سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نقشه و رنگ در فرش ایران دو ویژگی مهمی هستند که به فرش زیبایی و ارزش هنری می بخشند

اختصاصی از سورنا فایل نقشه و رنگ در فرش ایران دو ویژگی مهمی هستند که به فرش زیبایی و ارزش هنری می بخشند دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

نقشه و رنگ در فرش ایران دو ویژگی مهمی هستند که به فرش زیبایی و ارزش هنری می بخشند. چنانچه در هریک از این دو ویژگی نقصی پیدا شود، نه تنها بر ویژگی دیگر اثر می گذارد، بلکه به کل ارزش فرش نیز آسیب می رساند. هرچند در مقایسه این دو ویژگی، اهمیت نقشه فرش بیشتر است؛ ولی رنگ فرش نیز در جای خود ارزش خاصی داشته و شهرت بسیاری از فرشهای گذشته ایران به خاطر زیبایی و جلوه رنگهای آنهاست.

در فرش، رنگ بندی و رنگ آمیزی دو معنای متفاوت دارد که باید به هر یک جداگانه پرداخت شود:

الف- رنگ بندی

هدف از رنگ بندی در نقشه فرش، کنار هم قرار دادن رنگها به نحوی است که در کل نقشه یک هماهنگی و توازن پدید آید. همان طور که گفته شد، در هنرهای سنتی ایران و به خصوص فرش که تداوم و تکامل این هنرهاست، نقش آفرینی محدود است. محدودیت نقش آفرینی طبیعتاً به محدود شدن رنگها نیز منجر می شود و از آنجا که در رنگ آمیزی سنتی در ایران، سایه زدن و ایجاد حالات با استفاده از نور و حجم کاربرد ندارند، بنابراین استفاده از رنگها محدود بوده و غالباً به وسیله مرزهای مشخصی از یکدیگر جدا می شود. همان طور که نقش آفرینان و هنرمندان نقاش به علت محدودیت درکار خویش به ریزه کاری و هنرنمایی در محدوده های کوچک هنری پرداخته اند، در مورد رنگ نیز با تمرین و تجربه و کاربرد تعداد محدودی رنگ در زمینه های مشخص، توانسته اند در استفاده از آنها به حد کمال برسند. اوج زیبایی در هنر رنگرزی نقاشان ایرانی را می توان در مینیاتور و تزیینات کتابهای کهن مشاهده کرد.

بدین ترتیب باید دانست که استفاده از رنگهای مختلف در طراحی و نقاشی ایرانی تا حدود زیادی محدود است و هر رنگی را نمی توان در نقاشی ایرانی استفاده کرد. بدین ترتیب طی سالها استفاده از رنگها، مقرراتی به وجود آمده است که اوج آن را می توان در روی رنگهای به کار رفته در فرش مشاهده کرد. به طور مثال استفاده از رنگهای تند و خالص در هنر ایرانی رایج نیست؛ رنگها عموماً ناخالص هستند که به آنها رنگهای پخته می گویند. رنگ بندی فرشهای ایران حتی اگر دارای تیرگی نباشد، فرشهای زمینه سرمه ای و یا قرمز، دارای نرمش و لطافتی است که در بیننده ایجاد آرامش می کنند. یکی از دلایل این امر ( ایجاد آرامش ) را می توان استفاده نکردن از رنگهای تند و خالص نظیر نارنجی، زرد و یا رنگهای ترکیبی سبک نظیر بنفش، صورتی و یا سبز ( اصطلاحاً فسفری ) دانست. قرار دادن رنگهای تیره چنانچه در زمینه و یا در حاشیه باشد، به وسیله گلها و یا نقوشی با رنگهای آرام و شاد تعدیل می شوند و اصولاً رنگهای تیره کنار یکدیگر قرار نگرفته و هر رنگ به وسیله نقطه چین رنگ روشن از رنگ دیگر جدا می شود.

چنانچه متن فرش تیره تر باشد، به طور معمول حاشیه آن رنگ روشن دارد و برعکس، اگر در حاشیه فرش رنگ تیره به کار رفته باشد، در متن از رنگهای روشن استفاده می شود. همان طور که در مورد نقوش فرش گفته شد، در سالهای اخیر با وارد شدن تابلو بافی و نقشه هایی که در آنها تعداد زیادی رنگ به کار رفته، تا حدود زیادی محدودیت سنتی که ناشی از استفاده از رنگهای گیاهی بوده است از بین رفته است. با این وجود حتی در رنگ بندی فرشهای تابلویی، بخصوص تابلوهایی که بر اساس مینیاتورهای ایرانی تهیه می شود، روح کلی حاکم بر رنگ بندی ایرانی را می توان احساس کرد.

ب- رنگ آمیزی و نوع رنگ

با آنکه رنگ بندی اولیه در نقشه به میزان زیادی تعیین کننده رنگهای فرش است؛ ولی نوع رنگ به کار رفته در فرش نیز بسیار مهم است؛ تا آنجا که می توان گفت یکی از دلایل برتری فرشهای ایرانی نسبت به انواع مشابه چینی یا هندی، نوع خاص رنگهای ایرانی است. این در شرایطی است که می دانیم در کشورهای آسیایی، بخصوص دو کشور چین و هند رنگ ارزش خاصی دارد.

رنگهای مورد استفاده در فرش، رنگهای خاصی هستند که به آنها اصطلاحاً رنگ پخته می گویند. این رنگها عمدتاً ناخالص بوده و نسبت به رنگهای خالص صنعتی از شفافیت و درخشندگی کمتری برخوردارند. علت اصلی این خاصیت آن است که در گذشته برای رنگرزی نخهای مورد استفاده در فرش، عمدتاً از رنگهای گیاهی و طبیعی استفاده می شده است و ساختمان رنگی این گیاهان ( یا قرمزدانه که رنگ حیوانی است ) عمدتاً ناخالص است. به طور مثال در ماده رنگی روناس، ترکیبات رنگی مختلفی وجود دارد که به هنگام رنگرزی بر روی یکدیگر و بر روی خامه فرش اثر گذارده و رنگ حاصله را تغییر می دهند. ترکیبات موجود در ماده رنگی روناس که عمدتاً در ریشه آن می باشد، ممکن است دارای رنگ ارغوانی، صورتی مایل به زرد یا قرمز یا ترکیبی از این هر سه رنگ باشد. به همین دلیل به هنگام رنگرزی این رنگها، روی خامه رنگ شده اثر می گذارند.

