر روا و جایز است که بر اساس شایعه سازى منافقان ، زن جوانش را از خود براند و نسبت به او سوءظن پیدا کند و باعث شود که شخصیت و آبروى او و خودش لکه دار گردد؟!
اینها نقاط مبهمى است که به طور آشکار در حدیث افک عایشه دیده مى شود و قبول آن ماجرا از زبان عایشه را مورد تردید قرار مى دهد.
آنچه در احادیث معتبر شیعه راجع به ((حدیث افک )) آمده است ، به خوبى مى رساند که موضوع چیز دیگرى بوده است و با توجه به آن هیچیک از این اشکالات مورد پیدا نمى کند.
آنچه شیعه در این خصوص روایت کرده این است که روزى پیغمبر اکرم ، کودک خردسالش ((ابراهیم )) را که از همسر مصرى خود ((ماریه )) داشت به عایشه نشان داد و فرمود: ((ببین چقدر شبیه من است )).
عایشه گفت : نه ! نمى بینم که شباهتى به شما داشته باشد!!
عایشه مى خواست به ((ماریه )) از این راه تهمت بزند. چون او پس از خدیجه تنها زنى بود که از پیغمبر بچه آورده بود و عایشه تنها دخترى که به عقدپیغمبر درآمده بود،نمى توانست شاهداین منظره باشد و آن راتحمل کند.
خود وى مى گوید: حالتى که در این مواقع به هر زنى دست مى دهد، بر من عارض شد.
ولى به گفته علامه فقید سید عبدالحسین شرف الدین عاملى : ((خداوند، ابراهیم و مادرش ماریه را به دست امیرالمؤ منین علیه السّلام از این اتهام تبرئه کرد)).
حاکم نیشابورى داستان آن را در حدیث صحیح ((مستدرک )) و ذَهَبى در ((تلخیص )) به نقل از خود عایشه آورده اند. نگاه کنید به جلد چهارم مستدرک و تلخیص آن ، صفحه 39 و تعجب کنید.(93)
بارى ، بنابرآنچه در حدیث افک راجع به سوءنظر و حسد عایشه نسبت به ماریه همسر دیگر پیغمبر دیده مى شود این است که چون او نمى توانست خود را فاقد اولاد ببیند و بچه هوو را در بغل پیغمبر مشاهده کند، لذا به هووى خود تهمت زد و کسان خود و دیگران را نیز با خود همدست کرد و آن سرو صدا را به راه انداخت . خداوند آیات افک را در تبرئه ماریه از تهمت عایشه نازل فرمود و منافقان را تخطئه کرد که درست به عکس منظور عایشه نتیجه مى دهد؛ زیرا:
اولا :
خداوند ماریه را تبرئه کرده است نه عایشه .
ثانیا :
عایشه بود که ماریه را مورد تهمت و افک قرار داد و موجب شد که منافقان ، زبان درازى کنند و سروصدا به راه بیندازند.
ثالثا :
آیات افک در نکوهش عایشه و تخطئه او نازل شده است ، نه براى دفاع از وى و آن داستان نامناسب .
رابعا :
باتوجه به این واقعیت کاملا پیداست که عایشه خواسته است با جعل آن حدیث کذایى ، مسیر نزول آیات افک را منحرف سازد و آن را به نفع خود متمایل کند که چون در آن ایام حکومت تعلق به پدر او داشت ، توانست این کار را عملى سازد و تخطئه خود را به صورت تبرئه خویش در آورد، اما در مورد دیگر جلوه گر سازد.
اینک ترجمه آیات افک ، که عینا از نظر خوانندگان محترم مى گذرد:
((
کسانى که تهمت (به ماریه ) زدند، گروهى از شما مسلمانان (اما منافق ) هستند.
(
اى مسلمانان راستین )گمان نکنید که این تهمت ، شما را دچار شرّ کند بلکه سرانجام به نفع شما خواهد بود
(
و منافقان شناخته مى شوند) هر یک از آنان که تهمت زده اند،گناه آن را خواهند برد
و کسى که بیشترین تهمت را به عهده گرفت ، عذابى بزرگ خواهددید)).
((
چرا وقتى آن تهمت را شنیدید، مردان و زنان با ایمان درباره خود گمان نیک بردند و فقط گفتند: این تهمتى آشکار است (که منافقان زده اند)؟)).
((
چرا وقتى منافقان این تهمت را زدند، چهار شاهد براى اثبات آن نیاوردند؟ وقتى گواهانى نیاوردند، نزد خداوند دروغگو خواهند بود)).
((
اگر تفضل خدا و رحمت او در دنیا و آخرت بر شما اهل ایمان نبود، در این سخنان و تهمتها که در آن فرورفته اید (و به زبان مى آورید) عذابى بزرگ به شما مى رسید)).
((
زیرا شما آن سخنان را با زبانهاى خود تلقى کرده و چیزى را که علم به آن ندارید با دهانهاى خود مى گویید و مى پندارید که کار آسانى است ، در صورتى که نزد خدا بزرگ است )).
((
چرا وقتى آن را شنیدید گفتید: ما را نمى رسد که این سخنان را به زبان آوریم ، اى خداى سبحان این تهمتى بزرگ است ؟)).
((
خدا شما را پند مى دهد که هرگز به مانند آن برنگردید، اگر از اهل ایمان هستید)).
((
خدا آیات خود را براى شما بیان مى کند و خدا دانا و حکیم است )).
((
آنانکه دوست دارند کار زشت را در میان اهل ایمان شایع سازند در دنیا و آخرت عذابى دردناک خواهند داشت ، خدا مى داند و شما نمى دانید)).
((
اگر فضل و رحمت خدا نبود (عذاب خدا شما را فرو مى گرفت ) خدا مهربان و رئوف است )).
((
کسانى که زنان پارسا و بى خبر و باایمان را به زنا نسبت مى دهند، در -دنیا و آخرت نفرین شده خدایند و کیفرى بزرگ در پیش خواهند داشت)).
((
در روزى که زبانهاى آنان و دستها و پاهایشان نسبت به آنچه کرده اند گواهى مى دهند.
((
زنان پلید و فاسد میل به مردان پلید و آلوده دارند، مردان پلید هم به طرف زنان آلوده مى روند، زنان پاک خواهان مردان پاک هستند و مردان پاک هم خواستگار زنان پاکیزه مى باشند. این افراد از آنچه بدخواهان به ایشان نسبت مى دهند پیراسته اند. آنان آمرزیده اند و روزىِ بزرگى نزد خدا دارند)).

 

 

امیر مؤمنان علیـ علیه السلام ـ در این رابطه می فرماید: باید گفتار و کردار برادر دینی خود را به بهترین وجه قرار دهی مگر اینکه یقین پیدا کنی و راه توجیه (حمل بر صحت) بر تو بسته باشد. و نباید به سخن برادرت بد گمان باشی در حالیکه تو محمل خوبی برای توجیه کلام او می‌یابی.

همچنین محمد بن فضیل می‌گوید. به امام هفتم عرض کردم: بعضی از افراد موثق برای من خبر آوردند که یکی از برادران دینی دربارهی‌ من مطلبی گفته که آنرا نمی‌پسندم از او در این باره سؤال کردم، او انکار نمود تکلیف من چیست؟ حضرت فرمود: گوش و چشمت را نسبت به برادرت تکذیب کن بطوریکه اگر پنجاه عادل در نزد تو گواهی بدهند که فلانی دربارهی تو چنین مطلب نادرستی را مطرح ساخته تو باید آنان را تکذیب، و برادر ایمانی خود را تصدیق کنی و آنچه را که باعث ریختن آبروی او میشود اشاعه ندهی که در غیر این صورت از مصادیق آیهی: ان الذین یحبون ان تشیع الفاحشه فی الذین امنوا، خواهی بود.
بنابراین مادامی که میتوانی باید قول و فعل مؤمن را حمل بر صحت، و به خیر و صلاح توجیه کنی و نباید به او بدبین و بد گمان باشی و امر او را بر فساد و بدی حمل نمائی، حتی اگر از دهان مؤمنی بوی شراب به مشامت رسید نباید به او سوء ‌ظن پیدا کنی که او شراب خورده، و مرتکب فعل حرام گشته، ‌بلکه باید محمل خوبی برای آن بیابی مثلاً بگوئی که شاید طبق تجویز پزشک به منظور مداوا و درمان نوشیده و یا فساق او را مجبور به شرب خمر کرده‌اند و یا اشتباها بجای شیشه‌ی سرکه بطری شراب را برداشته و بدهان ریخته و هنگامی که متوجه شده که شراب است بلافاصله آنرا بیرون ریخته و حتی قطره‌ای هم فرو نبرده است.

 

توجه اسلام به عواقب تهمت و اشاعه فحشا در جامعه اسلامی

 

 

 

 

خداوند در آیه 12 سوره نور می فرماید: «لولا اذ سمعتموه ظن المؤمنون و المؤمنات بانفسهم خیرا؛ چرا هنگامی که آن (تهمت) را شنیدید، مردان و زنان مومن نسبت به خودشان گمان نیک نبردند». قرآن می گوید: ای مسلمانها! چرا آن وقت که شنیدید، به برادران مسلمانتان گمان بد بردید و گمان خوب نبردید؟ اگر چنین می گفت یک مطلب ساده ای گفته بود. ولی قرآن همین مطلب را با بیان دیگر می گوید، نمی گوید ( چرا به برادران مؤمن و خواهران مؤمنتان گمان بد بردید؟ می گوید چرا به خودتان گمان بد بردید؟ یعنی توجه داشته باشید، شما یک پیکرید، شما به قول مولوی نفس واحد هستید: " مؤمنان هستند نفس واحده " . همه مسلمانها و مؤمنین باید اینطور حساب کنند که اعضای یک پیکرند، اگر تهمتی به یک مؤمن زده می شود آن را به خودشان تلقی کنند. این یک نکته که به جای اینکه بگوید چرا به برادران مؤمن گمان خیر نبردید می گوید چرا به خودتان گمان خیر نبردید، یعنی مسلمان " من " و " او " نباید داشته باشد، مسلمان باید بداند عرض برادر مسلمان عرض اوست، آبروی برادر مسلمان آبروی خودش است.

