سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مدیریت تنوع قومی مبتنی بر نظریه ی سرمایه ی اجتماعی

اختصاصی از سورنا فایل مدیریت تنوع قومی مبتنی بر نظریه ی سرمایه ی اجتماعی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

این مقاله در 14 صفحه در زمینه وضعیت تنوع قومی بر اساس نظریه ی سرمایه ی اجتماعی مورد تحلیل قرار گرفته است که به دانشجویان علوم اجتماعی و علوم سیاسی پیشنهاد می شود.


دانلود با لینک مستقیم


مدیریت تنوع قومی مبتنی بر نظریه ی سرمایه ی اجتماعی

شناسایی فراوانی تنوع اختلالات رفتاری شایع در بین دانش آموزان دوره ابتدایی و راهنمایی

اختصاصی از سورنا فایل شناسایی فراوانی تنوع اختلالات رفتاری شایع در بین دانش آموزان دوره ابتدایی و راهنمایی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  24  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 

 

چکیده :
• رفتار نابهنجار چیست؟
• بر اساس چه ملاکهایی رفتار نابهنجار را از رفتار بهنجار تمیز می‌دهیم؟
• مرز بین بهنجاری و نابهنجاری کجاست؟
عوامل متعددی بر این نکته اشاره دارند که امروزه ، فشار زندگی بیش از قرن گذشته است. مصرف زیاد داروهای آرامبخش ، قرصهای خواب آور ، سو مصرف مواد و جنایات خشونت‌بار ، انواع شیوه‌های درمانی علمی و غیرعلمی و … ، اما اکثر مردم به اختلالات روانی دچار نمی‌شوند. آنها به نحوی با مشکلات خود کنار می‌آیند و به فعالیت خود ادامه می‌دهند.

 

در عین حال افرادی وجود دارند که در برابر مشکلات تسلیم شده‌اند و دیگر نمی‌توانند شخصا از عهده کارها برآیند و نیز افرادی وجود دارند که سبک زندگی آنها را بر مدار خودویرانگری (Self-Destruction) می‌چرخد. این افراد و رفتارشان به عنوان نابهنجار (Abnormal) نامگذاری شده و از افراد و رفتار بهنجار جدا شده است. اما تعیین مرز مشخص بین بهنجار و نابهنجار با وجود ملاکهای متعددی که وجود دارد، کار آسانی نیست.
واژه «نابهنجار» اصولا به معنی «دور بودن از طبیعی» است. بنابراین انحراف از بعضی معیارها را شامل می‌شود. درباره اختلالهای جسمی می‌توان با استمداد از علم پزشکی و ابزارهای پیشرفته و فنون دقیق مرز مشخصی بین بهنجاری و نابهنجاری ترسیم نمود، ولی در حوزه اختلالهای روانی به دلیل نبودن ابزارها و فنون تشخیصی پیشرفته و دقیق و نسبی بودن ملاکها و عدم عینیت کافی ، تعیین مرز دقیق بین آنها دشوار و گاه غیرممکن است.

 

در واقع ، در حوزه روان شناسی مرضی «انحراف از یک هنجار» در تعریف یک ملاک و معیار ممکن است به اندازه‌ای ناچیز جلوه‌گر شود که موجب هیچ نوع نگرانی نشود و همین انحراف در تعریف ملاک دیگری ممکن است به اندازه‌ای قابل توجه باشد که درباره ماهیت نابهنجار (مرضی) آن تردیدی باقی نماند.

 

 

 


مقدمه :
شناخت مشکلات و ناهنجاری های رفتاری از رشته هایی است که اهمیت آن از نیمه دوم قرن حاضر شروع می شود ، ولی با این وجود این موضوع همیشه در طول تاریخ روان شناسی و روان پزشکی مورد بررسی بوده و به طور مستمر ادامه داشته است . اما در سال های اخیر این موضوع اهمیت خود را بیش تر روی تحقیقات ، طبقه بندی ، شناخت و علل ملاک های تشخیص بنا نهاده است و کاربرد آن را به میان خانواده و آموزش و بالاخره راه های درمانی برده است .
واژه های نابهنجاری رفتاری ، مشکل رفتاری ، اختلال رفتاری ، غیر عادی و ... جهت اصطلاح ناهنجاری های رفتاری ، یا مشکل رفتاری در کتاب های متعدد روان شناسی و در طبقه بندی های بین الملل به کار گرفته شده است که هر کدام بر یک ویژگی یا بخشی از مشکلات با واژه های مختلف اشاره کرده اند . ولی همه آنها اتفاق نظر در یک تعریف مشترک نداشته اند . دلیل آن قابل توجیه است زیرا شناخت تفاوت بین مرز یک رفتار مطلوب و مناسب با رفتار نامناسب ، مشکل است و از طرفی چه مجموعه ای از ویژگی های رفتاری با توجه به فرهنگ ها و جوامع مختلف می تواند نشانه اختلال یا مشکل رفتاری باشد .

