سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله کدام معیار را در انتخاب همسر در نظر گیریم

اختصاصی از سورنا فایل دانلود مقاله کدام معیار را در انتخاب همسر در نظر گیریم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

بعد از مدتها تلاش برای اتمام خدمت سربازی و فارغ التحصیلی دانشگاه ، بالاخره در یک شرکت دولتی مشغول خدمت شده ام . حقیقتش را بخواهید تازه الان قدری احساس اعتماد به نفس می کنم و به تعبیری ،خود را باور می کنم . از تنهایی نیز خسته شده ام و از اینکه همیشه وارد منزلی تاریک و تنها می شوم احساس خستگی می کنم ،دلم می خواهد ، حرکتی ، شوری و جنبشی در زندگیم پدید آید . برای همین قصد ازدواج دارم ، ولی نمی دانم چه ملاکی باید برای انتخاب همسر در نظر گیرم ، نظرات دوستانم با هم فرق دارد و من بلاتکلیف و سرگردان مانده ام . لطفاً شما بگویید معیارهای انتخاب همسر خوب چیست ؟
( عبود – م از اهواز )
مادری هستم که تمام زندگیم را وقف فرزندانم کرده ام . دختر بزرگم 19 سال دارد و در شرف ازدواج است ، سه فرزند کوچکتر از او نیز دارم . برای دخترم خواستگارانی پیدا شده است ،در آنها نقطه ضعفی نمی بینم ، آنها جوانانی موجه و تحصیلکرده هستند . دخترم مسأله انتخاب خواستگار مورد نظر را به من واگذار کرده است ولی من خودم هم در تصمیم گیری مرددم و نمی دانم کدام ملاک و معیار مهمتر است ؟ همسرم با من همفکری نمی کند و تقریباً خودش را کنار کشیده است در حالیکه اکنون بیشتر از هر زمانی ، نیاز به همفکری اش دارم . ولی متأسفانه تنها مانده ام . اگر ملاکهای خودم را بخواهم در نظر گیرم ، بیشترنظرم بر اصالت خانواده است ولی دخترم بیشتر بر تحصیلات تکیه می کند و نظرمان ظاهراً با هم فرق دارد . حال می خواهم نظر شما را بدانم . اما اینکه ما را در این مهم همراهی می کنید سپاسگزاریم .
( فرخنده – م از بوشهر )
(( بورنز )) شاعر ، محسنات و مزایای همسر خوب را به ده قسمت ، تقسیم می نماید . چهار قسمت را به اعتدال مزاج ( اخلاق متعادل ) ، دو قسمت را به ذوق سلیم ، سک قسمت را به هوش و ذکاوت ، یک قسمت را به جمال (( عبادت از ملاحت صورت و جذابیت چشم و تناسب اندام و حسن رفتار )) و دو قسمت راهم به خصائص و امتیازات مربوط به زوجیت از قبیل تمول و نجابت خانواده و تربیت عالی و اصالت نسب و غیره اختصاص می دهد و می گوید : ((این دو قسمت اخیر را هر طور می خواهید تقسیم بندی کنید ولی مزایای مزبور همه غیر مهم و جزئی است و هیچ کدام لایق آن نیستند که یک عدد صحیح به آنها اختصاص یابد ))
توضیح : آنچه که شاعر به آن اشاره کرده است ، مورد تأمل و دقت است . بر خلاف آنچه که ایشان در خصوص (( تربیت عالی )) اظهار نموده و آن را لایق آن نمی داند که یک امتیاز مستقل به آن بدهد ، ما معتقدبم اگر واقعاً کسی واجد تربیت عالی خانوادگی باشد ، توانایی لازم برای مسؤلیت پذیری ، درک نیازها و قدرت اداره خود و دیگران را خواهد داشت و باید امتیاز آن ، در صدر همه ویژگیهای دیگر قرار گیرد .
صفات زنان شایسته جهت همسری
رسول خدا ( ص ) فرمود : (( بهترین زنان شما زنی است که بچه آور ، مهربان ، پاکدامن ، نزد فامبتش عزیز و محترم، و در برابر شوهر متواضع و فروتن باشد ، برای شوهرش زینت کند و نسبت ه دیگران موقر و بی اعتنا باشد ، حرف شوهر را بشنود ،فرمانش را گردن نهد ، در خلوت در اختیار او باشد ، ولی مثل مردان مبتذل نباشد .
رسول خدا ( ص ) فرمود : ((زن را برای زیباییش به همسری نگیر ، چه ممکن است جمال زن باعث پستی و سقوط اخلاقیش شود ، و نیز به انگیزه مالش با وی پیوند زناشویی برفرار مکن ، زیرا مال می تواند مایه ی طغیان او گردد، بلکه به سرمایه دینیش متوجه باش و با زن با ایمان ازدواج کن .))
رسول خدا ( ص ) فرمود : برای یک مرد پس از قبول اسلام ، هیچ سودی بهتر و برتر از همسری با یک زن مسلمان و درستکار نیست ،زنی که مرد را با دیدن خود شاد سازد ، از دستورش اطاعت نماید و در غیاب شوهر حافظ عفت خویش و اموال وی باشد .
امام صادق ( ص ) فرمود : بهترین زنان شما زنی است که خوشو، خوش پخت وز باشد ، بجا خرج کند ، و بجا امساک نماید ،چینین زنی از کارکنان خداوند است ، و کارکن خدا نا امیدی و پشیمانی ندارد .))
رسول خدا ( ص ) فرمود : ((پر برکت ترین همسر ، زنی است که هزینه ازدواج و زندگیش کمتر باشد .))
حضرت علی ( ع ) فرمود : بهترین صفات زن ( در زمینه زناشویی ) بدترین صفت مرد است ،یعنی کبر و ترس و بخل، اگر زن متکبر باشد ، تسلیم غیر شوهر نمی شود ، چنانچه بخیل باشد مال شوهر را حفظ میکند واگر ترسو باشد از هر پیشامدی بیمناک است . ( و قهراً بدام صیاد نمی افتد )
رسول خدا ( ص ) فرمود : بهترین زنان شما زنی است که پاکدامن باشد .))
حضرت علی ( ع ) فرمود: بهترین زنان شما زنان قریشند ، ا شوهر لطف صفای بیشتر دارند ، ا فرزند مهربانترند ، در برابر شوهر تسلیم اند و در مقابل دیگران سرکش .))
حضرت امام باقر ( ع ) می فرماید : مردی با پیغمبر در کار ازدواج مشورت کرد حضرت فرمود : زن بگیر ، ولی زن با ایمان و خداشناس خدایت خیر دهد زن شایسته مانند کلاغ اعصم نایاب است .پرسید کلاغ اعصم چیست ؟ فرمود : کلاغی که سک پایش سفید باشد .
تقسیم بندی زنان از نظر امام صادق علیه الصلوة والسلام :
می فرماید : زنان سه گروهند:
• دوشیزه و زایا و مهربان که در گرفتاریها به شوهر در امر دنیا و آخرت کمک می کند و به هنگام سختی بی وفایی نمی کند .
• نازا که نه زیبایی دارد نه اخلاق و در هیچ کار خیری به کمک شوهر بر نمی خیزد .
• پرخاشگر ، پرتوقع و عیبجوی ، که زیاد را کم شمارد و اندک را نمی پذیرد.
و از نظر حضرت رضا علیه آلاف التحیة و الثناء :
می فرماید زنان چند گروهند :
• غنیمت ، بانوانی که شوهر دوستند و ب شوهر عشق می ورزند...
• ماه یک شبه ، یعنی کم نور کم فایده ، شب تار ، بدون هیچ خیر و برکتی.

 


