سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله عنوان : بررسی بیوگرافی خاندان ابی وقاص و نقش آنها در تحولات مهم تاریخ اسلام در مقاطع مختلف

اختصاصی از سورنا فایل دانلود مقاله عنوان : بررسی بیوگرافی خاندان ابی وقاص و نقش آنها در تحولات مهم تاریخ اسلام در مقاطع مختلف دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله عنوان : بررسی بیوگرافی خاندان ابی وقاص و نقش آنها در تحولات مهم تاریخ اسلام در مقاطع مختلف


دانلود مقاله عنوان : بررسی بیوگرافی خاندان ابی وقاص و نقش آنها در تحولات مهم تاریخ اسلام در مقاطع مختلف

یکی‌ از دوران‌های‌ حساس‌ تاریخ‌ جهان‌، عصر بعثت‌ و نبوت‌ آخرین‌ پیامبر خدا حضرت محمد بن عبدالله (ص) است. مردی که‌ توانست‌ انسان‌ هایی‌ را پرورش‌ داده‌، بر روند تاریخ‌ تأثیر گذارد و مسیر آن‌ راتغییر دهد. در راستا بررسی‌ زندگانی‌ برخی‌ از این‌ کارگزاران‌ و همراهان خواندنی‌ و قابل‌ بررسی‌است‌ که‌‌ از میان آن‌ها سعد ابی‌ وقّاص‌، فرزندش‌ عمربن سعد و پسر برادرش‌ هاشم‌ بن‌ عتبه‌ ابن‌ابی‌ وقّاص‌ هستند که زندگی پرفراز و نشیبی دارند. از آنجایی‌ که‌ پدر در زمان‌ رسول خدا(ص) از مسلمانان‌ اولیه‌ بوده‌ و یکی از اصحاب بشمار می‌رود و پس‌ ازرحلت‌ آن حضرت تغییراتی‌ هر چند به‌ مرور در این خانواده بوجود آمده‌ تا جایی‌ که‌ فرزندش‌عمربن‌ سعد فرمانده‌ سپاهی‌ است‌ که‌ امام حسین‌(ع‌) نوه‌ همان‌ پیامبر(ص) را با وضع‌فجیعی‌ به‌ شهادت‌ می‌رسانند اما از سوئی دیگر و پسربرادرش‌ هاشم‌ که‌ از پدری‌ کافر بوده‌ از شیعیان‌مخلص‌ علی‌ (ع‌) می‌شود. پژوهش‌ حاضر بررسی‌ فراز و فرودهای‌ این‌ خانواده‌ درتحولات‌ قرن‌ اول‌ هجری‌ است‌.

2ـ اهمیت‌ موضوع‌ و علت انتخاب آن

    بررسی بیوگرافی خاندان ابی وقاص که در تحولات مهم تاریخ اسلام و مقاطع مختلف آن نقش ایفا نمودند باعث شده است که برای فهم این تحولات پژوهشی  ترتیب داده شده  و ضمن بررسی بیوگرافی این خاندان و نقش و جایگاه آنان را در تاریخ اسلام مشخص شود.

3ـ سابقه‌ی‌ پژوهش‌

    با توجه‌ به‌ دوره‌ زندگانی‌ این‌ اشخاص‌ که‌ با صدر اسلام‌ همزمان‌ است‌  در منابع‌اصلی‌ تاریخ‌ اسلام‌ به‌ صورت‌ پراکنده‌ مطالبی‌ یاد می‌شود و پژوهش‌ هایی‌ صورت‌ گرفته‌ اما به نظر می‌رسد تاکنون به‌ طور مستقل‌ این‌ موضوع‌ با چنین‌ طرح‌ سوالی‌ مورد تحقیق‌ و بررسی‌ قرار نگرفته‌است‌. به‌ همین‌ علت تلاش‌ می‌شود این‌ پژوهش‌ با استفاده‌ از منابع‌ اصلی‌ و بررسی پژوهش‌‌های پراکنده‌ی‌ که‌ موجود است‌، سعی شده که به‌ این‌ سوال‌ پاسخ‌ داده‌ شود.

4ـ سؤال‌ اصلی‌ پژوهش‌

    به طور قطع همه صحابه‌ و کارگزاران‌ بزرگ‌ رسول خدا(ص) یکسان نبوده‌اند بلکه برخی از آنها تأثیرات‌ و نقش‌ مثبت‌ و احیاناًبعضی‌ از آنها نیز نقش‌ منفی‌ ایفا نموده‌اند. در این‌ پژوهش‌ سوال‌ اصلی‌ این‌ است‌:

نقش‌ خاندان‌ ابی‌ وقّاص‌ در تحولات سیاسی، اجتماعی تاریخ‌ اسلام‌ چه‌ بوده است‌؟

5ـ فرضیه‌ پژوهش‌ فرضیه‌ اصلی‌:

این خاندان با دارا بودن روحیة نظامی در یکی از بزرگترین صحنه‌های نظامی تاریخ اسلام یعنی قادسیه راه ورود فیزیکی اعراب و اندیشه اسلامی را در شرق کشور گشود. پس از فتوحات در شرق سرزمین‌های خلافت به نوعی دوری از نظامی‌گری روی آورد، با این همه همواره در مسایل مهم تأثیرگذار بوده، خصوصاً در روی کار آمدن خلیفه سوم و همچنین در خلافت علی (ع) که خود را کنار کشیده، با آن حضرت همراهی نکردند و نسل دوم این خاندان نقش متفاوتی را ایفا نمودند یکی همراه علی (ع) و یکی قاتل فرزند آن حضرت و در زمرة آل ابی‌سفیان درآمد.

فرضیه‌ رقیب‌: سعد و خانواده‌ وی‌ از خاندان مهم نبوده و در جریان خلافت علی(ع) زمانه مشحون فتنه بوده و سعد کار خبطی انجام نداده و کناره‌گیری از خلیفه کار خطایی نبوده است.

6ـ مفاهیم‌ و متغیرها الف‌) مفاهیم‌

خاندان‌ ابی‌ وقّاص‌: منظور سعدبن‌ ابی‌ وقّاص‌ و پسرش عمربن‌ سعد ابی‌ وقّاص‌ و پسر برادر سعدیعنی‌ هاشم‌ بن‌ عتبه‌ ابن‌ ابی‌ وقّاص‌ است‌.

حیات‌ سیاسی‌ نظامی‌: زندگانی‌ سیاسی‌ سعدابی‌ وقّاص،‌ هاشم‌ بن‌ عتبه‌ و عمر بن‌ سعد وهمچنین‌ سمت‌های‌ نظامی‌ که‌ این‌ افراد به‌ آن‌ دست‌ یافتند.

تحولات‌ تاریخ‌ اسلام‌ منظور قرن‌ اول‌ هجری‌ قمری است‌.

ب‌) متغیرها

متغیر مستقل‌:

حیات‌ سیاسی‌ نظامی‌ خانواده‌ ابی‌ وقّاص‌

متغیر وابسته‌:

تأثیرات‌ این‌ خانواده‌ در تحولات نظامی  سیاسی‌ جامعه‌ی‌ قرن‌ اول‌  هجری قمری.

7ـ سوالات فرعی‌

1) خاندان‌ ابی‌ وقّاص‌ از چه‌ طائفه‌ای‌ بودند و نسبتشان با پیامبر(ص)؟

2)چگونگی اسلام آوردن‌ سعد ابی‌ وقّاص‌ و چگونگی‌ زندگانی‌ وی‌ در زمان‌ رسول خدا(ص)؟

3) چگونگی‌ دست‌ یابی‌ به‌ مقامات‌ نظامی‌ و سیاسی‌؟

4) اعتقادات‌ آنان‌ پس‌ از رحلت‌ پیامبر(ص)؟

5) زندگی‌ آنان‌ در زمان‌ خلفای‌ سه‌ گانه‌؟

6) زندگی‌ و حیات‌ سیاسی‌ آنان‌ در زمان‌ خلافت‌ امیرالمؤمنین(ع)؟‌

7) زندگی‌ و حیات‌ سیاسی‌ آنان‌ پس‌ از شهادت‌ امیرالمؤمنین‌(ع)؟

8) چگونگی‌ ورود عمربن‌ سعد به‌ واقعه‌ی‌ کربلا؟

9) عاقبت‌ زندگانی‌ سعدابی‌ وقّاص‌؟

10) عاقبت‌ زندگانی‌ هاشم‌ بن‌ عتبه‌ بن‌ ابی‌ وقّاص‌؟

11) عاقبت‌ زندگانی‌ عمر بن‌ سعد؟

8ـ مفروضات‌ تحقیق‌

1) براساس‌ نقل منابع ‌ و پژوهش‌ها سعد ابی‌ وقّاص‌ از صحابه‌ پیامبر(ص) و مسلمانان‌ اولیه‌ است‌.

2) در زندگانی‌ سعد بن‌ ابی‌ وقّاص‌ فراز و فرود وجود دارد.

3) هاشم‌ بن‌ عتبه‌ یکی‌ از شیعیان‌ علی‌ (ع‌) بوده‌ و در جنگ‌ صفین‌ به‌ شهادت‌ رسید.

4) عمربن‌ سعد از طرف‌ عبیداله‌ بن‌ زیاد فرمانده‌ی‌ لشگری‌ است‌ که‌ به جنگ‌ با امام‌حسین‌ (ع‌) پرداخت و نتیجه آن به شهادت‌ رسیدن امام (ع) و یارانش در عاشورای‌ سال‌ 61 هجری‌ بود.

9ـ روش‌ پژوهش‌

    روش‌ این‌ پژوهش‌ تاریخی است که با بررسی و نقد وقایع به توصیف و تحلیل موضوع می‌پردازد‌ و بصورت‌ کتابخانه‌ای‌ می‌باشد.

10ـ سازماندهی‌ پژوهش‌

    این‌ پژوهش‌ به‌ بررسی‌ نقش‌ سیاسی‌، نظامی‌ خاندان‌ ابی‌ وقّاص‌ می‌پردازد. در مقدمه‌به‌ طرح‌ تحقیق‌ و معرفی‌ و نقد منابع‌ پرداخته‌ می‌شود و در فصل‌ مقدماتی‌ به بیان کلیات‌ و مفاهیم ‌نظری‌ که‌ همان تبیین نقش‌ شخصیت‌ در تاریخ‌ باشد، اشاره‌ خواهد شد.

این‌ پژوهش‌ علاوه‌ بر مقدمه‌ و فصل‌ مقدماتی‌ دو بخش‌ مستقل نیز دارد، که‌ در بخش‌ اول‌ به‌ زندگانی‌ ونقش‌ سعد بن‌ ابی‌ وقّاص‌ خواهد پرداخت‌ که‌ نسل‌ اول‌ این‌ خانواده‌ است‌ و آن‌ نیز چند فصل‌دارد. فصل‌ اول‌ زندگانی‌ وی‌ در دوران‌ مکه‌، فصل‌ دوم‌ زندگی‌ و نقش‌ وی‌ در دوران‌ مدینه‌ وفصل‌ سوم‌ سعد در دوران‌ خلفای‌ راشدین‌ و فصل‌ چهارم‌ نیز به عزلت‌ گزینی‌ سعد اشاره‌خواهد‌ شد، و‌ ضمن‌ این‌ فصول‌ نقش‌ هائی‌ که‌ وی در دوره‌های مختلف ایفا نموده‌ است‌، آشکار خواهد شد.

در بخش‌ دوم‌ به‌ زندگانی‌ و نقش‌ نسل‌ دومی‌های‌ این‌ خاندان‌ یعنی‌ هاشم‌ بن‌ عتبه‌ بن‌ ابی‌وقّاص‌ و عمربن‌ سعد بن‌ ابی‌ وقّاص‌ پرداخته خواهد شد. در این‌ بخش‌، که‌ دو فصل‌ دارد و طی‌چند گفتار حیات‌ سیاسی‌ نظامی‌ و نقش‌ آنان‌ روشن‌ می‌شود.

و نیز طی‌ این دو بخش‌ خبط‌ و خطاهای‌ این‌ خاندان‌ و نیز نقش‌ مثبتی‌ که‌ در تاریخ‌ اسلام‌ ایفا نمودند بیان‌ می‌شود و در پایان‌ جمع‌ بندی‌ ارائه‌ خواهد شد.

معرفی‌ و نقد منابع‌

در این‌ قسمت‌ از پژوهش‌ به‌ معرفی‌ و نقد کوتاه‌ چند منبع‌ و مولف‌ آنان‌ پرداخته شده است‌، که ‌استفاده عمده‌ از آنها صورت‌ گرفته‌ و نظم‌ آن‌ نیز به‌ ترتیب‌ تاریخ‌ وفات‌ مولف‌ می‌باشد.