گاه نیز به علت محدود بودن رنگهای طبیعی، برای به دست آوردن رنگهای بیشتر از ترکیب این رنگهای گیاهی استفاده می شود. مثل رنگ سبز که از ترکیب نیل با اسپرک یا گندل به دست می آید و انواع قرمزها، کِرِمها و سبزها که رنگهای ترکیبی هستند. این نوع رنگها که از قدیم در فرشهای بافته شده ایرانی دیده می شود، بعدها نیز در فرشهایی که طرحهای آنها دارای تعداد رنگهای بیشتری بود، اثر گذارد؛ بدین ترتیب که حتی رنگ آمیزی فرشهای تابلویی و یا منظره مجموعه رنگهای آرام و هماهنگی به نظر می رسند و فاقد تندی یا زنندگی می باشند.

باید بدانیم که برای رسیدن به این نتایج درخشان در رنگهای فرش، تجربیات عالی رنگرزان ماهر و پرحوصله ایرانی بسیار مؤثر بوده است. رنگرزان ایرانی در کارگاههای سنتی خود، گاه برای به دست آوردن یک فام ( مایه رنگی )، روزها و هفته ها تلاش می کردند. نخ رنگ شده را بارها شسته و در آفتاب پهن کرده و مجدداً به کمک دانه ها و مواد کمکی دیگر رنگ می کردند و حاصل کار آنها این بوده است که رنگهایی که در گذشته بر روی فرشهای ایرانی دیده می شود، یکی از دلایل شهرت این فرش است.

به طور کلی همان طور که در مورد نقش گفته شد، رنگ نیز یک عامل مهم ارزش دهنده و هویت بخش فرش ایران است و حتی گاهی جلوه بخشی واقعی نقشها، ناشی از رنگهای به کار رفته در آنها می باشد. بنابر این شهرت رنگهای ایرانی را باید در درجه اول مدیون مهارتـ تجربه و دقت رنگرزان هنرمند و بعد از آن وفور رنگهای گیاهی در ایران و نوع رنگهای خاصی که از آنها به دست می آید دانست.


دانلود با لینک مستقیم


نقشه و رنگ در فرش ایران دو ویژگی مهمی هستند که به فرش زیبایی و ارزش هنری می بخشند

دانلودتحقیق درمورد گروه های خونی 13 ص

اختصاصی از سورنا فایل دانلودتحقیق درمورد گروه های خونی 13 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

گروههای خونی آنتی ژنهایی هستند که در سطح گویچه‌های قرمزخون و سلولهای دیگر قرار دارند و از والدین به فرزندان به ارث می‌رسند. گلبولهای قرمز مانند همه سلولهای هسته‌دار بدن واجد اختصاصات آنتی ژنتیکی در سطح خود می‌باشند. این آنتی ژنها ، آنتی ژنهای گروه خونی نامیده می‌شوند.

گاهی دیده می‌شود که خون شخصی را به شخص دیگری تزریق می‌کنند خون شخص دهنده در بدن فرد گیرنده لخته می‌کند و رسوب می‌دهد. چگونگی این عمل با انعقاد خون متفاوت است و به وجود گروه‌های خونی مختلف مربوط می‌شود. در سطح خارجی گلبول‌های قرمز افراد دو نوع آنتی ژن از جنس پروتئین وجود دارد که به نامهای A و B معروف هستند. برخی افراد آنتی ژن نوع A و برخی نوع B ، برخی هر دو آنتی ژن A و B را دارا هستند و برخی هیچ یک از آنتی ژنها را ندارند این افراد را به ترتیب در گروه های خونی AB ، B ، A و O قرار می‌دهند.

بیان آنتی ژنهای گروههای خونی تحت کنترل ژنهای خاصی است و توارث آنها از قوانین ساده مندل تبعیت می‌کند. برای هر سیستم گروه خونی ، تعداد متغیری از آللهای مختلف وجود دارد. آللها به نوبه خود تعداد متغیری از آنتی ژنهای غشایی گلبول قرمز را کنترل می‌نمایند. حیوانات سالم علاوه بر داشتن آنتی ژنهای گروههای خونی بر سطح خود ممکن است واجد آنتی بادیهای سرمی بر علیه آنتی ژنهای گروه خونی که خود فاقد آنها نیز هستند، ‌باشند. مثلا افرادی که گروه خونی آنها فاقد آنتی ژن A است، در سرم خود آنتی بادی بر ضد آنتی ژن A دارند. تصور می‌شود این آنتی بادیهای طبیعی حاصل برخورد با گلبولهای قرمز گروه A نبوده بلکه متعاقب تماس با آنتی ژنهای مشابهی هستند که در طبیعت به وفور یافت می‌شوند. انتقال خون

گلبولهای قرمز را می‌توان به سهولت از حیوانی به حیوان دیگر انتقال داد. اگر گلبولهای قرمز فرد دهنده ، آنتی ژنهای مشابه با گلبولهای قرمز گیرنده داشته باشند، پاسخ ایمنی در حیوان گیرنده گلبول ایجاد نمی‌شود. اما اگر گیرنده آنتی بادیهایی بر علیه آنتی ژنهای گلبول قرمز دهنده داشته باشد، در آن صورت گلبولهای دهنده در معرض خطر تهاجم سریع قرار خواهند گرفت. زمانی که این آنتی بادیها به آنتی ژنهای موجود در سطح گلبولهای قرمز بیگانه متصل گردند، ممکن است سبب همولیز و فاگوسیتوز این سلولها شوند. در صورت فقدان آنتی بادیهای طبیعی ، گلبولهای قرمز تزریق شده موجب برانگیخته شدن پاسخ ایمنی در فرد دریافت کننده خون می‌شوند. سپس گلبولهای تزریق‌شده مدتی در خون گردش می‌کنند.

دومین انتقال خون با این گلبولها یا گلبولهای شبیه به گلبولهای قبلی باعث تخریب سریع این گلبولها می‌گردد که منجر به بروز واکنشهای پاتولوژیک شدید می‌گردد. علایم این روند تخریبی ناشی از همولیز گسترده داخل عروقی است. این علایم عبارتند از : لرزش بدن ، فلج و تشنج و انعقاد داخل عروقی ، تب و پیدایش هموگلوبین در ادرار. درمان واکنشهای انتقال ناشی از چنین انتقال خونی شامل متوقف کردن انتقال خون و زیاد کردن حجم ادرار بوسیله یک دیورتیک می‌باشد، چرا که تجمع هموگلوبین در کلیه ممکن است موجب تخریب توبولهای کلیه شود. بهبود وضعیت فرد به دنبال حذف همه گلبولهای قرمز بیگانه حاصل می‌گردد.

