سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درمورد قصاص حق انحلالى یا مجموعى 30ص

اختصاصی از سورنا فایل تحقیق درمورد قصاص حق انحلالى یا مجموعى 30ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 30

 

قصاص حق انحلالى یا مجموعى؟ (قسمت اول)

هرگاه اولیاى دم، گروهى باشند و فقط بعضى از آنها خواهان قصاص باشند، آیا این بعض به تنهایى و بدون دیگر اولیاى دم حق قصاص دارند؟ فقهاى ما این بحث را در ضمن دو مساله طرح کرده اند: مساله نخست: اگر بعضى از اولیاى دم خواستار عفو یا دیه باشند، آیا جایز است بعضى دیگر از آنان مستقلا خواستار قصاص شوند یا جایز نیست و با تقاضاى عفو یا دیه از سوى گروه اول، حق قصاص ساقط خواهد شد و گروه دوم حق قصاص نخواهند داشت؟ در این مساله چنین نسبت داده شده که همه فقهاء قائل به عدم سقوط حق قصاص هستند و معتقدند بعد از پرداخت سهم دیه دیگر اولیا، قصاص جایز است. مساله دوم: آیا استیفاى حق قصاص از سوى بعضى از اولیا بدون حضور یا اذن دیگر اولیا جایز است یا جایز نیست؟ راى مشهور فقهاى ما در این مساله آن است که

بعض اولیا به تنهایى حق استیفاى قصاص را ندارند، بسیارى از فقها در کتب خود بدین فتوا تصریح کرده اند. بدون شک، این دو مساله در طرف نفى - یعنى عدم جواز- متلازم هستند، بدین معنى که اگر در مساله نخست قائل به عدم جواز شدیم و گفتیم که در صورت عفو یا اخذ دیه از سوى بعضى از اولیا، حق قصاص ساقط مى شود، به ناچار عدم جواز استیفاى حق قصاص از سوى بعض از اولیاء به تنهایى نیز مترتب بر آن خواهد بود. زیرا اگر حق قصاص، حق ثابت هر یک از وارثان نباشد بلکه حقى باشد که به مجموع آنان تعلق دارد، بنابراین هیچ یک به تنهایى و بدون اینکه دیگر ورثه بخواهند نمى تواند این حق را استیفا کند. فقط پس از آنکه در مساله اول براى هر یک از ورثه به طور مستقل قائل به ثبوت حق قصاص شدیم و گفتیم این حق، با عفو بعضى از اولیاء، ساقط نمى شود، آنگاه جاى گشودن این بحث در مساله دوم است که آیا از نظر ایجابى نیز این مساله با مساله نخست متلازم است؟ از ظاهر جواهر و کتب دیگر به دست مى آید که تلازم میان این دو مساله هم در نفى است و هم در اثبات و اگر در مساله نخست گفتیم هر یک از ورثه مستقلا حق قصاص دارد، در مساله دوم نیز باید بگوییم هر یک از ورثه به تنهایى مى تواند حق خود را استیفا کند. شاید به همین جهت نیز در مبانى تکمله المنهاج به جاى این دو مساله، یک مساله آورده شده است:

اگر مقتول اولیاى متعددى داشته باشد آیا هر یک از آنها مى تواند مستقلا و بدون اذن دیگر اولیاء قاتل را قصاص کند؟ دو وجه هست، وجه اول- جواز قصاص براى هر یک از اولیا مستقلا- روشن تر است.((1)) مولف در شرح این مساله، از مساله نخست هم بحث کرده که آیا در صورت عفو یا پذیرفتن دیه از سوى بعض از اولیاء، حق قصاص ساقط مى شود؟ سرانجام، وى جواز استقلال هر یک از اولیاء در استیفاى حق قصاص را از نتایج قول به عدم سقوط حق قصاص قرارداده است. البته همان گونه که یاد کردیم، در متون فقهى ما این دو بحث به صورت دو مساله جداگانه مطرح شده است، بلکه در متون فقهى عامه نیز چنین است اگر چه اکثر آنان در صورت عفو یا اخذ دیه از سوى بعض از اولیاء به سقوط حق قصاص راى داده اند. ما در اینجا هر یک از این دو مساله را جداگانه مورد بحث قرار مى دهیم، میزان تلازم و ابتناى یکى از این دو مساله بر دیگرى در ضمن بحث روشن خواهد شد.

مساله نخست:

آیا اگر بعضى از اولیاى دم، از حق خود گذشتند یا دیه گرفتند، حق قصاص اولیاى دیگر نیز ساقط مى شود؟ عبارات فقهاى ما در این مساله صراحت دارند که حق قصاص ساقط نمى شود، خلاف این قول فقط در دو کتاب نقل شده است:

یکى در کتاب من لا یحضره الفقیه که به ذکر این روایت که دلالت بر سقوط حق قصاص دارد اکتفا شده است:

روى انه اذ اعفى واحد من اولیاء الدم ارتفع القود، روایت شده که هرگاه یکى از اولیاى دم عفو کرد، قصاص مرتفع مى شود. دیگرى در کتاب شرایع که فقط در فرض گرفتن دیه از سوى بعض از اولیا و نه در فرض عفو، این گونه آمده است:

