دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 18
اعتماد به نفس و نقش آن در موفقیت تحصیلی
اعتماد به نفس یعنی ایمان به توانایی های ذاتی و استعدادهای فطری خویش و ایمان به یاری خدا در پرورش و گسترش آنها. در اعتماد به نفس قدرتی هست که توانایی ها و اقتدارتان را دو برابر می کند. همه ما با اعتماد به نفس به دنیا می آییم. اعتماد به نفس یعنی ایمان به ذات خدا گونه و اعتقادات باطنی خویشتن.
" عمل کردن و نتیجه گرفتن بهتر از هرگز عمل نکردن است"
چیزی به نام شکست وجود ندارد، شکست تنها یک قضاوت است که ما آن را به عمل و رفتاری خاص نسبت می دهیم. پیشنهاد می کنم که از امروز شکست را از قلمرو ذهن بیرون رانید و به جای آن این باور را بشناسید: شما نمی توانید شکست بخورید، تنها می توانید با نتایجی روبرو شوید. خوب مهمترین پرسش که ممکن است مطرح شود این است: با نتایجی که به وجود می آورید، قصد دارید چه کنید؟ باید از نتایجی که عاید کرده اید درس بیاموزید و دیگر بار تلاش کنید. و این تنها نکته ای است که از شما انتظار می رود که درک نموده و بپذیریدو در تمام جنبه های زندگیتان به کار ببرید.
این واقعیت را در ژرفای ذهن و قلبتان ثبت کنید که شما هرگز شکست نخورده و نخواهید خورد. هرگونه قضاوت ظاهری و پوچ مبنی بر احتمال شکست شما را از ورود به مسیر پر پیچ و خم زندگی باز میدارد و نمی گذارد با چالشها درگیر شوید و از آن تجربه بیندوزید. به هر حال خطاها جوهر و خمیر مایه رشد و تعالی است.
گزارشگری از توماس ادیسون پرسید: که پس از 25 بار هزار بار تلاش برای اختراع باطری و شکست در این زمینه چه احساسی دارد، پاسخ داد شکست؟ نه شکست نخورده ام من اکنون 25 هزار روش را برای ساختن باطری می دانم.
غالب مردم از تجزیه و تحلیل پیروزی هایشان غافلند و صرفاً تحت تأثیر شکست هایشان به تفکر اعمال و رفتارشان می پردازند. هرگاه سراپا مشتاق هدفی باشید و اعتقاد کامل داشته باشید که به انجامش قادرید و از ارتکاب خطا ترس به دل راه ندهید، خواسته شما نمی تواند ازتحقق باز ایستد.
رهنمودهایی برای به کار گیری درس های جدید:
- از به کار گیری واژه شکست درباره خود و هر فرد دیگر جداً اجتناب کنید. به خود یادآور شوید که اگر کارها بر طبق برنامه پیش نرفت و اوضاع بر وفق مراد نبود، شکست نخورده اید، صرفاً با یک نتیجه روبرو هستید.
- آنگاه این پرسش فوق العاده موثر را با خود در میان بگذارید با نتایجی که به دست آورده ام قصد دارم چه کنم؟ به جای اینکه از پیامدهای نامطلوب رنجش به دل گیرید، نسبت به درس هایی که آموخته اید شاکر و سپاسگزار باشید.
- وقتی نیروی مخالفی درباطن تان زمزمه می کند که نه این غیرممکن است، این دشمن لانه کرده در ضمیر باطن را از قلمرو ذهن بیرون برانید و افکار شجاعانه و مثبت را به جای آن بنشایند.
یکی از بهترین راههای پرورش اعتماد به نفس مشری بودن آن است. دیگران روانه تشویق و ترغیب می کند. شب ها قبل از خواب با اندیشه های قدرتمند سرشار از اعتماد به نفس خدا دوستم دارد، هدایتم می کند، خدا راه را نشانم می دهد، منتظر شوید تا دیگران به شما اطمینان و اعتماد به نفس بدهند یا تحسینتان کنند، به جای زانوی غم بغل گرفتن، بدانید که آن کسی که شما را آفرید دوستتان دارد و همواره مشتاق است که به شما کمک کند.
