سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلودمقاله پیوستن علم قاضى به بیّنه یا اقرار

اختصاصی از سورنا فایل دانلودمقاله پیوستن علم قاضى به بیّنه یا اقرار دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 


بر اساس ماده 105 قانون مجازات اسلامى:
(حاکم شرع مى تواند در حق الله و حق الناس به علم خود عمل کند و حد الهى را جارى نماید و لازم است مستند علم را ذکر کند…)
در بابهاى دیگرى از قانون یاد شده در فصلها و بخشهاى مربوط به راههاى ثابت کردن بَزَه لواط (ماده120) مساحقه (ماده128) دزدى (ماده199) و قتل (ماده231) نیز قانونگذار, علم را یکى از راههاى ثابت کردن دعوى دانسته و به تکرار مضمون ماده 105 پرداخته است.
ماده هاى یاد شده, از فتاواى حضرت امام خمینى, قدّس سرّه, در تحریر الوسیلة گرفته شده و برابرند با دیدگاه مشهور فقهاى امامیه.1
در فقه امامیه نیز, اقرار, شهادت و قسامه در کنار علم قاضى از دیگر راههاى ثابت کردن دعوى شناخته شده و آثار ویژه اى بر هر یک از آنان و بیش تر بر اقرار و بیّنه مترتب گردیده است که عبارتند از:
1. اگر قتل خطأى محض, با بیّنه ثابت شده باشد, دیه بر عهده عاقله و در صورت ثابت شدن با اقرار بر عهده خود قاتل است.
2. هرگاه بَزَه زنا یا لواط با بیّنه ثابت شده باشد, شروع رجم بر عهده شاهدان و در صورت ثابت شدن آن با اقرار, بر عهده قاضى است.
3. در اجراى کیفر رجم, هرگاه مجرم از حفره رجم فرار کند, در صورت ثابت شدن بَزَه وى با بیّنه, به محل خود برگردانده و کیفر اجرا خواهد شد و در صورت ثابت شدن با اقرار, وى را رها خواهند کرد.
4. هرگاه در بابهاى حدود, بَزَه از راه اقرار ثابت شده باشد, قاضى حق بخشش بَزَه کار را دارد و در صورت ثابت شدن با بیّنه, چنین حقى وجود ندارد.
5.پذیرش توبه بَزَه کار در بابهاى حدود, بستگى بدان دارد که توبه پیش از اقامه بیّنه صورت گرفته باشد.
مسأله مورد بحث در این نوشتار آن است که علم قاضى به عنوان یکى از دلیلهاى ثابت کننده دعوى, به کدام یک از راههاى دیگر (بیّنه و اقرار) پیوسته است و یا در اصل علم قاضى فرق دارد و دسته سوم به شمار مى آید, یا خیر؟
در پایان یادآورى این نکته ضرورى است که در پذیرفتن و نپذیرفتن علم قاضى به عنوان یکى از راههاى ثابت کردن دعوى, مبانى مختلفى وجود دارد که نوشته حاضر در مقام بررسى آن نبوده و با فرض پذیرش حجت بودن علم قاضى به شکل مطلق (در حدود و قصاص و دیات و تعزیرات) مسأله را بررسى مى کند.
بررسى مسأله یاد شده در دو مقام صورت مى گیرد:
اول: مقتضاى ادله اجتهادى در این مورد چیست؟
دوم: در صورت ناتوانى و کوتاهى دلیلهاى اجتهادى از حل مسأله, مقتضاى اصل عملى چه خواهد بود؟
مقام اول: مقتضاى ادله اجتهادى
بحث از دلیلهاى اجتهادى در دو مرحله صورت مى گیرد.

 

مرحله اول: آیا در دلیلهایى که عهده دار بیان احکام بارشده بر اقرار و بیّنه هستند, دلالتى لفظى (اطلاق یا عمومى) وجود دارد که علم قاضى را نیز شامل شود؟
مرحله دوم: آیا لسان دلیلهاى یاد شده, به گونه اى هست که بتوان از آنها الغاى خصوصیت کرده و علم را به یکى از آن دو پیوندانید؟
چنانکه در مقدمه ذکر شد, بیّنه و اقرار در جاهاى گوناگونى داراى آثار و احکام جداى از یکدیگر بودند از آن جا که ممکن است علم قاضى در تمامى جاها به بیّنه, یا در تمام جاها به اقرار پیوسته شود و یا در پاره اى از جاها به بیّنه و در پاره اى جاها, به اقرار پیوسته شود, دلیلهاى یاد شده در هر مورد را به شرح و جداى از یکدیگر بررسى خواهیم کرد.
1. پرداخت دیه در قتل خطأى محض
فقهاى امامیه, اجماع دارند که در قتل خطأى محض, عاقله, تنها ضامن دیه قتلى هستند که با بیّنه ثابت شده باشد و در صورت اقرار قاتل به قتل خطأى محض, خود وى ضامن خواهد بود.
مستند این حکم سه روایت است:
حدیث اول: محمّد بن الحسن باسناده عن محمّد بن احمد بن یحیى عن أبى جعفر عن أبى الجوزاء عن الحسین بن علوان عن عمرو بن خالد عن زید بن على عن آبائه(ع) قال:
(لا تعقل العاقلة الاّ ما قامت علیه البیّنة قال وأتاه رجل فاعترف عنده فجعله فى ماله خاصّة ولم یجعل على العاقلة شیئاً.)2

 

عاقله ضامن هیچ جنایتى نیست, مگر آن که بیّنه بر آن اقامه شده باشد. زید مى گوید: مردى به نزد امام آمد و به قتل اعتراف کرد. پس حضرت دیه را فقط در مال وى قرار داد و چیزى بر عاقله مقرر نفرمود.
سند حدیث: مراد از ابى جعفر, احمد بن محمّد بن عیسى است که ثقه است و ابوالجوزاء همان منبه بن عبداللّه است که نجاشى وى را صحیح الحدیث دانسته است.3 حسین بن علوان, عامى است ولى نشانه هایى بر ثقه بودن وى وجود دارد.4 عمرو بن خالد نیز, به دلیل توثیق ابن فضال ثقه است.5 بنابر این, روایت موثقه و یا به اعتبارى معتبره است. علاوه بر آن که حتى اگر ضعیف نیز باشد, عمل اصحاب بدان, جبران کننده ضعف سند شمرده مى شود.
دلالت حدیث: ممکن است ابتدا به نظر برسد مقتضاى استثناى یاد شده در روایت آن است که عاقله فقط ضامن قتل خطأى ثابت شده از راه بیّنه است. بنابراین, علم قاضى نیز همچون اقرار سبب ضمان نخواهد شد. لیکن توجه بدین نکته ضرورى است که در این روایت و دیگر روایتهایى که ب ه زودى به بررسى آن مى پردازیم, بیّنه در رویاروى با اقرار مطرح شده است و علم قاضى به عنوان یکى از راههاى ثابت کردن دعوى در نظر نبوده; زیرا بیش تر دعاوى, با تمسک به بیّنه و اقرار و گاه قسامه (در مورد قتل و جرح) حل و فصل مى شده است. بنابراین, هر چند عبارت ( لاتعقل العاقلة) مطلق به نظر مى رسد و شامل علم قاضى و حتى قسامه نیز مى شود, ولى در واقع حدیث نسبت به علم قاضى اهمال دارد, نه اطلاق.
مثال یاد شده در ذیل حدیث نیز اشاره بدان دارد که مورد ضامن نبودن عاقله در قتل خطأى محض, همان اقرار است.

 

حدیث دوم: محمّد بن یعقوب عن على بن ابراهیم عن أبیه عن ابن محبوب عن على بن أبى حمزة عن أبى بصیر عن أبى جعفر(ع) قال:
(لاتضمن العاقلة عمداً و لا إقراراً ولاصلحا.)6
عاقله, ضامن قتل عمدى و قتل ثابت شده با اقرار و دیه اى که با مصالحه تعیین شده باشد, نیستند.
سند حدیث: تمامى راویان ثقه هستند, مگر على بن ابى حمزه, لیکن با توجه به موضع گیرى شدید امام رضا(ع) در مورد واقفه و طرد و لعن آنان و به کار بردن تعبیرهایى چون: کلاب ممطورة (سگ باران خورده) در مورد آنان, بسیار بعید مى نماید, بزرگانى چون حسن بن محبوب پس از ک ژ راهه روى على بن ابى حمزه از او حدیث نقل کرده باشند. افزون بر این, على بن ابى حمزه, بیش تر عمر خویش را در حال استقامت گذرانده است7 و مدت کمى پس از وقف زنده مانده است و بخش مهم روایات نقل شده از وى, مربوط به حال استقامت اوست. بله, احادیثى که خود واقفه از وى نقل کرده اند, جاى درنگ و تردید است و شاید مربوط به روزگار پس از وقف باشد. بنابراین, روایت معتبره است. افزون بر این, همین حدیث را شیخ طوسى به اسناد خود از نوفلى از سکونى از امام صادق از امام باقر(ع) نقل مى کند که حدیث بنابر سند اخیر موثقه است.
دلالت حدیث: از آن جا که برابر روایات متواتر, عاقله به گونه مطلق ضامن قتل خطأى محض شناخته شده است, بنابراین, دو حدیث اخیر قید زننده اطلاقهاى یاد شده خواهند بود و دلالت دارند که در تمامى موردها, از جمله: علم قاضى و قسامه, عاقله ضامن است, مگر در اقرار. یعنى اطلاقهاى باب عاقله, علم قاضى را در بر مى گیرد و حدیث بالا که در مقام تقیید است نیز, علم قاضى را خارج نکرده و زیر پوشش اطلاق یاد شده باقى مى ماند.
پرسشى که در این جا به ذهن مى رسد آن است که آیا همچون حدیث پیش نمى توان ادعا کرد که روایات باب عاقله نسبت به علم قاضى اطلاق نداشته و اهمال دارند; زیرا ائمه(ع) در زمان بیان حکم علم قاضى را در نظر نداشته و آن را لحاظ نکرده اند.
پاسخ آن است که اطلاق رفض قید است, نه جمع قیود; یعنى نیازى نیست که گوینده در مقام بیان حکم یک ماهیت تمامى قیدهاى آن را لحاظ کند, تا سکوت وى را حمل بر اطلاق کنیم, بلکه همین که به گونه کلى در مقام بیان بوده, ولى قیدى را ذکر نکرده, دلیل بر اطلاق است. البته م عناى این کلام آن نیست که متکلم هیچ گاه قیدهایى را در نظر نمى گیرد, بلکه مراد آن است که در نظر گرفتن این قیدها جهت اطلاق ضرورى نیست, از این روى, اگر بنا به نشانه هایى به دست آوردیم که وى تنها قیدهاى خاصى را در نظر داشته, بى گمان کلام وى, تنها نسبت به آن ق یدها اطلاق خواهد داشت, چنانکه در روایت پیشین چنین بیان داشتیم که: ائمه(ع) در مقام بیان آثار مترتب بر بیّنه و اقرار هستند, نه امورى دیگر. بنابراین, آن را نسبت به علم قاضى داراى اهمال دانستیم, نه اطلاق.
در مورد پیوستگى علم قاضى به بیّنه در قتل خطأى محض, با توجه به مناط حکم نیز مى توان استدلال کرد. بدین معنى که علت استثناى اقرار در ضمان عاقله آن است که اقرار قاتل علیه دیگرى بوده, و برابر قاعده اى کلى اقرار عقلا, تنها علیه خود آنان نافذ است.8 بنابراین, اص ل قتل ثابت شده ولى خطأى بودن آن ثابت نمى شود و قتل حکم شبه عمد را یافته, دیه بر عهده خود قاتل خواهد بود. مسلّماً چنین مناطى در علم قاضى وجود ندارد. بنابراین, به بیّنه پیوسته شده و عاقله در این مورد ضامن است. اصل براءت ذمه عاقله از پرداخت دیه نیز در این ج ا درخور تمسک نیست; زیرا با وجود اطلاق ادله شکى باقى نمى ماند تا به اصل عملى مراجعه شود.