از همسر چه انتظاری باید داشت؟
همسرم با اینکه مرد خوبی است و برای رفاه و آسایش من و فرزندانم تلاش می کند ولی بگویم فقط یک ایراد در شخصیت او وجود دارد که اگر این هم نبود ، حقیقتاً زندگی ، ایده آل بود . مشکل او این است که اگر از چیزی ناراحت شود به من حرفی نمی زند که بدانم از چه مسأله ای رنجیده خاطر شده است و به خاطر کم حرفی و سکوتش بیشتر رنج می کشم .اگر می دانستم که او چه انتظاراتی از من دارد ، تکلیف من روشن بود . در واقع دو مطلب اساسی در زندگیمان روشن نیست یکی اینکه نمی دانم چه انتظاراتی دقیقاً از من دارد ؟ و دیگری اینکه وقتی از من ناراحت می شود ، علتش را به من نمی گوید تا حداقل من هم بتوانم کمکی به وضع موجود زندگیمان بکنم . امیدوارم زوجهای جوان ، صمیمانه بنشینند و انتظارات منطقی و معقولی از یکدیگر دارند بیان کنند تا راه برای هرگونه رنجش خاطر و ناراحتی ، بسته شود .
( فرنگیس – س از بیرجند )
(( می توانم در یک جمله بگویم که زندگی مشترک من و همسرم ، مورد غبطه خیلی از آشنایان است ، همسرم زنی است تحصیلکرده ، پر تلاش و با اراده و برای زندگیمان و تنظیم اقتصاد خانواده ، سعی و تلاش زیادی می کند و من از این حیث خود را به او مدیون می دانم . ولی فقط یک نکته است که باعث می شود هر از گاهی ابرهای تیره بر آسمان زندگی ما سایه افکند و اوضاع داخلی زندگیمان را آشفته کند وآن موضوع ، توقعات و انتظاراتی است که همسرم از من دارد که برخی از آنها منطقی و معقول است و پاره ای از آنها غیر منطقی و فوق تواناییهای من می باشد و همین مطلب در بیشتر موارد منجر به اختلافات درونی زندگی ما می شود . من چون همسر و زندگیم را دوست دارم ، از این اوضاع به شدت رنج می برم و آزرده خاطر می شوم . می خواهم همه زوجهای جوان بدانند که وقتی از همسرشان ، انتظار زیادی دارند و او نمی تواند آنها را برآورده کند ، چه اثرات مخربی بر روان و اعصاب شریک زندگیشان می گذارند .
( احمد – ع از مشهد مقدس )
وظایف و تکالیف زنان نسبت به شوهران ( از نگاه معصومین (( ع )) )
محبت
یکی از آیات خدا این است که همسرانی برایتان آفریده تا بدانها آرامش پیدا کنید و میان شما دوستی و مهربانی نهاد .
_ حضرت رضا ( ع ) : بعضی زنها برای شوهرشان بهترین غنیمت هستند : زنانی که به شوهرشان اظهار عشق و محبت کنند .
_ رسول خدا ( ص ) : بهترین زنان شما زنهایی هستند که دارای عشق و محبت باشند .
_ امام صادق ( ع ) : وقتی کسی را دوست داری به او خبر بده .
احترام شوهر
رسول خدا ( ص ) : وظیفه زن این است که تا درب خانه به پیشواز شوهرش برود و به وی خوشامد بگوید .
_ امام صادق ( ع ) : هر زنی که از شوهرش احترام کند و آزارش نرساند خوشبخت و سعادتمند خواهد بود .
_ رسول خدا ( ص ) فرمودند : زن موظف است برای شوهرش تشت و حوله حاضر کند و دستهایش را بشوید .
_ حضرت صادق ( ع ) می فرماید : گروهی خدمت پیغمبر ( ص ) شرفیاب شده عرض کردند : ما مردمی را دیدیم که برای بزرگانشان سجده می کردند ( شما هم اجازه چنین کرنشی به ما می دهید ؟) فرمود : نه ، اگر حاضر بودم چنین دستوری بدهم امر می کردم زن برای شوهرش سجده کند .
_ امام باقر ( ع ) فرمود : به درگاه خدا هیچ میانجی و شفیعی برای زن نافذتر از رضایت شوهر نیست ، هنگامیکه حضرت زهرا (س ) از دنیا رفت امیر المؤمنین ( ع ) بربالین جنازه او ایستاد و عرض کرد : خداوندا من از دختر پیغمبرت راضی هستم ، خدایا او متوحش است تو مونس او اش .
_ مردی خدمت رسول خدا ( ص ) آمد و عرض کرد : همسری دارم که هرگاه وارد خانه می شوم به استقبالم می آید و چون خارج می شوم بدرقه ام می کند و زمانیکه مرا اندوهگین می بیند ، می گوید : اگر برای روزی غصه می خوری ، دان که دیگری ( خدای تعالی ) آن به عهده گرفته است و اگر برای آخرت غصه می خوری ، خدااندوهت را زیاد کند( بیشتر به فکر آخرت باشی )
رسول خدا ( ص ) فرمود : خداوند در روی زمین عاملان و کارگزارانی دارد و این زن یکی از عاملان خداست ، او نصف پاداش شهید را دارد.
چشم پوشی از غیر همسر
علی ( ع ) : هرکس چشم خویش را آزاد بگذارد ، همیشه اعصابش ناراحت خواهد بود و به آه و حسرت دائم گرفتار خواهد شد . رسول خدا ( ص ) : هر زن شوهرداری که چشمش را از نگاه کردن به غیر شوهرش پر کند ، مورد غضب شدید پروردگار جهان واقع خواهد شد .
خوشرفتاری و ترک آزار و اذیت شوهر
_ پیغمبر ( ص ) به حولا فرمود : زن باید بر سود و زیان و سختی و رفاه شوهر صابر باشد ، چنانکه همسر ایوب صبر کرد ، هجده سال شوهرش را به دوش گرفت ، شوستشو می داد ، نان می پخت ، گاهی پاره نانی برای او می برد ، می خورد و شکر خدا می کرد ، گاه از مهر و شفقت و برای رضای پروردگار او را در کسا می نهاد و به دوش می گرفت . حولا ! به آن خدایی که مرا به راستی به رسالت بر انگیخته ، هر زنی در سختی و رفاه شوهر بسازد و اطاعت وی کند خدا او را با همسر ایوب محشور میگرداند . هر زنی گفتار زننده شوهر را تحمل کند خداوند برای هر کلمه او اجر روزه دار مجاهد را خدا به او عنایت فرماید .
_ پیغمبر ( ص ) : هر زنی که به وسیله زبان شوهرش را اذیت کند نمازها و سایر اعمالش قبول نمی شود ولو هر روز روزه باشد و شبها را برای تهجد و عبادت برخیزد و بنده هایی آزاد کند و ثروتش را در راه خدا انفاق نماید . زنی که بد زبان باشد و به این وسیله شوهرش را بیازارد نخستین کسی است که وارد دوزخ می شود .
_ رسول خدا ( ص ) : هر زنی که در دنیا شوهرش را اذیت کند حورالعین به او می گوید : خدا تو را بکشد . شوهرت را اذیت نکن . این مرد از شما نیست و لیاقت آن را ندارید . به زودی از شما مفارقت نموده و به سوی ما می آید .
_ پیغمبر ( ص ) فرمود : بهترین زنان زنی است که وقتی خشمگین شود یا شوهرش بر او خشم گیرد ، به شوهرش بگوید ، دستم را در دست تو می گذارم و خواب را به چشمم راه نمی دهم تا وقتی از من راضی شوی .
_ هر زنی که شوهرش را با زبان بیازارد ، خداوند هیچ توبه و کفاره او را نمی پذیرد و هیچ کار نیکش را قبول نمی کند تا وقتی که شوهرش را راضی کند ...
_ پیغمبر اکرم در خطبه ای که برای زنان ایراد کرده می فرماید : زنها صدقه دهید ولو از زیورتان ، ولو یک دانه خرما چرا که بیم آن می رود که اهل آتش باشید زیرا بد زبانی می کنید سپاس خدمات شوهر را نمی گذارید! زنی گفت : یا رسول الاه مگر ما نیستیم که مادری می کنیم ، کودک را ماهها در شکم می پروریم ، سپس پستان در دهانش می گذاریم ؟ مگر این دختران ، سرپرست خانه ها و این خواهران دلسوز برادرها از جنس ما نیستند ؟ فرمود : چرا باردار هستید ، فرزند می آورید ، شیر می دهید ، با عاطفه و مهربانید .(( اگر ناسازگاری و آزار شوهر نبود هیچ زن نمازگزاری به آتش نمی سوخت !))
_ پیامبر ( ص ) به حولا فرموده است : جایز نیست زن بیش از قدرت توانایی ر مرد کند ، یا شکوه ی او را نزد دیگری چه خویش ، چه بیگانه برد .
_ حضرت علی ( ع ) فرمود : جهاد زن به این است که خوب شوهرداری کند .
_ رسول خدا ( ص ) فرمود : هر زنی که بمیرد در حالیکه شوهرش از او راضی باشد داخل بهشت می شود .
_ رسول الاه ( ص ) فرمود : زن نمی تواند حق خدا را ادا کند مگر اینکه حق شوهرش را ادا کند .
_ رسول خدا ( ص ) فرمود : خدا به آدم خوش اخلاق ثواب جهاد می دهد ، صبح و شب برایش ثواب نازل می شود .
_ به رسول خدا ( ص ) عرض شد : فلان شخص زن خوبی است . روزها روزه دارد و شبها عبادت می کند . لیکن بد اخلاق است ، همسایگانش را با زبان آزار می رساتد . حضرت فرمود : هیچ خوبی ندارد و اهل دوزخ می باشد!
_ پیامبر اسلام ( ص ) : بعداز ایمین به خدا نعمتی بالاتر از همسر موفق و رستگار نیست .
_ امام صادق ( ع ) فرمود : در دنیا چیزی بهتر از همسر شایسه وجود ندارد. زنی که شوهرش را از دیدار او مسرور گردد.

 

 

 

سپاسگزاری و تشکر
_ در قرآن کریم آمده است ، اگر سپاسگزاری کنید نعمتهایم را فراوان می کنم.
_ امام صادق ( ع ) فرمود : بهترین زنان شما زنی است که وقتی شوهرش چیزی آورد سپاسگزاری کند و اگر نیاورد راضی باشد .
_ امام صادق ( ع ) فرمود : هر زنی که به شوهرش بگوید : از تو خیری ندیده ام تمام اعمالش باطل و از درجه اعتبار ساقط می گردد .
_ رسول خدا ( ص ) فرمود : کسی که از احسان مردم قدر دانی نکند شکر خدای را نیز بجا نمی آورد .
پذیرفتن مدیریت همسر و اطاعت و تکمین از وی
_ مردان سرپرست زنانند . زیرا خداوند بعضی از افراد را بر بعضی دیگر برتری داده است ، برای اینکه از مالهای خویش خرج کرده اند . پس زنان شایسته فرمانبردارند .
_ رسول خدا فرمود : زن خوب به حرف شوهرش گوش می دهد و مطابق دستوراتش عمل می کند .

