دانلود پایان نامه مقطع کارشناسی با موضوع گذری کوتاه بر تاریخ سیاسی روم
ینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه52
فهرست مطالب
لباس حضرت محمد (ص)
خوراک پیامبر ( ص)
جدیت و رفتار و حرکات حضرت محمد (ص)
خلاصه ای از زندگی نامه و بیانات علی (ع )
پیشگفتار
انسان همیشه طالب سعادت و نیکبختی است که جهت رسیدن و نیل به آن نیازمند یک الگوی ایده آل در زندگی خویش است.
با توجه به فرصت های کم موجود در زندگی بشر امروزی جهت مطالعه و تحقیق و نیاز مبرم به الگوی متعالی برآن شدیم تا نحوة زندگی وسخنان گهربار ائمه اطهار علیهم السلام را بطور خلاصه و چکیده با استفاده از کتب معتبر و متعدد گردآوری نموده و به نگارش درآوریم ،امید است مورد قبول درگه حق واقع گردد و مثمر ثمر افتد.
روش و اخلاق و خصوصیات پیامبر اکرم (ص)
با تأنّی و وقار راه می رفت و لیکن قدمها را به روش متکبران برنمی داشت ، چشمان حقیقت بین او همیشه به زیر ، و نظرش بسوی زمین بود.
هر که را می دید در سلام کردن پیشی می گرفت ، حزن و اندوهی عمیق از قیافه اش ظاهر و همیشه متفکر بود و اندیشه می کرد. کمتر سخن می گفت ، گفتارش با لفظ اندک ولی دارای معنی بسیار بود.
خوش خوی و کریم النفس بود همچنانکه قرآن درباره اش می گوید : بدرستیکه تو دارای خلقی بزرگ هستی .
کسی را حقیر و کوچک نمی شمرد و اندک نعمت را بزرگ و گرامی می داشت ، از خوردنی و آشامیدنی تعریف نمی کرد و از برای امور دنیوی خشم نمی گرفت، جز در کار حق. هر گاه خلافی راجع به احکام خدا می دید بی نهایت خشمگین می شد.
اشاراتش با دست بود نه به ایماء و چشم و ابرو. هنگام شادمانی دیدگانش را بر هم
می گذاشت و شادی و سرورش زیاد نبود. خندیدنش تبسم بود و صدایش را به قهقهه بلند نمی کرد. با هر کس به اندازة درک و فهم و عقلش سخن می گفت. به اهل فضیلت و دین و تقوی احترام می گذاشت . در مجلس جای مخصوص نمی نشست و چون وارد جمعیتی می شد هر جا که خالی بود جلوس می کرد با هر کس که می نشست تا او ارادة برخاستن نمی کرد برنمی خاست. حاجت هر کس را بقدری که مقدورش بود روا می کرد. پیوسته گشاده روی و نرم خوی بود. غریبان را رعایت می کرد عیوب و نقصهای مردم را تجسس نمی کرد، بزرگترین جهاد را جهاد با نفس می دانست ، بر روی زمین می نشست و طعام می خورد بر زمین می خوابید . نعلین و جامه اش را پینه و وصله می کرد. درِخانه را به روی واردین می گشود و گوسفندان را می دوشید ، چون خادم خانه از گردانیدن آسیا خسته می شد به او کمک می کرد. به جایی تکیه نمی کرد، هر کس خواه آزاد یا بنده او را دعوت می کرد اجابت می فرمود. هدیه را قبول می کرد حتی اگر یک جرعة شیر بود و دیگران را به هدیه دادن ترغیب می کرد، تصدق نمی خورد و بر روی مردم خیره نگاه نمی کرد، هر چه بر سر سفره حاضر بود تناول می کرد با یاران مضافحه می کرد و دلجویی می نمود.
گذری کوتاه بر تاریخ سیاسی روم
از رم تا روم
در همان زمانی که یونان دوران شکوفایی خود را می گذراند، در شمال غربی آن ـ یعنی در شبه جزیره ی ایتالیا ـ اقوامی می زیستند که از حیث فرهنگ و تمدن بسیار عقب تر از آنان بودند. از شهرهای مهم این اقوام، شهر رم بود. رمی ها حکومت جمهوری داشتند. آنان به طور دایم با همسایگان خود در جنگ بودند. به همین دلیل، جنگاوری در میسان رمی ها اهمیت زیادی داشت و پسران خود را پس از دوران کودکی به آموزش های سخت نظامی مشغول می کردند.
