سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله سلسله زندیه

اختصاصی از سورنا فایل دانلود مقاله سلسله زندیه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

جانشین سلسله ای که نادرشاه افشار به آن ترتیب بوجود آورد و به آن ترتیب از میان رفت، سلسله ای بود که مؤسس و موجد آن، لرزاده ای شچاع و مردم دار از سرداران گمنام خود نادر بود و کریم خان زند نام داشت که چون از طایفه ” زند“ بود، سلسله ای را که بنیان گذاشت به این سبب ” زندیه“ نام گذاشتند.برای اینکه علل پیدایش سلسله ای را که بنیان گذاشت به این سبب “ زندیه“ نام گذاشت. برای اینکه علل پیدایش سلسله زندیه دانسته شود، لازمست ابتدا مختصری درباره اوضاع ایران پس از قتل نادر شاه افشار بررسی شود.
پس از قتل نادر، هر یک از سران سپاه او، در هر گوشه ای از مملکت که مختصر نفوذی داشتند، سر به شورش و اغتشاش برداشتند. قسمت شمالی ایران از کردستان تا افغانستان عرضه تاخت و تازه های علیقلی خان ” عادلشاه “ و ابراهیم خان (ابراهیم شاه ) و محمد حسن خان قاجار شد و در نواحی جنوبی و مرکزی، حکام و فرمانرویان ایلات بختیاری و زند راه استقلال میپیمودند و در چنان احوالی، شاهرخ شاه افشار نیز در خراسان حکومت داشت و در ظاهر، پادشاه افشار بود (1161 هجری قمری) و در همان زمان برولایات فارس فتحعلی خان افشار، بر اصفهان ابوالفتح خان بختیاری و بر همدان، محمد علی خان تکه او حکومت میکردند.
اولین قیام از طرف محمد حسن خان قاجار صورت گرفت باین ترتیب که در گرگان به جمع آوری سپاه مشغول شد و ایلات یموت (بفتح یاء) و ترکمنان را دور خود جمع کرد. سپس آزادخان افنان قیام کرد و او که از طرف ابراهیم شاه بر کردستان و همدان حکومت داشت، پس از شکست ابراهیم شاه از شاهرخ ، ابتدا شهر ” زور“ و بعد کرمانشاهان را به تصرف در آورد و در سال 1162 هجری قمری بر آذربایجان دست یافت و حتی شهر ” ارومیه “ یعنی رضائیه امروزی را به پایتختی برگزید و رسما خود را پادشاه ایران خواند !
بعد از اینکه شاهرخ توسط طرفداران میرزا سید محمد متولی دستگیر و کور شد، هر کدام از حکام وی نیز در شهرهای مهم مانند اصفهان و همدان به خودسری و تمرد پرداختند و حتی در شیراز نیز علیه فتحعلی خان افشار شورشی بوجود آمد که رهبر آن ” صالح بیک بیات “ بود و سرانجام نیز ” صالح بیک“ در اوایل سال 1136 هجری قمری به حکومت شیراز رسید و به این ترتیب با اطاعت بزرگان شیراز از صالح بیک بیات، شیراز از قلمرو حکومت افشاریه خارج شد.
مرکز توجه تمام مدعیان سلطنت پس از نادرشاه افشارشهر اصفهان بود که حکومت بلارقیب نماند و علیمردان خان بختیاری در تسخیر اصفهان بر آمد ولی از ابوالفتح خان شکست خورد و چون در تصرف اصفهان اصرار داشت از کریم خان زند که در آن زمان با 4 هزار سوار تیر انداز و شمشیر زن خود ، در سلطان آباد اراک اردو زده بود کمک خواست و کریمخان نیز دل به وعده های او بست و با برادرش صادق خان به کمک او رفت.
این بار حاکم اصفهان، در مقابل مهاجمین زند مغلوب شد و منتها، چون کریم خان در اوسیاست و شجاعتی سراغ کرده بود به پیشنهاد خان زند، اتحاد مثلثی از ابوالفتح خان بختیاری – کریم خان زند و علیمردان خان بختیاری تشکیل شد و چون هنوز مردم اصفهان را میل دل بجانب صفویان بود یکی از نوادگان دختری شاه سلطان حسین صفوی را که طفلی 8 ساله بنام ” ابو تراب میرزا “ بود با عنوان شاه اسمعیل سوم به سلطنت برداشتند و قرار شد ابوالفتح خان همچنان حاکم اصفهان باشد، کریم خان فرماندهی سپاه را بعهده بگیرد و علیمردان خان نایب السلطنه باشد و باین ترتیب از اجتماع این سه سردار که هریک در اندیشه نابودی دو تن دیگر و استقلال انفرادی بود، حکومتی تشکیل یافت که پایه و اساس استواری نداشت (1164 هجری قمری) زیرا ابوالفتح خان مستبد و مغرور، علیمردان خان بیرحم و تند خو و خشن و کریم خان، مردم دار و بردبار و ملایم و بسیار دور اندیش و احتیاط کار بود .
بزودی مردم اصفهان نیز سه دسته شدند و هر دسته طرفدار یکی از سه سردار شدند منتها، بسبب نرمش و عطوفت کریمخان، جمع بیشتری منجمله ارامنه جلفا طرفدار او بودند و این محبوبیت خان زند، علیمردان خان را بهراس افکند و برای اجرای نقشه ای که در سر داشت کریمخان را با یک مأموریت جنگی به همدان فرستاد و در غیاب او، توطئه ای ترتیب داد که در جریان آن ” ابوالفتح خان “ کشته شد و بعد از آنکه حکومت اصفهان را یه عموی خود ” حاجی بابا خان بختیاری“ سپرد، شاه اسماعیل سوم خردسال را همراه خود به شیراز برد.
در محلی بنام ” کام فیروز“ نزدیک شیراز صالح بیک بیات، حاکم شیراز از علیمردان خان شکست خورد و در سال 1165 هجری قمری شیراز هم بتصرف خان بختیاری درآمد و این پیروزی مصادف با پیروزی مصادف با پیروزی کریمخان زند در همدان بود . پس از این پیروزی، خان زند حکومت همدان را به برادرش صادق خان سپرد و خود به سنندج رفت و در آنجا بود که از وقایع اصفهان و قتل ابوالفتح خان و تصرف شیراز توسط علیمردان خان مطلع شد و لاجرم، بسرعت به اصفهان بازگشت و پس از آنکه با مقاومت مختصری از طرف ” حاجی بابا خان “ روبرو شد، اصفهان را گرفت و صادق خان را از حکومت همدان به اصفهان مأمور کرد و خود برای دفع علیمردان خان که پیمان اتحاد مثلث را شکسته بود، بسراغ او رفت.
نیروهای زند و بختیاری در ” چهار محال “ با هم روبرو شدند و علیمردان خان شکست خورد و بطرف کرمانشاهان گریخت و شاه اسماعیل سوم ناچار به اردوی کریمخان پیوست و خان زند، نیابت و وکالت او را قبول کرده و از آن زمان است که کریمخان زند به ” وکیل الدوله ” مشهور شد (1165 هجری قمری) و در حقیقت، این امر، آغاز کار سلسسله زندیه در تاریخ ایران محسوب می شود .
گرچه قیام کریمخان زند از سال 1163 هجری قمری آغاز شد و همین تاریخ نیز به عنوان تاریخ تأسیس سلسله زندیه در تواریخ به حساب آمده است ولی، بطوریکه بعد خواهد آمد، فرمانروائی مستقل و بلا منازع کریمخان زند در حقیقت از سال 1179 هجری قمری که همه دشمنان سر سخت داخلی خود را بکایک مغلوب کرد، آغاز می شود. در طول مدت 46 سالی که افراد سلسله زندیه در ایران فعالیتی داشتند 8 نفر باین ترتیب بر منصرفات زندیه حکومت کردند.
1-کریم خان زند
2-زکی خان برادر کریم خان (100 روز)
3-ابوالفتح خان پسر کریم خان (70 روز)
4-صادق خان برادر کریم خان (16 ماه)
5-علیمردان خان خواهرزاده زکیخان (5 سال)
6-جعفر خان فرزند صادق خان (3 سال)
7-صید مراد خان
8-لطفعلی خان پسر جعفر خان (6 سال)
و شاید در تاریخ سلسله سلطنتی ایران، طول مدت زمامداری سلسله زندیه از همه کمتر باشد زیرا این سلسله نیز مانند سلسله افشاریه، بعد از مرگ سر سلسله آن به سرعت شیرازه امورش از هم پاشید و جانشینان کریم خان که هیچکدام لیاقت و بینش سیاسی و جنگی خان بزرگ زند را نداشتند، هر یک مدت کوتاهی بر تخت نشستند و برخاستند تا توسط آغا محمد خان قاجار بکلی منقرض شدند .(بطوریکه شرح آن خواهد آمد).