 

اصطلاح بهنجار در زبان انگلیسى به شکل صحیح و موجهى حداقل در ۴ معنا به کار برده مى شود که عبارتند از : هنجار ارزشى، هنجار آمارى، هنجار فردى و هنجار نمونه شناختى. در هنجار ارزشى یک حال ایده آلى به عنوان بهنجار تلقى شود. بنابراین مثلاً در جمله «داشتن دندان هاى بى نقص بهنجار است» اصطلاح بهنجار در یک معناى ارزشى استعمال شده و نمایانگر یک حالت ایده آلى است چرا که در عمل، اغلب مردم حداقل تا حدودى واجد عیوبى در دندان هاى خود بوده و هستند. هنجار آمارى که هنجار توجیهى در حوزه علوم است نابهنجارى را به عنوان حد دور افتادن از طیف میانگین بر مى شمارد. مثلاً اگر متوسط معمول قد مردان ۱۷۰ سانتى متر باشد طول قدهاى ۱۵۰ سانتى متر و ۱۹۰ سانتى متر هر دو از لحاظ هنجار آمارى، نابهنجار تلقى خواهند شد.
هنجار فردى به سطح مستمرى از عملکرد اشاره دارد که فرد در خلال زمان در آن سطح عمل مى کرده است. پس از یک ضربه مغزى، شخص ممکن است کاهشى در سطح هوشى را تجربه نماید که اگر چه قطعاً پسرفتى نسبت به وضعیت پیشین است اما ممکن است همچنان براساس هنجار آمارى نابهنجارى محسوب نگردد (به عنوان مثال کاهشى در ضریب هوشى از۱۲۵ به ۱۰۵) . هنجار نمونه شناختى و به عبارت دقیق تر نابهنجارى نمونه شناختى اصطلاح لازمى است براى توصیف شرایطى که اگر چه فرد براساس ملاک هاى بالا بهنجار تلقى شود، اما با وجود بر این ممکن است نابهنجار و شاید حتى بیمار باشد. مثالى که موبرى و همکارانش براى این مورد ذکر مى کنند بیمارى عفونى پینتا (Pinta) است. لکه لکه شدن پوست، ناشى از این بیمارى توسط اعضا قبیله اى در آمریکاى جنوبى به عنوان ملاک ارزش براى شخص مبتلا محسوب مى شود! تا حدى که غیرمبتلایان از قبیله رانده مى شوند . بنابراین مبتلا بودن به بیمارى براساس ملاک آمارى یا فردى بهنجار است در حالى که در واقع آسیب شناختى است.
هر یک از ملاک هاى فوق در تمایز قائل شدن بین بهنجار و نابهنجار واجد نقاط قوت و در عین حال محدودیت هاى خاص خود هستند و کماکان مرزهاى بهنجارى و نابهنجارى در موارد قابل توجهى مه آلود است.در مورد بر چسب هاى تشخیص چه مى توان گفت؟شخصى که در یک بیمارستان روانى مورد بررسى و معاینه قرار مى گیرد ممکن است بر چسبى مبنى بر بیمارى و اختلال خاصى براى وى مطرح شود. اگر چه در اغلب موارد لازم است تا جهت اقدامات بعدى به این تشخیص اعتماد کرد. با وجود بر این توجه به نکاتى در این خصوص ضرورى است:
نخست آن که، اگر چه تشخیص از سوى یک متخصص مطرح شده است، اشخاص توسط افراد غیرحرفه اى _ والدین ، مسئولان مدرسه، پلیس، همسایه ها یا خود بیماران _ به کلینیک آورده مى شوند، افرادى که آموزش حرفه اى ندیده اند تا حد زیادى در میزان تحملشان در برابر رفتارهاى نابهنجار یا انحرافى متفاوت هستند، بدین معنا که ممکن است فردى حتى با رفتارهاى نامتناسب فراوان به دلیل تحمل و چشم پوشى و یا بى توجهى اطرافیان به کلینیک معرفى نشود در حالى که فرد دیگرى با حد بسیار کمترى از این علایم به دلیل حساسیت اطرافیان جهت بررسى به متخصص ارجاع شود. بنابراین مراجعه به کلینیک لزوماً به معناى نابهنجارى نیست همان گونه که افرادى که به کلینیک مراجعه نکرده اند، الزاماً فاقد رفتارهاى نابهنجار نیستند.دوم آن که تشخیص هاى روانپزشکى ممکن است در مواردى از یک متخصصن تا متخصص دیگر متفاوت باشد

 

دروغ گفتن کودکان
یکی از صفات پسندیده ی هماهنگ با سرشت آدمیان "راستگویی" است. هر انسانی بالقوه مایل است راست بگوید و همچنین سخنانی را که از دیگران می شنود راست تلقی کند.
دروغ گفتن ، انحراف از صراط مستقیم و فطرت انسانی و مخالف وجدان اخلاقی است. بدبختانه این مرض خطرناک ، مخصوص بزرگسالان نیست، بچه های کوچک نیز به این ناهنجاری دچار می شوند و از کودکی به دروغگویی عادت می کنند و گاهی چنان به این عادت ناپسند انس می گیرند که از دروغ گفتن لذت می برند و از این که دیگران را با گفته های نادرست و غیر واقعی خود جذب کنند، مسرور می شوند . پدران و مادران و مربیان عزیز باید بدانند که دروغگویی ناخوشی خطرناکی است که ممکن است از دوران کودکی بروز کند و فرد تا پایان عمر به آن مبتلا باشد.
بدبختانه بعضی از خانواده ها این ناراحتی را کوچک و ناچیز تلقی کرده و اساساً در فکر پیشگیری یا درمان آن نیستند . اگر فرزند آنها تب ، یا عطسه بی موقعی کند، سخت ناراحت می شوند و فوراً برای درمان او اقدام می کنند ولی به دروغ گفتن فرزند خویش چندان اهمیت نمی دهند.
برای این که بتوانیم کودکان را با فطرت راستی پرورش دهیم بعضی از علل دروغگویی اطفال را که ناشی از روش های ناپسند مربیان است ، بیان می کنیم :

