فرانک اون کهری (معماری پیمانهها)
46 صفحه در قالب word
مقدمه
فرانک اون گهری
شروع فعالیتهای حرفهای گری، با تشدید دگرگونیهای سیاسی و اجتماعی مصادف شد. امواجی که، پس از 1968 فروپاشی و شکست ساختارهای پیشین را میطلبید. نگرش تازه گهری، صرفاً به احیای سیمای مجسمهای و کشف پتانسیلهای نهفته در آن محدود نمیگرد، که در تحقیقات و مشاهدات عمیقتر، به آفرینش بعدی جدید در زندگی اجتماعی انجامیده است. شخصیتی که با آگاهی از معنای عدم پذیرش مکانیزمهای شرطی شدهی دانش شخصی مترصد زایشی نو است.
معمار، در مواجهه با مقاومت شرایط بیرونی، نخست، از خانة شخصیاش آغاز مینماید، اقدامی که، چون آذرخشی ناپیدا میدرخشد. در ساخت و کاربرد مصالح جدید، بابهرهمندی از پسماندهای شهری صنعتی را میگشاید. با ایجاد تصاویر جدید پلاستیکی، در راستای محو افسردگی از چهرههای محیط زیست، نهایتاً آثاری چون موزة گوگنهایم در بیل بائور میآفریند.
جوهر هنر، در شیوة معماری شهری، کاملاً نمایان و تابان است.
حرکت در طرحهای شهری هم چون در آثار سبکهای مدرن نقاشی و مجسمهسازی (کوبیسم، سورئالیسم، اکسپرسیونیسم و فوتوریسم) به مثابهی بعد نتیجه، موفقیت در ادامه و تکامل راهی را میرساند که مربیان فرزانهاش (چون لوکوربوزیه و ترانی در اروپا و فرانک لوید رایت در آمریکا) برگزیدند، مسیری که، با گذشت زمان، به سبب خلاقیت، همواره پررنگتر میگردد.
زندگینامه
فرانک اون گهری متولد 1929 کانادا (تورنتو) میباشد ولی بعدها یعنی در سال 1954 به تابعیت ایالات متحده درآمد. در سال 1962، استودیوی کارآمد معماری خود را تأسیس کرد، اما شانزده سال پس از آن، برای تحقیق و تجربة امری نو و متهورانه، به گونهای پیشبینی نشده، از حرفة روزانهاش دست کشید. بازتاب تحقیق فشردهی وی چنان بود که ارائه آن در نمایشگاه ویژهی سال 1968 توجه بینالمللی را جلب نمود. دهها طرح اجرائی انجام یافته در سواحل طرفین اقیانوس اطلس، همراه تحسین فراوان اجتماعی، که آرزوی هر معمار است، از جمله اقدامات بعدی به شمار میآیند و نمونههای بارز آنها را میتوان در طرحهای مرکز آمریکائی در پاریس، موزة گوگنهایم در بیل بائو، و تالار دیسنی در لسآنجلس مشاهده نمود. هنر مجسمهای را سامان بخشید و حتی فضاهای گود و برجسته را بیدار ساخت، نوعی زیبایی، که به توسعه گرداب وار اجتماعی توجه میدهد. معماری، از طریق فرمها و بازگشتها ساختار زندگی را میآفریند. معماری گهری، امروزه به جای سبک مغزی و بدبختی، مار را در زیستن با هوشمندی به غنا، روابط مناسب، انگیزههای صحیح، دموکراسی واقعی و عشق یاری میرساند، آثار او، برای دمیدن شادمانی و حیاتی تازه در تمامی معماری سودمند میباشد، حضور گهری برای پرتوافشانی دوبارهی روشنایی به کشورهای دوردست و عقب نگه داشته شده، امری اجتنابناپذیر است.
