سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد نهج البلاغه

اختصاصی از سورنا فایل تحقیق در مورد نهج البلاغه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد نهج البلاغه


تحقیق در مورد نهج البلاغه

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه:45

 فهرست مطالب

 

در این خطبه ، سخن از آغاز آفرینش آسمان و زمین و آفرینش آدم ( ع ) است .

 

حمد باد خداوندى را که سخنوران در ثنایش فرو مانند و شمارندگان از شمارش نعمتهایش عاجز آیند و کوشندگان هر چه کوشند ، حق نعمتش را آنسان که شایسته اوست ، ادا کردن نتوانند . خداوندى ، که اندیشه‏هاى دور پرواز او را درک نکنند و زیرکان تیزهوش ، به عمق جلال و جبروت او نرسند . خداوندى که فراخناى صفاتش را نه حدّى است و نه نهایتى و وصف جلال و جمال او را سخنى درخور نتوان یافت ، که در زمان نگنجد و مدت نپذیرد . آفریدگان را به قدرت خویش بیافرید و بادهاى باران زاى را بپراکند تا بشارت باران رحمت او دهند و به صخره‏هاى کوهساران ، زمینش را از لرزش بازداشت .

 

اساس دین ، شناخت خداوند است و کمال شناخت او ، تصدیق به وجود اوست و کمال تصدیق به وجود او ، یکتا و یگانه دانستن اوست و کمال اعتقاد به یکتایى و یگانگى او ، پرستش اوست . دور از هر شایبه و آمیزه‏اى و ، پرستش او زمانى از هر شایبه و آمیزه‏اى پاک باشد که از ذات او ، نفى هر صفت شود زیرا هر صفتى گواه بر این است که غیر از موصوف خود است و هر موصوفى ، گواه بر این است که غیر از صفت خود است .

 

[ 31 ]

 

هرکس خداوند سبحان را به صفتى زاید بر ذات وصف کند ، او را به چیزى مقرون ساخته و هر که او را به چیزى مقرون دارد ، دو چیزش پنداشته و هر که دو چیزش پندارد ، چنان است که به اجزایش تقسیم کرده و هر که به اجزایش تقسیم کند ،

 

او را ندانسته و نشناخته است . و آنکه به سوى او اشارت کند محدودش پنداشته و هر که محدودش پندارد ، او را بر شمرده است و هر که گوید که خدا در چیست ، خدا را درون چیزى قرار داده و هر که گوید که خدا بر روى چیزى جاى دارد ، دیگر جایها را از وجود او تهى کرده است .

 

خداوند همواره بوده است و از عیب حدوث ، منزه است . موجود است ، نه آنسان که از عدم به وجود آمده باشد ، با هر چیزى هست ، ولى نه به گونه‏اى که همنشین و نزدیک او باشد ، غیر از هر چیزى است ، ولى نه بدان سان که از او دور باشد . کننده کارهاست ولى نه با حرکات و ابزارها . به آفریدگان خود بینا بود ، حتى آن زمان ، که هنوز جامه هستى بر تن نداشتند . تنها و یکتاست زیرا هرگز او را یار و همدمى نبوده که فقدانش موجب تشویش گردد . موجودات را چنانکه باید بیافرید و آفرینش را چنانکه باید آغاز نهاد . بى‏آنکه نیازش به اندیشه‏اى باشد یا به تجربه‏اى که از آن سود برده باشد یا به حرکتى که در او پدید آمده باشد و نه دل مشغولى که موجب تشویش شود . آفرینش هر چیزى را در زمان معینش به انجام رسانید و میان طبایع گوناگون ،

 

سازش پدید آورد و هر چیزى را غریزه و سرشتى خاص عطا کرد . و هر غریزه و سرشتى را خاص کسى قرار داد ، پیش از آنکه بر او جامه آفرینش پوشد ، به آن آگاه بود و بر آغاز و انجام آن احاطه داشت و نفس هر سرشت و پیچ و خم هر کارى را مى‏دانست .