 

_ زنی از رسول خدا ( ص ) پرسید : زن نسبت به شوهرش چه وظیفه ای دارد؟ فرمود : باید از وی اطاعت کند و از فرمانش تخلف ننماید .
_ پیامبر (ص ) فرمود : بدترین زنها زن لجباز و یک دنده است .
_ پیامبر ( ص ) فرمود : بدترین زنها کسانی هستند که نازا ، کثیف ، لجباز و نافرمان باشند .
_ رسول خدا ( ص ) فرمود : اگر زن نمازهای پنجگانه بگذارد ، روزه ماه رمضان را بگیرد ، خانه خدا را زیارت کند و از شوهر اطاعت نماید و حق علی ( ع ) را بشناسد ، هز هر دری خواهد به بهشت در آید .
_ هر زن شایسته ای که عبادت پروردگار بجا آورد ، واجبات را بگزارد و اطاعت شوهر کند وارد بهشت گردد .
_ از رسول خدا ( ص ) نقل شده است که : زن تا حق شوهر را نپردازد ، حق خدا را ادا نکرده است .
پاکیزگی ، نظافت ، آرایش
_ امام صادق ( ع ) فرمود : سزاوار نیست که زن هیچگاه بدن خود را بدون زینت گذارد ، اگر چه با آویزان کردن گردنبندی باشد ، و سزاوار نیست که دست زن بدون رنگ باشد ، اگر چه با کمی حنا باشد و اگر چه آن زن پیر و کهنسال بوده باشد .
_ بهترین شما زنی است که مطیع شوهرش باشد . بزای او آرایش کند ولی زینتش را برای بیگانگان ظاهر نسازد و بدترین زنان شما زنی است که در غیاب شوهرش زینت کند .
_ حضرت محمد باقر فرمود : بر زن لازم است خودش را خوشبو کند ، بهترین لباسهایش را بپوشد ، به بهترین وجه زینت کند و با چنین وضعی صبح و شب با شوهرش ملاقات کند .
هر زنی که خودش را خوشبو کند و از منزل خارج شود تا به خانه برگردد از رحمت خدا دور خواهد بود .
_ رسول خدا ( ص ) به مردان فرمود : ناخنهای خود را از بیخ بگیرید و به زنان فرمود : قدری از ناخنهای خود را باقی گذارید که بر زینت شما می افزاید .
خانه داری ( مساعدت در امور خانه ، تطهیر ، پختن و شستن و خیاطی و نظافت ...)
_ امام صادق ( ع ) : هر زنی که به شوهرش شربت آبی دهد ، برای او بهتر است از اینکه یکسال عبادت کند و در آن سال روزها را روزه بدارد و شبها را نماز بخواند و نیز خداوند در برابر هر شربت آبی که به شوهرش می دهد شهری در بهشت برایش بنا می کند و شصت گناه او را می آمرزد.
_ امام صادق ( ع ) فرمود : هر زنی به شوهرش هفت شبانه روز خدمت کند ، خداوند هفت در جهنم را برایش خواهد بست و هشت در بهشت را برایش می گشاید تا از هر دری که بخواهد وارد شود .
_ از امام صادق ( ع ) نقل است که پیغمبر فرموده : هر زنی در خانه شوهر به منظور خدمت ، چیزی را جابجا کند ، خدا به او نظر رحمت کند و کسی که منظور نظر حق شد از عذاب او در امان است .
غذا پختن
رسول خدا ( ص ) فرمود : هر زنی غذایی گوارا برای شوهر خد تهیه کند خدا در بهشت خوراکهای گوناگون برای او خلق کند به پاس زحمتهایی که در دوران گذشته کشیده است .
رسول خدا ( ص ) فرمود : بهترین زنان شما کسی استکه خودش را خوشو کند و در طبخ غذا مهارت داشته باشد و اقتصاد را از دست ندهد . چنین زنی یکی از اعمال و کارکنان خدا خواهد بود و عامل خدا هرگز با شکست و پشیمانی مواجه نخواهد شد .
_ رسول خدا ( ص ) فرمود : وظیفه زن نسبت به شوهرش این است که چراغ خانه را روشن کند و غذای شایسته و نیکو تهیه ببیند .

 

مهمانداری
رسول خدا ( ص ) : رزق مهمان از آسمان نازل می شود . وقتی آن را خورد ، گناهان میزبان آمرزیده می شود .
_ رسول خدا ( ص ) فرمود : همنشینی با دوستان ایجاد محبت می کند .
_ امام رضا ( ع ) فرمود : سخاوتمند از غذای مردم می خورد تا از غذایش بخورند ، اما بخیل از غذای مردم نمی خورد مبادا از غذایش بخورند .
_ امام محمد تقی ( ع ) فرمود : نشستن با داستان ، دل را زنده و عقل را بارور می کند ولواندک باشد .
نظافت
رسول خدا ( ص ) فرمود : اسلام نظیف است شما هم در پاکیزگی کوشش کنید ، زیرا فقط پاکیزگان وارد بهشت می شوند .
_ امام صادق ( ع ) :(( خدا زیا بودن و زینت کردن را دوست دارد و تظاهر به نداری و فقر را مکروه دارد )). مفهوم این عبارت چنین است که خداوند دوست دارد آثار نعمتهایش را بر بنده اش بیند . لباسش نظیف و پاکیزه باشد ، بوی خوش استعمال کند . خانه اش را زینت نماید . خانه و اطرافش را جاروب کند . قبل از غروب چراغ را روشن کند . زیرا این عمل فقر را از خانه دور می کند و روزی را زیاد می گرداند .
_علی ( ع ) : تارهای عنکبوت را از خانه هایتان بگیرید زیرا پاک نکردن آنها باعث نداری می شود .
_علی ( ع ) : شستن دست ها قبل از غذا و بعد از آن عمر را زیاد می گرداند و از چرکین شدن لباسها مانع می شود و چشم را نورانی می گرداند .
_رسول خدا ( ص ) : خاکروبه ها را شب در خانه نگذارید ، زیرا جای شیطان می شود .
شستشو
_ رسول خدا ( ص ) فرمود : لباس انسان باید همیشه پاکیزه و تمیز باشد .
_ امام صادق ( ع ) : شستن ظرفها و تمیز کرئن اطراف خانه روزی را زیاد می کند .
_ امام صادق ( ع ) : میوه ها دارای سمومی هستند . آنها را خوب بشویید ، آنگاه میل کنید .
_ امام کاظم ( ع ) : یک روز در میان حمام رفتن انسان را فربه می کند .
عیب پوشی و چشم پوشی از لغزشهای شوهر و راز نگهداری
هن لباس لکم و انتم لباسٌ لهنَّ . زن و مرد را هر یک لباس و پوشش برای دیگری است .
فالصالحاتُ حافِظاتٌ للغیب. زنان صالح در زمان غیبت شوهر حافظ و نگهدارند . ( عفت خود و مال و آبروی شوهر را )
_ امام صادق ( ع ) : به مردی که میخواست ازدواج کند فرمود : بنگر که شخصیت خود را در چه موضعی می نهی و چه کسی را شریک اموالت می کنی و از دین خود و راز خود آگاهش می سازی ( زنی برگزین که راز نگهدار و عیب پوش باشد )
_ رسول خدا ( ص ) فرمود : زن بد غذر شوهرش را نمی پذیرد و خطاهایش را نمی بخشد .
_ رسول خدا ( ص ) فرمود : عیبی بالاتر از این نیست که انسان عیوب دیگران را ببیند اما از عیبهای خودش غافل باشد .
_ حضرت علی ( ع ) : سینه عاقل صندوق اسرارش می باشد .
_ حضرت علی ( ع ) : خوبیهای دنیا و آخرت در دو چیز جمع است : راز نگهداری و دوستی با خوبان و تمام بدیها در دو چیز جمع می شود : فاش کردن اسرار و دوستی با اشرار .
سکوت به هنگام عصبانیت شوهر
_ رسول خدا ( ص ) : هر زنی که در مقابل بداخلاقی های شوهرش بردباری کند ، خدا ثواب آسیه همسر فرعون را به وی عطا خواهد کرد .
_ رسول خدا ( ص ) : بهترین زنان شما زنی است که هرگاه شوهرش خشمناک شود بگوید :در مقابل خواسته های تو تسلیم هستم تا از من راضی نشوی خواب به چشمم نخواهد رفت .
_ رسول خدا ( ص ) فرمود : عفو و بخشش ، عزت و بزرگی صاحبش را زیاد می کند . عفوداشته باشید تا دا شما را عزیز گرداند .
_ امام محمد باقر ( ع ) فرمود : پشیمان شدن بر گذشت بهتر است و جبرانش آسانتر از پشیمان شدن بر عقوبت است که ( گاهی جبرانش ممکن نیست .)
_ امام صادق ( ع ) : کسی که خشمگین شود و با وجود اینکه می تواند خشم خود را اعمال کند ، نکند و آن خشم را فرو خورد ، خدا روز قیامت دل او را سرشار از رضایتش می سازد .
ترجیح زضایت همسر بر خرسندی هرکس دیگر
_ رسول خدا ( ص ) فرمود : بهترین زنان شما زنی است که :
1. بچه دار شود
2. شوهر دوست و عفیف و حبوب باشد .
3. درمقابل خویشانش تسلیم نباشد ، لیکن مطیع شوهرش باشد .
4. رای شوهرش زینت کند .
5. خودش را از بیگانگان محفوظ بدارد .
6. حرف شوهرش را بشنود و از وی اطاعت کند .
7. وقتی با هم خلوت نموده اند بر طبق اراده او رفتار کند ، اما در هر حال شرم و حیا را از دست ندهد .
سپس فرمود ترین زنان شما زنی است که :
1. در مقابل خویشانش مطیع باشد لیکن زیر بار شوهرش نرود .
2. عقیم و کینه توز باشد .
3. از کارهای زشت پروا نداشته باشد .
4. در غیاب شوهرش زینت و آرایش کند .
5. در خلوتگاه از خواسته های شوهرش امتنا ورزد .
6. عذرش را نپذیرد و گناهش را نبخشد .
فهرست وظایف مردان
1. تأمین عائله .
2. احترام و ترکآزار همسر .
3. کمک به زن در امور خانه ( تقسیم کار ).
4. پاکیزگی و نظافت شخصی .
5. ملاتمت و ملاطفت .
6. تشکر و قدردانی از همسر .
7. چشم پوشی از غیر همسر خود .
8. تغافل و عیب پوشی .
9. تحمل بد اخلاقی و ناسازگاری همسر.
10.محبت و ابراز آن .
فهرست وظایف زنان
1. محبت .
2. احترام و اعزاز شوهر .
3. خوشرفتاری و ترک اذیت همسر .
4. سپاسگزاری .
5. تکمین همسر (پذیرفتن مدیریت و قیمومیت همسر ) .
6. پاکیزگی و آرایش برای همسر .
7. انجام وظائف خانه داری .
8. عیب پوشی و راز نگهداری .
9. سکوت به وقت عصبانیت همسر .
10. ترجیح رضایت همسر بر رضایت هر کس دیگر .
11. چشم پوشی از غیر همسر.