شامل 152 صفحه فایل word قابل ویرایش


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله عنوان : بررسی بیوگرافی خاندان ابی وقاص و نقش آنها در تحولات مهم تاریخ اسلام در مقاطع مختلف

دانلود مقاله جنایتهاى خاندان پهلوى

اختصاصی از سورنا فایل دانلود مقاله جنایتهاى خاندان پهلوى دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 پهلوى اول دستور داد هر رئیس صنفى باید هم صنفان خود را در روز معیّنى همراه با زنانشان و بدون حجاب در محلّى جمع نماید.
روز اوّل از خود شاه و زن بى حجابش شروع شد، روز بعد از وزراء و خانواده هایش و روز سوم وکلا... و به همین ترتیب تا یک روز هم نوبت به اهل علم و خانواده هایشان رسید.
این برنامه ریزى براى آن بود که اهل علم را مجبور به چنین عملى بکنند و در نتیجه بى حجابى رواج پیدا کند.
شاه از امام جمعه خواست این کار را ترتیب دهد، امام جمعه آن وقت از شاه مهلت خواست چون مى دانست گوش ندادن به حرف شاه چه عاقبت سختى را به دنبال دارد.
امام جمعه به نزد مرحوم آیت اللّه سید محمد بهبهانى (قدس سره ) آمده جریان را به عرض ایشان رسانید ایشان فرمود: این را بدانید براى هر انسانى چهار چیز است .
یکى مال ، دیگرى زندگى ، سوّم ناموس ، چهارم دین حال اگر بنا باشد یکى از این فداى دیگرى بشود، باید مال را فداى زندگى ، زندگى را فداى عرض و تمام را فداى دین کرد.
بعد مرحوم آیت اللّه به امام جمعه فرمود: شما عمر خود را نموده اید و از عمرت چندى بیش باقى نمانده چه بهتر که دستور را عملى نکنى ، زیرا اگر به دستور شاه عمل کردى خودت را به عذاب ابدى گرفتار خواهى نمود.
اضافه بر این تاریخ هم ترا لعن مى کند، اما اگر کشته شوى سعادت دنیا وآخرت را براى خود کسب نموده اى پس از آن شاه امام جمعه را براى گرفتن جواب طلبید، امام جمعه همان جوابى را به شاه داد که آن مرحوم فرموده بود.
پهلوى از سخن او بسیار خشمگین شده گفت : این سخن او نیست بلکه سخن سیدمحمّد بهبهانى است و به ناچار آن عالم را رها ساخت و خداوند هم آنها را از شر پهلوى نجات داد و به عزت دنیا وآخرت نائل گشته رحمت خدا بر آنان باد. حقانیت حجاب
حجاب ، مانند فانوس است و زن شبیه به شمع است و حیا و عفت او همانند نور شمع ، یعنى زن عفیف همچون شمع روشن است و زنى که عفت خود را از دست داده و بى حیا شده چون شمع خاموش است .
در قدیم فانوس یک ظرفى بود مسى و یک پارچه شمعى که نور پس ‍ مى داد، در اطرافش بود، شمع را داخل آن مى گذاشتند و بعد روشن مى کردند حال اگر باد مى وزید این شمع خاموش نمى شد. اما اگر شمعى بیرون بود، همین که نسیمى مى وزید، خاموش مى شد: زن شمع و این حجاب چون فانوس است روشنى همیشه شمع به فانوس است .
شمع اگر بخواهد روشن بماند، باید در این فانوس باشد و این فانوس ‍ براى حفظ نور و روشنایى اوست وزندان نیست .(104)
پر طاووس
طاووس تا وقتى که پر دارد زیبا و قشنگ است اگر پر طاووس را از او بگیرى و عریان بشود، چقدر زیبایى خود را از دست مى دهد. در حقیقت حجاب براى زن همانند پر براى طاووس است .(105)
پوشش براى شیر زن آگاه
چون پر بود که زینت طاووس است
ارزش چادر
مى دانید چادر یعنى چه ؟ درِ خانه شما چقدر ارزش دارد؟ بگو 100 هزار تومان حال اگر این در کنده بشود و یک شب بى در باشى ، چقدر ضرر دارد؟
چادر یعنى در خانه . 100 هزار تومان مى دهد، یک میلیون تومان حفظ کند.
دور خانه هایتان سیم و میله مى زنید، یعنى چند هزار تومان خرج مى کنید، اما صد برابرش را حفظ مى کنید، خارجى ها چادر ندارند پس خانه شان هم در ندارد البته دیوار هم ندارد.
هر که خواهد گو بیا و هر که خواهد گو برو.
شما دیده بودید که در آبادان ، انگلیسى ها آمده بودند آنجا خانه ساخته بودند. آنجا دیوار نکشیده بودند، گفتند: چرا نمى کشید؟ گفتند با دیوار فضاى خانه گرفته مى شود. باید خانه باز و دلباز باشد وهمه خانه ها مى شود یک خانه .
حال بیا و همه خانه ها را نگاه کن . زنها از خانه بیرون مى آمدند،! اما در معرض دید همه مردم ، آبادانیها که این طور نبودند، انگلیسى ها این ارمغان را براى ایشان آوردند. و الاّ اینها از غیورترین و جدّى ترین مردم بودند. اما مدتى با اینها معاشرت کردند و عوض شدند.
الان هم دارند زنده مى شوند و خودشان را دارند حفظ مى کنند و گذشته را جبران مى کنند چه شهیدهاى خوبى اینها در انقلاب دادند و چه صبر خوبى در دوران مهاجرت انجام دادند امّا این غم فسادى که اینها خوردند از معاشرت با انگلیسى ها بود.
شما مى دیدید خانواده هایى که وضع خوبى داشتند، رفتند اروپا و برگشتند و بى غیریت شدند.(106)
بخشنامه ضد حجاب
وزیر آموزش و پرورش رژیم گذشته منوچهر گنجى به دستور مسئولان رژیم بخشنامه زیر را براى اجراء به سراسر کشور صادر کرد
(23/8/2535 (1355 شمسى ) شماره 243/36 از دفتر خدمات محرمانه )
اداره کل آموزش و پرورش
طبق گزارشات رسیده ، مشاهده مى شود هنوز در جلسات امتحانات مدارس و در کلاسهاى درس دوشیزگان با چادر حضور پیدا مى کنند و با توجه به تحولات بنیادى که در عصر رستاخیز در کلیه شئون کشور بخصوص در زمینه آزادى زنان بعمل آمده اند لذا استفاده از چادر صرف نظر از اینکه با روح انقلاب سفید ایران سازگارى ندارد، از نشانه هاى عقب ماندگى زنان از کاروان ترقى و تمدن نیز به شمار مى رود.
دستور فرمائید مراقبتهاى لازم به عمل آید که در کلاسهاى درس و جلسات امتحانى دانش آموزان و بانوان بدون چادر و با لباس مناسب شرکت نمایند.
مدیر کل و رؤ ساى ادارات آموزشى و پرورشى مسئول اجراء این دستور مى باشند وصول بخشنامه و نتیجه اقدامات محوله را به دفتر حفاظت اعلام دارید.
وزیر آموزش و پرورش منوچهر گنجى
لازم به تذکر است که منوچهر گنجى از عناصر فرارى رژیم گذشته و از ضد انقلابیون مقیم خارج کشور است که اسناد ارتباطش با سیا و اخبار دریافت کمک وى از آمریکا در سالهاى گذشته منتشر شده است (ماهنامه صبح سال دوم شماره 66 ص 62 عین بخشنامه را گردآورى کرده است .
بخشنامه یادشده دو سال قبل از انقلاب صادر شده است و ملاحظه مى کنید که اگر انقلاب نشده بود رژیم منحوس چه فاجعه اى بوجود مى آورد.
چنانکه در سال 1355 نیز تصویب کردند که ضمن تعلیمات اجبارى ورود بانوان ، دانشجویان و دانش آموزان دختر باحجاب به مراکز آموزشى ممنوع است ، سوار کردن افراد با حجاب به قطار، هواپیما و ماشین هاى شرکت واحد ممنوع مى باشد و بلیط به آنها فروخته نمى شود فقط بانوان 60 سال به بالا مثتثنى هستند و نگارنده خود قبل از انقلاب در یکى از شهرهاى غرب کشور شاهد بودم که زنان بى حجاب را آنهم با وضع بسیار زننده اى در مدارس راهنمائى پسرانه بعنوان معلمین دینى منصوب کرده بودند و بارها مى دیدم که معلمین بى حجاب آرایش کرده در خیابانها راه افتاده و دانش آموزان را که همانند عروسک آنها را درست کرده بودند بدنبال خود مى گردانیدند.
خدا را شکر مى کنیم که با این انقلاب اسلامى ملّت ما بخصوص زنان و جوانان از آثار خانمانسوز نقشه هاى بیگانگان در امان ماندند و الحمدللّه .(107)
ارزشهاى گرانقدر حجاب
زن با حجاب و چادرى ، رضایت پروردگار را به دست مى آورد.
زن بد حجاب وبى حجاب سبب خشنودى شیطان مى شود.
حجاب مواظبت از گل میباشد.
جمال زن در جلال حجاب است .
زن با حجاب ، نزد شوهر محبوبتر است .
حجاب باعث آرامش روح است .
حجاب نشانه عدم کمبود و عدم حقارت نفس است .
حجاب ، باعث دوام بیشتر زندگى مى شود.
اضطراب در زنان با حجاب ، نسبت به بد حجابها کمتر است .
حجاب مصونیت است ، نه محدویت .
حجاب و چادر، نشانه عفاف زن است .
دختر با حجاب ، زودتر همسر مى یابد.
حجاب ، ارزش زن را بالا مى برد.
حجاب ، یعنى ، گسستن قیود اسارت نفس و رهایى از آن است .
فساد و سقط جنین در با حجابها کمتر است .
زن با حجاب ، مردان هرزه را در اهدافشان نا امید مى کند.
حجاب نشان دهنده حیا و پاکى روح و روان زن است .
زن با حجاب ، در تحصیل علم موفقتر است .
حجاب و تقوا، آدمى را بهشتى مى کند.
حجاب ، مانع ایجاد فرزندان نامشروع مى شود.
حجاب ، نشان د هنده استقلال در فرهنگ مذهبى و ملّى است .
چادر مشکى زن و حجاب او، تیر زهر آلودى برقلب شیطان بزرگ است .
حجاب ، خطرات اوباش و اراذل را از زن دور مى کند.
طلاق و فروپاشى زندگى در زنان با تقوا و با حجاب کمتر است .
زن محجّبه ، باعث عزت و سرافرازى خود و شوهرش است .
محجّب بودن ، یعنى ، خروج از ولایت شیطان و د خول در ولایت اللّه است .
زن با حجابش ، د شمنان را در اهدافشان که همان ضربه به اسلام است ، شکست مى دهد.
زن باحجابش ، رو ح شهدا را شاد مى کند و به جرگه پیروان واقعى شهدا مى پیونداند.
زن باحجاب ، حق شوهر را ضایع نمى کند و به او خیانت نمى ورزد.
چادر مشکى ، باعث غمگینى شیاطین و هرزگان و روشنى دل مؤ منان است .
حجاب زن ، نشانه غیرت پدر، برادر و شوهرش است .
حجاب ، مبیّن ایمان و اعتقاد زن به خداوند سبحان و روز قیامت است .
حجاب ، بیانگر شخصیت حقیقى زن است ، در حالى که بد حجاب اصالت و هویّت خود را از دست مى د هد.
زن چادرى و با حجاب ،مطیع خداست و زن بد حجاب ، مطیع شیاطین است .
زن محجّب ، شیطان را (در عملِ خود که همان فساد و انحراف است نا امید مى کند.
زن با حجاب ، باحجابش به قرآن شریف و ائمه (علیهم السلام ) و خون شهدا و....احترام مى گذارد، ولى بد حجاب به همه اینها کج دهنى مى کند.
دختران و زنان با حجاب ، از لحاظ روحى و اخلاقى سالمترند، در حالى که بد حجاب و بى حجاب با ناز و عشوه ... مى خواهد نقایص خود را جبران کند.
زن با حجاب ، باپوشش خود، آرایش و زینت را به شوهرش اختصاص ‍ مى دهد، ولى بد حجاب با عشوه و آرایش خود، مى خواهد محبوب همه باشد، نه شوهر خویش .
زن باحجاب ، همچون مروارید است در صدف که به شوهرش ‍ اختصاص دارد، ولى زن بد حجاب ، مانند جواهرات بدلى بدون پوشش ‍ هستند که در هر جا به چشم مى خورند.
زن با حجاب ، نخستین عشق و گوهر عفت خود را به شوهرش تقدیم مى دارد، ولى زن بى حجاب و بى تقوا، بعد از معاشرتهاى بسیار و در معرض نگاههاى مختلف قرار گرفتن ، شاید آخرین عشق خود را به شوهرش ‍ مى دهد.
زن به بفرموده حضرت على (ع): مانند گل خوشبو است .
حجاب باعث مى شود،زن لطافت و طبیعت خود رااز دست ندهد و مانند گلى شود که در دسترس همگان نیست و زود پژمرده نمى شود،ولى زن بى حجاب وبدحجاب ، مانند گلى است که در اماکن عمومى و پارکها قرار دارد و سریع لطافت و طبیعت خود را از دست مى دهد و باغبان که همان شوهر است ، اندک اندک به گل بى اعتنا مى شود.