 

امام خمینى, در پاسخ این استفتاء که هرگاه قتل خطأى محض با علم قاضى ثابت شود, دیه بر جانى است یا بر عاقله؟ چنین پاسخ داده است:
(در موردى که علم قاضى معتبر است دیه بر عاقله است.)9
2. شروع به رجم
مشهور فقهاى شیعه بر این باورند در صوت ثابت شدن زنا با اقرار, بر امام واجب است که رجم را شروع کند و در صورت ثابت شدن با بیّنه, شروع رجم بر عهده شهود است.10
شمارى نیز این حکم را استحبابى دانسته اند.11 سؤال آن است که در خصوص علم قاضى چه کسى آغازگر رجم خواهد بود؟
از میان فقهاء کم تر کسى بدین مسأله پرداخته است. تنها ابن زهره در چگونگى رجم مى نویسد:
(ویبدأ الامام بالرجم فیما یثبت بعمله او باقرار و یبدأ الشهود فیما یثبت بشهادتهم.)12
هرگاه زنا با علم قاضى, یا اقرار ثابت شود, امام رجم را آغاز مى کند و در مواردى که با گواهى گواهان ثابت شده باشد, آنان رجم را آغاز خواهند کرد.
به نظر مى رسد کلمه (عمله) تصحیف (علمه) است. بنابراین, از نظر وى هرگاه زنا با علم قاضى ثابت شود, امام آغازگر رجم خواهد بود.
در مورد چگونگى رجم زناکار محصن, روایاتى وجود دارد که به گونه مطلق, امام را آغازگر رجم مى دانند13, ولى روایت مرسلى وجود دارد که چنین اطلاقى قید زده و همین, مبناى فتواى مشهور قرار گرفته است.
حدیث سوم: محمّد بن یعقوب عن محمد بن یحیى عن احمد بن محمّد عن ابن فضال عن صفوان عمن رواه عن أبى عبدالله(ع) قال:
(إذا أقرّ الزانى المحصن کان أوّل من یرجمه الإمام ثمّ الناس فإذا قامت علیه البیّنة کان أوّل من یرجمه البیّنة ثم الإمام ثمّ الناس.)14
اگر زناکار محصن به گناه خویش اقرار کند, نخستین کسى که او را رجم مى کند امام و پس از وى مردم هستند و اگر جرم وى با بیّنه ثابت, شود, نخستین کسانى که وى را رجم مى کنند, شاهدان, پس از آن امام و سپس مردم هستند.
سند حدیث: حدیث تا صفوان موثق و از وى به بعد مرسل است. ولى خواه بر مبناى کسانى که مراسیل صفوان را همچون مسانید وى مى دانند و خواه به دلیل عمل اصحاب, عمل بدان مانعى ندارد.
دلالت حدیث: اما از حیث دلالت اطلاق یا عمومى در آن وجود ندارد که علم قاضى را شامل شود; زیرا بنابر آنچه که پیش از این گذشت, در تمامى احادیث این باب15, بیّنه و اقرار به گونه رویارو مورد حکم قرار گرفته اند و دیگر دلیلهاى ثابت کننده دعوى در نظر نبوده اند. بنا براین نمى توان به مفهوم مخالف صدر حدیث تمسک جست و گفت: اگر زانى اقرار کند, امام رجم را آغاز مى کند, پس مفهوم مخالف آن است که اگر اقرار نکند, امام شروع نخواهد کرد و اقرار نکردن نیز اعم است از بیّنه و علم قاضى.
دلیل جایز نبودن تمسک به عموم مفهوم مخالف, وجود قرینه اى است که مانع چنین عمومى است; یعنى رویارویى بیّنه و اقرار.

 

بنابراین, حدیث یاد شده نسبت به علم قاضى ساکت بوده, بیانگر حکمى نیست و باید به اطلاق احادیثى که امام را آغازگر رجم مى داند مراجعه کرد.
در خصوص این حکم, تناسب حکم و موضوع و مرسله صفوان دلالت بر آن دارند که از نظر شارع, کسانى که زمینه هاى رجم را فراهم آورده اند, خود وظیفه دارند رجم را بیاغازند. چه بسا با ملاحظه این صحنه دردناک, اگر خللى در گفتار, یا افکار و قضاوت خویش مى یابند, به خود آمد ه از اقامه رجم که شارع مقدس, تا جایى که امکان داشته باشد, راضى به فراهم آمدن زمینه هاى آن نیست, جلوگیرند. به طور طبیعى در ثابت شدن لواط یا زناى محصنه با بیّنه, شاهدان اصلى ترین نقش را دارند و در ثابت شدن بزه ها با اقرار, قاضى نقش اصلى را دارد. بنابراین, با همین مناط مى توان دریافت در ثابت شدن بزه هاى یاد شده, از راه علم قاضى, شخص قاضى بیش ترین اثر را دارد, بلکه اگر در اقرار, قاضى وظیفه دارد رجم را شروع کند در علم قاضى به طریق اولى چنین وجوبى ثابت خواهد بود. خواه از راه الغاء خصوصیت, یا تنقیح مناط قطعى16 و خواه از راه قیاس اولویت که از موارد استثنایى پذیرش قیاس17 در فقه امامیه به شمار مى آید, مى توان در این مورد علم قاضى را به اقرار پیوند داد.
3. فرار از حفره رجم
مورد دیگرى که بر اقرار و بیّنه اثر جداگانه اى بار مى شود و درباره آن, روایاتى وجود دارد, فرار از حفره رجم است.
حدیث چهارم: محمّد بن یعقوب عن على بن ابراهیم عن أبیه عن عمرو بن عثمان عن الحسین بن خالد قال قلت لأبى الحسن(ع):

 

(أخبرنى عن المحصن إذا هو هرب من الحفیرة هل یرد حتى یقام علیه الحد؟ فقال یرد ولا یرد فقلت و کیف ذاک؟ فقال ان کان هو المقرّ على نفسه ثمّ هرب من الحفیرة بعد مایصیبه شىء من الحجارة لم یرد وان کان انّما قامت علیه البیّنة وهو یحجد ثمّ هرب ردّ و هو صاغر حتى یقا م علیه الحد…)
حسین بن خالد مى گوید: به امام کاظم(ع) گفتم آیا هنگامى که زانى محصن از حفره رجم فرار مى کند, براى اقامه حد به آن برگردانده مى شود یا نه؟
فرمود برگردانده مى شود و نمى شود. گفتم چگونه؟
فرمود: اگر علیه خود اقرار کرده و پس از آن که تعدادى سنگ به او اصابت کرد فرار کند, برگردانده نمى شود و اگر بیّنه علیه او اقامه شده و او انکار کند سپس فرار کند با خوارى برگردانده مى شود, تا حد بر او جارى شود… .
در این جا امام به داستان ماعز اشاره مى کند که پس از اقرار و رجم و فرار از حفره, به دست مردم به قتل رسید و هنگامى که خبر حادثه به رسول خدا(ص) رسید, فرمود:
(فهلاّ ترکتموه إذا هرب یذهب فانّما هو الذى أقرّ على نفسه.)18
چرا هنگامى که فرار کرد او را رها نکردید, در حالى که او علیه خویش اقرار کرده بود.
سند حدیث: کلینى, على بن ابراهیم و پدرش, همگى, ثقه اند. عمرو بن عثمان در این سند مشترک است بین چندین نفر که با توجه به طبقه حدیثى آنان, مراد عمرو بن عثمان ثقفى خزاز است که ابراهیم بن هاشم از وى نقل حدیث مى کند و نجاشى وى را ثقه مى شمارد. امّا حسین بن خالد , مردد است میان حسین بن خالد صیرفى که توثیق نشده و حسین بن ابى العلاء الخفاف که ثقه است.19

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  35  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله پیوستن علم قاضى به بیّنه یا اقرار

دانلودمقاله ورشکستگی و آثار آن

اختصاصی از سورنا فایل دانلودمقاله ورشکستگی و آثار آن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 


احتمالا «ورشکستگی» تلخ‌ترین و دردناکترین و ترسناکترین کلمه‌ایست که می‌تواند در زندگی یک صاحب کسب و کار وجود داشته باشد. حالا به واقع ورشکستگی چه معنایی دارد؟
وقتی که بدهکاری‌ها پشت سرهم و یکی یکی ظاهر شوند و صدالبته شما هم پولی نداشته باشید، آن وقت ساده‌ترین کلمه‌ای که به ذهن هر کسی می‌رسد «ورشکستگی» است. این حالت بر خلاف تصور بسیاری شروع بدبختی‌ها و مشکلات نیست بلکه در کنار سختی‌هایش مزایای هم دارد. البته این راه شاید ساده‌ترین راه باشد ولی اصلا گزینه خوبی نیست چرا که دردرجه اول شهرت و حیثیت حرف‌هایتان را خدشه‌دار می‌کند و دیگر به سادگی نخواهید توانست اعتبار کسب کنید،وام بگیرید یا شریک بیابید. به همین جهت هر کسی که کسب و کاری به راه انداخته باید حساب‌های پولی و مالیش را به درستی ثبت کند تا اگر در چنین وضعیتی گیر افتاد، ببیند که آیا اعلام ورشکستگی کردن به نفع اوست یا به ضررش.چراکه‌ورشکستگی استرس‌های فراوان،‌خدشه‌دار گشتن شهرت و اعتبار دورانی پر از مشقت به دنبال خود دارد و البته افسردگی هم به سراغ کسانی که ورشکستگی را با پایان دنیا مترادف می‌نامند نیز می‌آید. اکثر موارد کاسبان در دو نوع از این حالت قرار می‌گیرند. در حالت اول شما تازمان فرا رسیدن دادگاه تمامی بدهی‌هایتان را پرداخت می‌کنید ولی این کار اعتبار شما را بیشتر در معرض خطر قرار می‌دهد چرا که پس از خاتمه جریانات قانونی، شما در واقع آه در بساط ندارید.
حالت دوم این گونه است که بدهی‌‌های شما در طی مدتی که مشغول «سازمان‌دهی مجدد» کارتان هستید، پرداخت می‌شوند. دادگاه تعیین می‌کند که چطور و در چه سطحی باید زندگی کنید و چقدر از درآمدتان هر ماه به بدهکاران پرداخت می‌شود و چه میزان برای خودتان باقی خواهد ماند. شما مجبور می‌شوید طی سه تا پنج سال آینده با بودجه اندکی روزگار بگذرانید تا بتوانید بدهی‌هایتان را به تدریج بپردازید. در پایان این مدت دیگر بدهکار نخواهید بود ولی سابقه این ورشکستگی چندین سال در سابقه کارتان باقی خواهد ماند. این حالت هم چندان خوشایند نیست چون در طی این مدت هم خطر از دست رفتن سرمایه هست. در این وضعیت تا زمانی که دادگاه به شما اجازه نداده نمی‌توانید وام بگیرید یا اعتبار جدیدی بخواهید.
به همین دلایل است که ورشکستگی را باید به عنوان آخرین گزینه و آخرین راه چاره در نظر بیاورید. نباید هرکسی که نمی‌تواند کار و بارش را سر و سامان دهد اعلام ورشکستگی کند. بلکه این مفهوم برای کسانی است که اصلا و ابدا نمی‌توانند بدهی‌هایشان را پرداخت کنند. یکی از اولین دلایلی که مردم این وضعیت را اعلام می‌کنند اینست که شغلشان را از دست داده‌اند یا درآمدهایشان به شدت افت کرده است یا این که مجبورند به خاطر رکود اقتصادی به شغل‌های پیش پاافتاده با دستمزد کمتر روی بیاورند. حالت دیگر اینست که صاحب یک مجموعه و کسب و کار در شرایط خانوادگی یا جسمانی یا روانی بدی قرار دارد و مجبور شده است برای تامین مخارج درمان خود یا خانواده‌اش مبالغی گزاف بپردازد و از عهده پرداخت آنها بر نیامده است اعلام ورشکستگی گزینه اول نیست بلکه زمانی که اوضاع به شدت بر شما سخت می‌گیرد و کاملا درمانده‌اید، می‌تواند راه نجاتی برایتان باشد. اگر می‌بینید که نزدیک به چهار سال با شرایط بی‌ثبات مالی دست به گریبان هستید و اکنون دیگر نمی‌توانید بدهکاران را راضی نمایید، تحمل فشار عصبی بیش ازاین هیچ فایده‌ای ندارد. اگر هم بیش از شش ماه است که بدهکاران و موسسات مالی با تماس‌های مکرر یادآوری می‌کنند که از شما طلبکارند یا اخطار گرفته‌اید، دیگر تلاش ممکن نیست.
این حالت که بعضی‌ها آن را با مرگ و نابودی یکسان می‌بینند، در کنار تمامی دشواری‌هایش مزایای چندی هم دارد. یکی این که می‌توانید مثل وضعیت اول ورشکستگی تمامی بدهی‌ها را پاک کنید یا این که مانند شکل دوم در برنامه‌‌ای زمان‌بندی شده آنها را بپردازید. دیگر این که وقتی با اعلام ورشکستگی اعتبار شما خدشه‌دار شد مشابه همین حالت در یک دوران طولانی عدم ثبات مالی هم وجود خواهد داشت. هنگامی که با این کار از شر طلبکاران خلاص شوید و قدری از فشارهای عصبی‌تان کاهش یابند، می‌توانید دوباره و با حساب و کتابی دقیق‌ترو دوراندیشی بهتر از نو آغاز کنید. پول جمع کنید و از صفر دست به کار شوید. البته این کار اصلا آسان نخواهد بود. سعی کنید از اشتباهات گذشته درس بگیرید و مانند گذشته بی‌حساب پول خرج نکنید.
یک چیز واضح است و آن این که ورشکستگی اصلا وضعیت خوبی نیست و هنگامی که بخواهید دوباره کسب و کاری به راه بیندازید، با مشکل مواجه خواهید شد. وام‌دهندگان و موسسات مالی و اعتباری به راحتی به شما اعتماد نمی‌کنند چون سابقه این خسارت بزرگ مالی تا مدت‌ها در سابقه شما باقی خواهد بود. تا زمانی که نتوانید خوش حسابی خود را ثابت کنید و نشان دهید که قابل اعتمادید، همه شما را فردی می‌دانند که شریک خطرناکی است و باید از او حذر کرد. و این مشکل در هنگام استخدام هم وجود خواهد داشت. اگر بخواهید به خدمت دیگران درآیید، کارفرما به دید یک فرد بی‌مسئولیت به شما می‌نگرد وممکن است در کنار شخصی که همان توانایی شما را دارد و برای استخدام آمده، نادیده گرفته شوید.

