گزارش کارآموزی رشته شیمی - گزارش کارآموزی آب و فاضلاب منطقه گرگان با فرمت ورد
مرمت شهری در تعریف تازة خود، در اواخر دهة 1970 در اروپا مطرح شد. این امر در اواخر دهة 1990 از سوی یونسکو از دو وجه اساسی برخوردار گردید:
یکم: آیندهای برای گذشته: بدین معنا که رهایی از باورهای منسوخ گذشته میتواند در طراحی از آیندهای نو مؤثر واقع شود.
با اندکی تعمق به این دو وجه اساسی در مرمت شهری میتوان دریافت که مرمت شهری سعی در پیوند خلاق بین گذشته و آینده دارد و بر چالش و گفت و گو میان باورهای گذشته، حال و آینده تأکید میکند. در مرمت شهری، از نظر زمانی، زمان حال میتواند نقشی اندک ولی سخت مؤثر در این چالش و گفت و گو بازی کند. زمان حال میتواند بر انباشتی عظیم از تجربیات فرهنگها و تمدنهای گذشته که در مکان تبلور یافته است، سهمی درخور بیفزاید و مهر و نشان خود را بر این انباشت بزند، به گونه ای که آیندگان بتوانند این گفت و گوی خلاق میان گذشته و حال را درک کنند و نقش حال را در تطور تاریخی بازیابند. هم از این روست که هدف مرمت شهری، چیزی فراتر از اقدامی کالبدی و فضایی است. مرمت شهری عملی فرهنگی است که میتواند فرهنگساز نیز باشد. مرمت شهری، سعی در انتقال ارزشهای کالبد یافته در مکان، به آینده دارد و این انتقال ارزشهای کالبد یافته در مکان، به آینده دارد و این انتقال همراه با اضافه نمودن ارزشهای معاصر به ارزشهای پایدار کهن است. در این انتقال ارزشها، آنچه معنا مییابد، حفظ مادی و معنوی ارزشهای مستتر و مستقر در اثر تاریخی پایدار است. این انتقال به معنای معاصرسازی اثر تاریخی نیز میباشد که از دو بعد مادی و معنوی مورد مطالعه است. معاصرسازی اثر تاریخی، از نظر مادی، به معنای دخل و تصرف در اثر برای گفت و گوی خلاق بین ارزشهای پایدار کهن و ارزشهای والای معاصر است و نه تصمیمگیریهای مقطعی و گذرا. معاصرسازی اثر تاریخی، از لحاظ معنوی، به معنای تبدیل کردن میراث مادی و فرهنگی به ثروت مادی و فرهنگی است. میراث در بیان لغوی خود به معنای ارثیهای است که از گذشتگان به باشندگان رسیده باشد و حامل ساختارهای زمانی و مکانی دوران گذشته است. چنانچه این ساختارها به روز نشود، میراث به لحاظ معنایی با مفاهیمی چون کهنه، قدیمی، یادگاری، بدون مصرف و ... مترداف میشود و عمدتاً نقشی خاطرهای و گنجینهای مییابد، که در آیندهای نه چندان دور میتواند از خاطره نیز محو گردد و جنبهای تزئینی یابد. بنابراین هرگاه میراث صرفاً از جنبة ارزش های مادی آن مورد نظر واقع شود، در نهایت امر، حتی در صورت حفظ دقیق آن، جنبهای یادگاری یافته و نقش گنجینهای دارد و اگر میراث، تنها از نظر ارزش معنوی مورد توجه قرار گیرد، تبدیل به اثری میشود مملو از خاطرات شخصی یا جمعی که در این صورت نیز جنبة یادگاری و هجرزده آن بر روزآمد بودنش رجحان مییابد. اما هرگاه میراث، هم از ارزش مادی و هم معنوی برخوردار باشد، جنبهای روزآمد یافته و به ثروت تبدیل میشود. برگردان اثر از میراث به ثروت است که بلافاصله اثر را در فرایند اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، روانی و حتی ذهنی شخص یا جامعه قرار میدهد و سبب میشود تا در همة زمینههای فوق انباشت صورت گیرد و سهم نسل کنونی بر سهم نسلهای پیشین افزوده گردد. هم از این روست که مرمت شهری بر ان است تا در مقیاس شهر و آثار کالبدی فضایی موجود در آن، فرآیند تبدیل میراث به ثروت را شکل داده و تشریح کند. مرمت شهری از این ره، تکوین خاطرههای جمعی جدید در شهر را نیز پی میگیرد و سعی میکند از طریق جمعی جدید در شهر را نیز پی میگیرد و سعی میکند