
چکیده
مشارکت سیاسی به عنوان یکی از انواع مشارکت، از شاخصهای توسعه اجتماعی و سیاسی در کشورها بهشمار میرود. یکی از گروههای عمده جامعه که شرکت آنان در روند اداره جامعه و توسعه سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ضروری به نظر میرسد، زنان میباشند. مشارکت سیاسی دانشجویان دختر که بزرگترین گروه جمعیتی در کشورهای در حال توسعه و مسئولان اداره جامعه در آینده محسوب میشوند، اهمیت خاصی برای ثبات سیاسی و پویایی جامعه دارد. هدف از نگارش این مقاله بررسی رابطه میان سرمایه اجتماعی و مشارکت سیاسی دانشجویان دختر در دانشگاه فردوسی مشهد میباشد. روش تحقیق پژوهش در جمع آوری و تجزیه و تحلیل دادهها، روش پیمایشی است. این مطالعه بر روی 288 نفر از دختران دانشجوی دانشگاه فردوسی مشهد صورت گرفته و برای جمعآوری اطلاعات، از پرسشنامه استفاده شده که اعتبار آن، به روش صوری، و پایایی آن، به کمک آماره آلفای کرونباخ سنجیده شده است و داده ها از طریق نرم افزار SPSS16 و AMOS18 تحت محیط ویندوز تجزیه و تحلیل شدند. با تقسیم سرمایه اجتماعی به سه متغیر (اعتماد اجتماعی، شبکههای اجتماعی و انجمنهای داوطلبانه)، به همراه در نظر گرفتن پنج وجه از مشارکت سیاسی مشاهده میشود که همبستگیهای معناداری میان ابعاد سرمایه اجتماعی و میزان مشارکت سیاسی پاسخگویان وجود دارد.
کلمات کلیدی: انجمنهای داوطلبانه، شبکههای اجتماعی، اعتماد اجتماعی، مشارکت سیاسی
مقدمه
به نظر میرسد در جهان معاصر توجه زیادی به مشارکت سیاسی میشود. تعداد زیادی مطالعات نظری و کیفی در رابطه با مشارکت سیاسی و دموکراسی وجود دارد که قدمت آن حداقل به رساله دوتوکویل درباره دموکراسی در آمریکا، برمیگردد. در طول چند دهه گذشته حجم قابل توجهی از دانش تجربی نیز در مورد مشارکت سیاسی پدید آمده است. البته به نظر میرسد سهم عمده تحقیقات تجربی در مورد مشارکت سیاسی به سیدنی، وربا و همکاران او برمیگردد.
تجزیه و تحلیل ارائه شده در کتاب «صدا و برابری» میزان بی سابقه ای از اطلاعات تجربی در مورد ماهیت مشارکت سیاسی را نشان می دهد. وربا و همکاران در این کتاب یک مدل منبع مشارکت سیاسی را که فراتر از مدل های سنتی پایگاه اجتماعی-اقتصادی و انتخاب عقلانی است، بسط دادند. برخلاف نظریه های انتخاب عقلانی، آنها استدلال میکنند که تفاوت های قابل توجهی در انواع خاصی از مشارکت بویژه در میان نژادها و طبقات اجتماعی مختلف وجود دارد. آنها دریافتند که منابع تولید شده توسط فعالیت های غیر سیاسی، از جمله ارتباطات و مهارت های سازمانی به دست آمده از طریق شرکت در انجمن های داوطلبانه، برای مشارکت سیاسی مفید هستند.
وربا و همکارانش در این رابطه، تصریح کرده اند که منابع سیاسی مربوطه، که به منظور تسهیل مشارکت سیاسی صورت میگیرد در میان طبقات اجتماعی و نژاد / قومیتهای مختلف ابعاد مختلفی دارد. مهم ترین این منابع زمان، پول و مهارت های مدنی است. در این راستا، مهارت های مدنی به عنوان مهارت های سازمانی و ارتباطی که برای بسیاری از انواع مشارکت سیاسی مفید است، تعریف شده است.
شرکت در انجمن های داوطلبانه غیرسیاسی نقش مهمی در این زمینه دارد. وربا و همکارانش به این نکته اشاره دارند که شرکت در انجمن های داوطلبانه غیرسیاسی به سه روش مشارکت سیاسی را تسهیل میکنند. اولا، شرکت در انجمن های داوطلبانه غیرسیاسی فرصت هایی را برای مردم به منظور توسعه مهارت های سازمانی و ارتباطهای مرتبط سیاسی فراهم می کند. دوم اینکه، شرکت در انجمن های غیرسیاسی داوطلبانه مردم را در معرض پیام های سیاسی و بحث های سیاسی که منجر به مشارکت سیاسی می شود، می گذارد. سوم اینکه، بر طبق نظر وربا و همکارانش انجمن های داوطلبانه غیر سیاسی به عنوان عاملی برای جذب در بسیج سیاسی نقش مهمی ایفا می کنند (وربا، 1993 : 457).
بنابراین نقشی که توسط انجمنهای داوطلبانه غیرسیاسی بازی می شود به منظور افشای پیام های سیاسی به مردم و جذب آنها در فعالیت های سیاسی است. مطالعات متعدد در این باره نشان میدهد که شبکه های اجتماعی نقش مهمی در تعیین هویت سیاسی افراد برای شرکت در سیاست بازی می کند. به عنوان مثال، وربا و همکارانش مشاهده کردند که هنگامی که گرایش به فعالیت های سیاسی از طریق شبکه های بین فردی رخ می دهد، اعضای شبکهها بیشتر از دیگران به فعالیت سیاسی علاقه مند بودند، همچنین مطالعات دیگر نشان می دهد که شبکه های دوستی گوناگون احتمال مشارکت مردم در یک یا چند فعالیت سیاسی را افزایش می دهد(کتلر و برکویتز، 2005: 170-152).
مقاله بررسی رابطه میان سرمایه اجتماعی و مشارکت سیاسی زنان - 13 صفحه وورد