فرانک اون گهری، در 28 فوریة 1929، در تورنتو (کانادا) متولد شد. نام مذهبیاش ابراهیم بود، و محض خنده او را (ماهی) صدا میکردند. بلافاصله پس از جنگ دوم جهانی کانادا را ترک کرد و با خانوادهاش در لسآنجلس اقامت گزید، آن هم نه در یک خانة ویلایی واقع در حومة سرسبز شهر، که در مرکز شهری با تراکم جمعیت بالا و خطرناک. در کالیفرنیا نام خانوادگیاش را از گلدبرگ [gold berg] تغییر داد، و تا اندازهای با محیط سینمائی درخشان هالیود آشنا گردید. در سال 1952، در سن 23 سالگی همچون اردکی در بیرون از اب است. در این هنگام، خانم آنیتا اسنایدر، با درآمدی معمولی برای تأمین مخارج زندگی مستقل خویش، با او آشنا گردید و ازدواج کرد، در یافتن مسیری برای زیستن، با فروتنی به کمک وی شتافت. بدین طریق، گمری توفیق یافت که در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی ثبت نام نمایدذ. او هنر را انتخاب نمود، سپس با تغییر رشتة تحصیلی، در سال 1954 در معماری فارغالتحصیل شد. کمی بعد، حین خدمت سربازی در جورجیا [Giorgia] پروژههایی را مطابق «الگوهای معمار معروف بنام رایت» طرح کرد، آثار کوچکی را، با استفاده از باقیماندههای ابزار سادهای که طی دوران نوجوانیاش در مصالح فروشی پدربزرگش میفروخت، به مرحلة اجرا رسانید. اینک همکاری با ویکتور گروئن [victor/gruen] را آزموده بود، کسی که، با ورود به لسآنجلس، مشی خبرگانی از وین را، چون شیندلر و نوتیرا تعقیب میکرد.
گهری 27 ساله، پدر دو دختر، در دانشکدهی طراحی هاروارد ثبت نام مینماید. با وجودی که دارای مدرک کارشناسی معتبر از دانشگاه هاروارد است، در بوستون [Boston] کار نمییابد.
او برای گذر از حالت سکون، به همراه تمامی اعضای خانواده، به پاریس نقل مکان مینماید. برای یک سال نزد معمار آندره رموند [Andre/Remondet] کار میکند، و مدتی را نیز در سفر میگذراند با آخرین 2 اثر لوکوربوزیه آشنا میشود، (لاتورت ورون شام) بازگشت او به لسآنجلس، تحولی بزرگ به شمار میآید. در سال 1962، یک دفتر معماری به نام خودش باز میکند. کارهایش، تقریباً بزودی، قابل توجه و با کیفیت عالی میشوند. ساختمانها، در شروع از مشخصههای کلیدی سبک معماری رایت برخوردارند، کارهایش مورد استقبال گروه حرفهای آمریکا واقع شد، چنان که در سال 1974 در شمار اعضای AIA قرار گرفت.
به موازات فعالیت در پروژههای کارفرمایان دولتی و خصوصی فرصتهایی نیز برای تهیهی طرحهای فضاهای نمایشگاهی و هندی به وجود آمد، که به 2 نمونه از طرحهای دفتر کار محل سکونت برای هنرمندان اشاره کرد، (دانز یگر (Danziger) و دیویس (Davis).
در شروع سال 70، با استفاده از کارتن، فشرده، مبل ساخت. عملی که در آن هنگام، فقط میتوانست به حضور بستر درونی آزادی، برای تجربة طراحی رادیکال دلالت نماید.
مدتی کوتاه، در مؤسسه معماری کالیفرنیای جنوبی [SCI] تدریس نمود، جایی که، در پراکندگی شهر منطقهای لسانجلس، دارای نیروی پیش برنده خواهد شد. اما نقش استادیاش جنبة فرعی و موقتی دارد، و قریحههای کفتاری او، محسور کننده نیستند.
با وجود جا افتادگی دفتر کارش، که تعداد همکارانش به 20 میرسد، زندگی خصوصیاش چندان خوب نیست. در سال 1976، در پی ده سال جدایی از آنیتا، با برتا ایزابل ازدواج میکند، و در سال 1978 اجرای خانهای را که برای زندگی جدید تدارک دیدهاند، به پایان میرساند .
ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است
متن کامل را می توانید در ادامه دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن برای نمونه در این صفحه درج شده است ولی در فایل دانلودی متن کامل همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند موجود است
«رایت» و بسط معماری در آمریکا
بی تردید «فرانک لویدرایت» از میان تمام معماران معاصری که کارشان از قرن نوزدهم آغاز شد دور اندیش تر بود.
وی نابغه ای بود که چشمه ی فیاض قریحه اش هرگز به خشکی نگرائید و استعدادش به وصف نمی آید. کار وی از اعصار مختلف به خصوص از معماری دیرین خاور دور متاثر بود.
اما نه به شیوه ی دیگر معماران قرن نوزدهم که تقلید را بهانه ی عدم ابتکار کرده بودند بلکه مانند «ماتیس» نقاش فرانسوی که از هنر زنگی الهام گرفت و این الهام با درک و تاثری عمیق همراه بود. با این همه کار »رایت» بیشتر از کار هر معمار آمریکائی دیگر روحیه ی سرزمین خود را داشت. فهمیدن کارهای «رایت» محتاج مطالعه ای دقیق و عمیق است و درک شخصیت قوی وی که در هر نکته ای از کارهایش تجلی داشت به آسانی ممکن نیست.
اثرات قرن نوزدهم هنوز در «رایت» باقی بود اما وی به تنهایی به آن که نقاشان و مجسمه سازان معاصر وی او را یاری کرده باشند تصوری نو در معماری آفرید.
تاثیر معماران آمریکایی بر «رایت»:
به سال 1887 هنگامی که «رایت» در شیکاگو آغاز کار کرد این شهر سر چشمه ی معماری جدید بود. وی در کارگاه دو نفر از بهترین معماران و مهندسان آن زمان «لوئی سالون» و «دنکمارادلر» که اولی را «استاد محبوب » و دومی را «کهن سرور بزرگ» می نامید، در زمانی که این دو در کمال قدرت خلاقه ی خود ساختمان (ادیتوریوم) را می ساختند شاگردی کرد.
بدین ترتیب مکتب معماری شیکاگو در شکفته ترین ایام خود بر جوانی وی تاثیر گذاشت؛ با این همه «رایت» مستقیماً دنبال کارهای این مکتب را نگرفت. استفاده از امکانات ساختمانی جدید و مصالح تازه به عرصه ی معماری «رایت» خانه سازی، سال ها بعد وارد شد.
از این رو شاید بتوان گفت وی محافظه کار بود و بیشتر دنباله ی راهی را گرفت که «ریجارسن» رفته بود تا »سالون» تازه در دهه ی سوم قرن بیستم وقتی که استفاده از بتن مسلح در اروپا رواج کامل یافته بود وی – چنان که خود گفته است – برای نخستین بار این ماده را (به اندازه ای که به حساب آید) در یکی از خانه هائی که ساخت بکار برد. دلیل این مطلب عدم کفایت «رایت» نبود؛ بلکه تمایل و اراده شخصی او بود.
آن دسته از معماران اروپائی که رهبری نهضت نو را در آن قاره به عهده داشتند به سرعت معنای کارهای «رایت» را دریافتند و آن را پذیرفتند. به سال 1908 «کونوفرانکه» استادی آلمانی که جزء برنامه ی مبادلات فرهنگی دو کشور آلمان و آمریکا در دانشگاه هاروارد زیبایی شناسی تدریس می کرد «رایت» را ملاقات کرد .
نتیجه ی این دیدار کتابی قطور درباره ی «رایت» به زبان آلمانی شد که به سال 1910 در آلمان منتشر گشت.