نمی گوید چرا " شما " به خودتان گمان خوب نبردید؟ می گوید: چرا " مؤمنین و مؤمنات " به خودشان گمان خوب نبردند؟ اولا زن و مرد را با هم ذکر می کند، یعنی زن و مرد ندارد و ثانیا کلمه " ایمان " را دخالت می دهد، می خواهد بگوید ایمان ملاک وحدت و اتحاد است، مؤمنان از آن جهت که مؤمن هستند نفس واحد هستند، یعنی ملاک وحدت و اتحاد را هم بیان می کند. در واقع می خواهد بگوید: ای مردان مؤمن و ای زنان مؤمن، آیا اگر به شما چنین تهمتی زده بودند حاضر بودید تهمتی را که به خودتان زده اند بازگو کنید، هر جا بنشینید بگویید به من چنین تهمتی زده اند و درباره من چنین حرفی می زنند؟ هیچ وقت درباره خودتان چنین حرفی می گفتید؟ چطور اگر درباره شما حرفی بزنند خودتان می فهمید که باید سکوت کنید و حرف بدی را که مردم برای شما جعل کرده اند دیگر خودتان اشاعه نمی دهید، ولی وقتی که درباره برادران و خواهران مؤمن خودتان حرفی را می شنوید، همان کاری را که درباره خودتان می کنید درباره آنها نمی کنید؟  آن وقتی که شنیدید، چرا مؤمنین گمان خوب درباره خودشان نبردند؟ چرا همان جا که شنیدند نگفتند این یک دروغ بزرگ است؟ قرآن می گوید: شما روز اول باید می گفتید «هذا افک مبین؛ این تهمتی آشکار است». پس بعد از این آگاه باشید این افکها که در میان شما جعل می شود، فورا بگویید «هذا افک مبین».

«لولا جاؤا علیه باربعه شهداء فاذ لم یأتوا بالشهداء فاولئک عند الله هم الکاذبون؛ چرا بر آن ادعا چهار شاهد نیاوردند؟ پس حالا که شاهدان را نیاوردند، اینان خود در پیشگاه خدا دروغگویند» (نور 13 ). شما در کارتان قانون و حساب دارید. اسلام برای شما وظیفه معین کرده، شرعا وظیفه دارید که هر تهمتی نسبت به یک مسلمان شنیدید مادامی که بینه شرعی اقامه نشده است، بگویید دروغ است، در نزد خدا دروغ است. مقصود از جمله "در نزد خدا دروغ است" این است که در قانون الهی دروغ است. تکلیف بسیار روشنی است. بعد از این ما باید بدانیم اگر فردی درباره فردی یا درباره مؤسسه ای حرفی زد ما چه وظیفه ای داریم. آیا وظیفه داریم سکوت کنیم؟ آیا وظیفه داریم حتی بگوییم " ما که نمی دانیم، خدا عالم است؟ من چه می دانم، شاید باشد شاید نباشد؟"، آیا وظیفه داریم در مجالس نقل کنیم، بگوییم چنین چیزی می گویند؟ وظیفه مان چیست؟

مادامی که بینه شرعی اقامه نشده است و مادامی که شرعا بر ما ثابت نشده، باید بگوییم دروغ است. فقط وقتی که شرعا ثابت شد و یقین پیدا کردیم مثلا در مورد زنا چهار شاهد عادل و در مورد غیر زنا دو شاهد عادل شهادت دادند، به چشم خودمان دیدیم یا به گوش خودمان شنیدیم ( این بینه شرعی است ) آن گاه وظیفه دیگری داریم. مادامی که بینه شرعی نیست، نه حق داریم بازگو کنیم نه حق داریم بگوییم " نمی دانیم " یا بگوییم " شاید هست، شاید نیست " و نه حق داریم سکوت کنیم، بلکه وظیفه داریم بگوییم دروغ است. هر وقت شرعا ثابت شد، آن وقت وظیفه ما مبارزه کردن است.

البته در هر موردی یک وظیفه ای داریم. در بعضی از مسائل باید ما مبارزه کنیم، در بعضی مسائل حاکم شرعی باید وظیفه اش را انجام بدهد، مثل مورد زنا. قرآن می گوید: شما ای مسلمین، شما هم با این زبان به زبان کردن، دهان به دهان کردن، گناه بزرگی مرتکب شدید، ولی خدا از این گناهان می گذرد و گذشت. متوجه باشید که بعد از این دیگر این کار را نکنید. «و لولا فضل الله علیکم و رحمته فی الدنیا و الآخرة؛ اگر نبود برای شما مسلمانها رحمت الهی در دنیا و در آخرت»، «لمسکم فیما افضتم فیه عذاب عظیم؛ قطعا به (سزای) بهتانی که وارد آن شدید، به شما عذابی بزرگ می رسید» (نور/14). فقط لطف خدا جلوی عذاب دنیا و آخرت را گرفت. پس متوجه باشید، دیگر چنین کاری نکنید. کدام گناه و افاضه؟ در چه چیزی ما فرو رفته بودیم و غور می کردیم و حرفش را می زدیم؟

«اذ تلقونه بالسنتکم؛ آنگاه که به زبان خودتان تلقی می کردید»، یعنی زبان به زبان در میان شما می گشت «و تقولون بافواهکم ما لیس لکم به علم؛ و خبری را که بدان علم نداشتید دهان به دهان می گفتید»، «و تحسبونه هینا؛ خیال می کردید یک امر کوچکی است»، اما «و هو عند الله عظیم؛ و حال آنکه این در نزد خدا خیلی بزرگ است» (نور/ 15).

صحبت آبروی مسلمین است و اینجا مخصوصا آبروی پیغمبر است. چرا آن وقتی که شنیدید، نگفتید که ما حق نداریم در این باره حرف بزنیم، حق نداریم این را بازگو کنیم؟ ( بلکه گفتیم باید منفی سخن بگوییم، یعنی اگر کسی گفت، ما بگوییم دروغ است. نه تنها مثبت حرف نزنیم و خودش را پخش نکنیم، بلکه باید منفی حرف بزنیم، یعنی در جواب دیگران بگوییم دروغ است. (این را در جمله دوم می فرماید) باید می گفتید: «ما یکون لنا ان نتکلم بهذا؛ برای ما چنین حقی نیست که در این باره سخنی بگوییم»، بلکه «سبحانک هذا بهتان عظیم؛ باید بگویم سبحان الله، این یک بهتان و دروغ بسیار بزرگ است» (نور/ 16). «یعظکم الله ان تعودوا لمثله ابدا؛ خدا شما را اندرز می دهد که دیگر هیچ گاه، نظیر آن را تکرار نکنید» ( نور/ 17 )، تا دامنه قیامت متوجه باشید که دیگر ابزار دست یک جمعیت نشوید، دروغهای دشمنان را علیه خودتان اشاعه ندهید. «و یبین الله لکم الایات و الله علیم حکیم؛ خدا اینطور آیات خودش را برای مصلحت شما بیان می کند، خدا همه چیز را می داند (نور/ 18)، از خفایا آگاه است و حکیم است و بر اساس حکمتش این آیات را برای شما نازل فرموده است.

حدیثی در کتب حدیث هست که مضمون آن این است که هر وقت اهل بدعت را دیدید با آنها مبارزه کنید. " بدعت " یعنی کسی در دین خدا چیزی را وارد کند که از دین نیست، از پیش خود چیزی را جعل کند که مربوط به دین نیست. همه وظیفه دارند که با بدعت مبارزه کنند. قرآن برای کسانی که بهتان می بندند و تهمت می زنند وعده عذاب داده است.

آیه بعد این است: «ان الذین یحبون ان تشیع الفاحشه فی الذین امنوا لهم عذاب الیم فی الدنیا و الاخره و الله یعلم و انتم لا تعلمون ، و لولا فضل الله علیکم و رحمته و ان الله رؤف رحیم ، یا ایها الذین امنوا لا تتبعوا خطوات الشیطان و من یتبع خطوات الشیطان فانه یامر بالفحشاء و المنکر و لولا فضل الله علیکم و رحمته ما زکی منکم من احد ابدا و لکن الله یزکی من یشاء و الله سمیع علیم، کسانی که دوست دارند زشتکاری در حق مومنان شایع شود، برای آنها در دنیا و آخرت عذابی پردرد خواهد بود و خدا می داند و شما نمی دانید. و اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود، و این که خدا رئوف و مهربان است (هلاک می شدید)، ای کسانی که ایمان آورده اید! از گام های شیطان پیروی نکنید و هرکس پیروی گام های شیطان کند، (بداند که ) او قطعا به فحشا و منکر امر می کند. و اگر فضل خدا و رحمتش بر شما نبود، هرگز کسی از شما پاک نمی شد، ولی خداست که هر کس را بخواهد پاک می گرداند، و خدا شنوا و داناست» (نور/ 19 تا 21).

«برای کسانی که دوست دارند فحشا در میان اهل ایمان شایع شود عذاب دردناکی آماده شده است». این آیه از آن آیه هایی است که دو معنی دارد و هر دو معنایش هم درست است. دنباله همین مطلب است و تأکید بیشتری درباره اینکه مؤمنین مسلمانان بلندگوی اشاعه حرفهای بد و زشت علیه خودشان نباشند. قرآن کریم تکیه فراوانی روی این مسأله دارد که جو جامعه اسلامی نباید جو تهمت و بهتان و افترا و بد گویی باشد. مردم مسلمان موظفند که هر وقت چیزی در مورد برادران و خواهران مسلمان خود شنیدند، مادامی که به سرحد یقین قطعی نه ظن و گمان نرسیده اند که جای شک و شبهه نباشد، و یا بینه شرعی اقامه نشده است، آنچه می شنوند، به اصطلاح معروف " از این گوش بشنوند و از گوش دیگر بیرون کنند" و به تعبیر دیگر همانجا که می شنوند دفن کنند، و حتی به صورت اینکه " من شنیدم " هم نقل نکنند، نه تنها به صورت یک امر قطعی نقل نکنند، حتی اینطور هم نگویند که من چنین چیزی شنیده ام. همین گفتن " شنیدم " هم " پخش " است و اسلام از پخش این نوع خبرهای کثیف و ناپاک و آلوده ناراضی است. مخصوصا یک جمله در ذیل دارد که می فرماید: «و الله یعلم و انتم لا تعلمون» می خواهد بفرماید که شما نمی دانید این جنایت، چقدر جنایت بزرگی است و طبعا هم نمی دانید که عقوبت این جنایت چقدر بزرگ است.

