پرسشنامه تست افسردگی بک جهت دوستان و بازدیدکنندگان محترم جهت دانلود در سایت گذاشته شد.
پرسشنامه تست افسردگی بک
پرسشنامه تست افسردگی بک جهت دوستان و بازدیدکنندگان محترم جهت دانلود در سایت گذاشته شد.
عنوان پرسشنامه: مقیاس اضطراب و افسردگی هاسپیتال (HADS)
تعداد سوالات: 14
فرمت: Word
هدف: سنجش تغییرات خلقی ، بویژه حالات اضطراب و افسردگی
شیوه نمره گذاری و تفسیر
مقیاس اضطراب وافسردگی هاسپیتال توسط زیگمون و اسنایت (1983) طراحی شده است . این سیاهۀ گزینشی 3 چهار مادهای برای سنجش تغییرات خلقی ، بویژه حالات اضطراب و افسردگی ، طراحی شده است . دراین مقیاس هفت پرسش در ارتباط با نشانه های اضطراب (پرسش های توضیحات داخل فایل موجود است) و هفت پرسش پیرامون نشانه های افسردگی (پرسش های توضیحات داخل فایل موجود است) وجود دارد. این پرسشنامه برمبنای یک مقیاس چهار نمرهای (3 و 2 ،1،0) نمره گذاری می شود . مؤلفان نمره 11 را به عنوان نقطه برش پیشنهاد می کنندکه نمره های بالاتر از آن ازاهمیت بالینی برخوردارند.نمره های بالا در مقیاس افسردگی بیانگر آن است که غیر از شیوه های مقابله با اضطراب ، روش های درمانی دیگری نیز بایددر نظرگرفته شوند.
منبع: پاول و انرایت، (1378). کنترل اضطراب و فشارهای روانی –(ترجمه: مهرداد پژهان). انتشارات غزل- چاپ اول.
تعداد صفحات :41
فصل کلیات....................................................................................................................... 1
فصل دوم: افسردگی
افسردگی .......................................................................................................................... 7
تاریخچه افسردگی ............................................................................................................. 7
علل افسردگی ................................................................................................................... 8
افسردگی در زنان ............................................................................................................. 11
نشانه های بیماری ............................................................................................................. 12
فصل سوم : افسردگی در سنین مختلف
افسردگی در دوره پیش از یائسگی ..................................................................................... 14
افسردگی در دهه های چهل و پنجاه ................................................................................... 15
افسردگی در افراد مسن ..................................................................................................... 16
فصل چهارم: اختلال افسردگی مانیک
علائم و نشانه های افسردگی مانیک .................................................................................... 18
انواع شیوه های درمان ........................................................................................................ 19
داروهای ضد افسردگی ..................................................................................................... 20
فصل پنجم :ختلال شیدایی ـ افسردگی
اختلال شیدایی ـ افسردگی ................................................................................................ 22
علائم اختلال شیدایی ـ افسردگی ....................................................................................... 23
درمان اختلال شیدایی ـ افسردگی ....................................................................................... 23
الکتروشوک درمانی ........................................................................................................... 24
فصل ششم : اختلال افسردگی خویی
اختلال افسردگی خویی ..................................................................................................... 27
علائم افسردگی خویی ....................................................................................................... 27
درمان افسردگی خویی ...................................................................................................... 28
- شناخت درمانی ......................................................................................................... 28
- رفتار درمانی ............................................................................................................. 28
- دارو درمانی .............................................................................................................. 29
فصل هفتم : راههای کسب آرامش از نظر روان شناسی ؛ قرآن و روایات
روش های کسب آرامش از نظر روان شناسی ...................................................................... 31
افسردگی از دیدگاه قرآن ................................................................................................... 35
افسردگی از دیدگاه روایات ............................................................................................... 37
نتایج و پیشنهادها ............................................................................................................. 39
فهرست منابع و مآخذ ...................................................................................................... 41
با آنکه در دهه های اخیر‘ پیشرفت های سریع و شگفت انگیزی نصیب جامعه پزشکی گردیده با این حال یک نوع حس بلاتکلیفی و سرماخوردگی نهانی در بین مردم به ویژه در گروه زنان گردیده است. این ناراحتی های گوناگون روانی طبیعتاً جسم آدمی را نیز تحت تاثیر قرار می دهد و شخص را تا سر منزل بیماری های روان تنی و روانی مانند « افسردگی » که یکی از عواقب آن خودکشی است می رساند. به عقیده عده ای از دانشمندان بیش از 60 درصد بیماری های جسمی اغلب به علت فشارهای روانی و عوارض گوناگونی بر دستگاههای مختلف بدن و از جمله کاهش عمر طبیعی شخص می گذارد.
