نام محصول: مقاله چگونگی و نحوه ی تعلیم و تربیت در کودکان
فرمت : word
تعداد صفحات : 13
زبان : فارسی
سال گردآوری : 94
حجم فایل : 0.5 مگابایت
چکیده
در تعلیم و تربیت کودکان انضباط همیشه مورد توجه بوده ، ولی در اینکه این انضباط چگونه باید باشد و چگونه می توان آن را آموزش داد عقاید متفاوت است .
«هدف از انضباط این است که کودک را قادر به سازش با قوانین و مقرراتی که فرهنگ یک گروه پذیرفته است بنماید ، به طوری که رفتار خود را با توقعات و خواستهای گروه اجتماعی که در آن زندگی می کند هماهنگ نماید» (بدری مقدم ، 1379)
در مواردی که رفتار فرد در جهتی بر خلاف مقررات و قوانین گروه ، یعنی بر خلاف انتظار و توقعات آنهاست او را فردی بی انضباط می نامند . البته وقتی در آموزشگاه از انضباط صحبت می شود مراد نظم و ترتیب و سکوت دانش آموزان نیست ، بلکه معنی وسیعتری مورد نظر است به این معنی که انضباط باید منجر به انگیزش جهت حفظ مقررات شود و به صورت عادت درآید .
یکی از مشکلاتی که معلمان و اولیای آموزشگاهها با آن مواجه هستند بی انضباطی و عدم رعایت مقررات از طرف دانش آموزان است .
مقدمه
برای اینکه انسان بتواند در اجتماع زندگی کند باید رفتار اجتماعی را بیاموزد به این معنی که رفتارش باید مورد قبول اجتماع باشد . یکی از راههای اجتماعی شدن و مورد قبول قرار گرفتن رعایت انضباط و مقرراتی است که در اجتماع حکمفرماست .
مقررات و قوانینی انضباطی رفتار را تحت کنترل درمی آورد و چون این کنترل اغلب مانع انجام خواسته های کودکان می شود ، گاهی موجب خشم و عصبانیت آنها می گردد .
بیان مساله
اینجانب ...... در سال تحصیلی در پایه ....در مدرسه.... مشغول به تدریس بودم که با این مشکل مواجه شدم.
در این کلاس با وجود پایه ضعیف دانش اموزان و وجود بی انضباطی مشکل من را صدچندان می کرد . از آنجایی که شخصاً به شغل معلمی علاقه داشته و دوست داشتم در کارم موفق باشم و کلاسی نمونه در هر زمینه داشته باشم درصدد برآمدم تا مشکل دانش آموزان این کلاس را حل نموده و آنها را متقاعد به پذیرش نظم و مقررات نمایم .
با توجه به اینکه مقالات مربوط به انضباط در مجلات ماهانه تربیت ، پیوند ، آموزش ابتدایی را مطالعه می کردم و در دروس دانشگاهی نیز پیرامون این مسأله ، کتبی را مطالعه کرده بودم سعی کردم با استفاده از مطالب مفید این مقالات و راهنمایی های معلمان باتجربه به حل مشکل بپردازم .
هدف من از انجام این پژوهش این بود که دانش آموزان کلاس علاوه بر داشتن رفتار مؤدبانه، کارشان را به بهترین وجه در کلاس انجام دهند ، همچنین اهمیت رفتار مؤدبانه ، انضباط و تلاش واقعی خود جهت نیل به یادگیری را همیشه به خاطر داشته باشند و از طریق آن در امتحانات خود نیز موفقیت کسب نموده و برای ادامه تحصیل نشاط و سرزندگی داشته باشند و پس از آن در کلیة مراحل زندگی خود به قوانین و مقررات احترام گذاشته و موجبات سعادتمندی آنان در جامعه فراهم گردد
شواهد یک
همانطور که در مقدمه پژوهش به آن اشاره شد مشکل من در کلاس پنجم این آموزشگاه بی انضباطی چند تن از شاگردان در کلاس بود . تعدادی از دانش آموزان همیشه و در همه حال از پای میز آموزگار تکان نمی خوردند و با تهدید و زور و داد و فریاد هم میز را ترک نمی کردند که این امر خود باعث به هم ریختن نظم عمومی کلاس و از بین رفتن حالت تعادل می شد . همچنین بدون اجازه معلم شروع به صحبت و اظهار عقیده در کلاس می کردند و به اصطلاح عامیانه میان حرف معلم می پریدند که این امر هم باعث می شد تا دانش آموزان دیگر هم روش تقلید را در پیش گرفته و همه با هم صحبت و گاه شروع به مخالفت از عقاید و نظرات یکدیگر می کردند . به عنوان یک معلم بسیار متعجب بودم که معلمان سالهای فبل در این کلاس چگونه تدریس می کرده اند؟ آیا تدریس آنها موفق بوده یا خیر؟ چون در این کلاس کلمه ای به نام انضباط کاملاً بی معنی و مفهوم بود و بچه ها با آن بیگانه بودند . در انجام فعالیت های گروهی اخلال نموده و هنگام انجام تکالیف داخل کلاس دیگر همکلاسی ها را آزار و اذیت می کردند .
جمع آوری اطلاعات با مشاهده وضع موجود جریان را با مدیر مدرسه در میان گذاشتم و مشکلات این دانش آموزان را برای ایشان توضیح دادم . با توجه به اینکه معلم سال قبل این دانش آموزان در مدرسه حضور داشت از ایشان نیز سؤالاتی در این مورد پرسیدم که ایشان تمام حرفهای مرا تأیید کردند و این کلاس را کلاسی بی انضباط تلقی نموده و یکی از علل تغییر کلاس ایشان در سال جدید همین بی انضباطی بیش از حد شاگردان این کلاس بود. با توجه به این نکات متوجه شدم که این دانش آموزان از پایة اول با این مشکل مواجه بوده اند و اقدامی جدی جهت رفع این مشکل صورت نگرفته بود ، درحالی که ادامه این وضع برای من بسیار سخت و مشکل بود . با بررسی پروندة دانش آموزان مشکل ساز پی به این نکته بردم که دارای معدل درسی خوب هستند ولی نمرات انضباط در سطح پایین بود . با کمک مدیر مدرسه ، در مورد وضعیت خانوادگی این چند دانش آموز به این نکته پی بردم که برخی آنها در منزل مشکل خانوادگی دارند . دونفر از آنان پدر خود را از دست داده ، یکی پدر و مادرش از هم جدا شده و دیگری به علت اعتیاد پدر با اختلافات خانوادگی روبرو بود ، این در حالی بود که والدین آنها اصلاً به مدرسه نمی آمدند و به امور فرزند خود کمتر رسیدگی می کردند .
مقاله چگونگی و نحوه ی تعلیم و تربیت در کودکان