اسلام می خواهد که محیط و جو جامعه اسلامی بر اساس اعتماد متقابل و حسن ظن و ظن خیر و بر اساس خوب گویی باشد نه براساس بی اعتمادی و بدگمانی و بدگویی و به همین جهت اسلام غیبت را آنچنان حرام بزرگی دانسته است که تعبیر قرآن این است: «و لا یغتب بعضکم بعضا أیحب احدکم ان یأکل لحم اخیه میتا؛ و کسی از شما غیبت دیگری نکند، آیا کسی از شما دوست دارد گوشت برادر مرده اش را بخورد؟» (حجرات ، 12). روی همین اساس است که قرآن با بیانات گوناگون، این مطلب را تأکید و تکرار می کند. از آن جمله همین آیه سوره نور است. یکی از گناهان بسیار بزرگ که قرآن وعده " عذاب الیم " برای آنها داده است این است که کسی یا کسانی بخواهند خود فحشا را در میان مردم رایج کنند. هستند کسانی که عملا مروج فحشا هستند، حال یا به حساب پول پرستی و یا از روی اغراض دیگری، که غالبا در عصر ما این اغراض، اغراض استعماری است، می خواهند فحشا در میان مردم زیاد شود، چرا؟ برای اینکه هیچ چیزی برای سست کردن عزیمت مردانگی مردم، به اندازه شیوع فحشا اثر ندارد.

شما اگر بخواهید فکر جوانان یک مملکت را از مسائل جدی منصرف کنید تا اینها دائما دنبال سرگرمیهای عیش و نوش باشند و هیچوقت فیلشان یاد هندوستان نکند و دنبال مسائل جدی نروند آن مسائل جدی ای که منافع استعمار را به خطر می اندازد راهش این است که هر چه دلتان می خواهد مشروب فروشی اضافه کنید، کاباره زیاد کنید، زنان هر جایی زیاد کنید، وسائل تماس بیشتر دخترها و پسرهای جوان را اضافه کنید. به همان اندازه که هروئین و تریاک نیروی جسمی و روحی طبقه جوان را تباه می کند، اراده را از مردم می گیرد و آن را سست می کند و مردانگی و احساس کرامت و شرافت را از بین می برد، به همان اندازه فحشا این کار را می کند. آمریکاییها که یک برنامه عمومی برای فاسد کردن همه دنیا دارند برنامه شان همین است: فحشا را زیاد کنید، خیالتان دیگر از ناحیه مردم راحت باشد.

قرآن درباره کسانی که برای کشتن روح، فحشا را زیاد می کنند می فرماید: «ان الذین یحبون ان تشیع الفاحشه فی الذین امنوا لهم عذاب الیم؛ آنان که دوست دارند و علاقه دارند فحشا را در میان اهل ایمان زیاد کنند خدا برایشان عذاب دردناکی آماده کرده است». چراعذاب الیم داشتن را در آیه قرآن ذکر می کند؟ برای اینکه بفهماند که چقدر این مساله از نظر اسلام حساسیت دارد! اینجا این آیه را اینطور هم می توان معنی کرد و معنی هم شده است و هر دو معنی درست است: آنان که دوست دارند که فحشا درباره اهل ایمان شایع شود. این، معنایش این نیست که خود فحشا در میان اهل ایمان شایع شود، بلکه نسبت فحشا درباره اهل ایمان شایع شود، یعنی کسانی که دوست دارند عرض اهل ایمان را لکه دار کنند. یک عده مردم، به اصطلاح روانشناسی امروز " عقده " دارند، هر جا که یک کسی را می بینند که در میان مردم یک وجهه ای و حیثیتی دارد، برای اینکه به این اشخاص حسادت می برند، همت و عرضه هم ندارند که خودشان را جلو بیندازند، فورا به این فکر می افتند که یک شایعه ای درباره او درست کنند. می گویند ما که نمی توانیم به او برسیم پس او را پایین بیاوریم. چگونه این کار را انجام می دهند؟ با یک عملی در منتهای نامردی و آن اینکه یک شایعه ای علیه او بسازند و یک تهمتی به او بزنند. آنقدر این گناه بزرگ است که خدا می داند!

پیغمبر اکرم ( ص ) یک وقت در حضور اصحاب فرمود: «الا اخبرکم بشر الناس» آیا به شما خبر ندهم که بدترین مردم کیست؟ گفتند: «بلی یا رسول الله». فرمود: بدترین مردم آن کسی است که خیر خودش را از دیگران منع می کند و هر چه دارد تنها برای خودش می خواهد. آن هایی که حاضر بودند، گمان کردند با این مقدمه دیگر بدتر از این افراد کسی نیست. یک وقت فرمود: آیا می خواهید به شما بگویم از این بدتر کیست؟ صنف دیگری را ذکر فرمود. اصحاب گفتند: خیال کردیم بدتر از این گروه دوم دیگر کسی نیست. بعد

اشتراک بگذارید:


پرداخت اینترنتی - دانلود سریع - اطمینان از خرید

پرداخت و دانلود

مبلغ قابل پرداخت 3,325 تومان
(شامل 5% تخفیف)
مبلغ بدون تخفیف: 3,500 تومان
عملیات پرداخت با همکاری بانک انجام می شود
کدتخفیف:

درصورتیکه برای خرید اینترنتی نیاز به راهنمایی دارید اینجا کلیک کنید


فایل هایی که پس از پرداخت می توانید دانلود کنید

نام فایلحجم فایل
tohmat_411753_3748.zip34.5k





آموزش رایگان کسب درآمد از فروش فایل

آموزش رایگان کسب درآمد از فروش فایل آموزش رایگان کسب درآمد از فروش فایل  با سلام و عرض ادب مدیر سایت شاپ فایل 95 هستم بالاترین هدف من واسه زدن این وبلاگ بیشتر واسه آموزش کسب درآمد از اینترنت برای شما هست که شاید شما توی هیچ سایتی همچین مطلبی رو پیدا نکنید حتی در سایت هایی که بسته های کسب درآمد برای فروش میگزارند و با قیمت های خیلی بالایی به فروش میرسانند همچین سایت هایی که بسته های کسب درآمد به فروش میرسانند بیشترشان فقط ...

توضیحات بیشتر - دانلود 500 تومان 100 تومان 80% تخفیف
پرفروش ترین محصولات
نظرسنجی
نحوه ی آشنایی شما با فروشگاه فایل شاپ 95 ؟؟؟
filesell filesell filesell filesell filesell filesell filesell filesell filesell filesell filesell filesell filesell filesell filesell filesell

دانلود با لینک مستقیم


احادیث تهمت

احادیث علم و دانش

اختصاصی از سورنا فایل احادیث علم و دانش دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

احادیث علم و دانش


احادیث علم و دانش

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه5

خداوند انسان را آفریده و از یک طرف به او توانایی تعقّل واندیشیدن را داده و از طرف دیگر انگیزه ها و اسباب خواسته های نفسانی و حیوانی را در اختیارش قرار داده است. وبه همین خاطر دو نیروی درونی عقلانی و خیر خواهی، نفسانی و شرارت، هر یک او را به طرف خویش می کشانند. ودر همین ارتباط است که اسلام به نقش و منزلت علم در جهت تقویت جنبۀ عقلانی وخیرخواهی انسان اشاره نموده ومی فرماید:
(تنها آگاهان و دانشمندانند که براستی از خداوند می ترسند ) -«فاطر:28»
بدین معنی که تنها عالمان و آگاهانی که به مقام و منزلت خداوند آگاهی راستینی دارند، هراس ( انحراف از دین او را) در دل دارند. زیرا آگاهی حقیقی خشیّت را در پی دارد.
قرآن در حرمت نهادن به علم و علما و بلندی بخشیدن منزلت صاحبان علم و اندیشه پیشگام و پرچمدار همۀ کتابهای ادیان آسمانی است.
همچنین خداوند متعال در جای دیگر می فرماید: (بگو: آیا آنهایی که می دانند و آنهایی که نمی دانند مساویند؟ این تنها اندیشمندانند که متذکر می شوند) «زمر:9»
اسلام رفتن به دنبال کسب علم ودانش را یکی از واجبات به شمار می آورد، و اوّلین آیاتی از قرآن که نازل شده اند با «خواندن و قلم و علم» آغاز شده است.
احادیث نبوی همۀ آیات قرآنی را که به جایگاه علم و منزلت علما مربوط می شود مورد تأکید قرار میدهند. از رسول خداصلی الله علیه وسلم روایت شده است: ( چنانچه خداوند به کسی ارادۀ خیر داشته باشد او را در دین آگاه می سازد.) «رواه البخاری و مسلم»(1037)
و از ابوهریره روایت شده است که: (هرگاه عمر انسان خاتمه پیدا نماید، کار وعمل او بجز در سه مورد پایان می پذیرد: یکی صدقه واحسانی که ادامه پیدا کند ، دوم : علمی که مورد استفاده قرار بگیرد، سوم: فرزند پاک وپرهیزگاری که برای او دعای خیر بنماید).« رواه مسلم»(1631)

یکی از ویژگیهای علم و دانش دوام و ماندگاری منافع آن است. و اجر و پاداش آن هم حتی پس از مرگ برای انسان همچنان ادامه پیدا خواهد نمود. حافظ المنذری می گوید: ( کسی که علم سودمندی را به دیگری می آموزد و نسخه برداری می نماید پاداش خود و پاداش همه کسانی که آن را می آموزند یا نسخه برداری می کنند و آنهایی که به آن پس ازاو عمل می کنند، تا زمانی که آن علم باقی می ماند و به آن عمل می شود، پاداش نویسنده و نقل کنندۀ آن باقی خواهد ماند.
همچنین کسانی که چیزهای غیرمفید را می نگارند و به طرق مختلف آن را در اختیار مردم قرار می دهند، گناه آن و گناه کسانی که آن را می خوانند ونسخه برداری می کنند و پس از او به آن عمل می نمایند، تا زمانی که آن دانش و وسیله زیانبار و عمل به آن وجود داشته باشد، ادامه پیدا خواهد کرد). « المنتقی من الترغیب والترهیب ج1 ص125».
اما منزلت وجایگاه علم در نزد بزرگان اسلام به اینگونه بیان شده که حضرت علی رضی الله عنه خطاب به کمیل بن زیاد می فرماید:
(ای کمیل! بدان که: علم نگهبان توست و تو نگبهان مال و ثروت، علم حاکم و داور است و دارایی محکوم و مورد قضاوت قرار می گیرد، خرج و هزینه نمودن از مقدار ثروت می کاهد، اما انفاق و دادن علم به دیگران آن را بیشتر و خالص تر می گرداند).
امام ابن القیم جوزیه این سخنان سنجیدۀ حضرت علی کرّم الله وجهه را که در واقع گلی بر گرفته از گلستان نبوّت می باشد، در کتاب «مفتاح دار السّعادة» بسیار زیبا تشریح نموده است.
ودیگر فضایل و ارزشی که علم دارد اینست که در پیشاپیش عمل قرار دارد، و انسان را به عملگرایی راهنمایی می نماید.
در حدیثی مشهور که از معاذ در مورد فضیلت علم ابن عبدالبرّ آن را روایت می نماید چنین آمده است:
(علم را بیاموزید! زیرا فراگیری آن خداگرایی، و کسب آن عبادت، و مدارسه اش ذکر وتسبیح، و تحقیق و بررسیش جهاد، و آموزش آن صدقه، وبخشش از آن موجب نزدیک شدن به خداوند می شود).
یکی دیگر از فضایل علم بر اساس آنچه در احادیث به اثبات رسیده، برتری و فضل آن بر عبادت ومقدم بودن عالمان برعابدان است. در حدیث مشهور ابودرداء آمده است که: (فضل و برتری عالم بر عابد، مانند برتری ماه شب چهارده بر دیگر ستارگان است.«رواه احمد واصحاب السنن».
ودر روایتی که ابو امامه نقل می نماید آمده است: (فضلیت عالم بر عابد مانند فضیلت من بر پایین ترین شماست).
«صحیح الجامع الصغیر» (4213)
از این جهت علم و دانش بر عبادت برتری داده شده که منافع علم شامل عالم ودیگران نیز می شود، و منافع عبادت منحصر به خودعبادت گذار است. و به عبارت دیگر خیر و دستاورد عبادت تنها متعلق به عبادت کننده و منافع علم فراگیر و همگانی است.
( برگرفته از بیداری اسلامی )

