مقدمه ....
کمیتهای فیزیکی ... سنگ بنای علم فیزیک کمیتهای فیزیکی است که ما برای بیان قوانین فیزیک از آنها استفاده می کنیم از جمله میتوان از طول، جرم، زمان، نیرو، سرعت و چگالی، مقاومت و شدت میدان مغناطیسی نام برد. بسیاری از این واژهها مانند طول و نیرو در گفتگوهای روزمره نیز بکار میروند. مثلاً ممکن است گفتهشود: « من اینکار را هر قدر هم طول بکشد، بخاطر شما با تمام نیرو انجام میدهم». ولی در فیزیک باید واژههای به کمیتهای فیزیکی، مانند نیرو و طول را با وضوح و دقت تعریف کنیم و آنها را با مفاهیم روزمره اشتباه نگیریم. در مثال بالا معانی واژههای طول و نیرو هیچ ربطی به تعریف دقیق و علمی این کمیت ندارد. یک کمیت فیزیکی (مانندجرم) را موقعی تعریف شده میدانیم که روشها یا دستورالعملهایی برای اندازهگیری آن بیان کرده و یکایی (مانند کیلوگرم) به آن نسبت داده باشیم. یعنی، در واقع یک استاندار برای آن تعریف بکنیم. نکته مهم تعریف این کمیت با یک روش مفید و عملی و پذیرفته شدن آن درسطح بینالمللی است. تعداد کمیتهای فیزیکی آنقدر زیاد است که مرتب کردن آنها خود مسئله اصلی و مشکل است. این کمیتها از هم مستقل نیستند. بعنوان مثال سرعت برابر نسبت طول به زمان است
کاری که باید بکنیم اینست که ا زمیان تمام کمیتهای فیزیکی ممکن چند کمیت مشخص را انتخاب کنیم. و آنها را کمیتهای اصلی نبامیم. بقیه کمیتها را از این کمیتهای اصلی بدست میآوریم. آنگاه برای هر یک از این کمیهای اصلی استانداردی در نظر میگیریم. بعنوان مثال، اگر طول را کمیت اصلی انتخاب کنیم، متر را بعنوان استاندارد آن در نظر میگیریم و آن را با عملیات دقیق آزمایشگاهی تعریف می کنیم.
1- قانون جاذبه نیوتون
نیرویی که خط عمل آن را یک نقطه منفرد یا مرکز عبور کند نیروی مرکزی گویند. اگر مقدار نیرو فقط بستگی به فاصله از مرکز داشته باشد و تابع جهت نباشد، نیرو را همگن مینامند. نیروهای مرکزی از مبانی مهم فیزیک هستند، زیرا نیروهایی از قبیل نیروهای جاذبهای، نیروهای الکترواستاتیکی و غیره در این گروه قرار دارند. نیروهای عکسالعملی نیز ذرات بنیادی طبیعت، اساساً ازنوع نیروهای مرکزی هستند. در حالتی ه دو ذره وجود داشته باشد، هر ذره بصورت یک مرکز نیرو برای ذره دیگر عمل خواهد کرد.
جاذبه ....
نیوتون در سال 1666 قانون جاذبه عمومی را بیان کرد. اغراق آمیز نیست اگر بیان این قانون را شروع اخترشناسی جدید بدانیم زیرا قانون جاذبه در مورد حرکت سیارات منظومه شمسی، ماهوارههای آنها ستارگان مضاعف و دوتایی و حتی سیستمهای ستارهای صادق است این قانون را میتوان چنین بیان کرد.
«هر ذره در جهان، هر ذره دیگر را با نیرویی جذب میکند که با حاصلضرب جرم آن دو ذره نسبت مستقیم با مجذور فاصله بین آنها نسبت معکوس دارد. این نیرو در امتداد خط راست واصل بین دو ذره است.»