" انسانی که فکر می کند، می تواند موفق شود"
تکنیک هایی برای غلبه بر استرس و اضطراب:
- بر سکوت متمرکز شوید
- امروز هم مثل روز تعطیل
- ماساز شقیقه ها (به هنگام بازدم ماساژ و به هنگام دم ماساژ را متوقف کنند)
- آب گرم بنوشید
- حوله مرطوب
- پشت دست خود را نوازش کنید
- شیر بنوشید
- نیایش
- پای کوبی (پای کوبی شادی بخش ترین کار است،کاری است که ملول ترین افراد را دیگران میکند.
- خواب آرام (به هنگام بی خوابی، به تنفس خویش توجه کن، مثل خفته ای تنفس کن و به خوابی خوش در شو
- استراحت ( در هر ساعت 5 دقیقه آرام یابید،به خود استراحت بدهیدو با صدای بلند به خود بگویید 5 دقیقه آرامش)
- سهل گرفتن.
راه حل های ذیل می تواند به تو کمک کند تا یادگیری و یادآوری بهتری داشته باشید:
1- یادگیری فعالانه- خوب گوش کردن و وقتی نکات مبهمی وجود داردآنها را سئوال کنید.
2- جای مناسب برای کار و یادگیری در خانه انتخاب کنید، جای راحت و نورکافی. نور ضعیف زودتر خسته می شوید و سرو صدای نامنظم افکار را به هم می ریزد.
3- به محل مشخصی خود را عادت بده، جای مشخص برای کار تو را برای بدست آوردن تعادل در امر یادگیری کمک می کند.
4- استراحت های کوتاه منظم.
5- هرگز با ناراحتی و عصبانیت درس نخوانید. بهتر است با یک نفس عمیق که حالات روحی شما را متعادل می سازد، درس را شروع کنید.
6- بهره گیری: یادگیری را بهتر است با یک تکلیف آسان یا با درس مورد علاقه شروع کنید. سپس درس را شروع کنی که زیاد به آن رغبت نداری، بعد با سخت ترین درس،چون درس های سخت و مشکل را هم باید یاد گرفت.
7- حفظ کردن یک باره درس ها کار درستی نیست.
8- برترس و اضطراب که مانع موفقیت می شوند غلبه کنید.
قبل از امتحانات به نکات ذیل توجه کنید:
- درس خواندن برای بار آخر و با عجله کار درستی نیست. بهتر است خودتان را از نظر روحی قبل از امتحان آماده سازید.
- تکالیف را هر چه زودتر انجام دهید، اگر دلتان نمی خواهد کسی به شما امر و نهی نمی کند.
- بهتر است تکالیف چندین بار خوانده شود. اگر نکته مبهمی وجود دارد سئوال کن و به یاد داشته باش که ندانستن عیب نیست، نپرسیدن عیب است.
- وقت خود را تقسیم بندی و تنظیم کنید. بهتر است با مطالبی شروع کنید که به درستی آن ها را فهمیده اید و بدون هیچ مشکلی می توانید روی آن ها کار کنید، چنین موفقیتی در به خاطر آوردن مطالب بعدی به شما کمک می کند.
- اگر وسط کار به مشکلی برخوردی و آن طور که باید کار پیش نرفت آرامش خود را از دست ندهید. کل مطالب را از اول بخوانید و ببینید آیا متوجه شده اید.
- در امتحانات کتبی طولانی،گاهی اوقات بهتر است یک استراحت کوچک یک دقیقه ای بکنید، قلم را کنار بگذارید و چشم ها را ببندید و کاملاً با اعتماد به نفس و عمیق تنفس کنید.