 

علل دروغگویی و راه جلوگیری از آن
1- یکی از علل دروغگویی فرزندان ، تحمیل تکالیف سنگین به آنها و داشتن توقع بیش از طاقت کودکان است که آنان را به راه دروغگویی می کشاند و این عادت ناپسند را در آنان ایجاد می کند. رسول اکرم (ص) در این باره می فرمایند:
اگر آنچه که کودک در قوه و قدرت داشته و انجام داده است، از او قبول کنید و آنچه را که انجام آن برای او سنگین و طاقت فرساست از او نخواهید، فرزند دروغگو و بدبین بار نمی آید .
بنابراین لازم است پدر و مادر و مربیان در مقام کارها ، قدرت و نیروی عادت کودکان را در نظر بگیرند و چیزی که مطابق طاقت و توان آنهاست ، بر آنها تحمیل نکنند. چون کودک از رنجش مربی و این که مربی ، او را تنبل و نالایق بشناسد ، واهمه دارد . لذا وقتی از انجام کار فوق طاقت خود عاجز ماند، ناچار برای حفظ شخصیت خویش به دروغ پناه می برد و در اثر تکرار، دروغگو می شود.
2- یکی دیگر از عوامل روانی که باعث دروغ گفتن کودک می شود ، احساس تحقیر است . کودکی که مورد تحقیر و اهانت واقع شده و به شخصیتش ضربه وارد آمده است ، تلاش می کند تا از هر راهی که می تواند ، خود را نشان بدهد؛ کاری کند که اعضای خانواده و احیاناً کسان دیگر، به وی توجه کنند و او را به حساب بیاورند. بنابراین از فرصت های گوناگون استفاده می کند تا منظور خود را عملی سازد. یکی از کارهای خطرناکی که این قبیل کودکان به آن دست می زنند، دروغگویی است . کودکی که در خانواده عملاً مورد تحقیر و بی اعتنایی بوده و روزگار خود را با محرومیت گذرانده است ، بزرگترین لذتش خودنمایی و جلب توجه دیگران است . او با راستگویی و بیان حقایق واقعی هرگز قادر نیست افکار دیگران را متوجه خود کرده و اعضای خانواده را به خویش جلب کند. ناچار دروغ می گوید و گاهی دروغ های بزرگ و وحشت زا و هیجان آورمی گوید ، دروغی که تا چند دقیقه همه را متوجه او کرده و خانواده را به جوش و خروش وا می دارد. مثلاً ، با وحشت و اضطراب ساختگی می دود و فریاد می زند : " مغازه آتش گرفت " یا خواهرم رفت زیر ماشین ! " .
موقعی که افراد خانواده با نگرانی و وحشت می دوند که خود را به محل حادثه برسانند، کودک دروغگو لذت می برد و شادمان می شود ، لذت می برد از این که آن صحنه را به وجود آورده و منشاء این همه هیجان و جنبش شده و اعضای خانواده را مسخره کرده و اهانت های گذشته آنان را تلافی کرده است .
مسلماً روش نادرست والدین ومربیان ، کودک را به دروغگویی وا می دارد ؛ بنابراین کسانی که می خواهند فرزندان خود را به نیکی پرورش دهند و آنان را راستگو تربیت کنند، باید از اول به طرزی صحیح وعاقلانه به شخصیت آنان احترام بگذارند و از تحقیر و اهانت آنها که منشاء انحراف و طغیان است بپرهیزند.
3- یکی دیگر از علل دروغگویی اطفال ، ترس از مجازات است . مثلاً موقعی که به کودک بگویند: شیشه اتاق را تو شکسته ای؟ اگر کودک بداند که اعتراف او مجازات سختی را به دنبال خواهد داشت غریزه ی حفظ خود ، او را وا می دارد که به دروغ بگوید: " من نشکسته ام " . کودک چون خود را در مقابل تنبیه طاقت فرسای والدین ناتوان می بیند، برای حفظ خود چاره ای ندارد جز آنکه به دروغ پناه ببرد و گناه خود را انکار کند. بدیهی است هر قدر ترس از مجازات بیشتر باشد، اصرار کودک در دروغ بیشتر خواهد بود.
درمان این قبیل دروغگویی ها ملایمت و مهربانی والدین در تربیت فرزندان است. اگر والدین فرزندان خود را با اصول مهر و مؤدت پرورش دهند، اگر خانواده کانون عطوفت و رأفت باشد، اگر والدین انصاف داشته باشند و به وظایف خود در مورد فرزندان توجه کنند، بچه ها در برابر تخلفات خود دروغ نمی گویند.
یکی از مهمترین عوامل پرورش راستگویی در کودکان ، محیط خانواده است جایی که پدران ومادران راستگو هستند و پیرامون دروغ و خلاف حقیقت نمی گردند، کودک طبعاً به راه درستی می رود و راستگو بارمی آید. برعکس ،جایی که پدران و مادران خود دروغ می گویند و به این خوی ناپسند عادت دارند، قطعاً کودک نیز دروغگو می شود. در چنین خانواده ای ایجاد شرایط روانی برای جلوگیری از دروغگویی بی اثر است . محیط زندگی مهمترین و بزرگترین عامل سازنده شخصیت کودک است و با هیچ یک از عوامل روانی قابل مقایسه نیست . کودک بدون توجه و اراده ، با محیطی که در آن زندگی می کند منطبق می شود و آنچه می بیند و می شنود ، در فکر او نقش می بندد.
وقتی مرد یا زن بدون عنوان پدری یا مادری دروغ می گوید ، مرتکب یک گناه کبیره شده و استحقاق یک کیفر دارد ولی وقتی آن مرد و زن ، پدر و مادر باشند و در محیط خانواده در مقابل گوش های حساس و چشم های کنجکاو فرزندان خود دروغ بگویند، علاوه بر گناه دروغ ، گناه دیگری مرتکب شده و آن گناه ، پرورش دروغگوست که قطعاً به مراتب بزرگتر است.