زن محجوبه ، چون کمتر دیده مى شود، محبوب است و هر چه محبوب شد مطلوب است .(108)
توصیه چارلى چاپلین به دخترش
چارلى که در آوریل 1889 در لندن به دنیا آمد، یکى از کمدین هاى مشهور جهان است .
در نامه اى به دخترش مى گوید:
برهنگى بیمارى عصر ماست و من پیرم شاید حرفهاى خنده آور مى زنم ، امابه گمان من تن عریان تو باید مال کسى باشد که روح عریانش را دوست دارى .(109)
نتیجه
از آنچه گفتیم معلوم شد که زن ، با حجاب خویش مى تواند شرافت خویش را حفظ کند و زن شایسته اى براى همسرش باشد. زن با حجاب خود مى تواند همسرش را اسیر خود گرداند و اگر شوهرش بى اعتقاد هم باشد به دنبال زن دیگرى نرود که خود این مساءله ، باعث استحکام نظام خانواده مى گردد.
بر همین اساس بود که بازیگران و گویندگان سابق سینما و تلویزیون از آن کارها توبه کرده اند و هنرمند واقعى گشته اند و حفظ شخصیت حقیقى خود را در حجاب یافته اند و دانستند که پیش از آن ملعبه دست مشتى خدانشناس بوده اند، و از وجود و زیبایى آنان براى جلب مشترى بیشتر در فیلمها استفاده مى شد، تا به این طریق زراندوزان از خدا بى خبر سریعتر به مطامع دنیوى برسند.
دلسوزانه به همه بانوانى که در این راهها قدم مى نهند عرض مى کنیم : راهى که دیگران رفتند و سالها تجربه کردند و چیزى جز ضرر برایشان حاصل نشد، عاقلانه نیست شما آن راه را بروید.
تقاضا داریم به آغوش اسلام باز گردید ودرسایه لطف و رحمت خداوند بزرگ زندگى کنید، که سعادت دنیا و آخرت در آن است .
و گناه و نافرمانى حق تعالى ضررش به خود انسان بر مى گردد. برهمین اساس خداوند سبحان مى فرماید: ... یا ایّها الناس انّما بغیکم على انفسکم ... اى مردم ، طغیان و سر پیچى از دستورات الهى ، ضررش به شما بر مى گردد.(110)
فساد و سقوط اجتماع
از دیر باز فساد، عامل تباهى اجتماعات بشرى بوده است بطورى که مى توان این تجربه را بعنوان یکى از قوانین حاکم بر ملّتها بحساب آورد که تاریخ موارد آنرا بطور مکرر ثبت کرده است .
امّتهاى گذشته ، مسلمان و حتى جوامع غیر اسلامى هر یک زیانهاى ناشى از این فرهنگ را متحمل گشته اند که در این نوشتار بذکر نمونه اى از هر یک بسنده مى کنیم .
شکست مسلمانان وزوال اسلام در اندلس
اَندُلُس که امروز اسپانیا نامیده مى شود در سال 711 میلادى به تصرف مسلمانان در آمد با آن که اروپا در حالت توحش و قرون وسطائى مى زیست ، مسلمانان اسپانیا را باوج تمدن و دانش رساندند.
دکتر گوستاولون دانشمند معروف فرانسوى در اینباره مى نویسد:در زمان مسیحیان اسپانیا قبل از اعراب ، تمدن و آبادى جز همان مقدار که وحشیان گوت داشتند در این کشور بچشم نمى خورد، اعراب مقارن باپایان فتوحات خود در این سرزمین دست به اصلاحات و عمران و آبادى زده و در زمانى کمتر از صد سال توانستند زمینهاى لم یزرع و موات را زیر کشت و زرع در آورده و شهرهائى که بصورت ویرانه در آمده بود از نو بسازند و بناهاى بسیار عالى و مهم در آنجا بنا کنند و از طرفى ارتباطات خارجى با کشورهاى دیگر برقرار سازند.
سپس دست به ترویج علوم و دانش زده بهمین منظور کتب یونانى و لاتینى را به زبان عرب ترجمه کردند، دانشگاههاى بزرگى تاءسیس نمودند که یکى از همین دانشگاهها مدت زمانى مرکز نشر علوم و معارف در تمام قاره اروپا شده بود...و در حقیقت قرطبه براى مدت سیصد سال مترقى ترین شهرهاى دنیاى آنروز بوده است .
مسلمانان حدود 800 سال در اسپانیا قدرت را در دست داشتند و اسپانیا در این مدت مهد علم و تمدن گردیده بود تا آنکه دشمنان با انتشار فساد و بى حجابى و رواج مشربات الکلى و بى بندوبارى و بالاخره در اثر اختلاف زمامداران حکومت مسلمانان ساقط گردید.
بلکه طبق نوشته دکتر گوستاولوبون : بعد از سقوط حکومت مسلمین ، نخست مسلمانان را بزور وادار به قبول دین مسیح کردند، سپس ‍ محکمه هاى تفتیش عقائد، دستور سوزاندن این تازه مسیحیان را داد.
ببهانه اینکه اینها واقعاً به دین مسیح در نیامده اند و بقیه را وادار به مهاجرت کردند. در سال 1610 میلادى دولت اسپانیا دستور داد تمام اعراب از اسپانیا بیرون روند و مهاجرت کنند اعراب که با این دستور ناچار بجلاى وطن گشتند در سر راه که مى خواستند از اسپانیا هجرت کنند بیشترشان بدست مسیحیان کشته شدند آنگاه بنقل از راهب بلیدا مى گوید: 4/3 این مهاجران در اثناى مهاجرت کشته شدند .
و اضافه مى کند: و او (بلیدا) همان کسى است که کاروان یکصد و چهل هزار نفریشان را کشت . این مورخ معروف فرانسوى بنقل از سدیلو مورخ معروف مى نویسد: از زمانى که فردیناند اسپانیا را فتح کرد، تا آخرین مهاجرت اعراب سه میلیون نفر از نفوس اسپانیا کاسته شد.
مى بینیم چگونه یک ملت مسلمان بر اثر فساد؛ حکومت ، فرهنگ ، دین و حتى جان خود را از دست دادند.
آرى اینست نتیجه جوامعى که از مسیر فطرت منحرف گشته و در گرداب فساد غوطه ور شده اند. باشد که کشورهاى اسلامى از آن درس عبرت بگیرند.
پیامبر(ص ) فرمود: لا یُلْدغ الْمُؤ مِن مِنْ جُحرٍ مَرَّتَین
مؤ من هرگز از یک سوراخ دو بار گزیده نمى شود.(111)
گفته ها
براستى فساد بصورت کنونى جز بدبختى و نکبت چه چیزى را با خود بارمغان آورده است ؟
عمق فاجعه ناشى از فرهنگ بر هنگى آنقدر زیاد است که سران استکبار را هم بفریاد درآورده است کندى رئیس جمهور اسبق آمریکا مى گوید: از هر هفت جوانى که به سر بازى اعزام مى شوند 6 نفرشان نالایق و سست عنصر از آب در مى آیند و این بدان سبب است که افراط در شهوترانى استعدادهاى بدنى و روانى آنان را کاسته است .
خروشچف رئیس اسبق اتحاد جماهیر شوروى در اینباره مى گوید:
آینده شوروى در خطر است و جوانان هرگز آتیه امید بخشى ندارند، زیرا بى بندوبار و اسیر شهوات گشته اند.
ویل دورانت مورخ معروف مى گوید: ما میراث اجتماعى خود را با این فساد انبوه به هدر خواهیم داد.
جالب تر آنست که بدانیم عوارض شوم فساد بجائى رسیده است که حتى کندى در خواست کمک کرده و مى گوید: نسل جوان اروپائى و آمریکائى هوسبازند من براى نسل آینده آمریکا بیمناکم .
از این رو دانشمندان و روشنفکران و مصلحین اجتماع را دعوت مى کنیم که در باره این خطر بزرگ که دنیاى بشریت را تهدید مى کند فکرى کرده و راه علاجى پیدا نمایند.
آرى حجاب است که با کنترل غریزه و نظم و قانون بخشیدن با رضاى آن جامعه را استوار ساخته ، و آنرا در مقابل عوامل سقوط بیمه خواهد کرد. بامید بیدارى جوامع اسلامى و بازگشت به فرهنگ ملى اسلامى خود.
عاقبت اندیشى :
مردى با اصرار از پیامبر گرامى اسلام (ص ) خواست تا به او پندى بیاموزد؛ رسول اکرم (ص ) تا سه بار به او فرمود: اگر بگویم بکار مى بندى ؟
هر سه بار جواب شنید. بلى یا رسول اللّه .
آنگاه پیامبر فرمود:
اِذا هَمَمْتَ بِأ مرٍ فَتَدَبَرَّ اِنْ یَکُ رُشْدا فَاَمْضِهْ وَ اِنْ غَیّاً فَاَنْتَهِ عَنْه .
هرگاه تصمیم بکارى گرفتى در عاقبت آن کار بیندیش اگر دیدى عاقبتش ‍ خوب است آن را دنبال کن و اگر عاقبتش تباهى است از آن صرف نظر کن .
کاش بى حجابان عصر ما لحظه اى به نتایج کار خویش مى اندیشیدند! و آینده فرزندان و جامعه خویش را با دست خود بخاطر تقلید از بیگانگان به آتش نمى کشیدند!!
غم انگیزترین فاجعه معاصر آنست که بعضى از زنان جوامع اسلامى به فطرت ، مذهب ، فرهنگ و تمدن ملّى خود، پشت پا زده و بجاى آنکه به عواقب شوم و خطرناک آن بیندیشند. افتخار مى کنند که به فرهنگ از ما بهتران !؟ نزدیکتر شده و متمدّن و متجدّد! گشته اند.
کاش حفظ شخصیت زن و استوارى جامعه خویش را بر خودنمائى و آرایشهاى مبتذل مقدّم مى نمودند.
کاش بجاى تقلید کورکورانه و غرق شدن در این مرداب خطرناک با دیده اى باز به بررسى فوائد حجاب و عوارض فساد پرداخته و آنگاه راه خویش را انتخاب مى کردند.(112)
حجاب پیام عاشورا
قیام خونین کربلاء که ماهیّتش امر به معروف ونهى از هر منکر بود بنیان فساد را لرزاند. آرى سالار شهیدان براى حفظ ارزشهاى متعالى دین بپا خاست و به شهادت رسید. ولى رسالت عاشورا همچنان در قافله اسیران کربلا پى گیرى شد، با قافله اسیران غم همراه مى شویم تااز لابلاى کلمات آن عزیزان پیام عاشورا را با گوش جان بشنویم .
یزید فاجعه کربلاء را با تبلیغات فراوان پیروزى خواند و مردم را براى تماشاى پیروزیهایش دعوت کرد، اینک قافله اسراءنزدیک شهر دمشق رسیده است ، ام کلثوم نزد شمر آمد و فرمود: ما را از راهى ببر که تماشاچیانِ کمترى جمع شده اند و سرهاى مطهّر شهیدانمان را از بین محمل و کجاوه هاى ما جدا کن و آنها را در جلو قافله حرکت بده تا توجّه مردم به دیدن آنها جلب گردد و صورت دختران پیامبر از نگاه نامحرمان محفوظ بماند.
ام کلثوم اینگونه مسؤ لیت خویش را ادا نمود ولى به این در خواست توجهى نگردید.
قافله اسیران به شهر شام داخل شد سهل بن سعد ساعدى مى گوید: ناگاه دیدم زنانى بر شتران بى روپوش سوارند نزدیک شدم واز نخستین زن پرسیدم کیستى ؟!
گفت : سکینه دختر امام حسین (ع ) هستم .
گفتم : آیا حاجتى دارى تا برآرم که من سهل بن سعد ساعدى هستم جّد ترا دیدم حدیث او را شنیدم .
گفت : اى سهل به حامل این سر بگو که آنرا پیشتر بَرد تامردم مشغول نگریستن آن شوند و به حرم پیغمبر(ص ) نگاه نکنند. سهل مى گوید: چهار صد دینار دادم تا سر را جلوتر بُردند.
قافله اسیران را نزد یزید آوردند زینب (علیهاالسلام ) لب به اعتراض ‍ گشوده فرمود: اى پسر آزاد شده !!آیا عدالت اینستکه زنان و کنیزانت را در پشت پرده و مارا در بین نامحرمان جا داده اى ؟ امّا سکینه (علیهاالسلام ) اندوه جانکاهش را با گریه اظهار مى کند. وقتى یزید از او پرسید: چرا گریه مى کنى ؟ فرمود: چگونه گریه نکند کسى که روپوشى ندارد تا با آن صورتش ‍ را از تو و نامحرمانى که در مجلس تو حاضرند بپوشاند؟ آرى او مى گرید که چرا روپوشى برصورت ندارد. وبدینسان پیام مکتب عاشواء نیز حفظ حجاب است .(113)
تاریخچه ، اهداف وشیوه
برهنگى وبى حجابى دامى شیطانى است : در قرآن برهنگى و فساد را از دامهاى شیطان معرفى کرده است :
یابنى آدم لا یفتننکم الشیطان کما اخرج ابویکم من الجنه ینزع عنهما لباسهما لیریهما سوء تهما انه یراکم هو وقبیله من حیث لاترونهم انا جعلنا الشیاطین اولیاء للذین لایؤ منون
اى فرزندان آدم مبادا شیطان شما را بفریبد، آنگونه که پدر و مادر شما را از بهشت بیرون راند، لباسشان را از تنشان بیرون آورد تا عورتشان را به آنها بنمایاند شیطان و وابستگان او از جائى شما را مى بینند که شما آنها را نمى بینید ما شیاطین را اولیاء دوستان کسانى قرار دادیم که ایمان نمى آورند.