- تمرینات برای حفظ آرامش و خونسردی امکانات بیشتری را به وجود می آورد و باعث می شود فوت و فن مقاومت درمقابل هیجانات و تحریکات را بیاموزی، اعتماد به نفس مثبت که آن را به امروز زمان بدست می آوری تأثیر بسیار مفیدی بر پیش برد اهداف و در نتیجه آرامش روحی و روانی تو می گذارد به طور مثال می توانید در ترم های تحصیلی خود در دبیرستان آرا تجربه کنید و نتیجه خوبی بگیرید
نقش عملکرد تحصیلی در اعتماد به نفس
نقش عملکرد تحصیلی در اعتماد به نفسموفقیت یا شکست تحصیلی همانطور که از عوامل مختلفی چون نظام آموزشی، سازمان مدرسه و عوامل آن چون کتاب، معلم، مدیر و نیز خانواده و ویژگیهای شخصی و فردی دانش آموزان ریشه می گیرد آثار و پیامدهای مختلفی را نیز در ابعاد اجتماعی و فردی بر جای می گذارد. موضوع این مقاله بررسی پیامدهای فردی و روانشناختی موفقیت یا شکست تحصیلی در روحیه و عزت نفس دانش آموزان است. باهم می خوانیمعزت نفس کودک قبل از هر چیز ابتدا در محیط زندگی اش پی ریزی می شود اما در مدرسه و کلاس درس است که نسبت به توانایی های خود و اینکه چگونه پیشرفت کند آگاهی می یابد. به طور معمول یک کودک تا سن ۱۸ سالگی حدود ۵ هزار ساعت از وقت خود را در مدرسه می گذراند و طی این مدت عقاید یا عادات خاصی کسب می کند.نحوه آموزش کودکان بسیار مهم تر از چیزی است که باید بیاموزند. نگرش کودک نسبت به یادگیری و مخصوصاً توانایی هایش اثر بسیار مهمی روی اعتماد به نفس و در نتیجه آینده اش دارد بنابراین توجه و نوع رفتار والدین و معلم های مدرسه در این زمینه از اهمیت خاصی برخوردار است.
هدف از یادگیری
داشتن تصور خوب از خود نیاز طبیعی هر کودک است و برای برآورده شدن این نیاز، کودک باید به این باور برسد که می تواند کارها را به خوبی و با موفقیت انجام دهد. اما مفهوم موفقیت و شکست پیچیده است و با نگرش های متفاوتی بررسی می شوند. در یک کلاس درس خوب والدین باید انتظار داشته باشند که کودک شان پنج چیز اساسی زیر را بیاموزد:
۱ _ به دقت انجام دادن کارها و یادگیری مهم است.
۲ _ برای موفق شدن معیارهایی در نظر بگیرد بدین معنا که مفهوم درست انجام دادن کارها را درک کند و بتواند قضاوت کند که تا چه اندازه کارهایش را به خوبی انجام می دهد.
۳ _ باید چه انتظاری از خود داشته باشد و نسبت به توانایی هایش مثبت فکر کند.
۴ _ موفقیت و پیشرفت را نتیجه مستقیم تلاش و پشتکار خود بداند.
۵ _ و اینکه موفقیت های فردی اش ارزش اجتماعی دارند.
در مدرسه وجود تکالیف و برنامه های متفاوت و رقابت بین کودکان و ارزیابی مداوم آنها آگاهی کودک را نسبت به توانایی هایش افزایش می دهد و او را نسبت به قضاوت های دیگران نگران می کند. با روش های زیر می توانیم او را حمایت کنیم و اجازه ندهیم این ویژگی های مدرسه روحیه او را تضعیف کند:
۱ _ به او بقبولانیم که موفق شدن در مدرسه تلاشی جالب و هیجان انگیز است نه صرفاً محک زدن تواناهایی او.
بیشتر کودکان وقتی تصور می کنند مجبورند توانایی های خود را ثابت کنند نگران می شوند و ما نباید آنها را در اینگونه موقعیت ها قرار دهیم. مثلا، به جای اینکه به او بگویید: «ببینم در ریاضی چقدر مهارت داری» (که در این حالت کودک احساس می کند تحت بررسی موشکافانه ای قرار گرفته است) بگویید: «چرا این مسائل ریاضی را امتحان نمی کنی؟» (بدین وسیله این پیام را به کودک می رسانید که فعالیت های متفاوت، توانایی های ذاتی نیستند بلکه آنها را باید آزمود.)
۲ _ هرگز استعداد یا توانایی کودک را به طور کلی مورد قضاوت قرار ندهید.
باید از برچسب زدن روی توانایی های کودک مان بپرهیزیم (مثلا، «در خواندن ضعیف است.» یا «در فهم ریاضی کند است» یا «در ورزش دست و پا چلفتی» است.)