انواع گروههای خونی (سیستم ABO)

در سال 1901 میلادی کارل لاند اشتاینر ، ایمونولوژیست آلمانی برای نخستین بار ، وجود آنتی ژنهای گروه خونی بر روی گلبولهای قرمز و نیز آنتی بادیهایی بر علیه همان آنتی ژنها را در سرم انسان ثابت نمود. لاند شتاینر ، ابتدا گلبولهای قرمز را از سرم جدا کرد و سپس به مطالعه نتایج حاصل از مخلوط کردن سرم و گلبولهای قرمز افراد مختلف پرداخت. وی دریافت که سرم بعضی از افراد قادر به آگلوتینه کردن گلبولهای قرمز برخی دیگر از افراد می‌باشد، اما بر روی گلبولهای قرمز همه افراد موثر نیست. در تجزیه و تحلیل نتایج ، او فهمید که می‌توان افراد را از نظر گروههای خونی به گروههایی تقسیم نمود:

گروه خونی A :

آنتی ژن نوع A را سطح گلبول قرمز خود دارند و در پلاسمای خونشان نیز آنتی کور B (ضد آنتی ژن B) را دارا هستند.

گروه خونی B :

آنتی ژن نوع B را در سطح گلبو لهای قرمز خود را دارند و در پلاسمای خونشان نیز آنتی کور A (ضد آنتی ژن A) را دارند.

گروه خونی AB :

آنتی ژن نوع A و B را در سطح گلبولهای قرمز خود را دارند و در پلاسمای خونشان نیز هیچ یک از آنتی کورها را ندارند.

گروه خونی O :

هیچ یک از آنتی ژنها را در سطح گلبولهای قرمز خود ندارند ولی هر دو آنتی کور را دارا هستند.

نحوه تعیین گروه خونی


دانلود با لینک مستقیم


دانلودتحقیق درمورد گروه های خونی 13 ص

تحقیق درمورد میکروبیوکولوژی

اختصاصی از سورنا فایل تحقیق درمورد میکروبیوکولوژی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 40

 

- میکروبیوکولوژی: یا مسمومیت قارچی بیماری‌های حاد یا موسنی هستند که در اثر خوردن مواد غذایی آلوده به مایکولوکسی‌ها ایجاد می‌گردند. این توکسین‌های قارچی در حقیقت متابولیست‌های قارچ‌ها می‌باشند. ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ قارچ تولید می‌گردند وهیچ‌گونه نقش خاصی برای این متابولیت‌ها در چرخه‌ زندگی خود قارچ به اثبات نرسیده است. دان طیور یا اجزای تشکیل دهنده آن به طور معمول با قارچ‌های توکسین‌زای آسپرژیلوس، پنی‌سیلیوم، فوزاربو و غیره آلوده می‌گردد. به همین علت طیور همواره در معرض ابتلا به این بیماری قرار داشته و پتانسیل ایجاد مسمومیت با توکسین‌های قارچی در آن‌ها وجود دارد. مایکوتوکسین‌ها با تأثیر بر روی بافت‌ها و اندام‌های مختلف طیور طیف وسیعی از ضایعات و اختلالات را سبب می‌گردند به همین جهت تظاهرات و نشانی‌های بالینی مایکوتوکسیکوز در طیور بسیار متنوع است. از جمله کاهش میزان رشد جوجه‌ها تغییرات وزن کاهش میزان مصرف مواد غذایی و افزایش ضریب تبدیل مواد غذایی کاهش میزان نطفه‌دار بودن تخم و میزان هچ، کاهش تولید تخم و همچنین ضایعات کبدی، کلیوی، نقوس احشایی، ضایعات جلدی، علائم عصبی، علائم گوارشی، سرکوب ایمنی، خونریزی و مرگ و میر، وارد آمدن خسارات اقتصادی فراوان به گله‌های گوشتی، تخمخ‌گذار و مادر می‌"ردد. شرایط آب و هوایی یک منطقه تعیین کننده شیوع مسمومیت‌ةای قارچی در آن منطقه می‌باشد. برخی از مویه‌های قارچی تمایل به مواد اولیه معینی دارند.

؟؟؟؟؟ قارچ میزان غلظت سموم در خوراک حصاسیت گونه‌های حیوانی، سن ، جنس، وضعیت سلامتی و مدت تغذیه از خوراک از عوامل تأثیرگذار در بروز مایکوتوکسیکوز هستند. (5-15-21-60)

تعریف قارچ: قارچ‌ها جزء نباتات یا گیاهان پست یا تالوفیت‌ها بوده و در این موجودات گیاهی تاکنون ساختمانی به عنوان ریشه، ساقه، برگ و گل و دستگاه آوندی یا کلورفیل دیده شده است. این ارگانیسم‌ها تک سلولی یا چند سلولی هستند. ()

خصوصیات عمومی قارچ‌ها: جانداری یوکاریوت هستند از این رو بیشتر آنتی‌بیوتیک‌ها مؤثر به روی باکتریها، روی آن‌ها بی‌اثرند. قارچ‌ها قادر به انجام فتوسنتز نیم‌باشند. PH مطلوب قارچ‌ها در حدود 6 است، اما شرایط اسیدی‌تر را نیز تحمل می‌نمایند. قارچ‌ها اکثراً هوازی هستند و درجه حرارت مطلوب برای رشد آن‌ها 20 تا 30 درجه سانتی‌گراد می‌باشد. اما قارچ‌هایی که بیماری‌های احشایی (سیستمیک) را ایجاد می‌کند دمای 37 درجه را نیز تحمل می‌کنند.

تغذیه قارچ‌ها به دو صورت انجام می‌شود:

1_ زندگی و تغذیه روی موادی که در حال تجزیه و تخریب و فساد هستند که به این دسته ساپروفیت یا گنده‌روی گویند.

2_ زندگی و تغذیه روی بدن موجودات زنده (انسان _ حیوان) که به این دسته پارازیت یا انگلی گویند.

قارچ‌ها به علت فقدان سبزینه قادرند در تاریکی و در داخل بدن و نسوج انسان یا حیوان زندگی نمایند.