در قرن سوم قبل از میلاد، توسعه ی فتوحات رمی ها موجب شد که با حکومت کارتاژ همسایه شوند و بر سر منافع اقتصادی و راه های دریایی، با یک دیگر بجنگند.
کارتاژی ها عنوان خود را از پایتخت خود، شهر کارتاژ[1]( در تونس فعلی)، گرفته بودند. آنان قسمت های زیادی از سواحل شمال آفریقا و جزایر دریای مدیترانه را در اختیار داشتند. جنگ هایی رومیان با کارتاژی ها بیش از نیم قرن طول کشید. سرانجام، با وجود رشادت های هانیبال،2 سردار کارتاژی، رومیان پیروز شدند و به عمر دولت کارتاژ خاتمه دادند(146 ق.م) جنگ های رومیان و کارتاژی ها به جنگ های پونیک3 معروف است.
رومیان به تدریج بر پیروزی های خود افزودند و با فتح مصر و آسیای صغیر کشوری پدید آوردند. بدین ترتیب، حکومت رم به امپراطوری روم تبدیل شد. گستردگی بیش از حد قلمرو روم برای آن امپراتوری مشکلاتی در پی داشت. همسایگی رومیان با دولت ایران، سرآغاز مسائل بسیاری در سرنوشت دو کشور بود. تا این زمان رومی ها آشنایی زیادی با حکومت ایران آن زمان ـ یعنی اشکانیان ـ نداشتند. همسایگی آنان با اشکانیان موجب برخورد منافع و در نتیجه، جنگ های بسیاری شد که تا اواخر دوره ی ساسانی ادامه یافت. این جنگ ها در نهایت موجبات ضعف هر دو کشور را فراهم کرد.
امپراتوری روم از قرن سوم میلادی دچار مشکلاتی شد که به تدریج قدرت آن را به تحلیل می برد.
یکی از علل این مشکلات وسعت بیش از حد قلمرو امپراتوری بود. امپراتور کنسانتین شهر بیزانتیوم ( قسطنطنیه) را که در شرق امپراتوری بود به پایتختی انتخاب کرد. این اقدام مقدمه ی تقسیم روم به دو قسمت شرقی و غربی گردید.(395 م.)
از آن پس، روم غربی به دلیل حملات مداوم اقوام بیابانگرد رو به انحطاط نهاد و به عکس، روم شرقی به دلیل برخورداری از سرزمین های ثروتمند امپراتوری و راه های بازرگانی تا مدت ها به حیات خود ادامه داد تا آن که در 1453 م. پایتخت آن توسط ترکان مسلمان فتح شد و بدین ترتیب، یکی دیگر از امپراتوری های بزرگ جهان منقرض شد.
مورخان سقوط شهر رم، به دست اقوام مهاجم، را از مهم ترین حوادث تاریخ جهان دانسته اند. اقوام مهاجم مردمی بیابانگرد و با زندگی شهری بیگانه بودند. آنان پس از کش مکش های بسیار توانستند شهر رم را تسخیر کنند و خرابی های بسیار به بار آوردند. یکی از مورخان در این باره نوشته است:« هزار سال پیش از مسیح، متجاوزان شمالی وارد ایتالیا شده و ساکنان آن را مطیع ساخته و با آن ها مخلوط شده بودند، تمدن آنان را کسب کرده و با خود آنان، تمدن نوینی را بنا نهاده بودند. چهارصد سال پس از مسیح همان واقعه تکرار شد . . . »
مسیحیت
پیدایش مسیحیت، مهم ترین حادثه در تاریخ رم باستان است. مسیحیان در ابتدا مسئله ی مهمی برای حکومت روم به شمار نمی رفتند اما به مرور زمان به شمار و اهمیت آنان افزوده شد. تعالیم مسیحیت در جامعه أی که فساد و خشونت در آن گسترش فراوانی داشت، مردم را به پارسایی و مهربانی دعوت می کرد. به علاوه، تعالیم آن با بسیاری از سنت های شرک آمیز رومیان در تضاد بود. به همین دلیل، از طرف بسیاری از بردگان و گروه های مردم بدان گرویدند و از طرف دیگر، موجبات خشم و نگرانی روحانیون یهودی و حاکمان رومی را فراهم آورد. از این رو، سختگیری نسبت به مسیحیان بیشتر و بیشتر شد. بسیاری از مسیحیان در این راه جان باختند اما روند گسترش مسیحیت ادامه داشت و آموزه های آن در زندگی فردی و اجتماعی پیروانش پایدارتر می شد تا این که کنستانتین به مسیحیت گروید. از آن پس، این دین در اروپا رسمیت پیدا کرد و روز به روز به پیروانش افزوده شد و حتی در خارج از مرزهای اروپا نیز پیروانی یافت.