در جامعه ی کنونی که مملو از مشکلات و محیط های متشنج است‘ زمینه ی بیش تری برای بروز بیماری های روانی مهیا شده است و به طبع افسردگی هم به خصوص در زنان روبه افزایش است. به همین علت در این تحقیق ( افسردگی در زنان ) سعی بر شناسایی این بیماری و عوامل به وجود آورنده ی آن به خصوص در زنان شده است و در آخر راه های کسب آرامش از نظر روان شناسی و دیدگاه های قرآن و روایات در مورد افسردگی بیان شده است.
روش تحقیق در این مقاله بر اساس روش کتابخانه ای و روش اسناد و مدارکی و توصیفی و همچنین از منابع دست اول دینی ( قرآن‘ نهج البلاغه و غررالحکم ) و دیگر منابع دست دوم استفاده شده است.
افسردگی یک انحراف خلقی است به عبارت دیگر افکار منحرف و فریب آلود مجموعه ای از احساسات و غم و اندوه‘ عدم اعتماد به نفس‘ بی تفاوتی‘ بی حوصلگی‘ خستگی و ضعف و ... را تحت عنوان افسردگی در فرد به وجود آورده است. علل افسردگی عبارتند از : علل شیمیایی‘ نورونی‘ سکته‘ سیستم اندوکرین‘ افکار منفی و علل ژنتیکی.
افسردگی عمده در میان زنان 18 تا 44 ساله بیشتر شیوع دارد و معمولأ در اواخر دهه بیست زندگی آغاز می شود. در اوایل دهه بیست زندگی ناسازگاریهای زناشویی‘ برای کسانی که ازدواج کرده اند‘ اغلب به نقطه اوج خود می رسد. در گـذشته‘ رایـج ترین داروهـای درمـان افـسردگی‘ داروهای ضد افسردگی سه حلقه ای؛ ایمی پرامین ( توفرانیل ) و آمی تریپ تیلین ( ایلاویل ) یا بعد از موفقیت این داروها‘ بازدارنده های منوآمین اکسیداز فنلزین ( نوردیل ) و سولفات ترانیل سیپرمین ( پارنات ) بودند. در اکثر موارد‘ این داروها عوارض جانبی ( خشک شدن دهان‘ خواب آلودگی‘ سرگیجه و افزایش وزن ) به همراه دارند و نمی توانند از آن ها برای کسانی که به بیماری های متعدد دیگری دچار هستند‘ استفاده کرد.
راه های کسب آرامش از نظر روان شناسی عبارتند از :توقعات خود را کاهش دهید؛ برای کسب آرامش‘ صراحت گفتار داشته باشید.
راه های کسب آرامش از نظر قرآن و روایات عبارتند از : خداوند می فرماید : « وَ مَن أعرَضَ عَن ذِکری فَإنَّ لَهُ معشیةً فَتنَتاً. طه 124
و هر که از یاد من دل بگرداند‘در حقیقت زندگی تنگ و سختی خواهد داشت. »
و نیز در سوره رعد آیه 27 می فرماید :
« ... إلا بِذِکرِاللّه تَطمَئِنَّ القلوب . آگاه باشید که دل ها با یاد خدا آرامش می یابد. »
رسول الله ( ص ) می فرمایند : « إن هَدفی فی الدُنیا یحبُکَ اللّهُ وَ إن هَدفیما ایدی الناس یحبُکَ الناسُ : به دنیا بی رغبت باش‘ تا خداوند دوستت بدارد به آن چه در دست مردم است بی اعتنا باش تا مردم دوستت بدارند. »
امام علی ( ع ) می فرمایند : « أعظمُ البَلاءِ إنقِطاعِ الرَّجاء : بزرگ ترین بلا نومیدی است. »
در سخنی دیگر آن حضرت فرموده اند که : « قَتَلَ القُنوطُ صاحِبَهُ : نومیدی‘ صاحب خود را می کشد.»