نشانه‌ دینداران

 

- قالَ علیٌّ (ع): اِنَّ لِاَهلِ الدّینِ عَلاماتٌ یُعرَفوُنَ بِها: صِدقُ الحَدیثِ وَ اَداءُ الاَمانَةِ، وَ وَفاءٌ بِالعَهدِ، وَ صِلَةٌ لِلاَرحامِ، وَ رَحمَةٌ لِلضُّعَفاءِ وَ قِلَّةُ مُؤاتاةٍ لِلنِّساءِ وَ بَذلُ المَعروُفِ، وَ حُسن الخُلقِ، وَ سَعَةُ الحِلمِ وَ اتِّباعُ العِلمِ وَ ما یُقَرِّبُ مِنَ اللهِ زُلفی، فَطوُبی لَهُم وَ حَسنُ مَآبٍ.
علی (ع) فرموند: همانا برای دینداران نشانه هایی است که به آنها شناخته می شوند: راستگویی و ادای امانت (امانت را به صاحبش پس دادن)، و وفاء به عهد و پیمان، و صله و ارحام، و پیوند با خویشان و ترحّم بر ناتوانان، و کم در آمیختن با زنان، و بذل احسان و نیکی، و خوش اخلاقی و بردباری کامل، و پیروی از علم و دانش، و آنچه باعث نزدیکی به خداست، پس خوشا به حال آنها و سرانجام خویشان.
«تحف العقول /210» «البحار 78/49»

طلب علم واجب‌تر از طلب مال است

 

- عن اَبی حَمزَةَ عَن اَبی اِسحاقَ السَّبیعیّ عَمَّن حَدَّثَهُ قالَ سَمِعتُ اَمیرَ المُؤمَنینَ (ع) یَقوُلُ: اَیُّهَا النّاسُ اِعلَموُا اَنَّ کمالَ الدّینِ طَلَبُ العِلمِ وَ العَمَلُ بِهِ اَلا وَ اِنَّ طَلَبَ العِلمِ اَوجَبُ عَلَیکُم مِن طَلَبِ المالِ، اِنَّ المالَ مَقسوُمٌ مَضموُنٌ لَکُم قَد قَسَمَهُ عادِلٌ بَینَکُم وَ ضَمِنَهُ وَ سَیَفی لَکُم وَ العِلمُ مَخزوُنٌ عِندَ اَهلِهِ وَ قَد اُمِرتُم بِطلَبِهِ مِن اَهلِهِ فَطلُبوُهُ.
امیر المؤمنین (ع) فرمودند: ای مردم بدانید کمال دین طلب علم و عمل به آن است، بدانید همانا بدست آوردن علم از بدست آوردن مال بر شما واجبتر و لازمتر است، زیرا که مال برای شما قسمت و تضمین شده، عادلی (که خداوند است) آنرا بین شما قسمت کرده و ضمانت نموده است و به شما می رساند ولی علم نزد اهلش نگهداشته شده و شما مأمورید که آنرا از اهلش طلب کنید، پس آنرا بدست آورید.
«اصول کافی ج 1 باب فضل علم»

حکمت و دانش گم‌شده مؤمن است

 

قالَ علیٌّ (ع): اَلحِکمَةُ ضالَّةُ المُؤمِنِ فَخُذِ الحِکمَةَ وَ لَو مِن اَهلِ النِّفاقِ.
«نهج البلاغه فیض حکمت 77»
علی (ع) فرمودند: حکمت و دانش گم شده مؤمن است (همیشه باید در پی آن باشد) پس آنرا فراگیر اگرچه از مردمان منافق و دورو باشد.

 

مردم سه دسته‌اند

 

قالَ علیٌّ (ع): اَلنّاسُ ثَلاثَهٌ: عالِمٌ رَبّانِیٌّ وَ مُتَعَلِّمٌ عَلی سَبیلِ النَّجاةِ وَ هِمَجُ رِعاعٌ اَتباعُ کُلِّ ناعِقٍ، یَمیلوُنَ مَعَ کُلِّ ریحٍ، لَم یَستَضیئوُا بِنوُرَ العِلمُ فَیَهتَدوُا، وَ لَم یَلجَاوُا ِالی رُکنٍ وَثیقٍ فَیَنجوُا.
علی (ع) فرمودند: مردم سه دسته اند: عالم ربّانی (دانشمند خداپرست) و دانشجویی که بر راه نجات است (که در مسیر حق است و علم نافع تحصیل می نماید) و (بقیّه مردمی که مانند) پشّه های پراکنده اند که پیروان هر بانگ و صدایی هستند و دنبال هر بادی می روند، در پرتو نور علم و دانش نیستند تا هدایت شوند و راه بجایی برند، و تکیه به رکن محکمی ندارند تا نجات یابند.
«سفینه البحار ج 2 ص 224» «تحف العقول 163» «البحار 78/76»

احادیث ( پیامبر اکرم (ص) )                           موضوع : علم ودانش

 

 

« اَلعِلمُ خَزائِنُ وَمِفتاحُها السُّؤال ، فَسَئَلوا یَرحَمَکُمُ اللهُ فَاِنَّهُ یُو جِرُ فیهِ اَربَعَةٌ :

 

اَلسّائِلُ وَالمُعَلِّمُ وَلمُسَمِّعُ وَالمُحِبَّ لَهُم . »

 

علم ودانش گنجینه است وکلید آن سؤال است پس سؤال کنید تا خداوند به شما رحم کند .زیرا خداوند در مورد علم و دانش به چهار گروه پاداش می دهد .

اِنَّما شِفاءُ الجَهل السُّؤالُ .

      علاج نادانی ، فقط سؤال است .

 

 

   حُسنُ السُّؤالِ نِصفُ العِلمِ .

    خوب پرسیدن نصف علم است .

 

              

احادیث                                                           موضوع: المُعَلِّم = مدیریت فعال

 

 

« اِنَّ اللهَ تَعالی لَم یَبعَثنی مُعَنِّتآ وَلا مُعَنِّتآ وَ لکِن بَعَثَنی مُعَلِّمآ مُیَسِّرآ »

 

همانا خداوند بزرگ مرا نفرستاده است در حالی که اشکال گیرو اشکال تراش باشم ولی مرا آموزگاری آسان گیر( برای هدایت بشریت)

 

فرستاده است                                                       ( نهج الفصاحه 124 ص 31)

 

 

« عالِمٌ یَنتَفَعُ بِعِلمِهِ خَیرٌ مِن اَلفِ عابِدِ . »

 

عالمی که علمش مورد استفاده ی ( دیگران) قرار می گیرد از هزار عابد بهتر است .

 

                                                                        (نهج الفصاحه 126 ص 32)

 

« وَ قَّروا مَن تَعَلَّمونَ مِنهُ العِلمَ اوَ قَّروا مَن تُعَلَّمو نَهُ العِلمَ »

 

کسی که ازاو علم یاد می گیرید وبه کسی که به اوعلم یاد می دهید را احترام بگذارید

                                                                         ( نهج الفصاحه 128 ص 32)

 

 عَلَّموا وَیَسَّروا وَلا تُعَسَّروا وَبَشَّروا وَلا تُنَفَّرُوا .......................

 

( از علم خود ) بیاموزید و آسان بگیرید وسخت مگیرید و بشاش رو باشید و خشم نگیرید...........

 

                                                                        ( نهج الفصاحه 95 ص27)

  

احادیث راجع به علم                                       منبع : کتاب تهذیب وتنظیم علی مشکینی اردبیلی

 

« پیامبر اکرم (صلی الله علیه واله وسلم )

 - آفت علم فراموشی است.

 - علما درمیان خلق امین خدایند .

 - حکمت گمشده ی مؤمن است .

 - علم دوست مؤمن است وحلم مددکار وعقل راهنما ، وعمل پیشرو ومدارا پدرونیکی برادر و صبر امیر لشکرش .

 - هر که طلب علم کند خداوند رزقش را کفالت کند .

 - هر که علمش به او سود ندهد جهلش به او زیان رساند .

 - هر که در طلب علمی رود وبیاید ، دو سهم اجردارد وهرکه برود ونیابد یک سهم .

 - احترام عالمی که به علمش عمل کند چون احترام شهدا وصدیقین است .

 - عمل اندک با علم زیاد است وعمل بسیار با جهل ، اندک .

 - شفای نادانی پرسش است .

 - بهترین علوم آن است که سودمند باشد .

 - بهترین امت من علمایند وبهترین علما بردبارشان .

                                                                                         

 

                                                                    احادیث راجع به علم

 امام علی (علیه السلام )

 

1- علم انسان یاور اوست .

 2- زوال علم از مرگ علما آسان تراست .

 3- تحصیل ادب به از تحصیل زر است .

 5-       کمال علم به از علم است .

 

لقمان در نصیحت به فرزندش می فرماید :

 

پسرم ! علم فراگیر هر چند از آن بهره ای نبری ، چه روزگار را برای تو نکوهش کنند( که فرصت نداده ) به از آن است که تو مایه ی ننگ دوران باشی

 

امام صادق (ع) : هرکه برای خدا علم را بیاموزد و بدان عمل کند و به دیگران بیاموزد در مقامهای بلند آسمانها عظیمش خوانند و گویند : آموخت برای خدا و عمل کرد برای خدا و تعلیم داد برای خدا.   

امام صادق (ع) : هرکه برای رضای خدای متعال علم الهی را بیاموزد و برای خدا عمل کند و برای خدا آن را به دیگران بیاموزد در ملکوت آسمانها این شخص بزرگ و جلیل القدر خوانده شود و در آنجا گویند فلانی آموخت برای خدا و عمل نمود برای خدا و آموزش داد برای خدا.