با توجه به آنکه لباس و حجاب وسیله اى است براى زینت ، عفاف ، وتقوى .
کشف حجاب هم از دامهاى شیطان و اولیاء اوست . بهمین جهت قرآن ضمن تشریح دامهاى شیطان به مسلمانان اینگونه توصیه مى فرماید:
یا ایها الذین آمنوا لاتتّبعوا خطوات الشیطان و من یتبع خطوات الشیطان فانه یاءمر بالفحشاء و المنکر ولو لا فضل الله علیکم و رحمته ما زکى منکم من اءحد اءبدا ولکن الله یزکى من یشاء و الله سمیع علیم
اى کسانى که ایمان آورده اید از دامهاى شیطان پیروى نکنید هرکس از این دامها پیروى کند شیطان او را به فحشاء ومنکر دستور مى دهد و اگر فضل و رحمت الهى بر شما نمى بود هرگز هیچیک از شما پاک نمى شد ولى خداوند هر کس را که بخواهد تزکیه خواهد کرد و خدا شنونده و داناست .(114)(115)
تاریخچه بى حجابى
از فصلهاى گذشته بخوبى معلوم شد که تاریخ حجاب به آفرینش اولین موجودات روى زمین یعنى حضرت آدم و حوا (علیهماالسلام ) برمى گردد وفراز و نشیبهاى بى شمارى که در طول تاریخ رخ داده نتوانسته آن را از بین ببرد. تاریخ بى حجابى به سبک جدید آن از رنسانس علمى صنعتى اروپا آغاز مى شود و طبق شواهد تاریخى کارخانه داران بزرگ براى استفاده از نیروى کار ارزان قیمت زنان ، زمینه باصطلاح آزادى !! زنان و امکان حضور آنان را در محیط کار پدید آوردند.
زنان بى خبر از همه جا در تلاش فراوان براى دست یافتن بحقوق اوّلیه خویش !!گول این تبلیغات دروغین را خورده و آنان را در اینجهت یارى دادند!! دامنه این اقدامات کم کم کشورهاى اسلامى را نیز فرا گرفت و بصورت سلاحى کار آمد براى تضعیف معنویت و اخلاق و سقوط اسلامى بکار گرفته شد و استعمارگران در جهت ترویج آن از هیچ اقدامى فروگذار نکردند در این راستا واژه هاى بسیارى تغییر کرد مذاهب جدیدى توسط استعمار ساخته شد حرفهائى در قالب علمى مطرح گردید و... نخستین کشور اسلامى که اقدام بکشف حجاب از بانوان کرد افغانستان بود.
امان اللّه خان پادشاه افغانستان مسافرتى به اروپا کرده و در مراجعت از اروپا در سال 1306 شمسى به ایران آمد و از طریق خراسان بکشورش باز گشت به محض ورود به پایتخت اعلام نمود که زنان بایستى بدون حجاب باشند و نخست خود با همسرش بدون حجاب در مجامع و محافل ظاهر شد.
این بى پروائى آنهم در کشورى چون افغانستان موجب قیام عمومى در آن کشور گردید و امان اللّه خان ناچار به استعفا و ترک کشور شد .
دومین کشور را مى توان ترکیه دانست : بعد از سقوط دولت عثمانى در ترکیه آتاتورک در سال 1313 فرمان منع حجاب را صادر کرد.
در ایران آغازگر بى حجابى را زنى بنام قرة العین دانسته اند وى که در سال 1223 در یک خانواده مذهبى در قزوین بدنیا آمد با ظهور باب به این مسلک استعمارى پیوست . وى با کشف حجاب و آرایش کامل ظاهر مى گشت و به ترویج بهائیت مى پرداخت تا آنکه فشار افکار عمومى بر دولت ناصرالدین شاه بالا گرفت و قرة العین معدوم گردید.
ولى زمینه سازى براى کشف حجاب بطور رسمى همزمان با اقدامات آتاتورک آغاز گردید در سال 1313 وزیر معارف وقت مسافرتى به شیراز مى کند و بمناسبتى مجلس جشنى که از پیش تدارک دیده شده بود برپا مى کند که عدّه زیادى از طبقات مردم در آن شرکت نموده بودند پس از ایراد سخنرانیها و نمایش در خاتمه آن عده اى از دوشیزگان بروى صحنه (سِن ) نمایان مى شوند و ناگهان نقاب از چهره بر مى گیرند و ارکستر رقص ‍ مى نوازند و دختران به پاى کوبى مى پردازند.
اعتراض و فشار افکار عمومى در همان مجلس و در شهر بالا مى گیرد و رضا خان بخاطر هراس از قیام عمومى انجام این اقدام شوم را بتاءخیر مى اندازد. ولى پس از مسافرت به ترکیه و اطمینان از آنکه کشف حجاب در کشورهاى اسلامى قیام عمومى را بدنبال نخواهد داشت بصورت جدى وارد عمل مى گردد.
کتاب تاریخ بیست ساله ایران در اینباره مى نویسد: مجالس جشن و سخنرانى ابتدا در تهران و شهرهاى شمال ایران و سپس بتدریج در سایر شهرها برقرار مى گردد. ولى پیشرفت زیادى نداشت و اکثریت مردم نه تنها استقبال نمى کردند بلکه با نظر تنفّر مى نگریستند تا روز 17 دیماه 1314 که شاه باتفاق ملکه و شاهدخت ها در جشن دانشسراى مقدماتى حضور یافتند.
محمود جم نخست وزیر وقت مى گوید: جالب تر از همه این بود که میهمانان حتى وزاء که یک عمر بود با هم دوست و رفیق بودند آنروز براى اولین بار صورت زنهاى یکدیگر را مى دیدند. چونکه تا آنروز هیچ دوستى مجاز نبود صورت زن دوست خود را ببیند.
البته این اقدامات بعد از به خاک و خون کشیدن اجتماع مردم مشهد صورت مى گیرد در این اجتماع که در تاریخ 21 تیر ماه 1314 براى انصراف شاه از عمل تغییر لباس و کشف حجاب در مسجد گوهرشاد قبل از اعلام رسمى آن تشکیل گردیده بود قزاقان دژخیم با کشتن بیش از دو تا پنج هزار تن و اسیر کردن 1500 نفر، مردم را سرکوب و مرعوب نمودند، این موج خشونت بنظر رضاخان اعلام رسمى کشف حجاب را با یک قیام عمومى مواجه نمى ساخت .
زیرا که با این عمل دژخیمانه بهمگان ثابت کرده بود که از هیچ اقدامى جهت این نقشه استعمارى اِباء ندارد.
رضاخان از این اقدامات طرفى نبست تبلیغات مطبوعات وابسته هم تاءثیر چندانى نداشت بالا خره با زور سر نیزه به عملى کردن کشف حجاب پرداخت .
امام خمینى در بیان خاطرات تلخ خود از این روز مى فرمایند: امروز هفده دى است من یادم هست
ه هفده دى چه شرارتى کرد این آدم (رضاخان )، چقدر به این ملت فشار آورد چه اختناقى ایجاد کرد، چه محترماتى را هتک کرد، چقدر سقط جنین شد.
در هفده دى و اطراف هفده دى چقدر ماءموران و دژخیمان او به زن ها تندى کردند و زن ها را از توى خانه ها بیرون کشیدند، کارهائى که او کرده است نمى شود شرحش داد.
مهدیقلى هدایت در این مورد مى نویسد: پلیس دستور یافت روسرى را از سرزنها بکشد، روسرى ها پاره شد و اگر ارزش داشت تصاحب ، مدتى زد و خورد بین پلیس و زنها دوام داشت بسیار زنها را شنیدم که از خانه بیرون نیامدند ولى این سلاح نیز مؤ ثّر واقع نشد.
این اقدامات توسط محمدرضا شاه نیز بطور جدى با برنامه ریزى گسترده و البته با ملایمت بیشترى دنبال شد تنها در یکى از جلسات برنامه ریزى کشف حجاب 31 برنامه اجرائى براى برداشتن چادر نظیر استفاده از صدا و سیما، انتشار مقاله ، آموزش غیر مستقیم کودکان در مدارس ، ممنوع بودن چادر براى دانشجویان و کارمندان به تصویب رسید.
و بتدریج بمرحله اجرا گذاشته شد، زنان شریف و نجیب ایرانى اگر چه تحت فشار همه جانبه تبلیغات و عملکرد این پدر و پسر بودند. لکن جز اندکى ناآگاه اصالت خویش را حفظ کردند و برگى دیگر بر افتخارات خویش افزودند و با پیروزى انقلاب اسلامى جهان را متوجه ارزش آن قانون الهى نمودند. (بنابر این مى توان گفت ؛ توطئه کشف حجاب توسط استعمار انگلیس طراحى گردید، بهائیت در ایران ماءمور زمینه سازى آن گردید و مزدوران انگلیس امان اللّه خان در افعانستان ، آتاتورک در ترکیه و رضاخان در ایران عامل اجراى این توطئه شوم بودند.)(116)
اهداف استعمار از کشف حجاب
این اهداف را از زبان خود آنان بشنویم :
در پُروتکل اندیشمندان یهود آمده است : ما باید کارى کنیم که اخلاق در همه جا ویران شود تا راه سیطره ما را بگشاید فروید از ماست وبزودى روابط جنسى زن و مرد چنان آشکارا و بر ملاء انجام مى شود که در نظر جوان ، دیگر هیچ چیز مقدسى مفهوم نداشته باشد.
پیوسته همت و هدف او اشباع غرائز شهویش گردد در آن صورت است که اخلاق فرو مى ریزد.
فرانتس فانون که از طرف فرانسه مدیر بخشى از روانکاوى یکى از بیمارستانهاى الجزایر بود مى گوید: مسؤ لین ادارى فرانسوى که در الجزایر ماءموریت داشتند اصالت ملت را نابود سازند و از طرف مراجع مربوطه موظف بودند مطلقا تمام شکلهاى زندگى را که ممکن است از نزدیک یا دور واقعیت و اصالت ملى را خاطرنشان مردم سازد، تجزیه کرده از هم بدرند.
(حداکثر کوشش خود را بر مساءله چادر تمرکز داده آنرا به منزله علامت اصالت ملّى و وضع خاص زن الجزایرى تلقّى کردند) آنگاه مى گوید: موضع گیرى آنچنانى نتیجه الهامى تصادفى نیست بلکه بعد از تجزیه و تحلیل هاى جامعه شناسان و مردم شناسان بود که متخصصین باصطلاح مسائل بومى و مسؤ لین ادارات عمومى کار خود را هماهنگ ساختند در بادى امر این روش تمسکى است ساده و روشن به ضرب المثل قدیمى که مى گوید: زنها را در دست بگیریم همه چیز بدنبال آن خواهد آمد.
کشفیات جدید جامعه شناسان فقط کارى که کرده اینست که به این فرمول قدیمى روش خالص علمى بخشیده است . وى حضور مختلط مردان با خانواده خود در مجالس جشن یا ازادواج با دختران فرانسه را از شیوه هاى انتقال فرهنگ فرانسه به خانواده هاى الجزایرى ذکر مى کند، بنا بر این اعترافات ، مى توان اهداف استعمار را بطور خلاصه چنین ذکر نمود.
1 تحقیر فرهنگى کشورهاى جهان سوم و تحمیل فرهنگ مبتذل غرب .
2 صدور فرهنگ تجدد و مصرف بجاى تعلیم مبانى تکنولوژى و علوم .
3 ایجاد جمود فکرى در اثر اشتغال به کامجوئى .
4 تهیه بازار مصرف کالاهاى تولیدى و در یک کلمه استعمار اقتصادى .
5 زمینه سازى براى تسلط سیاسى از طریق سلطه فرهنگى .
6 جلوگیرى از تحرک و هر گونه مبارزه علیه منافع استکبار و در یک کلمه تسلط همه جانبه بر
هان و منابع اقتصادى آن .(117)
شیوه هاى استعمار در انتشار فساد
استکبار جهانى از شیوه هاى ذیل براى اهداف شوم خود استفاده مى کند:
1 تضعیف مکاتب صحیح و سست کردن عقائد: باابراز فرضیه هاى بظاهر علمى نظیر فرضیه هاى فروید یا بوجود آوردن مذهب مثل بهائیت مبانى فکرى فساد را مستحکم نماید. با دقّت در تاریخ علوم وادیان بخوبى مى توان دریافت که برخى از فرضیه هاى بظاهر علمى یا اندیشه هاى مذهبى باطل ریشه استعمارى دارد سعى در جا انداختن فرهنگ لذّت و فراموشى هدفهاى متعالى از این اقدامات است .
2 هدایت و تفسیر تاریخ و علوم و حتّى مذهب در جهت منافع خویش : همفر جاسوس انگلیسى مى گوید: باید ثابت کنیم که پوشیدگى زن از دوران بنى عباس متداول گشته و مطلقا سنّت اسلام نیست .
مردم همسران پیامبر را بدون حجاب دیده اند... پس از آنکه حجاب زن با تبلیغات وسیعى از میان رفت وظیفه ماءموران ما آنست که جوانان را به عشق بازى و روابط جنسى با زنان غیر مسلمان سوق دهند و کاملا بدون حجاب ظاهر شوند تا زنان مسلمان از آنان تقلید کنند.
مى بینیم که تاریخ و احکام اسلامى خود را نیز باید از جاسوسان انگلیسى بیاموزیم و آنان براى ما باید مطالب را اثبات نمایند و شیوه زندگیمان را بیان نمایند.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   20 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله جنایتهاى خاندان پهلوى