هرگاه اولیا بیش از یک نفر باشند، همه حق قصاص دارند، اگر برخى از آنان خواهان دیه شدند و قاتل هم پذیرفت، پس از پرداخت دیه، بنا به روایتى، قصاص ساقط مى شود. اما راى مشهور آن است که قصاص ساقط نمى شود و دیگر اولیا پس از آنکه سهم دیه اى را که قاتل پرداخته بود به او برگرداندند، حق قصاص خواهند داشت. اگر قاتل حاضر نشد سهم دیه به کسى که خواهان دیه است بپردازد، کسانى که خواهان قصاص او هستند مى توانند پس از آنکه سهم دیه شریک خود را پرداختند. قاتل را قصاص کنند. اگر برخى از اولیا، قاتل را عفو کردند، حق قصاص ساقط نمى شود و دیگر اولیا مى توانند پس از پرداخت سهم دیه عفو کننده به قاتل، او را قصاص کنند.((3)) پاره اى از متاخران از جمله صاحب ریاض و صاحب مفتاح الکرامه و صاحب جواهر و دیگران، به این اجماع یا عدم خلاف استناد کرده اند، بلکه در جواهر آمده است که این مساله مفروغ منه است و جاى بحث ندارد. اما انصاف آن است که به دست آوردن اجماع تعبدى کاشف از قول معصوم در مثل این مساله که روایات متعددى درباره آن وجود دارد و قائلان به جواز سقوط قصاص در این مساله استدلالهاى گوناگونى دارند، جدا مشکل است. افزون بر این، صاحب شرایع در مورد قائلان به این قول، تعبیر (مشهور) را آورده بود، بلکه در کتاب خود -مختصر النافع- تعبیر(انه الاشبه) را به کار برده است. برخى دیگر از فقها نیز در مورد این قول، تعبیر (اشهر) را به کار برده اند که معناى این تعبیر آن است که قول مخالف آن نیز مشهور است یا دست کم نادر نیست. بنابراین، اثبات این حکم با چنین پندار اجماعى، هم از نظر صغرى و هم از نظر کبرى مورد اشکال است، پس باید به سراغ ادله دیگر رفت. تردیدى نیست که مقتضاى اصل اولى لفظى و عملى، حرمت قتل نفس محترم است مگر به حق، بنابراین، هرگاه در موردى، جواز قصاص، با دلیل ثابت نشد، عمومات حرمت قتل از قبیل (دم المسلم على المسلم حرام)، مرجع خواهد بود. مقتضاى اصل عملى عقلى و شرعى نیز حرمت قتل نفس محترکمه است. برخى گفته اند: بعد از عفو یا پذیرفتن دیه از سوى بعض از اولیاى دم، مقتضاى استصحاب، بقاى حق قصاص براى هر یک از اولیاء است، بنابراین مقتضاى اصل عملى، جواز قصاص است- شاید ظاهر سخن شیخ در خلاف، همین معنا باشد-. پاسخ این سخن آن است که این استصحاب جارى نیست زیرا حالت سابق یقینى، جواز قصاص براى هر یک از اولیا نیست، بلکه جواز قصاص براى مجموع اولیاء است و این حق مجموعى، با صدور عفو از ناحیه یکى از ایشان، ساقط مى شود. ثبوت این حق براى هر یک از اولیاء، مشکوک الحدوث است و مسبوق به عدم نیز مى باشد، و همان گونه که روشن است جریان استصحاب، چنین حقى را نفى مى کند نه اثبات. آرى اگر فرض شود که حدوث این حق براى هر یک از اولیاء به طور جداگانه ثابت و محرز است و شک شود در سقوط تعبدى آن بعد از عفو بعضى از اولیا، مقتضاى استصحاب، بقاى این حق است بر اساس مقتضاى اصل اولى: کسى که در صورت عفو یا پذیرفتن دیه از سوى بعضى از اولیاء قایل به جواز قصاص براى دیگر اولیاء است، باید این مدعا را با دلیلى که حاکم بر این اصل باشد اثبات کند. براى اثبات این مدعا به دو دلیل اساسى استدلال شده است:

ظهور آیه (ومن قتل مظلوما فقد جعلنا لولیه سلطانا) آن است که خداوند ولى مقتول را مسلط بر قصاص قرار داده است. ادعا شده که ظهور آیه در آن است که این حق به نحو انحلالى به اولیاء داده شده است و حق قصاص براى هر یک از وارثان، مستقلا ثابت است. در کتاب مبانى تکمله المنهاج در توضیح و تفصیل این استدلال آمده است:


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد قصاص حق انحلالى یا مجموعى 30ص

دانلود مقاله درباره تابلوهای بزرگ تبلیغات شهری یا بیلبورد

اختصاصی از سورنا فایل دانلود مقاله درباره تابلوهای بزرگ تبلیغات شهری یا بیلبورد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

تابلوهای بزرگ تبلیغات شهری یا بیلبورد

تعریف واژه بیلبورد

واژه "BILLBOARD" مرکب از دو بخش Bill و BOARD است. Bill دارای معنی، لایحه قانونی، قبض، صورتحساب برات، سند، اسکناس و ... و Board به معنای مقوا، تخته، یا هر چیز مسطح، میز غذا، تخته پوش کردن و ... می‌باشد. بیلبورد ابزاری تبلیغاتی است که از چوب، آهن، کاغذ و یا دیگر مواد قابل استفاده تشکیل شده است و در جاده‌ها، روی ساختمانها و مکانهای عمومی نصب می‌گردد.

