سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد جامعه شناسی اعتیاد در ایران 14ص

اختصاصی از سورنا فایل تحقیق در مورد جامعه شناسی اعتیاد در ایران 14ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 14 صفحه


 قسمتی از متن .doc : 

 

جامعه شناسی اعتیاد در ایران

اعتیاد به مواد مخدر، مشکل اجتماعی است که اکثر جوامع به آن مبتلا هستند. اطلاعات و آمار جدیدی که درباره موضوع مواد مخدر و اعتیاد در جامعه ما منتشر می شود، حاکی از مسأله بودن این پدیده اجتماعی است. دبیر جامعه پزشکان متخصص داخلی ایران در گزارشی اعلام کرده است سالانه ۵ درصد به جمع معتادان کشور افزوده می شود، در حالی که سازمان بهزیستی کشور تنها توان مداوای ۲ درصد معتادان را دارد. بر اساس گزارش سمینار پیشگیری از اعتیاد در تابستان ۱۳۸۰و ۷۰ درصد معتادان ایران متأهل هستند و علاوه بر این روزانه ۶۰۰ نفر در رابطه با مواد مخدر در کشور دستگیر می شوند و ماهانه ۱۰۰نفر به دلیل سوء مصرف مواد مخدر می میرند. بنا به گزارش روابط عمومی سازمان بهزیستی هر روز ۵۰۰ نفر از جوانان کشور معتاد می شوند و بررسی به عمل آمده نشان داده که جمعیت معتادان در ایران هر ۱۰ سال ۲ برابر می شود و خسارت های ناشی از اعتیاد سالانه بیش از ۱۵ هزار میلیارد ریال می رسد(بهادران، ۱۳۸۰ :۷). رئیس مرکز مبارزه با مواد مخدر نیروی انتظامی گفته است که در سال ۱۳۸۱ بیش از ۱۳۰ تن مواد مخدر در کشور کشف شده است و نسبت به سال گذشته ۳/۱۶ درصد میزان کشفیات رشد داشته است. جانشین مرکز مبارزه با مواد مخدر کشور اعلام کرده است که به طور متوسط روزانه دو تن انواع مواد مخدر در کشور مصرف می شود. وی می گوید: آمارهای به دست آمده نشان می دهد، هم اکنون ۳ درصد نوجوانان کشور به مواد مخدر اعتیاد دارند.

تعریف اعتیاد به مواد مخدر

سازمان بهداشت جهانی اعتیاد را به طور متناوب یا مزمن حالتی می داند مضر جهت فرد و اجتماع که به وسیله مصرف مستمر ماده تخدیرکننده چه طبیعی، چه مصنوعی ایجاد می گردد و خواص آن عبارتند از:

۱- میل و احتیاج به مصرف ماده مخدر و تهیه آن به هر صورت و عنوان، ۲-گرایش جهت اضافه نمودن آن هر روز بیشتر، ۳- انقیاد روانی و گاهی جسمی در نتیجه استعمال مواد مخدر. اعتیاد به مواد مخدر، حالت وابستگی یا عادت مرضی در به کار بردن مواد سمی تحریک کننده یا آرام بخش دستگاه عصبی که به صورتی مطبوع حس درونی و وضع عاطفی را تغییر می دهد. این وضع با اعتیاد تدریجی و حالت نیاز دردناکی که بر اثر نبودن مواد سمی بروز می کند، مشخص می شود(نیر، ۱۳۷۲: ۳۲)

دراین نوشتار به دنبال پاسخی برای این سؤالات هستیم؛ علل و عوامل مؤثر در اعتیاد به مواد مخدر در بین افراد کدام است؟ کدام یک از نظریه های جامعه شناسی انحرافات، بیشتر می تواند معضل اعتیاد را تبیین کند؟ و در نهایت راه حل های پیشگیری از

اعتیاد کدام است؟

جامعه شناس در پی کشف علل و عوامل اجتماعی موثر بر جرم و عمدتاً شرایط اکتسابی در محیط است. اعتیاد دلایل متعددی دارد. شرایط اعتیاد در هر منطقه با منطقه دیگر متفاوت است. و به شرایط مختلف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، روانی و شخصیت جامعه و فرد مربوط می شود.(نیر، ۱۳۷۲: ۳۶).

از دیدگاه جامعه شناختی، آنچه مهمتر از عوامل فردی در گرایش به اعتیاد به مواد مخدر می باشد، عوامل اجتماعی- فرهنگی است. جامعه شناسان علل ارتکاب جرم را در وضع نابسامان اجتماعی و اقتصادی دانسته، معتقدند که هیچکس بالفطره مجرم و بزهکار نیست. از این جهت فرد را مقصر نمی دانند و می گویند اوضاع اقتصادی و شرایط نامساعد اجتماعی عامل ارتکاب جرم است.

تحقیقات نشان می دهد که اغلب افرادی که در خانواده های معتاد متولد می شوند و پرورش می یابند، تکرار مصرف اعضای خانواده برایشان عادی شده و ترس از تجربه مصرف از آنها دور می شود. نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی و شکاف عمیق طبقاتی در جامعه، بیکاری، از بین رفتن و جابه جایی ارزشهای جامعه، رشد بی قواره صنعت؛ اگر در جامعه ای رشد صنعت به سرعت افزایش یابد و درآمد ناشی از این ثروت عادلانه توزیع نگردد و از طرف دیگر در آن جامعه برای تفریح، شادی و گذران اوقات فراغت و بیکاری جوانان از طرف دولت برنامه ریزیهای اجتماعی نشده باشد و رشد صنعت و شهرنشینی، شکاف طبقاتی را زیاد کند، همه این عوامل، باعث گرایش به انحرافات از جمله اعتیاد خواهد شد. (فرجاد، ۱۳۷۱: ۱۵۵).