امام باقر ( ع ) می فرمایند : « َیرُالمالِ الثِّقَةُ بِاللّهِ والأسِ مِمّا فی ایدی الناسِ : بهترین سرمایه اعتماد به خداست و چشم طمع برکندن از آن چه مردم دارند. »
امام صادق ( ع ) می فرمایند : « الیأسُ مِمّا فی ایدی الناسِ عزّ المؤمِنِ فی دینِهِ : قطع امید کردن از آن چه مردم دارند‘ مایه عزت دین مؤمن است. »
کلید واژه:
افسردگی: به معنای غم و اندوه‘ ملال و بیحالی است که واسطه میان غم اندوه و شاد است. یک حالت‘ شادی و نشاط و حالت دیگر غم و اندوه. اما وقتی که غم و شادی طبیعی نبود و غم و مکروهی هم عارض نگردیده باشد این حالت بینابین را افسردگی گویند.
تعداد صفحات :163
فصل اول : چارچوب کلی پژوهش
2-1 بیان مسأله پژوهش
3-1 اهمیت نظری و عملی پژوهش÷
4-1 اهداف پژوهش
5-1 سئوال ها و فرضیه های پژوهش
6-1 متغیرهای پژوهش
7-1 تعریف متغیرها واصطلاحات
افسردگی
بهنجار
سبک حل مساله
1-1مقدمه
بسیاری از انسان ها قادر به حل مساله و برطرف کردن ، به حداقل رساندن و یا تحمل استرس
نمی باشند و معمولاً از مقابله های ناکارآمد، ناسازگار و مضری استفاده می کنند که باعث بروز استرس های بیشتری می گردد که اثرات آنها وخیم تر و عظیم تر از استرس اولیه است.
افراد افسرده نسبت به آینده دید انعطاف پذیری ندارند. آنها احتمالاً بیشتر از افراد غیر افسرده آینده خود را منفی می بینند و به نظرشان احتمال دستیابی به تجارب خوشایند کمتر است به همین دلیل افراد افسرده به جای تلاش برای دستیابی به موفقیت های با ارزش در آینده تمام نیروی خود را صرف اجتناب از موقعیت های ناخوشایند موجود می کنند ( ورتهایم [1] ، 1983).
افراد افسرده احساس غمگینی می کنند چون مشکلات خود را پایدار [2] ، کلی [3] و درونی [4] تلقی می کنند ( هایمبرگ ، ورمیلیا، دوج [5] ، بیگر . و پارلو 1987؛ پترسون و سلیگمن ، 1987؛ رپس [6] ، پترسون ،رینمارد، ابرامسون [7] و سلیگمن [8] 1982؛ سویینی [9] و همکاران 1986) :
پایداری : افراد افسرده رویدادهای منفی زندگی شان را همیشگی و پایدار تلقی می کنند، یعتی تغییر دادن آنها را بعید می دانند. افراد غیر افسرده تجارب منفی را به عنوان موانع موقتی که زیاد هم طول نمی کشد در نظر می گیرند.
کلی نگری : افراد افسرده غرق در مشکلات خود می شوند و آنها را به همه چیز تعمیم می دهند. افراد غیر افسرده می توانند مسایل را از خود دور کنند . آنها قادرند بین رویدادهای منفی و مثبت زندگی خود تعامل ایجاد کنند.
درونی بودن : افراد افسرده خودشان را مسئول مشکلات خود می دانند. غیر افسرده ها مسئولیـــت چیزهایــی را که میتوانند تغییر دهند می پذیرند اما خود را مسئول کامل نبودن خود نمی دانند.
به نظر جروم فرانک ( 1973) یکی از بهترین کارهایی که روان درمانگرها می توانند برای مراجعان خود انجام دهند کمک به آنها برای غلبه بر یأس و نا امیدی شان است . در هر مقطع معینی از زمان 20-15 درصد بزرگسالان در سطح قابل توجهی ازنشانه های افسردگی رنج می برند و حدس زده می شو دکه حدود 75 درصد بیماران بستری در بیمارستان های روانی را موارد افسردگی تشکیل می دهند ( فنل۱ 1989).