 

1-کریمخان زند (1163-1193 هجری قمری)
افراد ایل زند از ایلات نژاد بودند و بیکی از شاخه های زبان لری صحبت می کردند، در قریه ای بنام ” پری “ در حوالی ” ملایر “ سکونت داشتند و چون عده آنها خیلی کم بود و شهرتی چندان نیز نداشتند، آنها را جزء طایفه ” لک“ که از طوایف معتبر لر است، محسوب میدارند. زندیه ابتدا در حوالی ملایر به شبانی و گله داری بسر می‌بردند. وقتی در سال 1149 هجری قمری نادر برای سرکوبی علیمراد بختیاری به منطقه لرستان حمله کرد و بر او پیروز شد برای آنکه مبادا دوباره بختیاریها شورش کنند، بعضی از طوایف بختیاری و لر را به ” دره گز“ در خراسان کوچ داد که طتئفه زند از آن جمله بود و بعد نیز جمعی از جوانان زندیه بختیاری و لر را نیز که قابلیت سپاهی گری را داشتند به سپاه خود پذیرفت که عده ای از مردان زند منجمله کریم خان و بردارش صادق زند ازآنجمله یودند.1
پدر کرمیخان و صادق خان، ” ایناق“ )به فتح همزه) نام داشت و ایناق برادری بنام ” بوداق” داشت و ایناق و بوداق از رشیدترین افراد ایل زند بودند. بعد از مرگ ایناق، مادر کریمخان به عقد ازدواج بوداق در آمد و از او نیز سه فرزند پیدا کرد دو پسر به نام اسکندر خان وزکی خان و یک دختر (که بعدها مادر علیمردان خان زند شد).
کمی بعد نادر، بر اثر ابراز لیاقت بعضی از این سپاهیان تازه خدمت، آنانرا به مشاغل عمده تر و مهمتری گماشت و کریم زند که ابتدا با عنوان یک تیرانداز ساده به سپاه نادر وارد شده بود، یکی از آنان بود که در جریان حمله نادر به هندوستان جزء سران سپاه نادری بود1. طایفه زند تا زمانیکه نادر زند بود در حدود ابیورد خراسان بسر میبردند و چون نادر کشته شد به ریاست کریم و صادق زند، به سرزمین اصلی خود باز گشتند. البته ابتدا از علیقلی خان عادلشاه اجازه بازگشت خواستند ولی او که احتمال بروز شورشی از طرف زندیه میداد با این تقاضا موافقت نکرد و کریم و صادق زند نیز نفرات تحت فرماندهی خود را برداشتند و جنگ و گریز کنان به ملایر باز گشتند و در ” قلعه پری“ مسکن سابق افراد زند، در ملایر ساکن شدند و کریم خان زند، به سبب کاردانی و لیاقتی که داشت، رفته رفته مدارج ترقی را پیمود و بر عدد یاران خود چندان افزود که ” ابراهیم شاه” افشار دست به کمک بسوی او دراز کرد و برای او و برادرش لقب خانی فرستاد و به خلعت های نفیس مخلعشان گردانید و از این تاریخ است که ان دو برادر به کریمخان و صادق خان معروف شدند و اولین مأموریت جنگی آنان سرکوبی مخالفان ابراهیم ساه در عراق بود که با موفقیت روبرو شد.
پس از آنکه سپاه ابراهیم شاه در حوالی کاشان پراکنده شد، کریم خان و صادق خان نیز به ملایر بازگشتند و در همین زمان است که جریانات سیاسی سبب شد تا خان زند نیز به سیاست کشانده شود و در نتیجه اتحاد مثلث و سلطنت شاه اسماعیل سوم و قتل ابوالفتح خان و جنگ کریمخان و علیمردان خان پیش آمد و باین ترتیب دو رقیب اولیه کریمخان یعنی ابوالفتح خان و علیمردان خان از میان رفتند.
زمانی که خان زند، در اصفهان بود، بواسطه حسن سلوک و رفتار ملایمی که نسبت به همه طبقات مردم از خود نشان می داد، اکثریت مردم شهر مخصوصا ارامنه جلفا طرفدار او بودند. وقتی رقبای اولیه او از بین رفتند، کریمخان در صدد توسعه نفوذ و قدرت خود بر آمد. ابتدا همه اتباع خویش را از حدود ملایر جمع آوری کرد و در حدود 4 هزار سوار جنگ آور را سازمان داد و در همین احوال یکی دیگر از سرداران افشاری ابراهیم شاه، بنام ” سلیم خان قرخلو“ نیز 8 هزار سوار و پیاده ای که تحت فرمان داشت به کریمخان پیوست.
کریمخان زند برای رسیدن به مقام فرمانروائی مستقل، راه درازی در پیش داشت و با مدعیان زورمندی در نقاط مختلف ایران روبرو بود که عبارت بودند از :
محمد حسن خان قاجار در نواحی مازندران و گرگان
آزادخان افغان در قسمتهایی از آذربایجان
شاهرخ خان افشار در سرزمین خراسان
علیمردان خان بختیاری در حوالی کرمانشاهان
و خطرناکنر از همه این رقبا، محمد حسن خان قاجار بود.