امام صادق (ع) : دانش آموزید . به وجود آن خود را با خویشتن داری و سنگینی بیارائید و نسبت به دانش آموزان خود تواضع کنید و نسبت به استاد خود فروتن باشید و از علماء متکبر نباشید که رفتار باطلتان حق شما را ضایع کند. 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


احادیث علم و دانش

احادیث روزه

اختصاصی از سورنا فایل احادیث روزه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

احادیث روزه


احادیث روزه

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه17

 

ادامه احادیث روزه(۲)

11-روزه چشم و گوش

قال الصادق علیه السلام

اذا صمت فلیصم سمعک و بصرک و شعرک و جلدک.

امام صادق علیه السلام فرمود:

آنگاه که روزه مى‏گیرى باید چشم و گوش و مو و پوست تو هم روزه‏دار باشند.«یعنى از گناهان پرهیز کند.»

الکافى ج 4 ص 87، ح 1

12-روزه اعضا و جوارح

عن فاطمه الزهرا سلام الله علیها

ما یصنع الصائم بصیامه اذا لم یصن لسانه و سمعه و بصره و جوارحه.

حضرت زهرا علیها السلام فرمود:

روزه‏دارى که زبان و گوش و چشم و جوارح خود را حفظ نکرده روزه‏اش به چه کارش خواهد آمد.

بحار، ج 93 ص 295

13-روزه ناقص

قال الباقر علیه السلام

لا صیام لمن عصى الامام و لا صیام لعبد ابق حتى یرجع و لا صیام لامراة ناشزة حتى تتوب و لاصیام لولد عاق حتى یبر.

امام باقر علیه السلام فرمود:

روزه این افراد کامل نیست:

1 - کسى که امام (رهبر) را نافرمانى کند.

2 - بنده فرارى تا زمانى که برگردد.

3 - زنى که اطاعت‏شوهر نکرده تا اینکه توبه کند.

4 - فرزندى که نافرمان شده تا اینکه فرمانبردار شود.

بحار الانوار ج 93، ص 295.

14-روزه بى ارزش

قال امیرالمومنین علیه السلام

کم من صائم لیس له من صیامه الا الجوع و الظما و کم من قائم لیس له من قیامه الا السهر و العناء.

امام على علیه السلام فرمود:

چه بسا روزه‏دارى که از روزه‏اش جز گرسنگى و تشنگى بهره‏اى ندارد و چه بسا شب زنده‏دارى که از نمازش جز بیخوابى و سختى سودى نمى‏برد.

نهج البلاغه، حکمت 145

15-روزه و صبر

عن الصادق علیه السلام فى قول الله عزوجل

«واستعینوا بالصبر و الصلوة‏»

قال: الصبر الصوم.

امام صادق علیه السلام فرمود: خداوند عزو جل که فرموده است: از صبر و نماز کمک بگیرید، صبر، روزه است.

وسائل الشیعه، ج 7 ص 298، ح 3

16-روزه و صدقه

قال الصادق علیه السلام

صدقه درهم افضل من صیام یوم.

امام صادق علیه السلام فرمود

یک درهم صدقه دادن از یک روز روزه مستحبى برتر و والاتر است.

وسائل الشیعه، ج 7 ص 218، ح 6

17-پاداش روزه

قال رسول الله صلى الله علیه و آله: قال الله تعالى

الصوم لى و انا اجزى به

رسول خدا فرمود خداى تعالى فرموده است:

روزه براى من است و من پاداش آن را مى‏دهم.

وسائل الشیعه ج 7 ص 294، ح 15 و 16 ; 27 و 30

18-جرعه نوشان بهشت

قال رسول الله صلى الله علیه و آله

من منعه الصوم من طعام یشتهیه کان حقا على الله ان یطعمه من طعام الجنة و یسقیه من شرابها.

رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:

کسى که روزه او را از غذاهاى مورد علاقه‏اش باز دارد برخداست که به او از غذاهاى بهشتى بخورانند و از شرابهاى بهشتى به او بنوشاند.

بحار الانوار ج 93 ص 331

19-خوشا بحال روزه داران

قال رسول الله صلى الله علیه و آله

طوبى لمن ظما او جاع لله اولئک الذین یشبعون یوم القیامة

رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:

خوشا بحال کسانى که براى خدا گرسنه و تشنه شده‏اند اینان در روز قیامت‏سیر مى‏شوند.

وسائل الشیعه، ج 7 ص 299، ح‏2.

20-مژده به روزه‏داران

قال الصادق علیه السلام

من صام لله عزوجل یوما فى شدة الحر فاصابه ظما و کل الله به الف ملک یمسحون وجهه و یبشرونه حتى اذا افطر.

امام صادق علیه السلام فرمود:

هر کس که در روز بسیار گرم براى خدا روزه بگیرد و تشنه شود خداوند هزار فرشته را مى‏گمارد تا دست‏به چهره او بکشند و او را بشارت دهند تا هنگامى که افطار کند.

الکافى، ج 4 ص 64 ح 8; بحار الانوار ج 93 ص 247

21-شادى روزه دار

قال الصادق علیه السلام

للصائم فرحتان فرحة عند افطاره و فرحة عند لقاء ربه

امام صادق علیه السلام فرمود:

براى روزه دار دو سرور و خوشحالى است:

1 - هنگام افطار 2 - هنگام لقاء پروردگار (وقت مردن و در قیامت)

وسائل الشیعه، ج 7 ص 290 و 294 ح‏6 و 26.

 

22-بهشت و باب روزه‏دارن

قال رسول الله صلى الله علیه و آله

ان للجنة بابا یدعى الریان لا یدخل منه الا الصائمون.

رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:

براى بهشت درى است‏بنام (ریان) که از آن فقط روزه داران وارد مى‏شوند.

وسائل الشیعه، ج 7 ص 295، ح‏31.

معانى الاخبار ص 116

 

23-دعاى روزه‏داران

قال الکاظم (علیه السلام)

دعوة الصائم تستجاب عند افطاره

امام کاظم (علیه السلام) فرمود:

دعاى شخص روزه‏دار هنگام افطار مستجاب مى‏شود.

بحار الانوار ج 92 ص 255 ح 33.

 

24-بهار مومنان

قال رسول الله (صلى الله علیه و آله)

الشتاء ربیع المومن یطول فیه لیله فیستعین به على قیامه و یقصر فیه نهاره فیستعین به على صیامه.

رسول خدا (صلى الله علیه و آله) فرمود:

زمستان بهار مومن است از شبهاى طولانى‏اش براى شب زنده‏دارى واز روزهاى کوتاهش براى روزه دارى بهره مى‏گیرد.

وسائل الشیعه، ج 7 ص 302، ح 3.

 

25-روزه مستحبى

قال الصادق (علیه السلام)

من جاء بالحسنة فله عشر امثالها من ذلک صیام ثلاثة ایام من کل شهر.

امام صادق علیه السلام فرمود:

هر کس کار نیکى انجام دهد ده برابر آن پاداش دارد و از جمله آنها سه روز روزه در هر ماه است.

وسائل الشیعه، ج 7، ص 313، ح 33

 

26-روزه ماه رجب

قال الکاظم (علیه السلام)

رجب نهر فى الجنه اشد بیاضا من اللبن و احلى من العسل فمن صام یوما من رجب سقاه الله من ذلک النهر.

امام کاظم (علیه السلام) فرمود:

رجب نام نهرى است در بهشت از شیر سفیدتر و از عسل شیرین‏تر هرکس یک روز از ماه رجب را روزه بگیرد خداوند از آن نهر به او مى‏نوشاند.

من لا یحضره الفقیه ج 2 ص 56 ح 2

وسائل الشیعه ج 7 ص 350 ح 3

 

27-روزه ماه شعبان

من صام ثلاثة ایام من اخر شعبان و وصلها بشهر رمضان کتب الله له صوم شهرین متتابعین.

امام صادق (علیه السلام) فرمود:

هر کس سه روز آخر ماه شعبان را روزه بگیرد و به روزه ماه رمضان وصل کند خداوند ثواب روزه دو ماه پى در پى را برایش محسوب مى‏کند.

وسائل الشیعه ج 7 ص 375،ح 22

 

28-افطارى دادن(1)

قال الصادق (علیه السلام)

من فطر صائما فله مثل اجره

امام صادق (علیه السلام) فرمود:

هر کس روزه دارى را افطار دهد، براى او هم مثل اجر روزه دار است.

الکافى، ج 4 ص 68، ح 1

 

29-افطارى دادن (2)

قال الکاظم (علیه السلام)

فطرک اخاک الصائم خیر من صیامک.

امام کاظم (علیه السلام) فرمود:

افطارى دادن به برادر روزه دارت از گرفتن روزه (مستحبى) بهتر است.

الکافى، ج 4 ص 68، ح 2

فلسفه و حکمت روزه

 

روزه از نظر بهداشت جسم و سلامت‏بدن و ابعاد دیگر داراى فواید فراوانى است، روزه در سلامت معده و پاکسازى آن از انواع غذاها که موجب انواع بیمارى‏هاست اثرات فوق العاده‏اى دارد.

مرکز بیماریها معده است

پیامبر خدا فرمود: «المعدة بیت کل داء، و الحمئة راس کل دواء» (1)

معده مرکز و خانه هر دردى است، و پرهیز و اجتناب (از غذاهاى نامناسب و زیاد خورى) اساس و راس هرداروى شفابخش است.

پیامبر(ص) سه باب از علوم بروى ما گشود

پیامبر عظیم الشان اسلام در یک بیانیه کوتاه، اثرات و فوائد سه چیز را به این شرح بیان مى‏فرماید: «اغزوا تغنموا، و صوموا تصحوا، و سافروا تستغنوا» اول، جنگ و جهاد کنید تا مستغنى شوید، که غنائم جنگى باعث استغنا مى‏باشد، دوم، روزه بگیرید تا صحت و سلامتى خویش را تضمین کنید، سوم، سفر کنید تا مالدار شوید، زیرا مسافرت و حمل کالاى تجارتى از شهرى به شهر دیگر یا از کشورى به کشور دیگر باعث رفع نیازمندى‏هاى جامعه و عمران کشورها مى‏گردد، در این سه جمله پیامبر(صلى الله علیه و آله) سه باب از درهاى علم: جهاد (که خود باعث تمکن و امکانات مالى مى‏شود)، بهداشت جسم و اقتصاد جامعه را بر روى ما مى‏گشاید.