در قرن نوزدهم میلادی بیلبوردها به طور گسترده‌ای جایگزین تصاویری شدند که بر دیوارها چسبانده می‌شدند یعنی در زمانی که رقابت برای مکان نصب مناسب مجریان تبلیغاتی را وادار ساخت ابزاری جدید نمود. با اختراع اتومیبی و گسترش بزرگراه‌ها بیلبوردها عمومیت بیشتری به عنوان یک ابزار تبلیغاتی با گستردگی بالا پیدا کردند. و شرکتهای تبلیغات شهری مالک و مجری بیلبوردها اندازه سطح تبلیغ آنها به قطع مشخصی استاندارد نمودند. امروزه تبلیغات روی بیلبردها باید بگونه‌ای باشد که موجب جلب توجه سریع یک راننده شود و پیامهای تبلیغاتی لزوما کوتاه و طرح آن اغلب نمای بزرگ شده محصول باشد.

از جمله تکنیکهای مختلفی که روی بیلبوردها قابل اجراست می‌توان به کلاژ حروف طرحی که از قاب بیلبورد بزرگتر است و بیرون آمده تکنیکهای مختلف نورپردازی و یا نوشته‌های متحرک اشاره داشت. عبارت بیلبورد واژه مصطحی است که جهت تبلیغات و آگهی‌های تجاری در ایالت متحده مطرح و رایج شده است. در حالی که در فرهنگ انگلیسی به جای کلمه بیلبورد از کلمه Bourding به همین منظور استفاده می‌شود ودر واقع هر دوی اینها به معنای نوعی تابلوی تبلیغاتی مخصوص نصب آگهی است که اغلب بر روی آنها پوستر چسبانده می‌شود.

از آنجایی که بیلبوردها دارای قالب و جایگاه مخصوص نصب هستند و به صورت دوره‌ای اجاره داده می‌شوند. پس از اتمام دوره اجاره آگهی جدیدی جای آن را می‌گیرد.

واژه بیلبورد به تخته‌ای که اجاره داده می‌شود یا تخته اجاره‌ای و یا سطوح اجاره‌ای اطلاق می‌گردد. در فرهنگ فارسی واژه مدونی برای بیلبورد نداریم.

می‌توان آنها را تابلوهای بزرگ تبلیغات شهری نیز نامید. البته به نظر نگارنده استفاده از خود واژه بیلبورد کاربردی‌تر و گویاتر می‌باشد.

بیلبوردها شاخه‌ای از وسایل ارتباط تصویری هستند که به شکل کلی‌تر جزو ابزارهای تبلیغات شهری قرار می‌گیرند.

جایگاه بیلبورد در تبلیغات شهری

در میان انواع تبلیغات شهری بیلبوردها جایگاه ویژه‌ای در بافت فیزیکی شهر دارند. بیلبردها ابتدایی‌ترین و ساده‌ترین وسایل تبلیغاتی‌اند. زیرا می‌توانند موضوع مورد تبلیغ را با زبان موجز و خلاصه و با بهره‌گیری از عوامل و عناصر بصری مناسب بیان کنند و به راحتی در معرض دید قرار می‌گیرند. ضمن اینکه می‌توانند محتوای یک پوستر آگهی و تا حدودی بروشور را نشان دهند. دارای قابلیت‌های بیشتری نیز می‌باشند. در بیلبورد امکان برجسته‌نمایی تا حد برخوردی واقع‌گرایانه وجود دارد.

مثلا برای آگهی و تبلیغ یک اتومبیل می‌توان اندازه واقعی اتومبیل را ساخت و به صورت واقعی روی تابلو نصب کرد. بیلبورد می‌تواند با بهره‌گیری از نور الکترونیک و سایر امکانات تکنولوژی موجود و جدید به شکل بهتری در خدمت تبلیغات قرار بگیرد. یک بیلبورد می‌تواند در اندازه‌های مختلف و بصورت ثابت یا متحرک با نورپردازی‌های متنوع و مجموعه‌ای از عوامل دیگر در جایگاه‌های مناسب و با زاویه‌ مناسب در برابر دیدگان مخاطبان قرار گیرد و با طراحی جذاب ترکیب‌بندی صحیح پیامی رسا و گویا و متناسب با آن از فاصله‌ای دور جلب توجه نماید.

بیلبوردها در فضاهای بسیار بزرگ مورد استفاده قرار می‌گیرند و به همین دلیل علاوه بر مشخصه‌های ذاتی مثل تبلیغاتی بودنشان، از ویژگیهای اصلی قرارداشتن در فضاهای باز نیز برخوردارند. این ویژگیها به شرح زیر می‌باشند:

"تبلیغات در فضای باز بدلیل حضور بیشتر مردم در فضاهای شهری صورت می‌گیرد. بنابراین نکته قابل توجه این است که باید بیلبوردها و فضاهای شهری هماهنگی‌های لازم ایجاد گیرد. و در ساخت آنها با مهندسین شهرسازی مشورت شود. برای نصب آنها باید حفظ زیبایی شهر لحاظ گردیده و از طرفی حداکثر دید ممکن برای آن امکان‌پذیر باشد. این نوع تبلیغ در دنیای متحرک صورت می‌گیرد. یعنی مدت زمانی که در اختیار افراد قرار دارد تا یک پیام دریافت گردد، حتی تا تقسیم‌هایی از ثانیه تقلیل پیدا می‌کند.