این قانون را از لحاظ برداری میتوان چنین نوشت :
FijS نیروی وارد شده توسط ذره j به جرم mj بر ذره، به جرم mi است همانطور که در شکل نشان داده شدهاست بردار rij بر روی قطعه خط واصل بین دو ذره و در جهت حرکت از I به j است. قانون عکس العمل ایجاب میکند که Fij= Fji باشد، ثابت تناسب G را ثابت جهانی جاذبه مینامند. مقدار این ثابت را با انجام آزمایشهای دقیق در آزمایشگاه و اندازهگیری نیروی بین دو جسم با جرمهای مشخص بدست آوردهاند. مقدار بینالمللی پذیرفته شده این ثابت در سیستم SI عبارت است از :
G= (6.672± 0.004)× 1011 Nm2kg-2
در حال حاضر تمام دانش ما درباره جرمهای اجسام نجومی (از جمله زمین) بر مبنای مقدار این ثابت بنیادی است:
قانون اول نیوتون درباره حرکت...
سوال؟ ... آیا نخستین باری که قرص یخ خشک یا وسیله تقریب بیاصطکاک دیگری میدیدید تعجب نکردید؟
آیا بیاد دارید که با کوچکترین تلنگری که به آن می زدید چه طور صاف و یکنواخت سر می خورد؟ چطور بود که هیچ علامتی از کند شدن یا تند شدن نشان نمی داد؟ تجربه روزمره بما میگوید که برای آنکه حرکت یک جسم ادامه پیدا کند، پیوسته نیرو لازم است. اما قرص یخ خشک از برآوردن انتظارات ارسطویی سرباز میزند، و برخورد با این امر برای نخستین بار همیشه تعجب آور است. با این همه، قرص یخ خشک کاملاً طبیعی عمل میکند. اگر نیروهای اصطکاک وجود نمیداشتند، یک ضربه آرام موجب میشد که میزها و صندلیها نیز همچون قرص یخ خشک از جای خود حرکت کنند وبرکف اتاق سر بخورند. قانون اول نیوتن مستقیماً با اندیشه ارسطویی درباره «طبیعی» بودن به ستیز برمیخیزد این قانون اعلام میکند که حالت سکون و حالت بی شتاب حرکت یکنواخت در یک خط مستقیم هر دو بطور برابر طبیعی هستند. فقط وجود بعضی از نیروها مثلاً اصطکاک جسم را از حرکت دائمی باز میدارد. قانون اول نیوتن درباره حرکت را میتوان با اصطلاحهای امروزی بصورت زیربیان کرد: هر جسم به حالت سکون یا در حال حرکت مستقیم الخط یکنواخت باقی میماند مگر آنکه نیروی بیتوازنی بر آن وارد آید. به عکس اگر جسمی در حالت سکون یا درحال حرکت مستقیم الخط یکنواخت باشد نیروی بیتوازنی موثر بر آن برابر صفر است. برای آن که حرکت یک جسم را بفهمیم، باید تمام نیروهای موثر برآن را به حساب آوریم. اگر همه نیروها از جمله اصطکاک در حال موازنه باشند جسم با سرعت ثابت V حرکت خواهد کرد. گرچه نیوتون نخستین کسی بود که این اندیشه را بصورت قانون کلی بیان کرد گالیله پنجاه سال پیش از او بینات مشابهی اظهار کرده بود. البته گالیله و نیوتن قرصهای یخ خشک در اختیار نداشتند وبنابرین نمیتوانستهاند حرکتی رامشاهده کرده باشند که اصطکاک در آنها بطور قابل ملاحظه ای کاهش یافته باشد. اما گالیله آزمایشی فکری ابداع کرده بود، که در آن اصطکاک صفر تصور میشد.