تعداد صفحات: 10
معرفی آثاروعقاید فرانک او گری
فرم لحظه ای است غوطه ور در حقیقت"
در دنیایی که فرهنگ در حال تغییر دادن خود ، از قطعیت های ساده مدرنیسم تا تفسیر پیچیده تر واقعیات بر پایه زیست شناسی، ریاضیات و کیهان شناسی است معماری نیز در اثر رابطه تنگاتنگ با عوامل حیاتی فوق در این میان مسئول است
آیا نگرش جدید به معماری ، نوعی تغییر ذهنیت است؟ اگر براستی الگویی نو در معماری در کار است، پس تغییر و تحول بوجود آمده در علوم ، مذهب و سیاست را نیز مورد بازتاب قرار خواهد داد ؟ این مقوله گریبانگیر ذهنهای مصنوع و غیر مصنوع در عالم بشریت است .
به هر حال ، می توان آغاز تغییری موضعی را در معماری تشخیص داد، که با دگرگونیهای ژرف جاری در حیطه علوم و زمان مرتبط است و در تمام حیطه های زیستی هم نفوذ خواهد کرد . علوم پیچیده جدید ، فراکتال ها، دینامیک غیر خطی ، کیهان شناسی علمی و سیستم خود تنظیم موجب دگر گونی چشم اندازها شده اند.
ما از نگرش مکانیگی جهان ، به سمت نگرش خود تنظیمی در تمام سطوح ، از اتم به کهکشان ، سفر کرده ایم. نگرش این جهان نو ، که در کامپیوتر نمودی روشن یافته ، همسو با دگر گونی هائی است که اکنون در معماری رخ نموده اند .
ساختمان های شاخص بسیاری وجود دارند که چنین تعهداتی را نشان می دهند که معمارانی چون فرانک گهری ، پیتر آیزنمن و دانیل لیبسکیند در آمریکا از آن دسته اند.
چالز جنکس میگوید : " جهان در راهی پیش میرود که تنها دنیای داروینی نیست. داروین بر اساس یک سری نمونه های طبیعی مانند تکامل پرندگان ادعا کرد که جهان به آرامی سرعت می کیرد، اما اگر به تکامل در مقیاسی بزرگتر بنگریم ، تکاملی کیهانی یا تکاملی فرهنگی میبینیم که در حال جهش است و رشدی تصاعدی دارد. این بدان معناست که همه چیز غیر قابل پیش بینی تر از آن است که داروین تصور می کرد و این بطور اساسی دیدی شکفت انگیز تر از دنیاست.
از آنجاییکه که معماری همیشه دنبال این بوده که درک ما از مسائل بزرگ را نماد پردازی کند، مثل اهرام و ..... ، و بادر نظر گرفتن جهت گیری جهانی معماری ، در اثرتغییر دیدکاه ما نسبت به علم، معماری نیز با آن متحول می شود و بحث معماری جهش یافته مطرح می شود
ما در ابتدای این راه هستیم و هر چیز جدید در راه پیشرفت عناصر زائد و بیهوده ای ایجاد می کند و ما در این راه باید کاه را از گندم جدا کنیم.
در این میان فرانک گهری Frank Owen Gehry) ) از زمره معمارانی است که با دیدگاهی جهش یافته از رنگ خودش به خلق رویدادهایی معمارانه می پردازد.
او با مد نظر قرار دادن دلالت معناگونگی به جنبه های تندیس گونه فرم و نور می پردازد و استعارات مضاعفی را به کار می بندد که به رغم آزاد بودنشان ، با نقش و عملکرد ساختمان گره خورده اند .
برخی نیز ممکن است ذهنی ، عارضی یا فرعی باشند . لیکن این استعاره ها در مورد بهترین کاری که در این الگوی تازه می توان سراغ گرفت ، فراتر از براوردهای تصادفی می باشند و به نوعی پیامد آزمون یا خلاقیت خود جوش و ناخود آگاه هستند.
اینها در واقع دلالت گرهای در شرف تکوین و چند ظرفیتی، در جستجوی تفسیری آزادند ، تفسیری که به عملکرد و وظیفه بنا و زبان معماری خاص مربوط میشود
تعداد صفحات: 24