قارچ‌ها را می‌توان به دو دسته کپک‌ةا و مخرمها تقسیم کرد.

تولید مثل قارچ‌ها به دو صورت جنسی و غیر جنسی صورت می‌گیرد.

_ مایکوتوکسیکوزیس: یا مسمومیت قارچی بیماری‌های حاد یا مونسی هستند که در اثر خوردن مواد غذایی آلوده به مایکوتوکسین‌ها ایجاد می‌گردند. این توکسین‌های قارچی در حقیقت متابولیت‌های ثانویه قارچ‌ها می باشند که در طی مراحل متابولیسم طبیعی قارچ تولید می‌گردند و هیچ‌‌گونه نقش خاصی برای این متاولیت‌ها در چرخه زندگی خود قارچ به اثبات نرسیده است. دان طیور یا اجزای تشکیل دهنده آن به طور معمول با قارچ‌ها توکسین‌زای آسپرژیلوس، پنی‌سیلیوم، فوزاریوم و غیره آلوده می‌گردد. به همین علت طیور همواره در معرض ابتلا به این بیماری قرار داشته و پتانسیل ایجاد مسمومیت با توکسین‌های قارچی در آن‌ها وجود دارد. مایکوتوکسین‌ها با تأثیر بر روی بافت‌ها و اندام‌های مختلف طیور طیف وسیعی از ضایعات و اختلالات را سبب می‌گردند به همین جهت تظاهرات و نشانی‌های بالینی مایکروتوکسیکوز در طیور بسیار متنوع است. از جمله کاهش میزان رسد جوجه‌ها، تغییران وزن، کاهش میزان مصرف مواد غذایی و افزایش ضریب تبدیل مواد غذایی، کاهش میزان نطفه‌دار بودن تخم و میزان هچ، کاهش تولید تخم و همچنین ضایعات کبدی، کلیوی نقوس احشایی، ضایعات جلدی، علائم عصبی، علائم گوارشی، سرکوب ایمنی و مرگ و میر، ورد آمدن خسارات اقتصادی فراوان به گله‌های گوشتی، تخم‌گذار و مادر می‌گردد. شرایط آب و هوایی یک منطقه تعیین کننده شیوع مسمومیت‌های قارچی در آن منطقه می‌باشد. برخی از سویه‌ةای قارچی تمایل به مواد اولیه معینی دارند.

گونه‌ةای قارچ، میزان غلظت سموم در خوراک، حساسیت گونه‌های حیوانی، سن، جنس، وضعیت سلامتی و مدت تغذیه از خوراک از عوامل تأثیرگذار در بروز مایکوتوکسیکوز هستند. (5-15-21-60)

برای تشخیص مایکوتوکسیکوز ضمن بهره‌"یری از آنالیز مواد غذایی و جداسازی مایکوتوکسین‌ها باید ضایعات و جراحات بافتی ناشی از آن را نیز نشان داد. به همین دلیل جهت تشخیص قطعی بیماری و تفریق آن از سایر بیماری‌ها بررسی‌های باتولوژیک و آزمایش‌های هپتوپاتولوژیک ضروری می‌باشند. مایکوتوکسین‌ها با تأثیر بر روی دستگاه‌ها و اندام‌ها‌ی مختلف بدن از جمله سیستم ایمنی، کبد، کلیه، قلب، عروق، مغز استخوان، عضلات، دستگاه گوارش و پوست پاتوژنیسیته خود را اعمال می‌نماید و از این طریق ضایعات متعدد و مختلفی را ایجاد می‌نمایند، از جمله پرخونی، بزرگ شدن و تغییر رنگ کبد، تورم و بزرگ شدن کلیه‌ها همراه با رسوب اروات و ایجاد نفوس احشایی، کاهش اندازه و کوچک شدن بورس فابرسیوس، تغییر در اندازه طحال، نکروز و تشکیل پلاک‌های کازئوز در دهان، حلق، مری، نکروز و خونریزی در پیش معده، سیانوزه شدن پوست همره با ضایعات نکروتیک و دژنراتیو و همچنین گانگون قسمت‌های انتهایی بدن از جمله تاج و ریش، بزرگ شدن قلب و هیدروپریکارد، خونیریزی در عضلات، دیسکندروپلازی استخوان درشت نی.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد میکروبیوکولوژی

دانلود تحقیق شعرای اپیکور چه کسانی هستند و تفکرات آنها چیست؟

اختصاصی از سورنا فایل دانلود تحقیق شعرای اپیکور چه کسانی هستند و تفکرات آنها چیست؟ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق شعرای اپیکور چه کسانی هستند و تفکرات آنها چیست؟


دانلود تحقیق شعرای اپیکور چه کسانی هستند و تفکرات آنها چیست؟

فردوسی‌  و نوعی‌ فلسفه‌ اپیکوری:‌

فردوسی یک نوع‌ عدم‌ تعلق‌ به‌ دنیا و نوعی‌ فلسفه‌ اپیکوری‌ متعالی دارد که‌ به‌ «پندهای‌ سلیمان‌» می‌ماند و ارزش‌های جاودانی‌ شاعر، که‌ همراه‌ با عواطف‌ انساندوستانه‌ و نرمی‌ طبع‌ خاص‌ و با ترکیبی‌ زیبا و جالب‌ در شاهنامه به‌ چشم‌ می‌خورند، آثار متفکران‌ بزرگ‌ هند را به‌ یاد می‌آورد. علاقه آرنولد به‌ شاهنامه‌ ، و به‌ ویژه به‌ داستان‌ رستم‌ و سهراب‌، ناشی‌ از شرحی‌ بود که‌ سنت بوو بر ترجمة‌ ژول‌ مول‌ از شاهنامه‌ نوشت‌. در اینجا، اشاره‌ به‌ برخی‌ دیگر از مترجمان‌ اروپایی‌ شاهنامه بی‌فایده‌ نیست‌. سرویلیام جونزازاولین‌ شرق‌شناسانی‌ بود که‌ به‌ ترجمة‌ داستان‌ رستم‌ وسهراب‌ به‌ سبک‌ تراژدی‌های‌ یونانی‌ روی‌ آورد. اندکی بعد جوزف‌ چمپیون  (Joseph Champion) بخش‌هایی‌ از آغاز

