سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

شعر حافظ

اختصاصی از سورنا فایل شعر حافظ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

شعر حافظ


شعر حافظ

فرمت فایل : word(قابل ویرایش)تعداد صفحات22

 

فهرست مطالب
عنوان صفحه
مقدمه 1
حافظ 2
عصر تولد حافظ 4
عصرطفولیت حافظ 4
عصر جوانی حافظ 5
از جوانی تا پیری 5
نیاکان حافظ 5
خانواده حافظ 5
زادگاه حافظ 6
محل تولد حافظ 6
تاریخ تولد حافظ 6
دوران کودکی حافظ 7
مشکلات نوجوانی وجوانی حافظ 7
ازدواج حافظ 8
فرزندان حافظ 8
عشق انسانی حافظ 9
در مورد شاخ نبات 9
حافظ از مدرسه تا درسگاه 10
فراگیری دانش حافظ 11
حفظ قرآن حافظ 11
دانش ادبیات حافظ 12
دانش نجوم حافظ 12
دانش موسیقی حافظ 12
هنر خط حافظ 12
هنر بذله گوئی حافظ 12
هنر تضمین حافظ 13
وضع عمومی شهر در عصر حافظ 13
در شعر عصرحافظ 14
راز موفقیت حافظ 15
خواجوی کرمانی در زمان حافظ 15
آثار حافظ 17
منابع و ماخذ 18