دانلود پایان نامه بررسی بیوگرافی خاندان ابی وقاص و نقش آنها در تحولات مهم تاریخ اسلام در مقاطع مختلف با فرمت ورد

اختصاصی از سورنا فایل دانلود پایان نامه بررسی بیوگرافی خاندان ابی وقاص و نقش آنها در تحولات مهم تاریخ اسلام در مقاطع مختلف با فرمت ورد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پایان نامه بررسی بیوگرافی خاندان ابی وقاص و نقش آنها در تحولات مهم تاریخ اسلام در مقاطع مختلف با فرمت ورد


دانلود پایان نامه بررسی بیوگرافی خاندان ابی وقاص و نقش آنها در تحولات مهم تاریخ اسلام در مقاطع مختلف  با فرمت ورد

طرح‌ تحقیق‌

1ـ طرح‌ موضوع‌

          یکی‌ از دوران‌های‌ حساس‌ تاریخ‌ جهان‌، عصر بعثت‌ و نبوت‌ آخرین‌ پیامبر خدا حضرت محمد بن عبدالله (ص) است. مردی که‌ توانست‌ انسان‌ هایی‌ را پرورش‌ داده‌، بر روند تاریخ‌ تأثیر گذارد و مسیر آن‌ راتغییر دهد. در راستا بررسی‌ زندگانی‌ برخی‌ از این‌ کارگزاران‌ و همراهان خواندنی‌ و قابل‌ بررسی‌است‌ که‌‌ از میان آن‌ها سعد ابی‌ وقّاص‌، فرزندش‌ عمربن سعد و پسر برادرش‌ هاشم‌ بن‌ عتبه‌ ابن‌ابی‌ وقّاص‌ هستند که زندگی پرفراز و نشیبی دارند. از آنجایی‌ که‌ پدر در زمان‌ رسول خدا(ص) از مسلمانان‌ اولیه‌ بوده‌ و یکی از اصحاب بشمار می‌رود و پس‌ ازرحلت‌ آن حضرت تغییراتی‌ هر چند به‌ مرور در این خانواده بوجود آمده‌ تا جایی‌ که‌ فرزندش‌عمربن‌ سعد فرمانده‌ سپاهی‌ است‌ که‌ امام حسین‌(ع‌) نوه‌ همان‌ پیامبر(ص) را با وضع‌فجیعی‌ به‌ شهادت‌ می‌رسانند اما از سوئی دیگر و پسربرادرش‌ هاشم‌ که‌ از پدری‌ کافر بوده‌ از شیعیان‌مخلص‌ علی‌ (ع‌) می‌شود. پژوهش‌ حاضر بررسی‌ فراز و فرودهای‌ این‌ خانواده‌ درتحولات‌ قرن‌ اول‌ هجری‌ است‌.

2ـ اهمیت‌ موضوع‌ و علت انتخاب آن

          بررسی بیوگرافی خاندان ابی وقاص که در تحولات مهم تاریخ اسلام و مقاطع مختلف آن نقش ایفا نمودند باعث شده است که برای فهم این تحولات پژوهشی ترتیب داده شده و ضمن بررسی بیوگرافی این خاندان و نقش و جایگاه آنان را در تاریخ اسلام مشخص شود.

3ـ سابقه‌ی‌ پژوهش‌

          با توجه‌ به‌ دوره‌ زندگانی‌ این‌ اشخاص‌ که‌ با صدر اسلام‌ همزمان‌ است‌ در منابع‌اصلی‌ تاریخ‌ اسلام‌ به‌ صورت‌ پراکنده‌ مطالبی‌ یاد می‌شود و پژوهش‌ هایی‌ صورت‌ گرفته‌ اما به نظر می‌رسد تاکنون به‌ طور مستقل‌ این‌ موضوع‌ با چنین‌ طرح‌ سوالی‌ مورد تحقیق‌ و بررسی‌ قرار نگرفته‌است‌. به‌ همین‌ علت تلاش‌ می‌شود این‌ پژوهش‌ با استفاده‌ از منابع‌ اصلی‌ و بررسی پژوهش‌‌های پراکنده‌ی‌ که‌ موجود است‌، سعی شده که به‌ این‌ سوال‌ پاسخ‌ داده‌ شود.

4ـ سؤال‌ اصلی‌ پژوهش‌

          به طور قطع همه صحابه‌ و کارگزاران‌ بزرگ‌ رسول خدا(ص) یکسان نبوده‌اند بلکه برخی از آنها تأثیرات‌ و نقش‌ مثبت‌ و احیاناًبعضی‌ از آنها نیز نقش‌ منفی‌ ایفا نموده‌اند. در این‌ پژوهش‌ سوال‌ اصلی‌ این‌ است‌:

نقش‌ خاندان‌ ابی‌ وقّاص‌ در تحولات سیاسی، اجتماعی تاریخ‌ اسلام‌ چه‌ بوده است‌؟

5ـ فرضیه‌ پژوهش‌ فرضیه‌ اصلی‌:

این خاندان با دارا بودن روحیة نظامی در یکی از بزرگترین صحنه‌های نظامی تاریخ اسلام یعنی قادسیه راه ورود فیزیکی اعراب و اندیشه اسلامی را در شرق کشور گشود. پس از فتوحات در شرق سرزمین‌های خلافت به نوعی دوری از نظامی‌گری روی آورد، با این همه همواره در مسایل مهم تأثیرگذار بوده، خصوصاً در روی کار آمدن خلیفه سوم و همچنین در خلافت علی (ع) که خود را کنار کشیده، با آن حضرت همراهی نکردند و نسل دوم این خاندان نقش متفاوتی را ایفا نمودند یکی همراه علی (ع) و یکی قاتل فرزند آن حضرت و در زمرة آل ابی‌سفیان درآمد.

فرضیه‌ رقیب‌: سعد و خانواده‌ وی‌ از خاندان مهم نبوده و در جریان خلافت علی(ع) زمانه مشحون فتنه بوده و سعد کار خبطی انجام نداده و کناره‌گیری از خلیفه کار خطایی نبوده است.

6ـ مفاهیم‌ و متغیرها الف‌) مفاهیم‌

خاندان‌ ابی‌ وقّاص‌: منظور سعدبن‌ ابی‌ وقّاص‌ و پسرش عمربن‌ سعد ابی‌ وقّاص‌ و پسر برادر سعدیعنی‌ هاشم‌ بن‌ عتبه‌ ابن‌ ابی‌ وقّاص‌ است‌.

حیات‌ سیاسی‌ نظامی‌: زندگانی‌ سیاسی‌ سعدابی‌ وقّاص،‌ هاشم‌ بن‌ عتبه‌ و عمر بن‌ سعد وهمچنین‌ سمت‌های‌ نظامی‌ که‌ این‌ افراد به‌ آن‌ دست‌ یافتند.

تحولات‌ تاریخ‌ اسلام‌ منظور قرن‌ اول‌ هجری‌ قمری است‌.

ب‌) متغیرها

متغیر مستقل‌:

حیات‌ سیاسی‌ نظامی‌ خانواده‌ ابی‌ وقّاص‌

متغیر وابسته‌:

تأثیرات‌ این‌ خانواده‌ در تحولات نظامی سیاسی‌ جامعه‌ی‌ قرن‌ اول‌ هجری قمری.

7ـ سوالات فرعی‌

1) خاندان‌ ابی‌ وقّاص‌ از چه‌ طائفه‌ای‌ بودند و نسبتشان با پیامبر(ص)؟

2)چگونگی اسلام آوردن‌ سعد ابی‌ وقّاص‌ و چگونگی‌ زندگانی‌ وی‌ در زمان‌ رسول خدا(ص)؟

3) چگونگی‌ دست‌ یابی‌ به‌ مقامات‌ نظامی‌ و سیاسی‌؟

4) اعتقادات‌ آنان‌ پس‌ از رحلت‌ پیامبر(ص)؟

5) زندگی‌ آنان‌ در زمان‌ خلفای‌ سه‌ گانه‌؟

6) زندگی‌ و حیات‌ سیاسی‌ آنان‌ در زمان‌ خلافت‌ امیرالمؤمنین(ع)؟‌

7) زندگی‌ و حیات‌ سیاسی‌ آنان‌ پس‌ از شهادت‌ امیرالمؤمنین‌(ع)؟

8) چگونگی‌ ورود عمربن‌ سعد به‌ واقعه‌ی‌ کربلا؟

9) عاقبت‌ زندگانی‌ سعدابی‌ وقّاص‌؟

10) عاقبت‌ زندگانی‌ هاشم‌ بن‌ عتبه‌ بن‌ ابی‌ وقّاص‌؟

11) عاقبت‌ زندگانی‌ عمر بن‌ سعد؟

8ـ مفروضات‌ تحقیق‌

1) براساس‌ نقل منابع ‌ و پژوهش‌ها سعد ابی‌ وقّاص‌ از صحابه‌ پیامبر(ص) و مسلمانان‌ اولیه‌ است‌.

2) در زندگانی‌ سعد بن‌ ابی‌ وقّاص‌ فراز و فرود وجود دارد.

3) هاشم‌ بن‌ عتبه‌ یکی‌ از شیعیان‌ علی‌ (ع‌) بوده‌ و در جنگ‌ صفین‌ به‌ شهادت‌ رسید.

4) عمربن‌ سعد از طرف‌ عبیداله‌ بن‌ زیاد فرمانده‌ی‌ لشگری‌ است‌ که‌ به جنگ‌ با امام‌حسین‌ (ع‌) پرداخت و نتیجه آن به شهادت‌ رسیدن امام (ع) و یارانش در عاشورای‌ سال‌ 61 هجری‌ بود.

9ـ روش‌ پژوهش‌

          روش‌ این‌ پژوهش‌ تاریخی است که با بررسی و نقد وقایع به توصیف و تحلیل موضوع می‌پردازد‌ و بصورت‌ کتابخانه‌ای‌ می‌باشد.

10ـ سازماندهی‌ پژوهش‌

          این‌ پژوهش‌ به‌ بررسی‌ نقش‌ سیاسی‌، نظامی‌ خاندان‌ ابی‌ وقّاص‌ می‌پردازد. در مقدمه‌به‌ طرح‌ تحقیق‌ و معرفی‌ و نقد منابع‌ پرداخته‌ می‌شود و در فصل‌ مقدماتی‌ به بیان کلیات‌ و مفاهیم ‌نظری‌ که‌ همان تبیین نقش‌ شخصیت‌ در تاریخ‌ باشد، اشاره‌ خواهد شد.