بعبارتی می‌توان گفت یک بیلبورد، کاملا" اتفاقی و غیر انتخابی است و همین باعث می‌شود که پیامهای این رسانه تاثیر بر خودآگاه افراد داشته باشد.

علاوه بر خصوصیات ذکر شده، پیام بیلبوردها می‌بایست بسیار قابل درک، سریع‌الانتقال، قابل رویت و واضح و روشن باشد و نکته بسیار مهم اینکه دربرگیرنده و یا ایجادکننده تابعی از احساسات مخاطبان نیز باشد.

تبلیغات در فضای باز از بعضی جهات به معنای زندگی در فضای آزاد تبلیغاتی است. پس تمام مخاطبان می‌توانند بطور اصولی در میزان موفقیت یک بیلبورد قضاوت نمایند و بیلبوردها نیز در معرض قضاوت میلیونها بیننده رورانه خود قرار خواهند گرفت. به همین دلیل می‌بایست عناصر تشکیل‌دهنده آن بسیار فراگیر و گسترده عمل کنند. میزان گستردگی و فراگیری هر بیلبورد با میزان آمار بینندگان آن نسبت مستقیم دارد.

بعلت جدا بودن بیلبوردها از یکدیگر و بعد مسافت بین آنها، بیلبوردها می‌توانند اقدام به ارسال پیامهای تبلیغاتی مجزا و پی‌درپی و به یادآورنده قسمتهای منفصل بنماید.

اهمیت این نکته برای بازاریابان به همان اندازه‌ای است که برای طراحان، و این خصیصه بیلبورد را از دیگر رسانه‌ها کاملا" متمایز می کند.

نگاهی کوتاه به تاریخچه بیلبورد درجهان

آغاز هنر بیلبورد

انسان از دوران سنگی به بعد به برقراری ارتباط عمومی را در خود حس کرد و ایده‌های بصری خود را با دیگران در میان نهاد.

روی دیوارهای غار آلتامیرا در اسپانیا و لاسکو در فرانسه طرح تعدادی گاو میش کوهان‌دار زخمی که در حال افتادن هستند و گاو و بز کوهی که در حال رمیدن هستند دیده می‌شود. قدمت این نقاشی‌ها به 10 تا 15 هزار سال پیش از میلاد مسیح برمی‌گردد. در شهر طبس در مصر نیز پوستری یافت شده در جهان محسوب می‌شود که آگهی مربوط به یافتن یک برده فراری است. قرنها بعد یونانیان از ستونهای چوبی بنام آکسون استفاده می‌کردند و دستورات خود را برای بازیهای عمومی روی آن نصب و بردگان، این ستونها را به روم حمل می‌کردند. در پومپی روی هر یک از دیوارها بیلبوردهای پیام‌رسان آویزان بود. این آثار با آتشفشانی کوه وزو(در غرب ایتالیا نزدیک به شهر ناپل) در سال 79 میلادی مدفون شدند. در آخرین سالهای 1400 پس از میلاد مسیح نصب کردن اعلانات در اروپا مرسوم بود و آنها در میادین شهرها، کنار کلیساها و ساختمانهای عمومی مشاهده می‌شدند. در سال 1796 لیتوگرافی (چاپ سنگی) توسط زنفلدر اختراع شد و در سال 1870 پیشرفت تکنولوژی و مکانیزه شدن وسایل باعث پیشرفت هنر پوستر شد و طی انقلاب صنعتی، ماشین‌هایی برای تا زدن و بردیدن، چاپ کردن کاغذ و ایجاد سایه رنگها اختراع گردید. به وسیله این سایه رنگها که از نقاطی ریز تشکیل شده بودند طرحهای سه بعدی ایجاد می‌شد. در همین


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله درباره تابلوهای بزرگ تبلیغات شهری یا بیلبورد

تحقیق درمورد دموکراسی و انتخابات

اختصاصی از سورنا فایل تحقیق درمورد دموکراسی و انتخابات دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 39

 

تبلیغات میلیاردی یا تبلیغات مردمی کدام مؤثرتر است؟

بانزدیک شدن به زمان برگزاری انتخابات، برخی نامزدها خود را به آب و آتش می زنند و می کوشند تا با تبلیغات میلیاردی - که هیچ سنخیتی با جامعه اسلا‌می ندارد - خود را در قلب های مردم نجیب ایران جای دهند، غافل از این که افراد جامعه به این تبلیغات وهن آمیز اعتنایی نمی کنند و آن را نوعی توهین به شعور خود می دانند.