نظریه های روان شناسی و نظریه های جامعه شناسی انحرافات از قبیل نظریه کنش اجتماعی و آنومی پارسونز، نظریه های رادیکال مارکسسیت ها درباره انحرافات اجتماعی، نظریه های خرده فرهنگی کوهن، میلر، نظریه های کنترل اجتماعی، نظریه جنسیت، نظریه برچسب زنی و... می تواند معضل اعتیاد را تبیین نماید. از آنجایی که در این نوشتار بیشتر به شرایط و فشارهای ساختاری در جامعه تأکید شده است، از نظریه آنومی مرتن و نظریه برچسب زنی لمرت و بیکر استفاده شده است. مرتن با رویکرد کارکرد گرایانه و با الهام از اندیشه های دورکیم به دنبال راه حلی جامعه شناسانه برای انحرافات اجتماعی جامعه آمریکایی نیمه اول قرن بیستم بود.

مرتن معتقد است که این شرایط ساختی است که علت ریشه ای انحرافات اجتماعی است. از نظر مرتن در هر جامعه دو ساخت اساسی وجود دارد که میان آنها در درون یک نظام اجتماعی روابطی کارکردی وجود دارد. این دو ساخت اساسی یکی اهداف نهادی شده و دیگری وسایل نهادی شده است.

اهداف نهادی شده عبارتست از تعاریف نهادی شده درباره ارزشها و امور مطلوب و وسایل نهادی شده عبارت از شیوه های استاندارد شده کنش برای نیل به اهداف و یا هنجارهای مقرری که برای وصول به اهداف نهادی شده وضع شده اند(اسکیدمور، ۱۳۷۲: ۱۶۰- ۱۵۹).

در هر جامعه ای در پرتو ارزشها و اصول اساسی آن جامعه یک شخصیت آرمانی تعریف می شود و در قله آرزوها و تمنیات افراد آن جامعه قرار می گیرد. از طریق ابزارهای مختلف جامعه پذیری، آموزش و پرورش، رسانه ها، این شخصیت آرمانی در منظر عمومی تبلیغ شده و افراد به آن خوانده می شوند. مثلاً رسیدن فرد به اوج موفقیت مادی و شخصیتی که در بالاترین مراتب پایگاه اقتصادی، اجتماعی است، همان هدف نهادی شده مرتن در جامعه آمریکایی عصر او محسوب می شود(معیدفر، ۱۳۷۹: ۳۲).


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد جامعه شناسی اعتیاد در ایران 14ص

دانلود مقاله درباره گروه اجتماعی رشته جامعه شناسی

اختصاصی از سورنا فایل دانلود مقاله درباره گروه اجتماعی رشته جامعه شناسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله درباره گروه اجتماعی رشته جامعه شناسی


دانلود مقاله درباره گروه اجتماعی رشته جامعه شناسی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 19

 

گروه اجتماعی

منظور از گروه اجتماعی مجموعه ای از افراد است که روابط قوی و نسبتاً پایداری باهم داشته , در بعضی از عقاید و احساسات باهم شریک بوده دارای کنش اجتماعی بوده و هدف یا هدفهای مشترکی را دنبال نمایند.

از گروه اجتماعی تعاریف مختلفی عرضه گردیده است که در غالب آنها صفات مشترکی از قبیل کنش اجتماعی , روابط درونی ,روابط پایدار یا مستمر , هدف مشترک , احساسات مشترک سازمان یافتگی و...دیده می‌شود. بنابراین با توجه به ویژگیهای فوق ابتدا می‌باید گروه اجتماعی را از پدیده اجتماعی مشابه ای که از آن تحت عناوین "شبه گروه" یا گروه "بی سازمان" یا "گروه" اتفاقی و تصادفی" یا گروه "بی شکل " نام می‌برند, متمایز نمود, زیر در ارتباط با این مفاهیم , صفات اصلی گروه واقعی در میان افراد تشکیل دهنده آنها دیده نمی‌شود. در "شبه گروه" تعداد و دارا بودن لااقل یک خصوصیت مشترک مطرح است و به هیچ وجه وجود ارتباط پیوند رسمی یا غیر رسمی در میان افراد مطرح نیست بعنوان مثال عده‌ای که پیاده رو یک خیابان را طی می‌کند گر چه دارای جهت مشترکی نیز باشند, یک گروه آماری یا "تجمع " را بوجود می‌آورند در این حالت نه نیروی پیوند بخش و نه روابط پایدار ب اگر درجه همبستگی و پیوند افراد دارای ویژگیهایی شود که در تعریف گروه اجتماعی از آن سخن به میان آمد. یعنی آنکه بین افراد روابط پایدار یا نسبتاً پایداری مبتنی بر هدف یا هدفهای معین و احساسات و عواطف مشترک بوجود آید و دارای کنش متقابل گروهی شوند, ما در برابر خود یک گروه اجتماعی حقیقی خواهیم یافت . انجمنها , سازمانها و احزاب از جمله گروههای اجتماعی محسوب می‌شوند و نه شبه گروه . در هر یک از انجمنها , موسسات اجتماعی و سیاسی ,ما با افرادی روبرو هستیم که دارای روابط پایدار یا نسبتاً هستند و سایر ویژگیهای گروه اجتماعی را نیز در آنها می‌یابیم.