 


پرخاشگری
طرفداران ذاتی بودن پرخاشگری
گروهی از صاحب نظران علوم رفتاری نظیر فروید۱ و لورنز۲ معتقدند که پرخاشگری یک رفتاری است که ریشه در ذات و فطرت انسان دارد. این دو معتقدند که پرخاشگری به عنوان یک نیروی نهفته در انسان دارای حالت هیدرولیکی است که به تدریج در شخص متراکم و فشرده می‌شود و سرانجام نیاز به تخلیه پیدا می‌کند. به نظر لورنز اگر چنین انرژی به شکل مطلوب و صحیح مثلاً در طرق ورزش‌ها و بازیها تخلیه شود جنبه سازندگی خواهد داشت. در غیر اینصورت به گونه‌ای تخلیه می‌شود که مخرب خواهد بود و ممکن است اعمالی از قبیل قتل، ضرب و شتم ، تخریب و نظایر آن را در برداشته باشد. از نظر فروید پرخاشگری در انسان نماینده غریزه مرگ است که در مقابل غریزه زندگی در فعالیت است، یعنی همچنان که غریزه زندگی مارا در جهت ارضای نیازها و حفظ هدایت می‌کند غریزه مرگ به صورت پرخاشگری می‌کوشد به نابود کردن و تخریب کردن بپردازد این غریزه چنانچه بتواند دیگران را نابود می‌کند و از بین میبرد و اگر نتواند دیگران را هدف پرخاشگری و تخریب خود قرار دهد به جانب خود متوجه شده و به صورت خودآزاری و خودکشی جلوه گر می‌شود، بنابراین از نظر وی پرخاشگری حالتی مخرب و منفی دارد.(اکبری سال ۱۳۸۱-ص ۱۹۱).
طرفداران منشاء اجتماعی پرخاشگری
عده‌ای دیگر در مقابل ذاتی بودن پرخاشگری اعتقاد دارند که فکر ذاتی بودن پرخاشگری برای انسان خطرناک و مخرب است زیر داشتن چنین فکری سبب می‌شود که پرخاشگری مانند میل به غذا یک واکنش اجتناب ناپذیر تلقی شود بنابراین انسان در کنترل یا کاهش آن نمی‌تواند نقش داشته باشد همچنین این گروه دلائل فراوانی را مبتنی براینکه پرخاشگری منشاء غریزی و ذاتی نمی‌تواند داشته باشد ارائه داده‌اند به همین دلیل از نظر اجتماعی هم قابل آموزش است هم قابل پیشگیری و کنترل این گروه دلائل خود را در این باره این طور برمی شمرند:
۱: دشمنی ذاتی بین حیوانات وجود ندارد و آنچه ما در این مورد می‌بینیم آموزش‌هایی است که والدین این حیوانات به آنها داده‌اند. ۲: وجود کرومزوم اضافی را نمی‌توان دلیلی برذاتی بودن پرخاشگری دانست، کروموزم اضافی سبب افزایش و درشتی اندام می‌شود ولی چه بسا وجود اندام قوی و قد بلند از نظر اجتماعی خود یک امتیاز است و این گونه افراد را به عنوان مأمون، آدم کش که حالت‌های پرخاشگرانه را به وجود می‌آورند باشند حال میتوان عده‌ای از پرخاشگران را یافت که فاقد کروموزم اضافی نیز هستند. ۳: تحریک الکتریکی هیپوتالاموس در مورد حیوان وقتی موجب رفتار پرخاشگرانه می‌شود که او در برابر حیوان ضعیف تر از خود قرار گرفته باشد اگر حیوان در مقابل او قویتر از وی باشد واکنش او فرار و ترس است نه پرخاشگری. در انسان نیز حالت هیچانی عصبانیت و پرخاشگری بر طبق نظریه تحریکی- شناختی ناشی از شناخت فرد از کلمات و مفاهیم به عنوان ابزار عصبانی کننده و توهین آمیز استفاده کرد به همین دلیل ممکن است از دو فرد یکی در برابر شنیدن کلمه‌ای عصبانی نشود و دیگری در برابر شنیدن همان کلمه عصبانی شود حال آنکه اگر پرخاشگری ذاتی بود بایستی هر دو نفر عصبانی میشدند. گذشته از دو گروه اصلی مطرح شده، گروهی معتقدند که رفتار پرخاشگری ریشه در عدم فرصت یادگیری دارد، یعنی کودک به علت اینکه فرصت یادگیری نداشته و یک موجود ناپخته‌است، نمی‌داندکه نسبت به یک محرک چگونه عمل کند لذا ممکن است به صورت پرخاشگری از خود واکنش نشان دهد. لذا این کودک باستی به مرور یادبگیرد تا چگونه پاسخ محرکات را به صورت مناسب دهد. (نوابی نژاد سال ۷۳ ص ۴۲و۴۳). گاهی رفتارهای پرخاشگرانه ناشی از یک احساس ناامنی است که در حقیقت این رفتار یک پاسخ دفاعی به وضعیت ناامنی است که در آن قرار گرفته‌است. یک کودک با ابزار دفاعی که یک حرکت پرخاشگرانه‌است از خود دفاع می‌کند تا وضعیت ناامن را زا بین ببرد.(نوابی نژاد سال ۷۳ ص۴۸)
فرضیه ناکامی – پرخاشگرانه
گرچه پاسخ افراد نسبت به ناکامی بسیار متفاوت است زیرا عوامل ناکام کننده و شخصیت فرد ناکام شونده دامنه بسیار گسترده‌ای دارند در مجموع میتوان گفت که پاسخ ناکامی پرخاشگری یعنی رفتار دشمنانه و تند به هنگام عدم سازگاری با موفقیت در این رفتار در زندگی روزمره ارتباط بسیار نزدیک با ناکامی دارد مثلاً کودکی که از بازی کردن منع می‌شود در اثر خشم اخم می‌کند یا پاهای خود را بر زمین می‌کوبد. چیزی که ثابت شده‌است این است که ناکامی پرخاشگری را افزایش می‌دهد پرخاشگری می‌تواند ناکامی‌های فشرده را رها سازد و نوعی تسکین موقتی برای فرد مزاحم آورد اما پایان آن معمولاً رضایت بخش نیست به هنگام مواجه شدن با ناکامی باید آنرا به صورت یک مساله مطرح کرد و به دنبال آن راه چاره افتاد. پرخاشگری ممکن است مستقیما خود مانع را هدف قرار دهد.(فرقان رئیسی سال ۱۳۷۶ ص ۸۳و ۸۴) جان والر و همکارانش فرضیه پرخاشگری در کلمه پاسخ به ناکامی را ارائه نمودند که در آن پرخاشگری همیشه در پی ناکامی خواهد بود(والر دوب-مورد سیرز-۱۹۳۹) این افراد مانند فروید پرخاشگری را در حکم عامل تصفیه می‌دانستند پیداست که فرضیه ناکامی- پرخاشگریها می‌توانند واکنشی در برابر ناکامی باشد اما عوامل دیگری نیز می‌تواند در پرخاشگر بودن یا نبودن یک کودک موثر باشد افزون بر آن ناکامی یا سایر تحریکهای عاطفی همیشه موجب پرخاشگری نمی‌شود(ریتا ولکسی نلسون، سال ۱۳۶۹ ص ۵۲۲- ۵۲۷)