به طور کلی هزینه های تبلیغاتی به دو دسته تقسیم می شود: الف) هزینه های آشکار که در قالب عکس و پوستر و تراکت، در و دیوار شهرها را پر کرده و مردم را به شدت آزرده است. ب) هزینه های پنهان که از ماه ها پیش آغاز شده و ابعاد بسیار تکان دهنده ای دارد، هر چند به چشم نمی آید و انتقاد افکار عمومی را موجب نمی شود.به نظر می رسد برخی آقایان مدعی مردم دوستی سوراخ دعا را گم کرده اند و به جای توضیح درباره برنامه ها و سوابق خود، می کوشند تا با ظاهر سازی و پخش عکس های دلربا و ترحم آمیز، اذهان کنجکاو مردم را از بررسی عملکرد های پرسش برانگیز خود منحرف کنند.

در این میان، رویکرد تبلیغاتی یکی از نامزدهای محبوب اصول گرا، دل های فرهیختگان و نیروهای ارزشی را شیفته خود کرده و با تشکیل موجی فراگیر، می رود تا آرزوی تشکیل دولتی اسلا‌می را تحقق بخشد. او به جای شعارهای دهن پرکن و انحرافی، لیاقت خود را در مسؤولیت های پیشین به خوبی ثابت کرده است، هم او که در همان اولین سال تصدی استانداری، به عنوان استاندار نمونه کشور برگزیده شد و در دوران خدمتگزاری در شهرداری به رغم همه کارشکنی ها چنان صادقانه خدمت، و دست غارتگران را از بیت المال قطع کرد که بار دیگر روح نشاط و امید را در جان مردمان دمید، هم او که خدمت رسانی اش به گونه ای بود که رهبری فرمود: رایحه خوش خدمت در شهرداری به مشام می رسد. وحتی مخالفان هم نتوانسته اندآن را انکار کنند، هم او که عالمان پرهیزگار و روشن ضمیری همچون حضرت آیت الله مظاهری(رئیس حوزه علمیه اصفهان) او را نمونه شهید رجایی دانسته اند.

آری! محمود احمدی نژاد از جنسی دیگر است. به رغم این که از پشتیبانی هیچ حزب و جناحی برخوردار نیست و امکانات مناسبی برای تبلیغات ندارد،چنان در حال تسخیر قلب های مردم دین باور است که بدخواهان را مبهوت کرده است. این روزها به ستاد دکتر که سر بزنی، شگفت زده می شوی. ستادهای او هم پر است و هم خالی. پر است از خانواده های شهدا و جوانان فرهیخته که با وجود همه شانتاژهای تبلیغاتی، صداقت و صلا‌بت را در چهره او دیده اند و با دستان خالی اما دلی سرشار از عشق، برای توفیق وی می کوشند. و خالی است از کسانی که اهل معامله اند و نماز خود را رو به قبله قدرت و ثروت می خوانند. زرمداران و باج خواهان در ستادهای دکتر احمدی نژاد جایی ندارند؛ چون دکتر گفته است که دولت اسلا‌می، وامدار احزاب و صاحبان زر و زور نخواهد بود. در ستادهای احمدی نژاد صحنه هایی به چشم می خورد که بی اختیار اشک شوق را بر چشمان جاری می سازد.چند روز پیش بود که ییرمردی با کمال اخلا‌ص، مقدار اندکی پول را که در پاکتی گذاشته بود، تقدیم کرد و گفت هم خمسش را داده ام و هم با وضو تقدیم می کنم. خانمی از قشرهای محروم،‌تنها گوشواره اش را می دهد و می گوید برای تحقق دولت اسلا‌می. همسر یکی از علمای بزرگ، طلا‌ی اندک خود را می فروشد و در اختیار ستاد می گذارد. احمدی نژاد سرمایه مادی ندارد، از حمایت سرمایه داران برخوردار نیست؛‌ولی برگ برنده ای دارد که دیگران ندارند و آن عشق خالصانه و دعای خیر دل های شکسته و دین باور است

یا دمکراسی ها از نفس افتاده اند؟

تجربه گواهى مى دهد، مفهوم دموکراسى را تنها در چهار دیوار «رأى اکثریت» و حتى «رأى

قریب به اتفاق مردم» خلاصه کردن، چه بسا به نقض غرض انجامیده است...

چرچیل گفته بود: «دمکراسى شکل بدى از حکومت است، با یک استثناء و آن در قیاس با

تمامى اشکال دیگرى است که زمان تا زمان، تاکنون تجربه شده است» و این در عین حال

یادآور اصطلاح «انتخاب میان بد و بدتر است» که اگر نه همیشه ولى در مواردى بهانه اى

براى فرار از مسئولیت نیز شده است. اما دست کم براى من روشن نیست که تعبیر

سیاستمدار کهنه کار و چیره دست انگلیس از «دموکراسى» آن هم با این غلظت منفى

(TheWorst Form Of Government) مبتنى بر کدام جنبه هاى این نظام بوده است. مسلماً

قضاوت چرچیل با توجه به مواضع سیاسى و عقیدتى او ربطى به برداشت هاى «طبقاتى» و

دیدگاه هاى «مارکسیستى» خاصه در تعریف و پیدایش «دولت» و حکومت و طبعاً اَشکال

متفاوت آن نداشته است. مى توان اینطور پنداشت که او در داورى خود عمدتاً بر جنبه

هاى «دست و پاگیر!» و یا احتمالاً بر تفاوت هاى کیفى میان «دمکراسى در عرصه عمل-

پراتیک» و «دمکراسى بنا بر تعاریف نظرى و تئوریک» نظر داشته است که در این صورت مى

توان پذیرفت وجوهى از واقعیت در اندیشه او یافتنى است.