شاهنامه‌ را به‌ شعر ترجمه‌ کرد و به‌ سال‌ 1875 در کلکته به‌ چاپ‌ رسانید. سبک‌ شعری‌ او بیشتر تقلیدی‌ بود از شاعر بزرگ‌ انگلیس‌ الکساندر پوپ‌ که‌ ایلیاد هومر را به انگلیسی‌ به‌ نظم‌ درآورده‌ بود. از مترجمان‌ دیگر شاهنامه‌ باید به‌ جیمز اتکینسن‌  اشاره کرد که‌ بیشتر از چمپیون‌ با ادبیات‌ فارسی‌ آشنایی‌

داشت‌. او در سال‌ 1814 داستان‌ «رستم‌ و سهراب‌» را به انگلیسی‌ به‌ نظم‌ درآورد و در 1832 نیز خلاصه‌ای‌ از شاهنامه‌ را در ترکیبی‌ از نظم‌ و نثر به‌ همان‌ زبان ترجمه‌ کرد. اتکینسن‌ همانند بسیاری‌ از علاقه‌مندان‌ به ادبیات‌ شرق‌ معتقد بود که‌ «آثار بزرگ‌ شرقی‌ قابل‌ توجه و از جهات‌ گوناگون‌ نظیر آثار کلاسیک‌ غرب‌اند.» از همین رو، وی‌ به‌ یافتن‌ وجوه‌ تشابه‌ بین‌ شاهنامه‌ و نوشته‌ها و سروده‌های‌ کلاسیک‌ اروپایی‌ پرداخت‌. به‌ عنوان نمونه‌، ابیات‌ زیر از شاهنامه‌ را در وصف‌ زیبایی تهمینه‌ ترجمه‌ کرده‌ و همراه‌ با شرح‌ گسترده‌ای‌ دربارة آثار مشابه‌ شاعرانی‌ چون‌ هومر، ویرژیل‌، آناکرئون‌ و شکسپیر انتشار داده‌است

خیام نیشابوری :

نکته’ دیگری که به نظر می رسد در مورد انسان گرائی فلسفی خیام قابل ذکر باشد، نگرش اخلاقی اوست. شاید اینگونه تصور شود که خیام از لحاظ اخلاقی پیرو افکار اپیکور (341 _ 270 پیش از میلاد) فیلسوف مادی یونان بوده است. هر چند اپیکور و خیام، به جهت ارزش نهادن به خرد، دوری جستن از خرافات، و اهمیت قائل شدن برای خوشبختی وشاد زیستن، هر دو از یک دریچه به انسان و زندگی و هستی می نگرند، و وجوه اشتراک فراوانی دارند، اما بین این (( دو )) ، در ارزش های اخلاقی ، یک تفاوت ماهوی وجود دارد، و آن اینست که، اپیکور برای تعدیل و آرامشی که در جستجوی آن است ، نه تنها تلاشی راتوصیه نمی کند، که حتی از درگیر شدن پرهیز می کند. او دوری جستن از ناملایمات را توصیه می کند، وخیام در کنار گرایش به خوشی و دوری از اندوه، تعهد وتلاش ، برای به دست آوردن نیک بختی و شادی، و سر ناسازگاری گذاشتن با زمانه’ نادرست را، لازم می داند وتاکید می کند:

زان باده  که عمر را حیات دگر است         پر کن قدحی گرچه تو را دردسر! است

بر نه به کفم که کار عالم سمر است         بشتاب که عمر ای پسر در گذر است

هشدار! که روزگار شور انگیز است        ایمن منشین! که تیغ دوران تیز است

در کام تو گر زمانه لوزینه نهد        زنهار! فرو مبر! که زهر آمیز است.

 

 

اندیشه‌های فلسفی حکیم عمر خیام و فلسفه معروف او (اپیکوری):

حکیم عمر خیام در نیشابور زاده شد. زمان تولد و وفات او به درستی مشخص نیست،‌ ولی به بعضی احتمالات در روز پنجشنبه 12 محرم 439 متولد شده و در سال‌های مابین 508 – 530 و به بعضی احتمالات در سال 515 وفات یافته است. به طور کلی می‌توان گفت که از نیمه‌ی اول قرن پنجم تا دهه‌های نخستین قرن ششم در این دنیا زیسته است. نامش عمر، کنیه‌اش ابوالفتح، لقبش غیاث‌الدین و نام پدرش ابراهیم بود. دلیل شهرت او به خیام یا خیامی به درستی معلوم نیست، اما ظاهراً این عنوان را از پدرش داشته است؛ چون شغل وی خیمه‌دوزی بوده است. قبر خیام در ایوان امامزاده محروق،‌ تقریباً به مسافت نیم‌فرسخی شهر نیشابور فعلی واقع شده است.
او در همه‌ی فنون و معلومات زمان خود از جمله حکمت، فلسفه، ریاضی، طب و نجوم تبحر داشته است. حکایت کرده‌اند که خیام در نیشابور با حسن طوسی و حسن صباح همدرس بوده است. آن سه جوان به امید اینکه یکی از ایشان به مرتبه‌ی عالی خواهد رسید، با یکدیگر پیوند می‌بندند که اگر هریک از آنها به مقامی بالا رسید، دو دوست خود را نیز از نظر دور نکند.
از قضا حسن طوسی به وزارت جلال‌الدین ملکشاه سلجوقی می‌رسد و خواجه نظام‌الملک طوسی مشهور می‌شود. او به عهد خود وفا می‌کند و حسن صباح را به خدمت سلطان می‌برد؛ اما خیام که اهل علم بود و تمایلی به خدمت سلطان نداشت، از خواجه نظام‌الملک تقاضا می‌کند که معاش مختصری برای او مقرر دارد و به همان اندازه هم اکتفا می‌کند و به غیر از فراگیری دانش، به کار دیگری نمی‌پردازد.
با چیرگی اعراب بر ایرانیان، تقویم هجری قمری در ایران کاربرد پیدا کرد و پس از مدتی به علت ناسازگاری با روند زندگی کشاورزان ایرانی، منجمان ایرانی دست به اصطلاحاتی در این زمینه زدند. در سال 467 هجری، یعنی در زمان سلطنت جلا‌ل‌الدین ملکشاه سلجوقی و وزارت خواجه نظام‌الملک طوسی، تصمیم گرفته‌ شد که تقویمی بر اساس قواعد نجومی ایجاد شود. بنابراین هیأتی از دانشمندان اهل فن هیأت و نجوم برای این مقصود گرد هم آمدند. خیام یکی از آن دانشمندان و گویا بر همه‌ی آنها مقدم بود.
این منجمان با محاسبات ریاضی، زیج‌هایی (مجموعه جدول‌هایی که بر اساس مطالعات و مشاهدات ستاره‌شناسی تدوین می‌شد)، برای شمارش وقت فراهم ساختند. تقویم اصلاح شده، چون به فرمان جلال‌الدین ملکشاه سلجوقی فراهم آمده بود، به تقویم جلالی شهرت یافت.
آنچه مسلم است، این است که خیام در نزد دانشمندان و سلاطین، منزلتی عظیم داشته است. در حکمت او را تالی «ابوعلی سینا» می‌خواندند؛ در ریاضیات سرآمد فضلا به شمار می‌رفت و در احکام نجوم، قول او را مسلم می‌دانستند؛ هرچند که خودش اعتقاد راسخی به دستی آن احکام نداشت.
دنیای ریاضی مدیون تحقیقات و اکتشافات این دانشمند است. مثلاً اولین‌بار تعریف منطقی اعداد اصم (گنگ) به وسیله‌ی رشته‌های بی‌نهایت در مجموعه تحقیقات خیام دیده شده است. قضایای بسیاری که در سیزده معادله‌ی اقلیدس بی‌استدلال مانده بود، به وسیله‌ی فرضیه‌ی خیام ثابت می‌شود.
می‌توان گفت خیام اولین کسی است که هندسه‌ی تحلیلی را برای حل معادلات به کار برده است و از این جهت خیام به هنگام بررسی مسئله‌ای هندسی، به معادله‌ی درجه سوم برخورد کرد و با توسل به مقاطع مخروطی به حل این معادله درجه‌ی سوم فائق آمد.
خیام رساله‌ی مختصری تحت عنوان رساله‌ فی الحتیال لمعرفه الذهب و الفضه فی جسم مرکب منهما درباره‌ی تعیین عیار طلا و نقره و شمشی که از این دو فلز ترکیب شده است، تألیف کرده که نسخه‌ی منحصر به فردی از آن در کتابخانه‌ی گوتا آلمان موجود است. این رساله در حقیقت توضیح طریقه‌ی ارشمیدس و مبتنی بر اصل معروف این دانشمند است که به اصل هیدروستاتیک نیز شهرت دارد.