 

ورشکستگی را می توان به عادی به تقصیر و به تقلب تقسیم نمود.
الف - ورشکستگی عادی
برابر مواد ٤١٢ و ٤١٣ ق.ت. کسی ورشکسته عادی محسوب می شود که تاجر یا شرکت تجارتی بوده و از پرداخت وجوهی که برعهده دارد متوقف گردد و ظرف ٣ روز از تاریخ وقفه که در ادای قروض یاسایر تعهدات نقدی او حاصل شده باشد توقف خود را به دفتر دادگاه عمومی محل اقامت خوداظهار خود اظهار نموده و صورت حساب دارائی و کلیه دفاتر تجارتی خود را به دفتر دادگاه مزبور تسلیم نماید. صورت حساب دارائی و کلیه دفاتر تجارتی خود را به دفتر دادگاه مزبور تسلیم نماید . صورت حساب موصوف باید مورخ بوده و به امضا تاجر رسیده و تعداد و تقویم کلیه اموال منقول و غیر منقول تاجر متوقف بطور مشروح صورت کلیه قروض و مطالبات و نیز صورت نفع و ضرر و صورت مخارج شخصی در آن مندرج گردد.
بنابراین اگر تاجر یا شرکت تجارتی بدهکار ظرف مهلت مقرر توقف از تادیه دیون خود را به دادگاه صلاحیتدار به انضمام مدارک موردنظر اعلام کرد ورشکستگی عادی محسوب می شود.
ب - ورشکستگی به تقصیر
الف - موارد چهارگانه الزامی صدور حکم ورشستگی به تقصیر
(ماده ٥٤١ ق.ت).
١- مخارج شخصی یامخارج افراد تحت تکفل تاجر در ایام عادی به نسبت عایدی او فوق العاده شود.
٢- تاجر مبالغ زیادی از سرمایه خود را صرف معاملاتی کند که در عرف تجارتی موهوم بوده و یا سودآوری معاملات مذکور منوط به اتفاق محض باشد.
٣- تاجر به منظور به تاخیر انداختن ورشکستگی خود خریدی گرانتر یا فروشی ارازانتر از قیمت روز کند و برای بدست آوردن وجه نقد به روش دور از صرفه متوسل شود مثل استقراض یا صدور برات سازشی وغیره.
٤- تاجر پس از تاریخ توقف از ادای دیون و قروضی که بر عهده دارد یکی از طلبکاران خود را بر سایرین ترجیح داده و طلب او را بپردازد.
دوم - موارد سه گانه اختیاری صدور حکم ورشستگی به تقصیر
(ماده ٥٤٢ ق.ت.)
١- تاجر به حساب دیگری و بدون آنکه عوضی دریافت نماید تعهداتی کرده باشد که نظر به وضعیت مالی او انجام تعهدات مزبور فوق العاده باشد.
٢- عملیات تجارتی او متوقف شده و مطابق ماده ٤١٣ قانون تجارت رفتار نکرده باشد.
٣- تاجر دفاتر نداشته یا دفاتر او ناقص یا بی ترتیب بوده یا در صورت دارائی وضعیت واقعی خود را اعم از قروض و مطالبات بطور صریح معین نکند مشروط بر آنکه مورد اخیر الذکر تقلبی نکرده باشد.
سوم - تعقیب جزائی و مجازات تاجر ورشکسته به تقصیر
تعقیب تاجر ورشکسته به تقصیر بنا به تقاضای هر یک از طلبکاران یا دادستان و یا مدیر تصفیه پس از تصویب اکثریت بستانکاران به عمل می آید (مواد ٥٤٤ و ٥٤٧ ق.ت.) اگر تعقیب تاجر ورشکسته به تقصیر از طرف دادستان به عمل آمده باشد هزینه دادرسی آن به هیچ وجه به عهده هیئت طلبکاران نمی باشد. اگر مدیر تصفیه ورشکسته به تقصیر را به نام بستانکاران تعقیب نماید در صورت برائت ورشکسته موصوف هزینه تعقیب به عهده بستانکاران می باشد و چنانچه تعقیب از طرف یکی از طلبکاران به عمل آمده باشد و ورشکسته برائت حاصل نماید هزینه دادرسی به عهده طلبکار است اما د رصورت محکومیت ورشکسته مزبور هزینه دادرسی به عهده دولت خواهد بود.
مجازات تاجر ورشکسته به تقصیر از ٦ ماه تا ٢ سال حبس می باشد (ماده ٦٧١ قانون مجازات اسلامی (تعزیرات)).
ج - ورشکستگی به تقلب
مطابق ماده ٥٤٩ ق.ت. اگر تاجر دفاتر تجارتی خود را از روی عمد و سونیت مفقود نماید یا قسمتی از دارائی خود را مخفی کند و یا به طریق مواضعه و معاملات صوری آن را از بین ببرد و بالاخره اگر به وسیله اسنادن یا به وسیله صورت دارائی و قروض به طور تقلب به میزانی که در واقع مدیون نمی باشد خود را مدیون قلمداد نماید ورشکسته به تقلب محسوب می شود.
تعقیب جزائی و مجازات تاجر ورشکسته به تقلب
تعقیب جزائی تاجر ورشکسته به تقلب همانند تعقب جزائی ورشکسته به تقصیر می باشد و مجازات کسانی که به عنوان ورشکسته به تقلب محکوم می شوند از ١ تا ٥ سال حبس می باشد (ماده ٦٧٠ قانون مجازات اسلامی (تعزیرات)).
ماده 4- بنگاه اقتصادی مشمول طرح بازسازی مذکور در ماده قبل عبارتست از واحد اقتصادی و اجتماعی که در آن عوامل کار و سرمایه در جهت تولید، تبدیل یا توزیع کالا و ارایه خدمات در زمینه‌های صنعتی، تجاری و کشاورزی متمرکز بوده و تدارک اصلاحات و گشایش در امور آن مدنظر قرار دارد.
ماده 5 - بنگاههای اقتصادی شرکت‌ها و موسسات تجاری بدلیل اهمیت مشمول مقررات باب فعلی و باب دوازدهم در زمینه بررسی امکان اصلاح، بازسازی و گشایش در امور می‌باشند. بنگاههای اقتصادی فردی که به تاجر یا اشخاص در حکم آن تعلق دارند. تابع مقررات بازسازی مالی مذکور در فصل سوم این باب می باشند.
مبحث دوم – در توقف پرداختها (یا مضیقه مالی)
ماده 6- آیین بازسازی نسبت به کلیه شرکت‌ها و موسسات تجاری بازرگانان که در وضع عدم امکان پرداخت دیون قابل مکالمه با تنخواه موجودی (یا دارایی در گردش) قرار دارند به اجرا درمی‌آید.
تجّار متوقف از پرداخت دیون می‌توانند از دادگاه تجاری درخواست بازسازی مالی بکنند
ماده 7- شخص بدهکار مکلف است ظرف مدت 15 روز از تاریخ شروع توقف پرداختها به کیفیت ماده قبل درخواست رسیدگی به اداره بازسازی تسلیم دارد.
ماده 8- هیأت تشخیص تاریخ حصول توقف پرداختها را معین می‌کند. اگر این تاریخ تعیین نگردد، تاریخ تصمیم راجع به شروع آیین بازسازی تاریخ توقف فرض می‌شود. این تاریخ یک یا چند بار می‌تواند عقب کشیده شود بدون آنکه از 18 ماه تجاوز نماید.
تعیین تاریخ توقف رأساً توسط هیأت تشخیص و یا بنا به درخواست واحد مراقبت یا یکی از بستانکاران به عمل می‌آید. تقاضای تغییر تاریخ توقف پرداختها می‌باید ظرف مهلت 15 روز از زمان تسلیم گزارش مندرج در ماده 170 و یا آگهی صورت طبقه‌بندی بستانکاران مقید در ماده 226 در صورت بروز ورشکستگی بعمل آید.
ماده 9- آیین بازسازی می‌تواند در موارد ذیل آغاز شود:
1- بنا به تقاضای یک طلبکار که طلب تجاری دارد
2- بنا به تقاضای مدیر یا بازرس، شریک و یاحسابرس شخص حقوقی
3- بنا به تقاضای نماینده کارگران
4- بنا به تقاضای دادستان
5- بنا به تقاضای واحد آگاهی اداره بازسازی
6- رأساً به نظر هیأت تشخیص
ماده 10 – وقتی یکی از وقایع زیر رخ دهد، هیأت تشخیص فقط در صورتی که حدوث آن پس از تاریخ توقف پرداختها باشد، ظرف یک سال از تاریخ واقعه به رسیدگی می‌پردازد.
1- حذف شخص حقیقی از دفتر ثبت تجارتی
2- اعلام انحلال شخص حقوقی در اداره ثبت شرکت‌ها و موسسات تجاری
3- توقف فعالیت یک بازرگان
ماده 11- وقتی بازرگان در حال توقف پرداختها فوت کند، هیأت تشخیص ظرف یک سال بنا به تقاضای وارث یا اشخاص مذکور در ماده 9 فوق شروع به رسیدگی می‌نماید. هیأت همچنین می‌تواند رأساً تشکیل جلسه دهد.
مبحث سوم – در دوره مراقبتی اشخاص حقوقی
ماده 12- هیأت تشخیص پس از دعوت و استماع اظهارات کلیه اشخاصی که راجع به مشکلات شرکت یا موسسه تجارتی مورد نظر اطلاعاتی دارند، و در صورت اقتضاء ارجاع امر به کارشناس, نسبت به اجرای آیین بازسازی تصمیم می‌گیرد. رأی هیأت دایر به شروع آیین بازسازی جهت تکمیل اطلاعات اولیه به واحد آگاهی فرستاده می‌شود.
ماده 13- متعاقب تصمیم راجع به بازسازی و پس از جمع‌آوری اطلاعات اولیه مذکوردر ماده فوق, یک دوره مراقبتی زیر نظر واحد مراقبت به منظور تهیه بیلان اقتصادی و اشتغال و پیشنهادات لازم در جهت ادامه فعالیت یا انتقال مالکیت بنگاه شروع می‌گردد.