متأسفانه، در محاورات سیاسى، غالباً، حکومتى را «دموکراتیک» و یا به اصطلاح رایج

(ولى نارسا): «مردم سالار» مى خوانند که تکیه گاه و منشاء برآمدن آن «رأى اکثریت»

بوده باشد و این تعریفى سخت ناقص است حتى اگر شرط «آزادى در ارائه رأى» را نیز به

آن بیفزائیم، زیرا بناى یک نظام دموکراتیک فراسوى شماره آراى (رأى دهندگان آزاد)،

نیازمند مصالح یا «لازمه هاى» دیگرى نیز هست که پاره اى در ساخت و برخى در نگهداشت

آن نظام نقش کلیدى دارند.

این صحیح است که در یک دموکراسى جاندار «حکومت از آن اکثریت است» و نیز به همین

دلیل است که این اصل به اَشکال گوناگون در قوانین کشورهاى دموکراتیک منعکس شده است

و در قانون اساسى مشروطه (همیشه ناکام) ما هم با این عبارت کوتاه آمده بود:

(اصل بیست و ششم: قواى مملکت ناشى از ملت است) ولى اگر آن را بشکافیم، به اصل کلیدى

دیگرى مى رسیم که «حکومت اکثریت» را از تبدیل شدن به «دیکتاتورى اکثریت» مانع مى

شود و آن اصل ضمنى «حفظ تمام حقوق اقلیت» است که راه را بازمى گذارد تا هر «اقلیتى»

بتواند با تلاش خود و جلب حمایت مردم، خود را تا موضع اکثریت و طبعاً سزاوار تصرف

حکومت، بالا بکشد (وجود خصلت Alternant یا تناوب و دست به دست گشتن قدرت بنابر

اراده مردم، در همین راسته مطرح مى شود.)

تجربه هم گواهى مى دهد، مفهوم دموکراسى را تنها در چهاردیوار «رأى اکثریت» و حتى

«رأى قریب به اتفاق مردم» خلاصه کردن، چه بسا که به نقض غَرَض انجامیده است. به

بیان روشن تر اگر قید «حفظ تمام حقوق اقلیت» با شرط «حکومت اکثریت» نیامیزد و لازمه

هاى این آمیختگى فراهم نشود، بسیار اتفاق افتاده است که همان حکومت برآمده از رأى

اکثریت خود در قالب یک نظام خودکامه هولناک ظاهر شده است.

انقلاب الجزیره نیز که گفتنى است در روزگار خود با عنوان (انقلابى الگوساز براى ملت

هاى محروم شهرت یافت) کمابیش به همانگونه استحاله منتهى شد و دقیقاً به این دلیل که

از لازمه هاى بناى یک دموکراسى اصیل بى نصیب بود، از همان فرداى پیروزى (حصول

استقلال) در فضاى رقابت ها و قدرت طلبى ها و به ویژه در شرائط ایستادگى بر یک نظام

(تک حزبى)- (جبهه آزادى ملى-FLN) که رهبران آن خود را متولى پیروزى انقلاب و قیم

مردم مى دانستند، فصل سر نهادن به چاله ها و چاه ها و کودتاها آغاز شد تا آن که در

انتخابات سال ،۰۱۹۹ نوبت به ترکتازى بنیادگرایان اسلامى رسید که با بهره گیرى از

احساس سرخوردگى و خستگى توده و به خصوص ورشکستگى (یگانه حزب حاکم) و با قصد تأسیس

یک جمهورى صددرصد اسلامى، به میدان آمدند و اکثریت قاطع آراء را به سوى خود کشیدند

و شنیدنى است که این گروه هنوز چند قدمى با کرسى قدرت فاصله داشتند که بر «امت»

آینده خود زبان هشدار گشودند و یادآورى کردند «در جمهورى اسلامى که عنقریب برپا

خواهد شد همگان باید مُرّ قوانین» آسمانى «اسلام را رعایت کنند- زنان به خانه ها

بازگردند- بساط هرگونه تفریح و هنر و به طور کلى منهیأت و منکرات شناخته شده در

شریعت برچیده شود» و حتى یکى از پیشوایان «جنبش اسلامى» در مصاحبه اى طول و قطر

چماق هائى را که بر بدن زنان کم حجاب و خاطى فرود خواهد آمد، به معرض نمایش گذاشت.

و اما مى دانیم که حاصل آن انتخابات چطور با دخالت بى درنگ نظامى ها باطل شد و در

عوض فصل کشتارهاى بیرحمانه، ترورها و سر بریدن حتى کودکان و زنان و مردان بیگناه و

کهنسال سرگرفت و البته دیکتاتورى نظامى ها هم جاى دیکتاتورى «قرآنى ها» را پر کرد.