خیام و حافظ و اپیکوریسم:

نظر به این که در عصر ما اپیکوریسم به مفهوم عامیانه و مبتذلش عملاً رایج شده بود، عده ای می خواستند برخی بزرگان اندیشه و فلسفه و عرفان را منسوب به این مکتب نمایند؛ مثلاً خیام و یا حافظ را. مدعی هستند که خیام و حتی حافظ، مردانی لذت پرست، دَم غنیمت شمار و لاابالی بوده اند. مخصوصادرباره خیام عقیده بسیاری همین است. آنچه مسلم است، این است که خیام ریاضیدانِ فیلسوف چنین نبوده و چنین نمی اندیشیده است.

از ظاهر اشعار منسوب به خیام همان مطلب پیدا شده است، ولی از نظر محققان جای بسی تردید است که اشعار معروف، متعلق به خیام ریاضیدان فیلسوف باشد.

به فرض هم این اشعار از او باشد، هرگز از زبان شعر نمی توان نظریه فلسفی شاعر را دریافت. خصوصا که اخیرا رساله هایی از خیام بدست آمده و چاپ شده است که اتفاقا همان موضوعات را طرح کرده است که در اشعار منسوب به او مطرح است، ولی آن ها را آن گونه حل می کند و پاسخ می گوید که به قول خودش، استادش بوعلی حل کرده است. درباره حافظ، مطلب از این هم واضح تر است. آشنایی مختصر با زبان حافظ و یک مراجعه کامل به تمام دیوان حافظ و مقایسه اشعار او با یکدیگر که برخی مفسر دیگرند، مطلب را کاملاً روشن می کند.


خیام: کافر شراب‌خوار یا...؟


خیام شاعری کم‌گو بوده است. خیام اگرچه در درجه‌ی اول از علم و فضل بود، ولی عامه‌ی مردم او را به سبب رباعیاتش می‌شناسند. در مورد خیام نگرش‌های مختلفی در بین مردم وجود داشته و دارد. عده‌ای کلمات او را کفرآمیز دانسته و یا او را شراب‌خوار پنداشته‌اند و به اشعار او از جهت ترغیب به می‌خوارگی نگریسته‌اند و حتی عده‌ای او را بی‌اعتقاد به مبدأ و معاد فرض کرده‌اند.
یک جام شراب صد دل و دین ارزد
یک جرعه‌ی می، مملکت چین ارزد
جز باده‌ی لعل نیست در روی زمین
تلخی که هزار جان شیرین ارزد.
اصولاً خیام شاعری را پیشه‌ی خود نساخته و این به جهت آن نیست که شعر امری حقیر است و شاعر شأن و ارزشی ندارد، بلکه از آن جهت بود که در آن دوره یک شاعر غالب اوقات خود را برای استفاده‌ی مالی، به مداحی بزرگان و سلاطین، مجلس‌آرایی و مزاح‌گویی می‌پرداخت و در مراسم خوش‌گذرانی اهل فسق و فجور شرکت می‌کرد. در آن زمان امثال فردوسی، ناصر خسرو و حکیم سنایی که شاعرانی متین و با مناعت بودند، نادر می‌نمودند. بنابراین هر کس که پیشه‌ی شاعری را اختیار می‌کرد، مردم به او به چشم مداح سلاطین می‌نگریستند و همین مسأله باعث شد که حکیم عمر خیام از اینکه شاعر خوانده شود، احتراز کند و قوه‌ی شاعری خود را تنها در سردون رباعی به کار بگیرد. رباعی بهترین قالب شعر برای ثبت لحظات کوتاه شاعرانه است. این نوع شعر بر وزن لا حول ولا قوه الا بالله، سروده می‌شود و از مشکل‌ترین اقسام شعر است؛ زیرا با شروطی که برای آن مقرر شده و تنگ بودن و مجال سخن، گوینده باید طبعی توانا داشته باشد و معانی را به بهترین صورت ممکن در این دو بیت بگنجاند.
نخستین کسانی که او را شاعر خوانده‌اند، «شهرزوری» در اواخر قرن ششم و اوایل قرن هفتم و در کتاب «تاریخ الحکما» و دیگری «شیخ نجم‌الدین رازی» صاحب کتاب «مرصاد العباد» در اوایل قرن هفتم بود.