دانلود با لینک مستقیم


شعر حافظ

دانلودمقاله شعر زبان سعدى و زبان شعر حافظ

اختصاصی از سورنا فایل دانلودمقاله شعر زبان سعدى و زبان شعر حافظ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 
یان غزل هاى سعدى و حافظ تفاوت هاى فراوان به چشم مى خورد. این تفاوت ها یا ریشه در معنا و مضمون آن ها دارند، یا در نظر گاه آن ها، یا در طرز تلقى، یا ساخت و پرداخت ادبى و یا زبان و شیوه برخورد با آن. طرح و تحلیل هر یک از این تفاوت ها در جا و مجال خود، بى شک، از جمله کارهاى ضرورى است که، اگر هنوز به درستى انجام نشده است، باید روزى صورت گیرد. در اینجا، من فقط به یک تفاوت از آن میان مى پردازم و مى کوشم علت وجود همان یک تفاوت را تا مى توانم پیدا کنم و اهمیت آن را آشکار سازم.
تفاوت مزبور در فاصله اى است که میان صورت ظاهر غزل هاى این دو شاعر از یک طرف و معنا و پیام آن ها از طرف دیگر مشاهده مى شود. توجه به این اختلاف در فاصله صورت و محتوى از آن رو مهم است که مستقیماً به درک و التذاذ هنرى، از جمله از آثار سعدى و حافظ، مربوط مى شود: تا ما از صورت غزل هاى این دو شاعر به محتوى و پیام آن ها نرسیم، نمى توانیم به درک و التذاذ هنرى از آن ها بدان گونه که باید دست یابیم.
واقعیت این است که فاصله صورت و محتوى در غزل هاى سعدى عموماً بسیار کوتاه تر از آن است که در غزل هاى حافظ دیده مى شود. در نتیجه، درک و التذاذ هنرى از غزل هاى سعدى بسیار زودتر نصیب ما مى شود تا از غزل هاى حافظ. بگذارید بحث را با یک مثال دنبال کنیم تا نکته هر چه روشن تر شود. در این مثال یک پاره از غزل سعدى را با یک پاره از غزل حافظ مى سنجیم1:
1) خوش مى روى به تنها تن ها فداى جانت *** مدهوش مى گذارى یاران مهربانت
آئینه اى طلب کن تا روى خود ببینى *** و ز حسن خود بماند انگشت در دهانت
قصد شکار دارى یا اتفاق بستان *** عزمى در سرت باید تا مى کشد عنانت...
رخت سراى عقلم تاراج شوق کردى *** اى دزد آشکارا مى بینم از نهانت...
من فتنه زمانم و آن دوستان که دارى *** بى شک نگاه دارند از فتنه زمانت...
2) به جان پیر خرابات و حق نعمت او *** که نیست در دل من جز هواى خدمت او
بهشت اگر چه نه جاى گناهکاران است *** بیار باده که مستظهرم به همت او
چراغ صاعقه آن سحاب روشن باد *** که زد به خرمن ما آتش محبت او
بر آستانه میخانه گر سرى بینى *** مزن به پاى که معلوم نیست نیست او...
بیار باده که دوشم سروش عام غیب *** نوید داد که عام است فیض رحمت او...
در پاره (1) که نمونه اى از غزل سعدى است، ما با عبور از دو سطح معنائى مى توانیم از سطح صورت غزل به چیزى در مایه پیام واقعى آن برسیم. سطح نخست همان سطح معناى زبانى است که، به تأیید معناشناسان2، از سر جمع معانى لغاتِ غزل و روابط دستورى آن حاصل مى شود. در این سطح، ما از رهگذر نظام معناشناسى3 زبان به ساختى از معناى متن مى رسیم که، طبق قواعد معنایى4 همان نظام، خلاف قاعده5 قلمداد مى شود. مثلا، معنائى که در سطح نخست براى بیت چهارم از پاره غزل سعدى به دست مى آوریم، چیزى در مایه معناى خلاف قاعده (3) در زیر است:
3) سبب شدى که شوق همه اسباب و اساس خانه عقل مرا تاراج کند. من تو را که دزدِ آشکارى هستى از نهان مى بینم.
آنگاه همین ساختِ معنائى خلاف قاعده را به سطح دوم مى بریم که سطح معناى ادبى است و در آنجا، غرابت ها یا، به اصطلاح، هنجارگریزى هاى6 سطح نخست را به کمک قواعد معنائى ادبى که به نظام ادبیات تعلق دارند از میان برمى داریم تا به ساختى از معنا برسیم که با معناى زبانىِ آشکار و لفظ به لفظ غزل فرق دارد. مثلا معنائى که در سطح دوم براى همان بیت چهارم به کمک قواعدِ ادبى به دست مى آوریم مى تواند چیزى در مایه معناى (4) در زیر باشد:
4) شور عشق تو عقل مرا به کلى مقهور کرده است. مثل کسى شده ام که نهانى به تماشاى دزدى ایستاده است که روز روشن دارد مال او را مى برد.
درست، در همین سطح دوم و از دل همین نوع معناى ادبى است که مى توانیم به چیزى در مایه پیام پاره غزل (1) سعدى دست یابیم پیامى حاوى نکات (5) در زیر:
5) ستایش خرام معشوق در تنهائیش که با تمام عالم سودا نمى توان کرد لذت تماشاى او که هوش از سر مى برد و همه را حیرت زده مى کند شوق خدمت به او عمق شیدائى عاشق و، سرانجام، وقوف عاشق به ناکامى نهائیش.
پیدا است که هر درک و التذاذ هنرى هم که از این غزل نصیبمان مى شود حاصل همین مایه از پیام و کشف آن است. و این در مورد غزل هاى دیگر سعدى نیز غالباً صادق است.
در پاره (2) که نمونه اى از غزل حافظ است، امکان ندارد تنها با عبور از دو سطح معنائى یاد شده به چیزى در مایه پیام واقعى غزل حافظ برسیم. در اینجا، ما ناگزیریم فاصله بسیار بیشترى را طى کنیم تا به کشف پیام واقعى غزل و درک و التذاذ هنرى راه یابیم. با این تفصیل که ما پس از گذار از دو سطح معناى زبانى و معناى ادبى غزل حافظ، به گونه اى که در مورد غزل سعدى دیدیم، تازه به معنائى مى رسیم در مایه معناى (6) در زیر:
6) تمناى خدمت به پیر خرابات به پاس حق نعمت او امید رفتن به بهشت در عین ادامه باده خوارى آرزوى تداوم واقعه اى که آتش به حاصل عمر شخص زده است دعوت به مدارا بامیخواره چون نمى دانیم چه در سر دارد و، سرانجام، اصرار به میخوارى به دلیل عام بودن فیض رحمت، او، که در غزل معلوم نیست چه کسى است.
پر پیدا است که این مایه از معنى، که حاصل گذار از دو سطح معناى زبانى و معناى ادبى است، نه خود پیام واقعى پاره غزل حافظ است نه نیز مى توان چنان پیامى را مستقیماً و بدون گذشتن از سطوح دیگر از دل آن بیرون آورد. چرا که این معنى نه با امور جهان واقع جور در مى آى د، نه با معانى و روابط معنائى در نظام زبان که صحّت آن ها در گرو مراتب صدقشان با مصادیق جهان واقع است، نه نیز با آن معانى متعالى که قرار است هر اثر ادبى به کمک صورتگرى ها و معنى پردازى هاى متداول در نظام ادبیات نصیب خواننده کند.
پس براى کشف پیام واقعى پاره غزل حافظ و نیل به درک و التذاذ هنرى از آن، باید از سطح معناى ادبى هم فراتر رفت و در آنجا به کمک امکانات موجود در نظام ها و شیوه هاى تحلیل دیگر که، چنان که خواهیم دید، نه به سطوح زبان و ادبیات، بلکه به سطوح و ساحات متعالى ترى تعلق دارند، به جستجوى معنائى پرداخت که بتواند هم با امور جهان واقع دمساز باشد، هم با نظام معنائى زبان، هم، بالآخره با نظام معنائى ادبیات. چنان معنائى مى تواند در مایه پیام (7) در زیر باشد:
7) تمناى خدمت به کسى به پاس حق نعمتى امید بخشایش از او براى شخص گناهکارى آرزوى تداوم عشقى با همه جانکاه بودنش امید عنایت به نیت خیرى که در پس گناهى ظاهرى نهفته است و، در نهایت، مژده برخوردارى از رحمت عامى.
گفتن نمى خواهد که این تفاوت در فاصله ها را در غزل هاى دیگر سعدى و حافظ نیز مى توان آشکارا دید.
سؤال این است که راز این تفاوت میان غزل هاى سعدى و حافظ در چیست؟ چه چیزى سبب مى شود که فاصله صورت و محتوى در غزل حافظ به مراتب بیش از آن باشد که در غزل سعدى مشاهده مى شود؟
براى این سؤال، لااقل در آثارى که در دسترس من بوده اند، پاسخ چندانى به چشم نمى خورد. تنها مطلبى که در این باره هست به تفاوت هاى سبک عراقى با سبک هندى مربوط مى شود که گاه از آن ها در تبیین تفاوت هاى میان سعدى و حافظ استفاده کرده اند. به این ترتیب که اول سعدى را، به حق، نماینده سبک عراقى گرفته اند و حافظ را، به ناحق، نماینده سبک هندى در سالم ترین صورت آن پنداشته اند و آنگاه گفته اند اشعار عراقى ساده و روانند و به راحتى مى توان به پیام آن ها پى برد و، لاجرم، اشعار سعدى هم از این قاعده مستثنى نیستند. بر عکس، اشعار سبک هندى پیچیده اند و سرشار از مضمون پردازى هاى ظریف و نازک بینانه اند و، ناگزیر، نمى توان به آسانى به پیام آن ها راه یافت و اشعار حافظ هم، خواه ناخواه، به همین دلیل دوریاب تر و دیر فهم ترند.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  16  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله شعر زبان سعدى و زبان شعر حافظ