محمد حسن خان، پسر فتحعلی خان قاجار سپهسالار شاه طهماسب دوم بود که بدست نادر از میان رفت.
وی در نواحی گرگان سر به استقلال برداشته و پس از غلبه بر ازادخان افغانی مازندران را نیز گرفته بود و حتی عزم تسخیر گیلان را داشت که به سبب حمله نیروهای زندیه به طرف شمال، به مقر فرمانروائی خود بازگشت و در حقیقت نیز کریم خان پس از ارام کردن فارس و اصفهان، در حالیکه شاه اسماعیل سوم را به همراه او بود، عزم الحاق نواحی شمالی را به متصرفات خود داشت.
پس از تسخیر قزوین و رشت و لاهیجان از راه کناره دریای خزر به گرگان حمله برد اما به سبب عدم همکاری نیروهای ” سلیم خان قرخلو“ ، وی در انجام این نقشه جنگی موفق نشد مضافا به اینکه شاه اسماعیل سوم نیز به تحریک بعضی از امرای مخالف کریمخان فرار کرد و به اردوی محمد حسن قاجار پناهنده شد. به این ترتیب اولین برخورد قاجار و زندیه به شکست کریم خان انجامید و خان زند از راه تهران به اصفهان بازگشت (1666 هجری قمری) و پس از چند هفته استراحت در اصفهان و تنظیم امور سپاه خویش به قصد سرکوبی علیمردان خان بختیاری به طرف غرب حرکت کرد.
خان بختیاری، پس از شکست از خان زند و فرار کرمانشاهان، برای اینکه در مقابل شاه اسماعیل (که از کریمخان زند هر کار را به عنوان او انجام می داد) رقیبی تراشیده باشد، سید گمنامی را که مدعی بود از اولاد صفویه است، با عنوان ” شاه سلطان حسین دوم“ به سلطنت برداشت و خود نایب السلطنه او شد و در ضمن فرماندهی لشکر را نیز به عهده گرفت و منتظر برخورد با کریم خان زند شد.
در محلی بنام ” هارون آباد“1 دومین جنگ میان بختیاریها و زندیه در گرفت و دوباره علیمردان خان به سختی شکست خورد و باز گریخت و پس از آنکه مدتی در نواحی غرب مخفی و سرگردان بود، بدوران اوج پیروزیهای کریم خان و پیروزی او بر آزادخان افغان در ناحیه ” خشت“ بدست یکی از افراد زندیه بنام محمد خان زند کشته شد2 . سپس نوبت به دفع آزادخان رسید که بخواهش علیمردان خان بقصد کمک باو از آذربایجان بطرف کرمانشاهان اردو کشی کرده بود در نزدیکی قزوین قوای خان زند و خان افغان بهم خوردند و نتیجه جنگ به ضرر کرم خان تمام شد.
کریم خان پس از شکست قزوین به اصفهان بازگشت و بعد در تقویت نیروهای خود دوباره به جنگ آزاد خان رفت و این بار در نزدیکی ” قمشه“ ) به شم قاف و کسرشین) 3 بر قوای افغان پیروز شد منتها، چون عقب داران سپاه آزادخان راه ارتباط او را با اصفهان قطع کرده بودند، از طریق بختیاری و کوه گیلویه به جانب لرستان تاخت تا در آنجا به ناحیه آذربایجان حمله کند و آزادخان نیز یکی از سرداران خود یعنی فتحعلی خان افشار (والی سابق فارس) را به لرستان فرستاد و در جنگی که بین کریمخان و فتحعلی خان در گرفت، خان زند، به علت سرمای فراوان و کمی آذوقه و
علیق سخت شکست خورد و قسمت عمده ای از سپاهیان خود را از دست داد.
این شکست و تلفات سنگین که به سپاه کریم خان وارد آمد بطوری او را مأیوس کرد که تصمیم به ترک سپاهیگری گرفت و قصد کرد تا به هندوستان برود و گوشه نشینی اختیار کند ولی امرای دشتستان و تنگشتات بیاری او رفتند و همه افراد خود را تحت اختیار او گذاشتند و رستم سلطان حاکم ” خشت“ تأمین آذوقه و مهمات را بعهده گرفت و به این ترتیب برای سومین بار خان زند به جنگ خان افغان رفت. در محل خشت، یا ” کتل کمارج“ و در راه ” بوشهر“ سپاهیان متحد تنگشتانی و زند، سپاه آزاد خان را در هم شکست و قسمت اعظم سپاه او را نابود کردند و خود آزادخان به شیراز و سپس به اصفهان رفت و چون محمد حسن خان قاجار نیز آماده سرکوبی او بود به آذربایجان رفت.
در آذربایجان جنگی میان خان قاجار و خان افشار اتفاق افتاد که در نتیجه، آزاد خان شکست خورد و به والی بغداد پناه برد و چون والی بغداد بنا بر مصالح سیاسی بیطرفی اختیار کرده بود، آزادخان به ” ارایکلی“ (به کسر همزه)1 والی ” کاخت“ (به کسر خاء) پناهنده شد و چون او نیز از کمک سرباز زد، ناچار به تنها سردار زمان یعنی کریمخان پناهنده شد و خان زند نیز با منتهای جوانمردی، دشمن شکست خورده را پذیره شد و نزد خود نگاه داشت و به این ترتیب، یکی دیگر از رقبای سیاسی کریمخان زند از پیش برداشته شد.