 

همسر خود را چگونه بشناسیم ؟
دختری 18 ساله و دانشجوی سال اول دانشگاهم . مدتی است جوانی از آشنایان خوانوادگی از من خواستگاری نموده است . با اینکه خوانواده آنها را تا حدودی می شناسیم ولی من از اوشناختی ندارم و نمی دانم به در خواست آنها چه پاسخی باید بدهم. از این نگرانم که مبادا در آینده ، چنین زندگی در معرض خطر اختلاف واقع شود و چون نمی خواهم بی ملاحظه کاری انجام دهم ، گویید چگونه می توانم از او شناختی بدست آورم ؟
( رویا – ک از کرج )
کارمند یک شرکت خصوصی هستم و پس از پایان خدمت سربازی توانستم با درآمد نسبتاً مکفی در این شرکت استخدام شوم . مادرم بر ازدواج من با خواهرزاده اش اصرار دارد ، البته دختر خاله ام در خانواده خوبی بزرگ شده است ولی من خود او را به درستی نمی شناسم و نمی دانم چنین ازدواجی تا چه اندازه موفق خواهد بود .
( امیر – ح از قزوین )
مشاور تربیتی یکی از مدارس راهنمایی تهران هستم ، در بررسی پرونده های تحصیلی برخی از دانش آموزان دشوار ، لازم می بینم با خانواده آنها نیز نشستی داشته باشم و ریشه احتمالی برخی از مشکلات آموزشی و تربیتی دانش آموزان را در خانواده ها جستجو کنم . نکته جالب این است که در بیشتر موارد با خانواده هایی مواجه می شوم که ازدواج موفقی نداشته اند و به تدریج به این فرضیه نزدیک میشوم که میان ازدواج های ناموفق والدین و شکستهای فرزندان در تحصیل و تربیت ، احتمالاً رابطه ای وجود دارد .
( جعفر احمدی از قم )
آنچه در این نامه ها ، به چشم ، می خورد ، ضرورت توجه به مسأله شناخت همسر است . در حقیقت ، شناخت همسر ، اولین گامی است که جوانان باید آگاهانه در این راه بردارند تا سفر آنان در وادی راه زندگی ، با موفقیت انجام شود .
مراحل سه گانه شناخت
آفتی نبود بدتر از ناشناخت تو بر یار و ندانی عشق باخت
در حقیقت شناخت در سه مرحله قابل تعیین است :
الف _ شناخت قبل از ازدواج .
ب _ شناخت در دوران عقد .
ج _ شناخت پس از ازدواج .

 

شناخت قبل از ازدواج
مرحله اول ، میزان شناخت و آگاهی فرد از همسر آینده اش ، قبل از ازدواج است و معمولاً سعی می شود که از طریق منابع تحقیق ، روحیات فرد مورد نظر را بدست آوند و این نوع تحقیق در مورد محل زندگی ، محیط کار و فعالیت ، مراکز آموزشی که فرد در آنجا تحصیل می نماید ، انجام می شود .لازم است چند نکته در خصوص این مرحله از شناخت به جوانان یادآوری نماییم :
1- به تعریف و تمجیدهایی که بعضاً از افراد مورد نظر به عمل می آید ، اکتفا نکنید و سعی کنید منابع تحقیق را وسیعتر در نظر گیرید تا برآیند اطلاعات بدست آمده ، شما رابه شناخت مطمئن تری برساند و ضریب خطا در تحقیق کمتر شود .
2- در هر نوع تحقیقی که از روحیات و شخصیت فرد مورد نظر به عمل می آورید ،کمال احتیاط را در مورد حفظ حرمت و آبروی دیگران داشته باشید و از انجام هرگونه عملی و یا هر نوع پرسشی که حیثیت یک انسان را خدشه دار می کند پرهیز کنید .
3- احتمال اینکه برخی از افراد ، اطلاعات نادرستی را در موردطرف قابل شما بدهند ، در نظر گیرید و بلافاصله بر مبنای چنین اطلاعاتی عمل نکنید ، و به طور کلی از شتابزدگی در این امر بپرهیزید .
4-ملاکهای مورد نظرتان را در مورد همسر آینده تان دقیقاً در نظر بگیرید و آنهایی که برایتان مهم است ، پس از مطالعه و مشاوره با افراد مورد اعتماد ، در فرد مورد نظر ، ررسی کنید و اگر به درستی ملاکهایتان ، اطمینان ندارید ، از آنها صرف نظر کنید ، زیرا ممکناست بعدها ، در زندگی دچار احساس پشیمانی و ناکامی شده و ادامه زندگی برایتان دشوار باشد .
5- معیارهایی که برای انتخاب همسر در ذهنتان دارید ، اصلی و فرعی کنید و برای همی آنها ، امتیازی مساوی قائل نشوید و (( ایمان )) را اصلی ترین ملاک بدانید ، یعنی اگر فرد مورد نظرتان از ایمان کاملی برخوردار بود به این مفهوم که به واجبات دین عمل کرده و از محرمات ( گناهان ) دوری می کند ، این را پایه قرار دهید در سایر معیارها ، بیش 

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  37  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کدام معیار را در انتخاب همسر در نظر گیریم

پروژه شهرستان مشکین شهر از نظر تاریخ. doc

اختصاصی از سورنا فایل پروژه شهرستان مشکین شهر از نظر تاریخ. doc دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پروژه شهرستان مشکین شهر از نظر تاریخ. doc


پروژه شهرستان مشکین شهر از نظر تاریخ. doc

 

 

 

 

 

 

 

نوع فایل: word

قابل ویرایش 50 صفحه

 

مقدمه:

خیاوچایی دره‌ای که در دو طرف آن طبیعتی زیبا و غیرقابل وصف با نسترنهای سفید ، لاله‌های سرخ ، بومادران زرد و لیموئی ، با بونه‌های سفید و صدها گل و گیاه خودرو رنگین کمانی این بار نه در آسمان که در بلندیهای دره تشکیل داده‌اند و چشم هر بیننده و هر مسافری را می‌نوازد رقص گلها در کنار شرشر آب که از سبلان بزرگ سرازیر می‌شود مقدم مسافران را گرامی می‌دارد . عطر پونه‌ها و نعنای کوهی جلوه زیبای خیاوچایی را صد چندان می‌کند و پل عریضی این منظره را به شهر ارتباط داده و مسیری آسان ایجاد کرده است پل را که بگذری و کمی در پیچ جاده نظاره‌گر نقاشی عظیم طبیعت باشی کهنه قلعه از اعماق تاریخ پیامی و از گذر زمان قصه‌ها دارد . قصه‌های گاه تلخ و گاه شیرین اما تن رنجور و خسته او غبار هزاران ساله را در چهره دارد و چون نیک بنگری مویه‌های او را از نامهربانیها خواهی شنید و آثار تازیانه ظلم زمان را بر کل وجود او احساس خواهی کرد . قلعه در آغوش خود ساختمان بیمارستان قدیم را جای داده که روبه خیابان طویلی قرار گرفته که شرق مشگین را به غرب آن متصل می‌کند و در مسیر خود چند چهارراه و میدان و چندین سه‌راهی را شامل شده و در حقیقت خیابان اصلی و تجاری مشگین را تشکیل می‌دهد که اکثریت مغازه‌ها در تمامی صنوف در همین خیابان واقع شده است . خیابانهای دیگر به نحوی منشعب از این خیابان بوده و شهر را وسعت داده است تندیس‌های زیبایی که در میادین شهر نصب شده هم در زیبائی و هم در فرهنگ آفرینی نقش مهمی ایفا کرده تندیس نام امام علی ( ع ) با ذوالفقار در مقابل اداره دادگستری ، تندیس آیة نْ والقلم در میدان معلم ، تندیس نماز در میدانی به همین نام و چندین تندیس دیگر در مکانهای دیگر .