اولین مفهومی که از ترکیب این دو لغت بوجود آمدن اصطلاح گروه اجتماعی به ذهن متبادر می‌گردد تجمع افراد بشر است , تحت عامل و یا عوامل مشخص که موجب همکاری آنها با همدیگر می‌گردد.

در جامعه شناسی , گروه در مفهوم کلی اشاره به واحدی مرکب از چند نفر می‌کند که انواع مختلف وجود دارد, از جمله می‌توان گروه خانواده یا گروه همبازی ,تیم ورزشی, , اتحادیه‌های کارگری و غیره را نام برد. تاکنون تعاریف بسیار متنوع و متفاوتی توسط صاحبنظران علم الاجتماع از گروه اجتماعی بیان گردیده است , که به منظور شناخت بیشتر آن به چند نمونه که جامعیت بیشتری دارند می‌پردازیم.

"گورویچ" گروه اجتماعی را چنین تعریف می‌کند: گروه اجتماعی واحدی است اجتماعی که هدفش بوجود آوردن اثر مشترک است و از خلال وضعهای نفسانی و رفتارهای مشترکی تجلی می‌کند و رو به تعادلی می‌رود که در آن نیروهایی که به مرکز می‌شتابد بر نیروهای گریز از مرکز غلبه دارد."

"لیند" یکی دیگر از متفکرین اجتماعی می‌گوید: گروه اجتماعی عبارت از جمعی افراد که با یکدیگر دارای روابط درونی و فعل انفعالات متقابل می‌باشند و می‌کوشند تا نیازهای فردی و گروهی خود را از طریق کوششهای جمعی تامین نمایند.

"چینوی" در تعریف گروه اجتماعی می‌گوید: تعداد اشخاصی که روابطشان بر اساس یک رشته نقش ها و پایگاههای پیوسته استوار شده باشد. اعتقادات و ارزشهای مشترکی داشته باشند, به حد کفایت از ارزشهای مشترک و مشابه و نیز روابطشان با یکدیگر آگاهی داشته باشند تا بتوانند خود را از دیگران مشخص گردانند.

جامعه شناس دیگری می‌گوید: گروه اجتماعی به دو نفر یا بیشتر اطلاق می‌شود که بین آنها نوعی رابطه یا نیروی پیوند بخش وجود دارد و این افراد تحت تاثیر آن نیرو یا رابطه به یکدیگر مربوط می‌شوند و دارای نوعی روابط که کیفیت آن متفاوت است می‌باشند.

با توجه به تعاریف فوق و تعاریف دیگری که در مورد گروه اجتماعی بعمل آمده است , می‌توان ویژگیهایی به قرار زیر را برای گروه اجتماعی مشخص نمود:

هدف یا اهداف مشترک

احساس و عواطف مشترک

ارتباط متقابل اجتماعی

کنش اجتماعی

تداوم نسبی

ساده‌ترین تعریف که بر اساس ویژگیهای فوق می‌توان برای گروه اجتماعی ارائه داد این است که بگوییم گروه اجتماعی عبارت از تجمع دو تن یا بیشتر که بوسیله نیروئی پیوند بخش به یکدیگر ارتباط یافته باشد.

در تعریف اخیر نیروی پیوند بخش در حقیقت چیزی جز مجموعه‌ای از ویژگیهای فوق نیست و بنابراین


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله درباره گروه اجتماعی رشته جامعه شناسی

تحقیق درباره نقش محبت و مهرورزی در پیشرفت جامعه 15 ص

اختصاصی از سورنا فایل تحقیق درباره نقش محبت و مهرورزی در پیشرفت جامعه 15 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 19

 

نقش محبت و مهرورزی در پیشرفت جامعه

 محبت و مهرورزی در  جامعه

در جهان امروز مهرورزی نه تنها به تقویت هویت فرهنگی در جامعه و پشتیبانی از آن منجر می شود بلکه موجب شناسایی هر چه بیشتر تفاوت ها و مشا بهت های مردمی می گردد و می تواند سبب شود که انسان ها به درک درستی از همکاری برای رسیدن به سعادت همکان دست یابند. برای آنکه بتوان انتظارات جامعه معاصر را بهتر برآورده کرد ، باید افق های مهر و محبت چنان گسترده شود که تمامی فرهنگ های جهان را تحت پوشش قرار دهد و مبنایی باشد که رشد و تعالی هر جامعه ای بر آن بنا شـود.  باید بدانیم بدون بکار گیری این زبان اندیشه پرور نمی توان به ضرورت های جهانی جامعه پیشرفته پاسخ معقول داد. امروزه تعالی و پیشرفت یک فرایند جهانی است و متاثر از عوامل مختلف درون مرزی و برون مرزی می باشد. تعالی و پیشرفت متضمن برخوردار شدن از زبانی جهانی یعنی مهرورزی می باشد. زبانی که قادر باشد ارزشها و فضیلت های بومی و ملی هر جامعه ای را به زبان جهانی عرضه کند در هر جامعه ای یاد گیری « هنر گفتن » و « فضیلت شنیدن » و « یاد گیری فن اندیشه ورزی » به جای « اندیشه دوزی » و یاد گیری « دانش ورزی » به جای « دانش دوزی » ، یادگیری پرورش منش در کنار اندوزش دانش و یادگیری خویشتن داری برای خویشتن گستری در سایه مهرورزی متقابل امکان پذیر می شود. گویا به همین سبب است که سازمان های جهانی تعلیم و تربیت از جمله یونسکـو به صراحت یادآور می شود که یاد گیری در قرن بیسـت و یکم بر چهار پایه استوار می گردد که یکی از آنها یادگیری چگونه با هم زیسـتن است: که خود یکی از ضروری ترین های یاد گیری در جهان متکثر کنونی است که شامـل مدارا ، هم زیستی ، هم اندیشی و مهرورزی نسبت به یکدیگر است.  تـنها از طریق مهر و محـبت دو جانبه ی همراه با تفاهم متقابل است که می توان به صلح واقعی در هر جامعه ای دست یافت. هیچ ارتباط نافذ موثی بدون فرهـنگ مهرورزی امکان پذیر نیسـت. اگر اولیا و متولیان فرهنگی و تربیتی جامعه فرهنگ مهرورزی در بین خود و نسـل جدید ترویج کنند و خود از این راهبرد ها به شکـل منطقی و جاذب بهره بگیرند ، افراد جامعه نیز خوی مدارا و تفاهم را در خود پرورش می دهند و در روابط بین فردی و مناسبت های اجتماعی خود از طریق مهرورزی به مصالـحه دست می یابند.