آنگاه خان زند درصدد فتح شیراز برآمد و مردم شیراز که آوازه حسن اخلاق و مردانگی کریمخان را شنیده بودند، بدون جنگ تسلیم شدند و او، پس از مدتی استراحت، به قلع و قمع گردنکشان لار و دشتستان اقدام کرد و بعد به اصفهان رفت و در همان زمان رقیب سر سخت او محمد حسن خان قاجار نیز با نیروئی در حدود 20 هزار سوار و پیاده عازم فتح اصفهان بود.
وکیل الدوله، یکی از مهمترین سرداران خود یعنی ” شیخ علی خان زند“ را به جلوگیری او فرستاد و دو سردار زند و قاجار در محلی بنام ” کزاز“ نزدیک اراک با یکدیگر روبرو شدند و در آن جنگ، محمد حسن خان پیروز شد.
کریم خان برای گرفتن انتقام شکست کزاز باقیمانده سپاه خود عازم جنگ با خان قاجار شد و در گلون آباد دومین جنگ قاجارها و زندیه در گرفت که باز محمد حسن خان پیروز شد و اصفهان به تصرف قاجارها درآمد و چون کریم خان به شیراز برگشته بود، سپاه قاجار به سرعت شیراز را محاصره کرد و سومین جنگ، در حالیکه کریمخان در داخل شیراز قلعه داری میکرد، در محلی بنام ” دشمن زیار“ میان قاجاریه و زندیه واقع شد و این بار، شیخ علی خان موفق شد قاجارها را شکست دهد و چون کمی آذوقه و بعضی شورشهای کوچک از طرف خود قاجارها، محمد حسن خان را مستأصل کرده بود، خان قاجار محاصره را تعطیل کرد و در 1171 هجی قمری به تهران برگشت تا به گرگان برود.
کریم خان ابتدا شیخ علی خان را با قسمت عمده سپاه زند به تعاقب او مأمور کرد و بعد نیز وقتی حکومت شیراز را به صادق خان برادر خود سپرد، با باقیمانده سپاه به طرف شمال حرکت کرد.شیخ علی خان در تعقیب خان قاجار به شهر اشرف (بهشهر امروزی) رسید و در آن محل بار دیگر قاجارها از زندیه شکست خوردند و محمد حسن خان هنگام فرار، هنگامی که از روی پلی رد می شد. به علت سکندری رفتن اسبش به زمین در غلطید و یکی از امرای ” دولو“ ی قاجار بنام ” محمد علی خان دولو“ 1 که کینه ای از خان قاجار در دل داشت و منتظر فرصتی برای گرفتن انتقام بود (و در آن موقع پشت سر محمد حسن خان میتاخت) فرصت را غنیمت شمرد و به ضرب شمشیر او را از پای در آورد و سرش را برای ابراز مراتب وفاداری به خان زند، به نزد شیخ علی خان فرستاد تا برای کریم خان بفرستد و سر محمد خان را در تهران بپای کریمخان انداختند و خان زند نیز دستور داد تا آن سر را با مشک و گلاب شستند و بامانت در زاویه مقدسه حضرت عبدالعظیم تهران به خاک سپردند.
پس از قتل محمد حسن خان قاجار، خانواده و پسران او از ترس، به ترکمانان به یموت پناهنده شدند و پس از چهار سال به کریم خان پناه آوردند و خان زند آنها را در پناه خود گرفت و حسین قلی خان و آغا محمد خان پسران او را در دربار خود نگهداشت و حتی برای ایجاد خویشاوندی سببی با قاجارها با خواهر محمد حسن خان نیز ازدواج مرد و به این ترتیب با از میان رفتن محمد حسن خان، همه ایالات ساحلی دریای خزر نیز به تصرف خان زند در آمد و جز کرمان و خراسان که در اختیار شاهرخ شاه افشار بود، همه ایران مطیع زندیه شدند و کریم خان بپاس حق نعمت نادرشاه تا آخر عمر متعرض شاهرخ و افشاریه در خراسان نشد و کمی بعد مردم کرمان نیز مطیع کریمخان شدند و شاه اسماعیل سوم که تا آنزمان در اردوی قاجارها بود بار دیگر به نزد کریم خان آمد و خان زند نیز دستور داد اورا با احترام پذیرائی کردند.
اینک، برای کریم خان دشمنی جز فتحعلی خان افشار نمانده بود. فتحعلی خان در ابتدا سردار نادر بود. بعد به خدمت ابراهیم شاه افشار رفت و سپس سردار سپاه آزاد خان افغان شد و هم او بود که در جنگ ارستان بر کریمخان پیروز شد. 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله53    صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله سلسله زندیه