 

فهرست مطالب:

سیمای ظاهری

مشگین شهر در یک نگاه

سابقة تاریخی شهرستان مشگین شهر

شخصیت‌های بنام و تاریخی شهرستان مشگین‌شهر

موقعیت جغرافیایی

مراتع و پوشش گیاهی  

مشخصات آثار تاریخی ‌

قلل مرتفع

آبهای جاری

سیستم کشاورزی

موقعیت اقتصادی و تقسیم درآمد و کار

جمعیت و خصوصیان آن

خصوصیات مسکن 

محلات قدیمی شهرستان مشگین‌شهر

خصوصیات مذهبی

جاده‌های اصلی و فاصلة آنها

سلطان سبلان

دریاچه کوه سبلان

منظم قالاسی

علت تخریب سریع این قلعه

پادگان نظامی مشگین شهر

ملا اماموردی مشگینی

اولین معلمین خیاو

زرتشت پیامبر ایرانی

دین زرتشت

شعار دین زرتشت

مدفن زرتشت پیامبر ایرانی

قلعه کهنه

شیخ حیدر

مقبره شیخ حیدر

جنت سرا

سنگ نبشته شاپور ساسانی

حسن داش

زیارتگاه سید صونا

شیروان دره

وجه تسمیه شیروان دره

طووس گولی ( استخر طاووس )

هوشنگ میدانی

آب گرم معدنی قینرجه

آب معدنی ایلاندو

قوتور سویی

نگاهی اجمالی به وضعیت کشاورزی

تبدیل کشاورزی سنتی به کشاورزی صنعتی و مکانیزه

عشـــایر

ایام هفته در فرهنگ عشایری

پوشش عشایر

خانه عشایر

لوازم زندگی یک خانوادة عشــایر

طوایف و تیره‌‌های عشـــــایر مشگین شهر

فرماندهان غیرنظامی منطقه عشایری

مراتع و پوشش گیاهی


دانلود با لینک مستقیم


پروژه شهرستان مشکین شهر از نظر تاریخ. doc

دانلود تحقیق بررسی رشد اخلاقی از نظر اسلام - word

اختصاصی از سورنا فایل دانلود تحقیق بررسی رشد اخلاقی از نظر اسلام - word دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق بررسی رشد اخلاقی از نظر اسلام - word


دانلود تحقیق بررسی رشد اخلاقی از نظر اسلام  - word

رشد اخلاقی از نظر اسلام

 

با فرمت قابل ویرایش word

تعداد صفحات: 63  صفحه

تکه های از متن به عنوان نمونه :

 

مقدمه

 

آشنایی با مراحل رشد و مشخصات کودکان در سنین مختلف، ابزار بسیار مهمی در مراقبت و تعلیم و تربیت کودکان است. زیرا والدین را آگاه می سازد تا در چه محدوده سنی، منتظر چه نوع تغییراتی در کودک باشند و انتظارات خود را با موقعیت سنی و مراحل رشد تنظیم کنند و در تربیت کودک، روشهایشان را با میزان ادراک و توانایی های کودک هماهنگ سازند. بدیهی است اطلاع از خصوصیات کودک در هر سن به معنی آن نیست که هر رفتاری را از کودک قبول کنیم. بلکه اطلاع از این خصوصیات ما را در مواجهه صحیح با موضوع یاری خواهد کرد.

 

روانشناسان کودک و عنوان واکنشی به این تغییرات اجتماعی همچنان سرگرم تلاش در جهت نفوذ در سیاستهای اجتماعی ای هستند، که به نحوی کودکان و خانواده شان از آنها متاثرند. آنان همچنین در جهت تشریک مساعی در حل مسائل اجتماعی تلاش می‌کنند.

 

انسان به طور فطری موجودی اخلاقی است و بسیاری از کمالات او از راه تحصیل ارزشهای اخلاقی حاصل می شود. بدون اخلاق زندگی انسان بویژه در بعد اجتماعی با مشکلات جدی روبرو می شود و آدمی از زندگی سعادتمندانه محروم می گردد. انسان زمانی به معنای واقعی «انسان» خواهد بود که مرزهای اخلاق را محترم به شمارد و تجاوز از آن را بر خود ممنوع سازد؛ از این رو:

 

اخلاق مرزی است که زندگی انسانها را از زندگی حیوانات جدا می سازد و به آن رنگ انسانی و معنوی می بخشد.

 

اما انسان علاوه بر تمایلات اخلاقی امیال دیگری نیز دارد. این امیال به جنبه های مادی زندگی انسان از قبیل خوردن، خوابیدن، میل جنسی، و... مربوط است. این امیال ریشه هایی محکم در وجود انسان دارند. علاوه بر این، چون آدمی در عالم مادی زندگی می کند و برای حفظ حیات ناگزیر از تامین خواسته های مادی خویش است، انس او با مادیات بیشتر و لذا تمایل طبیعی او به امیال و خواسته های مادی افزونتر است و لذا آن گاه که بین تمایلات مادی و خواسته های اخلاقی و معنوی تعارض پیش می آید، به گونه ای که باید از آن دو یکی را برگزیند، انتخاب یک ارزش اخلاقی همیشه کاری آسان نیست؛ از این رو، اگر تربیت اخلاقی انسان جدی گرفته نشود، به نتیجه نمی رسد یعنی در این کشمکش دائمی بین «ارزشهای اخلاقی» (جنبه های متعالی وجود انسان) غالباً تمایلات حیوانی بر جنبه های اخلاقی می چرخد و آنها را از میدان خارج می سازد. به همین علت است که پرورش اخلاقی را نباید کاری ساده و آسان قلمداد کرد و گمان برد که با چند نصیحت و سفارش یا با اقداماتی سطحی، بی آن که از زیربنایی محکم بهره مند باشد، می توان در تربیت اخلاقی کسی توفیق یافت.

 

این روانشناسان بسیاری از تلاشهای تحقیقاتی خود را در جهت مطالعه مسائل عملی و ارزیابی برنامه های کرده اند که برای چاره جویی این گونه مسائل طرح ریزی شده اند که ما در این تحقیق یکی از این تغییرات یعنی (رشد اخلاقی کودک) را مورد بحث قرار می دهیم.

 

 

فهرست مطالب

 

فهرست

صفحه

تعریف رشد اخلاقی

1

چشم انداز و رشد اخلاقی

1

دیدگاها و جنبه خاص از رشد اخلاقی

2

جنبه عاطفی رشد اخلاقی

4

پرورش هوش اخلاقی در کودکان

4

رشد اخلاقی از دیدگاه اسلام

15

ویژگیهای افعال اخلاقی

15

رشد اخلاقی

18

نظریه پیاژه و گلبرک

19

نگرش اسلام به رشد اخلاقی

21

رشد اخلاقی (نگرشها و رفتار اخلاقی)

23

کژی های اخلاقی کودک در این دوره ها

28

بروز هیجانات مختلف در کودکان

30

چند پند و اندرز

34

اهمیت پرورش اخلاقی

35

از تجربه های تلخ دیگران درس بیاموزیم

36

تربیت اخلاقی فرزندانمان را جدی بگیریم

36

آموزش عملی

37

شکاف بین گفتار و کردار

39

تکرار ممارست

39

از پیدایش نگرش انتفاعی کودکان جلوگیری کنیم

40

خودخواهی های کودکان را تعدیل کنیم

41

از شکل گیری عادتهای ناپسند جلوگیری کنیم

43

در استفاده از رقابت زیاده روی نکنیم

44

نزاع و درگیری بین کودکان

45

روشهای ایجاد عادتهای پسندیده

46

هم نشینی و معاشرت

47

اعتقادات دینی

48

نتیجه گیری

49

منابع و ماخذ

51

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق بررسی رشد اخلاقی از نظر اسلام - word

دانلود مقاله تعلیم و تربیت از نظر نهج البلاغه

اختصاصی از سورنا فایل دانلود مقاله تعلیم و تربیت از نظر نهج البلاغه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