مقاله شعر غنایی

اختصاصی از سورنا فایل مقاله شعر غنایی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله شعر غنایی


مقاله شعر غنایی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه47

 

فهرست مطالب

مقدمه

منشأ ادب غنایی

عوامل پیدایش شعر غنایی :

سبک ادبیات غنایی

ادبیات غنایی و داستانی

ویژگی سخن حافظ

عقل و عشق

زندگی نامه

ویژگی سخن سعدی

نمونه ای از غزل سعدی

الهی نامه

بابا طاهر

اصل ونصب

ملاقات با شیخ یافعی :

منابع و مأخذ

 

مقدمه

غنا در لغت به معنی سرود ، نغمه و آواز خوش طرب انگیز است و شعر غنایی به شعری گفته می شود که گزارشگر عواطف و احساسات شاعر باشد . ادبیات غنایی گونه ای از ادبیات است که با زبانی نرم و لطیف با استفاده از معانی عمیق و باریک به بیان احساسات شخصی انسان می پردازد و منظومه های غنایی چنان که از اسم آن هویدا است اشعاری است که برای بیان احساسات انسانی از عشق و دوستی و رنج ها و نامرادی ها و هر چه روح آدمی را متأثر می کند ، پرداخته آید . این گونه اشعار – که کوتاه بود – در یونان باستان به همراهی سازی به نام لیر خوانده می شده ؛ و از این رو در زبان های فرنگی و اشعار غنایی ، لیریک Lyric می گویند .


دانلود با لینک مستقیم


مقاله شعر غنایی

دانلود پایان نامه ارشد رشته ادبیات فارسی – موسیقی شعر در غزلیّات سنایی

اختصاصی از سورنا فایل دانلود پایان نامه ارشد رشته ادبیات فارسی – موسیقی شعر در غزلیّات سنایی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پایان نامه ارشد رشته ادبیات فارسی – موسیقی شعر در غزلیّات سنایی


دانلود پایان نامه ارشد رشته ادبیات فارسی – موسیقی شعر در غزلیّات سنایی

 

 

 

 

 

 

محتوای این بخش :  پایان نامه ارشد ادبیات – موسیقی شعر در غزلیّات سنایی 460 صفحه

 دانلود متن کامل پایان نامه با فرمت ورد

  پایان نامه کارشناسی ارشد ادبیات

پایان نامه برای دریافت درجه ی کارشناسی ارشد در رشته ی زبان و ادبیّات فارسی

دانشکده ی ادبیّات

گروه علمی زبان و ادبیّات فارسی

عنوان پایان نامه :

موسیقی شعر در غزلیّات سنایی

استاد راهنما :

دکتر علی عسکری

استاد مشاور :

دکتر مهدی خادمی کولایی

نگارش :

معصو مه حجازی

چکیده

موضوع این پایان نامه با عنوان « موسیقی شعر در غزلیّات سنایی » ، و هدف از این پژوهش ؛ آشنایی با موسیقی شعر در غزلیّات سنایی است . و روش کار ، نظری و بر اساس پژوهش   کتابخانه ای می باشد . ابزار آن کتاب ها و منابع مرتبط با موضوع است . مطلع هر بیت به جهت تعیین انواع موسیقی در آن ، انتخاب شده است . سپس به تقطیع ، استخراج اوزان و نام بحرها ، پس از آن به یافتن قافیه ،‌ حدود واصناف و احیاناً عیوب آن و بررسی موسیقی درونی و معنوی در غزلیّات سنایی ، پرداخته شده   است . و در پایان تحلیلی از یافته ها به عمل آمده و جمع بندی ، بیان شده است . با توجّه به بررسی های به عمل آمده ، شاعر در غزلیّاتش از 9 بحر و 50 وزن استفاده کرده است . بالاترین بسامد بحر ها را رمل و کم ترین آن ها را متقارب دارد . او از 15 زحاف استفاده نموده است ؛ که بیش ترین آن ها حذف و کم ترین آن ها جدع ، نحر و حذذ است .     بیش تر اوزان غزلیّاتش مزاحف می باشند . بسامد اوزان دوری ، 30 غزل می باشد. از نظر نوع ردیف های به کار رفته در غزلیّات تنوّع زیادی به چشم می خورد ولی فعل در درجه ی اوّل قرار دارد . شماره ی غزل های مردّف او بیش از غزل های بدون ردیف است . تعداد قافیه های مقیّد نیز بیش تر از قافیه های مطلق می باشد . حدود قافیه ها بر اساس کاربرد به ترتیب عبارت از : مترادف، متواتر ، متدارک و متراکب است ؛ متکاوس وجود ندارد . از نظر موسیقی معنوی بر اساس ابیات بررسی شده به ترتیبِ بسامد تشبیه ، تضاد ، استعاره ، تناسب ، کنایه و مجاز به کار گرفته شده است که تشبیه بیش ترین و مجاز کم ترین بسامد را داراست . موسیقی درونی نیز به ترتیبِ کاربرد ،    واج آرایی ، جناس و تکرار می باشد .