جای شکل
این آزمایش فکری بر مبنای یک مشاهده واقعی بود هرگاه گلوله آونگی را که به انتهای نخی بسته شده بود عقب بکشیم و آن را از حالت سکون رها کنیم، در طول یک قوس نوسان میکند و تقریباً تا همان ارتفاع آغاز حرکت خود بالا میرود. در واقع همچنان که گالیله نشان داد گلوله آونگ تقریباً با سطح اولیه بالا میرود، حتی اگر با یک گل میخ مسیر آن تغییر داده شود از این مشاهده بود که گالیله آزمایش فکری خود را به وجود آورد. او پیشگویی کرد که هرگاه گلولهای از ارتفاعی بر یک سرازیری بدون اصطکاک رها شود، میغلتد و از سربالایی مقابل بالا میرود و صرف نظر از طول بهمان ارتفاع میرسد مثلاً در نمودار پایین چنانچه سربالایی طرف راست از وضع الف به وضع ب و سپس به وضع پ تغییر کند گلوله در هر مرحله جلوتر می رود تا به ارتفاع اصلی برسد. هر چه زاویه شیب کمتر شود حرکت گلوله به تدریج کندتر می شود. اگر سرازیری دوم چنانچه ذرات، دیده میشود کاملاً مسطح شود گلوله هرگز بر این سح بیاصطکاک در یک خط مستقیم و با یک سرعت نامتغیر برای همیشه خواهد غلتید این نتیجهگیری را با قانون اول نیوتن میتوان یکی دانست. در واقع بعضی از نویسندگان تاریخ علوم، گالیله را کاشف قانون اول میدانند. اما بعضی دیگر عقیده دارند که دراندیشه گالیله "برای همیشه غلتیدن به معنی قرار گرفتن در یک ارتفاع ثابت بالای زمین" بوده است و به معنی «حرکت در یک خط راست در فضا» نبوده است. این گرایش را که اشیاء به حفظ حالت سکون یا حالت حرکت یکنواخت خود دارند، گاهی "اصل اینرس" مینامند.
بهمین سبب گاهی به قانون اول نیوتن قانون اینرسی گفته میشود. اینرسی خاصیتی از تمام اشیاست. میتوان گفت اجسام مادی، در ارتباط با حالت حرکت خود نوعی سرسختی نشان میدهند هنگامی که در حال حرکت هستند بدون تغییر تندی (بدون تغییر سرعت و جهت) به حرکت خود ادامه میدهند. مگر آنکه مجبور شوند و بر اثر نوعی نیروی خارجی به گونهای دیگر عمل کنندوهنگامیکه در حالت سکون هستند حالت خود را حفظ میکنند بهمین سبب است که کمربند ایمنی بهنگام توقف سریع اتومبیل مفید واقع می شود و نیز بهمین سبب است که اتومبیل در یک جاده یخی، سر پیچ نمیتواند دور بزند بلکه در مسیری مستقیمتر میافتد که احتمالاً به مزرعه یا پرچین مزرعه ختم میشود و هز چه اینرسی جسمی بیشتر باشد مقاومت آن برای تغییر درحالت حرکتی که دارد بیشتر است. و از این رو نیروی بزرگتری برای ایجاد یک تغیر مطلوب در حالت حرکت آن لازم است.بهمین سبب هم، متوقف کردن آنها دشوار است. هرگاه وسایل نقلیه مذکور ناگهان ترمز کنند، مسافران وباروبه آنان حرکت خود به سمت جلو را حفظ میکنند. قانون اول نیوتون بما میگوید که اگر ببینیم جسمی با سرعت ثابت در یک خط مستقیم درحرکت است بیدرنگ میفهمیم که نیروهای وارد بر آن باید در حالت توازن باشند یعنی آن جسم در حالت تعادل است. آیا این بدان معنی است که در فیزیک نیوتونی حالت سکون وحالت حرکت یکنواخت هم ارزند؟ در حقیقت همین طور است. وقتیکه میگوییم جسمی در حالت تعادل است، فقط میدانیم که V ثابت است صفر بودن یا نبودن مقدار این ثابت درهر مورد بستگی به این دارد که کدام جسم را به عنوان مرجع اندازهگیری بزرگی V انتخاب کرده باشیم.ما فقط با ارجاع به جسمی دیگر میتوانیم بگوییم که جسم مورد نظر ما در حالت سکون است یا با تندی v ثابت بزرگتر از صفر در حال حرکت است.
اهمیت قانون اول ...
قوانین نیوتون مفاهیم فلسفی عمیقی را دربردارند. با این همه میتوانیم این قوانین را به آسانی بکار ببریم و اهمیت قانون اول نیوتون را حتی بدون توجه به تمام اینگونه ریزهکاریها دریابیم. برای سهولت کار، پیشنهاد مهمی را که از قانون اول حاصل میشود فهرست وار بیان میکنیم:
1-قانون اول، شکست فیزیک ارسطویی را اعلام میکند. حرکت «طبیعی» حرکتی که نیاز به توضیح بیشتر ندارد، بازگشت به وضعیت آرامش درمکان مناسب نیست بلکه حرکتی است که با تندی یکنواخت روی دهد.