رباعیات خیام :
در مورد اشعار (رباعیات) خیام، تا به حال تحقیقات زیاد و دامنه‌داری صورت گرفته است و «شاید بیش از دو هزار کتاب و رساله و مقاله دربار‌ه‌ی خیام نوشته شده باشد. خیام فیلسوف و ریاضیدان، موجودی است مشخص و یافتن او به واسطه‌ی رسانه‌های علمی و فلسفی وی آسان. ولی خیام شاعر ناشناخته مانده، سیمایی دارد مشوش و مغشوش؛ زیرا وسیله‌ی تشخیص سیمای او رباعی‌هایی است که معلوم نیست از خیام باشند، بلکه رباعی‌هایی است که محققاً از او نیست.»
همه‌ی خیام‌شناسان آگاهند که رباعیات الحاقی بسیار در طی قرون به رباعیات اصیل حکیم نیشابور پیوسته‌اند و بسیاری از رباعی‌گویان به دلایلی چند، از جمله بیم از اوضاع سیاسی، نداشتن شهامت کافی برای بیان عقاید خویش و یا به منظور برخورداری از شهرت خیام و ترویج سروده‌های خویش در سایه‌ی این شهرت عالمگیر، سروده‌هایشان را به او منسوب کرده‌اند. از سوی دیگر گاهی برخی از کاتبان نیز برای تعدیل فلسفه‌ی خیامی و آمیختن آن با تصوف، رباعی‌های صوفیانه‌ای نوشته‌اند و به این ترتیب با این افزایش‌‌ها کار تشخیص و تحلیل را دشوارتر کرده‌اند. با این همه اگر با دیده‌ی انصاف به همان معدود رباعیاتی که تعلقشان به خیام قطعی می‌نماید بنگریم، اقرار خواهیم کرد که – بر خلاف استنباط و تفسیر سفسطه‌آمیز برخی از پژوهشگران متعصب – نه‌تنها با خرد و دانش مغایرتی ندارد، بلکه مؤید فرزانگی و حجتی قاطع بر دانش و بصیرت او هستند؛ زیرا که فقط بخردان اندیشمند از کنار مجهولات عالم هستی بی‌تفاوت نمی‌گذرند و همواره ذهن وقّاد و پرسشگرشان جویای اسرار نایافته است.
اما قبل از هر چیز باید به گونه‌ای مطمئن شویم که خیام منجم و ریاضیدان، رباعی‌سرا نیز بوده است. اگر کسانی همچون نویسنده‌ی کتاب خیام‌ِ پنداری به نام هواداری از خیام ریاضیدان، به هجو و طردِ خیامِ رباعی‌گو پرداخته‌اند و با ذکر دلایلی که چندان اساس و استحکامی ندارند، خیام عالم را از خیام شاعر جدا کرده‌اند و حتی شهرت و محبوبیت او را در دنیای غرب نتیجه‌ی غرض‌ورزی غربیان دانسته‌اند و گفته‌اند: «کسی چه می‌داند که غربیان آزمند و پول‌اندوز از ترویج رباعیات خیام در شرق این نتیجه را نخواسته‌اند که کارخانه‌های شراب‌کشی خود را به کار اندازند و از این راه کیسه‌ی شرقیان را از زر و سیم تهی کرده و کاسه‌شان را به باده پر سازند.» باید یادآوری کنم که به حقیقت از انصاف دور افتاده‌اند و راه افراط رفته‌اند. حقیقت امر این است که خیام منجم و ریاضیدان بی‌هیچ تردیدی، رباعی‌گو هم بوده است و دیگر این که فراموش نباید کرد که داوری یک‌بُعدی، دور از رویه‌ی تحقیق و پژوهش است. بنابراین شایسته است که اولاً حقیقت‌بین باشیم و ثانیاً به نکات مثبت و چشمگیر تفکر خیامی که حاکی از فلسفه‌ی خوش‌بینانه‌، آزادگی و نظریات بدیع علمی او هستند و در رباعیات اصیل خیام – نه الحاقی – می‌درخشند، توجه کنیم و در قضاوت واقع‌بین و معتدل باشیم نه متعصب؛ به علاوه باور کنیم که اشاعه‌ی افکار و اشعار خیام در جهان غرب – با پذیرفتن منت و دینی که بی‌تردید فیتز جرالد بر ادب و فرهنگ ما دارد – ناشی از صراحت بیان، از دل برخاستگی سخن و وسعت اندیشه‌ی خیام است، نه زد و بندهای سیاسی!
از خصایص کلام حکیم عمر خیام می‌توان به این موارد اشاره کرد:
1. کلام او در نهایت فصاحت و بلاغت است و از تصنّع و تکلف به دور است. او در پی آرایش کلام نیست و مقام حواس خود را متوجه معنی و پیام شعر می‌کند.
2. از دیگر خصایص خیام ذوق لطیف و حس شدید اوست. با اینکه قصد شاعری ندارد، از دیدن مناظر زیبای طبیعت و دیدن مهتاب و ابر و باران، بی‌اختیار به سرودن شعر می‌پردازد. از سخنان او برمی‌آید که از مرگ بیمی ندارد؛ زیرا کسی که از مردن می‌ترسد، این اندازه اصرار در یادآوری مرگ ندارد، بلکه تا می‌تواند خود را از یاد آن منصرف و غافل می‌سازد.
«آن کس که زمین و چرخ و افلاک نهاد
بس داغ که او بر دل غمناک نهاد
بسیار لب چو لعل و زلفین چو مُشک
در طبل زمین و حقه خاک نهاد»
3. خاصیت دیگر کلام خیام،‌ سنگینی، متانت و مناعت اوست. او اهل مزاح و مطایبه نبود، بلکه حکیمی متفکر و متذکر می‌نمود که مدار فکرش حول این مطالب می‌گشت: تذکر مرگ، تأسف بر ناپایداری زندگانی و بی‌اعتباری روزگار. کلام او سرشار از پند و عبرت برای همگان است. حکیم عمر خیام از دیرگاه سرآمد رباعی‌سرایان شناخته شده بود و گاهی می‌گفتند هم‌چنان که فردوسی در رزم‌سازی و سعدی در غزل‌سرایی در نخستین پایه‌اند، خیام هم در سرودن رباعی این مقام را دارد.