این‌ پژوهش‌ علاوه‌ بر مقدمه‌ و فصل‌ مقدماتی‌ دو بخش‌ مستقل نیز دارد، که‌ در بخش‌ اول‌ به‌ زندگانی‌ ونقش‌ سعد بن‌ ابی‌ وقّاص‌ خواهد پرداخت‌ که‌ نسل‌ اول‌ این‌ خانواده‌ است‌ و آن‌ نیز چند فصل‌دارد. فصل‌ اول‌ زندگانی‌ وی‌ در دوران‌ مکه‌، فصل‌ دوم‌ زندگی‌ و نقش‌ وی‌ در دوران‌ مدینه‌ وفصل‌ سوم‌ سعد در دوران‌ خلفای‌ راشدین‌ و فصل‌ چهارم‌ نیز به عزلت‌ گزینی‌ سعد اشاره‌خواهد‌ شد، و‌ ضمن‌ این‌ فصول‌ نقش‌ هائی‌ که‌ وی در دوره‌های مختلف ایفا نموده‌ است‌، آشکار خواهد شد.

در بخش‌ دوم‌ به‌ زندگانی‌ و نقش‌ نسل‌ دومی‌های‌ این‌ خاندان‌ یعنی‌ هاشم‌ بن‌ عتبه‌ بن‌ ابی‌وقّاص‌ و عمربن‌ سعد بن‌ ابی‌ وقّاص‌ پرداخته خواهد شد. در این‌ بخش‌، که‌ دو فصل‌ دارد و طی‌چند گفتار حیات‌ سیاسی‌ نظامی‌ و نقش‌ آنان‌ روشن‌ می‌شود.

و نیز طی‌ این دو بخش‌ خبط‌ و خطاهای‌ این‌ خاندان‌ و نیز نقش‌ مثبتی‌ که‌ در تاریخ‌ اسلام‌ ایفا نمودند بیان‌ می‌شود و در پایان‌ جمع‌ بندی‌ ارائه‌ خواهد شد.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پایان نامه بررسی بیوگرافی خاندان ابی وقاص و نقش آنها در تحولات مهم تاریخ اسلام در مقاطع مختلف با فرمت ورد

دانلود مقاله ولادت و خاندان

اختصاصی از سورنا فایل دانلود مقاله ولادت و خاندان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

بنا به نوشته مورخین، امام على(ع) در روز جمعه 13 رجب سال سى‌‏ام عام الفیل و در خانه‌ی خدا متولد شدند.
پدر آن حضرت ابوطالب فرزند عبدالمطلب بن هاشم بن عبد مناف (عموی پیامبر(ص)) و مادرش هم فاطمه دختر اسد بن هاشم بود. بنابراین امام على(ع) از هر دو طرف هاشمى نسب است.
مادر این حضرت، خداپرست بوده و با دین حنیف ابراهیم زندگى می‌کرد و پیوسته به درگاه خدا مناجات کرده و تقاضا می‌نمود که وضع این حمل را بر او آسان گرداند.
فاطمه بنت اسد، مادر امیر المؤمنین(ع)، در حالی که هنگام تولد فرزندش فرا رسیده بود به زیارت خانه‌ی خدا رفت و گفت:
"خدایا من به تو و به آن چه از رسولان و کتاب‌ها از جانب تو آمده‏اند ایمان دارم و سخن جدم ابراهیم خلیل را تصدیق می‌کنم و اوست که این بیت عتیق را بنا نهاده است. به حق آن که این خانه را ساخته و به حق مولودى که در شکم من است ولادت او را بر من آسان گردان"
در این هنگام به فرمان خدا، دیوارهای خانه‌ی خدا (کعبه) شکافت و فاطمه به درون خانه رفت و دیوار به هم بر آمد. فاطمه پس از سه روز بیرون آمد و در حالی که امیرالمؤمنین(ع) را در بغل داشت، گفت من به خانه خدا وارد شدم و از میوه‏هاى بهشتى و بار و برگ آنها خوردم و چون خواستم بیرون آیم هاتفى ندا کرد: "اى فاطمه نام او را على بگذار که او على است و خداوند على الاعلى می‌فرماید من نام او را از نام خود گرفتم و به ادب خود تأدیب‌اش کردم و او را به غامض علم خود آگاه گردانیدم و اوست که بت‌ها را در خانه من می‌شکند و اوست که در بام خانه‏ام اذان می‌گوید و مرا تقدیس و پرستش می‌نماید. خوشا بر کسی که او را دوست داشته باشد و فرمانش را اطاعت کند و واى بر کسى که با او دشمنی کرده و از او نافرمانی کند."
و چنین افتخاری منحصر به فردى که براى على(ع) در اثر ولادت در درون کعبه حاصل شده است برای احدى از عموم افراد بشر به دست نیامده است.
در بعضى روایات آمده است که فاطمه بنت اسد پس از وضع حمل (پیش از آن که به دستور نداى غیبى، نام علی را برای آن حضرت برگزیند) نام وی را حیدر انتخاب کرده بود؛ و چون نام آن حضرت على گذاشته شد، "حیدر" یکی از القاب آن حضرت گردید. از دیگر القاب مشهور آن حضرت " اسدالله، مرتضى، امیرالمؤمنین و اخو رسول‌الله" بوده و کنیه‌های ایشان نیز "ابوالحسن و ابوتراب" است. همچنین فاطمه بنت اسد براى رسول اکرم(ص) نیز به منزله‌ی مادر بوده و از اولین گروهى است که به آن حضرت ایمان آورد و به مدینه مهاجرت نمود و هنگام وفاتش نبى اکرم(ص)، پیراهن خود را براى کفن او اختصاص داد و بر جنازه‏اش نماز خواند و خود در قبر او قرار گرفت تا وى از فشار قبر آسوده گردد و او را تلقین فرمود و دعا نمود.
تربیت و پرورش در دامان رسول خدا(ص)
ابوطالب پدر امام على(ع) در میان قریش بسیار بزرگ و محترم بود، او در تربیت فرزندان خود دقت و تلاش زیادی نموده و از ابتدا آن‌ها را با تقوى و با فضیلت تربیت می‌کرد و از کودکى فنون اسب‌سوارى و رزم و تیراندازى را به رسم عرب به آنها تعلیم می‌داد.
پیغمبر اکرم(ص) در کودکى از داشتن پدر محروم شده بودند، ایشان در ابتدا تحت کفالت جد خود عبدالمطلب قرار گرفته بود و پس از فوت عبدالمطلب فرزندش ابوطالب، برادرزاده خود را در دامن پر عطوفت خود بزرگ نمود. همچنین فاطمه بنت اسد، مادر على(ع) و همسر ابوطالب نیز براى نبى اکرم صلى الله علیه و آله و سلم مانند مادرى مهربان دلسوزى کامل داشت بطوری که در هنگام فوت فاطمه رسول اکرم صلى الله علیه و آله نیز مانند على علیه السلام بسیار متأثر و متألم بود و شخصا بر جنازه او نماز گزارد و پیراهن خود را بر وى پوشانید.
چون نبى گرامى در خانه عموى خود ابوطالب بزرگ شد بپاس احترام و بمنظور تشکر و قدردانى از فداکاریهاى عموى خود در صدد بود که بنحوى ازانحاء و بنا به وظیفه حق‌شناسى کمک و مساعدتى به عموى مهربان خود نموده باشد.
اتفاقا در آنموقع که على علیه السلام وارد ششمین سال زندگانى خود شده بود قحطى عظیمى در مکه پدیدار شد و چون ابوطالب مرد عیالمند بوده و اداره هزینه یک خانواده پر جمعیت در سال قحطى خالى از اشکال نبود لذا پیغمبر صلى الله علیه و آله و سلم؛ على علیه السلام را که دوران شیرخوارگی و کودکى را گذرانیده و در سن شش سالگى بود جهت تکفل معاش از پدرش ابوطالب گرفته و بدین بهانه او را تحت تربیت و قیمومت خود قرار داد و بهمان ترتیب که پیغمبر صلى الله علیه و آله و سلم در پناه عم خود ابوطالب و زوجه وى فاطمه زندگى میکرد پیغمبر و زوجه‏اش خدیجه(س) نیز براى على علیه السلام بمنزله پدر و مادر مهربانى بودند.
ابن صباغ در فصول المهمه و مرحوم مجلسى در بحار الانوار مى‏نویسند که سالى در مکه قحطى شد و رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم بعم خود عباس بن عبد المطلب که توانگر و مالدار بود فرمود که برادرت ابوطالب عیالمند است و پریشان حال و قوم و خویش براى کمک و مساعدت از همه سزاوارتر است بیا بنزد او برویم و بارى از دوش او برداریم و هر یک از ما یکى از پسران او را براى تأمین معاشش بخانه خود ببریم و امور زندگى را بر ابوطالب سهل و آسان گردانیم،عباس گفت بلى بخدا این فضل کریم و صله رحم است پس ابوطالب را ملاقات کردند و او را از تصمیم خود آگاه ساختند ابوطالب گفت طالب و عقیل را (در روایت دیگر گفت عقیل را) براى من بگذارید و هر چه میخواهید بکنید،عباس جعفر را برد و حمزه طالب را و نبى اکرم صلى الله علیه و آله و سلم نیز على علیه السلام را بهمراه خود برد.
نکته‏اى که تذکر آن در اینجا لازم است اینست که على علیه السلام در میان اولاد ابوطالب با سایرین قابل قیاس نبوده است هنگامیکه پیغمبر صلى الله علیه و آله على علیه السلام را از نزد پدرش بخانه خود برد علاوه بر عنوان قرابت و موضوع‏تکفل،یک جاذبه قوى و شدیدى بین آن دو برقرار بود که گوئى ذره‏اى بود بخورشید پیوست و یا قطره‏اى بود که در دریا محو گردید و به این حسن انتخابى که رسول گرامى بعمل آورده بود میل وافر و کمال اشتیاق را داشت زیرا.
على را قدر پیغمبر شناسد
بلى قدر گوهر زرگر شناسد
البته مربى و معلمى مانند پیغمبر صلى الله علیه و آله و سلم که آیه علمه شدید القوی در شأن او نازل شده و خود در مکتب ربوبى (چنانکه فرماید ادبنى ربى فاحسن تأدیبى) تأدیب و تربیت شده است شاگرد و متعلمى هم چون على لازم دارد.
على علیه السلام از کودکى سرگرم عواطف محمدى بوده و یک الفت و علاقه بى نظیرى به پیغمبر داشت که رشته محکم آن به هیچوجه قابل گسیختن نبود.
على علیه السلام سایه‌وار دنبال پیغمبر صلى الله علیه و آله و سلم میرفت و تحت تربیت و تأدیب مستقیم آنحضرت قرار میگرفت و در تمام شئون پیرو عقاید و عادات او بود بطوریکه در اندک مدتى تمام حرکات و سکنات و اخلاق و عادات او را فرا گرفت.
دوره زندگانى آدمى به چند مرحله تقسیم میشود و انسان در هر مرحله به اقتضاى سن خود اعمالى را انجام میدهد،دوران طفولیت با اشتغال به اعمال و حرکات خاصى ارتباط دارد ولى على علیه السلام بر خلاف عموم اطفال هرگز دنبال بازیهاى کودکانه نرفته و از چنین اعمالى احتراز میجست بلکه از همان کودکى در فکر بود و رفتار و کردارش از ابتداى طفولیت نمایشگر یک تکامل معنوى و نمونه یک عظمت خدائى بود. على علیه السلام تا سن هشت سالگى تحت کفالت پیغمبر صلى الله علیه و آله و سلم بود و آنگاه به منزل پدرش مراجعت نمود ولى این بازگشت او را از مصاحبت پیغمبر صلى الله علیه و آله و سلم مانع نشد و بلکه یک صورت تشریفاتى ظاهرى داشت و اکثر اوقات على علیه السلام در خدمت رسول اکرم صلى الله علیه و آله و سلم‏سپرى میشد آنحضرت نیز مهربانی‌ها و محبت‏هاى ابوطالب را که در زوایاى قلبش انباشته بود در دل على منعکس میساخت و فضائل اخلاقى و ملکات نفسانى خود را سرمشق تربیت او قرار میداد و بدین ترتیب دوران کودکى و ایام طفولیت على علیه السلام تا سن ده سالگى (بعثت پیغمبر صلى الله علیه و آله و سلم) در پناه و حمایت آن حضرت برگزار گردید و همین تعلیم و تربیت مقدماتى موجب شد که على علیه السلام پیش از همه دعوت پیغمبر صلى الله علیه و آله و سلم را پذیرفت و تا پایان عمر آماده جانبازى و فداکارى در راه حق و حقیقت گردید.
علی (ع) در دوران بعثت
سبقتکم الى الاسلام طفلا صغیرا ما بلغت اوان حلمى

 

(على علیه السلام)

 

پیغمبر صلى الله علیه و آله و سلم از دوران جوانى غالبا از اجتماع آن روز کناره گرفته و بطور انفرادی به تفکر و عبادت مشغول بود و در نظام خلقت و قوانین کلى طبیعت و اسرار وجود مطالعه میکرد،چون به چهل سالگى رسید در کوه حرا که محل عبادت و انزواى او بود پرتوى از شعاع ابدیت ضمیر او را روشن ساخته و از خلقت و اسرار آفرینش دریچه‏اى بر خاطر او گشوده گردید،زبانش به افشاى حقیقت گویا گشت و براى ارشاد و هدایت مردم مأمور شد.محمد صلى الله علیه و آله و سلم از آنچه میدید ندای حقیقت میشنید و هر جا بود جستجوى حقیقت میکرد،در دل خروشى داشت و در عین حال زبان به خاموشى کشیده بود ولى سیماى ملکوتیش گویاى این مطلب بود که:

 

در اندرون من خسته دل ندانم چیست‏
که من خموشم و او در فغان و در غوغا است

 

مگر گاهى راز خود بخدیجه میگفت و از غیر او پنهان داشت خدیجه نیز وى را دلدارى میداد و یارى میکرد.چندى که بدین منوال گذشت روزى در کوه‏حرا آوازى شنید که:
(اى محمد بخوان) !