امام على(ع) در فلسفه روزه چه مى‏فرماید؟

ما اگر پویاى فلسفه روزه و حکمت تشریع آن باشیم و از خواص و فوائد آن بخواهیم اطلاعات بیشترى پیدا کنیم و به اشکال تراشیهاى منتقدین پاسخ اقناع کننده بدهیم به سخنان حکیمانه و درربار حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در نهج البلاغه گوش فرا مى‏دهیم در قسمتى از این خطبه امام مى‏فرماید: «و مجاهدة الصیام فى الایام المفروضات، تسکینا لاطرافهم، و تخشیعا لابصارهم، و تذلیلا لنفوسهم و تخفیضا لقلوبهم، و اذهابا للخیلاء عنهم لما فى ذلک من تعفیر عتاق الوجوه بالتراب تواضعا و التصاق کرائم الجوارح بالارض تصاغرا و لحقوق البطون بالمتون من الصیام تذللا» (2) امیرمؤمنان علیه السلام به دنباله مطالب ارزشمندى مى‏فرماید: از خدا بترسید و از کیفر تباهکارى در دنیا، و از زیان ستمگرى در آخرت ... و خداوند بندگان مؤمنش را حفظ مى‏فرماید، به وسیله نمازها و زکاتها، ( و سپس فوائد و پاره‏اى از علل و فلسفه روزه را بیان مى‏فرماید) و کوشش در گرفتن روزه در روزهاى واجب، براى آرام ماندن دست و پا و اندام و دیگر ایشان (از معصیت و نافرمانى) و چشم به زیر انداختنشان و فروتنى جانهاشان، و زبونى دلهاشان، و بیرون کردن کبر و خودپسندى از آنان، چون در نماز است مالیدن رخسارهاى نیکو براى فروتنى، و (هنگام سجده نمودن) چسبانیدن اعضاء شریفه (هفت موضع) را به زمین براى اظهار کوچکى و «ذلت‏به پیشگاه با عظمتش‏» و در روزه رسیدن شکمها به پشتها براى خضوع و ناچیز دانستن خویش که روزه و نماز و زکات فلسفه‏اش سازندگى و تزکیه، و تذلل و تقلل به پیشگاه حضرت حق است، و از چیزهائى است که مى‏تواند آدمى را از چنگ شیطان نجات بخشد، و از انواع بیماریهاى ظاهرى و باطنى برهاند، و مخصوصا درس مقاومت و مبارزه را عملا یاد آدمى دهد، مخصوصا روزه است که از امتیازات بخصوص برخوردار است، که پاداش آن فقط به خداوند بزرگ برگزار شده است. که امیرالمؤمنین(علیه السلام) درجائى دیگر مى‏فرماید:«و الصیام ابتلاء لاخلاص الخلق‏» (3)

روزه براى آزمایش اخلاص مردم است

خداوند روزه را براى آزمایش اخلاص مردم واجب فرموده است، که روزه در اخلاص عمل بسیار مؤثر است، یعنى کسى که روزه مى‏گیرد و تمامى روز را با همه امکان بخوردنیها و آشامیدنى‏هایى که در اختیار دارد، در عین حال امساک مى‏نماید، جز اخلاص به پیشگاه حضرت حق مفهومى دیگر ندارد، و در قسمتى از نهج البلاغه مى‏فرماید: «و صوم شهر رمضان فانه جنة من العقاب‏» (4) و یکى از دلائل وجوب روزه این است که روزه ماه رمضان سپر است از عقاب الهى، یعنى روزه موجب غفران و آمرزش گناهان و معاصى انسان است، که به وسیله روزه نجات از آتش جهنم و عقوبت پروردگار به دست مى‏آید.

خدایا از گرسنگى بتو پناه مى‏آوریم

فوائد کم خورى از نظر بهداشت و تندرستى جسم و روح، درست است که آدمى تاب گرسنگى زیاد را ندارد، و اسلام هم نخواسته است که انسان خود را در زحمت تحمل گرسنگى زیاد قرار دهد، بلکه در بعضى روایات رسیده است: «اللهم اعوذبک من الجوع‏» (5) خدایا از گرسنگى به تو پناه مى‏برم، ولى در عین حال باید متوجه بود، که مقدارى از گرسنگى براى انسان لازم است! و فوائد بسیارى در بردارد، و بر عکس پورخورى و سیر بیمارى زیادى به همراه مى‏آورد.

از نظر بهداشت و تندرستى، باید غذا کمتر مصرف شود، و هنوز اشتهاء تمام نشده، دست از غذا خوردن بکشد، به تجربه ثابت‏شده است. افرادى که کم مى‏خورند، از کسانى که همیشه سیر مى‏خورند سالم‏تر مى‏باشند، و تن درست‏ترند.

ابعادى در فلسفه روزه از بیان امام صادق(ع)

هشام بن حکم از رئیس مذهب تشیع حضرت جعفر بن محمد (علیهما السلام) مى‏پرسد از علت و فلسفه روزه، امام مى‏فرماید: «انما فرض الله الصیام لیستوى به الغنى و القیر و ذلک ان الغنى لم یکن لیجد مس الجوع، فیرحم الفقیر، لان الغنى کلما اراد شیئا قدر علیه، فاراد الله تعالى ان یسوى بین خلقه، و ان یذیق الغنى مس الجوع و الالم لیرق على الضعیف و یرحم الجائع‏» (6)

حضرت صادق(علیه السلام): براستى خداوند روزه را واجب کرد، تا به وسیله او بین اغنیاء و فقراء مساوات و برابرى به وجود آید، و این براى آن است که ثروتمندانى که هرگز درد گرسنگى را احساس نکرده‏اند، به فقراء ترحم نمایند، زیرا اغنیاء هرگاه (خوردنى و آشامیدنى را) اراده نمودند (و هوس هر نوع ماکولات و مشروبات کردند) برایشان میسر است، پس خداوند متعال «روزه را واجب نموده‏» که تا بین بندگانش از فقیر و غنى، برابرى به وجود آورد، و اینکه سرمایه داران مسلمان الم جوع و گرسنگى را لمس نمایند، تا بر ضعفاء رقت آوردند، و بر گرسنگان عالم ترحم نمایند، (و این تنها شعار اسلام است، آرى تنها مکتبى که به حال گرسنگان عالم ترحم نمایند، (و این تنها شعار اسلام است، آرى تنها مکتبى که به حال گرسنگان و محرومان مى‏اندیشد اسلام است.

خصال هفتگانه مخصوص روزه‏داران

در حدیثى طویل حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) از پیامبر خدا (صلى الله علیه و آله) چنین نقل مى‏فرماید که پیامبر (صلى الله علیه و آله) فرمود: «ما من مؤمن یصوم شهر رمضان احتسابا الا اوجب الله تبارک و تعالى له سبع خصال: اولها یذوب الحرام من جسده، و الثانیة یقرب من رحمة الله عزوجل، و الثالثة قد کفر خطیئة ابیه آدم، و الرابعة یهون الله علیه سکرات الموت و الخامسة امان من الجوع و العطش یوم القیمة و السادسة یطعمه الله عزوجل من طیبات الجنة، و السابعة یعطیه الله عزوجل برائة من النار، قال: صدقت‏یا محمد» (7) .

هیچ مؤمنى نیست که ماه رمضان را فقط به حساب خدا روزه بگیرد، مگر آنکه خداى تبارک و تعالى فت‏خصلت را براى او واجب و لازم گرداند: 1- هر چه حرام در پیگرش باشد محو و ذوب گرداند، 2- به حمت‏خداى عزوجل نزدیک مى‏شود، 3- (با روزه خویش) خطاى پدرش حضرت آدم را مى‏پوشاند، 4- خداوند لحظات جان کندن را بر وى آسان گرداند، 5- از گرسنگى و تشنگى روز قیامت در امان خواهد بود، 6- خداى عزوجل از خوراکیهاى لذیذ بهشتى او را نصیب دهد، 7- خداى و عزوجل برائت و بیزارى از آتش دوزخ را به او عطا فرماید. (پرسش کننده در این حدیث مفصل، عالم یهودى بود) که عرض کرد راست گفتى اى محمد.

فلسفه و دلائل وجوب روزه از امام رضا(ع)

امام رضا(علیه السلام) در فلسفه و دلائل وجوب روزه مى‏فرماید: «انما امروا بالصوم لکى یعرفوا الم الجوع و العطش، فیستدلوا على فقر الآخرة، و لیکون الصائم خاشعا ذلیلا مستکینا ماجورا و محتسبا عارفا، صابرا على ما اصابه من الجوع و العطش، فیستوجب الثواب مع ما فیه من الامساک عن الشهوات و یکون ذلک واعظا لهم فى العاجل و رائضا لهم على اداء ما کلفهم و دلیلا لهم فى الآجل و لیعرفوا شدة مبلغ ذلک على اهل الفقر و المسکنة فى الدنیا فیؤدوا الیهم ما افترض الله لهم فى اموالهم‏» (8)

وقتى از حضرت درباره فلسفه روزه مى‏پرسند، مى‏فرماید: همانا (مردم) مامور به روزه شدند تا بشناسند درد و ناگواریهاى گرسنگى و تشنگى را، و آنگاه استدلال کنند بر سختیهاى گرسنگى و تشنگى و فقر آخرت، (که پیامبر صلى الله علیه و آله در خطبه شعبانیه مى‏فرمود: و اذکروا بجوعکم و عطشکم جوع یوم القیمة و عطشة، یاد آورید از گرسنگى و تشنگى روزه داریتان گرسنگیها و تشنگیهاى روز قیامت را، که این یادآورى انسان را به فکر تدارک قیامت مى‏اندازد که تا سعى کند، جد و جهد بیشترى در کسب رضاى خداوند و کمک به مخلوق ضعیفش بنماید و آنان را از امکانات مادى و غیر مادى خویش بهره‏مند سازد).

(آنگاه امام علیه السلام خصوصیات صائم را این چنین توصیف مى‏فرماید) و هر آینه روزه‏دار باید (به پیشگاه خداوند) بنده‏اى خاشع و ذلیل و داراى استکانت و وقار باشد، (و خود و عمل خویش را) ماجور و مثاب دانسته، (و بداند که اعمال و زحماتش) به حساب مى‏آید، (و نادیده گرفته نمى‏شود) و در همه حال به آنچه که انجام مى‏دهد از عبادات عارف باشد، و بر آنچه که از گرسنگى و تشنگى به او مى‏رسد صبر کند، و در آن هنگام با امساک از شهوات (و پیروى نکردن از نفس اماره بسوء) مستوجب ثواب فراوانى مى‏شود، (و خداوند اجر و ثواب عبادت روزه‏داریش را به او مرحمت‏خواهد فرمود) و این اوصاف حمیده (که براى صائم ذکر شد) واعظ خوبى براى روزه‏داران در دنیا خواهد شد، (که اثرات وضعى این اوصاف کاملا در چهره و اعمال و رفتار آنان مشهود خواهد گشت) و رائض و راغب است‏بر روزه‏داران بر اداء آنچه که مکلف به آنند و راهنماى خوبى براى آنان است در عالم عقبى، و آنان باید بشناسند شدت و اهمیت مشکلات فقرا و بیچارگان را که تا رحمت آورند بر فقراء و مساکین در دنیا، سپس اداء نمایند حقوق آنان را که خداوند در اموالشان مقرر فرموده است. (یعنى اینطور نباشد که خود خوب بخورند و بپوشند و دیگران گرسنه باشند).