و برای اینکه تمایل به یادگیری در کودک را زنده نگهداریم باید به او بیاموزیم چگونه توانایی های خود را مهار کند و درک کند با کمک تلاش و کوشش می تواند توانایی ها و استعدادهایش را توسعه بخشد. مثلا به جای اینکه بگویید: «فکر می کنم ریاضی کار تو نباشد.» یا «در خواندن استعداد ذاتی نداری.» (که بدین ترتیب فکر می کند در این موارد توانایی ندارد) بگویید: «به نظر می رسد این مسائل ریاضی برایت دردسرساز هستند.» یا «خواندن این متن مشکل است، مگر نه؟» (در این صورت کودک این پیام مشخص و ساده را دریافت می کند که صرفاً آن وظیفه یا کار خاص مشکل است.) پیام دیگری که دریافت می کند این است: «محدودیت های او دائمی نیستند و اگر چه همه توانایی هایش به بهره برداری نمی رسند اما با تلاش می تواند آنها را توسعه دهد.» وقتی کودکان استعداد را مهار شدنی بدانند در کسب اهداف شان موفق می شوند.
تشویق کودک به برگزیدن معیارهایی برای عملکردهایش
اغلب والدین تمایل دارند کودک شان را از هر نوع انتقادی حمایت کنند و یا تصور می کنند هر کاری که او انجام می دهد «محشر» است. این گونه تفکر نسبت به کودک او را عملا دلسرد کرده و از توانایی هایش در انتخاب معیارهای عملکرد درست می کاهد و به تدریج درخصوص مفهوم «خوب انجام دادن کارها» گیج می شود.کودکان اغلب تلاش می کنند به بزرگسالان بفهمانند که دوست دارند ارزیابی صحیحی از کارشان بشود. آنها تا سن ۶ سالگی نسبت به تعاریف دیگران مخصوصاً اگر با احساس خودشان نسبت به واقعیت سازگار نباشد حساس هستند. ستایش های افراطی غالباً کودک را ناراحت می کند. مثلا وقتی پدر مایکل «هشت ساله» به او گفت: «تو نابغه هستی!» مایکل بسیار عصبانی شد _ کودک در این لحظه نگران می شود برای جلب توجه پدرش باید چه کارهای دیگری انجام دهد و این ستایش نامطمئن او را مضطرب می سازد. یا نوجوانی نه ساله، برای اینکه موافق ستایش والدینش از نحوه اسکی بازی اش نبود به جای اینکه با اسکی از کوه پایین بیاید غلت خورد. کودکی که ستایش های غیرواقعی از کارش می شود دیگر انگیزه ای برای تلاشی جدی ندارد. گاهی اوقات لازم است به کودک خود بگوییم: «کارت را خوب انجام دادی و با تلاش بیشتر می توانی آن را بهتر انجام دهی.» و فقط به او نگوییم: «کارت فوق العاده است!»بعضی مواقع کودک نسبت به خوب انجام ندادن کاری آگاهی کامل دارد که در این گونه مواقع بهتر است پدر یا مادر به نارضایتی کودک بپیوندد و به او کمک کند تا با استفاده از این نارضایتی نقشه ای برای بهبود کار بکشد. بهترین ستایش کودک تشویق قضاوت خوب خودش است.کودکان از سن ۴ یا ۵ سالگی نسبت به اینکه «که» هستند و چگونه باید باشند فکر کرده و معمولا خود را با دیگران مقایسه می کنند و آنها به کمک ویژه ای نیاز دارند تا در این قیاس ایمن بمانند. مخصوصا اگر حداقل دو مورد از گرایش های زیر را از خود بروز دادند:
۱ _ تمایلی به پذیرفتن کاری که برایشان مشکل است نداشته باشند.
۲ _ فقط به اهداف دور از دسترس و دست نیافتنی فکر کنند. (مثل صاحب مدال بازی های المپیک یا ستاره رسانه های گروهی شدن بدون اینکه واقعاً برای رسیدن به این اهداف گامی بردارند.)
۳ _ با لحنی تحقیرآمیز با دوستان خود صحبت کنند.
۴ _ فکر کنند که دوستان شان در هر کاری بهتر از او هستند.
۵ _ علاقه شان نسبت به مدرسه را از دست بدهند.
شما والدین می توانید به روش های زیر به کودک خود قوت قلب بدهید:
۱ _ عدم اعتماد به نفس او را بپذیرید.
ترس هایش را نادیده نگیرید و او را حمایت کنید. مثلا بگویید: «ممکن است بعضی روزها در مدرسه سخت بگذرد اما در آنجا افرادی هستند که به تو کمک می کنند و بعد از آن هم در خانه با یکدیگر می نشینیم و صحبت می کنیم.» پیام این است: «طبیعی است بعضی چیزها سخت باشد اما دشواری نشانه آن نیست که نتوانی از عهده کارهایت برآیی!»