بازار رباعیات خیام وقتی گرم شد که یک شاعر با ذوق انگلیسی به نام «فیتز جرالد» تعدادی از رباعیات خیام را در نهایت مهارت به شعر انگلیسی درآورد و شاهکاری گرانبها از خود به جا گذاشت. ترجمه‌ی «فیتز جرالد» به قدری زیبا و موزون بود که به او لقب «خیام انگلیسی» را دادند. بعد از این کار فیتز جرالد، اهل ذوق بسیاری از کشورها به ترجمه‌ی رباعیات خیام به زبان‌های مختلف مشغول شدند و این رباعیات هزاران بار در انواع و اقسام کتاب‌های کوچک و بزرگ و مصور و غیرمصور به چاپ رسید و امروزه کمتر کسی در دنیا هست که از رباعیات خیام بی‌خبر باشد.
سرانجام تعدادی از اروپائیان تصمیم گرفتند که به بررسی رباعیات منسوب به خیام بپردازند و تشخیص دهند که کدام رباعی‌ها به راستی متعلق به خیام هستند. از جمله این افراد می‌توان به «والانتن ژوکونسکی» خاورشناس روسی، «فریدریخ رُزن» دانشمند آلمانی و «آرتور کریستین سن» محقق دانمارکی اشاره کرد. در کشور خودمان نیز تلاش‌هایی در این زمینه صورت گرفته است، ولی هنوز هم در مورد بسیاری از رباعیات، شک و تردید وجود دارد. رباعیاتی که نام خیام در آنهاست، معدودند و نمی‌توان مطمئن بود که حتی آنها هم متعلق به خیام باشند؛ زیرا تعدادی از آنها خطاب به خیام و یا نقل قول از اوست. مانند این رباعی که ظاهراً مولانا جلال‌الدین در جواب خیام گفته است:
خیام تنت به خیمه‌ای ماند راست
سلطان روح است و منزلش دار فناست
فرّاش ازل ز بهر دیگر منزل
ویران کند این خیمه چون سلطان برخاست
یا رباعی دیگری که مشخص است در آن استناد به قول خیام شده است:
تا بتوانی خدمت رندان میکن
بنیاد نماز و روزه ویران می‌کن
بشنو سخنی راست ز خیام ای دوست
می خور و ره می زن و احسان می‌کن
باری، اکنون نخست، به طور اجمالی و به استناد مآخذ معتبر، به اصل رباعی‌سرایی خیام می‌پردازیم، با مطالعه‌ی متون کهن و قابل اعتبار، به ویژه آنها که به زمان زندگی خیام نزدیک‌ترند، درمی‌یابیم که او سراینده‌ی رباعیاتی است که حتی در روزگار حیات خودش، بر دل‌ها می‌نشسته‌اند و بر لب‌ها زمزمه می‌شده‌اند و حتی گاهی برایش دردسرآفرین بوده‌اند.
اولین کسانی که با ذکر نام گوینده یعنی خیام، در آثار خود، رباعیاتی آورده‌اند، امام فخر رازی و نجم‌الدین رازی، معروف به «نجم دایه» هستند. امام فخر رازی در رساله‌ی التنبیه علی بعض الاسرار المودعه فی بعض سور القرآن العظیم، ضمن بیان مسأله‌ی معاد، رباعی زیر را به نام خیام آورده است:
دارنده چو ترکیب طبایع آراست
باز از چه سبب فکندش اندر کم و کاست
گرخوب نیامد این بنا، عین که راست
ور خوب آمد، خرابی از بهر چراست
نجم دایه نیز در کتاب مرصاد العباد رباعی فوق و رباعی زیر را به نام خیام ذکر نموده است:
در دایره‌ای کامدن و رفتن ماست
آن را نه بدایت، نه نهایت پیداست
کس می‌نزند دمی در این معنی راست
کاین آمدن از کجا و رفتن به کجاست
شیخ نجم‌الدین رازی، با وجود متعصب بودن، به فضل و دانش خیام اشاره نموده و به دانشمندی و حکمت‌‌دانیش اقرار کرده است.
از دیگر مآخذی که خیام در آنها مورد ستایش فراوان قرار گرفته است، رساله‌ی اعتقادی یکی از پیروان و مؤمنان فرقه‌ی اسماعیلیه است که در آن لقب «صدر کونین» به خیام داده شده است و از فضایل و دانش و بینش او، ستایش شده است. علاوه بر موارد فوق، در آثار بسیاری از بزرگان علم و ادب و عرفان ایران، نشانه‌هایی از خیام و سردوه‌هایش می‌یابیم که در مجموع برهان قاطعی بر شهرت علمی و فلسفی و همچنین دال بر شهرت او به رباعی‌سرایی هستند.
و در آخر هم این دو رباعی که در کتاب تاریخ جهانگشای جوینی و تاریخ گزیده‌ی حمدالله مستوفی آمده است:
«اجزای پیاله که در هم پیوست
بشکستن آن روا نمی‌دارد مست
چندین سر و پای نازنین از سر دست
بر مهر که پیوست و به نام که شکست.»
«هر ذره که بر روی زمینی بوده است
خورشید رخی زُهره جبینی بوده است
گَرد از رخ نازنین بآرزم منشان
کان هم رخ و زلف نازنینی بوده است.»

بررسی اندیشه‌های خیام:

اینک با حصول اطمینان به تعلق رباعیات اصیل به حکیم نیشابور، به تلحیل اجمالی اندیشه و فلسفه‌ی او از خلال این سروده‌های ارزشمند و مغتنم می‌پردازیم. ملاک کار و مرجع استناد در این تحلیل، رباعیات محدود و اصیلی است که تعلق آنها به خیام مورد تأیید همه‌ی خیام‌شناسان محقق است.
رباعیات خیام در زمینه افکار فلسفی است و زبان اصلی او در خدمت بیان تفکراتش است؛ آن هم نه فیلسوفی کوچک بلکه با تمام شرایطی که یک فیلسوف بزرگ می‌طلبد به میدان آمده است. شناخت پیشینه‌های اندیشه مهم است و وظیفه محقق آن است که این پیشینه‌ها را برجسته و آشکار سازد.

...

 

 

 

63 ص فایل WORD


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق شعرای اپیکور چه کسانی هستند و تفکرات آنها چیست؟