فرهنگ و تمدن در روم باستان
فرهنگ و تمدن در روم باستان از عوامل مختلفی تأثیر پذیرفته و در گذر زمان تغییر و تحولاتی داشته است. در اوایل، رمی ها بیشتر تحت تأثیر فرهنگ ساکنان قبلی شبه جزیره ایتالیا بودند. پس از فتح یونان نیز رومی ها به رغم برتری نظامی، به تدریج با میراث تمدنی آنجا آشنا شدند. بدین ترتیب، علم و دانش، آداب و رسوم و بسیاری از جنبه های دیگر فرهنگ یونانی در متصرفات روم گسترده شد. در واقع، بسیاری از جنبه های فرهنگ یونان در روم استمرار یافت و امروزه نیز در زندگی مردم اروپا متجلی است.
(ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
تعداد صفحات :36
از رم تا روم
در همان زمانی که یونان دوران شکوفایی خود را می گذراند، در شمال غربی آن ـ یعنی در شبه جزیره ی ایتالیا ـ اقوامی می زیستند که از حیث فرهنگ و تمدن بسیار عقب تر از آنان بودند. از شهرهای مهم این اقوام، شهر رم بود. رمی ها حکومت جمهوری داشتند. آنان به طور دایم با همسایگان خود در جنگ بودند. به همین دلیل، جنگاوری در میسان رمی ها اهمیت زیادی داشت و پسران خود را پس از دوران کودکی به آموزش های سخت نظامی مشغول می کردند.
در قرن سوم قبل از میلاد، توسعه ی فتوحات رمی ها موجب شد که با حکومت کارتاژ همسایه شوند و بر سر منافع اقتصادی و راه های دریایی، با یک دیگر بجنگند.
کارتاژی ها عنوان خود را از پایتخت خود، شهر کارتاژ[1]( در تونس فعلی)، گرفته بودند. آنان قسمت های زیادی از سواحل شمال آفریقا و جزایر دریای مدیترانه را در اختیار داشتند. جنگ هایی رومیان با کارتاژی ها بیش از نیم قرن طول کشید. سرانجام، با وجود رشادت های هانیبال،2 سردار کارتاژی، رومیان پیروز شدند و به عمر دولت کارتاژ خاتمه دادند(146 ق.م) جنگ های رومیان و کارتاژی ها به جنگ های پونیک3 معروف است.
رومیان به تدریج بر پیروزی های خود افزودند و با فتح مصر و آسیای صغیر کشوری پدید آوردند. بدین ترتیب، حکومت رم به امپراطوری روم تبدیل شد. گستردگی بیش از حد قلمرو روم برای آن امپراتوری مشکلاتی در پی داشت. همسایگی رومیان با دولت ایران، سرآغاز مسائل بسیاری در سرنوشت دو کشور بود. تا این زمان رومی ها آشنایی زیادی با حکومت ایران آن زمان ـ یعنی اشکانیان ـ نداشتند. همسایگی آنان با اشکانیان موجب برخورد منافع و در نتیجه، جنگ های بسیاری شد که تا اواخر دوره ی ساسانی ادامه یافت. این جنگ ها در نهایت موجبات ضعف هر دو کشور را فراهم کرد.
