لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 31
بسمه تعالی
تفسیر جزء بیست ودوم قرآن کریم
محتوای سوره مبارکه سبأ عبارتند از شرح سر گذشت قوم سبأ که نا ظر به 5 مطلب است
1-« مسئله توحید » و قسمتی از نشانه های خداوند در عالم هستی ،و صفات پاک او از جمله «توحید » «ربوبیت» و « الوهیت»
2-« مسئله معاد»
3- « مسئله نبوت انبیای پیشین و مخصوصاً پیامبر اسلام» و پاسخ به بهانه جوئیهای دشمنان درباره او ، و بیان پاره ای از معجزات انبیاء سلف
4- بیان بخشی از نعمتهای بزرگ خداوند و سر نوشت شکر گذاران و کافران
5- دعوت به تفکر واندیشه و ایمان وعمل صالح
قل من یرزقکم من السموات و الارض قل الله و انا او ایاکم لعلی هدی او فی ضلال مبین24
در قسمت اناّ.....در این ایه شریفه به طور سربسته و مبهم با مخاطبان سخن گفته شده است و مستقیماً انان،به ضلالت متهم شده اند .فصاحت آیه در ابطال عقاید مشرکان با آوردن فعل ماضی«قل»و همچنین آوردن مسله «رازقیت» را بعد از مسله «خالقیت» عنوان کرده ،چون بدون آن که در انتظار پاسخ آنها باشد بلافاصله می فرماید :«قل الله».
بنابراین در پایان آیه با لفظ «انّ» تاکید میکند که این امری روشن است چرا که جمع بین نقیضین و ضدین امکان ندارد،چون در بحث علم معانی یکی از موارد مقید کردن عطف به حروف است که شک متکلم یا شک مخاطب یا اینکه سخنی را مبهم بیان کند که یکی از موارد شش گانه مقید کردن عطف به حروف همین مورد ذکر شده است.ودر «هدی»و«ضلال المبین» به ذکر مولف الکشاف تعریض و توریه است چون این تقدم بلیغ بودن کلام را میرساند.
آیه﴿ 25﴾
«قل لا تُسئلُونَ عَمّا اجرَ منا و لا نسئلُ عَمّا تَعملُُونَ»
در این آیه آوردن فعل ماضی دلالت دارد بر قاطعیت و اثبات این موضوع چون خداوند
در این آیه استدلالی آورده ، اما بشکل دیگری .
چون می فر ماید
«بگو : شما مسوول گناهان ما نیستید ، و ما نیز در برابر اعمال شما مسوول نخواهیم بود »
در این آیه استحاره بکار رفته چون اگر کسی
معنی آیه را فقط بداند فکر می کند که حتماً
پیامبر گناه کار بوده در صورتی که پیامبر با آئردن کلمه « جرم » در مورد خود و مخالفان
خود تعبیر به انجام کارهایی که انجام می دهند
می کند ، این حقیقت را آشکار می سازد که هر کس باید پاسخگوی اعمال و کردار خویشی باشد چرا که نتایج اعمال هر انسانی چه خوب و چه زشت به خود او می رسد . و از طرفی در خود فعل تعملون چون مربوط به امور عقلی می شود از تعملون استفاده کرده .
آیه﴿ 26 )
قل یجمع بیننا ربنا ثم یفتح بیننعا بالحق و هو الفتاح العلیم
آوردن فعل « قل » حتمی بودن و قطعیت را می رساند که در اول آیه آمده چرا که
«ربوبیت » پروردگار چنین اقتضا می کند که « سره » را از « ناسره » جدا می کند .
در پایان آیه با آوردن جمله ی اسمیه قطعی بودن این امر را روشن ساخته .
«و هو الفتاح العلیم »
که این دو از اسماء خداوند می باشد که یکی اشاره به قدرت او و دیگری علم بی پایان او دارد،در کلمه فتح استعاره است چون در معنای دوم خود که به معنای بر طرف کردن پیچیدگی است بکار رفته.
آیه﴿27﴾
قل ارونی الذین الحقتم به شرکاء کلا بل هو الله العزیزالحکیم
قل ارونی
در ابتداء آیه که با فعل ماضی شروع شده یعنی این مسئله((توحید که در آغاز از آن سخن گفته))حتمی و قطعی است .لذا به دنبال این جمله با یک کلمه خط بطلان بر همه اوهام کشیده و میکوید((کلا)).
وسرانجام برای تاکید و تحکیم این سخن را می گوید:«بلکه تنها اوست خداوند عزیز و حکیمم» و «هو»در این آیه ضمیر شان می باشد،سئوال در این آیه به معنای توبیخ است که وسیلهای برای بیداری وجدانهای خفته میباشد ،ودر «ابذین الحقتم»عودکننده از صله به موصول حذف شده و تقدیرش «الحقتموهم به» است و شرکاء حال از «هم»حذف شده است.
آیه﴿ 28﴾
وما ارسلناک الا کافه للناس بشیرا و نذیرا ولکن اکثر الناس لایعلمون
در این آیه سخن از نبوت پیامبر (ص) است و آیات قبل آن در مورد معاد بحث میکند.
بلاغت این آیه که خداوند به پیامبر (ص) می فرماید:«ما تو را نفرستادیم مگر برای همه مردم جهان» به همین خاطر دعوت پیامبر (ص) عمومی است و همه انسانها را شامل می شود ،و با آوردن «ما»نافیه بر سر فعل «ارسلنا» که می فرماید :ما تورا نفرستادیم در واقع این است که خداوند می فرماید:ما تورا فرستادیم و در بخش پایانی آیه چون مسئله عقلی است از کلمه «یعملون» استفاده شده که خود از موارد بلاغت و اعجاز قرآن است ،در این آیه کلمه «کافه» حال است و آوردن «تا» بر سر آن نشانه مبالغه است و حال بر جر مجرور مقدم کرده زیرا مقدم کردن حال بر مجروردر این حالت به منزله تقدم مجرور بر جر است یعنی در واقع آنها گناه اول و دوم را مرتکب شده اند و چاره ای جز این دو خطا ندارند.
آیات ﴿29﴾، ﴿30﴾
و یقولون متی هذا الوعد ان کنتم صادقین﴿29﴾
قل لکم میعاد یوم لا تستخرون عنه ساعه و لا تستقدمون﴿30﴾
در آیه﴿ 29 ﴾با توجه به آبات قبل که درمورد رستاخیز اشاره شده منکران معاد به این صورت سوال می کنند اگر راست میگویی رستاخیز چه زمانی است،در آیه﴿30﴾ کلمه «یوم»همراه با تنوین ،نشانه عظمتو بزرگی است.
در آغاز آیه که با کلمه «قل» میباشد تاکید و قطعی بودن وقوع قیامت است چرا که اگر تاریخ قیامت تعین میشد هرگاه زمانش دور بود همه در غفلت و غرور فرو می
تحقیق در مورد تفسیر جزء بیست ودوم قرآن کریم