 

آنگاه ، خداوند سبحان فضاهاى شکافته را پدید آورد و به هر سوى راهى گشود و هواى فرازین را بیافرید و در آن آبى متلاطم و متراکم با موجهاى دمان جارى ساخت و آن را بر پشت بادى سخت‏وزنده توفان‏زاى نهاد . و فرمان داد ، که بار خویش بر پشت استوار دارد و نگذارد که فرو ریزد ، و در همان جاى که مقرر داشته بماند . هوا در زیر آن باد گشوده شد و آب بر فراز آن جریان یافت . [ و تا آن آب در تموج آید ] ، باد دیگرى بیافرید و این باد ، سترون بود که تنها کارش ، جنبانیدن آب بود . آن باد همواره در وزیدن بود وزیدنى تند ، از جایگاهى دور و ناشناخته . و فرمانش داد که بر آن آب موّاج ،

 

[ 33 ]

 

وزیدن گیرد و امواج آن دریا برانگیزد و آنسان که مشک را مى‏جنبانند ، آب را به جنبش واداشت . باد به گونه‏اى بر آن مى‏وزید ، که در جایى تهى از هر مانع بوزد . باد آب را پیوسته زیر و رو کرد و همه اجزاى آن در حرکت آورد تا کف بر سر برآورد ،

 

آنسان که از شیر ، کره حاصل شود . آنگاه خداى تعالى آن کفها به فضاى گشاده ، فرا برد و از آن هفت آسمان را بیافرید . در زیر آسمانها موجى پدید آورد تا آنها را از فرو ریختن باز دارد . و بر فراز آنها سقفى بلند برآورد بى‏هیچ ستونى که بر پایشان نگه دارد یا میخى که اجزایشان به هم پیوسته گرداند . سپس به ستارگان بیاراست و اختران تابناک پدید آورد و چراغهاى تابناک مهر و ماه را بر افروخت ، هر یک در فلکى دور زننده و سپهرى گردنده چونان لوحى متحرک .

 

سپس ، میان آسمانهاى بلند را بگشاد و آنها را از گونه‏گون فرشتگان پر نمود .

 

برخى از آن فرشتگان ، پیوسته در سجودند ، بى‏آنکه رکوعى کرده باشند ، برخى همواره در رکوعند و هرگز قد نمى‏افرازند . صف در صف ، در جاى خود قرار گرفته‏اند و هیچ یک را یاراى آن نیست که از جاى خود به دیگر جاى رود . خدا را مى‏ستایند و از ستودن ملول نمى‏گردند . هرگز چشمانشان به خواب نرود و خردهاشان دستخوش سهو و خطا نشود و اندامهایشان سستى نگیرد و غفلت فراموشى بر آنان چیره نگردد .

 

گروهى از فرشتگان امینان وحى خداوندى هستند و سخن او را به رسولانش مى‏رسانند و آنچه مقدر کرده و مقرر داشته ، به زمین مى‏آورند و باز مى‏گردند . گروهى نگهبانان بندگان او هستند و گروهى دربانان بهشت اویند . شمارى از ایشان پایهایشان بر روى زمین فرودین است و گردنهایشان به آسمان فرازین کشیده شده و اعضاى پیکرشان از اقطار زمین بیرون رفته و دوشهایشان آنچنان نیرومند است که توان آن دارند که پایه‏هاى عرش را بر دوش کشند . از هیبت عظمت خداوندى یاراى آن ندارند که چشم فرا کنند ، بلکه ، همواره ، سر فروهشته دارند و بالها گرد کرده و خود را در آنها پیچیده‏اند . میان ایشان و دیگران ، حجابهاى عزّت و عظمت فرو افتاده و پرده‏هاى قدرت کشیده شده است . هرگز پروردگارشان را در عالم خیال و توهم تصویر نمى‏کنند و به صفات مخلوقات متصفش نمى‏سازند و در مکانها محدودش نمى‏دانند و براى او همتایى نمى‏شناسند و به او اشارت نمى‏نمایند .