  تنها از طریق مهرورزی معطوف به صلح فراگیر است که تفاهم ، بلند نظری ، دگر پذیری و پذیرش آرای مخالف ، خویشتن داری ، سعه صدر و مدارا در میان افراد نهادینه می شود. شایسـته است که مفهوم و معنای صلح را از منظر کلام مولای متقیان، علی (ع) نیز بدانیم. امام در یکی از سفارش های خود می فرماید : « پیشنهاد هیچ صلحی را که خوشنودی خدا در آن باشد رد مکن. که آسایش رزمندگان، آرامش خود و امنیت کشورت در صلح تامین می شود. اما پس از صلح از دشمنت سخت بر حذر باش که گاهی برای غافلگیر کردن تو ، خود را به تو نزدیک می کند. پس جانب احتیاط فرو مگذار و خوش بینی را از خود بران و اگر با دشمن پیمان بستی تا او را در پوشش پناه خویش بگیری به پیمان خود وفادار بمان و ذمه ات را با امانت کامل پاس دار و جان خود را سپر عهد و پیمان خویش قرار بده که در میان واجبات خداوند بزرگ شهرت وفای به عهد بزرگترین است و ملت ها به رغم جدایی گرایش ها و پراکندگی آراء در این مورد سخت هم داستانند. خداوند عهد و ذمه خود را در فضای امنی قرار داده ، با مهر خویش پرتوش را میان بندگان گسـترده است و حریمـش ساخته تا در آن پناه گیرند و در سایه اش بیآرامند. این همه برای آن است که انسان به والایی اخلاق و ژرفای روح دست یابد ، زیرا آنچه انسان را والا می سازد نه شدت احساسات والا ، که گستره و عمق اندیشه والا و متانـت و مهرورزی در گفتار و کردار اوسـت. » در جهان امروز مهرورزی نه تنها به تقویت هویت فرهنگی در جامعه و پشتیبانی از آن منجر می شود بلکه موجب شناسایی هر چه بیشتر تفاوت ها و مشا بهت های مردمی می گردد و می تواند سبب شود که انسان ها به درک درستی از همکاری برای رسیدن به سعادت همکان دست یابند. برای آنکه بتوان انتظارات جامعه معاصر را بهتر برآورده کرد ، باید افق های مهر و محبت چنان گسترده شود که تمامی فرهنگ های جهان را تحت پوشش قرار دهد و مبنایی باشد که رشد و تعالی هر جامعه ای بر آن بنا شـود.  باید بدانیم بدون بکار گیری این زبان اندیشه پرور نمی توان به ضرورت های جهانی جامعه پیشرفته پاسخ معقول داد. امروزه تعالی و پیشرفت یک فرایند جهانی است و متاثر از عوامل مختلف درون مرزی و برون مرزی می باشد. تعالی و پیشرفت متضمن برخوردار شدن از زبانی جهانی یعنی مهرورزی می باشد. زبانی که قادر باشد ارزشها و فضیلت های بومی و ملی هر جامعه ای را به زبان جهانی عرضه کند در هر جامعه ای یاد گیری « هنر گفتن » و « فضیلت شنیدن » و « یاد گیری فن اندیشه ورزی » به جای « اندیشه دوزی » و یاد گیری « دانش ورزی » به جای « دانش دوزی » ، یادگیری پرورش منش در کنار اندوزش دانش و یادگیری خویشتن داری برای خویشتن گستری در سایه مهرورزی متقابل امکان پذیر می شود. گویا به همین سبب است که سازمان های جهانی تعلیم و تربیت از جمله یونسکـو به صراحت یادآور می شود که یاد گیری در قرن بیسـت و یکم بر چهار پایه استوار می گردد که یکی از آنها یادگیری چگونه با هم زیسـتن است: که خود یکی از ضروری ترین های یاد گیری در جهان متکثر کنونی است که شامـل مدارا ، هم زیستی ، هم اندیشی و مهرورزی نسبت به یکدیگر است.  تـنها از طریق مهر و محـبت دو جانبه ی همراه با تفاهم متقابل است که می توان به صلح واقعی در هر جامعه ای دست یافت. هیچ ارتباط نافذ موثی بدون فرهـنگ مهرورزی امکان پذیر نیسـت. اگر اولیا و متولیان فرهنگی و تربیتی جامعه فرهنگ مهرورزی در بین خوددر جهان امروز مهرورزی نه تنها به تقویت هویت فرهنگی در جامعه و پشتیبانی از آن منجر می شود بلکه موجب شناسایی هر چه بیشتر تفاوت ها و مشا بهت های مردمی می گردد و می تواند سبب شود که انسان ها به درک درستی از همکاری برای رسیدن به سعادت همکان دست یابند. برای آنکه بتوان انتظارات جامعه معاصر را بهتر برآورده کرد ، باید افق های مهر و محبت چنان گسترده شود که تمامی فرهنگ های جهان را تحت