امپراتوری روم از قرن سوم میلادی دچار مشکلاتی شد که به تدریج قدرت آن را به تحلیل می برد.
یکی از علل این مشکلات وسعت بیش از حد قلمرو امپراتوری بود. امپراتور کنسانتین شهر بیزانتیوم ( قسطنطنیه) را که در شرق امپراتوری بود به پایتختی انتخاب کرد. این اقدام مقدمه ی تقسیم روم به دو قسمت شرقی و غربی گردید.(395 م.)
از آن پس، روم غربی به دلیل حملات مداوم اقوام بیابانگرد رو به انحطاط نهاد و به عکس، روم شرقی به دلیل برخورداری از سرزمین های ثروتمند امپراتوری و راه های بازرگانی تا مدت ها به حیات خود ادامه داد تا آن که در 1453 م. پایتخت آن توسط ترکان مسلمان فتح شد و بدین ترتیب، یکی دیگر از امپراتوری های بزرگ جهان منقرض شد.
مورخان سقوط شهر رم، به دست اقوام مهاجم، را از مهم ترین حوادث تاریخ جهان دانسته اند. اقوام مهاجم مردمی بیابانگرد و با زندگی شهری بیگانه بودند. آنان پس از کش مکش های بسیار توانستند شهر رم را تسخیر کنند و خرابی های بسیار به بار آوردند. یکی از مورخان در این باره نوشته است:« هزار سال پیش از مسیح، متجاوزان شمالی وارد ایتالیا شده و ساکنان آن را مطیع ساخته و با آن ها مخلوط شده بودند، تمدن آنان را کسب کرده و با خود آنان، تمدن نوینی را بنا نهاده بودند. چهارصد سال پس از مسیح همان واقعه تکرار شد . . . »
مسیحیت
پیدایش مسیحیت، مهم ترین حادثه در تاریخ رم باستان است. مسیحیان در ابتدا مسئله ی مهمی برای حکومت روم به شمار نمی رفتند اما به مرور زمان به شمار و اهمیت آنان افزوده شد. تعالیم مسیحیت در جامعه أی که فساد و خشونت در آن گسترش فراوانی داشت، مردم را به پارسایی و مهربانی دعوت می کرد. به علاوه، تعالیم آن با بسیاری از سنت های شرک آمیز رومیان در تضاد بود. به همین دلیل، از طرف بسیاری از بردگان و گروه های مردم بدان گرویدند و از طرف دیگر، موجبات خشم و نگرانی روحانیون یهودی و حاکمان رومی را فراهم آورد. از این رو، سختگیری نسبت به مسیحیان بیشتر و بیشتر شد. بسیاری از مسیحیان در این راه جان باختند اما روند گسترش مسیحیت ادامه داشت و آموزه های آن در زندگی فردی و اجتماعی پیروانش پایدارتر می شد تا این که کنستانتین به مسیحیت گروید. از آن پس، این دین در اروپا رسمیت پیدا کرد و روز به روز به پیروانش افزوده شد و حتی در خارج از مرزهای اروپا نیز پیروانی یافت.
فرهنگ و تمدن در روم باستان
فرهنگ و تمدن در روم باستان از عوامل مختلفی تأثیر پذیرفته و در گذر زمان تغییر و تحولاتی داشته است. در اوایل، رمی ها بیشتر تحت تأثیر فرهنگ ساکنان قبلی شبه جزیره ایتالیا بودند. پس از فتح یونان نیز رومی ها به رغم برتری نظامی، به تدریج با میراث تمدنی آنجا آشنا شدند. بدین ترتیب، علم و دانش، آداب و رسوم و بسیاری از جنبه های دیگر فرهنگ یونانی در متصرفات روم گسترده شد. در واقع، بسیاری از جنبه های فرهنگ یونان در روم استمرار یافت و امروزه نیز در زندگی مردم اروپا متجلی است.
