لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 31
نقطه
اولین عنصر بصری، نقطه است که مبدا پیدایش فرم میباشد. وجود نقطه مبین مکانی در فضاست.
نقطه به عنوان سادهترین و ناچیزترین عنصر تصویری، در شرایط خاصی جلوههای تازه به خود میگیرد و نمود آن متغیر میشود و حتی ارزش تصویری تازهای پیدا میکند. یک نقطه دارای انرژی تصویری است و هر گاه برای قوه بینایی مطرح شود و ادراک گردد، موجودیت خود را اعلام کرده است. و در ضمن هر گاه شروع به رشد نماید جلوه خط یا عناصر دیگر را به خود میگیرد.
نقطه ممکن است کوچک و یا بزرگ باشد، البته بستگی دارد که در چه فضایی قرار گرفته باشد و در نتیجه از نظر اندازه مورد توجه قرار گیرد. نقطه ممکن است علاوه بر اندازه، از نظر شکل نیز متفاوت باشد، در این صورت هر شکلی با توجه به خصوصیاتش، بیان تصویری ویژهای خواهد داشت. اما شکل معمول و متداول نقطه به صورت دایره مطرح میشود و به ندرت آنرا به شکلهای دیگر، از جمله چهار گوش و یا چند ضلعی میشناسد. در تعریف نقطه میتوان گفت: اولین اثری که یک شیئ مثل مداد یا گچ و غیره بر روی صفحه میگذارد نقطه محسوب میشود. به تعبیری دیگر نقطه سادهترین واحد تقلیل ناپذیر ارتباطات بصری است.
نقطه ممکن است در سطح مطرح شود یا به صورت حجم و سه بعدی در فضا وجود داشته باشد. در تعریف ریاضی نقطه باید گفت: نقطه عبارتست از نمونه تصویری که فاقد طول و عرض و عمق و ارتفاع باشد. تصور عینی نقطه با توجه به تعریف ریاضی آن غیر ممکن است زیرا با چنین تعریفی نقطه وجود خارجی و عینی ندارد. اما از نظر تجسمی و تصویری، نقطه دارای وجود خارجی بوده و قابل تشخیص و تمیز است و حتی ممکن است واقعیت فیزیکی نداشته باشد ولی از لحاظ تجسمی قابل ادراک باشد.
تعریف نقطه را از نظر تصویری میتوان به این صورت بیان نمود: نقطه کوچکترین جلوه و نمود بصری یک عنصر تصویری است. از جمله یک نقطه در الفبا، یک برگ در فضا، یک گوی در آسمان، یک لکه روی دیوار، یک گره قالی، یک گل سرخ در فاصلهای کافی، یک قلوه سنگ در کف رودخانه، یک چراغ روشن در شهر از فاصله دور، یک ستاره یا قرص ماه در آسمان و بسیاری مثالهایی دیگر. با توجه به مثالهای فوق نقطه را به دو صورت میتوان مد نظر قرار داد. نقطه هم در طبیعت وجود دارد و قابل تشخیص است و هم در آثار هنری مورد استفاده قرار میگیرد و قابل ادراک است.
هر نقطهای دارای مفهوم و جلوه خاص تصویری است از جمله: دارای «مرکزیت» و «ایستا» است، خصوصاً اگر به صورت واحد در سطح یا در فضا مطرح شود. هر گاه قطرهای از یک مایع رنگین مانند جوهر بر روی سطحی میافتد، شکلی که حاصل میشود نقطه را تصویر میکند، حتی اگر به صورت دایره و یا شکل هندسی مشخص نباشد.
هر گاه دو نقطه با فاصله یکدیگر، ولی مرتبط با هم مطرح شوند، در آن صورت علاوه بر جلوه بصری دو نقطه، فاصله بین آنها نیز به صورت خط ادراک خواهد شد. با تکرار نقطه در کنار یکدیگر، منظم یا غیر منظم، شکل به دست آمده جلوه سطح را خواهد داشت.
از برخورد دو خط با هم یک «نقطه تاکید» بوجود میآید. همین خاصیت را در محل تقاطع مجموعهای از خطوط میتوان مشاهده کرد. در نتیجه نقطه به منزله یک عنصر تصویری میتواند برای نشان دادن مفهوم «تاکید» مورد استفاده قرار گیرد.