ماده 14- طول مدت دوره مراقبتی یکسال در نظر گرفته می‌شود که دوبار به درخواست هر ذینفع یا به طورعلی‌الرأس با تصمیم مدلل هیأت تشخیص، هر بار به نصف این مدت قابل تمدید خواهد بود.
ماده 15- واحد بازسازی پیش از اتمام دوره مراقبتی طرح بازسازی را تهیه و به تأیید هیأت تشخیص می رساند. والا این هیأت با صدور سند عدم امکان بازسازی پرونده امر را برای رسیدگی و اخذ تصمیم راجع به ورشکستگی شرکت یا موسسه تجاری به دادگاه تجاری می‌فرستد.
ماده 16- واحد مراقبت و واحد بازسازی، هیأت تشخیص را از نحوه اجرای آیین مطلع می‌نمایند. هیأت نیز هر زمان لازم بداند هرگونه اطلاعات یا مدارک از واحدهای مزبور مطالبه می‌کند.
مبحث چهارم – در تعلق خسارت تاخیر و رعایت مهلت در مطالبات به وعده
ماده 17- بر اثر صدور رأی هیأت تشخیص مبنی بر شروع آیین بازسازی خسارت تاخیر تادیه قطع نمی‌شود، مگر آنکه متعاقباً حکم ورشکستگی از دادگاه تجاری صادر گردد. در صورت اخیر از تاریخ حکم، خسارت تاخیر تادیه تعلق نخواهد گرفت.
ماده 18- تصمیم هیأت تشخیص مبنی بر شروع آیین بازسازی, موجب حال شدن دیون موجل در تاریخ صدور آن نمی‌شود. ولی اگر بعداً حکم به ورشکستگی صادر گردد، دیون مؤجل در تاریخ اصدار آن با رعایت تخفیفات لازم به دیون حال تبدیل می‌شود .
مبحث پنجم – در تعلیق تعقیبات شخصی
ماده 19- تصمیم هیأت تشخیص موجب تعلیق و ممنوعیت کلیه دعاوی مشروحه زیر به توسط بستانکارانی که منشا مطالبات آنها قبل از این تاریخ بوده است می‌گردد:
- محکومیت بدهکار به پرداخت وجه
- فسخ قرارداد به جهت عدم تادیه مبلغ مورد تعهد
تصمیم هیأت تشخیص همچنین کلیه عملیات اجرایی از طرف طلبکاران فوق را نسبت به اموال منقول وغیرمنقول بدهکار معلّق و ممنوع می‌کند.
مهلت‌های پرداخت مورد توافق نتیجتاً بحالت تعلیق در می‌آید. در صورت عدم رعایت قاعده تعلیق در این خصوص، ترتیبات تأدیه بدهی مورد توافق بستانکار و بدهکار بلااثر می‌گردد.
ماده 20- تا زمانیکه بستانکار طلب خود را برابر مقررات اداره بازسازی اعلام ننموده دعاوی در جریان معلق می‌ماند. این دعاوی پس از اظهار طلب, مجدداً به جریان می‌افتد و نماینده واحد بازسازی به عنوان نماینده بستانکاران، و در صورت لزوم واحد مراقبت که اداره کننده و نمانیده بنگاه بدهکار است دعوت می‌گردند. تعقیب این دعاوی فقط به جهت تعیین قطعی مبلغ و مسلم شدن طلب می‌باشد.
ماده 21- دعاوی آقامه شده و عملیات اجرایی به غیر از موارد مذکور در ماده 19 پس از اخطار به واحد مراقبت و واحد بازسازی یا متعاقب اقدام آنها به ادامه تعقیبات، به طرفیت بنگاه بدهکار دنبال می‌شود .
مبحث ششم – در ضامنان و مسئولان متضامن در دوره‌های بازسازی و ورشکستگی
ماده22- هرگاه چند متعهد سند تجاری بموجب آرای هیأت تشخیص یا دادگاه تجاری بطور جداگانه در حالت بازسازی یا ورشکستگی قرار گیرند، در این می‌تواند در هر آیین یا در تمام آنها مبلغ اسمی سند را اظهار کند.
ماده 23- اداره بازسازی با توجه به امکانات مالی مسئولان متضامن در ماده فوق مبلغ سند را بیشتر جزء دیون شخص یا اشخاصی که بالقوه استطاعت پرداخت دارند می‌پذیرد. بنحویکه ضمن عدم تحمیل هزینه اضافی بر بازسازی واحدهای کم بضاعت، تادیه مبلغ اسمی این قبیل اسناد امکان پرداخت واقعی افزونتری داشته باشد.
ماده 24- هیچیک از مشمولان بازسازی امضاء کننده سند تجاری یا قائم مقام آنها نمی‌تواند برای وجهی که به صاحب چنین طلب پرداخت می‌شود به امضاء کننده مشمول دیگر رجوع براتی بعمل آورد، مگر پس از ختم دوره بازسازی.
ماده 25- در صورت ورشکستگی یکی یا بعضی از مسئولان متضامن هر زمان که اتفاق افتاده باشد، باقیمانده مبلغ سند تجاری فقط در همان آیین یا آیین‌ها پرداخت می‌شود و بهیچ وجه در آیین‌های بازسازی تحمیل نمی‌گردد. اداره ورشکستگی ضمن ایجاد هماهنگی میان پرداخت‌های بعمل آمده ترتیبی اتخاذ می‌کند که در مجموع:
اولاً، دارنده بیش از مبلغ سند تجاری وجهی دریافت نکرده باشد و
ثانیاً، صادر کننده که استفاده بلا جهت کرده است نهایتاً کل مبلغ سند را پرداخت کند.
ماده 26- اگر سند تجاری دارای امضاء کنندگانی باشد که مشمول آیین بازسازی یا ورشکستگی نیستند، دارنده موظف است برای وصول مبلغ سند به آنها مراجعه کند. در این حالت وقتی که جزئی از وجه مقید در ورقه به حیطه وصول در نیامده دارنده فقط به همان اندازه می‌تواند در آیین بازسازی یا ورشکستگی امضاء کننده یا امضاء کنندگان دیگر اظهار طلب نماید. در این صورت پرداخت سند تجاری تابع قواعد مقرر در مواد قبل خواهد بود.
صاحب امضای عادی که جزئی از مبلغ یا کل آنرا می‌پردازد مجاز است مطابق مقررات فوق در آیین‌های موجود اظهار طلب کند.
مبحث هفتم – در عملیات قابل ابطال دوران مشکوک
ماده 27- هرگاه بدهکار مشمول بعد از تاریخ توقف اعمال زیر را بنماید قابل ابطال است:
1- هر نقل و انتقالی بلاعوض راجع به منقول یا غیر منقول از قبیل صلح می‌بایستی یا هبه
2- هر معامله معوض ضرری که در آن تعهدات بدهکار به نحو غیرقابل اغماض از تعهدات طرف مقابل بیشتر باشد.
3- تادیه هر دین موجل در تاریخ پرداخت بهروسیله که بعمل آمده باشد.
4- تادیه هر دین سررسید شده به طریقی غیر از تادیه نقدی یا از طریق تسلیم سند تجاری بلکه، بطور غیرعادی و سوال برانگیز.
5- ایجاد رهن برای تامین پرداخت طلب ذمه‌ای مقدم بر آن
ماده 28- در صورتی که نقل و انتقال بلاعوض ظرف 6 ماه قبل از تاریخ توقف پرداختی‌ها بعمل آمده باشد، دادگاه می‌تواند به ابطال آن نیز حکم دهد.
ماده 29- دادگاه می‌تواند تادیه هر دین سررسید شده پس از حدوث توقف پرداختها در حالیکه طرف وصول کننده آگاه از توقف بدهکار است را ابطال کند.
ماده 30- موارد ابطال مذکور در ماده 27 و 28 (به اینکه پرداخت دین موجل در روز تادیه به هر وسیله که به عمل آمده باشد) و ماده 29 (به اینکه پرداخت دین حال وقتی که دریافت کننده عالم به توقف پرداختهاست می‌تواند ابطال شود) بر اعتبار پرداخت برات، سفته و چک خدشه‌ای وارد نمی‌کند.
مع‌ذلک واحد بازسازی می‌تواند برای مطالبه مبلغ تادیه شده بر علیه براتکش، یا در حالت صدور سند به حساب دیگری به طرفیت دستور دهنده، ذینفع چک، و یا اولین ظهرنویس سفته مبادرت به طرح دعوی نماید، مشروط بر اینکه ثابت شود خوانده دعوی عالم به توقف پرداختها بوده است.
ماده 31- دعوی ابطال بوسیله واحد بازسازی و یا اداره ورشکستگی قابل طرح در هیأت تشخیص و یا دادگاه تجاری است و هدف از آن بازسازی اموال بنگاه تحت مراقبت و یا مشمول تصفیه اموال است.
مبحث هشتم – در دعوی استرداد
ماده 32- اگر قبل از شروع بازسازی یا شروع ورشکستگی شخص حقیقی یا حقوقی کسی اوراق تجاری به او داده باشد که وجه آن را وصول و به حساب صاحب سند نگاه دارد و یا به مصرف معینی برساند و وجه اسناد مزبور وصول یا تادیه نگشته و اسناد عیناً در حین بازسازی یا ورشکستگی در نزد شخص مذکور موجود باشد صاحبان آن می‌توانند عین اسناد را استرداد کنند.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   12 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله ورشکستگی و آثار آن