تجزیه و تحلیل فرایند تحلیل سلسله مراتبی AHP و برطرف نمودن نقاط ضعف این روش تصمیم گیری به کمک تئوری مطلوبیت در جهت ارائه روش اجر

اختصاصی از سورنا فایل تجزیه و تحلیل فرایند تحلیل سلسله مراتبی AHP و برطرف نمودن نقاط ضعف این روش تصمیم گیری به کمک تئوری مطلوبیت در جهت ارائه روش اجرایی. دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

این پروژه از 89 صفحه تشکیل شده و با فرمت word  است.

چکیده

 

از آنجا که اتخاذ تصمیم صحیح و به موقع می تواند تاثیر به سزایی در زندگی شخصی و اجتماعی انسانها داشته باشد ضرورت وجود یک تکنیک قوی که بتواند انسان را در این زمینه یاری کند کاملا محسوس می باشد. یکی از کار آمد ترین این تکنیک ها فرایند تحلیل سلسله مراتبی (Analytical hierarchy process ) است که برای اولین بار توسط توماس ال ساعتی در دهه ی 1970 مطرح شد. این تکنیک بر اساس مقایسه های زوجی بنا نهاده شده و امکان بررسی سناریو های مختلف را به مدیران می دهد.

این فرایند با توجه به ماهیت ساده و در عین حال جامعی که دارد مورد استقبال مدیران و کاربران مختلف قرار گرفته است، لذا در این پایان نامه سعی شده است تا با نگرشی متفاوت در مقایسه ی دو به دوی معیار ها و زیر معیار ها در این فرایند نتایج حاصل از این روش به واقعیت موجود نزدیک تر شود. بر همین اساس با توجه به اینکه هر معیار یا زیر معیاری در این فرایند در سطوح مختلف دارای مطلوبیت متفاوتی می باشد پس بهتر است با توجه به مطلوبیت معیار ها در هر سطح آنها را دو به دو با هم مقایسه کرد.

جهت آزمایش نتایج حاصل از این کار پژوهشی تکنیک حاصله به صورت حل یک مسئله پیاده گردیده که در این پایان نامه موجود می باشد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تجزیه و تحلیل فرایند تحلیل سلسله مراتبی AHP و برطرف نمودن نقاط ضعف این روش تصمیم گیری به کمک تئوری مطلوبیت در جهت ارائه روش اجرایی.

پایان نامه ی بررسی سلسله مراتب ارزش ها در دانشگاه آزاد اسلامی واحد شبستر. doc

اختصاصی از سورنا فایل پایان نامه ی بررسی سلسله مراتب ارزش ها در دانشگاه آزاد اسلامی واحد شبستر. doc دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه ی بررسی سلسله مراتب ارزش ها در دانشگاه آزاد اسلامی واحد شبستر. doc


پایان نامه ی بررسی سلسله مراتب ارزش ها در دانشگاه آزاد اسلامی واحد شبستر. doc

 

 

 

 

 

 

 

نوع فایل: word

قابل ویرایش 110 صفحه

 

جهت دریافت درجه ی کارشناسی در رشته ی روان شناسی

 

مقدمه:

ارزش (value) به عنوان یکی از مفاهیم اساسی جامعه شناسی کلاسیک و معاصر در کنار مفاهیمی نظیر هنجار (noym) ، نقش (role) و . . . قرار می‌گیرد که با رویکردهای متفاوتی بدان نگریسته می‌شود . اینکه ارزش‌ها تا چه حد می‌توانند منجر به حفظ یا تغییر در نظام اجتماعی گردند ؟ رابطه آنها با محیط چیست ؟ چگونه تغییر می‌پذیرند و تحول می‌یابند محتوای آنها چیست ؟ شاید ساده‌ترین سوالاتی باشد که مشغله ذهنی محقق ارزشها به شمار می‌رود .

در این زمینه مطالعات متعددی انجام شده اما هیچ اجماعی در پاسخ به این سوال بدست نیامده است که ارزش چیست و ارزشها چگونه معلوم و ثابت می‌شود . در این باره برخی دانشمندان معتقدند که ارزش غیر قابل تعریف است و برخی دیگر تلاشهای بسیاری را برای تعریف این مفهوم انجام داده‌اند .

افراد در فرهنگها و جوامع مختلف به نسبت‌های گوناگون در جستجوی بعضی ارزشها و یا کلیه آنها هستند . مسلم آنست که هیچ فرد سالم و معمولی نمی‌تواند کلیه مساعی خود را در تامین ارزش واحدی بکار اندازد .

نحوه برخورد با ارزشها چه توجه زیاد و چه کم توجهی ، چه نگرش تحسین آمیز و چه نگرش خوف انگیز ، چه برداشت محافظه کارانه و چه برداشت منتقدانه و . . . تحت تأثیر گرایش‌های فکری جامعه شناسان قرار گرفته و محققان مختلف در برخورد با ارزشها ، بطور عمده این مفاهیم را در قالب مکتب و نحله فکری‌ای که بدان تعلق دارند تجزیه و تحلیل می‌کنند . اگر چه نداشتن گرایش و جهت گیری فکری خاص نه امکان پذیر و نه شایسته محقق جامعه شناسی است ، ولی تلاش محقق بر این استوار است که در حد امکان از تاکید بر یک مکتب خاص، رویکرد یک جنبه‌ای و تک بعدی به ارزش‌ها خودداری کند ، ارزشها هم می‌توانند به عنوان علت وقایع اجتماعی و هم به عنوان معلول شرایط اجتماعی مورد بررسی قرار گیرند .

ارزشها اموری پیچیده ، سیال و چند بعدی هستند ، اموری که در زمینه های مختلف زندگی ترجیحات آدمی را مشخص می سازند ، این ترجیحات معیارها یا ملاکهایی هستند که داور و ملاک ناشایست بودن اعمال آدمی هستند . از اینجاست که اموری بسیار ارزشمند تلقی می شوند که در مقایسه با سایر امور از اهمیت نسبی بیشتری برخوردارند . یکی از جامعه شناسان معاصر اعتقاد دارد که ما راهی برای اثبات اینکه ارزشهای ما مهمتر از دیگران است نداریم و وی بر این نکته تاکید می کند که تنها احکام ‌‌‍‹‹ واقعی ›› را می توان اثبات کرد ( احمدی به نقل از شارون ، 1379 ،194 ) در اینجا این سئوال مطرح می شود که آیا ارزشها جزء احکام واقعی نیستند ؟ پس واقعیت ارزش چه شکلی است ؟ برای پاسخ به این سئوال می توان از یک بحث معروف شناختی سود جست که باورها را به دو دسته عینی و ذهنی تقسیم بندی می کند . در این دیدگاه باورهای ذهنی قابلیت رد و اثبات را ندارند و فردی تلقی شده و تعمیم ناپذیرند اگرچه انسانها با آنها زندگی می کنند . در مقابل باورهای عینی خود به دو دسته قابل اثبات و غیر قابل اثبات تقسیم می شوند : باورهای عینی قابل اثبات بطور عمده توسط علوم طبیعی تولید می شوند و در قوانین طبیعی خود را نشان می دهند ، ولی باورهای عینی غیر قابل اثبات اگرچه امکان دارد با پیشرفت علوم قابل اثبات شوند ولی در حال حاضر با هاله ای از ابهام روبرو هستند .