 

اضطراب امتحان
اضطراب یکی از شایع‌ترین حالات روحی است که تقریباً در همه‌ی انسان‌ها در طول زندگی و به درجات مختلف بروز می‌کند. اضطراب امتحان نیز معمولاً با نزدیک شدن امتحانات در فرد نمایان می‌شود، به طوری که هر کسی در طول زندگی خود حداقل یک بار این احساس را تجربه کرده است. انسان دوست دارد هنگام ارزیابی و نقادی رفتارهایش بوسیله ی دیگران حداکثر امتیاز ممکن را کسب نماید. به همین دلیل هر زمان که در موقعیت امتحان یا آزمونی قرار می‌گیرد دچار اضطراب می‌شود،هر چند موضوع امتحان را بارها و بارها تمرین کرده باشد.
دانش‌آموزی که درسش را خوانده و یا فردی که برای استخدام باید در مصاحبه شرکت کند، گر چه می‌داند از او سوالات معمولی پرسیده خواهد شد اما با نزدیک‌تر شدن زمان امتحان مضطرب‌تر می‌شود. وجود اندکی اضطراب در انسان هم طبیعی و هم لازم است، ولی اگر از حد بگذرد برای او مشکل‌ساز خواهد بود؛ به طوری که با داشتن اطلاعات و مهارت کافی قادر نخواهد بود امتیاز لازم را کسب کند.
اضطراب امتحان نوعی خود مشغولی ذهنی است که با خود پنداره ی ضعیف و تردید فرد درباره‌ی توانایی‌های خود مشخص می‌شود و غالباً با شناخت منفی، عدم تمرکز حواس، واکنش‌های جسمانی نامطلوب و افت تحصیلی همراه است.

علت‌های اضطراب امتحان:
عوامل زیر باعث اضطراب امتحان در فرد می‌باشد.
1- سخت‌گیری‌های بیش از حد
زمانی که والدین با نزدیک شدن زمان امتحان، فشار مضاعفی برای آماده شدن و گرفتن نمره (معمولاً بیست) در مورد فرزند خود به کار می‌برند و یا پی در پی درباره‌ی امتحان به او هشدار می‌دهند.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  24  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


شناسایی فراوانی تنوع اختلالات رفتاری شایع در بین دانش آموزان دوره ابتدایی و راهنمایی

بازده، ریسک و تنوع بخشی

اختصاصی از سورنا فایل بازده، ریسک و تنوع بخشی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

بازده، ریسک و تنوع بخشی ، با فرمت ورد 83 صفحه

بازده، ریسک و تنوع بخشی

مقدمه

دو موضوع ریسک و بازده، موضوع ­های اساسی در نظریات سرمایه ­گذاری هستند و در این مورد دو دیدگاه بسیار مهم وجود دارد که بر اساس آن، نخست، سرمایه گذاران فقط زمانی ریسک را تحمل می کنند که بازده اضافی به دست آوردند و بعد ریسک با تنوع بخشی کاهش می­یابد.