متن کامل را می توانید دانلود کنید چون فقط تکه هایی از متن این پایان نامه در این صفحه درج شده است(به طور نمونه)

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

همراه با تمام ضمائم با فرمت ورد که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

موجود است


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پایان نامه ارشد رشته ادبیات فارسی – موسیقی شعر در غزلیّات سنایی

بررسی فراهنجاری های زبانی شعر شاملو

اختصاصی از سورنا فایل بررسی فراهنجاری های زبانی شعر شاملو دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

بررسی فراهنجاری های زبانی شعر شاملو


بررسی فراهنجاری های زبانی شعر شاملو

چکیده

پژوهش حاضر با عنوان "بررسی فراهنجاری های زبانی شعر شاملو" کوششی است جهت شناساندن سبک فردی شعر شاملو به لحاظ معیارهای زبانشناختی. یافته های این پژوهش از طریق بررسی منتخب اشعار شاملو در کلیه مجموعه آثارش بدست آمده است. در این پژوهش این نکته را دریافتیم که راز زیبایی و زبان نسبتا منحصر به فرد شعر شاملو در فراهنجاری های زبانی خاصی است که او در اشعارش از آنها بهره برده است؛ فراهنجاری هایی از نوع واژگانی، صرفی، نحوی ،معنایی و کهن گرایی. با بررسی آین فراهنجاری ها در منتخب اشعار شاملو پی بردیم که برجسته ترین فراهنجاری بکار رفته در اشعار، فراهنجاری زمانی یا همان کهن گرایی است، که شاملو بطرز مبالغه آمیزی در اشعارش از آن بهره برده بطوری که زبان شعرش را نسبتا یکدست آرکائیک کرده است.

شاملو با بهره گیری از این قبیل شگردها نه تنها به زیبایی، صلابت، فصاحت و بلاغت اشعارش افزوده بلکه کاربرد فراهنجاری هایی از این دست توسط او به آفرینش سبکی منحصر به فرد با عنوان "شعر سپید" انجامیده است.

پیشگفتار

ادبیات به اقتضای ماهیت خود که دربارﮤ زندگی و پیچیدگی وجوه گوناگون آن است، از سرشتی پذیرنده برخوردار است و این قابلیت را دارد که از دیدگاه علوم دیگر مورد بررسی قرار گیرد. سالهاست که شیوه هایی در نقد ادبی متداول شده اند که اصول و روشهای آنها از علوم نشأت می گیرد؛ از قبیل نقد فلسفی، نقد روانکاوانه، نقد تاریخ مبنایانه، نقد ساختار گرایانه، نقد مارکسیستی، نقد صور نوعی، نقد جامعه شناسانه، نقد نشانه شناسانه، و... . با این حساب زبانشناسی را نباید یک استثنا تلقی کرد. از آنجا که زبانشناسی مطالعه ی علمی زبان یعنی تار و پود بوجود آورندﮤ ادبیات است، قاعدتاً می تواند با نقد ادبی پیوند داشته باشد.(خوزان مریم، 1369، ص 12)

پیشرفت سریع دانش زبانشناسی در قرن حاظر به فراهم آوردن امکاناتی جدید برای مطالعه ی زبان و ادبیات انجامیده است. حاصل پژوهش هایی از این دست در زمینه ی زبان به شکل مجموعه ای از دستورهای ساختاری در اختیار ما است، و اگرچه استفاده از امکانات ساختگرایی در زمینه ی ادبیات و بررسی ویژگی های آن گامهای نخستین راه را می پیماید، بازده آن حتی امروز نیز چشمگیر است.