 

[ 35 ]

 

هم از این خطبه [ در صفت آفرینش آدم ( علیه السلام ) ] آنگاه خداى سبحان ، از زمین درشتناک و از زمین هموار و نرم و از آنجا که زمین شیرین بود و از آنجا که شوره‏زار بود ، خاکى بر گرفت و به آب بشست تا یکدست و خالص گردید . پس نمناکش ساخت تا چسبنده شد و از آن پیکرى ساخت داراى اندامها و اعضا و مفاصل . و خشکش نمود تا خود را بگرفت چونان سفالینه . و تا مدتى معین و زمانى مشخص سختش گردانید . آنگاه از روح خود در آن بدمید . آن پیکر گلین که جان یافته بود ، از جاى برخاست که انسانى شده بود با ذهنى که در کارها به جولانش درآورد و با اندیشه‏اى که به آن در کارها تصرف کند و عضوهایى که چون ابزارهایى به کارشان گیرد و نیروى شناختى که میان حق و باطل فرق نهد و طعمها و بویها و رنگها و چیزها را دریابد . معجونى سرشته از رنگهاى گونه‏گون .

 

برخى همانند یکدیگر و برخى مخالف و ضد یکدیگر . چون گرمى و سردى ، ترى و خشکى [ و اندوه و شادمانى ] . خداى سبحان از فرشتگان امانتى را که به آنها سپرده بود ، طلب داشت و عهد و وصیتى را که با آنها نهاده بود ، خواستار شد که به سجود در برابر او اعتراف کنند و تا اکرامش کنند در برابرش خاشع گردند .

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد نهج البلاغه

تحقیق در مورد بیت المال در نهج البلاغه

اختصاصی از سورنا فایل تحقیق در مورد بیت المال در نهج البلاغه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد بیت المال در نهج البلاغه


تحقیق در مورد بیت المال در نهج البلاغه

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه:37

 فهرست مطالب

بیت المال در نهج البلاغه

 

الف) جایگاه ثروت در اسلام

 

ب) جایگاه بیت المال

 

ج) ماهیّت بیت المال

 

د) آثار بیت المال

 

1ـ اصلاح امور

 

2ـ رفع نیاز مردم به بیت المال

 

3ـ دوام حکومت

 

4ـ اصلاح و تقویتِ نیروهاى مسلّح

 

ه) راههاى جلب مالیات

 

1ـ آباد کردن زمین

 

2ـ رسیدگى به شکایت مالیات دهندگان

 

3ـ عفو از مالیات

 

و) منزلت ممیّزان مالیات

 

1ـ خزینه داران مردم

 

2ـ نماینده امت

 

3ـ سفیران پیشوایان

 

ز) صفات و وظایف ممیّزان مالیات

 

1ـ اصل انصاف

 

2ـ نگرفتن لوازم ضرورى

 

3ـ پرهیز از خشونت

 

4ـ احترام اموال مردم

 

5ـ کمک گرفتن از مردم

 

6ـ خداترسى

 

7ـ نترساندن مردم

 

8ـ اجازه گرفتن به هنگام وارد شدن

 

9ـ به اندازه گرفتن

 

10ـ سوء استفاده نکردن از قدرت

 

11ـ معرفى خود

 

12ـ پذیرفتن اظهارات مالک

 

13ـ وارد نشدن در محدوده اموال

 

14ـ رعایت حال حیوانات

 

15ـ اجازه تقسیم زکات به مالک

 

ح) نظارت و بازخواست

 

 

 این نوشتار، نگاهى اجمالى به موضوع «بیت المال» در نهج البلاغه دارد. قلمروِ مقاله، تنها، بخشى از سخنان امام على(ع) در نهج البلاغه است، نه تمامى سخنان آن حضرت.
هرچند، گاهى، فرازهاى نقل شده از نهج البلاغه، براى چند عنوان مربوط به بحث، مفید است ولى براى طولانى نشدن نوشته، از تکرار، جز در یک یا دو مورد، خوددارى شده است.
اموال عمومى، به اقسام گوناگونى مانند مشترکات عمومى و مباحات اوّلیه و مجهول المالک و درآمدهاى عمومى، تقسیم مى شود، ولى مقصود از بیت المال، در این نوشته، اموالى است که اختیار هزینه کردن آن، به دست امام است، مانند غنائم جنگى و خراج و جزیه و زکات و صدقات عامه و اوقاف عمومى و ...