در مورد اختلال افسردگی اساسی , مطالعات کلی در ممالک مختلف انجام شده است که میزان شیوع آن را در زنان دو برابر مردان نشان می دهد. دلیل چنین اختلافی ممکن است استرسهای متفاوت , زایمان , درماندگی آموخته شده [11] واثرات هورمونی باشد ( کاپلان [12] و سادوک [13] , 1988).
افسردگی در مفهوم بالینی پنج یا بیش از پنج مورد از موارد زیر را در بر می گیرد :
(DSM-IV , 1994/ به نقل از فرایدنبرگ[17] ).
مطالعات اخیر در حوزه افسردگی حاکی از وجود چندین عنصر متفاوت در سبب شناسی و نشانه شناسی افسردگی است. یک عنصر شناختی فعال در سبب شناسی و نشانه شناسی افسردگی در ادبیات به نام نگرانی [18] یا افکار مزاحم منفی [19] ذکر شده است.
تعدادی از مطالعات نشان داده اند که نگرانی قویاٌ با افسردگی ارتباط دارد ( می یر [20] و همکاران 1990؛ متزگر[21]و همکاران , 1990) هنگامی که افکار منفی ناخواسته به خودآگاهی فرد می آیند فشارزا و ناراحت کننده هستند. آنها تردیدهایی در مورد ارزش خویشتن [22] , دلواپسی هایی [23] در مورد آینده یا توهماتی در مورد گذشته تشکیل می دهند. چنین افکاری حس سلامت فرد را تحلیل می برند و خلق منفی را افزایش می دهند. خوشبختانه به نظر می رسد که اکثر مردم قادر هستند که چنین افکار ناخواسته ای را با افکار مطلوبتری جانشین نمایند. اما به نظر می رسد که همه افراد قادر به چنین کنترل ذهنی نیستند , به گونه ای که تعدادی از افراد برای یک دوره طولانی دچار افسردگی می شوند و افکار منفی نافذ[24] و پایداری را تجربه می کنند و ممکن است افسردگی آنها ناشی از شکست ویژه در توانایی شان برای کنترل افکار منفی باشد ( ونزولاف [25] , وگنر[26] و روپر [27], 1988). از سوی دیگر وجود افکار منفی ممکن است با توانایی فرد در ایجاد راه حل های سودمند برای حل مشکلاتش تداخل کند ( نولن – هوکسما [28] , پارکر[29] و لارسون [30] , 1994).
2-1 بیان مسأله پژوهش
افراد با وقایع تنش زای زندگی , ناکامی ها و ناامیدی ها روبرو می شوند؛ بعضی افراد قادرند از تجربه های ناخوشایند زندگی استفاده کنند, در حالی که دیگران در افسردگی خود باقی می مانند؛ کسانی که خود را از افسردگی نجات می دهند واجد نوعی تفکر زیر بنایی هستند بنحویکه از تدابیر و راهبردهای موثرتری سود می جویند. تعدادی از پژوهشگران عوامل مشترکی را در افرادی که به احتمال زیاد افسرده می شوند و هم چنین نوع مداخله آنان در حل مسائل و مشکلات زندگیشان را شناسایی کرده اند و دریافتند که از طریق سنجش همبستگی بین پاسخ های رویارویی ترجیح داده شده افراد افسرده و مقایسه راه حل های آنان با افراد غیر افسرده می توان راهبردهای مؤثر مقابله با افسردگی را شناسایی کرد.
هم چنین افرادی که مهارت مسأله گشای خوبی دارند در مقایسه با افرادی که فاقد این مهارت هستند کمتر احتمال دارد افسرده شوند. عدم توانایی در اتخاذ تصمیم یکی از مشخصات عمده افراد افسرده است این ناتوانی را می توان نوعی بی کفایتی در استفاده از مهارت های موثر در تصمیم گیری یا حل مسأله به شمار آورد .دزوریلا و گلدفرید [31])1971) حل مسأله را بعنوان فرایندی رفتاری شناختی تعریف کرده اند که می تواند انواعی از پاسخ های متناوب بالقوه سودمند را جهت مقابله با موقعیت های دشوار در اختیار افراد قرار دهد. بدین جهت از اهداف آموزش به مراجعان در مهارت های حل مسأله این می باشد که یک راهبرد جهت سازگاری کلی در اختیار آنان قرار دهد.