دانلودمقاله مقدمه ای بر بانکداری بدون ربا در ایران

اختصاصی از سورنا فایل دانلودمقاله مقدمه ای بر بانکداری بدون ربا در ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 


شکل امروزین بانکداری که بیش ازششصد سال از پیدایش آن می گذرد ، ابتدا به صورت موسسه های مالی ساده و با معاملات محدود درکشورهای اروپایی شروع شد سپس همزمان با گسترش معاملات بانکی ، ازنظرکمی و جغرافیایی نیزتوسعه یافت به طوری که درقرن گذشته وارد همه کشورها ازجمله کشورهای اسلامی گردید .
شکل امروزین بانکداری که بیش ازششصد سال از پیدایش آن می گذرد ، ابتدا به صورت موسسه های مالی ساده و با معاملات محدود درکشورهای اروپایی شروع شد سپس همزمان با گسترش معاملات بانکی ، ازنظرکمی و جغرافیایی نیزتوسعه یافت به طوری که درقرن گذشته وارد همه کشورها ازجمله کشورهای اسلامی گردید .ازآنجا که معاملات بانکی درکشورهای اروپایی طراحی شده بودند درموارد زیادی با تعالیم اسلام به ویژه ممنوعیت ربا ناساگاز بودند و این باعث جبهه گیری علما و متدینان کشورهای اسلامی درمقابل صنعت بانکداری شد .
جایگاه مهم بانکداری دراقتصاد و فواید زیاد آن باعث شد اندیشمندان مسلمان به این فکر بیفتند که با رفع مشکلات شرعی بانک ، ازاین صنعت استفاده کنند. تلاش های اولیه بیشتر براین نکته متمرکز بود که نشان دهند ربایی که درقرآن تحریم شده شامل بهره بانکی نمی شود و معاملات بانکی معاملات ربوی نیستند ، لکن این تلاش ها موثر واقع نشد و عالمان دین و مسلمانان دیندار را قانع نکرد .تا اینکه ازحدود پنجاه سال پیش حرکت علمی دیگری شروع شد و این بار اندیشمندان مسلمان به فکرافتادند تا با حفظ بانک ، معاملات آن را براساس تعالیم اسلام تعریف کنند ، اینجا بود که نوع دیگری ازصنعت بانکداری به اسم بانکداری بدون ربا یا بانکداری اسلامی متولد شد و به سرعت درکشورهای مسلمان گسترش یافت به طوری که امروزه درغالب کشورهای اسلامی و حتی برخی کشورهای غیرمسلمان، بانک های بدون ربا حضور جدی دارند و در برخی کشورها چون ایران ، پاکستان و سودان کل نظام بانکی براساس بانکداری بدون ربا طراحی شده است .
اگرچه روح اصلی همه بانک های بدون ربا مشترک است و آن حذف ربا از عملیات بانکی است اما الگوهای اجرایی که هریک از کشورها و بانک های بدون ربا انتخاب کرده اند متفاوت است و این باعث شده مدل و الگوی مختلفی از بانکداری بدون ربا پا به عرصه وجود بگذارد . این تنوع و تفاوت گرچه در ابتدای کار طبیعی و تا حدی مفید است تا متفکران و کارشناسان بانکی عملکرد الگوهای مختلف را تجربه کنند لیکن در بلندمدت به ضرر بانکداری بدون رباست . لازم است اقتصاددانان پول و بانکداری مسلمان با تجزیه و تحلیل عملکرد الگوهای مختلف بانکداری بدون ربا و با استفاده از نقاط قوت و ضعف آنها ، به سمت رسیدن به الگوی واحدی که از جهت شرعی و کارآیی در بالاترین حد ممکن باشد حرکت کنند . در این صورت است که بانکداری بدون ربا علاوه براینکه عامل همگرایی تمام مسلمانان جهان می شود به ابزاری مناسب برای استفاده مفید و موثر از سرمایه های نقدی آنان در سراسر دنیا تبدیل می شود .
قانون عملیات بانکداری بدون ربا در شهریور ماه سال 1362 تصویب و از ابتدای سال بعد به اجرا گذاشته شد. قانونی که انتظار می رفت دامان نظام اقتصادی حکومت نوپای جمهوری اسلامی را از ربا ناکارایی و بی عدالتی پاک کند و مایه رشد اقتصادی و پیشرفت و ترقی جامعه شود. انتظار همه این بود که بانکداری بدون ربا در فراغت از طاعون ربا و در پیوندش با بخش حقیقی اقتصاد خیلی زود به بار نشسته و موجب رشد و ترقی جامعه شود. کسانی که نکوهش بی نظیر قرآن از ربا و رباخواری را می دانستند و ایمان داشتند که رباخوار محارب خدا و رسول و فریب خورده شیطان است و این سخن پیامبر را به یاد داشتند که فرموده خداوند ربا و رباخوار و نویسنده و شاهد معامله را لعن کرده و فرموده است که در ارتکاب معصیت هر سه برابرند ؛ بی صبرانه انتظار می کشیدند که نظام بانکی خالی از ربا به عنوان قلب نظام اقتصادی در کنف تایید و رضایت الهی سیل برکات و نعمات را سرازیر کشور اسلامی نماید. اکنون بیشتر از بیست سال از اجرای آن قانون امیدبخش می گذرد و نظام بانکی نتوانسته است به همه اهداف خود برسد. چرا؟
این سوال که چرا کشورهای غربی با وجود این که همه اموراتشان با - تعریف ما از- ربا عجین شده، قدرتهای اقتصادی جهان امروز هستند و به نظر نمی رسد اقتصادهای عظیمشان در سراشیبی سقوط باشد و ما که داعیه بانکهای بدون ربا را داریم آنچنانیم که می دانیم، ذهن بزرگ و کوچک و عامی و تحصیلکرده این مملکت را به خود مشغول کرده است.
به واقع مشکل به کجا یا کجاها برمی گردد ؟ قانون ، مجریان قانون، ظرف مکانی و زمانی اجرای قانون ، جامع نبودن آن و یا مانع نبودن آن ؟ همه آنچه برشمرده شد طرفدارانی در میان منتقدان دارد و در این مقدمه مجال این نیست که به بیان دلایل و شواهد و مستندات آنها بپردازیم. به هر حال به نظر می رسد همه موارد فوق در وضعیت کنونی بانکهای ما بی تاثیر نباشند.
با نگاهی به تاریخ صدر اسلام و چگونگی پیاده سازی اسلام به عنوان دینی عالمگیر و جهان شمول به روشنی پیداست نگاه پیامبر به عنوان رهبر دین نوپای اسلامی که منشاء وحیانی داشته ، نگاهی سیستمی و دوراندیش بوده است . به عبارتی پیامبر گرامی اسلام در نقش مدیر و رهبر پروژه عظیم شناسایی و پیاده سازی اسلام و با اتکا به وحی موفق شده است دین مترقی اسلام را در جغرافیایی استقرار بخشدکه به اعتقاد متفکرین گذشته و امروز کم از معجزه نیست . به نظر می رسد آنچه در استقرار نظام اسلام نقش عمده ای ایفا کرده است ، نگاهی مرحله ای و تدریجی به این فرآیند بوده است . به عبارتی مجموعه اقدامات رسول اکرم به عنوان رهبر و مدیرگویا در چارچوب یک طرح مدون و از پیش تعیین شده با رعایت زمان بندی دقیق تک تک فعالیتها و توجه به اهداف مرحله ای و مقطعی به مثابه نردبانی برای نیل به اهداف و الا صورت پذیرفته است . این مشی پیامبر با عنایت به این واقعیت بروز یافته است که رفتار افراد در یک جامعه در طول سالیان متمادی و بر پایه عقاید ، سنن ، هنجارها و شرایط محیطی موجود شکل می گیرد و در روح و جان آنها خانه می کند . بدیهی است تغییر این رفتارها فرایندی زمان بر و طاقت فرساست که برنامه مدون و استواری را می طلبد و در مسیر این تغییر گاه شاید اهداف مقطعی مدنظر باشند که پاره ای از رفتارهای متناقض با روح تغییر را برای برهه ای از زمان تحمل کنند . همچنان که پیامبر در آغاز با برده داری به عنوان پدیده ای مخالف با مبانی و اصول اسلام به مبارزه جدی برنخاست یا این که در آغاز تحریم شراب را متوجه زمان عبادت نمود و بالاخره این که به صورت تدریجی و طی مراحلی اقدام به تحریم ربا نمود.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 57 به نظر می رسد این نگاه سیستمی در بعضی از نظام ها و زیر نظام های اجتماعی چندان مراعات نشد . در حوزه اقتصاد و به اعتقاد بسیاری در مهمترین زیر نظام آن یعنی نظام بانکی در سال 1363 ، قانونی به تصویب و سریعاً به مرحله اجرا گذاشته شد که واقعیت های موجود نظام بانکی آن زمان که مجموعه ای از عقاید ، طرز فکرها ، رویه ها و به طور کلی بسته ای از بسترهای سخت افزاری و نرم افزاری بود را تا حد زیادی از نظر دور داشت .
اکنون پس از گذشت بیش از بیست سال از اجرای آن قانون و همه مزایا و کاستیهایی که از آن سراغ داریم ؛ نخست باید بپذیریم که بازنگری در آن نه یک انتخاب که یک ضرورت است و ثانیاً این که هر گونه بازنگری فارغ از نگاه سیستمی و راهبرد فرایندی و مرحله ای چندان موفق نخواهد بود.
نهادهای مالی اسلامی در سال های گذشته رشد چشمگیری را به دنبال داشته اند. اکثر این نهادها، در جهت تخصّصی شدن حرکت کرده، اصول و مبانی مالیه اسلامی را به صور مختلف برای استفاده نیازهای جامعه به کار گرفته اند. حتّی نهادهای مالی غیر اسلامی هم به علّت اهمّیت خاصّ بازارهای مالی اسلامی، فعالیّت خود را در این زمینه توسعه و رونق داده اند. در این میان نقش بانک های سرمایه گذاری یا مؤسّسات تأمین سرمایه اسلامی بسیار بااهمّیت است که در بعضی کشورهای اسلامی به آن توجّه می شود. چون بانک ها نقشی تخصّصی در جهت به روز کردن فعالیت نهادهای مالی (پولی و سرمایه ای) و به خصوص بازار سرمایه و نهادهای صنعتی کشور را دارند، بانکداری غیر ربوی به عنوان جایگزینی راه گشا، مطرح شده که در این نوشتار به تشریح آن می پردازیم.
تاریخچه بانکداری:
با تعقیب شدید کلیسا علیه دریافت بهره و منع مشروط آن در مذاهب یهود، فعالیّت بانکداری و صرافی و ربا خواری منحصراً در اختیار قوم یهود قرار گرفت. و در مذهب یهود منع گرفتن بهره منحصراً به منع دریافت بهره از هم کیشان یهودی، تفسیر شده است. بعلاوه ورود طلا و نقره فراوان از آمریکا و رفع ممنوعیّت دریافت بهره در آئین مسیح بر اثر فتوای "جان کالوین" رهبر پروتستانها به افزایش فعالیّتهای بانکی کمک زیادی نمود و بانکهای مختلفی تأسیس شدند که تا به امروز فعالیّت آنها ادامه دارد. بنابر این دریافت سود و ربا، ماهیت بانکداری موجود در آئین یهود و مسیحیت را تشکیل می دهد.
بانکداری در ایران و نقش اقتصادی آن:
بانک شاهنشاهی ایران در سال 1267 تأسیس شد. بدین ترتیب بانک تدریجاً مرکز معاملات پولی و بازار سرمایه ایران شد و مؤسسۀ مزبور قدرت اقتصادی کامل و تسلّط قوی بر عملیات بازار پیدا کرد و نرخ بهره و نبض بازار تابع سیاست پولی و اعتباری آن گردید. بعد از این زمان به ترتیب بانکهای ملّی و سپه و سایر بانکها تأسیس شدند. در ایران نیز بانکداری مبتنی بر سود و بهره بوده است.
بانک ها وجوه لازم را از سرمایه داران کوچک و پس انداز کنندگان گرفته و جمع آوری کرده و به کسانی که بخواهند عملیات اقتصادی انجام دهند یا عملیات خورد را توسعه دهند، وام می دهد. بانکها از تفاوت نرخ پولی که به سرمایه گذارها بابت بهره می پردازند و از بهره ای که از وام گیرندگان و بازرگانان دریافت می کنند، ارتزاق می نمایند. بانکها می توانند برای هدایت پس انداز و برای سرمایه گذاری مولّد و بر حسب درجه سودمندی وامهای درخواستی مشتریان، نرخهای متفاوت بهره تعیین نمایند.

 


مبانی بانکداری ربوی و غیر ربوی:
در بانکداری متعارف (ربوی) سپرده گذاران هیچ مسئولیّتی در قبال فعالیت های بانک ندارند و نتایج عملیات بانکی سود باشد یا ضرر، هیچ فرقی برای آنان ندارد و بانکدار متعهّد است در هر وضعیّتی اصل سپرده و بهرۀ آن را در موعد مقرّر به سپرده گذار بپردازد. در بخش اعطای وام هم، وقتی بانک وام می دهد، رابطۀ مالکیّتی خود را از آن وام قطع کرده و به مالکِیّت متقاضی در می آورد و او متعهّد می شود در سر رسیدهای معیّن اصل وام و بهره آن را به بانک برگرداند. نظام بانکی ربوی سعی کرده صنعت بانکداری را از درگیر شدن با اقتصاد حقیقی دور کند. به طوری که در اکثر کشورها، بانک ها از سرمایه گذاری مستقیم در فعالیتهای اقتصادی، خرید سهام شرکت ها، حتّی خرید اوراق قرضۀ قابل تبدیل به سهام منع شده اند. این در حالی است که با حذف سیستم بهره و بانکداری مبتنی بر آن، ماهیّت بانکداری متحوّل می شود و بانک دیگر تنها به عنوان یک مؤسسۀ گردش وجوه نیست، و سپرده گذاران، بانکها و بنگاه های اقتصادی دیگر به صورت عناصر مجزّی از هم نیستند. سود و زیان بانکها و به دنبال آن سود و زیان سپرده گذاران، بستگی به عملکرد و موفقیّت بنگاه ها دارد. پس در ساختار غیر ربوی علاوه بر آنکه بانکها و مردم به یکدیگر متعهّد بوده و مسئولیت دارند، بانکها در چرخۀ اقتصادی نیز فعالیت دارند تا بتوانند پاسخگوی سپرده گذاران باشند.

 

ساز و کار تجهیز منابع در بانکداری اسلامی:
تفاوتهای دو نوع بانکداری ربوی با غیر ربوی عمدتاً در مسئله تجهیز منابع و اعطای تسهیلات می باشد. روش های تجهیز منابع در بانکداری بدون ربا عبارتند از :
1- سپرده های قرض الحسنه جاری؛ که مانند سایر بانکها، ماهیّت قرض دارد، و اشخاص حقیقی و حقوقی می توانند با افتتاح حساب قرض الحسنه جاری، وجوه مورد نظر خود را به بانک سپرده و دسته چک دریافت کنند و سپس از طریق نوشتن چک به هر اندازه و به هر صورتی که مایل باشند، مطابق مقرّرات بانک از موجودی خود برداشت کنند. به موجودی این گونه حساب های سودی تعلّق نمی گیرد و وجوه این حساب به مقتضای عقد قرض به مالکیّت بانک در آمده و جزء منابع بانک خواهد بود و در نتیجه بانک ها می توانند از طریق عقود بانکی، سرمایه گذاری کرده و کسب سود کنند.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  13  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله مقدمه ای بر بانکداری بدون ربا در ایران

دانلودمقاله تعیین ضریب گیاهی و پهنه بندی نیاز آبی سیب زمینی

اختصاصی از سورنا فایل دانلودمقاله تعیین ضریب گیاهی و پهنه بندی نیاز آبی سیب زمینی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تعیین ضریب گیاهی و پهنه بندی نیاز آبی سیب زمینی در استانهای خراسان و سمنا1مقدمه
کشاورزی وزراعت در ایران بدون توجه به تأمین آب مورد نیازگیاهان میسرنیست. بنابراین بایستی برنامه ریزی صحیح برای آن بخصوص درشرایط خشکسالی صورت گیرد. برنامه ریزی صحیح مستلزم محاسبه دقیق نیاز آبی گیاهان می‌باشد. براساس روش‌های موجود مبنای محاسبات نیاز آبی گیاهان ، تبخیرـ تعرق مرجع و ضرائب گیاهی است. تبخیر ـ تعرق مرجع توسط لایسیمتر اندازه گیری می‌شود و برای سادگی کار می‌توان آنرا با توجه به نوع منطقه از روش‌های تجربی نیز تخمین زد. ضرائب گیاهی نیز از مطا لعات لایسیمتر قابل محاسبه است. این ضرائب تابعی از عوامل مختلفی از جمله اقلیم می‌باشد. بنابراین بایستی درهر منطقه ای با دقت برای هرمحصولی محاسبه شود. (19) برای محاسبه و برآورد مقدارتبخیر ـ تعرق سازمان خوار باروکشاورزی ملل و متحد«FAO » تقسیم بندی زیر را منظور نموده است:
اندازه گیری مستقیم تبخیر ـ تعرق به وسیله لایسیمتر
اندازه گیری مستقیم تبخیر بوسیله تشتک یا تبخیر سنج
فرمول‌های تجر بی
روشهای آئرودینامیک
روش تراز انرژی(5)
بعضی از روشها فقط جنبه تحقیقاتی داشته تا بتوانند فرایند‌های انتقالی بخار آب را بهتر و عمیق تر بررسی نمایند.برخی دیگر به جهت نیاز در برنامه‌های روزانه کشاورزی بکار می‌روند. ولی دقت و اصالت روش‌های تحقیقاتی را ندارد. به هر حال برای عملیات روزانه درمزارع می‌توان از روشهایی که نتیجه آنها بیش از ده درصد با مقدار واقعی تبخیر ـ تعرق متفاوت نباشد استفاده نمود.
هدف از انجام این طرح بدست آوردن ضرایب گیاهی و تعیین نیاز آبی سیب زمینی دراستانهای خراسان و سمنان می‌باشد که بوسیله لایسیمتر زهکش دار در دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد انجام شده است. در مورد لایسیمتر و نحوه عملکرد آن و روابط تجربی بکار رفته دراین طرح درفصل بعدی توضیح داده می‌شود.