کسانیکه با عینیت ارزشها مخالفند معمولاً از روی تجربة بشر چنین حجت می‌آورند که معیارهای ارزشی نسبی‌اند : یعنی در مورد گروههای فرهنگی مختلف و حتی افراد مختلف دگرگونی می‌پذیرند . نزد گروههایی ، اثر معینی نمودار عالیترین ارزش هنری است و نزد گروه دیگری ارزش آن هیچ است . ذهنیت ارزشها با عینیت سایر کیفیات مبانیت دارد . چهار گوشی یک پاره سنگ نزد همه جوامع و افراد یکسان است ، چه نزد آدم در بیشه ، آدم در منزل ، چه نزد فیلسوف و . . . .

به نظر می‌رسد باورهای ارزشی نیز در زمره باورهای عینی غیر قابل اثبات قرار گیرند که متکی بر پذیرش توده هستند . اینکه چیزی خوب است یا بد ، شایسته است یا ناشایست ، درست است یا نادرست ، در مورد اهداف ، آرمانهای آگاهانه انسانی اثبات شده نیست ، بلکه امری است که تحت تاثیر عقاید همگان شکل می‌گیرد و نیز تحت تاثیر عقاید همگان رنگ می‌بازد . عوامل متعددی در قدرت گرفتن و تضعیف ارزشها دخیل هستند و هیچ عاملی را نمی‌توان یگانه عامل تقویت یا تضعیف ارزشها دانست . با اذعان به این مسئله است که در این تحقیق تلاش عمده بر بررسی ابعاد متفاوت ارزشها متمرکز گردیده است . بطور کلی نظام ارزشی انسانها به عنوان یک کل چند بعدی در نظر گرفته شده که معرف زندگی چند بعدی انسان است. ارتباط این ابعاد با یکدیگر رابطه‌ای نظام‌مند است که هر بعدی اهمیت بیشتری یابد سایر ابعاد بر حسب آن سازمان می‌یابند و نقش محوری را به آن بعد واگذار می‌کنند .

 

بیان مسئله:

پدر من بهتر از پدر توست . مذهب من بهتر از مذهب توست . مدرسه من بهتر است . رشته من بهتر است . پدر ، مادر من بهترند . اخلاق من بهتر است . . . . ( احمدی به نقل از شارون ، 1380 ) جوئل شارون در کتاب ده پرسش از دیدگاه جامعه شناسی در پاسخ به سئوال (( چرا دیگران نمی‌توانند مانند ما باشند ؟ )) ضمن اهمیت عمده‌ای که در این زمینه به ارزشها اختصاص می‌دهد ، بحث خود را در زمینه ارزشها با جملات فوق شروع می‌کند و سپس نتیجه می‌گیرد که ارزشها با مقایسه همراه می‌شوند ، مقایسه‌ای که بین ما با دیگران یا من و دیگری اتفاق می‌افتد و ترجیحات ما را مشخص می‌سازد .

نویسنده کتاب ده پرسش از دیدگاه جامعه شناسی بحث فوق را برای پاسخ به سئوال مطرح شده یا طرح این نکته مطرح می‌کند که (( دیگران باید مانند ما باشند پس چرا نیستند ؟ )) به عقیده وی انسانها گرایش به این دارند که دیگران را همانند خود سازند وی در توضیح سئوال فوق چنین می‌نویسد :

(( هنگامی که می‌پرسیم ، چرا دیگران نمی‌توانند مانند باشند ؟ پرسشی را مطرح می‌کنیم که بر اساس معیاری استوار است که ما بوجود آورده‌ایم . این پرسش در اصل یک بیان ارزشی است بیان اینکه شیوه‌های زندگی ما بهتر از شیوه‌های زندگی دیگران است و اینکه برای ساختن جهانی بهتر دیگران باید همانند ما شوند . )) . ( احمدی به نقل از شارون ، 1380 ) یافته‌های مردم شناسان نیز مؤید این مطلب است که نه تنها جوامع جدید بلکه مردمان جوامع سنتی نیز گرایش به این داشته‌اند که فرهنگ و ارزشهای خود را ملاکی برای سنجش خود و دیگران بدانند .

علیرغم واقعیت فوق آنچه در کشورهایی نظیر کشور ما به چشم می‌خورد این است که نوعی واژگونه خوانی سئوال فوق در جامعه ما ( برخلاف دیگران مانند نویسنده آمریکایی کتاب مذکور ) اتفاق افتاده است و ما عمدتاً چنین می‌پرسیم (( ما باید مانند دیگران باشیم ، پس چرا نیستیم ؟ )) چرا این واژگونه خوانی در کشورهایی نظیر ما اتفاق افتاده است ؟ ریشه‌های عمده این مسئله کدام است ؟ و وضعیت فعلی این واژگونه خوانی چیست ؟ برای پاسخگویی به اینگونه پرسشها توجه عمیق و عالمانه به ارزشها از ابعاد مختلف کارکرد ، منشاء ، تحول ، مراتب و . . . ضرورتی اجتناب ناپذیر است .