2- قانون اول، اندیشه اینرسی را مطرح می کند که بر اساس آن تمایل بنیادی همه اجسام است که حالت سکون یا حالت حرکت یکنواخت خود راحفظ کنند.
3- قانون اول میگوید که از نقطه نظر فیزیک، حالت سکون با حالت حرکت یکنواخت در راستای مستقیم و هر سرعتی که داشته باشد هم ارز است. در مورد هیچیک از این دو حالت سکون یا حرکت یکنواخت چیزی «مطلق» یا خصوصاً متمایز وجود ندارد از این رو، برای توصیف حرکت، نیاز به تعیین یک «چهارچوب مرجع» پدید میآید، زیرا جسمی که نسبت به یک ناظر، یا یک چارچوب مرجع ساکن است، ممکن است نسبت به ناظر یا چهارچوب مرجع دیگری در حرکت باشد.
4- قانون اول، ماند قوانین فیزیکی دیگر قانونی جهانی است و مدعی است که برای اجسام در همه جای جهان صادق است یعنی همان قانونی که بر روی زمین بکار میآید در ماه، در سراسر کهکشان و در ماورای آن نیز صادق است. و همین قانون درباره حرکت اتمها، مغناطیس، توپ تنیس و ستارگان و همه چیز دیگر صادق است.
5- قانون اول رفتار اجسام را بهنگام که هیچ نیروی بیتوازنی بر آنها وارد نمیآید بیان میکند. از این رو زمنیه را برای طرح این پرسش آماده میکند که :« هرگاه نیروی بیتوازنی بر جسم وارد آید، دقیقاً چه روی میدهد؟
قانون دوم نیوتون درباره حرکت ...
یک تئوری دینامیکی باید حالت سکون، حرکت یکنواخت و شتاب را توجیه کند. تا اینجا دو منظور ما برآورده شده است. توضیح سکون وحرکت یکنواخت. برحسب قانون اول، حالتهای سکون و حرکت یکنواخت هم ارزند. قانون دوم نیوتن پاسخ به این پرسش را فراهم میکند: هرگاه نیروی بیتوازنی بر جسمی وارد شود چه روی خواهد داد؟ چون نیرو را علت حرکت می دانیم، این قانون، قانون اساسی دینامیک است. بطور کیفی، قانون دوم درباره حرکت اندکی بیشتر از این تعریف است:علت لازم و کافی برای انحراف از حرکت «طبیعی» (یعنی حرکتی با تندی ثابت یا صفر) آن است که نیروی موثر و غیر صفری بر جسم وارد شود. ولی قانون از این هم بیشتر میرود و رابطه کمی سادهای میان تغییر در حالت حرکت و نیروی موثر بدست میدهد. برای آنکه معنی قانون تا آنجا که ممکن است روشنتر شود نخست وضعیتی را در نظر میگیریم که در آن نیروهای متفاوت بر یک جسم اثر میکنند. پس از آن، وضعیتی را در نظر میگیریم که نیرویی یکسان بر اجسام متفاوت اثر میکند. سرانجام با ترکیب این نتایج، رابطهای کلی بدست میآوریم.
نیرو و شتاب ...
شتاب هر جسم مستقیماً متناسب و در همان جهت نیروی موثر وارد بر جسم است. توجه داشته باشید که نیرو و شتاب هر دو کمیتهای برداری هستند. چون شتاب آهنگ تغییرات تندی است نیرو متناسب با تغییر تندی است هر چه این تغییر بزرگتر یا سریعتر باشد نیرو باید بزرگتر باشد، اگر شتاب جسم و موثر نیروی موثر باشد رابطه بصورت زیر است:
این رابطه در صورتی باعبارت گفته شده هم ارز است که این استنباط هم وجود داشته باشد که هرگاه دو بردار با هم متناسب باشند باید جهتهای آنها یکسان و بزرگیهای آنها نیز متناسب باشند. وقتی که میگوییم دو کمیت متناسب هستند بدان معنی است که اگر یک کمیت دو برابر شود کمیت دیگری نیز دوبرابرشود بنابراین اگر نیرویی شتاب معین تولید کند، نیرویی دو برابر آن (در همان جسم) شتابی دو برابر در همان جهت تولید میکند.