بازده

سرمایه ­گذاران د ربازارهای سهام در پی حداکثر بازده خود هستند. آنان در پی سهامی هستند که به نظر آن­ها، بهترین سهام باشند و همواره تمایل دارند تنها این سهام نگه­داری کنند. اما بیشتر سرمایه –گذاران قادر به این کار نیستند زیرا آنان نمی­توانند با اطمینان بهترین سهام را بشناسند و در حقیقت، همواره این امکان نیز وجود دارد که سهام خوب انتخاب شده توسط سرمایه ­گذاران به سهام بد تبدیل شود.

ریسک

سرمایه­گذاران با توجه به تأثیر شرایط عدم اطمینان روی پیامدها، علاوه بر در نظر گرفتن بازده، ریسک سرمایه­گذاری را مورد توجه قرار می­دهند. نگه­داری تعدادی سهام مختلف، ریسک سرمایه­گذاری را کاهش می­دهد زیرا همۀ سهام در بازار دارای رفتار همسانی نیستند.

ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک

ما می­دانیم که با نوسان قیمت­ها در بازار سهام، قیمت بیشتر سهام­ها نیز مشابه با نوسان قیمت­­های بازار تغییر می­کند. اما میزان تغییر قیمت سهام به طور دقیق با همان میزان اندازۀ تغییر قیمت­ها در بازار یکسان نیست به و حتی در برخی مواقع در زمان نزول قیمت­ها در بازار ما شاهد افزایش قیمت بعضی از سهام هستیم و برعکس. مشاهده این رفتار منجر به طرح این سؤال مهم می­شود که چرا در بازار سهام، چنین رفتارهایی وجود دارد؟

در پاسخ باید گفت که، هر کس که در سهام سرمایه­گذاری می­کند دو نوع ریسک، ریسک سیستماتیک یا بازار، و ریسک غیرسیستماتیک یا خص را تحمل می­کند. برای هر سهمی، هر دو نوع این ریسک­ها وجود دارد وهر شرکتی دارای ریسک خاص خود است و سهام آن شرکت نیز تحت تأثیر این ریسک خام قرار می­گیرند. شرکت­ها در معرض ریسک محیط اقتصادی خود قرار می­گیرند و از آن جا به سایر شرکت­ها نیز این ریسک را تحمیل می­کنند بنابراین همۀ شرکت­ها دارای ریسک مشترک همسانی هستند.

تنوع بخشی

اگر در یک سبد سرمایه­گذاری تشکیل شده، تعداد سهام افزایش یابد از میزان نوسان­پذیری بازده سبد سرمایه­گذاری کاسته می­شود. برای مثال، گرم شدن آب و هوا، بازار چتر را خراب می­کند ولی باعث رونق فروش بستنی می­شود. بنابراین، اگر کسی مالک سهام شرکت­هایی در هر دو این صنعت­ها باشد می­تواند خود را از تأثیرات آب و هوا حفظ کند اما اگر سهام یکی از این دو را داشته باشد گرمای هوا، او را تحت تأثیر قرار می­دهد.

باید توجه داشت که تنوع بخشی سهام، تمام ریسک را از بین نمی­برد و ریسک سیستماتیک یا بازار را نمی­توان با تنوع بخشی از بین برد. در رابطه با تنوع بخشی سهام، این سؤال نیز مطرح است که این کار با چه سرعتی، ریسک سهام را کاهش می­دهد؟

مطالعات متعدد نشان می­دهد که برای کاهش ریسک سهام، به ضرورت لازم نیست که در سبد سرمایه­گذاری، تعداد زیادی سهام وجود داشته باشد و با داشتن 10 یا به طور تقریبی 20 سهم هم می­توان به میزان زیادی ریسک غیرسیستماتیک را حذف کرده و سبد سرمایه­گذاری را به طور اساسی از ریسک سیستماتیک غیرقابل اجتناب دور کرد.

به همین دلیل در برخی از متون آموزشی گفته شده است که سرمایه­گذاری برای به دست آوردن مزایای تنوع بخشی سهام تنها به داشتن 10 الی 20 سهم در سبد سرمایه­گذاری خود نیاز دارند.

لازم به توضیح است که تجزیه و تحلیل­های پیش گفته با این فرض صورت می­گیرد که انتخاب اوراق بهادار در سبد سرمایه­گذاری به صورت تصادفی انجام شود.