 

الف) جایگاه ثروت در اسلام

 

بى گمان، از نگاه اسلام، ثروت و مال، در حیات مادّى و معنوى انسانها، نقش اساسى دارد. تا آنجا که در برخى روایات، از «تنگدستى» به «روسیاهى در دنیا و آخرت»[1] و «مرگ سرخ»[2] و «مرگ بزرگ»[3] تعبیر شده است.
در بعضى از روایات، فقر، موجب نقصان در دین و کاهش عقل و تحریک خشم معرفى شده است.[4] از این رو، در دین مقدّس اسلام، به مقوله اقتصادى و معیشتى بشر، در ابعاد مختلف آن، توجّه فراوانى شده است. هرچند مطالب مربوط به اقتصاد، به گونه اى پراکنده و جدا از هم مطرح شده، ولکن بررسى و تحقیقى همه جانبه، نشانه این است که مکتب اسلام، داراى نظام اقتصادى ویژه اى است که از وحى الهى نشأت گرفته و در دامن عصمت، رشد و نمو کرده و از ویژگیهاى بى شمارى برخوردار است.

 

ب) جایگاه بیت المال

 

آنچه قابل توجّه و دقّت است، این است که بیت المال، در نظام اقتصادى اسلام، بیشترین مباحث را به خود اختصاص داده و از جایگاهى ویژه برخوردار است. هدف از بیت المال، تأمین اهدافى بلند در حرکت تکاملى انسان به سوى سعادت و معنویّت و قرب الهى است. برخى از آن هدفها چنین است:
1ـ هدایت مردم به سمت اخلاق کریمه و ارزشهاى معنوى.
2ـ استقرار عدالت اجتماعى و اقتصادى در جامعه.
3ـ رشد استعدادها و شکوفایى ابتکار و خلاقیّت انسانها.
4ـ ریشه کن کردن فقر از جامعه.
5ـ رسیدگى به مصالح و منافع محرومان و مستضعفان و ... .

 

ج) ماهیّت بیت المال

 

امام على علیه السلام خطاب به عبدالله بن زمعه[5] (از پیروان و یاران آن حضرت) آن هنگام که از او، درخواست کمک مى کند، ماهیّت بیت المال را براى او روشن مى کند. او، بیت المال را نه مال شخصى امام مى داند و نه مالِ فردى از مسلمانان، بلکه بیت المال، از آنِ مسلمانان است که در اختیار امامِ مسلمانان گذاشته مى شود تا به عدل، به مصرف مسلمانان برسد. حضرت مى گوید:
إنَّ هذا المال لیس لی و لا لک! و انَّما هو فی ءٌ لِلمسلمین و جَلْبُ أسیافهم. فإنْ شَرَکْتَهم فی حربهم کانَ لکَ مثلُ حظهم و إلّا فَجَناةُ أیدیهم لا تکون لغیر أفْواهِهمْ[6]؛
این اموال، نه مال من و نه از آنِ توست، بلکه غنیمتى گِردآمده از مسلمانان است که با شمشیرهاى خود به دست آورده اند. اگر تو، در جهاد، همراهشان مى بودى، سهمى چونان سهم آنان مى داشتى و گرنه، دسترنج آنان، خوراک دیگران نخواهد بود.

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد بیت المال در نهج البلاغه

دانلود تحقیق حکومت و سیاست از دیدگاه علی (ع) در نهج البلاغه

اختصاصی از سورنا فایل دانلود تحقیق حکومت و سیاست از دیدگاه علی (ع) در نهج البلاغه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق حکومت و سیاست از دیدگاه علی (ع) در نهج البلاغه


دانلود تحقیق حکومت و سیاست از دیدگاه علی (ع) در نهج البلاغه

مسئله حکومت در نهج البلاغه، مانند ده‏ها مسئله مهم دیگر زندگى، در این کتاب عظیم به شیوه‏اى غیر از شیوه محققان و مؤلفان مطرح شده است. البته چنین نیست که امیر المؤمنین (ع) فصلى در باره حکومت باز کرده باشد و با ترتیب مقدماتى به نتیجه‏گیرى برسد. شیوه سخن او در این باب هم، مانند ابواب دیگر، شیوه‏اى حکیمانه است، یعنى عبور از مقدمات و قرار گرفتن بر روى نتیجه. نگاه امیر المؤمنین (ع) به مسئله حکومت، نگاه یک حکیم بزرگى است که با منبع وحى متصل و مرتبط است.

