نیما یوشیج
شاعری که از خودش آغاز می شود
علی اسفندیاری "نیما یوشیج" روز 21 آبان 1274 شمسی در دهکده دور افتاده « یوش» مازندران به دنیا آمد
نیما دوران طفولیت را در دامان طبیعت و در میان شبانان و" ایلخی بانان" گذراند که به هوای چراگاه ، به نقاط دور، ییلاق و قشلاق می کنند و شب بالای کوهها به دور هم جمع می شوند و آتش می افروزند. او بعدها از سراسر دوران کودکی ، به گفته خودش ، « جز زد و خوردهای وحشیانه و چیز های مربوط به زندگی کوچ نشینی و تفریحات ساده در آرامش یکنواخت و کور و بیخبر از همه جا ، چیزی به خاطر نداشت »(از صبا تا نیما ، جلد دوم ،ص 466).
نیما خواندن و نوشتن را در زادگاه خود نزد آخوند ده آموخت . دوازده سال داشت که با خانواده اش به تهران آمد و پس از گذراندن دوره دبیرستان برای فراگرفتن زبان فرانسه به مدرسه« سن لویی» رفت . در مدرسه خوب کار نمی کرد و تنها نمرات نقاشی و ورزش به دادش می رسید . سال های او.ل زندگی مدرسه اش به زد و خورد با بچه ها گذشت.اما بعد ها مراقبت و تشویق یک معلم خوشرفتار « نظام وفا» شاعر بنام ،او را به خط شعر گفتن انداخت . در ابتدا به سبک معمول قدیم و مخصوصا" به سبک خراسانی شعر می ساخت . اما آشنایی به زبان فرانسه و ادبیات آن زبان راه تازه ای در پیش چشم او گذاشت . ثمره کاوشهای وی در این راه بعد از جدا یی از مدرسه و گذراندن دوران دلدادگی ، بدانجا انجامید که ممکن است در منظومه افسانه او دیده شود
نیما تابستانها به زاد گاه خود می رفت و این کاری بود که بعد ها هم ترک نکرد و تا آخر عمر ادامه داد .
نخستین اثر منظوم نیما « قصه رنگ پریده » است . خود او می گوید :« من پیش از آن شعری در دست ندا رم»( همانجا، ص467 ) این قصه را نیما در سال 1299 هجری شمسی سروده و یک سال بعد انتشار داده و بعد قسمتهایی از آن به نام « دلهای خونین » در منتخبات آثار ، تالیف محمد ضیاء هشترودی، نقل شده است .
نیما با سرودن قطعه های « ای شب» و « افسانه » نخستین اشعار دوره جوانی خود را ، که ارزشیاب شخصیت هنری وی هستند ، به و جود می آورد.
قطعه « ای شب» که از یک سال پیش « دست به دست خوانده و رانده شده بود» ( همانجا، ص 467 )در پاییز سال 1351 شمسی در روزنامه هفتگی « نوبهار» انتشار یافت. ادبا« گفتند انحطاطی در ادبیات آبرومند قدیم رخ داده است . مدتها در تجدد ادبی بحث کردند . شاعر کارد می بست ، جرات نداشتند صریحا" به او حمله کنند. کنایه می زدند، ولی صداها به قدری ضعیف بود که به گوش شاعر نرسید و بدون جواب ماند . در ظرف این مدت آن قطعه با بعضی شعرهای دیگر ، که در اطراف خوانده شده بود ، در ذوق و سلیقه چند نفر نفوذ پیدا کرد . آن اشخاص پسندیدند ، استقبال کردند و تیر به نشانه رسید ه بود . نشا نه شاعر قلبهای گرم و جوان بود . نگاه او به چشمهایی بود که برق می زدند و تند نگاه می کنند . شعرهای او برای آنان ساخته شده بود.»( همانجا، ص 468) در سالهای 1305 دفترچه ای از اشعار نیما که منظومه « خانواده سرباز» و سه قطعه کوتاه « شیر، انگاسی، بعد از غروب» در آن بود ، منتشر شد
نیما به خود و نتیجه کار خود اطمینان داشت . اول پیش خودش فکر کرده بود که هرکس کار تازه ای می کند سر نوشت تازه ای هم دارد . او به کاری که ملت به آن محتاج بود اقدام کرده بود .
حقیقت این است که نیما هنوز در این راه از دیگر کسانی که پیش از او معایب شعر سازی به طرز قدما را دریافته و در پی راههای نوینی بودند ، متجددتر نبود . اما آگاهی بیشتر او به لطایف زبان فارسی و آشنایی مستقیم وی با ادبیات فرانسه و عاری بودن بیان او از بعضی لغات و عبارات و جمله بندیهای نا مانوس و به خصوص طبع شاعرانه او ، به وی اجازه داد که دعاوی همکاران خود را با دادن نمونه هایی بهتر جالبتر عملا" اثبات کند . نیما طرح نظریات هنری را حرف می دانست و بیش از حرف به عمل پرداخته بود .
کارنیما ، برخلاف کار رفقای دیگرش ، عجولانه و نسنجیده نبود . او نمی خواست محافظا ن را در همان قدم اول یکسره و یکباره از خود روگردان کند . چنان است که گویی استنباط کرده بود هموطنان وی به شکل و قالب شعر و الفاظی که در آن به کار می ورد ، بیشتر دلبستگی دارند تا به مضمون آنها .
کار شاعر جوان در نخستین قدم هنوز « شکستن و فروریختن» نبود . او از اصول جاریه شعر فارسی منحرف نشد و شعرهای اولیه خود را در همان قالبهای معمول و معهود ریخت . وزن و قافیه را بجای خود گذاشت و قافیه ها را برای آنکه پشت سر هم تکرار نشود ، یک مصرع فاصله داد و دیگر پیرامون قافیه ای که آورده بود نگشت تا از تاثیر یکنواخت و نا مطلوب قافیه های مسلسل و مکرر بکاهد و بدین ترتیب غزل با تغزل نوینی با مفردا ت خوب و ترکیب درست پدید آورد که دردها و غمهای شاعر یا به عبارت بهتر دردهای جامعه را ترنم می کرد.
شامل 21 صفحه word
دانلود مقاله نیما یوشیج