1-2اهمیت کشت سیب زمینی
سیب زمینی یکی از مهمترین منابع در تغذیه انسان است. این محصول در جهان از نظر اهمیت غذائی مقام پنجم بعداز گندم، برنج، ذرت و جو دارد.(11) بانگاهی به سی سال آینده، سازمان خوار بار کشاورزی (FAO) بر آورد کرده که برای تغذیه جمعیت جهان به 60 در صد غذای بیشتری نیاز است(12) و از آنجا که سیب زمینی از نظر ارزش غذائی با تولید متوسط 2/2 تن یکی از اقلام محصولات غذایی مهم میباشد بنابراین باید با برنامه ریزی صحیح کشاورزی ، که یکی از را هکار‌های آن بدست آوردن دقیق نیاز آبی این محصول است، باعث افزایش تولید آن در سطح جهان گردید. امید است این تحقیق راه گشایی برای آیندگان درمسائل مدیریت آبیاری باشد. بیشترین سطح زیر کشت این محصول مربوط به اروپائیان است که عملکردی بالغ بر 16 تن درهکتار را دارا می‌باشند.(جدول 1-1) بطوریکه در این جدول مشاهده می‌شود حدود 43 درصد کل سیب‌زمینی جهان در اروپا تولید می‌شود.


جدول1-1 میزان سطح زیر کشت و عملکرد کل سیب زمینی در سطح جهان
قاره سطح زیر کشت
(1000هکتار) عملکرد کل (T1000) در صد از کل
آمریکا 1725 42224 55/13
اروپا 8375 132725 64/42
آسیا 7999 122236 25/39
آفریقا 1137 12410 98/3
استرا لیا 424 1260 56/0

1-3 اهمیت سیب زمینی در ایران
محصول سیب زمینی یکی از ارقام اصلی است که در راستای امنیت غذایی آینده کشور میتواند نقش عمده ای را ایفاد نماید سیب‌زمینی تنها محصولی است که بعد از گندم ، برنج و ذرت میتواند بخشی از مواد نشاسته ای و پروتئینی مورد نیاز جامعه را تأمین کرده و امکان جایگزینی آن با محصولات ذکر شده وجود داشته و در کاهش واردات محصولات غذائی فوق مؤثر می‌باشد.(29) سطح زیر کشت محصول سیب زمینی کشور در سال 1382 برابر 175 هزار هکتار بر آورد شده است و میزان تولید آن 5/3میلیون تن برآورد شده است که این مقدار12/1 در صد کل سیب زمینی تولید شده در جهان می‌باشد(1). برای افزایش این مقدار باید راهکارهای بسیار بنیادی در نظر گرفت. یکی از راهکارهای افزایش این محصول بالا بردن میزان کارائی مصرف آب می‌باشد که بدون برنامه ریزی صحیح آبیاری مقدور نمی‌باشد. لذا برنامه ریزی صحیح آبیاری مستلزم دانستن دقیق نیاز آبی می‌باشدکه امید است این تحقیق بتواند در جهت افزایش عملکرد سیب زمینی در سطح کشور مؤثر باشد.

1-4 منطقه مورد مطالعه
منطقه مورد مطالعه استان‌های خراسان و سمنان می‌باشد. انتخاب این مناطق به آن دلیل بوده است که با وجود اهمیت کشت سیب‌زمینی اطلاعات مورد نیاز در زمینه آبیاری برای این گیاه بسیار اندک است.

1-4-1 استان خراسان
مساحت استان خراسان 313335 کیلومتر مربع می‌باشد که معادل یک پنجم مساحت کل کشور می‌باشد. این منطقه در شمال و شمال شرق ایران بین مدارات 30 درجه و 21 دقیقه و 17 دقیقه عرض شمالی و 5 در جه و 20 دقیقه طول شرق از نصف النهار گرینویچ واقع شده است. تنوع آب و هوایی در این منطقه شرایط تولید 47 نوع محصول زراعی را فراهم نموده است. که در جدول شماره2 بعضی از محصولات مهم استان و میزان تولید آن را ارائه شده است(16)

جدول1-2 وضعیت تولید محصولات زراعی استان خراسان در سال زراعی 81-1380
نوع محصول درصد از کل تولید کشور رتبه از لحاظ تولید در کشور
جو 61/20 اول
پنبه 24/38 اول
چغندر قند 68/35 اول
خربزه 46/51 اول
گوجه فرنگی 64/13 دوم
گندم 03/10 سوم
هندوانه 81/13 سوم
سیب زمینی 5 هفتم

بطوریکه مشاهده می‌شود استان خراسان در مورد تولید 4 محصول مقاوم اول کشور و گوجه‌فرنگی مقاوم دوم را دارا می‌باشد. از نظر تولید سیب‌زمینی محل کشت و میزان سطح زیر کشت در دشت‌های کشاورزی این استان، خراسان طبق جدول 1ـ3 میباشد.
جدول 1-3 محل و میزان کشت گیاه سیب زمینی در استان خراسان
محل کشت سطح (هکتار) محل کشت سطح( هکتار)
دشت ازغند 98 سهل آباد 2
اسفده 28 شاهرفت 5
اسفراین 90 شهرنوباخزر 54
بجستان 25 صالح آباد-جنت آباد 17
بجنورد 2292 صفی آباد 27
بشرویه 1 طبس 9
بندان 2 عنبری ـ یرچاه 4
بیرجند 36 فردوس 25
تایباد 39 غلامان ـ راز 29
تربت جام 1189 قائن 145
جوین سلطان آباد 61 قلعه میران 27/19
چاهک موسویه 14 قوچان ـ شیروان 2909
حاتم قلعه 128 قوری میران 8
خضری 52 کاشمر 48
خواف سلامی 1 کویر 2
درگز 291 کرات 7
درمیان-گره بک 117 گناباد 20
درونه 5/67 گیسور 5
رخ 410 ماروسک 3/15
رشتخوار 4 مانه 300
ریوش 417 مشهد ـ چناران 2113
زاوه ـ تربت حیدریه 85 مختاران 9
زوزن 5 ینگجه 190
سبزوار 31 مبندان 5/4
سرایان 27 نیشابور 160
سربیشه 35 نریمانی 24
سملقان 69 نای بند ـ دیهوک 1
سنگ بست 113 میغان ـ دهنو 3
بطوریکه در جدول مذکور مشاهده می‌شود سیب‌زمینی در استان خراسان تقریباً در 60 دشت مهم این استان به صورت کم و بیش کشت می‌شود.

1-4-2 استان سمنان
استان سمنان95815 کیلومترمربع بوده که حدود 56 درصد از مساحت کل کشور را به خود اختصاص داده است و از این حیث ششمین استان کشور بوده و بین 34 د رجه و 40 دقیقه تا 37 درجه و 10 دقیقه عرض شمالی و 57 در جه و 4دقیقه تا 57 درجه و 59 دقیقه طول شرقی از نصف النهار گرینویج قرار گرفته است. در حال حاضر حدود 2 در صد کل مساحت استان زیر کشت محصولات مختلف کشاورزی بوده که حدود 33961 هکتار سطح زیر کشت باغات(محصولات دائمی) و 160000 هکتار سطح زیر کشت محصولات زراعی می‌باشد.(2) وضعیت تولید بعضی از محصولات شاخص زراعی و باغی استان نسبت به کل کشور طبق جدول 1ـ4 می‌باشد.

جدول 1-4 وضعیت تولید محصولات زراعی استان سمنان در سال زراعی 81-1380
ردیف نوع محصول نسبت در مقایسه با سطح تولید در کشور
1 پنبه 5/ 3 درصد
2 چغندر قند 2 درصد
3 سیب زمینی 3 درصد
4 خر بزه 5/11 درصد
5 هندوانه 2 درصد
6 پسته 5/3 درصد
7 انگور 2 درصد
بطوریکه ملاحظه می‌شود حدود 3 درصد از کل سیب‌زمینی کشور در استان سمنان تولید می‌شود که اگرچه درصد زیادی نمی‌باشد اما به لحاظ اقتصادی حائز اهمیت است. محل کشت و میزان زیر کشت محصول سیب زمینی در دشت‌های کشاورزی استان سمنان طبق جدول 1ـ5 می‌باشد.
جدول 1-5 محل و میزان کشت گیاه سیب زمینی در استان سمنان
محل کشت سطح (هکتار) محل کشت سطح (هکتار)
1-سمنان 250 6-ایوانکی 23
2-شاهرود 480 7-گرمسار 22
3-بسطام 7500 8-جاجرم-گرمه 10
4-مرجان 130 9-بیارجمند 5
5-رباط-قره بیل 190 10-دامغان 1630

دشت‌های بسطام با 7500 هکتار و دامغان با 163 هکتار کشت سیب‌زمینی بالاترین مقدار سطح زیرکشت را به خود اختصاص می‌دهند.
با این اوصاف که محصول سیب زمینی از محصولات استراتژیک استان‌های خراسان و سمنان می‌باشد و هشت درصد از کل تولید محصول کشور در این دو استان می‌باشد (شکل‌های 1ـ1 و 1ـ2) لذا بجا خواهد بود که در مورد نیاز آبی این گیاه و روابط آن با خصوصیات رشد آن بیشتر تحقیق شود. این مطالعه تبخیر ـ تعرق پتانسیل سیب زمینی با استفاده از دستگاههای لایسیمتر و نیز ارتباط عناصر هوا شناسی با این نیاز‌ها به منظور دستیابی به ساده ترین ، عملی ترین و دقیق ترین روش تخمین نیاز سیب زمینی مورد بررسی قرار گرفته است.


شکل 1-1 نمودار توزیع میزان تولید سیب زمینی استانها نسبت به کل کشور – سال زراعی 81-1380



شکل 1-2 نمودار توزیع سطح سیب زمینی استانها نسبت به کل کشور – سال زراعی 81-1380

 

 

 

 