پس از دوران نوجوانی ابعاد اجتماعی شخصیت رشد بیشتری می‌یابد ، ارتباط فرد با نهادها و گروههای اجتماعی بیشتر شده و ارزشهای تشکیل دهنده و شخصیت وی نیز قوام و استحکام بیشتری می‌یابند . اگر در دوران کم سن و سالی ، خانواده ، مدرسه و گروههای همسالان در چگونگی ارزشهای جوانان نقش تعیین کننده‌ای ایفا می‌نمودند ، با رشد آگاهیهای اجتماعی و پذیرفتن نقشهای مختلف اجتماعی ، عرصه‌های دیگری را در فراروی نظام ارزشهای فرد قرار می‌دهد . نهادها و موسسات علمی و فرهنگی از جمله این عرصه‌های نوین و در عین حال بسیار مهم هستند که همراه با دگرگونی های اساسی در زندگی افراد ، در تغییرات شخصیت آنها و ساختار فرهنگ فردی و گروهیشان تاثیر قابل توجهی دارند ( نقل از ظروفی ، 1377 ، 7 ) . بدیهی ارزشها را بطور عمده می‌توان به عنوان اهداف و آرمانهای انتزاعی در نظر گرفت که به زندگی انسانها جهت می‌بخشد و به رفتارهای آنها نظم خاصی را تحمیل می‌کند ( نقل از احمدی ، 1380 ) ، اگر ارزشها ( حتی ارزشهای غایی ) تغییر ناپذیر و ابدی بودند مشکلی نبود ، مشکل عمده از این جا بوجود می‌آید که ارزشها صفت تغییر پذیری دارند و طی زمان کم رنگ یا پر رنگ با اهمیت یا کم اهمیت می‌شوند ، و این تغییر اهمیت ارزشها و نسبیت موجود در این زمینه است که آنها را شایسته تعمق و بررسی علمی می‌سازد و ضرورت کارکردی ارزشها نیز اهمیت بررسی آنها را دوچندان می‌کند . (( معمولاً انسانها درباره ارزشهای بنیادین غایی )) فکر نمی‌کنند . هر چند ، در هنگامه  بحران افراد غالباً تمایل دارند قدری متفاوت عمل کنند . در این چنین مواقعی آنها بیشتر تمایل دارند تعارض میان ارزشهای بنیادین را دریابند و متناسب با وضعیت اضطراری تصمیم اتخاذ کنند ( احمدی به نقل از شیلز ، 1380 ) اگر این هنگامه‌های بحران شکل همه جانبه به خود گیرد امکان دارد یکی از وقایع نادر تاریخ که صحنه تغییر ارزشهای غایی است خود نمایی کند .

شاید مهمترین و حادترین شکل تغیر ارزشها در دو نوع جامعه بیشتر به چشم می‌خورد : یکی جامعه در حال گذار و دیگری جامعه‌ای که در شرایط انقلابی به سر می‌برد . زیرا در هر دو جامعه ساختارهای کهن درهم می‌ریزند و ساختارهایی نو جایگزین آنها می‌گردند . پیش بینی اینکه در این نوع جوامع ، آینده محمل چه نوع ساختاری است از طریق مطالعه ارزشهایی امکانپذیر است که در باور مردم در حال کم اهمیت شدن یا با اهمیت شدن هستند ، چرا که انسانها بر حسب درک خود از نظم اجتماعی و اهداف و راه حل‌هایی که در اذهان خود دارند عمل می‌کنند .

جامعه ما نیز با توجه به این که به رغم اکثر صاحبنظران یک دوره گذار را تجربه می‌کند باید مورد بررسی قرار گیرد ، حال این بررسی می‌تواند سطوح و اشکال مختلفی به خود گیرد . اینکه بررسی از نوع تحقیقات طولی باشد یا مقطعی و اینکه ارزشهای کدام گروه از جامعه مورد بررسی قرار گیرد در این زمینه مهم است . با توجه به اهمیت نسل جوان در آینده یک جامعه و نیز ترکیب جمعیتی ایران که در حال حاضر دارای اکثریت جمعیت جوان است . بطور عمده تحقیقات مربوط به ارزشها برروی جوانان متمرکز گردیده‌اند که در این زمینه یا فقط به بررسی عقاید نسل جوان در این زمینه پرداخته‌اند و یا اگر توجهی هم به بزرگسالان نشان داده‌اند هدف عمده‌شان بررسی شکاف نسلها و تاثیر آن بر شکاف ارزشی نسل گذشته و حال بوده است .

با مبنا قرار دادن ارزشهای مسلط در جامعه و فرد از یکسو و محیط اجتماعی دانشگاه از سوی دیگر می‌توان به این سوال رسید که دانشجویان دانشگاهها چه ارزشهایی را پذیرفته‌اند ؟ اما چون معمولاً اغلب ارزشها مسلط در جامعه در نظام ارزشی فرد نیز وجود دارد . می‌توان سوال فوق را با تاکید بر اهمیت نسبی ارزشهای دانشجویان مطرح نمود . بدین صورت که (( سلسله مراتب ارزشهای اجتماعی در نزد دانشجویان دانشگاهها چگونه است ؟ )) یعنی کدام دسته از ارزشها برای دانشجویان اهمیت بیشتری دارد و کدام دسته در درجه بعدی اهمیت قرار دارند و در نهایت بافت کلی نظام ارزشهای دانشجویان از حیث اهمیت نسبی آنان ( سلسله مراتب ) چگونه است ؟ ( ظروفی ، 1377 ، 8 ) . بدیهی برای آشنایی با وضعیت نظام ارزشی جوانان تحقیقات مختلفی انجام گردیده است که میزان آشنایی ما را از اولویت ارزشی دانشجویان دانشگاه آزاد شبستر بیشتر کند . و رابطه آنها را با برخی عوامل دیگر مورد بررسی قرار دهد .