نقطه میتواند به شکل یک عنصر تصویری «مثبت» و یا یک عنصر تصویری «منفی» در بوجود آوردن یک ترکیب بکار گرفته شود.
در ترکیبی که تنها از نقطه بعنوان عامل تصویری استفاده میشود، به سهولت میتوان مفهوم «مثبت و منفی» را نمایش داد. در چنین ترکیبی نقطههای سیاه و سفید عامل اصلی و شکل دهنده ترکیب میباشد.
با تکرار نقطه، در ترکیبهای بسیار متنوع و متعدد، مفهوم «ریتم» را میتوان شناخت و به صورت یکی از عوامل بسیار مهم ترکیبهای جدید در نظر گرفت. با «تجمع و تفرق» نقطهها در یک ترکیب جدید، مفهوم «انبساط و انقباض» را میتوان نمایش داد.
«فضا» به صورت یک مفهوم عینی و تجسمی، مفاهیم اساسی زیبایی شناسی را بوجود میآورد. همین مفهوم را به صورت بسیار متنوع و متعدد با نقطه به عنوان عنصر تصویری شکل دهنده بوجود میآورند.
مفهوم «فضا» با توجه به «اندازه نقطه» و ترکیب آنها ایجاد میگردد. همین مفهوم را با «تکرار نقطه» میتوان دید، و «تنوع نقطه» خود یکی از عوامل ایجاد نمونههای تصویری و ترکیبهای تجسمی است. نقطه به صورت یک عنصر بصری، ممکن است در سطح مطرح شود و نمایش دو بعدی داشته باشد (در اینجا منظور از نقطه با توجه به تعریف ریاضی آن نیست)، و همچنین به صورت سه بعدی در فضا و در فاصله دور و پلانهای مختلف به نمایش درآید. مانند گوی و توپ و امثالهم در فضا؛ در ضمن با همین وضعیت نیز نقطه میتواند با اندازه و شکلهای متنوع جلوه داشته باشد.
بطور کلی نقطه را هم در طبیعت و هم در ترکیبهای آثار هنری میتوانیم به صورتهای بسیار متفاوت مشاهده کنیم، توجه داشتن به جلوههای بصری و حالتها و کیفیات بصری عناصر تجسمی باعث شناختن دقیقتر نمونههای طبیعی و آثار هنری میگردد، از جمله: منظم یا بینظم، شفاف و یا کدر، سنگین یا سبک و غیره ...
نقطه با توجه به »تعریف ریاضی» آن موجودی ذهنی و غیر قابل رؤیت است. هر گاه قابل رؤیت باشد، حتی در کوچکترین شکل و اندازه آن، نقطه دارای وجودی عینی و نمودی تجسمی است. بدین ترتیب «تعریف هنری» و تجسمی نقطه با «تعریف ریاضی» آن متفاوت میگردد.
در تعریف نقطه گفته شد که نقطه در اثر اولین برخورد یک وسیله و شیئ اثر گذار مانند مداد، گچ، قلم مو، چوب یا فلز بر روی صفحه بوجود میآید. با انجام این عمل نقطه به حالت بصری و مادی خود وجود پیدا میکند. در چنین شرایطی، اندازه، شکل، تنوع، جهت، حرکت، تکرار، تاکید، فضا و حتی بافت و رنگ نقطه، کیفیت بصری و بیان تصویری آن را به نمایش در میآورد. گفته میشود که نقطه، کوچکترین عنصر بصری است؛ این تعریف متأثّر از تعریف ریاضی نقطه است و تعریفی کامل محسوب نمیگردد، زیرا که نقطه میتواند اندازه بزرگ داشته و تا مرز سطح، بزرگ و گسترده باشد. در نتیجه این امر بستگی دارد که نقطه در چه شرایطی و در چه فضایی قرار گرفته باشد. در یک صفحه خطاطی و نوشته، نقطه یک کلمه، نقطه است و دارای هویت هندسی و تجسمی است. در
مقاله درباره نقطه