جرم و شتاب ...
شتاب یک جسم با جرم جسم بطور معکوس متناسب است، یعنی هر چه جرم جسم بیشتر باشد اگر نیروی موثر معینی بر جسم وارد شود، شتاب آن کمتر خواهد بود. بنابراین جرم یک جسم چیزی است که نشان میدهد چه نیرویی لازم است تا حرکت آن را تغییر دهد به گفته دیگر جرم یک جسم مقدار اینرسی آن است، گاهی برای آنکه تاکید کنند که جرم مقدار اینرسی را اندازه میگیرد اصطلاح جرم اینرسیایی را بکار میبرند. جرم کمیتی است اسکالر (جهت ندارد) و بر جهت شتاب اثری ندارد و رابطه میان شتاب و جرم را میتوان بصورت نمادی نوشت اگر aنماد شتاب (بزرگی بردار شتاب ) و m نماد جرم باشد در این صورت تا زمانیکه همان نیرو اثر کند:
رابطه کلی شتاب (برای m ثابت) متناسب است با نیروی موثر و (برای موثر ثابت) متناسب است با عکس جرم یعنی 01/m نتیجه میشود که بطور کلی شتاب متناسب است با حاصلضرب نیروی موثر و عکس جرم موثر
قانون دوم نیوتون ...
نیروی موثر بر یک جسم هم جهت با شتاب است و از نظر عددی برابر است با حاصلضرب شتاب جسم در جرم آن. این قانون پیوسته برقرار است: خواه نیرو الکتریکی باشد خواه گرانشی، خواه کششی باشد خواه رانش یا ترکیبی از آنها؛ جرم خواه جرم الکترونها باشد یا اتمها، خواه جرم ستارگان باشد یا اتومبیل؛ شتاب خواه بزرگ باشد یاکوچک. در این جهت باشد یا در آن جهت، این قانون عمومیت دارد و جهانی است.
قانون سوم نیوتون درباره حرکت ...
نیوتون در قانون اول خود رفتار اجسام را بهنگامی که در حال تعادل هستند یعنی بهنگامی که نیروی موثر بر آنها صفر است بیان میکند قانون دوم توضیح می دهد که چگونه حرکت آنها به هنگامی که نیروی موثر صفر نیست تغییر میکند. اما قانون سوم نیوتون بینش جدیدو شگفت آوری درباره نیرو آورده است. به گفته نیوتون، برای هر کنشی هموراه واکنشی مساوی و مخالف آن وجود دارد: یا کنشهای متقابل دو حسم بر یکدیگر همیشه مساوی و در جهتهایی مخالف یکدیگرند. این عبارت، ترجمه کلمه به کلمه نیرو اصول است اما با بیان امروزی میتوانیم هر جا نیوتون اصطلاح کنش بکار برده است اصطلاح نیرو بکار ببریم. بنابراین گفته نیوتون را میتوانیم از نو بصورت زیر بنویسیم: اگر جسمی بر جسم دیگر نیرو وار کند جسم دوم هم بر حسم اول نیرو وارد میکند این دو نیرو از نظر بزرگی برابرند و ازنظر جهت با یکدیگر مخالفند. شگفتانگیزترین اندیشهای که از این بیان حاصل میشود این است که نیروها همیشه به صورت زوجهای دوقلوی آینهای وجود دارند و بردو جسم متفاوت اثر میکنند. در واقع فکر یک نیروی تنها بدون همراه بودن با نیروی دیگری که بر جسم دیگر اثر کند هیچ معنایی ندارد.