با حضور و گسترش مسیحیت، فرهنگ مسیحی که از جهات بسیاری بر فرهنگ موجود جامعه روم برتری داشت در زندگی اجتماعی مردم نفوذ کرد و بر آن تأثیر گذاشت. در ضمن، رومیان علاوه بر این که بر جوامع زیر سلطه ی خود تأثیر می گذاشتند، از فرهنگ و تمدن آنان نیز تأثیر می گرفتند. قلمرو روم شامل سرزمین های وسیعی در اروپا، آسیا و آفریقا می شد. راههای زمینی و دریایی، این قلمرو وسیع را بهم می پیوست و اندیشه های اقوام گوناگون را از قسمتی به قسمت دیگر انتقال می داد. رومی ها حتی در بعضی از زمینهای از تمدن ایران در عصر اشکانی و ساسانی تأثیر پذیرفتند.
دین: در روم معابد فراوانی وجود داشت که مردم برای پرستش به آنجا می رفتند. در این معابد معمولاً غیب گوهایی وجود داشت که مردم به آنها معتقد بودند. مسیحیت، در جامعه رومی تأثیر بسیار عمیقی پدید آورد که از آن جمله می توان به تغییر در اندیشه های آنان اشاره کرد. مسیحیان به خدایان رومی، قداست و پرستش امپراتوران و اموری از این قبیل اعتقاد نداشتند. به همین دلیل، در اوایل با بغض و کینه ی کاهنان و ماموران دولتی روبرو بودند اما با گسترش مسیحیت اندیشه های دینی آنان جای اندیشه های کهن را گرفت. به علاوه، برخی از اندیشه های دینی ایرانیان در بخشهایی از اروپا رسوخ یافت؛ مثلاً، پرستش میترا و نیز اندیشه های مانی از آن جمله است.
راه سازی ، بنیان فعالیت های اقتصادی و اجتماعی:« همه ی راه ها به رم ختم می شود!»
امروزه این جمله معنای خاص خود را دارد. ریشه ی تاریخی این مثل از شبکه ی عظیم راهداری رومیان حکایت می کند. قلمرو روم بسیار وسیع بود و آنان با ساختن راههایی در سراسر امپراتوری، زمینه ی مناسبی را برای ارتباطات مختلف فراهم آورده بودند. از طریق این راهها، کاروانهای تجاری از دورترین نقاط دنیای شناخته شده ی آن عصر به شهرهای آباد به ویژه رم رفت و آمد می کردند. از طریق جاده ی ابریشم، کالاهای چین و ایران مانند ابریشم، پارچه و . . . به روم می رفت که در آنجا مشتاقان فراوان داشت. از طریق این راه ها، انسانها در سراسر قلمرو روم رفت و آمد می کردند و علاوه بر کالاهای تجاری اندیشه ها و آداب و رسوم ملل مختلف را به تدریج به جاهای دیگر می بردند.
زندگی اجتماعی: در اوایل تشکیل حکومت روم، جامعه رومی از سه گروه اصلی رمی های اصیل، مردمان غیر رمی و بردگان تشکیل شده بود. حق مالکیت زمین و شرکت در انتخابات مخصوص گروه اوّل بود و مقامات بالای کشوری نیز از میان آنها انتخاب می شدند اما این وضع با گذشت زمان تغییر کرد و گروه دوم از طریق اعتراضات و اقدامات فراوانی به تدریج توانستند از امتیازات گروه نهضت برخوردار شوند. بردگان در روم، وضعی اسف بار داشتند از این رو، گاهی شورش می کردند. در جامعه ی رومی، گروههای مختلف مردم به شغلهای گوناگون اشتغال داشتند. طبقات ثروتمند، بسیاری از اوقات خود را در تئاترها، و مسابقات ورزشی می گذراندند. خانه های آنان بسیار بزرگ بود و شامل قسمتهای لازم مانند اتاق خواب، حمام، آشپزخانه، محل سکونت بردگان و . . می شد.
هنر و معماری: از روم باستان آثار فراوانی چون ظرف ها، سکه ها، سلاحها، بناها، گچبری ها و مجسمه ها بر جای مانده که پژوهشگران با مطالعه آنها توانستند به نکات بسیاری درباره تمدن روم پی ببرند. به ویژه، رومی ها در ساختن پل، مجسمه و انواع ساختمان پیشرفت نمودند. بناهای رومی شامل معبدها، کاخ ها، پادگانها و گردشگاه هاست که نمونه های از آنها در کشورهای امروزی موجود است.