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره نقش محبت و مهرورزی در پیشرفت جامعه 15 ص

جامعه شناسی از دیدگاه قرآن

اختصاصی از سورنا فایل جامعه شناسی از دیدگاه قرآن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 213

 

مقدمه

فرهنگ و نظام اجتماعی –سیاسی اسلام ،در جریان رشد و پویایی خویش همواره در معرض خطراتی بوده و می باشد . باتوجه به تاریخ اسلام و متون دینی می توان دریافت ،گاهی خطراتی که از درون فرهنگ و نظام اسلامی را در معرض آسیب قرار داده است با اهمیت تر از تهدیداتی است که ازبیرون با آن مواجه بوده است . بنابراین در صورت موفقییت نیروهای خطرساز درونی، ضربه های کاری تری وارد می آورند .

توضیح اینکه: با دقت در مشاهدات اجتماعی چنین نتیجه گیری می شود که برخی انسانها بر شخصیت واقعی خویش روکش ایمان کشیده و دینداری را ابزاری جهت دنیا محوری خود قرار داده اند ، و چون از بیشتر راهکارهای اجتماعی نظام اجتماعی –سیاسی جامعه اطلاع دارند و می توانند مشکلاتی جدی در مسیر رشد و پویایی فرهنگ اسلامی ایجاد کنند .در فرهنگ دینی به اینگونه افراد منافق گفته می شود .

نفاق مشکلی است که اسلام از ابتدای ظهور با آن مواجه بوده است و در قرآن و روایات جزء های آن بارها مورد تأکید قرار گرفته است . از اینرو بهترین روش جهت رفتار شناسی و درنتیجه کنترل این قشر از جامعه برسی متون مذهبی و دینی است که در این برسی ارجحیت با قرآن می باشد.بنابراین با توجه به خطرهایی که از ناحیه این گروه جامعه را تهدید می کند، شناخت کنش های منافقان در عرصه های مختلف اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی می تواند به شناخت ساخت نظام کنش منافقان و روابط اجتماعی آنها در عرصه های مختلف و تعیین چگونگی واکنش منافقان نسبت به قضایای مختلف، کمک کند . بنابراین سعی ما در این پژوهش این است که با توجه به آیات قرآن از ویژگی های این گروه و راه های کنترل خطرات آنها آگاه شویم و سپس تحلیلی جامعه شناسانه از نوع رفتار و عملکرد منافقان ارائه دهیم. علاوه بر این استخراج مفاهیم اجتماعی قرآن پیرامون موضوع مورد پژوهش از نکات مثبت پژوهش می باشد .

در پایان برخورد لازم می دانم از دفتر تبلیغات اسلامی که امکان این پژوهش را برای این جانب فراهم آورد ،همکاری خوب و صمیمانه گروه علوم اجتماعی دفتر تبلیغات اسلامی خراسان ،ناظر محترم جناب حجة السلام والمسلمین دکترغلام رضا صدیق اورعی که علاوه بر نظارت بر پژوهش ،در نظرات ایشان نهایت و همکار کوشا و صبورغیر قابل انکار است، سرکار خانم نرگس اصفهانی، نهایت تقدیر و تشکر را داشته باشم و موفقیت گروهی و فردی این بزرگواران را از خدای منان آرزو مندم

والسلام

مشهد مقدس

محمد جواد فضائلی اخلاقی

زمستان1381

موضوع پژوهش:

‹‹ جامعه شناسی نفاق در قرآن ›› موضوع تصویب شده برای این پژوهش است . با مشورتی که در یک نشست کوتاه با جناب اقای دکتر رفیع پور داشتم ، ایشان این عنوان را قابل نقد می دانستند و پیشنهاد ایشان تغییر موضوع بود . پس از چندی که مقداری از پژوهش انجام شد و برای تأیید و اظهار نظر به ناظر محترم تقدیم شد ، با توجه به موضوع تصویب شده، ایشان کار ما را بر شناسایی سنخ اجتماعی منافق و صورت کنش متقابل این سنخ در قرآن ››متمرکز کردند .

بیان مسئله:

انسان موجودی است نفع طلب و اساس همه کنشهای بشری جلب منفعت و دفع ضرر می باشد ولی مصداق نفع و طلب بر اساس باورها و ارزشها متغییر است . شاید به همین دلیل از کنشگران مختلف براساس باورهای متفاوت و ارزشهای گوناگون ، در مسئله گروهی ، کنشهای متفاوتی صادر می شود . عده ای کنشهایشان ابزاری صرف ،بعضی دیگر ارزشی صرف و جمعی نیز ابزاری، ارزشی است .منافقان را می توان دسته ای دانست که کنشهای آنان ابزاری صرف بوده و جهت جلب منفعت بیشتر از هر وسیله ای استفاده می کنند ، یکی از این ابزار تظاهر به پایبندی به فرهنگ عمومی جامعه و ایجاد تضاد میان اقشار و دسته های مختلف اجتماعی و حداکثر استفاده از تضاد موجود است .

کفار نیز از همین ویژگی برخوردار بوده و برای به دست آوردن حداکثر منفعت از هیچ عملی رویگردان نیستند ، یکی از کارهای آنان کاهش همبستگی و ایجاد تضاد، در جامعه اسلامی است . این مهم در صورتی محقق می شود که کفار بتوانند با دسته هایی از جامعه اسلامی که دارای باور و ارزشی مشترکی هستند به وحدت منافع رسیده و جهت دستیابی به این هدف در تعامل مستمر باشند .