پیشگامان استفاده از زبانشناسی در ادبیات و پیروان آن سعی داشته و دارند که برای ادبیات بطور اعم و هر یک از گونه های ادبی بطور اخص توجیهی زبانشناختی بیابند و توصیفی علمی از هر فن ادبی به دست دهند، زیرا چنین می نماید که استفاده از فنون پراکنده ای چون عروض و قافیه، بدیع، معانی و بیان در مطالعات ادبی سنتی در چهارچوب مبنایی نظری قابل توجیه نباشد.(صفوی کورش، 1383، ص 7)

مجموعه ی حاضر با این امید نوشته شده است که دانشجویان و علاقه مندان به زبانشناسی بتوانند تصویری کم و بیش روشن از کاربرد زبانشناسی در ادبیات بدست آورند. اما پنداری خطاست اگر تصور کنیم صرف آشنایی با مباحث زبانشناسی می تواند مجوزی برای بررسی ادبیات باشد.

از آنچه گفته شد می توان چنین نتیجه گرفت که زبانشناسان مایل به تجزیه و تحلیل متون ادبی از دیدگاه زبانشناسی، باید پیش از کار، شناخت کافی از ادبیات داشته باشند؛ و به همین ترتیب، منتقدان ادبی که قصد نقد متون ادبی با شیوﮤ نقد زبانشناسانه را دارند، باید نخست با آن مباحثی از زبانشناسی که به این زمینه مربوط می شود آشنا باشند.

زبان با تمام شگردهای شاعرانه ای که آن را به چشم خواننده بیگانه و خلاف عادت می سازد، در خدمت بیان عاطفه و حادثهٴ ذهنی انگیخته از آن است. اما زبان خاص شعر نه تنها بیگانه نمایی خاص خود را در پرتو عاطفه ی آمیخته با معنی یا معنی گرایی حادثه انگیز به دست می آورد، بلکه در عین حال کلید های گشودن طلسم گنج عاطفه و معانی پنهان و رمز زیبایی ها و ظرافت های شعر را در خود نهفته دارد. عناصر آشنایی زدایی از زبان که هم می تواند با کاهش و هم افزایش عناصری از زبان و بر زبان صورت گیرد، متعدد است. اما برجسته ترین آنها را می توان به مقوله های موسیقی، بیان و بلاغت، صرف و نحو و واژگان زبان و مطالب فرعی مربوط به هر یک از آنها محدود کرد. زبان از این نظرگاه گسترده که به آن بنگریم، چنان که اشاره کردیم، از دیدگاه نظریه پردازان جدید، مهم ترین عنصر شعر است. شکلوفسکی، که شعر را رستاخیز کلمه ها خوانده است، زبان شعر را از همین چشم انداز گسترده دیده است و به همین سبب تعریف او می تواند دربرگیرندﮤ تعریف های متعدد دیگری که بر اساس توجه و تاکید بر یکی از این ابعاد گستردﮤ زبان، صورت گرفته است، نیز باشد: (( اگر بپذیریم که مرز "شعر و نا شعر"، همین رستاخیز کلمه هاست، یعنی تمایز و تشخیص بخشیدن به واژه های زبان، آنگاه به این نتیجه خواهیم رسید که چون "رستاخیز کلمه ها" یا صورت تشخیص یافتن آنها در زبان می تواند هم علل و هم صور متعدد داشته باشد، کسی که در تعریف شعر، وزن و قافیه را اساس قرار می دهد، درک او از قیامت کلمه ها، و تمایز زبان شعر از زبان مبتذل و اتوماتیکی، در حد وجود وزن و قافیه و یا عدم آنهاست، آنکه فراتر از این می رود و شعر را کاربرد مجازی زبان تعریف می کند، او نیز تمایز با قیامت کلمات را در جابجا شدن مورد استعمال آنها می داند...)).(شفیعی کدکنی محمدرضا، 1358، ص 6)


دانلود با لینک مستقیم


بررسی فراهنجاری های زبانی شعر شاملو