دیگر آنکه مسئله حکومت در نهج البلاغه، به صورت یک بحث تجریدى نیست. على (ع) با امر حکومت درگیر بوده و به عنوان یک حاکم، سخن گفته، به عنوان کسى که با مشکلات اداره کشور اسلامى، با همه مشکلاتش و با همه مصیبتها و دردسرهایش روبرو بوده، و به جوانب گوناگون این مسئله رسیدگى کرده است. توجه به این امر براى ما که در شرایطى مشابه شرایط على (ع) قرار داریم، بسى آموزنده است. بنده با یک سیر کوتاه در نهج البلاغه، مسائلى را به عنوان رءوس مطالب، یادداشت کرده‏ام که در اینجا بیان مى‏کنم.

مسائل عمده‏اى که باید در این زمینه مورد توجه قرار گیرد به قرار زیر است: اول ببینیم که آیا «حکومت» از دیدگاه امام (ع) به همان معنائى است که در فرهنگ متداول جهان کهن و جهان امروز از آن فهمیده مى‏شود، یعنى حکومت مترادف‏است با فرمانروایى، سلطه، تحکّم و احیانا برخوردارى حاکم یا حاکمان از امتیازاتى در زندگى یا نه، «حکومت» در فرهنگ نهج البلاغه، مفهوم دیگرى دارد در این باب از چند کلمه و اصطلاح مشخص در نهج البلاغه استفاده مى‏کنیم، که عنوان «امام»، «والى» و «ولّى امر» براى حاکم و عنوان «رعیّت» براى مردم از آن قبیل است.

مطلب بعدى، مسئله ضرورت حکومت است. این یک بحث است که آیا براى جامعه انسانى، وجود فرماندهى و حکومت، امرى ضرورى است یا نه استنتاج از این بحث به معناى التزام به لوازمى در زندگى جمعى است و صرفا منحصر به این نیست که ما قبول کنیم حکومت براى جامعه لازم است، بلکه نتیجه بحث ما در شیوه فرماندهى و در شیوه فرمانبرى و در اداره جامعه نیز مشخصات و خطوط ویژه‏اى ترسیم خواهد کرد.

مسئله سوم، منشأ حکومت است. آیا منشأ حکومت از نظر نهج البلاغه چیست آیا یک امر طبیعى، نژاد، دودمان، نسب، زور و اقتدار (اقتدار طبیعى و اقتدار مکتسب) است یا نه، 

شامل 79 صفحه فایل word قابل ویرایش


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق حکومت و سیاست از دیدگاه علی (ع) در نهج البلاغه

تحقیق در مورد خطبه های نهج البلاغه

اختصاصی از سورنا فایل تحقیق در مورد خطبه های نهج البلاغه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد خطبه های نهج البلاغه


تحقیق در مورد خطبه های نهج البلاغه

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه28

فهرست مطالب

اخلاق در جنگ

 

الدعوه الی الجهاد

 

تحذیر من التقصیر فی الحرب

 

آموزش روانی در جنگ

 

آموزش معنوی سربازان

 

توضیحاتی پیرامون جنگ صفین

 

وصف نبرد یاران در صفین

 

ضرورت آمادگی رزمی

 

معرفه الدنیا

 

خطبه های نهج البلاغه

 

طرق الوقایه من الفتن

 

ایها الناس، شقوا امواج الفتن بسفن النجاه، و عرجوا عن طریق المنافره، و ضعوا تیجان المفاخره. افلح من نهض بجناح، او استسلم فاراح. هذا ماء آجن، و لقمه یغص بها آکلها . و مجتنی الثمره لغیر وقت ایناعها کالزارع بغیر ارضه.

 

حکمه السکوت

 

فان اقل یقولوا : حرص علی الملک، و ان اسکت یقولوا : جزع من الموت ! هیهات بعد اللتیا والتی ! والله لابن ابی طالب انس بالموت من الطفل بثدی امه، بل اندمجت علی مکنون علم لو بحت به لا ضطربتم اضطراب الارشیه فی الطوی البعیده !