بررسی نزو[32] و پری [33] (1989) نشان داد که حل مسأله یک رویکرد درمانی شناختی – رفتاری است که در درمان افسردگی موثر و مفید می باشد. افراد افسرده بر اساس مدلهای شناختی دارای ساختارها وفرایندهای شناختی افسردگی زا می باشند ( مبینی 1372).
تفکر افسردگی زای بیماران , آنها را از حل مسائل باز می دارد, هدف اصلی درمان پیدا کردن راه حل هایی برای مسائل بیمار با استفاده از راهبردهای شناختی – رفتاری است نه اینکه صرفاٌ به بیمار کمک شود, دارای تفکر منطقی گردد . لذا درمان شناختی – رفتاری را می توان نوعی حل مسأله در نظر گرفت که هدف کوتاه مدت آن تسکین نشانه های افسردگی و هدف دراز مدت آن استفاده از راهبردهای حل مسائل برا ی حل مشکلات زندگی و کاهش برهه های [34] افسردگی در آینده است فنل ( 1989).
لذا با مطالعه دقیق و بررسی علمی سبک های حل مسأله در افراد افسرده و مقایسه آن با افراد غیر افسرده می توان سبک های مقابله ای متفاوت را شناسایی و ارزیابی کرد , و هم چنین پی برد که فرایندهای حل مسأله در راهبردهای مقابله ای چگونه در ساخت های شناختی افسردگی نقش داشته تا درمانگران آگاهی و توانایی بیشتری در خصوص این فرآیند , چگونگی کنترل و کاهش آن کسب نمایند.
3-1 اهمیت نظری و عملی پژوهش
به لحاظ ماهیت پیچیده و تغییر یابنده جامعه ما , مردم پیوسته خود را رویاروی با مشکلات متنوع می یابند . بسته به پیچیدگی موقعیت و پیامدهای این مشکلات مقابله ها ممکن است ، مهم و یا قابل توجه نباشد. انسان ها از نظر نحوه کنترل و تحمل مشکلات به رغم میزان دشواری آن با هم متفاوتند. بسیاری از مسائل را , که از نظر بالینی رفتار نابهنجار یا آشفتگی هیجانی خوانده می شود, می توان به مثابه رفتار غیر کارآمد همراه با پیامدهای منفی آن از جمله اضطراب , افسردگی و ایجاد مشکلات ثانوی دانست . در این راستا , رویکرد حل مسأله می تواند در حکم ابزار مهمی برای مواجهه با بسیاری از مشکلات موقعیتی و حل آن ها مورد استفاده قرار گیرد. حل مسأله بر یک فرایند رفتاری شناختی یا آشکار دلالت دارد که: 1) پاسخ های بالقوه موثر برای موقعیت مشکل را فراهم می کند و 2) احتمال انتخاب موثرترین پاسخ را از بیان پاسخ های متعدد, افزایش می دهد.
ربط سبک حل مساله با درمان بر این فرض استوار است که سبک حل مساله نوعی تفکر زیر بنایی است که فرد در خصوص مشکلات و موقعیت های استرس زا اتخاذ می کند و ناتوانی در شناخت و ارزیابی صحیح از مشکلات موجب ناکارآمدی تلاش فرد در حل مساله بطور موثر می گردد بنحویکه پیامدهای آن در ایجاد و ابقا اختلالات عاطفی در مطالعات روان شناختی بتازگی مطرح شده است بطوریکه بوربوک ( 1995) بر لزوم بکار گیری روش های شناختی رفتاری از جمله تصمیم درمانی جهت تداوم بهبودی و کنترل افسردگی تاکید می کند.
طبق نظریه شناختی افسردگی , هسته مرکزی افسردگی اختلال شناختی است و تغییرات عاطفی و جسمی و سایر خصوصیات افسردگی نتیجه اختلالات شناختی است ( کاپلان – سادوک 2003).