شاعر عرب «حاتم بن عبد الله طائى‏» مى‏گوید:

و حسبک داء ان تبیت‏ببطنة و حولک اکباد تحن الى القد! (9)

یعنى: این درد براى تو بس است که شب با شکم پر بخوابى و در گردت جگرها باشد که قدح پوستى را آرزو کنند (و براى آنان فراهم نشود چه جاى آنکه طعام داشته باشند.

بحثى دیگر در فلسفه روزه از امام رضا(ع)

امام رضا (علیه السلام) در یک پرسش دیگر از فلسفه روزه چنین مى‏فرماید: «علة الصوم لعرفان مس الجوع و العطش لیکون العبد ذلیلا مستکینا ماجورا محتسبا صابرا فیکون ذلک دلیلا على شدائد الآخرة، علت روزه از براى فهمیدن الم و درد گرسنگى و تشنگى است، تا بنده ذلیل و متضرع و ماجور و صابر باشد و بفهمد شدائد آخرت را، مع ما فیه من الانکسار له عن الشهوات و اعظاله فى العاجل دلیلا على الآجل لیعلم مبلغ ذلک من اهل الفقر و المسکنة فى الدنیا و الآخرة‏» (10) علاوه بر این که در روزه انکسار شهوات و موعظه هست از براى امر آخرت تا بداند حال اهل فقر و فاقه را در دنیا و عقبى. بلى این است قسمتى از فلسفه روزه از بیان حضرت رضا علیه آلاف التحیة و الثناء.

بلى روزه از افضل طاعات است، زیرا که روزه مشتمل بر انکسار شهوات بهیمیه است که شریعت آسمانى و احکام الهى نیامده مگر براى تعدیل شهوات و توقیف و مهار آنها که در حد اعتدال انجام گرفته، و براى تزکیه و طهارت نفس و تصفیه آن از اخلاقیات رذیله، زیرا مقصود از صوم مجرد امساک از اکل و شرب و مباشرت با نسوان نیست، بلکه غرض نهائى آن کف نفس و نگهدارى آن از شهوترانى‏هاى حیوانى است، چنان که رسول خدا (صلى الله علیه و آله) فرمود: الصوم جنة فاذا صام احدکم فلا یرفث و لا یجهل و ان امرء جادله او شاتمه فلیقل انى صائم: که روزه سپرى است از براى شخص، زیرا یکى از شما اگر روزه گرفت‏سخن زشت نگوید، و کارهاى بیهوده نکند، و اگر کسى با وى مجادله کند یا او را شماتت نماید، او بگوید من روزه هستم، مراد از این حدیث‏شریف نبوى (صلى الله علیه و آله) این است: که روزه وقایه‏اى است که نگه مى‏دارد آدمى را از انحرافات و لغزشها، که به واسطه آن از دشمنانى بزرگ چون شیطان نفس، دشمن درونى، خلاصى مى‏جوید، پس نفس را کنترل مى‏نماید از شهوات نابجا، و شیطان را از خود دور مى‏نماید.

مجراى نفوذ شیطان را با روزه ضیق نمائید

بر این مبنا رسول الله (صلى الله علیه و آله) فرمود: «ان الشیطان لیجرى من ابن آدم مجرى الدم فضیقوا مجاریه بالجوع‏»، که شیطان جریان مى‏یابد و نفوذ مى‏کند در فرزندان آدم، مانند جریان خون در بدن پس مجارى شیطان را در وجود خود به واسطه گرسنگى یعنى روزه تنگ نمائید، (11) و الحق، که روزه بدون اثر چه فایده و ثمرى دارد؟ آرى فائده و اثرى ندارد که آدمى غذاى ناهار خویش را به افطار تاخیر اندازد، و از امساک و اجتناب از یک سرى مبطلات روزه، انواع تهمتها و دروغها و غیبتها و شهوترانى‏ها و هتک حرمت‏خلق الله و حفظ نکردن ناموس خویش از نامحرمان و سوء تربیت فرزندان و سرعت غضب به حادثه کوچکى و ایجاد ضرب و شتم و صدها گناه دیگر مرتکب شود و بگوید من روزه هستم خیر؟ این نوع روزه اثرى و فایده‏اى ندارد، باید روزه قدرت ساختن و اصلاح نفس داشته باشد و روزه این قدرت را دارد، لکن این مائیم ارزش و اهمت او را تشخیص ندادیم، و از این نوع روزه‏هاى بى اثر ثمرى جز گرسنگى و تحمل تشنگى عاید ما نمى‏شود، و چه فایده‏اى است از براى روزه‏دار که فریضه‏اى اداء کند و کبیره‏اى مرتکب گردد، و با خیانت‏بر بندگان خدا در مال و عرض ایشان تجاوز نماید

روزه رابطه مستقیم با اخلاص دارد

خلاصه کنم و این بخش را «فلسفه روزه و حکمت مشروعیت‏» به سخن مولاى متقیان (علیه السلام) مزین نمایم که امام علیه السلام در آنجا که فلسفه پاره‏اى از احکام را تشریح مى‏فرماید: «و الصیام ابتلاء لاخلاص الخلق‏» (12)

خداوند، روزه را براى آزمایش اخلاص مردم مقرر و فرض فرموده است، و کسى که به پیشگاه حضرت حق اخلاص ورزد، تمامى اوصافى که در فلسفه روزه بیان شده است‏شامل حالش مى‏شود، و روزه کاملا با اخلاص روزه‏دار، در رابطه است.

 


دانلود با لینک مستقیم


احادیث روزه

احادیث

اختصاصی از سورنا فایل احادیث دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

احادیث


احادیث

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه8

24- بهترین شما مردی است که با زنش خوشرفتارتر باشد و من از همه شما نسبت به زنانم خوش رفتارترم (بحار ج 103 ص 225)

25- هر زنی که شوهرش را با زبانش بیازارد خداوند هیچ توبه کفاره ای از او نمی پذیرد و هیچ کار نیکش را قبول نمی کند تا وقتی که شوهرش از او راضی شود (بحار ج 103 ص 224)

26- هر فردی که کج خلقی زنش را تحمل کند، خداوند به او پاداشی می دهد که به حضرت داود برای صبرش بر بلا عطا فرمود و هر زنی که کج خلقی مردش را تحمل کند خداوند به او ثواب آسیه (همسر فرعون) را عطا فرماید (بحار ج 103 ص 247)

27- ام سلمه از اسولمندا (ص) درباره ثواب خدمت کردن زن به شوهرش سوال کرد حضرت فرمود: هر زنی که در خانه شوهرش چیزی را از جایی بردارد و به جای دیگر گذارد و قصدش اصلاح و درست کاری باشد. خداوند به او نظر نماید و هرکس مورد نظر خدا قرار گیرد خدا عذابش نمی کند (بحار ج 103 ص 251)

28- رسول خدا (ص) فرمود: وصیت مرا درباره نیکی کردن به زنان بپذیرد

29- مردی خدمت رسول خدا (ص) آمد و عرض کرد همسری دارم که هرگاه وارد خانه می شوم به استقبالم می آید و چون خارج می شوم بدرقه ام می کند و زمانی که مرا اندوهگین می بیند می گوید: اگر برای روزی (مخارج زندگی) غصه می خوری بدانکه دیگری (خداوند متعال) آنرا بعهده گرفته است و اگر برای آخرت غصه می خوری خدا اندوهت را ازدیاد کند (بیشتر به فکر آخرت باش) رسول خدا (ص) فرمود خداوند در دوری زمین عاملان و کارگزارانی دارد و این زن یکی از عاملان خدا است او نصف پاداش شهید را دارد (وسائل ج 14 ص 17)

بسمه تعالی

مقدمه

حمد و ستایش خداوندی را که با ارسال پیامبران انسان ها را از ورطه هلاکت نجات بخشیده و با ختم نبوت به وسیله محمد مصطفی (ص) به او کرامتی دیگر بخشید.

نبی مکرم اسلام شخصیت برزگی که گفتار و دستور نیک را توأمان با عمل صالح نمود و به این وسیله توانست وحشی ترین اقدام بدوی را به سوی خود کشانده و از آنها انسان های نمونه بسازد.

هرچند رفتار عملی پیامبر اسلام نقش اصلی را در هویت انسان ها به شاهراه کمال داشت اما باید اذعان نمود که گفتار و سخنان آن حضرت در رسیدن به این مهم نیز نقش به سزایی داشت

بارها و بارها مشرکان از نزدیک شدن افراد به رسول خدا و شنیدن سخنان او منع و از آن هراس داشتند، زیرا خود تأثیر شگرف کلمات آن حضرت را دیده و بارها ناخواسته حلاوت و شیرینی گفتار آن حضرت را حتی سخت دل ترینشان چشیده بودند و سخنان آن حضرت برجانشان نشسته بود

سخنان آن حضرت که جان مایه های آن برگرفته از سرچشمه لایزال علم الهی بود و از کسی شنیده می شد که نمونه عملی و تندیس مقدس اخلاق کامل و صاحب تمامی مکارم اخلاقی بود و همچون معجزه جاودانه اش، قرآن کریم، ابدی و ماناگشت وسینه به سینه در میان نسلها جاودانه شد.

1- جهاد زن، خوب شوهر داری کردن است.

2- نشان میمنت زن این است که خواستگاریش آسان و مهرش سبک باشد

در پرتو کلام معصوم پانصد حدیث

علی عراقچی همدانی- از حوزه علمیه قم

3- بهترین زنان شما برای همسری زنی است که زایا، مهربان و پاک دامن باشد. نزد فامیلش عزیز و محترم و در مقابل شوهر متواضع و فروتن باشد. از خودآرایی برای شوهر خویش کوتاهی نکند اما در برابر دیگران به حدی خود دار و موقر باشد که بی اعتنا جلوه کند

4- هرکس دو زن داشته باشد و در حقوق مالی و معاشرت با آنان معاشرت نکند در روز قیامت به غل و زنجیر بسته می شود و کشان کشان به جهنم داخل می گردد

ازدواج در اسلام- انتشارات در راه حق

5- نجات دهنده از مردان کم است و از زنان کم و کمتر، پرسیده می شود چرا؟ فرمود: زیرا زنان در زمان خشم، کافرند و در زمان خشنودی ایمان دارند.

