لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه17
کردم. از وقتی یادم میآید تمبر همیشه در زندگیام بوده است. مغازه پدر با آن تمبرهای رنگی و اسکناسهای قدیمی و... مثل آهنربا مرا جذب میکرد. جالب اینکه پدرم نقاش بود و کار مینیاتور میکرد. قبل از اینکه من به دنیا بیایم، یک روز نمیدانم از کجا یک بسته تمبر عتیقه میخرد و میفروشد، بعد ناگهان تبدیل میشود به تمبرفروش.
فکر کنم شکل زیبای تمبرها و دنیای اسرارآمیزشان او را مسحور خود کرد؛ طوری که کلکسیونداری راضیاش نکرد و رفت دنبال کار معاملات تمبر؛ میخواست شغل و زندگیاش تمبر باشد». آقای فرحبخش در دوره دبیرستان به عنوان کارآموز وردست پدرش در مغازه میایستاده؛ «آن موقع پسر به راه پدر میرفت؛ برای همین هم مشکل بیکاری نبود. بیشتر مردم کار آزاد داشتند، پسرشان را هم میآوردند وردست خودشان کار یاد بگیرد. وقتی کار یاد میگرفت در همان مغازه مشغول به کار میشد. البته آن زمان کار تمبرفروشی برای من کار دوم بود. کار اولم تحصیل بود. از معدود آدمهایی بودم که وارد دانشکده ادبیات شدم و لیسانس زبان گرفتم
تحقیق در مورد مصاحبه با پر افتخارترین کلکسیونر تمبر ایران