ناگفته نگذارم که قصد من از این اشارات نقل تاریخ نیست، رجوع به حوادثى از آن دست

که گذشت و مسلماً مى توان آن را با ذکر رویدادهاى مشابه و فراوان در آسیا و آفریقا

و آمریکاى لاتین به فهرست بلند بالائى تبدیل کرد- تنها به منظور شرح همان واقعیت

پیشگفته است که محدود ساختن لازمه هاى بناى دمکراسى، تنها به «رأى اکثریت» و حتى یک

گام جلوتر به «رأى قریب به اتفاق مردم» در عرصه هاى عمل مى تواند به ظهور یک هیولاى

ضِدّ دمکراسى مبدل شود، همانگونه که در کشور پیشرفته اى چون آلمان به برآمدن غول

نازیسم و در سرزمین استعمارزده اى مانند الجزیره به «خروج» یک استبداد ماوراء قرون

وسطائى، منتهى شد.

اجمالاً تعدد چنین دگردیسى ها و چرخش ها در این جا و آنجا (چرا راه دور برویم، در

کشور خود ما با مُرور در ریشه هاى انقلاب بهمن که بى گفتگو از حمایت اکثریت مردم

برخوردار بود) بالطبع به منطق این نظر نیرو مى دهد که در تعریف یک نظام دموکراتیک

باید به تنوّع و جامعیت لازمه هاى آن نظر داشت و از اصولى ناظر بر «رعایت حقوق

اقلیت» و «قوام هر چند تدریجى فرهنگ دموکراسى» و «نقش ارزش هاى طبقاتى، اقتصادى»

سنتى «و» چگونگى توزیع قدرت مالى «و» کیفیت نفوذ مذهب یا ایدئولوژى ها «در بافت

مدنى جامعه غفلت نکرد و خصوصاً سهم هر یک ازاین عامل ها را در اِعمال شگردها و

ترفندهاى انتخاباتى به حساب آورد به ویژه که مطالعه در شیوه ها و شگردهاى انتخاباتى

به تنهائى مى تواند از درجه» جاافتادگى «و قوام دمکراسى در هر جامعه مفروض اطلاعات

جالب توجهى به دست دهد. در این باره از دو نمونه، عامداً در دو کشور پیشرفته گواه

مى گیریم.

در جریان آخرین انتخابات ریاست جمهورى فرانسه، به دلیل آن که آراء کاندیداها هیچیک

به ۵۰درصد نرسید، به موجب قانون، مرحله دوم رأى گیرى میان دو تن که از دیگران رأى

بیشترى داشتند، پیش آمد و به نحو نامنتظرى به رقابت میان ژاک شیراک نامزد ائتلاف

راست و ژان مارى لوپن رهبر حزب فاشیستیِ (Front National) منحصر شد.

و اما این بار رأى دهندگان فرانسوى فارغ از کشش هاى عقیدتى حتى کمونیست ها و

سوسیالیست ها در یک ائتلاف نانوشته به سود شیراک به میدان آمدند (به قول یک نویسنده

فرانسوى تنبلى خود را در شرکت نکردن در دورِ اول انتخابات جبران کردند) تا راه را

بر لوپن ببندند و بستند و همین گواه از این واقعیت داشت که نظام دمکراتیک در جامعه

فرانسوى در درجات کیفى بالا» نهادینه «شده و تجربه دمکراسى با زندگى مردم جوش خورده

بدانگونه که به آنها فرصت داده است تا به کمک» تمیز و خِرَد جمعى «خود، خاصه در

بزنگاه هاى تاریخى مصلحت هاى ملى اشان را بهنگام کشف کنند. (موهبتى که متأسفانه در

جنگ جهانى دوم به این ملت دست نداد و فاجعه شکست ذلت بارى را نصیبشان ساخت.)

در مقابل با تأمل در نتایج انتخابات اخیر رئیس جمهورى و میان دوره اى کنگره آمریکا

(دوم نوامبر)، خصوصاً با نظر به شگردهاى انتخاباتى جمهوریخواهان و اثرگذارى این

شگردها در اکثریت رأى دهندگان، خواه ناخواه این نتیجه گیرى مایه منطق بیشترى پیدا

مى کند که بسیارى از مردم این کشور على رغم برخوردارى از یک قانون اساسى بسیار

پیشرفته که همه ارزش هاى حقوق بشرى را (خاصه در پى پیروزى جنبش حقوق مدنى سیاهان در

دهه شصت) در مجموعه اصول و اصلاحیه هاى خود جاى داده است، (تحت تأثیر فزاینده قدرت


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد دموکراسی و انتخابات

دانلود پروژه بلوغ یا نوجوانی 11 ص

اختصاصی از سورنا فایل دانلود پروژه بلوغ یا نوجوانی 11 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

منظور از بلوغ یا نوجوانی، رشد و بلوغ در کلیه جنبه ها، اعم از فیزیکی ، عقلی و اجتماعی ، است. به همین جهت، این واژه نسبت به واژه های بلوغ جنسی که مفهوم بسته تری دارد، و جوانی که دارای مفهوم وسیع تری است برتری می یابد. نوجوانی دوره ای است حدفاصل میان کودکی و بزرگسالی. حدود و همچنین طول مدت آن چندان مشخص نیست و بسته به افراد و جوامع گوناگون متغیر است.