از طریق ایجاد فضاهای شهری نمادین و. نمایشی قوی به حدوث واقعههای شهری مدد رساند و بستر لازم را برای وقوع آنها فراهم سازد، تا خاطرهها با جزئیات بیشتری در ذهن جای گیرند و از این ره، حیات شهری هر چه واقعیتر گردد. حیات شهری واقعیتر یعنی جنب و جوش شهری بیشتر داشتن، یعنی از حیات عادی گسستن و به حیات واقعهای پیوستن، به حیات شهری واقعهای نزدیکتر شدن، یعنی شکل گرفتن بیش از بیش خاطرة جمعی. با این یادآوری که «در حیات عادی، معمولاً خاطرهای در ذهن نمینشیند و تکرار مداوم جریان زمان و رویدادها، بستری را برای شکل گرفتن خاطرهها فراهم نمیآورد و چیزی به یاد نمیماند، چون در واقع امر، چیزی رخ نداده است و یا چیزی وجود نداشته است، یادسپاریها لحظهای است، آنی است و لحظهای دیگر، به فراموشی سپرده میشود، یعنی به ذهن نمینشیند و در ضمیر ناخودآگاه جای نمیگیرد». در حیات عادی، به دلیل تکرار مداوم زمان، گذشته، حال و آینده در رابطهای برابر با یکدیگر قرار میگیرند، امروز تکرار دیروز میگردد و فردا تکرار امروز.
مقدمه1
بررسی شیوههای برخورد با نمونههای مشابه4
روشها و انواع مداخله از نظر مرمت شهری 4
1 روشهای مداخله 4
2 انواع مداخله 8
نظرخواهی از استادان اهل فن در مورد شیوههای مداخله و حفاظت بهینه در بافت 11
1 اوژن ویوله لودوک (1879- 1814) 11
2 جان راسکین (1900-1818) 13
3 کامیلو بویی تو (1914-1836) 16
4 کوین لینچ (1984-1918) 18
5 آلدوراسی (1997- 1931) 20
6 کنزو تانکه (1913) 22
7-راب کریر 23
8 رابرت ونچوری (1925) 26
9 چارلز چنکز (1939) 27
10 برنارد چومی (1944) 28
11 ریچارد راجرز (1933) 29
12 رنزو پیانو (1937) 33
13 کنستاتین دوکسیادس (1975-1913) 38
طراحی جداره 40
طراحی کف56
جزئیات
به همراه تمامی نقشه ها و عکس ها به صورت کامل
شامل 93 صفحه فایل word
پاورپوینت بافت فرسوده گرگان 40 اسلاید قابل ویرایش
فایل : word
قابل ویرایش و آماده چاپ
تعداد صفحه :108
1-1- اهمیت تحقیق
موضوع این پایان نامه همان گونه که از اسمش پیداست بررسی جایگاه و سهم ادبای گرگان در ادبیات عرب آن هم در فاصله زمانی اوایل قرن دوّم تا نیمه قرن هفتم هجری می باشد. زبان عربی زبان اسلام و قرآن است و در دوره عباسی بیشتر به عنوان زبان تألیف معروف بوده است یعنی آثاری را که علما برجای می گذاشتند به زبان عربی بود و حتی غالب این تألیفات نیز شامل علوم عربی همانند صرف، نحو، بلاغت، لغت، قرائت، و علوم دینی همچون تفسیر، حدیث، فقه، کلام و ... بود. البته زبان ادبای گرگان در عصر عباسی فارسی بوده است لیکن تأثیر زبان عربی و فارسی بطور متقابل بررسی می شود. در بستر ارتباط چند جانبه دینی، سیاسی، ادبی، علمی، فرهنگی و اجتماعی ادبای گرگان با ادبای عرب و عربی دانان واژگان فراوانی میان این دو زبان متبادل شده است که بیشتر به اصطلاحات نظامی، دیوانی (اداری)، حکومتی و مالی محدود می شود و نیز برخی از عادات، رسوم و فرهنگ ادبای این دو زبان نیز بطور دوجانبه جابجا و منتقل شده است. بدلیل گستردگی حوزه فعالیت ادبای گرگان و نیز تعداد بسیار زیاد ایشان، این تحقیق اهمیت می یابد. این مهم است که بدانیم در کشوری که زبان فارسی عموماً رایج است، ادبای یک منطقه خاص به چه میزان در ترویج، تکوین و تکمیل ادبیات عرب سهیم بوده اند. مهمتر اینکه وقتی می بینیم این ادبا و دانشمندان در زمینه های غیرادبی شامل فقه، تفسیر، کلام، منطق و سایر علوم نیز مطالبی نگاشته اند و همین مطلب نیز علاقمندی دوجانبه را میان ایشان و آنان که در عربی و ادبیات آن دستی دارند، می افزاید، به طور طبیعی اهمیت این تحقیق آشکارتر می شود.