 

فهرست مطالب:

فصل 1

بیان مسئله

اهمیت و ضرورت مسئله

اهداف تحقیق

فرضیه های تحقیق

متغیرها

فصل 2

ارزش

نظام ارزش ها

دیدگاه ارزش ها

اهمیت ارزشها

ماهیت و مفهوم ارزشها

ارزش لذت

ارزش همچون امر تعریف ناپذیر

ارزش و رجحان یا خواهش

چیز خواسته و چیز خواستنی

جهان بینی ها و ارزش های آدمی

ارزش های جدید

ارزش های رسمی

مفهوم ارزش در بین علوم مختلف

مفهوم ارزش در علم اقتصاد

مفهوم ارزش در فلسفه

مفهوم ارزش در دین

مفهوم ارزش در جامعه شناسی

مراحل تغییر ارزش ها

تضاد ارزش ها

عوامل موثر بر ارزشها

طبقه بندی ارزشها

نظریه ها

ارزش و نیاز

ارزش و انگیزه

ارزش و میل

ارزش و ویژگی خاص

ارزش و باور

پیشینه

خارج از کشور

فصل 3

روش تحقیق

جامعه آماری

روش تعیین حجم نمونه

روش و نمونه گیری

ابزار

روائی و اعتبار

روش تجزیه و تحلیل

فصل 4

یافته ها

ارزش ها

عوامل مرتبط با ارزشها

جنس

جنس و رتبه ارزشها

رشته تحصیلی

شهر

آزمون T مربوط به شهر و ارزشها

آزمون T (تناسب میانگین) شهر و رتبه ارزشها

سال ورود به دانشگاه

فصل 5

نتیجه گیری

پیشنهادات

منابع

 

منابع و مأخذ:

  1. یان رابرستون 1374، درآمدی بر جامعه (ترجمه حسین بهروان)، مشهد انتشارات آستان قدس
  2. صانعی، پرویز، 1354 جامعه شناسی ارزشها، نشر و پخش کتاب
  3. رندل، جان هرمن و جاستون، بالکر، 1375، درآمدی بر فلسفه (ترجمه امیرج لال الدین اعلم)، انتشارات صدا و سیما (سروش)
  4. احمدی، حسین، 1380، بررسی سلسله مراتب ارزش های اجتماعی میان دانش آموزان دبیرستان های ناحیه 1 و 2 شهرستان زنجان
  5. الهام پور، فوزیه، 1380، رابطه رغبت های شغلی، ارزش ها و نگرش دبیران متوسطه و پیش دانشگاهی رشته نظری دزفول با عملکرد آموزشی آنان.
  6. ظروفی، مجید، 1377، بررسی سلسله مراتب ارزش ها در بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی اردبیل.
  7. ادیبی، صدیقه، 1387، بررسی رابطه بین گرایش های ارزشی و سبک های تصمیم گیری مدیران دبیرستان های شهر اصفهان دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی
  8. ربیعی، علی، 1380 جامعه شناسی تحولات ارزشی، تهران انتشارات فرهنگ و اندیشه
  9. دادبه، اصغر، 1387، کلیات فسلفه، تهران انتشارات دانشگاه پیام نور
  10. شیرافکن، سلطانعلی، !376، مقایسه اولویت های ارزشی نوجوانان و جوانان با والدین، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه علامه طباطبایی دانشکده تربیتی.
  11. شمسیان، داوود، 1373، بررسی سلسله مراتب ارزش های اجتماعی نوجوانان دختر و پسر شهر تهران، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه علامه طباطبایی دانشکده علوم تربیتی
  12. حافظی، مسعود، 1376، بررسی رابطه بین جهت گیری های ارزشی و تعهد سازمانی مدیران دبیرستان های شیراز، دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی
  13. رفیع پور، فرامرز، 1377، توسعه و تضاد، تهران، انتشارات شرکت سهامی انتشار، چاپ دوم
  14. دکتر محسنیان راد، مهدی، 1375، انقلاب مطبوعات و ارزش ها، تهران، سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی گروه انتشارات
  15. نوربخش، رابعه، 1378، بررسی تاثیر شخصیت بر ارزش های دینی
  16. تیموری، کاوه، 1377، بررسی و مقایسه نظام ارزش های پسران و پدران و عوامل موثر بر ان در شهر تهران. دانشکده علوم تربیتی
  17. برجعلی، محمود، 1379، ارتباط بین ویژگی های شخصیتی نوجوانان در نام ارزشی آنها با تاکید بر ارزش های مذهبی و عمل به باورهای دینی
  18. داریاپور، زهرا، 1381، بررسی جایگاه سنت و مدرنیته در نظام ارزشی و جوانان و بزرگسالان شهر تهران
  19. نظرپور، محمد نقی، 1378، ارزش های و توسعه ، انتشارات پژوهشگاه فرهنگ واندیشه اسلامی، چاپ اول
  20. خلیفه، عبداللطیف محمد، 1378، بررسی روا شناختی تحول ارزش ها (ترجمه سید حسین سیدی)، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی
  21. پاشا شریفی، حسن، شریفی نسترن، 1380، روش تحقیق در علوم رفتاری، انتشارات سخن، چاپ دوم

 

منابع خارجی:

22- Dukes. William f. “psychological studies of values” psychological Billetin Vol52 no(1). 1955

23- Ruhela, s.p “Human values and Education”. Second I m pression: 1991

24- Kurt, johns. “what parents value most in their dhildren “ university of southern California. ssR, Vol71. No(3), aprol 1987

25- Maslow, Abraham H. “toward apsychology of beiny” D. van nost rand company, INC 1952.


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه ی بررسی سلسله مراتب ارزش ها در دانشگاه آزاد اسلامی واحد شبستر. doc

تحقیق درباره کریم خان زند و سلسله زندیه

اختصاصی از سورنا فایل تحقیق درباره کریم خان زند و سلسله زندیه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره کریم خان زند و سلسله زندیه


تحقیق درباره کریم خان زند و سلسله زندیه

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)


تعداد صفحه:21

فهرست:

کریم خان زند و سلسله زندیه

 

یکی دیگر از سلاطینی که آرامگاهش در شیراز قرار دارد کریمخان زند است. وی از طایفه زند بود که در اطراف ملایر سکنی داشتند و به امر نادرشاه به خراسان کوچانیده شدند. پس از مرگ نادر ایل زند مجدداً به سوی ملایر روی آوردند و رئیس آنان کریمخان و برادرش صادق خان بودند. کریم خان در آنجا به راهزنی پرداخت و به تدریج تمام منطقه را متصرف شد و کارش بالا گرفت. وی پس از تصرف همدان قدرت عظیمی پید کرد و علی مردان خان زند برای حمله به اصفهان با او عقد اتحاد بست. حاکم اصفهان ابوالفتح خان در اثر شجاعت کریمخان و برادرش اسکندر خان شکست خورد و ناچار با مهاجمین از در سازش در آمد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره کریم خان زند و سلسله زندیه