از طرفی مؤمنان در تعاملاتشان بر پایبندی به دین تأکید دارند ،تعاملات منافقان و مؤمنان با تأکید بر تظاهر به پایبندی دین صورت می گیرد تعاملات منافقان با کافران با تأکید بر تظاهر به عدم پایبندی به دین تحقق می یابد. کفار نیز در تعاملاتشان بر عدم پایبندی به دین تأکید دارند . از همینرو احتمال دستیابی منافقان به اهدافشان بیشتر از کفار است .

نتیجه تظاهر به پایبندی به دین در جامعه دینی ،زمینه سازی دستیابی افرادی به ثروت ، قدرت و منزلت می باشد که کنشهایشان ابزاری صرف بوده و نگرش آنها به معنویات نگرشی منفی است. دستیابی افراد به ثروت ، قدرت و منزلت از این شیوه کم کم سبب می شود تظاهر به پایبندی به دین ،جایگزین پایبندی به دین شده و در دراز مدت میان مؤمنان شکاف ایجاد کند و جامعه دینی را به نابودی بکشاند .

خلاصه اینکه ، نفاق ورزیدن که حاصل آن منافق است ،عملی اجتماعی است و آثار زیانباری برای گروه مؤمنان و به تبع جامعه ایمانی به دارد . علاوه بر این سرایت چنین کنشی به لایه های مختلف اجتماعی و در بر گرفتن افراد بیشتری از جامعه، که یکی از آثار زیانبار آن به شمار می آید ، تهدیدی جدی محسوب می شود .

از آنجا که مفهوم واژه نفاق وقتی محقق می شود ، که مفاهیمی همچون ایمان و کفر مصداق خارجی داشته باشد ،کار جامعه شناسان و دین شناسان خطیر تر بوده و ضرورت همکاری این دو دسته از اندیشمندان نمود عینی بیشتری پیدا می کند، لذا با توجه به سنت و فرهنگ جامعه ما ،که برای تبیین مفاهیم دینی و دستیابی به تدابیر قابل اجرا به کتاب خدا و سنت پیامبر او مراجعه می شود ، ما نیز در تبیین مفهوم نفاق و منافق و چگونگی کنش آنان با مؤمنان و کافران و بیان این موارد و تحلیل آن به زبان جامعه شناسی ، کتاب خدا، یگانه مرجع غیر قابل خدشه در نزد همه مسلمین را در پیش روی خود قرار داده و به بازیابی مجدد آن با بهره گیری از روشهای جامعه شناسی، می پردازیم .

هدف و ضرورت

هدف از انجام این تحقیق و ضرورت پرداختن به آن شامل موارد ذیل می گردد:

1-شناخت ساخت نظام کنش اجتماعی منافقان در عرصه های اجتماعی ، فرهنگی ، سیاسی و اقتصادی و به تبع آن خنثی کردن خطرهای منافقان در عرصه های مختلف با توجه به آیات قرآن .

2-بهره گیری از مسائل اجتماعی مطرح در قرآن در علم جامعه شناسی .

3-استفاده از گنجینه غنی قرآن در خصوص مسائل اجتماعی مبتلا به جامعه .

4-تعریف منافق و تعیین کنش او در عرصه های اجتماعی ، فرهنگی ، سیاسی و اقتصادی در طول دوران نزول وحی .

5-تعیین استراتژی و خط مشی منافقان در شرایط مختلف زندگی .

6-تعیین نشانه ها و علامات مشخصه منافقان و به عبارت دیگر ریخت شناسی منافقان در شرایط مختلف با توجه به آیات قرآنی .

7-تعیین استراتژی و خط مشی منافقان در برخورد با نظام اسلامی در شرایط مختلف .

8-تعیین خط مشی منافقان ( نوع رابطه متقابل منافقان با دشمنان نظام اسلامی‌ ) در شرایط گوناگون .

9-خط مشی منافقان در هنگام بروز بحرانهای اجتماعی ،فرهنگی ، اقتصادی و جنگ های رو در رو .

10-روابط متقابل و درون گروهی منافقان با همدیگر .


دانلود با لینک مستقیم


جامعه شناسی از دیدگاه قرآن

دانلود مقاله مروری بر مفاهیم جامعه مدنی از دیدگاه صاحبنظران جامعه شناسی

اختصاصی از سورنا فایل دانلود مقاله مروری بر مفاهیم جامعه مدنی از دیدگاه صاحبنظران جامعه شناسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله مروری بر مفاهیم جامعه مدنی از دیدگاه صاحبنظران جامعه شناسی


دانلود مقاله مروری بر مفاهیم جامعه مدنی از دیدگاه صاحبنظران جامعه شناسی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