فصل دوم


بررسی منابع

2-1 سابقه تحقیقات در زمینه تبخیر -تعرق
شاید بتوان گفت مهمترین کوششی که تا کنون در زمینه تبخیر ـ تعرق صورت گرفته است مربوط به سازمان خواربار جهانی FAO است که نتایج آن تحت عنوان نیاز آبی گیاهان انتشار یافته است ( (FAO,24. نشریه مذکور موجب نگاشته شدن صدها مقاله بوده و شاید تمام مقالاتی که در زمینه تبخیر ـ تعرق تاکنون نوشته شده است ماخذ فوق را به عنوان یکی از مراجع اصلی معرفی نموده اند. دورنبوس و پروت در این نشریه روشهای تبخیر و تعرق را مطرح و برای برخی اصلاحات لازم را انجام داده و مورد تجزیه و تحلیل قرار داده‌اند. در سال 1992 تجدید نظرهای لازم برای نشریه فوق در شماره 56 نشریه FAO بخش آبیاری و زهکشی به چاپ رسیده است. همچنین در فصل هشتم شماره 64 نشریه FAO.، به معادله پنمن_ مانتیس اصلاح شده در نشریه 56 اشاره شده است. بروت سارت (1982) مولف کتابی تحت عنوان تبخیر آب که در سال 1982 منتشر شده و از کتب مهم در تشریح این فرایند به شمار می‌آید. این کتاب به همراه کتاب دیگری که توسط استانهیل (1984) تهیه‌گردیده است. یکی از بهترین مراجعی هستند که به بررسی تبخیر و گردش انرژی درکشاورزی پرداخته‌اند و از ترازنامه انرژی در جهت تخمین تبخیر و تعرق نیاز آبی گیاهان استفاده کرده‌اند. بروت سارت در این کتاب کلیه معادلات تبخیر را جمع بندی و مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است. (3 ) ورما و رزنبرگ بعد از مقایسه روشهای بیلان انرژی و آئرو دینامیک با نتایج لایسیمتر نتیجه گرفتند که روشهای آئرو دینامیک نتایج بهتری می‌دهندو شکل کاملتر آنها معادلات ترکیبی هستند(51). شیه تاثیر متغییر‌های مختلف آب و هوایی را بر روی تبخیر ـ تعرق بررسی نموده و نتیجه گرفتند مدلهایی که بر اساس دمای هوا و تشعشع عمل می‌کنند نتایج بهتری به دست می‌دهند(87)صالح و سندیل 23 روش محاسبه تبخیرـ تعرق مرجع را در قسمتهای مرکزی عربستان مورد ارزیابی قرار دادند. آنها روشها را در پنج گروه: روشهای دمایی، رطوبت نسبی ، تابشی ، ترکیبی و روشهای تشتک تقسیم بندی نمودند. روشهای جنسن هیز از گروه روشهای تابشی در اولویت اول و روش تشک کلاس A در مکان دوم قرار می‌گیرند. ودر مجموع روشهای ترکیبی در حد متوسط و روشهای دمایی در پائین ترین مکان قرار گرفتند (75)ویراسینگ و کاتولاندا در سال 1998 نیاز تبخیر ـ تعرق برنج(رقم BG379 )را در ماپالانا واقع درمنطقه مرطوب شمال شرقی سریلانکا در سه سطح غرقاب و در لایسیمتر اندازه گیری و نتیجه گرفتند که تبخیر ـ تعرق با رطوبت نسبی،سرعت باد، درجه حرارت هوا و نقطه شبنم همبستگی دارد. این دو محققETOرا 2 تا 15میلیمتر در روز و کل ETO را بین 515 تا549 میلی متر در دوره رشد بدست آوردند (دوره بین دو هفته بعد از خزانه تا دو هفته قبل از برداشت)نسبت تبخیر-تعرق به تبخیر در40-50 روز بعد از نشا’ در حدود1 و در موقع رشد در حدود 9/1 تا 39/1 بوده است. آنها از جمله فاکتورهای موثر بر ET وE را عامل باد ذکر کرده‌اند. (76)کمیته فنی نیاز‌های آبی بخش آبیاری و زهکشی انجمن مهندسان راه و ساختمان آمریکا ASCE در نشریه‌ای تحت عنوان آب مصرفی گیاهان و آب مورد نیاز آبیاری 20 روش محاسبه EToرا بطور ماهانه در مناطق خشک و مناطق مرطوب بر اساس نتایج لایسیمتر مورد مقایسه و بررسی قرار داد که در هر دو منطقه روش پنمن ـ مانتیس در اولویت قرار گرفت (83). دورنبوس و پروت در نشریه FAO24 بر اساس یک جمع بندی از کلیه تحقیقات و تجربیات در مقیاس جهانی از میان 30 روش متداول جهانی برآورد تبخیر-تعرق پتانسیل گیاه مرجع پنج روش از کاربردی ترین روشها را ارائه نمودند. این روشها عبارتند ازپنمن،پنمن اصلاح شده ، بلانی کریدل اصلاح شده،طشتک تبخیر و روش تابشی که بصورت کاربردی با مثالهای عملی و ارائه جداول، راه‌حلهای کاربردی در رابطه با رسم منحنی‌های ضریب گیاهی مطرح شده است (61). در سال 1993 یونجه بعنوان گیاه مرجع با روشهای پنمن(1948)،فائو-پنمن،تشعشع ،تبخیر از تشتک A فائو مورد مطالعه قرار گرفت و نتایج تجزیه و تحلیل نشان داد که روش تشتک کلاسA و پنمن1948 نسبت به سایر روشها در مقایسه با لایسیمتر دقیقتر و با افزایش دور ماههای اندازه گیری دقت نتایج بیشتر شد(55). اما این روش‌ها نتوانست در بین محققان زیاد مورد قبول داشته شود. در سال 1993 ابوقبار و همکارانش گزارش دادند که یونجه در سه لایسیمتر زهکش داربعنوان گیاه مبنا کشت و میزان تبخیر ـ تعرق اندازه گیری شده با نتایج محاسبات سه روش پنمن،جنسن هیزو تشتک کلاسA ارزیابی گردید. که در نتیجه میان تبخیر ـ تعرق یونجه از طریق لایسیمتر و روش تبخیر تشتک کلاسA بالاترین میزان همبستگی دیده شد(36). در سال 1994در دانشگاه ملبورن استرالیا با مطالعه ای در محل یک محدوده، جهت تخمین تبخیر ـ تعرق مرجع با روشهای فائو24،پنمن مانتیس و تشتک تبخیر کلاس A به عمل آمد و چنین نتیجه گیری شد که نتایج حاصله از روش پنمن فائو24 حدود،20تا24 درصد بیش از روش پنمن مانتیس بوده و روش تشعشع و پنمن مانتیس نتیجه ای مشابه برای میزان تبخیر ـ تعرق روزانه داشته است که میتوان در جاهائیکه امکان اندازه‌گیری سرعت باد نیست از روش تشعشع بجای پنمن مانتیس برای تعیین تبخیر ـ تعرق روزانه مرجع استفاده نمود(47). در سال 1995 نتایج یک تحقیق روی روش پنمن و لایسیمتر چمن در مقایسه با روشهای پنمن ـ مانتیس، ماکینگ، پریستلی، تیلور، تورگ‌،‌هارگریوز سامانی و تورنت وایت در سه منطقه شمال شرقی کارولینا برای تعیین تبخیر ـ تعرق مرجع چنین گزارش شده است که همبستگی خوبی بین روشهایی که بر اساس درجه حرارت و تشعشع می‌باشد برقرار بوده و براساس تجزیه و تحلیل آماری در تخمین روزانه و فصلی بهترین روش پنمن مانتیس توصیه شده است(34). تحقیقی در سه منطقه کارتر ،پلی‌موث و تاربود در قسمتهای شرقی کارولینا ی شمالی صورت گرفت و در آن روشهای ماکینگ،پریستلی، تایلور و تورک بعنوان روشهای تشعشعی و روشهای‌هارگریوز –سامانی ،تورنت وایت بعنوان روشهای دمائی مورد استفاده قرار گرفتند. مبنای مقایسه روش پنمن مانتیس با گیاه مرجع چمن بود ،در مجموع نتیجه شد روشهای تشعشعی و دمایی ارتباط و همبستگی خوبی با معادله ترکیبی پنمن ـ مانتیس دارد. در این معادله روش تورک در هر سه منطقه بطور متوسط بهترین نتایج را برای مقادیر ماهانه ETo نشان می‌داد(39 ). دیوید و همکاران (1995 )در مقاله ای تحت عنوان ارزیابی شبکه‌های تبخیر سنجی به بررسی صحت داده‌های تبخیر سنجی و مقادیر تخمین زده شده از روی توابع نیمه تجربی پرداختند. برای تخمینET از روابط پنمن- مانتیس،بلانی-کریدل و استیفان- استیوارث استفاده شد. نتایج بدست آمده نشانگر آن بود که روش پنمن- مانتیس بالاترین میانگین تبخیر را داشته و روش استیفان- استیوارث از این نظر کمترین مقدار را ارائه نموده است(48 ). محمد با انجام آزمایشاتی که انجام داد نشان داد که روش طشت تبخیر بهترین روش برای تخمین تبخیر ـ تعرق در نواحی عربستان صعودی میباشد(37 ). آلن و‌هات فیلد (1996) چندین روش را با هم مقایسه نموده و نتیجه گرفته انددر شرایطی که داده‌های هواشناسی دقیقی در اختیار داشته باشیم روشهای پریستیلی- تیلور پنمن- مانتیس بهتر از سایر روشها تبخیر و تعرق را ارزیابی می‌کند(58). کتسو بیلیس و بیجی مپلیس (1997) روابط مختلفی را برای پارامتر‌های مورد نیاز روش پنمن ارائه شده را مطرح نموده و برای هر یک روابط تازه ای را ارائه نموده و با دیگر روابط مقایسه و بهترین را معرفی نمودند (62 ). هولم و همکاران (1997 ) در گزارشی تحت عنوان تبخیر ـ تعرق پتانسیل در هند تحت شرایط تغییر اقلیم آینده با سریهای زمانی تبخیر را برای فصول مختلف و در دو دوره کوتاه مدت (15)ساله و بلند مدت(32 )ساله مورد مطالعه قرار دادند که دوره کوتاه مدت تنها بر پایه داده‌های تبخیر ـ تعرق پتانسیل و دوره‌های بلند مدت برپایه داده‌های تشتک تبخیرو تبخیر ـ تعرق پتانسیل انتخاب و مورد بررسی قرارگرفتند اغلب ایستگاههای مطالعاتی روند کاهش تبخیر و تبخیر ـ تعرق پتانسیل را بین سالهای 1961تا1992 در همه فصول نشان داد. بر اساس نظریه‌های مختلف تغییر اقلیم آتی و با توجه به افزایش دما در اثر افزایش گازهای گلخانه ای، انتظار میرود که مقادیر تبخیر و تبخیر ـ تعرق روند افزایشی را در سالهای آتی داشته باشد این وضعیت احتمالاً در شرایط آب و هوایی خراسان و سمنان نیز اتفاق خواهد افتاد (62).جیمز رایت نتایج تحقیق تعیین تبخیر ـ تعرق مرجع را با دو گیاه چمن و یونجه توسط لایسیمتر وزنی با تجزیه تحلیل از فرمول پنمن-کیمبرلی گزارش داد که میزان تبخیر ـ تعرقحاصل از چمن 83 درصد تبخیر ـ تعرق یونجه بوده است.در منابع علمی بین المللی یونجه بدلیل رشد موفق در یک دامنه وسیعی از خاکهای مشخصات مختلف فیزیکی، در مقایسه با سایر علوفه‌ها مورد توصیه بیشتری قرار گرفته است.هرچند که بعضی‌ها یونجه را بعنوان گیاه مرجع در مقایسه با چمن پیشنهاد و توصیه نموده اندولی هنوز به قاطعییت این امر به تایید نرسیده است. نیاز آبی یونجه ،وقتی که برداشت محصول مورد نظر می‌باشد حدوداً بین800-1600میلیمتر در یک دوره رشد که بستگی به آب وهواو طول دوره رشد دارد گزارش شده است(49).در مطالعه‌ای دیگر که در کنفرانس بین المللی آبیاری در سنت آنتونیوی تگزاس در سال 1996 توسط اساتید ایالت واشنگتن آمریکا ارائه شده است.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   124 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله تعیین ضریب گیاهی و پهنه بندی نیاز آبی سیب زمینی

دانلودمقاله جایگاه حجاب در ادیان

اختصاصی از سورنا فایل دانلودمقاله جایگاه حجاب در ادیان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

مقدمـــــــه:

 

صرف نظر از مباحثی چون ادله حجاب، محدوده حجاب اسلامی، فلسفه آن و مباحث دیگر، یکی از مباحث لازم در این باره، بررسی پیشینه این حکم است; به این معنا که آیا اسلام خود قانون و دستور خاصی برای پوشش زنان در برابر مردان نامحرم ارائه داده است یا نه، رسم موجود بین بانوان مسلمان ریشه ای دیرینه دارد؟ ضرورت طرح این بحث از آن جا ناشی می شود که برخی مدعی شده اند: «ارتباط عرب با ایران از موجبات رواج حجاب در قلمرو اسلام شد»2 و معتقدند که «حجاب رایج میان مسلمانان عادتی است که از ایرانیان، پس از مسلمان شدنشان به سایر مسلمانان سرایت کرد». برخی دیگر نیز گفته اند: «حجاب از ملل غیر مسلمان روم و ایران به جهان اسلام وارد شده است».3 این مقاله در صدد کشف اثبات این مسئله است.

 

مفهوم شناسی :

 

قبل از ورود به بحث لازم است معنای واژه حجاب و مقصود از حجاب بیان شود.

 

مفهوم لغوی حجاب :

 

به گفته اهل لغت این واژه به صورت متعدی و به معنای در پرده قرار دادن به کار می رود. ابن درید می گوید: «حجبت الشیء. .. اذا سترته، و الحجاب: السِّتر...، احتجبت الشمس فی السحاب اذا تستترت فیه.4 حجاب، پوششی است که روی شیء را فرا می گیرد و حجاب یعنی پرده...، زمانی که خورشید در ابر فرو می رود عرب می گوید: احتجبت الشمس فی السحاب». فیومی این واژه را چنین توضیح می دهد:
حجب فعلی متعدی است و به معنای مانع شدن به کار می رود. به پرده، حجاب می گویند، زیرا مانع از دیدن است، و به دربان، حاجب گفته می شود، زیرا وی مانع از ورود افراد است. این واژه در اصل بر موانع جسمانی اطلاق می گردد، ولی برخی مواقع به موانع معنوی نیز حجاب گفته می شود.
از گفتار اهل لغت می توان نتیجه گرفت که در زبان عرب، حجاب به پوششی گفته می شود که مانع از دیدن شیئی پوشانده شده می شود. شهید مطهری نتیجه تحقیقات لغوی خود را درباره این واژه، چنین بیان می کند:
کلمه حجاب هم به معنی پوشیدن است و هم به معنی پرده و حاجب، بیشتر استعمالش به معنی پرده است. این کلمه از آن جهت مفهوم پوشش می دهد که پرده وسیله پوشش است و شاید بتوان گفت که به حسب اصل لغت هر پوشش حجاب نیست; آن پوشش حجاب نامیده می شود که از طریق پشت پرده واقع شدن صورت گیرد.

 

این واژه در قرآن و حدیث نیز با عنایت به همین معنای لغوی به کار رفته و معنای خاصی پیدا نکرده است. شهید مطهری می فرماید:
در قرآن کریم در داستان سلیمان غروب خورشید را این طور توصیف می کند: «حتی توارت بالحجاب» یعنی تا آن وقتی که خورشید در پشت پرده مخفی شد. تعبیر حجاب با همین معنا در آیه 51 سوره شوری و نیز در آیه 53 سوره احزاب به کار برده شده است... . در دستوری که امیر المومنین(علیه السلام) به مالک اشتر نوشته است می فرماید: «فلا تطولن احتجابک عن رعیتک» یعنی در میان مردم باش کمتر خود را در اندرون خانه از مردم پنهان کن. حاجب و دربان تو را از مردم جدا نکند بلکه خودت را در معرض ملاقات و تماس مردم قرار ده.