بنابراین اوراق بهاداری که بازدۀ آن­ها همراه با سایر اوراق بهادار (مانند سهام شرکت­های یک صنعت) تغییر می­کند نسبت به اوراق بهاداری که بازدۀ آن­ها کمتر به سایر اوراق بهاداری که بازدۀ آن­ها کمتر به سایر اوراق بهادار وابسته است تأثیرپذیری کمتری از تنوع بخشی اوراق بهادار دارند.اهمیت تنوع بخشی در ساختار سبد سرمایه­گذاری و اهمیت هم بستگی بازده­های بین دارایی­ها، برای اولین بار توسط هری مارکوتیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. او نشان داد که هر کس برای ساختن یک سبد سرمایه­گذاری کارا دارای بالاترین ریسک برای یک بازدۀ خاص، نیاز دارد که بازدۀ مورد انتظار هر دارایی، انحراف معیار و هم بستگی بازدۀ دارایی­ها را بشناسد.

مقدمه­ای بر صندوق­های سرمایه­گذاری مشاع

چکیده

بازارهای مالی در دهه­های اخیر با تحولات چشم­گیری مواجه شده­اند. با پیدایش واسطه­های مالی جدید و ابزارهای مالی جدید رفته رفته از نقش انحصاری واسطه­های مالی خاص و به ویژه بانک­ها تا حدودی کاسته شده است و جایگاهی خاص برای واسطه­هایی چون صندوق­های سرمایه­گذاری مشاع (investment trust unit) و شرکت­های سرمایه­گذاری با سرمایۀ باز (Funds Mutual)، باز شده است. به عبارتی بسیاری از مشتریان بانکی با پذیرش ریسک بیشتر به جای آن که صرفاً سپرده­گذاری بوده و به سود کم بانکی اکتفا نمایند، تمایل به سرمایه­گذاری در بازار از طریق چنین واسطه­هایی برای کسب سود بیشتر و یا ریسک بالاتر نموده­اند.

در ایران نیز با رونق بیشتر بازار سهام شاهد چنین گرایشی هستیم. نقش شرکت­های سرمایه­ذاری از این جهت حایر اهمیت است که خود به عنوان یک مدیر سبد دارایی برای سرمایه­گذاران در چنین شرکت­هایی نیز عمل می­کنند.

سرمایه­گذار خود به دلیل عدم اطلاعات کامل، نبود دانش و وقت برای بررسی وضعیت شرکت­ها جهت تصمیم­گیری در خرید، با خرید سهام شرکت­های سرمایه­گذاری این کار را به مدیران شرکت واگذار می­کند. مدیران شرکت نیز با تنوع بخشی به سبد از ریسک خرید تک سهمی و یا چند سهمی توسط سرمایه­گذار جلوگیری کرده و در نتیجه زمینه را برای سرمایه­گذاری مطمئن­تر فراهم می­کنند.

این مقاله با اقتباس از قانون آمریکا به بررسی این نوع واسطه­ها و به ویژه صندوق­های سرمایه­گذاری مشاع می­پردازد. در پایان نیز با توجه به گسترش شرکت­های سرمایه­گذاری و تمایل به ایجاد چنین صندوق­هایی، به بررسی امکانات و محدودیت­های قوانین در ایجاد این تشکل­ها خواهیم پرداخت.

مقدمه

صندوق­های سرمایه­گذاری مشاع یکی از سه اشکال عمومی شرکت­های سرمایه­گذاری هستندو در واقع قدیمی­ترین و با سابقه­ترین نوع این شرکت­ها به شمار می­آیند. تاریخچۀ پیدایش این صندوق­ها به اسکاتلند و انگلستان بر می­گردد و از جمله اولین صندوق سرمایه­گذاری

And Colonial Trust The Foreign می­باشد که در سال 1868 در لندن شکل گرفت. هم­چنین اولین صندوقی که در سهام راه آهن آمریکا سرمایه­گذاری کرد یک صندوق سرمایه­گذاری اسکاتلندی- آمریکایی بود که در سال 1873 در اسکاتلند تأسیس شد.

این صندوق­ها به دلیل استفاده از صرفه­های مقیاس با صرفه­جویی در هزینۀ معاملات سهام و اوراق بهادار و از طرفی به دلیل تنوع بخشیدن به سبد دارایی سرمایه­گذاران خرد نقش قابل توجهی را در بازار مالی ایفا کردند که با گذشت زمان شاهد رشد قابل توجه این صندوق­ها در اقتصاد کشورهایی چون انگلستان، ایرلند، لوگزامبورگ، آمریکا و ... که دارای بازارهای مالی پیشرفته می­باشند، بوده­ایم. ایجاد شرکت­های سرمایه­گذاری جدید با سرمایۀ باز و ثابت از جمله دلایل شکوفایی و افزایش نقش این شرکت­ها در بازار سرمایه می­باشد.

امروزه در صنعت بانکداری نیز شاهد کاهش نقش سنتی بانک­های تجاری به عنوان واسطۀ وجوه هستیم. وجود شرکت­های سرمایه­گذاری، صندوق­های بازنشستگی، صندوق­های مستمری و ...همگی در حکم رقیبی برای بانک­ها جهت جذب منابع می­باشند و طبیعی است بانک­ها نیز برای حفظ وضعیت خود به سوی خدمات مالی دیگر- از جمله ایجاد چنین صندوق­هایی – و تنوع بخشیدن به خدمات موجود برای رقابت با دیگر مؤسسات مالی، روی آورده­اند. به همین دلیل شاهد گرایش برخی بانک­ها در راه­اندازی چنین خدماتی از سوی خود و یا شرکت­های وابسته و یا پذیرش کارگزاری این صندوق­ها از طریق خرید و فروش اوراق و ...هستیم. در این نوشتار تلاش بر این است که به بررسی مقدماتی در خصوص ماهیت این صندوق­ها بپردازیم. در ابتدا تعریفی مختصر از شرکت­های سرمایه­گذاری و انواع آن خواهیم داشت در بخش دوم به تعریف و بررسی این صندوق­ها از نظر ارکان و فرایند شکل­گیری آن می­پردازیم. بخش دیگر انواع این صندوق­ها را بر می­شمارد.