کنش وواکنش هم با هم وجوددارند. نمیتوانید یکی را بدون دیگری داشته باشید. مهمتر از همه آنکه دو نیرو بر یک جسم اثر نمیکند. آنها ازجهتی مثل وام و طلب هستند. یکی بدون دیگری غیرممکن است. بزرگی آنها مساوی است اما علامت آنها مخالف یکدیگر است و برای دو جسم متفاوت اتفاق میافتند. نیوتون در این باره مینویسد : « هر چیز کم چیز دیگری را می کشد یا به آن فشار میآورد بهمان قدر بوسیله دیگری کشیده یا فشرده میشود اگر سنگی را با انگشت خود فشار دهید انگشتان شما به وسیله سنگ فشرده می شوند» از این امر چنین برمیآید که نیروها همیشه نتیجه کنشهای متقابل میان اجسام هستند. اگر جسم A بر جسم B را بشکند یا براند دراین صورت جسم B جسم A را با نیروی دقیقاً برابر میکشد یا میراند این کششها و رانشهای زوج همیشه از نظر بزرگی با هم برابر و از نظر جهت با هم مخالفند، و همیشه بر دو جسم متفاوت وارد می شوند هرگاه دو جسم A و B بر هم اثرمتقابل داشته باشند با استفاده از نمادهای کوتاه شده جبر، این اندیشه را میتوان بصورت زیر بیان کرد:
این معادله به روشنی قانون سوم قانون نیوتون را جمع بندی میکند. راه جدیدی برای بیان این قانون چنین است: هرگاه دو جسم بر هم تأثیرمتقابل داشته باشند نیروهایی که بریکدیگر اعمال میکنند از نظر بزرگی برابر و ازنظر جهت مخالف هم هستند. بسیاری از مشاهدههای روزانه قانون سوم نیوتون را نشان میدهد قایق به وسیله آبی که نیرویی رو به جلو بر پارو وارد میآورد رانده میشود و در حالی که پارو نیرویی رو به عقب بر آب وارد میکند. اتومبیل با نیرویی که زمین بر تایرها وارد میکند به حرکت درمیآید در حالی که تایرها نیرویی رو به عقب برزمین وارد میکنند و هرگاه اصطکاک کافی نباشد تایرها نیرویی رو به عقب بر زمین وارد میکنند و هرگاه اصطکاک کافی نباشد تیرها نمیتوانند اتومبیل را به سمت جلو به حرکت درآورند بسیاری از این آثار به آسانی مشاهده پذیر نیستند؛ مثلاً وقتی که یک سیب سقوط می کند بر اثر نیروی گرانشی زمین ، یعنی وزنش، رو به پائین کشیده میشود، زمن نیز بر اثر نیروی گرانش سیب رو به بالا کشیده میشود. اکنون ببینیم که قانون سوم چه چیزهایی را نمیگوید. این خود بسیار مم است. قانون سوم از نیروها گفتگو میکند نه از آثاری که این نیروها ایجاد میکنند. در آخرین مثال وقتی که سیب روبه پائین ساقط می شود و زمین بسوی بالا شتاب میگیرد.
نیروهایی که سیب و زمین بر هم وارد میآورند بزرگی برابر دارند اما شتابهایی که بر اثر این نیروها تولید میشوند کاملاً متفاوتند. به سبب جرم عظیم زمین، شتاب رو به بالای آن فوقالعاده نامحسوس است. همچنین قانون سوم بیان نمیکند که کشش و رانش چگونه اعمال میشوند. بوسیله تماس، بوسیله اثر مغناطیسی یا بوسیله اثر الکتریکی جاذبه بودن یا دافعه بودن نیروها هم در مورد این قانون الزامی به بار نمیآورد. قانون سوم در واقع به نوع خاص نیرو بستگی ندارد. نیرو برای متوقف کردن اجسام برای به حرکت در آوردن اجسام، برای شتاب دادن به اجسام و برای یکنواخت کردن حرکت اجسام، یکسان بکار میرود. خواه اصطکاک وجود داشته باشد خواه نداشته باشد نیرو به کار میرود. در حقیقت جهانی بودن قانون سوم، آن را در تمام فیزیک فوقالعاده ارزشمند میکند.
کاربرد قوانین نیوتون .....
قانون اول بر این نقطه نظر جدید در مطالعه حرکت تأکید میکند که : آنچه توضیح لازم دارد خود حرکت نیست. بلکه تغییر حرکت است قانون اول بر این امر تکیه دارد که باید بدانیم چرا یک جسم حرکتش تند یا کند میشود یا تغییر جهت پیدا میکند
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 29 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
دانلود مقاله قوانین فیزیک جاذبه نیوتن و الکترومغناطیس