 

چه بخوانم؟گفته شد: بسم‌الله الرحمن الرحیم

 

اقرا باسم ربک الذى خلق،خلق الانسان من علق،اقرا و ربک الاکرم،الذى علم بالقلم،علم الانسان ما لم یعلم... (1)

 

بخوان بنام پروردگارت که (کائنات را) آفرید،انسان را از خون بسته خلق کرد.بخوان بنام پروردگارت که اکرم الاکرمین است، خدائى که بوسیله قلم نوشتن آموخت و بانسان آنچه را که نمیدانست یاد داد.

 

چون نور الهى از عالم غیب بر ساحت خاطر وى تابیدن گرفت بر خود لرزید و از کوه خارج شد بهر طرف مینگریست جلوه آن نور را مشاهده میکرد،حیرت زده و مضطرب بخانه آمد و در حالیکه لرزه بر اندام مبارکش افتاده بود خدیجه را گفت مرا بپوشان خدیجه فورا او را پوشانید و در آنحال او را خواب ربود چون به خود آمد این آیات بر او نازل شده بود.

 

یا ایها المدثر،قم فانذر،و ربک فکبر،و ثیابک فطهر،و الرجز فاهجر،و لا تمنن تستکثر،و لربک فاصبر. (2)

 

اى که جامه بر خود پیچیده‏اى،برخیز (و در انجام وظائف رسالت بکوش و مردم را) بترسان،و پروردگارت را به بزرگى یاد کن،و جامه خود را پاکیزه دار،و از بدى و پلیدى کناره‏گیر،و در عطاى خود که آنرا زیاد شمارى بر کسى منت مگذار،و براى پروردگارت (در برابر زحمات تبلیغ رسالت) شکیبا باش.

 

اما انتشار چنین دعوتى بآسانى ممکن نبود زیرا این دعوت با تمام مبانى اعتقادى قوم عرب و سایر ملل مخالف بوده و تمام مقدسات اجتماعى و دینى و فکرى مردم دنیا مخصوصا نژاد عرب را کوچک می‌نمود لذا از دور و نزدیک هر کسى شنید پرچم مخالفت بر افراشت حتى نزدیکان او نیز در مقام طعن و استهزاء در آمدند.در تمام این مدت که حیرت و جذبه الهى سراپاى وجود مبارک آنحضرت را فرا گرفته و بشکرانه این موهبت عظمى بدرگاه ایزد متعال سپاسگزارى و ستایش مینمود چشمان على علیه السلام او را نظاره میکرد و از همان لحظه اول که از بعثت پیغمبر صلى الله علیه و آله و سلم آگاه گردید با اینکه ده ساله بود به اسلام گرویده و مطیع پیغمبر شد و اولین کسى است از مردان که به آنحضرت گرویده است و این مطلب مورد تصدیق تمام مورخین و محدثین اهل سنت میباشد چنانکه محب الدین طبرى در ذخائر العقبى از قول عمر مى‏نویسد که گفت:

 

کنت انا و ابو عبیدة و ابوبکر و جماعة اذ ضرب رسول الله (ص) منکب على بن ابیطالب فقال یا على انت اول المؤمنین ایمانا و انت اول المسلمین اسلاما و انت منى بمنزلة هارون من موسى. (3)

 

من با ابو عبیدة و ابوبکر و گروهى دیگر بودم که رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم بشانه على بن ابیطالب زد و فرمود یا على تو از مؤمنین،اولین کسى هستى که ایمان آوردى و تو از مسلمین اولین کسى هستى که اسلام اختیار کردى و مقام و نسبت تو بمن مانند مقام و منزلت هارون است بموسى.

 

همچنین نوشته‏اند که بعث النبى صلى الله علیه و آله یوم الاثنین و اسلم على یوم الثلاثا . (4)

 

یعنى نبى اکرم صلى الله علیه و آله و سلم روز دوشنبه بنبوت مبعوث شد و على علیه السلام روز سه شنبه (یکروز بعد) اسلام آورد.و سلیمان بلخى در باب 12 ینابیع المودة از انس بن مالک نقل میکند که حضرت رسول صلى الله علیه و آله و سلم فرمود:

 

صلت الملائکة على و على على سبع سنین و ذلک انه لم ترفع شهادةان لا اله الا الله الى السماء الا منى و من على. (5)

 

یعنى هفت سال فرشتگان بر من و على درود فرستادند زیرا که در اینمدت کلمه طیبه شهادت بر یگانگى خدا بر آسمان بر نخاست مگر از من و على.

 

خود حضرت امیر علیه السلام ضمن اشعارى که بمعاویه در پاسخ مفاخره او فرستاده است بسبقت خویش در اسلام اشاره نموده و فرماید:

 

سبقتکم الى الاسلام طفلا
صغیرا ما بلغت او ان حلمى (6)

 

بر همه شما براى اسلام آوردن سبقت گرفتم در حالیکه طفل کوچکى بوده و بحد بلوغ نرسیده بودم.علاوه بر این در روزى هم که پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم بفرمان الهى خویشان نزدیک خود را جمع نموده و آنها را رسما بدین اسلام دعوت فرمود احدى جز على علیه السلام که کودک ده ساله بود بدعوت آنحضرت پاسخ مثبت نگفت و رسول گرامى صلى الله علیه و آله و سلم در همان مجلس ایمان على علیه السلام را پذیرفت و او را بعنوان وصى و جانشین خود بحاضرین مجلس معرفى فرمود و جریان امر به شرح زیر بوده است.

 

چون آیه شریفه (و انذر عشیرتک الاقربین) (7) نازل گردید رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم فرزندان عبدالمطلب را در خانه ابوطالب گرد آورد و تعداد آنها در حدود چهل نفر بود (و براى اینکه در مورد صدق دعوى خویش معجزه‏اى بآنها نشان دهد) دستور فرمود براى اطعام آنان یک ران گوسفندى را با ده سیر گندم و سه کیلو شیر فراهم نمودند در صورتیکه بعضى از آنها چند برابر آن خوراک را در یک وعده میخوردند .

 

چون غذا آماده شد مدعوین خندیدند و گفتند محمد غذاى یک نفر را هم آماده نساخته است حضرت فرمود کلوا بسم الله (بخورید بنام خداى) پس از آنکه‏از آن غذا خوردند همگى سیر شدند !ابولهب گفت هذا ما سحرکم به الرجل (محمد با این غذا شما را مسحور نمود) !

 

آنگاه حضرت بپا خواست و پس از تمهید مقدمات فرمود:

 

اى فرزندان عبد المطلب خداوند مرا بسوى همه مردمان مبعوث فرموده و بویژه بسوى شما فرستاده (و درباره شما بمن) فرموده است که (خویشاوندان نزدیک خود را بترسان) و من شما را بدو کلمه دعوت میکنم که گفتن آنها بر زبان سبک و در ترازوى اعمال سنگین است،بوسیله اقرار بآندو کلمه فرمانرواى عرب و عجم میشوید و همه ملتها فرمانبردار شما شوند و (در قیامت) بوسیله آندو وارد بهشت میشوید و از آتش دوزخ رهائى مى‏یابید (و آنها عبارتند از) شهادت به یگانگى خدا (که معبود سزاوار پرستش جز او نیست) و اینکه من رسول و فرستاده او هستم پس هر کس از شما (پیش از همه) این دعوت مرا اجابت کند و مرا در انجام رسالتم یارى کند و بپا خیزد او برادر و وصى و وزیر و وارث من و جانشین من پس از من خواهد بود.

 

از آن خاندان بزرگ هیچکس پاسخ مثبتى نداد مگر على علیه السلام که نابالغ و دهساله بود .

 

آرى هنگامیکه نبى اکرم در آنمجلس ایراد خطابه میکرد على علیه السلام که با چشمان حقیقت بین خود برخسار ملکوتى آنحضرت خیره شده و با گوش جان کلام او را استماع میکرد بپا خاست و لب باظهار شهادتین گشود و گفت:اشهد ان لا اله الا الله و انک عبده و رسوله.دعوتت را اجابت میکنم و از جان و دل بیاریت بر میخیزم.

 

پیغمبر صلى الله علیه و آله و سلم فرمود یا على بنشین و تا سه مرتبه حرف خود را تکرار فرمود ولى در هر سه بار جوابگوى این دعوت کس دیگرى جز على علیه السلام نبود آنگاه پیغمبر بدان جماعت فرمود این در میان شما برادر و وصیى و خلیفه من است و در بعضى مآخذ است که بخود على فرمود:انت اخى و وزیرى و وارثى و خلیفتى من بعدى (تو برادر و وزیر و وارث من و خلیفه من پس از من هستى) فرزندان عبد المطلب از جاى برخاستند و موضوع بعثت و نبوت پیغمبر را مسخره نموده و بخنده برگزار کردند و ابولهب بابوطالب گفت بعد از این تو باید تابع برادرزاده و پسرت باشى.آنروز را که پیغمبر صلى الله علیه و آله و سلم بحکم آیه و انذر عشیرتک الاقربین خاندان عبد المطلب را به پرستش خداى یگانه دعوت فرمود یوم الانذار گویند. (8)

 


از ابتداى طلوع اسلام پیغمبر اکرم هر روز با مخالفتهاى قریش مواجه شده و بعناوین مختلفه در اذیت و آزار او میکوشیدند تا سال 13 بعثت که در مکه بود آنى از طعن و آزار قریش حتى از فشار اقوام نزدیک خود مانند ابو لهب در امان نبوده است در تمام اینمدت على علیه السلام سایه صفت دنبال پیغمبر راه میرفت و او را از گزند و آزار مشرکین و از شکنجه و اذیت بت پرستان مکه دور میداشت و تا همراه آنحضرت بود کسى را جرأت آزار و ایذاء پیغمبر صلى الله علیه و آله و سلم نبود.

 

در طول مدت دعوت که در خفا و آشکارا صورت میگرفت على علیه السلام از هیچگونه فداکارى مضایقه نکرد تا اینکه رسول اکرم صلى الله علیه و آله و سلم نیز روز بروز در دعوت خود راسختر شده و مردم را علنا بسوى خدا و ترک بت‏پرستى دعوت میکرد و در نتیجه عده‏اى از زن و مرد قریش را هدایت کرده و مسلمان نمود اسلام آوردن چند تن از قریش بر سایرین گران آمد و بیشتر در صدد اذیت و آزار پیغمبر صلى الله علیه و آله و سلم در آمدند.

 

بزرگترین دشمنان و مخالفین آنحضرت ابوجهل و احنس بن شریق و ابوسفیان و عمرو عاص و عموى خویش ابولهب بوده‏اند و صراحة از ابوطالب خواستار شدند که دست از حمایت پیغمبر برداشته و او را اختیار قریش بگذارد ولى ابوطالب تا زنده بود پیغمبر را حمایت کرده و تسهیلات لازمه را در باره اشاعه عقیده او فراهم مینمود.

 

در اثر فشار پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم با عده‏اى از خویشان و یاران خویش سه سال در شعب ابیطالب (دره؛ کوه) مخفى شده و یاراى آنرا نداشته‏اند که خود را ظاهر کرده و آشکارا خدا را عبادت نمایند.