ویژگی­های صندوق از نظر ساختار هزینه­ها، سیستم قیمت­گذاری، مزایا، معایب و ...موضوعی است که در بخش چهارم به آن می­پردازیم. بخش دیگر از مقاله به بررسی مقدماتی از امکان ایجاد این صندوق­ها در ایران و بررسی موانع موجود در شکل­گیری آن­ها اختصاص خواهد داشت. نتیجه­گیری از این نوشتار نیز بخش پایانی کار را تشکیل می­دهد.

بخش اول – شرکت­های سرمایه­گذاری: تعریف و انواع آن­ها

1- تعریف شرکت سرمایه­گذاری

 

فهرست مطالب :

پژوهش... 1

بازده، ریسک و تنوع بخشی. 1

مقدمه. 1

بازده 1

ریسک.. 1

ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک.. 2

تنوع بخشی. 2

مقدمهای بر صندوقهای سرمایهگذاری مشاع. 4

بخش اول – شرکتهای سرمایهگذاری: تعریف و انواع آنها 7

1- تعریف شرکت سرمایهگذاری.. 7

2- انواع شرکتهای سرمایهگذاری.. 8

بخش دوم- صندوق سرمایهگذاری مشاع- ماهیت، فرایند شکلگیری و ارکان صندوق. 9

2- ارکان صندوق. 10

بخش چهارم- ویژگیهای صندوقهای سرمایهگذاری مشاع و اوراق مشاع. 16

بخش پنجم- شرکتهای سرمایهگذاری در ایران. 28

فهرست منابع. 37

الزام فرهنگ سازی و آموزش در بازار سرمایه. 43

راهبری شرکتها 54

تعریف راهبری شرکتها 56

هدف راهبری شرکتها 57

الگوی راهبری شرکتها 59

نظام راهبری شرکتی؛ 63

پژوهش... 69

صندوقهای قابل معامله در بورس   69


دانلود با لینک مستقیم


بازده، ریسک و تنوع بخشی

دانلود مقاله انگلیسی همراه با ترجمه - بررسی منشاء تنوع در مسائل مربوط به اتخاذ نوآوری سازمانی

اختصاصی از سورنا فایل دانلود مقاله انگلیسی همراه با ترجمه - بررسی منشاء تنوع در مسائل مربوط به اتخاذ نوآوری سازمانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله انگلیسی همراه با ترجمه - بررسی منشاء تنوع در مسائل مربوط به اتخاذ نوآوری سازمانی


دانلود مقاله انگلیسی همراه با ترجمه - بررسی منشاء  تنوع  در مسائل مربوط به اتخاذ نوآوری سازمانی

چکیده ای از مقدمه آغازین ”  ترجمه مقاله تنوع اتخاذ نوآوری سازمانی  ” بدین شرح است:

مدیریت دانش در سازمان ها حائز اهمیت می باشد و باعث می شود تا تشکیلات اقتصادی، منابع سنتی و قابلیت ها را به یک شیوه ی نوآورانه ی منحصر به فرد یکپارچه می کند و ارزش بیشتری را برای مشتری در مقایسه با رقبا ایجاد می کند. مثلا از طریق تسهیم علم کارمند در سازمان، دانش آن ازمان تبدیل به دانش سازمانی می شود و نوآوری سازمانی را ترغیب می کند. این باعث می شود که سازمان ها به صورت رقابتی باقی بمانند. همچنین بسیاری از محققین بر روی عملکرد مدیریت علم تمرکز می کنند.با این حال، اتخاذ مدیریت علم در تشکیلات اقتصادی تایوان به عمومیت و یکپارچگی آن چیزی که تحقیق آکادمیک مشخص کرده نمی باشد. بدون آغاز بحث در مورد مسائل مربوط به نوآوری در جلسه ی سازمانی، هیچ عمل ازمانی دیگری اتخاذ نخواهد شد. مدیران این حق را دارند تا در جلسه ی سازمانی شرکت کنند و در مورد اتخاذ منابع سازمانی تصمیم بگیرند. بنابراین، درک تمایل مدیران در مورد نوآوری مدیریت علم و تمایل آنها برای بحث در مورد مسائل مربوط به نوآوری در جلسه ی سازمانی در زمانی که تشکیلات اقتصادی تمایل به اتخاذ مدیریت یکپارچه تر دانش را دارند، مهم می باشد.

————-
مشخصات مقاله:

عنوان لاتین: Do environmental audits improve long-term compliance? Evidence from manufacturing facilities in Michigan

 

عنوان ترجمه شده فارسی :  بررسی منشا تنوع در مسائل مربوط به اتخاذ نوآوری سازمانی

مطالعه ای تجربی در مورد نظر مدیران درباره مسائل مربوط به پروژه مدیریت دانش در تایوان

تعداد صفحات ترجمه: ۲۱


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله انگلیسی همراه با ترجمه - بررسی منشاء تنوع در مسائل مربوط به اتخاذ نوآوری سازمانی