 

مفهوم اصطلاحی حجاب :
حجاب در علومی چون عرفان و طب و شاید دیگر علوم، اصطلاح خاصی دارداما در مسئله مورد بحث این نوشتار که مسئله ای فقهی است دارای معنای خاصی نیست. این واژه در فقه در معنای لغوی خود که همان پرده حائل میان دو چیز باشد به کار رفته و معنای جدیدی برای آن ایجاد نشده بود. در دوران متأخر این واژه معنای اصطلاحی خاصی پیدا کرده و به پوشش خاص زنان اطلاق شده است. شهید مطهری در این باره می فرماید:
استعمال کلمه حجاب در مورد پوشش زن اصطلاح نسبتاً جدیدی است. در قدیم و مخصوصاً در اصطلاح فقها کلمه ستر که به معنی پوشش است به کار می رفته است. فقها چه در کتاب الصلوة و چه در کتاب النکاح که متعرض این مطلب شده اند کلمه ستر را به کار برده اند نه کلمه حجاب را. بهتر این بود که این کلمه عوض نمی شد و ما همیشه همان کلمه پوشش را به کار می بردیم، زیرا چنان که گفتیم معنی شایع لغت حجاب، پرده است و اگر در مورد پوشش به کار برده می شود به اعتبار پشت پرده واقع شدن زن است و همین امر موجب شده که عده زیادی گمان کنند که اسلام خواسته است زن همیشه پشت پرده و در خانه محبوس باشد و بیرون نرود. پوشش زن در اسلام این است که زن در معاشرت خود با مردان بدن خود را بپوشاند و به جلوه گری و خود نمایی نپردازد. آیات مربوطه همین معنی را ذکر می کند و فتوای فقها هم مؤید همین مطلب است... در آیات مربوطه، لغت حجاب به کار نرفته است. آیاتی که در این باره هست چه در سوره مبارکه نور و چه در سوره مبارکه احزاب حدود پوشش و تماس های زن و مرد را ذکر کرده است بدون آن که کلمه حجاب را به کار برده باشد. آیه ای که در آن کلمه حجاب به کار رفته است مربوط است به زنان پیغمبر اسلام.
معنای اصطلاحی جدید این واژه، عبارت است از پوششی که زن در برابر نامحرمان باید استفاده کند و از جلوه گری و خود نمایی بپرهیزد. در این نوشتار نیز همین معنای اصطلاحی مورد نظر است، نه پرده نشینی زنان. تردیدی نیست که حجاب در این اندازه یکی از احکام مشترک ادیان ابراهیمی و از احکام ضروری اسلام بوده و همه طوایف اسلامی بر آن اتفاق نظر دارند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


حجاب در ادیان الهی



فطری بودن پوشش:
حجاب و پوشش در تمام ادیان و مذاهب، دارای جایگاه خاصی است، و یکی از دلایل اساسی آن این است که حجاب و عفاف، یک امر فطری است.
داستان حضرت آدم و حوا نیز فطری بودن پوشش را اثبات می کند. در تورات (کتاب مقدس یهودیان که برای مسیحیان نیز مقدس است)، می خوانیم:
«و چون زن دید که آن درخت برای خوراک نیکوست و به نظر، خوش نما و درختی دلپذیر و دانش افزا، پس، از میوه اش گرفته بخورد و به شوهر خود نیز داد و او خورد * آنگاه چشمان هر دوی ایشان باز شد و فهمیدند که عریان اند، پس برگهای انجیر به هم دوخته، سترها برای خویشتنن ساختند...».

بعد ادامه می دهد:
«و آدم، زن خود را حوا نام نهاد، زیرا که او مادر جمیع زندگان است* و خداوند رخت ها برای آدم و زنش از پوست بساخت و ایشان را پوشانید».

بر طبق این متن، آدم و حوا لباسی نداشتند و بعد از خوردن شجره ممنوعه چشمشان باز شد و فهمیدند که عریان اند که بلافاصله با برگ درختان خود را پوشاندند و بعدا خداوند لباسی از پوست به ایشان ارزانی داشت.

در قرآن کریم در مورد داستان حضرت آدم و حوا چنین آمده است:

فلما ذاقا الشجرة بدت لهما سواتهما و طفقا یخصفان علیهما من ورق الجنة
آن گاه که آدم و حوا از درخت ممنوعه چشیدند، پوشش خود را از دست داده (عورتشان آشکار گردید) و به سرعت، با برگ درختان بهشتی خود را پوشاندند.

طبق آیات شریفه قرآن کریم، حضرت آدم و حوا قبل از چشیدن درخت ممنوعه دارای لباس بوده اند، اما با خوردن از آن درخت ممنوعه (بر اثر اغوای شیطان) لباس خود را از دست دادند که بلافاصله به پوشاندن خود اقدام نمودند.

به هر حال، مطابق هر دو نقل، پس از احساس برهنگی (خواه طبق نقل تورات قبل از آن دارای لباس نبوده و یا طبق قران کریم دارای لباس بوده اند) بلافاصله خود را با برگهای درختان بهشتی پوشاندند. این احساس شرم از برهنگی حتی بدون حضور ناظر بیگانه، و سرعت در پوشاندن خود به وسیله برگ ها (ولو بطور موقت)، از آن جهت که تحت هیچ آموزش یا فرمانی از جانب خداوند یا فرشته وحی و یا تذکر هریک به دیگری صورت گرفته است، بیانگر فطری بودن پوشش در انسان است و ثابت می کند که لباس و پوشش، به تدریج و بر اثر تمدن ها ایجاد نشده است، بلکه انسان های نخستین، یا به تعبیر بهتر، نخستین انسان ها، به طور فطری بدان گرایش داشته اند. و بنا به گواهی متون تاریخی، در اکثر قریب به اتفاق ملت ها و آیین های جهان، حجاب در بین زنان، معمول بوده است. هر چند حجاب در طول تاریخ، فراز و نشیب های زیادی را طی کرده و گاهی با اعمال سلیقه حاکمان، تشدید یا تخفیف یافته است، ولی هیچ گاه بطور کامل از بین نرفته است.
اگر به لباس ملی کشورهای جهان بنگریم، به خوبی حجاب و پوشش زن را در آن می بینیم. دقت در لباس ملی کشورها ما را از ورق زدن کتب تاریخی برای یافتن ملل و اقوامی که زنان آنها دارای حجاب بوده اند، بی نیاز می سازد و به خوبی اثبات می کند که حجاب در میان اکثر ملت های جهان، معمول بوده و اختصاص به مذهب یا ملت خاصی نداشته است.
تمام ادیان آسمانی، حجاب و پوشش زن را واجب و لازم شمرده اند و جامعه بشری را به سوی آن دعوت کرده اند؛ زیرا لزوم پوشش و حجاب به طور طبیعی در فطرت زنان به ودیعت نهاده شده است و احکام و دستورهای ادیان الهی هماهنگ و همسو با فطرت انسانی تشریع شده است، پس در همه ادیان الهی پوشش و حجاب زن واجب گشته است.
در ادیان زرتشت، یهودیت، مسیحیت و اسلام، حجاب زنان امری لازم بوده است. کتاب های مقدس مذهبی، دستورها و احکام دینی، آداب و مراسم و سیره عملی پیروان این ادیان الهی، بهترین شاهد و گواه اثبات این مدعاست.

 

 

 

 

 

 

 




حجاب در شریعت زرتشت:

 

«آشو زرتشت» با توصیه ها و اندرزهای خود، کوشیده است تا پایه های حجابی را که زنان ایرانی به عنوان یک فرهنگ ملی در ظاهر عرف خود رعایت می کنند، در عمق روح آنان مستحکم نماید و از این راه، ضمانت اجرای قانون حجاب را در آینده نیز تامین نماید و بدین سان، جامعه خویش را در مقابل امکان انحرافهای اخلاقی پنهان، بیمه کند.
قسمتی از پند و اندرزهایی که «آشو زرتشت» به پیروان خود توصیه نموده را نقل می کنیم، تا این اقدام مهم «آشو زرتشت» بهتر نمایان گردد و حرکت او در جهت تعالی و آموزش ریشه های «حفظ حجاب» و بیان لزوم توام نمودن حجاب ظاهری با عفت باطن، روشن ترشود.
او می فرماید:

 

◄ ای نوعروسان و دامادان! روی سخنم با شماست. به اندرزم گوش دهید و گفتارم را به خاطر بسپارید و با غیرت، در پی زندگانی پاک منشی برآیید. هر یک از شما باید در کردار نیک و مهرورزی، بر دیگری پیشدستی جوید تا آن زندگانی مقدس زناشویی، با خوشی و خرمی همراه باشد.

◄ ای مردان و زنان! راه راست را دریابید و پیروی کنید. هیچ گاه گرد دروغ و خوشی های زودگذری که تباه کننده زندگی اند، نگردید، زیرا لذتی که با بدنامی و گناه همراه باشد، همچون زهر کشنده ای است که با شیرینی در آمیخته و همانند خودش دوزخی است. با این گونه کارها زندگانی گیتی خود را تباه مسازید.

◄ پاداش رهروان نیکی، به کسی می رسد که هوا، هوس، خودخواهی و آرزوهای باطل را از خود دور ساخته، بر نفس خویش چیره گردد. کوتاهی و غفلت در این راه، پایانش جز ناله و افسوس، چیز دیگری نخواهد بود.

◄ فریب خوردگانی که دست به کردار زشت می زنند، گرفتار بدبختی و نیستی خواهند شد و سرانجامشان خروش و فریاد و ناله است، ولی زنان و مردانی که به اندرز و راهنمایی من گوش فرامی دهند، آرامش و خوشی زندگی بهره شان خواهد بود و سختی و رنج از آنان دور خواهد گشت و به نیکنامی جاودانی خواهند رسید.3

و در کتاب «وندی داد» این جمله به طور مکرر آمده است: «کلام ایزدی است که کردار زشت را نابود می کند: از تو- ای مرد! – خواهش می کنم پیدایش و فزونی را پاک و پاکیزه ساز! از تو- ای زن! خواهش می کنم تن و نیرو را پاک و پاکیزه ساز! آرزو دارم صاحب فرزند باشی و شیر تو فراوان شود!»4

در کتاب پوشاک باستانی ایرانیان در ذیل عنوان «پوشاک اقلیت های میهن ما» در مورد حجاب زنان زرتشتی چنین می خوانیم:
«این پوشاک که بانوان زرتشتی از آن استفاده می کنند، شباهتی بسیار نزدیک به پوشاک بانوان نقاط دیگر کشور ما دارد، چنانکه روسری آنان از نظر شکل و طرز استفاده، نظیر روسری بانوان بختیاری است و پیراهن، شبیه پیراهن بانوان لر در گذشته نزدیک است و شلوار، از لحاظ شکل و برش، همان شلوار بانوان کرد آذربایجان غربی است و کلاهک، همان کلاهک بانوان بندری است».

دین زرتشت، بر سه اصل اساسی، «اندیشه نیک»، «گفتار نیک» و «کردارنیک» استوار گشته است.

موبدان در تفسیر اندیشه و کردار نیک می گویند:
«یک زرتشتی مؤمن، باید از نگاه ناپاک به زنان دیگر دوری جوید».

در اندرز «آذرباد مارا سپند» موبد موبدان آمده است: «مرد بد چشم را به معاونت خود قبول مکن»5

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 



حجاب در شریعت یهود:
رواج حجاب در بین زنان قوم یهود، مطلبی نیست که کسی بتواند آن را مورد انکار یا تردید خود قرار دهد. مورخین، نه تنها از مرسوم بودن حجاب در بین زنان یهود سخن گفته اند، بلکه به افراط ها و سخت گیریهای بی شمار آنان نیز در این زمینه تصریح کرده اند. در کتاب «حجاب در اسلام»، آمده است:
«گرچه پوشش در بین عرب مرسوم نبود و اسلام آن را به وجود آورد، ولی در ملل غیر عرب، به شدیدترین شکل، رواج داشت. در ایران و در بین یهود و مللی که از فکر یهود پیروی می کردند، حجاب به مراتب شدیدتر از آنچه اسلام می خواست وجود داشت. در بین این ملتها وجه و کفین (صورت و کف دستها) هم پوشیده می شد. حتی در بعضی از ملتها سخن از پوشیدن زن و چهره زن نبود، بلکه سخن از قایم کردن زن بود و این فکر را به صورت یک عادت سفت و سخت درآورده بودند»

ویل دورانت، که معمولا سعی می کند موارد برهنگی یا احیانا تزیینات و آرایش های زنان هر قوم را با آب و تاب نقل کند تا آن را طبیعی جلوه دهد، در این مورد می گوید:
«در طول قرون وسطا، یهودیان همچنان زنان خویش را با البسه فاخر می آراستند، لکن به آنها اجازه نمی دادند که با سر عریان به میان مردم روند. نپوشاندن موی سر، خلافی بود که مرتکب را مستوجب طلاق می ساخت. از جمله تعالیم شرعی یکی آن بود که مرد یهودی نباید در حضور زنی که موی سرش هویداست، دست دعا به درگاه خدا بردارد»

او در توصیف زنان یهودی می گوید:
«زندگی جنسی آنان علی رغم تعدد زوجات، به طرز شایان توجه، منزه از خطایا بود. زنان آنان دوشیزگانی محجوب، همسرانی ساعی، مادرانی پرزا، و امین بودند و از آنجا که زود وصلت می کردند، فحشا به حد اقل، تخفیف پیدا می کرد»

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  55  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله جایگاه حجاب در ادیان