2-1-گرگان و استرآباد در عصر عباسی
می دانیم که فرهنگ و علم و ادب، تابع مؤلفه های گوناگونی از جمله شرایط اجتماعی و اقتصادی یک جامعه است.
ادبا و دانشمندان زیادی در خطه گرگان تربیت شده اند. گرگان از اوایل قرن 4 عصر حکومت زیاریان تا قرن 6 هجری در اوج شکوه و عظمت بود و توانست بزرگان و افاضل زیادی را در خود بپروراند. مساجد گرگان دارای حلقه های درسی فراوان بود و مدرسان نیز که در مساجد بودند، به تدریس علوم مختلف می پرداختند و همین امر نیز سبب شد که ادبای زیادی در آن پرورش یابند.
آنقدر شرایط فرهنگی و اجتماعی و علمی در گرگان فراهم بود که می بینیم در گرگان بزرگان علوم مختلف و دانشمندان بزرگی چون ابوعلی سینا و ابوریحان بیرونی چندین سال در آن محیط مناسب بسر می برند و به تحصیل و تدریس می پردازند. و نیز غزالی مدتها در آنجا ماند و به تحصیل علم و ادب پرداخت.
در آن زمان یعنی در قرن 3 و 4 زلزله ویرانگری در سال 260 هجری قمری به همراه طاعون وحشتناک سالهای 378 و 379هـ و نیز درگیریهای فراوان بین حکومتهای محلّی بر سر این منطقه که آنجا را محل تردد و برخوردهای متعدد آنها نموده بود، نه تنها این شهر، بلکه کل ایالت گرگان و تختگاهش استرآباد را نیز به ویرانی کشاند و شهر جرجان برای همیشه به انحطاط و نابودی گرایید.[1]
اما پس از نابودی گرگان ، استرآباد یک قرن بعد مجدداً جانی تازه گرفت وازاین قرون به بعد شاهد درخشش این شهر درتاریخ اسلام هستیم .
اکثریت جمعیت شهر را مسلمانان سنی مذهب تشکیل می دادند. هر مذهبی در آن زمان مسئوول و بزرگی برای خود داشت. مثلاً ابوجعفر کمیل بن جعفربن کمیل فقیه گرگانی بکرآبادی رئیس حنفیان شهر در نیمه دوّم قرن 4 بود امّا در استرآباد به احتمال زیاد اکثریت با شیعیان بود هر چند ابن سهمی به وجود تسنن نیز اشاره کرده است و می نویسد که مثلاً فقیه بزرگ شافعی مذهب به نام ابراهیم بن مطرف بن حمید از مردم این شهر بود. وی که کنیه اش ابواسحاق استرآبادی بود، به سال 249 درگذشت. و نیز ابویعقوب معروف به ابن ابی عمران شافعی از علمای بزرگ فقه اوّلین کسی بود که کتابهای شافعی اهل تسنن را به استرآباد آورد.[2]
1- بارتولد ، 1 /540
1- سهمی گرگانی ، صص 316، 376و 474.