شروع آن با قاطعیت به نسبت بیشتری می توان تعیین کرد. گرچه تعیین هر آغازین بلوغ، نسبتاً ساده تر است اما معمولاً در جوامع مختلف از نظر عوامل فرهنگی و محیطی متفاوت است.

با در نظر گرفتن دوران پیش از بلوغ جنسی که طی آن رشد سرعت نسبی بیشتری می یابد ودوره پیش از کمال عقلی که رسیدن به آستانه بزرگسالی است می توان گفت دوران نوجوانی بین 12 تا 18 سالگی است.

حال در مورد نظری چند دانشمند درباره نوجوانی بحث می کنیم.

مراحل رشد شناختی پیاژه

دوره حسی – حرکتی : تولد تا 2 سالگی (حسی)

دوره پیش عملیاتی : 2 تا 7 سالگی (شهودی)

دوره عملیات محسوس (عینی) 7 تا 11 یا 12 سالگی

دوره تفکر عملیات صوری (انتزاعی) 11 تا 15 سالگی

که ما در مورد مرحله ی چهارم صحبت می کنیم. تفکر صوری نشان دهنده ی رهایی کامل کودک از اتکاء بر عمل و درک مستقیم است تفکر کودکان بر موازی کامل منطق، استوار می شود و قادرند مسائل و امور انتزاعی را درک نمایند. کودک درباره ی همه چیز نظریه پردازی می کند. طرح ها و نقشه هایی را برای حل مسائل می سازند و به طور منظم راه حل ها را مورد آزمون قرار می دهند.

اصطلاح استدلال فرضی – قیاسی پیاژه این مفهوم را در بر دارد که نوجوانان می توانند فرضیاتی (بهترین حدس) در مورد راه حل های مسائل مطرح ساخته و به طور منظم به یک نتیجه برسند او درست بودن یا غلط بودن فرضیه ها را آزمون می کند.

و در این دوره نوجوانان قادر هستند درباره رویدادهای فرضی و انتزاعی به طور منطقی تفکر کنند.

همچنین می توانند درباره علت استفاده از دنیای نمادها(کلمات و اعداد) استدلال کنند که لزوماً این استدلال آنها با اشیاء و رویدادها واقعی ارتباط ندارد.

ویژگیهای استدلال در دوره عملیات صوری

تفکر انعطاف پذیر

بیان رویدادها و مفاهیم در قالب اصطلاحات نسبی

اندیشیدن به افکار خود (فرا شناخت)

توجه به عیوب و تناقضات در افکار خود

استدلال درباره عقاید فرضی و انتزاعی

تشخیص واقعی از فرضی

تفکر درباره ی راههای مختلف حل یک مشکل

درک استعاره، تمثیل، شعر و مقاله ادبی

لارنس کلبرگ (1987-1927) با الهام از یافته های پیاژه ، بررسی در زمینه ی استدلال اخلاقی کودکان را ادامه می دهد. وی در طرحی شفاف سازی و بسط نظریه پیاژ، نظریه تحول اخلاقی با نفوذ و بحث انگیز خود را ارائه داد. او با دادن داستانهای کوتاه فرضی به کودکان از آنان می خواست تا درباره ی این معاماهای اخلاقی که شامل قواعد، قوانین، اخلاقیات، تعهدات و اقتدار بود قضاوت کنند . (هانز- معماهای معروف)

کلبرگ بر اساس پاسخ کودکان به معماهای اخلاقی، سه سطح استدلال اخلاقی (پیش عرفی، عرفی، پس عرفی) را تعیین کرد که این سه سطح تقریباً با سن در ارتباط است.

و کلبرگ با پیاژه هم عقیده بود در زمینه ی این مراحل استدلال اخلاقی که در فرهنگهای متفاوت مختلف است و کودکان بر اساس تجربه های زندگی روزانه ی خود فرا می گیرند و در موقعیتهای خاص متفاوت است و یا بستگی به طرز رفتار والدین آنها مربوط می شود.

سطوح و مراحل قضاوت اخلاقی از سوی کلبرگ

سطح

سن

مرحله

تشریح

پیش قراردادی

قراردادی

پس قراردادی

بین 4 و 10 سالگی

بین 10 و 13 سالگی

بین 13 سالگی و شروع بزرگسالی

1-در جهت تنبیه و قدرت

2-در جهت تبادل

3-در جهت حفظ روابط خوب و تأیید های دیگران

4-در جهت احترام به قدرت و حفظ تنظم

5-در جهت قرار داد اجتماعی

6-در جهت اصول اخلاقی

اطاعت از قوانین تنها به منظور اجتناب از تنبیه شدن

اطاعت از قوانین تنها به منظور دریافت احترام یا پاداش

اطاعت از قوانین تنها به منظور اجتناب از عدم تأیید دیگران

اطاعت از قوانین برای اجتناب از نکوهش مقامات، اهمیت انام وظیفه برای حفظ جامعه

احترام به قوانین بر حسب اصول اخلاقی شناخته شده . اصولی که برای سلامتی جامعه بنیادی است. اهمیت احترام به همتایان

احترام به قوانینی که به طور فردی انتخاب می شود (عدالت، متقابل بودن برابری) نه بر اساس الزامهای قانونی یا نظر دیگران


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پروژه بلوغ یا نوجوانی 11 ص