مروری بر مفاهیم جامعه مدنی از دیدگاه صاحبنظران جامعه شناسی

جامعه مدنی به عنوان یک مفهوم عمدتاً نوین از قرن هفدهم تا نوزدهم پدید آمد. این مفهوم مظهرِ تفکیک زندگی مدنی و سیاسی از یکدیگر است، تفکیکی که در گذشته تقریباً ناشناخته بود. در یونان باستان و روم چنین مفهومی بدین وضوح وجود نداشته است، اگرچه زمینه هایی برای جدایی حقوق خصوصی از عمومی شکل گرفته بود. در واقع، نخستین نشانه های مفهوم جامعه مدنی را در صورتبندیهای هابز، لاک و روسو، نظریه پردازان اولیه روشنگری، می یابیم. البته در آثار این نظریه پردازان نیز تمایز جامعه مدنی از جامعه سیاسی بطور دقیق مشخص نبود. آنها بیشتر به تعریف مفهوم «وضع طبیعی» پرداختند و جامعه مدنی (یا سیاسی) را نقطه مقابل وضع طبیعی بشمار می آوردند؛ جامعه ای قراردادی که ساختگی و مصنوعِ خرد جمعی بود. بعلاوه آنها با اشاره به «حقوق خصوصی» سعی داشتند حریمی دور از دسترس دولت ایجاد نمایند که حافظ حقوق طبیعی و اولیه انسانها باشد. در مجموع نظریه پردازان قرارداد اجتماعی بیشتر بر افتراقات جامعه مدنی (و سیاسی) از وضع طبیعی تاکید داشتند، و کمتر به جدایی مفهومی جامعه مدنی از جامعه سیاسی توجه نمودند. رویکرد ایدآلیستی و مبتنی بر فلسفه نابِ نظری در تدوین مفاهیم، و همچنین برداشت غیر تاریخی آنها از جامعه منشاء انتقاداتی بود که توسط مکتب اقتصاد سیاسی کلاسیک مورد بحث قرار گرفت.

مکتب اقتصاد سیاسی کلاسیک که در قرن هجدهم پدید آمد، تمام مفهوم پردازی های رایج درباره دولت و جامعه مدنی را به چالش طلبید. از صاحب نظران عمده این مکتب می توان به آدام فرگوسن، آدام اسمیت، و جان استوارت میل اشاره نمود، البته نظریه پردازان دیگری همچون ریکاردو، مالتوس، و جیمز میل هم در این مکتب فعالیت داشتند. برخلاف فلسفه نظری، اقتصاد سیاسی ادعای علمی بودن داشت. اقتصاد سیاسی برداشت تاریخی دقیقی را بجای برداشت های موجود درباره خاستگاه دولتها و جوامع مطرح نمود. این برداشت دیگر به تصورات فرضی نیازی نداشت، بدین معنی که بجای ارائه نظریاتِ ایدآلیستی و طبعاً هنجاری (Normative)، سعی داشت تا واقعیت جامعه مدنی را ریشه یابی نموده و در قالبی نظری بیان دارد. به عقیده نظریه پردازان این مکتب، جامعه مدنی حوزة خودخواهی همگانی است، جایی که در آن هرکسی، دیگری را وسیله ای برای دستیابی به اهداف خود می داند. بارزترین شکل آن، زندگی اقتصادی است. به عنوان مثال از نظر آدام اسمیت، جامعه مدنی معلولِ سودجویی افراد بوده است و نه معلولِ خواست و برنامه ریزی حکام. در واقع مکتب اقتصاد سیاسی کلاسیک با تقدم دادن به جامعه مدنی، این اندیشه را رد می کرد که دولت منبع اراده و خواست جمعی است (چاندوک، 1377: 97). بدین ترتیب، مکتب اقتصاد سیاسی کلاسیک در مورد رابطه دولت و جامعه، تحول فکری مهمی بوجود آورد و زمینه های جدایی امر اجتماعی از امر سیاسی را فراهم ساخت.

هگل را اغلب نخستین نظریه پردازی می دانند که برخلاف نظریه پردازانی که امور سیاسی و مدنی را به عنوان مقوله های «مترادف» به کار می بردند، دولت را از جامعه مدنی تمیز بخشید. جامعه مدنی در فلسفه هگل، «دقیقه ای» است میان خانواده و دولت. جامعه مدنی در مقایسه با خانواده، خود شکل نارسایی از دولت است و در مقایسه با دولت هم مقوله ای جزئی است. جامعه مدنی هگل به حوزة اقتصاد سیاسی محدود نمی شود. در واقع جامعه مدنی از نظر هگل، اولین مرحله از تشکیل دولت به شمار می رود. بنابراین جامعه مدنی شکل فروتر و نارسایی از دولت «عام» است (بشیریه، 1379: 331). در نتیجه جامعه مدنی فضایی است که هگل طرح تاریخی خود برای سازش دادن «جزئی و کلی» در یک جماعت را در آن جای می بخشد. هگل در کتاب فلسفه حق، به پیروی از اقتصاددانان انگلیسی معتقد است که محتوای جامعه مدنی را عمدتاً انگیزه های فردی تشکیل می دهد؛ اما شامل نهادهای اجتماعی و فکری دیگری که به زندگی اقتصادی سامان می بخشد، نیز می باشد که سرانجام به حیات عقلانی دولت می انجامد. در اندیشه هگل، دولت در واقع سنتز خانواده و جامعه مدنی است. می توان تلاش هگل برای سازمان دادن جامعه مدنی را شیوه ای دانست که بوسیله آن دولت در جامعه مدنی رخنه داده می شود. به عبارتی، جامعه مدنی هگل نماینده نخستین مرحله تشکیل دولت است و نهادهای واسطه در جامعه مدنی، شکل کوچکتر دولت هستند، در نتیجه جامعه مدنی یکی از «برنهاده های» (آنتی تز) شکل گرفتن دولت است. هگل در ادبیات رشد یابنده درباره جامعه مدنی دخالتی انکارناپذیر داشت. او جامعه مدنی را شناسایی کرد و جایگاه تاریخی بخشید، اما نمی توانست برای مسائلی که چنان به حدت تشخیص داده بود، جز در درون چارچوب موجود جامعه و دولت، راه حلی بیاندیشد. مارکس چشم انداز هگلی جامعه مدنی را به میراث برد، اما تحلیل را پیشتر بُرد تا خودِ نظام را زیر سوال بَرَد.

