فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:30
فهرست مطالب:
عنوان صفحه
مقدمه 1
نگرانی از مرگ 3
مرگ ، نسبی است 5
دنیا ، رحم جان 6
دنیا ، مدرسه انسان 10
ریشه اعتراض 14
مرگ ، گسترش حیات است 20
پینوشتها 27
منابع 28
مقدمه
یکی از اندیشههایی که همواره بشر را رنج داده است اندیشه مرگ و پایان یافتن زندگی است . آدمی از خود میپرسد چرا به دنیا آمدهایم و چرا میمیریم ؟ منظور از این ساختن و خراب کردن چیست ؟ آیا این کار لغو و بیهوده نیست ؟
منسوب به خیام است :
ترکیب پیالهای که در هم پیوست
بشکستن آن روا نمیدارد مست
چندین قد سرو نازنین و سر و دست
از بهر چه ساخت وز برای چه شکست ؟
جامی است که عقل آفرین میزندش
صد بوسه ز مهر بر جبین میزندش
این کوزه گرد هر چنین جام لطیف
میسازد و باز بر زمین میزندش
دارنده که ترکیب طبایع آراست
از بهر چه افکند و را در کم و کاست ؟
گر نیک آمد ، شکستن از بهر چه بود ؟
ور نیک نیامد این صور ، عیب که راست ؟
ناراحتی از مرگ یکی از علل پیدایش بدبینی فلسفی است . فلاسفه بدبین ، حیات و هستی را بی هدف و بیهوده و عاری از هر گونه حکمت تصور میکنند . این تصور ، آنان را دچار سرگشتگی و حیرت ساخته و احیانا فکر خودکشی را به آنها القاء کرده و میکند ، با خود میاندیشند اگر بنابر رفتن و مردن است نمیبایست میآمدیم ، حالا که بدون اختیار آمدهایم این اندازه لااقل از ما ساخته هست که نگذاریم این بیهودگی ادامه یابد ، پایان دادن به بیهودگی خود عملی خردمندانه است .
تحقیق فلسفه مرگ