6- چه بسیار مردانی که در قیامت سالها گرفتار عذابند حال آنکه همسران آنان در بهشت از نعمتهای الهی بهره می برند.

7- پیامبر زمانی که قصد ازدواج داشتند از زنی که تقاضا نمودند تا در مورد فرد مورد نظر تحقیق نماید و سپس مطابق نظر مشورتی او عمل نمودند.

زن عقل، ایمان، مشورت،

دکتر کبری خزعلی، سیمیندخت بهزاد پور، زهرا آیت الهی

30- زن گرفتن سبب حفظ نصف ایمان است و از خداوند مسئلت نمائید تا اینکه نصف ایمان دیگر شما را نیز حفظ نماید.

31- یکی از تقدیرهای الهی برای مرد مسلمان که حال او را اصلاح می کند زنی است که چون شوهر او را به بیند خرسند گردد، در غیاب آبروی او را نگه دارد و در حضور فرمانش را ببرد.

ازدواج یا پیمان زناشویی

مقدمه سید محمود واعظ- تألیف نصر الله منصوری

32- فاطمه را بعنوان الگوی زن و مصداق و نماینده کلی زنان اسلام و بر این اساس نام او را در قرآن در قالب نسائنا ثبت دارد و هم بر این بنیان جایگاه قربی برای زن معین کرد که برخلاف طرز فکر معهود  بود.

در مکتب فاطمه سلام الله- تألیف دکتر علی قائمی

15- اگر کسی زنی را با مال حلال بهمسری قانونی خویش در آورد و مقصودش از ازدواج با وی فخر فروشی و ریا کاری و خود بینی باشد خداوند از این پیوند زناشوئی جز بر ذلت و پستی او نمی افزاید

16- از خوشبختی و سعادت مرد این است که زن با فضیلت و شایسته ای نصیبش گردد

17- زن را برای زیبائیش بهمسری مگیر چه ممکن است جمال زن باعث پستی و سقوط اخلاقیش شود و همچنین به انگیزه مالش باوی پیوند زناشوئی برقرار مکن زیرا مال می تواند مایه طغیان او گردد، بلکه به سرمایه دینش متوجه باش و با زن با ایمان ازدواج کن

18- ای مردم، زنان شما بر شما حقی دارند و شما نیز به زنها حقی دارید و با این عبارت کوتاه رسول اکرم (ص) حقوق متقابل زن و مرد را در اسلام خاطرنشان فرمود و تضعییع حقوق زنان را که از سنن دوره جاهلیت بود مردود و محکوم ساخت.

الحدیث 1 رویات تربیتی از مکتب اهل بیت

33- هریک از فرزندان آدم فرمانروایی است مرد فرمانروای کسان خویش است و زن فرمانروای خانه خویش است.

34- وقتی زن به شوهرس خود می گوید: از تو خیری ندیدم اعمال نیکش بی اثر می شود

35- من زنی را که از خانه خود دامن کشان برای شکایت از شوهرش بیرون شود دشمن دارم

36- هر زنی که بمیرد و شوهرش از خشنود باشد به بهشت می رود

37- می خواهید شما را از زنانی که اهل بهشتند خبر دهم؟ زن وفاداری که فرزند زیاد آورد و زود آشتی کند و همین که بدی کرد گوید این دست من در دست توست چشم بر هم نمی گذارم تا از من راضی شوی

38- خداوند شما را درباره زنان به نیکی سفارش می کند زیرا زن ها مادران و دختران و خاله های شما هستند

39- بهترین شما کسانی هستند که برای زنان بهترین اند

40- زن آزاد مایه اصلاح خانه است و زن بنده موجب فساد خانه است

نهج الفصاحه

سخنان و خطبه های رسول اکرم (ص)

8- هر زنی که خود را معطر کند، سپس از خانه خارج شود، تا وقتی به خانه برگردد، مورد لعنت خدا خواهد بود هرچند مراجعت او به طول انجامد

9- پیامبر اکرم (ص)  ضمن اینکه به زنان اجازه می داد در کنار مردان در مجامع عمومی شرکت کنند. ولی همواره به اصل (حفظ حریم) بین آنها اهتمام داشت به طوریکه روزی به یکی از درهای مسجد اشاره کرد و فرمود که آن را مخصوص رفت و آمد زنان قرار دهند.

رابطه دختر و پسر در جامعه کنونی ما- نسرین علم مهرجردی

10- بهترین امت من در درجه اول کسانی هستند که ازدواج کرده اند و مردان و زنان بدون همسر در رتبه آخر قرار دارند

11- بزرگترین استفاده یک مرد پس از داشتن اسلام زنی مسلمان است که اگر نظر بر او کند خوشحال شود و او امر او را اطلاعت نموده و در غیاب او مال او و ناموس خویش را حفظ نماید.

12- اگر زنی حق شوهر خویش را انجام ندهد حق خدای خویش را انجام نداده است

13- هان: آگاه باشید، هر زنی که با شوهر خود مدارا نکرده کاری که فوق قدرت او باشد بر وی تحمیل نماید (از خوراک، لباس، اثاث منزل، ضیافت، ذهاب و ایاب و غیره چیزی یا کاری از شوهر درخواست کند که برای وی طاقت فرسا باشد) خدای متعال از چنین زنی هیچ عبادتی را قبول نخواهد کرد، وی هنگام مردن یا موقع حساب مورد غضب و سخط خدا خواهد بود، یعنی از لطف و رحمت و مغفرت خدای رحیم بی بهره و و محروم می باشد.

14- هشت گروهند که خدای متعال نمازشان را قبول نمی کند از آن جمله زنی می باشد که نسبت به شوهرش نافرمانی و خشم وی را برانگیزد

خانواده در مکتب قرآن و اهل بیت (ع) سید کاظم ارفع

19- خدا را خدا را درباره زنان ناظر بدانید زیرا ایشان بچه زایان نزد شما، و در زیر دست شمایند، به عهده خداوند ایشان را گرفته، و به کلمه خداوند ایشان را برای خود حلال ساخته اید.

20- بدرستی که زن هنگام حمل تا وضع حمل تا پایان شیر دادن در اجر و پاداش مانند به خون غرقه در راه خدا است، و اگر در این فاصله مرد برای او اجر شهید است.

21- دنیا کالا است. و بهترین کالای آن همسر صالحه است. (تکراری)

22- فاضلترین زنان امتم زیبا روی ترین و کم مهریه دارترین ایشان است

23- چهار چیزند که به هرکس دادند خیر دنیا و آخرت را دادند ............ چهارمی همسر صالحه که مرد را بر کار دنیا و آخرت یاری دهد

قرآن و مقام زن

استاد سید علی کمالی

 

 

 

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


احادیث

احادیث وفاداری

اختصاصی از سورنا فایل احادیث وفاداری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

احادیث وفاداری


احادیث وفاداری

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه2

وفای به عهد

رسول اکرم(ص):
اقربکم غداً منی فی الموقف اصدقکم للحدیث و اداکم للامانه و اوفاکم بالعهد و احسنکم خلقاً و اقربکم من الناس؛
نزدیک ترین شما به من در قیامت، راستگوترین، امانتدارترین، وفادارترین به عهد، خوش اخلاق ترین و نزدیک ترین شما به مردم است.
رسول اکرم(ص):
من کان یؤمن بالله و الیوم الآخر فلیف اذا وعد؛
هرکس به خدا و روز قیامت ایمان دارد، هرگاه وعده می دهد باید وفا کند.
رسول اکرم(ص):
من عامل الناس فلم یظلمهم و حدثهم فلم یکذبهم و وعدهم فلم یخلفهم فهو ممن کملت مروته و ظهرت عدالته و وجبت اخوته و حرمت غیبته؛
هرکس در معاشرت با مردم به آنان ظلم نکند، دروغ نگوید، خلف وعده ننماید، جوانمردیش کامل، عدالتش آشکار، برادری با او واجب و غیبتش حرام است.
رسول اکرم(ص):
ثلاث لیس لاحد من الناس فیهن رخصه: بر الوالدین مسلماً کان اؤ کافراً و الوفاء بالعهد لمسلم او کافراً و اداء الامانه الی مسلم کان اؤ کافراً.
سه چیز است که ترک آن برای هیچ کس جایز نیست: نیکی به پدر و مادر مسلمان باشند یا کافر، وفای به عهد با مسلمان یا کافر و ادای امانت به مسلمان یا کافر.
رسول اکرم(ص):
ثلاث من کن فیه فهی راجعه علی صاحبها: البغی و المکر و النکث؛
سه خصلت است که در هر کس باشد(آثارش) به خود او بر می گردد: ظلم کردن، فریب دادن و تخلف از وعده.
امام علی(ع):
لیس من فرائض الله شیء الناس اشد علیه اجتماعاً مع تفرق اهوائهم و تشتت آرائهم من تعظیم الوفاء بالعهود؛
هیچ یک از فرائض الهی همانند وفای به عهد نیست که مردم با هم خواسته های گوناگون و دیدگاههای مختلف، بیشتر بر آن اتفاق نظر داشته باشند.
امام علی(ع):
و إیاک ... ان تعدهم فتتبع موعدک بخلفک ... فان الخلف یوجب المقت عند الله و الناس؛
بپرهیز از خلف وعده که آن موجب نفرت خدا و مردم از تو می شود.
امام علی(ع):
لا تعدن عده لا تثق من نفسک بانجازها؛
وعده ای نده که از وفای به آن اطمینان نداری.
امام علی(ع):
لا تعتمد علی موده من لا یوفی بعهده؛
به دوستی که به عهد خود وفا نمی کند اعتماد نکن.
امام سجاد(ع):
قلت لعلی بن الحسین(ع): اخبرنی بجمیع شرایع الدین قال(ع): قول الحق و الحکم بالعدل و الوفاء بالعهد؛
به امام سجاد(ع): عرض کردم: مرا از تمام دستورهای دین آگاه کنید امام(ع) فرمودند: حقگویی، قضاوت عادلانه و وفای به عهد.

 

امام سجاد (ع) فرمودند:

خَیرُ مَفَاتیحِ الأموُرِ الصِّدقُ وَخَیرُ خَوَاتیمِهَا الوَفَاءُ

بهترین گشایندۀ کارها ، راستی و بهترین پایان برندۀ آن ، وفاداری است

 

بحارالأنوار، ج 75، ص 161

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


احادیث وفاداری