 

راه های پرهیز از فتنه ها

 

ای مردم، امواج فتنه ها را با کشتی های نجات در هم بشکنید، و از راه اختلاف و پراکندگی بپرهیزید، و تاج های فخر و برتری جویی را بر زمین نهید، رستگار شد آن کس که با یاران به پا خاست، یا کناره گیری نمود و مردم را آسوده گذاشت.

 

این گونه زمامداری، چون آبی بد مزه، و لقمه ای گلوگیر است، و آن کس که میوه را کال و نارس بچیند، مانند کشاورزی است که در زمین دیگری

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد خطبه های نهج البلاغه

تحقیق درباره سیری در مفاهیم نهج البلاغه

اختصاصی از سورنا فایل تحقیق درباره سیری در مفاهیم نهج البلاغه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره سیری در مفاهیم نهج البلاغه


تحقیق درباره سیری در مفاهیم نهج البلاغه

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:9

فهرست و توضیحات:

مقدمه
. اخلاق .

بینش .

پارسایی .

تاریخ .

ثروت .

جهاد .

چاره اندیشی برای بیچارگان

سیری در مفاهیم نهج البلاغه                                                        

به ترتیب الفبایی
برای آنکه از کنار دریای بیکران نهج البلاغه، لب تشنه بازنگردیم و با موضوعات و مفاهیم گوناگون نهج البلاغه و سبک و سیاق آن آشنایی بیشتری پیدا کنیم، گزیده‎ای از مفاهیم این کلام جاودانه را به شیوة الفبایی از نظر می‎گذرانیم. باشد که با غوطه‎ور شدن در دریای کلام امام ـ علیه السّلام ـ غبار تیرگی‎ها از جان بزداییم و با گوش جان سپردن به آوای ملکوتی نهج البلاغه، روح و روان را صفا بخشیم.
برای پرهیز از اطالة کلام وبا توجه بهگستردگی معارف غنی ارزشی نهج البلاغه، در هر حرف از حروف الفبا تنها به یک یا دو مفهوم ( آن هم به نقل یک یا دو جمله) بسنده می‎کنیم:[1]
1
آنکه حساب نفس خود کرد سود برد، و آنکه از آن غافل ماند زیان دید، و هر که ترسید ایمن گردید، و هر که پند گرفت بینا شد، و آنکه بینا شد فهمید و آنکه فهمید به دانش رسید.[2]
2
همانا دنیا، نگاه کوردلان را بن‎بستی است که فراسویش هیچ نمی‎بیند. ولی آنکه بیناست نگاهش از دنیا گذرد، و از پس آن سرای آخرت را نگرد، بینا از دنیا رخت بربندد، و نابینا دل به دنیا بندد. بینا از دنیا بهره گیرد و کوردل برای دنیا توشه برگیرد.[3]
3
ای مردم، پارسایی، دامن آرزو در چیدن است، و شکر نعمت حاضر گفتن، و از ناروا پارسایی ورزیدن و اگر از عهدة این کار برنیایید، چند که ممکن است خود را از حرام واپایید و شکر نعمت موجود فراموش منمایید که راه عذر برشما بسته است، با حجّت‎های روشن و پدیدار، و کتاب‎های آسمانی و دلیل‎های آشکار.[4]
4
از گذشتة دنیا، آینده‎اش را چراغ عبرتی ساز؛ چرا که پاره‎های تاریخ با یکدیگر همانند است و در نهایت پایانش به آغازش می‎پیوندد و تمامش در حال دگرگونی است و رفتنیست.[5]
5
هیچ ثروتی چون خرد، هیچ تهیدستی چون نادانی، هیچ میراثی چون ادب وهیچ پشتیبانی چون مشورت نمودن نیست.[6]
6
امّا بعد، جهاد، دری است از درهای بهشت که خدا بر روی برگزیدة دوستان خود گشوده است؛ و جامة تقواست که تن آنان را پوشانده است. زره استوار الهی است که آسیب نبیند؛ و سپر محکم اوست که تیر در آن ننشیند. هر که جهاد را واگذارد و نا خوشایند داند، خدا جامة خواری بر تنش پوشاند و فوج بلا برسرش کشاند و در زبونی فرو ماند. دل او در پرده‎های گمراهی نهان، و حق از او روی گردان. به خواری محکوم و از عدالت محروم.[7]
7


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره سیری در مفاهیم نهج البلاغه