اهمیت عوامل شناختی در افسردگی و سایر اختلالات روانی آنقدر مهم است که بِک , ( 1976) , می گوید : شناخت های منفی در ذات افسردگی است نه علامت یا نتیجه آن . افراد افسرده خود را ناتوان و درمانده می کنند. زیرا محیط خود را ناخوشایند می یابند ، نسبت به آینده دید انعطاف پذیری ندارند و به نظرشان احتمال دستیابی به تجارب خوشایند کمتر است ( آندرسون , 1990 ؛ پیرنسکی , هولت و گرینبرگ , 1987) . افراد افسرده چون مشکلات خود را پایدار [35] , کلی [36] و درونی [37] تلقی می کنند به جای تلاش برای دستیابی به موفقیت در حل مسائل تمام نیروی خود را صرف اجتناب از موقعیت های ناخوشایند موجود می کنند( کلینکه , ترجمه : محمد خانی , 1382) . طبق آمار سازمان بهداشت جهانی ( 2001) افسردگی تک قطبی سومین رتبه را بین کل بیماری ها دارد, به طوریکه پیش از 150 میلیون نفر از مردم دنیا در هر برهه از زمان از افسردگی رنج می برند و حدود یک میلیون خودکشی موفق هر سال در جهان وجود دارد. شیوع افسردگی اساسی در جمعیت به طور کل بین 3 تا 10 درصد است و در افرادی که دچار بیماری های مزمن هستند این میزان بیشتر است ( امین اسماعیلی , 1383) . سنگینی بار اقتصادی این بیماری بر جامعه و خانواده ها وکاهش کارآیی و ناتوانی در تحصیل و شغل یابی و حفظ شغل برای افراد مبتلا به افسردگی , ضرورت انجام پژوهش های متعددی را در این زمینه می طلبد به خصوص در جامعه ما به دلیل ویژگی های خاص هم چون جمعیت جوان و تحصیل کرده , مشکلات اشتغال , مهاجرت و پی آمدهای آن , تغییرات سریع فرهنگی همراه با رشد روز افزون آسیب هایی مانند :اعتیاد , طلاق ,فرار جوانان از خانه ، ترک تحصیل رفتارهای پر خطر و غیر ایمن و دیگر آسیب های روانی , اجتماعی که وجود دارند.
شواهد علمی پژوهشگران بین سبک حل مسأله با درماندگی و سطح استرس ارتباط پیوسته ای یافته اند که پیش بینی کننده خودکشی در دانشجویان دانشگاه است. هم چنین نتایج دو مطالعه سبک حل مسأله کسیدی و لانگ ( 196) شواهدی را فراهم ساخت مبنی بر اینکه سبک حل مسأله متغیر بسیار مهمی در تفسیر بیماری روانی و درک فرایند استرس است.
این پژوهش به منظور استفاده ازنظریه ها و یافته ها منتج از مطالعات پژوهشگران تلاش دارد مدل های نظری و کاربردی سبک های حل مسأله را در میان دانشجویان کشور بررسی نموده و احتمالاً موجب توسعه و گسترش آن شود و دراین راستا نسبت به رفع نقایص یا پیشنهاد وجهی بدیل کمک کننده باشد.