 

چون ظهور دین اسلام در مکه با این موانع و مشکلات روبرو شده بود ناچار بایستى اندیشه‏اى کرد و محیط مناسبى براى رشد و نمو نهال تازه اسلام پیدا نمود و همین اندیشیدن و جستجوى راه حل منجر به هجرت پیغمبر صلى الله علیه و آله و سلم گردید.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  35  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله ولادت و خاندان

پایان نامه بررسی بیوگرافی خاندان ابی وقاص و نقش آنها در تاریخ اسلام-- 153 ص

اختصاصی از سورنا فایل پایان نامه بررسی بیوگرافی خاندان ابی وقاص و نقش آنها در تاریخ اسلام-- 153 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه بررسی بیوگرافی خاندان ابی وقاص و نقش آنها در تاریخ اسلام-- 153 ص


پایان نامه بررسی بیوگرافی خاندان ابی وقاص و نقش آنها در تاریخ اسلام-- 153 ص

رح‌ تحقیق‌

1ـ طرح‌ موضوع‌

          یکی‌ از دوران‌های‌ حساس‌ تاریخ‌ جهان‌، عصر بعثت‌ و نبوت‌ آخرین‌ پیامبر خدا حضرت محمد بن عبدالله (ص) است. مردی که‌ توانست‌ انسان‌ هایی‌ را پرورش‌ داده‌، بر روند تاریخ‌ تأثیر گذارد و مسیر آن‌ راتغییر دهد. در راستا بررسی‌ زندگانی‌ برخی‌ از این‌ کارگزاران‌ و همراهان خواندنی‌ و قابل‌ بررسی‌است‌ که‌‌ از میان آن‌ها سعد ابی‌ وقّاص‌، فرزندش‌ عمربن سعد و پسر برادرش‌ هاشم‌ بن‌ عتبه‌ ابن‌ابی‌ وقّاص‌ هستند که زندگی پرفراز و نشیبی دارند. از آنجایی‌ که‌ پدر در زمان‌ رسول خدا(ص) از مسلمانان‌ اولیه‌ بوده‌ و یکی از اصحاب بشمار می‌رود و پس‌ ازرحلت‌ آن حضرت تغییراتی‌ هر چند به‌ مرور در این خانواده بوجود آمده‌ تا جایی‌ که‌ فرزندش‌عمربن‌ سعد فرمانده‌ سپاهی‌ است‌ که‌ امام حسین‌(ع‌) نوه‌ همان‌ پیامبر(ص) را با وضع‌فجیعی‌ به‌ شهادت‌ می‌رسانند اما از سوئی دیگر و پسربرادرش‌ هاشم‌ که‌ از پدری‌ کافر بوده‌ از شیعیان‌مخلص‌ علی‌ (ع‌) می‌شود. پژوهش‌ حاضر بررسی‌ فراز و فرودهای‌ این‌ خانواده‌ درتحولات‌ قرن‌ اول‌ هجری‌ است‌.

2ـ اهمیت‌ موضوع‌ و علت انتخاب آن

          بررسی بیوگرافی خاندان ابی وقاص که در تحولات مهم تاریخ اسلام و مقاطع مختلف آن نقش ایفا نمودند باعث شده است که برای فهم این تحولات پژوهشی ترتیب داده شده و ضمن بررسی بیوگرافی این خاندان و نقش و جایگاه آنان را در تاریخ اسلام مشخص شود.

3ـ سابقه‌ی‌ پژوهش‌

          با توجه‌ به‌ دوره‌ زندگانی‌ این‌ اشخاص‌ که‌ با صدر اسلام‌ همزمان‌ است‌ در منابع‌اصلی‌ تاریخ‌ اسلام‌ به‌ صورت‌ پراکنده‌ مطالبی‌ یاد می‌شود و پژوهش‌ هایی‌ صورت‌ گرفته‌ اما به نظر می‌رسد تاکنون به‌ طور مستقل‌ این‌ موضوع‌ با چنین‌ طرح‌ سوالی‌ مورد تحقیق‌ و بررسی‌ قرار نگرفته‌است‌. به‌ همین‌ علت تلاش‌ می‌شود این‌ پژوهش‌ با استفاده‌ از منابع‌ اصلی‌ و بررسی پژوهش‌‌های پراکنده‌ی‌ که‌ موجود است‌، سعی شده که به‌ این‌ سوال‌ پاسخ‌ داده‌ شود.

4ـ سؤال‌ اصلی‌ پژوهش‌

          به طور قطع همه صحابه‌ و کارگزاران‌ بزرگ‌ رسول خدا(ص) یکسان نبوده‌اند بلکه برخی از آنها تأثیرات‌ و نقش‌ مثبت‌ و احیاناًبعضی‌ از آنها نیز نقش‌ منفی‌ ایفا نموده‌اند. در این‌ پژوهش‌ سوال‌ اصلی‌ این‌ است‌:

نقش‌ خاندان‌ ابی‌ وقّاص‌ در تحولات سیاسی، اجتماعی تاریخ‌ اسلام‌ چه‌ بوده است‌؟

5ـ فرضیه‌ پژوهش‌

فرضیه‌ اصلی‌:

این خاندان با دارا بودن روحیة نظامی در یکی از بزرگترین صحنه‌های نظامی تاریخ اسلام یعنی قادسیه راه ورود فیزیکی اعراب و اندیشه اسلامی را در شرق کشور گشود. پس از فتوحات در شرق سرزمین‌های خلافت به نوعی دوری از نظامی‌گری روی آورد، با این همه همواره در مسایل مهم تأثیرگذار بوده، خصوصاً در روی کار آمدن خلیفه سوم و همچنین در خلافت علی (ع) که خود را کنار کشیده، با آن حضرت همراهی نکردند و نسل دوم این خاندان نقش متفاوتی را ایفا نمودند یکی همراه علی (ع) و یکی قاتل فرزند آن حضرت و در زمرة آل ابی‌سفیان درآمد.

فرضیه‌ رقیب‌: سعد و خانواده‌ وی‌ از خاندان مهم نبوده و در جریان خلافت علی(ع) زمانه مشحون فتنه بوده و سعد کار خبطی انجام نداده و کناره‌گیری از خلیفه کار خطایی نبوده است.

6ـ مفاهیم‌ و متغیرها

الف‌) مفاهیم‌

خاندان‌ ابی‌ وقّاص‌: منظور سعدبن‌ ابی‌ وقّاص‌ و پسرش عمربن‌ سعد ابی‌ وقّاص‌ و پسر برادر سعدیعنی‌ هاشم‌ بن‌ عتبه‌ ابن‌ ابی‌ وقّاص‌ است‌.

حیات‌ سیاسی‌ نظامی‌: زندگانی‌ سیاسی‌ سعدابی‌ وقّاص،‌ هاشم‌ بن‌ عتبه‌ و عمر بن‌ سعد وهمچنین‌ سمت‌های‌ نظامی‌ که‌ این‌ افراد به‌ آن‌ دست‌ یافتند.

تحولات‌ تاریخ‌ اسلام‌ منظور قرن‌ اول‌ هجری‌ قمری است‌.

ب‌) متغیرها

متغیر مستقل‌:

حیات‌ سیاسی‌ نظامی‌ خانواده‌ ابی‌ وقّاص‌

متغیر وابسته‌:

تأثیرات‌ این‌ خانواده‌ در تحولات نظامی سیاسی‌ جامعه‌ی‌ قرن‌ اول‌ هجری قمری.

7ـ سوالات فرعی‌

1) خاندان‌ ابی‌ وقّاص‌ از چه‌ طائفه‌ای‌ بودند و نسبتشان با پیامبر(ص)؟

2)چگونگی اسلام آوردن‌ سعد ابی‌ وقّاص‌ و چگونگی‌ زندگانی‌ وی‌ در زمان‌ رسول خدا(ص)؟

3) چگونگی‌ دست‌ یابی‌ به‌ مقامات‌ نظامی‌ و سیاسی‌؟

4) اعتقادات‌ آنان‌ پس‌ از رحلت‌ پیامبر(ص)؟

5) زندگی‌ آنان‌ در زمان‌ خلفای‌ سه‌ گانه‌؟

6) زندگی‌ و حیات‌ سیاسی‌ آنان‌ در زمان‌ خلافت‌ امیرالمؤمنین(ع)؟‌

7) زندگی‌ و حیات‌ سیاسی‌ آنان‌ پس‌ از شهادت‌ امیرالمؤمنین‌(ع)؟

8) چگونگی‌ ورود عمربن‌ سعد به‌ واقعه‌ی‌ کربلا؟

9) عاقبت‌ زندگانی‌ سعدابی‌ وقّاص‌؟

10) عاقبت‌ زندگانی‌ هاشم‌ بن‌ عتبه‌ بن‌ ابی‌ وقّاص‌؟

11) عاقبت‌ زندگانی‌ عمر بن‌ سعد؟

8ـ مفروضات‌ تحقیق‌

1) براساس‌ نقل منابع ‌ و پژوهش‌ها سعد ابی‌ وقّاص‌ از صحابه‌ پیامبر(ص) و مسلمانان‌ اولیه‌ است‌.

2) در زندگانی‌ سعد بن‌ ابی‌ وقّاص‌ فراز و فرود وجود دارد.

3) هاشم‌ بن‌ عتبه‌ یکی‌ از شیعیان‌ علی‌ (ع‌) بوده‌ و در جنگ‌ صفین‌ به‌ شهادت‌ رسید.

4) عمربن‌ سعد از طرف‌ عبیداله‌ بن‌ زیاد فرمانده‌ی‌ لشگری‌ است‌ که‌ به جنگ‌ با امام‌حسین‌ (ع‌) پرداخت و نتیجه آن به شهادت‌ رسیدن امام (ع) و یارانش در عاشورای‌ سال‌ 61 هجری‌ بود.

9ـ روش‌ پژوهش‌

          روش‌ این‌ پژوهش‌ تاریخی است که با بررسی و نقد وقایع به توصیف و تحلیل موضوع می‌پردازد‌ و بصورت‌ کتابخانه‌ای‌ می‌باشد.

10ـ سازماندهی‌ پژوهش‌

          این‌ پژوهش‌ به‌ بررسی‌ نقش‌ سیاسی‌، نظامی‌ خاندان‌ ابی‌ وقّاص‌ می‌پردازد. در مقدمه‌به‌ طرح‌ تحقیق‌ و معرفی‌ و نقد منابع‌ پرداخته‌ می‌شود و در فصل‌ مقدماتی‌ به بیان کلیات‌ و مفاهیم ‌نظری‌ که‌ همان تبیین نقش‌ شخصیت‌ در تاریخ‌ باشد، اشاره‌ خواهد شد.

این‌ پژوهش‌ علاوه‌ بر مقدمه‌ و فصل‌ مقدماتی‌ دو بخش‌ مستقل نیز دارد، که‌ در بخش‌ اول‌ به‌ زندگانی‌ ونقش‌ سعد بن‌ ابی‌ وقّاص‌ خواهد پرداخت‌ که‌ نسل‌ اول‌ این‌ خانواده‌ است‌ و آن‌ نیز چند فصل‌دارد. فصل‌ اول‌ زندگانی‌ وی‌ در دوران‌ مکه‌، فصل‌ دوم‌ زندگی‌ و نقش‌ وی‌ در دوران‌ مدینه‌ وفصل‌ سوم‌ سعد در دوران‌ خلفای‌ راشدین‌ و فصل‌ چهارم‌ نیز به عزلت‌ گزینی‌ سعد اشاره‌خواهد‌ شد، و‌ ضمن‌ این‌ فصول‌ نقش‌ هائی‌ که‌ وی در دوره‌های مختلف ایفا نموده‌ است‌، آشکار خواهد شد.

در بخش‌ دوم‌ به‌ زندگانی‌ و نقش‌ نسل‌ دومی‌های‌ این‌ خاندان‌ یعنی‌ هاشم‌ بن‌ عتبه‌ بن‌ ابی‌وقّاص‌ و عمربن‌ سعد بن‌ ابی‌ وقّاص‌ پرداخته خواهد شد. در این‌ بخش‌، که‌ دو فصل‌ دارد و طی‌چند گفتار حیات‌ سیاسی‌ نظامی‌ و نقش‌ آنان‌ روشن‌ می‌شود.

و نیز طی‌ این دو بخش‌ خبط‌ و خطاهای‌ این‌ خاندان‌ و نیز نقش‌ مثبتی‌ که‌ در تاریخ‌ اسلام‌ ایفا نمودند بیان‌ می‌شود و در پایان‌ جمع‌ بندی‌ ارائه‌ خواهد شد.

 

 

(ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)

 

 

متن کامل را می توانید دانلود نمائید چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

موجود است


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه بررسی بیوگرافی خاندان ابی وقاص و نقش آنها در تاریخ اسلام-- 153 ص