مقدمه:
الحمدلله رب العالمین وصلی‏الله علی سیدنا وحبیب قلوبنا وطبیب نفوسنامحمدصلی الله علیه وآله وآله الطاهرین ولاسیما بقیة الله فی‏الارضین واللعنة علی اعدائهم اجمعین الی‏یوم الدین.
قال الله عزوجل: لقد من الله علی المؤمنین اذ بعث فیهم رسولا من انفسهم یتلوا علیهم آیاته‏ویزکیهم ویعلمهم الکتاب والحکمة وان کانوا من قبل لفی ضلال مبین ;
خدا بر اهل ایمان منت گذاشت که رسولی از خود آنها در میان آنان برانگیخت که بر آنهاآیات خدا را تلاوت کند و نفوس آنان را از هر نقص و آلایش پاک گرداند و به آنان احکام شریعت وحقایق حکمت‏بیاموزد، هر چند که قبل از آن در گمراهی آشکاری بودند.
موضوع تعلیم و تربیت «انسان‏» است و طراحی نظام صحیح و جامعی برای تعلیم وتربیت انسان، تنها از ناحیه وحی ممکن خواهد بود. قرآن کتاب انسان سازی و علی‏علیه السلام‏ترجمان و مبین قرآن است.
چه کسی غیر از آن حضرت می‏تواند مفسر کتاب خدا باشد؟ همو که اعلم به وحی وسنت و سیره نبوی و اسبق به ایمان و اقرب به پیامبر اکرم‏صلی الله علیه وآله است.
در قسمتی از خطبه قاصعه در معرفی خود می‏فرماید:
من در دوران نوجوانی، بزرگان و شجاعان عرب را به خاک افکندم و شاخه‏های بلند درخت‏قبیله ربیعه و مضر را درهم شکستم; شما به خوبی موقعیت مرا از نظر خویشاوندی و قرابت ومنزلت و مقام ویژه نسبت‏به رسول خدا می‏دانید: او مرا در دامن خویش پرورش داد; من کودک بودم،او همچون فرزندش مرا در آغوش خویش می‏فشرد و در استراحتگاه مخصوصش جای می‏داد،بدنش به بدنم می‏چسبید و بوی پاکیزه او را استشمام می‏کردم; غذا را می‏جوید و در دهانم‏می‏گذاشت. هرگز دروغی در گفتارم نیافت و اشتباهی در کردارم پیدا ننمود ... .
من همچون سایه‏ای به دنبال آن حضرت حرکت می‏کردم و او هر روز نکته تازه‏ای‏از اخلاق نیک برای من آشکار می‏ساخت و مرا فرمان می‏داد که به او اقتدا کنم. مدتی از سال،مجاور کوه حرا می‏شد، تنها من او را مشاهده می‏کردم و کسی جز من او را نمی‏دید. در آن روزغیر از خانه رسول خدا، خانه‏ای که اسلام در آن راه یافته باشد وجود نداشت. تنها خانه‏آن حضرت بود که او و خدیجه و من نفر سوم آنها اسلام را پذیرفته بودیم. من نور وحی و رسالت رامی‏دیدم و نسیم نبوت را استشمام می‏کردم. به هنگام نزول وحی بر رسول خدا، صدای ناله‏ای‏را شنیدم; از آن حضرت پرسیدم: این ناله چیست؟ فرمود: این شیطان است که از پرستش خویش‏مایوس گردیده; تو آنچه را که من می‏شنوم می‏شنوی و آنچه را می‏بینم می‏بینی، تنها فرق میان‏من و تو این است که تو پیغمبر نیستی، بلکه وزیر منی و بر طریق و جاده خیر قرار داری; من همواره‏با او بودم ...
در جای دیگر می‏فرماید:
یا کمیل ان رسول الله‏صلی الله علیه وآله ادبه الله وهو ادبنی وانا اؤدب المؤمنین و اورث ادب المکرمین;
ای کمیل! پیغمبر اکرم‏صلی الله علیه وآله را خدا تربیت کرد و آن حضرت مرا تربیت نمود و من نیز اهل ایمان‏را تربیت نموده و آداب پسندیده را به آنها یاد می‏دهم.
پس در وادی حیرت و سرگردانی انسانها بین مذاهب و مکاتب گوناگون، گوش جان به‏فرمان مطاع مبارکش می‏سپاریم که فرمود:
فاستمعوا من ربانیکم واحضروه قلوبکم واستیقظوا ان هتف بکم;
به سخن مرد خدا و مربی الهی خویش گوش فرا دهید و دل‏های خود را در پیشگاه او حاضرسازید و هنگامی که به خاطر احساس خطر فریاد می‏کشد، بیدار شوید.
برای بررسی صحیح و مفید مبحث «تعلیم و تربیت‏»، از دریای بیکران معارف الهی‏نهج‏البلاغه بهره‏مند خواهیم گشت و گرچه غور در این بحر عظیم و استخراج مرواریدهای‏درخشان آن غواص ماهری را باید، لکن:
آب دریا را اگر نتوان کشید هم به قدر تشنگی باید چشید
ما در این نوشتار، «تعلیم و تربیت‏» در نهج‏البلاغه را در دو بخش و هر دو بخش را در دوفصل مورد بررسی قرار داده‏ایم. امید است مقبول درگاه خدای تعالی و مورد استفاده‏خوانندگان گرامی قرار گیرد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 


پی‏نوشتها:
1) آل عمران (3) آیه 164.
2) نهج‏البلاغه، خطبه 125: «هذاالقرآن انما هو خط مستور بین‏الدفتین لاینطق بلسان ولابد له من ترجمان.»
3) یکی از فضایل امیرالمؤمنین‏علیه السلام حدیث اشباه است که مورد اتفاق فریقین می‏باشد. علامه امینی در جلد سوم الغدیر، صفحه 355 تحت عنوان «حدیث الاشباه‏» می‏نویسد:
«هذا الحدیث الذی رواه الحموی فی معجمه نقلا عن تاریخ ابن بشران قد اصفق علی روایته الفریقان غیر ان له الفاظا مختلفة و الیک نصوصها: اخرج امام الحنابلة احمد عن عبدالرزاق باسناده المذکور بلفظ: من اراد ان ینظر الی آدم فی علمه و الی نوح فی فهمه و الی ابراهیم فی خلقه و الی موسی فی مناجاته و الی عیسی فی سنته و الی محمد فی تمامه وکماله فلینظر الی هذا الرجل المقبل فتطاول الناس فاذا هم بعلی بن ابی طالب کانما ینقلع من صبب و ینحط من جبل. اخرج ابوبکر احمد بن الحسین البیهقی ... .»
4) برای مطالعه ادله برتری علی‏علیه السلام بر سایر صحابه، رجوع کنید به یوسف‏بن مطهر حلی، کشف‏المراد فی تجرید الاعتقاد، المسالة السابعة فی ان علیاعلیه السلام افضل‏الصحابة.
5) نهج‏البلاغه، خطبه 192.
6) بحارالانوار، ج‏77، ص‏268.
7) نهج‏البلاغه، خطبه 108.
8) شایان ذکر است که شماره خطب و رسائل و حکم بر طبق نهج‏البلاغه «صبحی صالح‏» و «المعجم المفهرس لالفاظ نهج البلاغه‏» محمد دشتی و کاظم محمدی‏می‏باشد.
9) مثنوی معنوی.
10) بقره (2) آیه 127.

 

 

 

 

 

بخش اول: تعلیم و تعلم
ارزش علم
1. فضیلت علم
2. ترغیب و تشویق به فراگیری دانش
3. نکوهش جهل و نادانی

 