[1] - Werlheim
[2] - Stable
[3] - global
[4] - internal
[5] - Dodge
[6] - RaPs
[7] - Abramson
[8] - seligman
[9] - sweeng
[11] Learned helplessness
[12] Kaplan
[13] Sadock
[14] insomnia
[15] Hypersomnia
[16] indeciveness
[17] Frydenberg
[18] worry
[19] Negative intrusive thoughts
[20] Meyer
[21] Metzger
[22] Self- worth
[23] Concerns
[24] Pervasive
[25] Wenzlaff
[26] Wegner
[27] Ropper
[28] Nolen- Hoeksema
[29] Parker
[30] Larson
[31] D Zurrilla & Goldfried
[32] Nezu
[33] Perri
[34] episodes
Stable 1
global [36]
[37] internal
تعداد صفحات :125
مقدمه:
تنش در محیط کاری امری شایع است و بسیاری از افراد با آن مواجه می شوند، لذا گروهی از صاحب نظران رفتار سازمانی فشار روانی را بیماری شایع قرن توصیف کرده اند که در دراز مدت میتواند منجر به فرسودگی شغلی شود پس فرسودگی شغلی یکی از عمده ترین پیامدهای اجتناب ناپذیر تنش کاری است که به دنبال خود فرسودگی جسمی، تغییر در رفتار و عملکرد شغلی را به ارمغان می آورد، که در واقع می توان گفت فرسودگی شغلی با نشانه های زیر شناخته می شود:
افرادی که فرسودگی شغلی را تجربه می کنند یک تاثیر منفی بر همکارانشان می گذارند هم به وسیله ایجاد تضادهای پرسنلی و هم ایجاد اختلال در انجام وظایف شغلی پس می تواند مسری باشد و به صورت تعاملات غیر رسمی در شغل تداوم یابد همچنین از جمله آثاری که فرسودگی شغلی به عنوان یک سرایت کننده منفی دارد سرایت و تاثیر آن در زندگی خانوادگی افراد است. (بورک و گرنگلاس[1] 2001)
جکسون و مازلاک (1982) مشاهده نموند که سطح خستگی هیجانی مرتبط با شغل افراد با گزارش همسرانشان در مورد عصبی، ناراحت و خسته و افسرده بودن آنان در منزل ارتباط معتبری داشت. این خستگی هیجانی مرتبط با شغل با کیفیت پایین زندگی خانوادگی که توسط همسر شخص گزارش می شود ارتباط قوی داشت.
در حدود 50 سال پیش یک جامعه شناس بنام ویلارد والر اهمیت موقعیت شغلی شوهر و تاثیر آن بر ازدواج و روابط خانوادگی خاطر نشان ساخت (ایگمن 1986) وی خاطر نشان ساخت که موقعیت اقتصادی خانواده فرایند تعارض خانواده را عمیقا تحت تاثیر قرار می دهد. شرایط سخت کاری و استرسهای ناشی از آن به خانه منتقل می شود و زن و شوهر را علیه یکدیگر بر می انگیزاند. آمار بالای جدایی خانوادگی در کاکنان مشاغل که چالش و درگیری زیادی دارند، مشاهده شده است. شخصی که خودش را در شغلش شکست خورده می بیند، احتمالا با پرخاشگری در منزل در مقام جبران آن بر می آید و ذکر این نکته ضروری است که چنین خانواده هایی موفق نخواهند بود. (رسولی 81)
خانواده و کار دو جنبه مهم زندگی هستند و تجربیات هر یک بر دیگری تاثیر می گذارد محققان در توصیف مجموعه خانواده و کار مدلهایی را برای تبیین بین زندگی خانوادگی و کار ارائه داده اند.
بیان مساله:
با توجه به روند ارتباط تعاملی بین کار و زندگی خانوادگی، جای تعجب نیست اگر کار کانون اصلی زندگی بیشتر افراد باشد، نیاز به نزدیکی، صمیمیت و دیگر نیازهای اجتماعی آنان، احتمال زیاد در محیط کار بیش از هر مکان دیگر بر آورده می شود. کار محور اصلی زندگی ما را تشکیل می دهد، به خصوص به دلیل ساعات طولانی کار و تغییرات در هنجارهای اجتماعی انواع تعارضهای کاری و خانوادگی وجود دارد. آنها شامل تنیدگیهای شغلی، بار کاری زیاد (فشارهای روانی ناشی از تلاش برای انجام نقشهای گوناگونی که با انرژی و زمان فرد همسازی ندارد، تعارض و فشار روانی همراه با ناهمسازی و یا تعارض درباره انتظارات نقش) و نیز مشکلات مربوط به مراقبت از کودک، نگهداری از بزرگسالان و مسایل مربوط به تعادل بین شغل، خانواده ها و نیازهای شخصی می باشد. در نهایت، فشارهای روانی دارای کیفیت واگیر است و به جنبه های دیگر فرد نیز سرایت می کند (بولگر[2] و دیگران 1989).
به احتمال زیاد، مسایل خانوادگی بر زندگی کاری و زندگی کاری نیز آشکارا بر زندگی خانوادگی تاثیر می کذارد. تحقیقات ملی در آمریکا نشان می دهد که 72 درصد مردان و 83 درصد زنان تعارض مهمی را بین انتظارات و نقشهای خانوادگی و کاری تحربه می کنند (کوپر[3] 1992)