مارکس با نقد فلسفه حق هگل استدلال می کند که جامعه مدنی صرفاً عرصه ای نیست که در آن منفعت خودخواهانه یک نفر با منفعت خودخواهانة کسی دیگر برخورد می کند، بلکه قلمرو استثمار به مفهومی ویژه است. جایی است که تصاحب کار اضافی صورت می گیرد. بنابراین «جامعه مدنی عرصه تضاد و مبارزه طبقاتی است». مارکس در رد توانایی نهادهای موجود برای سازش دادن منافع متضاد، تقدمی را که هگل به دولت داده بود وارونه می کند و بیان می دارد که این جامعه مدنی است که بر دولت تقدم دارد (چاندوک، 1377: 137). در حقیقت مارکس تقدم جامعه مدنی را احیا کرد و دولت را مطیع جامعه مدنی عنوان داشت. در صورتبندی مارکس جامعه مدنی صحنه ای شد که دیالکتیک بین امر اجتماعی و امر سیاسی، بین چیرگی و ایستادگی، بین سرکوب و رهایی در آن به اجرا در می آید. بنابراین از نظر مارکس، دولت و جامعه مدنی جهان های دوگانه ای نیستند، آنچنان که هگل فرض می کرد، بلکه آنها قطبهای مخالف یک تضاد واحدند و جامعه مدنی جنبه اصلی این تضاد است. در حقیقت مارکس به پیروی از سنت اقتصاد سیاسی، جامعه مدنی را مرحله ای از تاریخ می داند و در بسیاری از موارد جامعه مدنی را «جامعة بورژوایی» می نامد. ویژگی های عمده جامعه مدنی از نظر وی، رقابت، فردگرایی و منازعه است. به عبارت کلی، رویکرد مارکس به جامعه مدنی دیالکتیکی بود و اگرچه ذات آن را ناشی از روابط بورژوایی می دانست اما زمینه هایی را برای ظهور تضاد طبقاتی از درون آن در نظر داشت. اما این رویکرد دیالکتیکی در برداشت های ارتدوکس و اقتصادگرایانه از نظریات مارکس به تدریج از بین رفت. تنها، بعدها با بازگشت به رویکرد دیالکتیکی مارکس توسط نومارکسیستها و بویژه گرامشی، توجه مجدد به مبحث جامعه مدنی میسر شد.

آنتونیو گرامشی، برخلاف مارکسیست های ارتدوکس که جامعه مدنی را به زیربنا کاهش می دادند، سعی داشت جلوه های جامعه مدنی را در تعامل بین زیربنا و روبنا نمایش دهد. به عقیده گرامشی جامعه مدنی موضعی است که در آن بلوک های قدرت طبقاتی عمل می کنند تا شکلهای نامرئی، نامحسوس و ظریف قدرت را از طریق نظامهای آموزشی، فرهنگی، دینی و دیگر نهادها اعمال کنند. جامعه سیاسی (دولت) از طریق قانونهای جزایی و قوه قهریه اِعمال قدرت می کند، در حالیکه در جامعه مدنی، ذهن و روان از طریق نهادهای هژمونیک منضبط می شود. به عبارت دیگر، جامعه مدنی به عنوان مجموعه کردارهای اجتماعی، ساختارهای زیربنایی تولید سرمایه داری و روبناهای ایدئولوژیک و دولت را وفق می دهد (چاندوک، 1377: 157). در واقع، باید توجه داشت که مفهوم جامعه مدنی نزد گرامشی، از تفاسیرِ اکونومیستی اندیشه های مارکس فراتر می رود، به طوریکه جامعه مدنی را صرفاً به سطح اقتصادی کاهش نمی دهد. به بیان دیگر، در نظر گرامشی جامعه مدنی به حوزه روابط اقتصادی بر نمی گردد بلکه جامعه مدنی به عنوان دستگاهی از نهادهای روبنایی که نقش میانجی میان اقتصاد و دولت را دارند از حوزه روابط اقتصادی تمییز داده می شود (اندرسون، 1383: 73). در واقع، به بیان خود گرامشی: «میان ساختار اقتصادی و دولت با قهر و قوانینش، جامعه مدنی قرار دارد» (به نقل از اندرسون، 1383: 73).

در تشریح نظر گرامشی درباره جامعه مدنی، باید به مباحث وی درباره بررسی انقلاب بلشویکی روسیه پرداخت. در واقع، در جریان بررسی و تحلیل انقلاب روسیه و مقایسه آن با مبارزات سوسیالیستی در اروپای غربی است که گرامشی حد و مرز جامعه مدنی و ارتباط آن با دولت را مشخص می سازد. به اعتقاد گرامشی، شرایط ویژه ای که از نظر بدوی بودن جامعه مدنی در روسیه وجود داشت، و بعلاوه تضعیفِ دولت روسیه در نتیجه جنگ جهانی اول و همچنین مبارزات سوسیال دموکرات ها، شرایطی فراهم آمد که انقلاب امکان پذیر شد. به بیان دیگر، تفاوت اساسی میان روسیه و اروپای غربی در توانمندی نسبی دولت و جامعه مدنی آنها بود. در روسیه دستگاه اداری و اجبار دولت دستگاهی مخوف بود که آسیب پذیریش ثابت شده بود، حال آنکه جامعه مدنی در آن کشور رشد نکرده بود. از این رو، طبقه


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله مروری بر مفاهیم جامعه مدنی از دیدگاه صاحبنظران جامعه شناسی