1. فضیلت علم
علم، میراثی گرانبها
قال‏علیه السلام: العلم وراثة کریمة والآداب حلل مجددة والفکر مرآة صافیة; (1)
دانش، میراثی گرانبها و آداب، زینتی دایمی و فکر، آیینه‏ای است صاف و شفاف.
در این حکمت استعاراتی به کار رفته است:
1. از «علم‏» تعبیر به «میراث‏» شده، به این مناسبت که همان‏گونه که فرزند، مال وثروت را از پدر به ارث می‏برد، هر عالمی هم علم و دانش را از استادش به ارث برده.از آن‏جا که در میراث دانش خصوصیتی است که در میراث مال وجود ندارد، میراث‏علم به کرامت و ارزشمند بودن توصیف شده: «وراثة کریمة‏». منشا این خصوصیت،بقای علم و فنای مال و ثروت است. مالی را که فرزند از پدر به ارث می‏برد در معرض‏فنا و نابودی است، در حالی‏که علم و دانش باقی و از خطراتی که مال را تهدید می‏کنددر امان است.
در سایر روایات نیز از علم تعبیر به میراث و از علما تعبیر به ورثه شده است:
قال امیرالمؤمنین‏علیه السلام: العلم وراثة کریمة والآداب حلل حسان والفکر مرآة صافیة والاعتبارمنذر ناصح وکفی بک ادبا لنفسک ترکک ماکرهته لغیرک; (2)
دانش، میراثی ارزشمند و آداب، زیوری نیکو و فکر، آیینه‏ای درخشنده و شفاف و حوادث‏عبرت‏انگیز بیم دهنده و اندرزگوست و برای تادیب خویشتن همین بس که آنچه برای دیگران‏نمی‏پسندی ترک کنی.
عن ابی عبدالله‏علیه السلام قال: ان العلماء ورثة الانبیاء وذلک ان الانبیاء لم یورثوا درهماولادینارا وانما اورثوا احادیث من احادیثهم فمن اخذ بشی‏ء منها اخذ حظا وافرا فانظروا علمکم‏هذا عمن تاخذونه فان فینا اهل البیت فی کل خلف عدولا ینفون عنه تحریف الغالین وانتحال‏المبطلین وتاویل الجاهلین; (3)
دانشمندان و علمای دینی وارثان پیامبرانند، زیرا انبیا از خود درهم و دیناری به ارث‏نمی‏گذارند و آنچه از خود باقی می‏گذارند احادیثی است از احادیث آنها، هر که از آن احادیث‏برگیرد، بهره فراوانی برده; پس مواظب باشید دانش خود را از چه کسی می‏گیرید. همانا در بین مااهل بیت در هر دوره جانشینان عادلی هستند که تغییر دادن افراطی‏ها و بدعت‏گذاری خرابکاران وتاویل نادانان را از دین برمی‏دارند.
2. از آداب و اخلاق پسندیده، به زیورهای متجدد و دایمی تعبیرگردیده، به این‏جهت که فضایل برای نفس زینت و زیورند، همان‏طوری که لباس و زیور آلات‏زینت‏بدن انسان می‏باشد. توصیف این زیورهای باطنی به تجدد و دوام، به این جهت‏است که به علت رسوخ در نفس، دایمی و با انسان همراه است.
3. از فکر، تعبیر شده به «مرآة صافیة‏»; یعنی آیینه درخشنده و شفاف، زیراهمان‏طوری که آیینه شفاف، اشکال و صورت‏های مقابل خود را به خوبی منعکس‏می‏نماید، فکر انسان نیز پرده از مجهولات تصوری و تصدیقی او برداشته و آنها رامعلوم می‏کند و به تعبیر بعضی از شارحان نهج‏البلاغه، فکر به منزله اصطرلابی (4) است روحانی. (5)
شارح بحرانی‏رحمه الله در توضیح این حکمت و کلام نورانی می‏گوید:
الثالثة عشر: العلم وراثة کریمة وهو فضیلة النفس العاقلة وهو اشرف الکمالات التی تعتنی‏بها وبحسب ذلک کان وراثة کریمة من العلماء بل کان اکرم موروث ومکتسب واراد الوراثة‏المعنویة کقوله تعالی: فهب لی من لدنک ولیا یرثنی ویرث من آل یعقوب (6) ; ای العلم والحکمة.
الرابعة عشر: والآداب حلل مجددة واراد الآداب الشرعیة ومکارم الاخلاق واستعار لها لفظ‏الحلل المجددة باعتبار دوام زینة الانسان بها وتجدد بهائه وحسنه وتهذیب نفسه علی استمرارالزمان بلزومها واستخراج محاسنها کالحلل التی لایزال تجدد علی لابسها.
الخامسة عشر: والفکر مرآة صافیة والفکر قد یراد به القوة المفکرة وقد یراد به حرکة هذه‏القوة مطلقا ایة حرکة کانت وقد یراد به معنی آخر وعنی هنا القوة نفسها واستعار لها لفظ المرآة‏باعتبار انها اذا وجهت نحو تحصیل المطالب التصوریة والتصدیقیة ادرکها وتمثلت‏بها کما یتمثل‏فی المرآة صور مایحاذی بها; (7)
سیزدهم: دانش، میراثی ارزشمند است وفضیلت و ارزشی است‏برای انسان. علم و دانش ازبهترین کمالاتی است که مورد توجه است و به همین جهت میراثی گرانبها و ارزشمند از دانشمندان،بلکه گرانبهاترین چیزی است که از علما به ارث می‏رسد و به دست می‏آید. منظور از میراث، میراثی‏معنوی است، همان‏طوری که در قول خدای تعالی: فهب لی من لدنک ولیا یرثنی ویرث من‏آل یعقوب، میراث به معنای علم و حکمت است.
چهاردهم: آداب زینت‏های دایمی و همیشگی است. منظور آداب شرعی و فضایل اخلاقی‏است و این‏که از آداب تعبیر به زینت‏های دایمی شده، به این مناسبت است که آداب همیشه با انسان‏همراه است و ارزش و شخصیت انسان را استمرار می‏دهد، مثل زینت‏هایی که دایما آنها را می‏پوشد.
پانزدهم: فکر، آیینه‏ای شفاف و درخشنده است، فکر گاهی به معنای قوه تفکر و گاهی به معنای‏فکرکردن و گاهی به معنای دیگر به کار می‏رود و در این‏جا به معنای قوه تفکر است و این‏که از فکر،تعبیر به آیینه شفاف شده، به این خاطر است که همان‏طوری که آیینه شفاف هر چه را در مقابل داردنشان می‏دهد، فکر هم مطالبی را که به آن عرضه می‏گردد نشان می‏دهد; یعنی از مبادی، انسان را به‏مراد می‏رساند.
سعادت انسان در افزودن علم است
سئل عن الخیر ما هو؟ فقال‏علیه السلام: لیس الخیر ان یکثر مالک وولدک ولکن الخیر ان یکثرعلمک; (8)
از امام‏علیه السلام سؤال شد که خیر چیست؟ در جواب فرمودند: خیر این نیست که دارایی وفرزندانت زیاد شود، بلکه خیر آن است که دانش و علمت افزون گردد.
خیر در چند آیه از قرآن به معنای مال و متاع دنیوی به کار رفته:
کتب علیکم اذا حضر احدکم الموت ان ترک خیرا الوصیة للوالدین و الاقربین بالمعروف حقاعلی المتقین; (9)
دستور داده شد که چون یکی از شما را مرگ فرا رسد، اگر دارای متاع دنیاست، وصیت کند برای‏پدر و مادر و خویشان به قدر متعارف، این کار سزاوار مقام پرهیزکاران است.
ایحسبون انما نمدهم به من مال و بنین نسارع لهم فی الخیرات بل لایشعرون; (10)
آیا این مردم کافر می‏پندارند که ما آنها را مدد به مال و فرزندان می‏نماییم برای آن‏که می‏خواهیم‏در حق ایشان مساعدت و تعجیل به خیرات دنیا کنیم؟ برای امتحان است و آنها نمی‏فهمند.
و انه لحب الخیر لشدید; (11)
و انسان بر حب مال دنیا سخت فریفته و بخیل است.
اگر مال و فرزند خیر است پس چگونه امام‏علیه السلام در این کلام، خیر بودن را از مال وفرزند سلب می‏نمایند؟
پاسخ این است که خیر دو قسم است: مطلق و مقید; خیر گاهی استعمال می‏شوددر «خیر مطلق‏»; یعنی خیری که هیچ شری را در برندارد، و گاهی استعمال می‏شود در«خیر مقید»; یعنی خیری که برای همه و در همه حال خیر نیست. کلام امام‏علیه السلام به نحوسلب عموم است، نه عموم سلب; یعنی خیر محض افزایش علم و دانش است،نه زیادی مال و فرزند.
شارح بحرانی‏رحمه الله در بیان این حکمت گوید:
الخیر فی العرف العامی هو کثرة المال و القینات الدنیویة وفی عرف السالکین الی الله‏هو السعادة الاخرویة وما یکون وسیلة الیها من الکمالات النفسانیة وربما فسره قوم بما هو اعم‏من ذلک وقد نفی‏علیه السلام ان یکون الاول خیرا وذلک لفنائه ومفارقته ولما عساه ان یلحق بسببه من‏الشر فی الآخرة وفسره بالثانی وعد فیه کمال القوی الانسانیة فکثرة العلم کمال القوی النظریة‏للنفس العاقلة; (12)
خیر در عرف عام، فراوانی و کثرت مال و لذایذ دنیوی است، و در اصطلاح سالکین الی الله،خوشبختی و سعادت اخروی است و کمالات نفسانیه‏ای که وسیله رسیدن به آن سعادت باشد;بعضی خیر را به اعم از این تفسیر نموده‏اند. در این کلام امام‏علیه السلام خیر بودن را از کامیابی‏های دنیوی‏نفی نموده، زیرا این لذت‏ها و کامیابی‏ها فانی است و از انسان جدا می‏گردد و چه بسا موجب رسیدن‏شر اخروی به انسان باشد و خیر را به معنای دوم تفسیر نموده و کمال قوای انسانی را خیر دانسته‏اند;پس کثرت علم کمال قوه نظریه نفس عاقله است.
امام پنجم حضرت باقرعلیه السلام نیز از پیغمبر اکرم‏صلی الله علیه وآله نقل کرده‏اند که فرمودند: در غیراز تعلیم و تعلم خیری نیست.
قال رسول الله‏صلی الله علیه وآله: العالم والمتعلم شریکان فی الاجر للعالم اجران وللمتعلم اجر ولاخیرفی سوی ذلک. (13)
در غررالحکم از امیرالمؤمنین‏علیه السلام نقل شده که:
العلم اصل کل خیر.
مقام و منزلت علما نزد پیامبران
قال‏علیه السلام: ان اولی الناس بالانبیاء اعلمهم (اعملهم) بما جاؤوا به ثم تلاعلیه السلام:ان اولی الناس‏بابراهیم للذین اتبعوه وهذا النبی والذین آمنوا; (14) و (15)
نزدیک‏ترین مردم به پیامبران کسانی هستند که به تعالیم انبیا آگاه‏ترند; سپس این آیه را تلاوت‏فرمود: نزدیک‏ترین مردم به ابراهیم کسانی هستند که از او پیروی کنند و این پیغمبر و امتش که اهل‏ایمانند.
مجلسی‏رحمه الله می‏گوید:
و فی بعض النسخ اعملهم وهو اظهر; (16)
در بعضی از نسخه‏ها به‏جای اعلمهم، اعملهم آمده که با ظاهر کلام تطابق بیشتری دارد.
ابن ابی الحدید می‏گوید:
هکذا الروایة «اعلمهم‏»، والصحیح «اعملهم‏» لان استدلاله بالآیة یقتضی ذلک وکذا قوله فیمابعد «ان ولی محمد من اطاع الله‏» الی آخر الفصل ولم یذکر العلم وانما ذکر العمل; (17)
اعلمهم روایت‏شده و حال آن‏که صحیح اعملهم است، زیرا استدلال به آیه شریفه و کلام امام‏بعد از استدلال که فرمود: کسی دوست محمد است که از خدا پیروی و اطاعت نماید، تا آخر فصل، واین‏که حرفی از علم در میان نیست و سخن در مورد عمل است و عمل را ذکر نموده‏اند، دلیل است‏برصحت اعملهم نه اعلمهم.
ممکن است در جواب گفته شود: بین استدلال به آیه شریفه و کلمه «اعلمهم‏» هیچ‏منافاتی وجود ندارد، زیرا تبعیت و موافقت کامل با اوامر و نواهی پیامبران، زمانی‏حاصل می‏گردد که شخص به دستورات انبیا آگاهی لازم را داشته باشد و هر اندازه‏علم و آگاهی بیشتر به اوامر و نواهی داشته باشد، بهتر می‏تواند در عمل آنها را به‏کارگرفته و با انبیا توافق و تطابق داشته باشد و اطاعت‏بدون آگاهی ممکن نیست.
شارح بحرانی‏رحمه الله در تثبیت این مطلب می‏گوید:
و لما کان الغرض من الانبیاءعلیهم السلام جذب الخلق الی الله بطاعته فکل من ابلغ فی الطاعة کان‏اشد موافقة لهم واقرب الی قلوبهم واقوی نسبة الیهم ولما لم یکن طاعتهم الا بالعلم بما جاؤوا به‏کان اعلم الناس بذلک اقربهم الیهم واولاهم بهم وبرهان ذلک الآیة المذکورة; (18)
چون هدف از نبوت انبیاعلیهم السلام توجه دادن مردم به خدای تعالی است که به‏وسیله طاعت‏حاصل‏می‏گردد، پس هرکس تلاش بیشتری در اطاعت داشته باشد، موافقت‏بیشتری با آنها دارد و نزد انبیادارای قرب بیشتری خواهد بود و نسبت نزدیک‏تری با ایشان دارد; و چون اطاعت آنها بدون علم به‏دستورات و فرامین آنها میسر نیست، آگاه‏ترین مردم به دستورات آنها، نزدیک‏ترین و شایسته‏ترین‏مردم به انبیا می‏باشد; دلیل بر این مطلب آیه‏ای است که ذکر شده.
ارزش علم
قال‏علیه السلام: لاشرف کالعلم; (19) هیچ شرافت و ارزشی همانند علم نیست.
در شرافت و ارزشمند بودن علم، روایات دیگری نیز از حضرت‏امیرالمؤمنین‏علیه السلام رسیده است:
قال‏علیه السلام: المودة اشبک الانساب و العلم اشرف الاحساب; (20)
دوستی، ناگسسته‏ترین پیوندها، و دانش برترین افتخارات است.
قال‏علیه السلام: یتفاضل الناس بالعلوم والعقول لا بالاموال والاصول; (21)
مردم به‏وسیله دانش و عقل بر یکدیگر برتری پیدا می‏کنند، نه به‏وسیله مال و ثروت واصل و نسب.
قال‏علیه السلام: کفی بالعلم شرفا ان یدعیه من لایحسنه ویفرح اذا نسب الیه، کفی بالجهل ذمایبرا منه من هو فیه; (22)
در شرافت و فضیلت علم همین اندازه کافی است که کسی هم که آن را ندارد، اگر به اونسبت داده شود خوشحال می‏گردد، و در مذمت جهل و نادانی همین بس که جاهل نیز خود را از آن‏بری می‏داند.
این مطلب منحصر به علم و جهل نیست، بلکه در شجاعت و جبن، کرم و بخل،عدالت و فسق و سایر اوصاف و سجایای متضاد، این قاعده جریان دارد; یعنی‏فاقد علم و کرم و عدالت را انتساب به آن شاد و از انتساب به جهل و بخل و فسق‏متنفر است.
تحسین صفات حمیده حتی به وسیله فاقدان آن صفات و تقبیح رذایل اخلاقی وصفات ناپسند به وسیله واجدان آنها، ناشی از قوه‏ای است که خداوند در انسان قرارداده است:
فطرت الله التی فطر الناس علیها; (24-23)
فطرت و سرشت الهی است که انسان بر آن آفریده شده است.

 

پی‏نوشتها:
1. نهج‏البلاغه، حکمت 5.
2. بحارالانوار، ج‏1، ص‏169. نظیر این روایت را سید رضی در کلمات قصار، حکمت 365 آورده است: «الفکر مرآة صافیة والاعتبار منذر ناصح وکفی ادبا لنفسک تجنبک ماکرهته لغیرک.»
3. محمد بن یعقوب کلینی، اصول کافی، ج‏1، ص‏32.
4. در معنای اصطرلاب گفته‏اند:
به یونانی استر ترازو بود که در سکه عدل ساز او بود اگر معنی‏ام باز پرسی زلاب بود هم به گفتار روم آفتاب پس آن کو مراد از سطرلاب جست ترازوی خورشید باشد درست
5. ابن ابی الحدید، شرح نهج‏البلاغه، ج‏18، ص‏93.
6. مریم (19) آیه 5 - 6 .
7. ابن میثم بحرانی، شرح نهج‏البلاغه، ج‏5، ص‏240.
8. نهج‏البلاغه، حکمت 94.
9. بقره (2) آیه 180.
10. مؤمنون (23) آیه 55 و 56
11. عادیات (100) آیه 8 .
12. ابن‏میثم بحرانی، شرح نهج‏البلاغه، ج‏5، ص‏288.
13. بحارالانوار، ج‏1، ص‏173.
14. نهج‏البلاغه، حکمت 96.
15. آل عمران (3) آیه 68 .
16. بحارالانوار، ج‏1، ص‏183.
17. شرح نهج‏البلاغه، ج‏18، ص‏252.
18. شرح نهج البلاغه، ج‏5، ص‏289.
19. نهج البلاغه، حکمت 113.
20. بحارالانوار، ج‏1، ص‏183.
21. عبدالواحد بن محمد آمدی، غررالحکم.
22. بحارالانوار، ج‏1، ص‏185.
23. روم (30) آیه 30.
24. مولوی می‏گوید:
این صدا در کوه دل‏ها بانگ چیست گه پر است از بانگ این گاهی تهی است هر کجا هست آن حکیم اوستاد بانگ او از کوه دل خالی مباد هست که کآوا مثنا می‏کند هست که آواز صدتا می‏کند
مرحوم مظفر در توضیح و تبیین این قوه درونی انسان می‏گوید:
«ان الله تعالی خلق فی قلب الانسان حسا وجعله حجة علیه یدرک به محاسن الافعال ومقابحها وذلک‏الحس هو الضمیر بمصطلح علم الاخلاق الحدیث وقد یسمی بالقلب او العقل العملی او العقل المستقیم‏او الحس السلیم عند قدماء الاخلاق. فهذا الحس فی القلب او الضمیر هو صوت الله المدوی فی دخیلة‏نفوسنا یخاطبها به ویحاسبها علیه ونحن نجده کیف یؤنب مرتکب الرذیلة ویقر عین فاعل الفضیلة وهوموجود فی قلب کل انسان وجمیع الضمائر تتحد فی الجواب عند استجوابها عن الافعال، فهی تشترک‏جمیعا فی التمییز بین الفضیلة والرذیلة وان اختلفت فی قوة هذا التمییز وضعفه کسائر قوی النفس اذتتفاوت فی الافراد قوة وضعفا; خدای تعالی در درون انسان حسی را خلق کرده و آن‏را حجت‏بر انسان قرار داده که به واسطه آن حس‏درونی، خوبی‏ها و بدی‏های کارها را تشخیص می‏دهد. این حس در اصطلاح علم اخلاق جدید«ضمیر» و نزد قدمای علم اخلاق «قلب‏» یا «عقل عملی‏» یا «عقل مستقیم‏» یا «حس سلیم‏» نامیده می‏شود.این حس درونی یا ضمیر، ندای طنین‏انداز الهی است که نفس انسان به واسطه آن صدا مخاطب و موردمحاسبه واقع می‏گردد. ما در درون خود می یابیم که این حس چگونه مرتکب کار ناپسند را سرزنش وملامت می‏کند و کسی را که کار خوب انجام می‏دهد، شاد باش گفته تشویق می‏کند. این حس در قلب‏هر انسانی هست و همه وجدان‏ها به پرسش از افعال پاسخ هماهنگ و یکنواخت می‏دهند و همه‏فضایل را از رذایل تمیز می‏دهند، گرچه در این تشخیص بعضی قوی‏تر و بعضی ضعیف‏ترند، مانندسایر قوای نفس.» (المنطق، ص‏295).

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فصل دوم:
تربیت در نهج البلاغه
پیش از بررسى تربیت در نهج البلاغه، یادآورى یک نکته ضرورت دارد.
معمولا وقتى از تربیت بحث مى‏شود، دو معنا به ذهن مى‏آید، اول معناى عام و دوم معناى خاص. تربیت در معناى خاص با پرورش انسان بطور کلى و امر تعلیم و تعلّم سر و کار دارد. تربیت بمعناى عام با امورى مانند خویشتن شناسى، رابطه انسان و خدا، رابطه انسان و طبیعت، رابطه انسان با همنوعان و رشد و تکامل انسان در رابطه با ارزشهاى الهى و انسانى و حرکت او بسوى اللَّه ارتباط دارد. بدون تردید این دو معنا با هم ارتباط نزدیک دارند.
مطالعه نهج البلاغه و زندگى حضرت على علیه السلام این حقیقت را آشکار مى‏سازد که تربیت در دو معناى عام و خاص در رفتار و گفتار این شخصیت الهى متبلور و منعکس است.
نهج البلاغه یک کتاب تربیتى
کتاب نهج البلاغه در مجموع یک کتاب تربیتى است. با مطالعه نهج البلاغه فرد مى‏تواند خود را بشناسد و موقع خود را در جهان آفرینش درک کند، با جهان شناسى الهى آشنائى پیدا کند، وظیفه خود را در برابر خدا تشخیص دهد، رابطه خود را با همنوعان در سایه ضوابط و معیارهاى اسلامى استحکام بخشد، از مطالعه موجودات‏مختلف به پیچیدگى مسئله آفرینش و نقش خدا در خلقت موجودات پى برد، از بررسى تاریخى عبرت گیرد، وضع خود را در برابر ارزشهاى معنوى و دنیائى روشن سازد و با الهام از تعلیمات اخلاقى نهج البلاغه شخصیت اخلاقى خود را به سوى رشد و تکامل سوق دهد.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 35   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله تعلیم و تربیت از نظر نهج البلاغه