لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 40
مقدمه * باب اول: کلیاتفصل اول: تعاریف و قلمرو اعمال مجازات * فصل دوم : تقسیم بندی مجازاتها و جرایم * فصل سوم: حدود مسئولیت کیفری * فصل چهارم: موانع مسئولیت کیفری * فصل پنجم: تخفیف،تعویق، تعلیق مجازات وآزادی مشروط * فصل ششم: سقوط مجازات و زوال محکومیت کیفری * باب دوم: حدود * باب سوم: قصاصفصل اول: قواعد عمومی * فصل دوم: قصاص نفس * فصل سوم: قصاص عضو * باب چهارم:دیاتفصل اول: قواعد عمومی * فصل دوم : مقادیر دیات
لایحه قانون مجازات اسلامی مقدمه وظیفهحکومت در تضمین امنیت در جنبههای مختلف زندگی اشخاص و توجه به مصالح جامعه با ابزار قانون، به ویژه قانون جزا اعمال میگردد و مباحث مرتبط با حقوق جزا به لحاظ مبانی کلان آن، ایجاب مینماید مقنن در تدوین قانون مجازات با شالودههای فکری و سیاستهای منبعث از آن همراه گردد.نظر به این که مقدمه قانون اساسی قانونگذار را مکلف به رعایت ضابطههای مدیریت اجتماعی بر مبنای قرآن و سنت نموده و اصل دوم این قانون نیز حکومت را بر پایه ایمان به خدای یکتا و وحی الهی استوار دانسته است، توجه به اجتهاد مستمر فقهای عظام در تدوین قوانین، بهویژه قانون مجازات ضروری است.در این راستا تدوین قانون دایمی مجازات اسلامی طبق بند دو اصل 158 قانون اساسی در دستور کار قوه قضاییه قرار گرفت و آسیبشناسی قوانین موجود در انطباق با مبانی فقهی با توجه به مباحث نظری و رویکرد اجرایی، به منظور شناخت ابهامها، خلأها و نقایص قوانین صورت پذیرفت. بررسی رویهقضایی شامل آرای وحدت رویه هیئت عمومی دیوان عالی کشور، بخشنامهها و دستورالعملهای صادره از مراجع عالی قضایی، نظریههای مشورتی اداره حقوقی قوهقضاییه و رویه قضات از یک سو و اخذ سیاستهای کلان نظام در امور قضایی مصوب سال1381 مقام معظم رهبری ، مبانی و مقاصد نظام جزای اسلامی، مباحث و رویکردهای نوظهور در سیاست های کیفری و دیدگاههای فقها، استادان حقوق و پژوهشگران از سوی دیگر زیربنای تدوین مواد این لایحه قرار گرفت.کارآمدی قانون مجازات اسلامی به سه ویژگی کارکرد محوری کیفر، بیان کنندگی ارزشها و حمایت از اقشار مختلف جامعه به طور متناسب وابسته است و این سه ویژگی در راستای سیاستهای تربیتی و اصلاحی دین مبین اسلام و اهداف حکومت در قانون اساسی که همان احیای قسط و عدل و بازگشت به آموزههای اسلامی به منظور حرکت به سوی ارزشهای والای انسانی و الهی است، منتج خواهد شد.لایحه قانون مجازات اسلامی با توجه به راهکارهای مذکور و برمبنای سیاستجنایی اسلام تدوین گردیده که از جمله این سیاستها میتوان به اصلاح مجرم، فردی کردن مجازاتها، توجه به اقدامات تأمینی در کنار مجازاتها، حفظ حقوق شهروندی و سیاستهای بشر دوستانه، حفظ حقوق متهم و حمایت از خانواده وی، حفظ حقوق بزه دیده وسعی در ترمیم آثار جرم، توجه به نقش مصالحه و حکمیت در حقالناس، قاطعیت، شدت و سرعت در برخورد با جرایم سالب امنیت ملی و آسایش عمومی، حمایت از سیاستهای کلان اقتصادی و اجتماعی با هدف حفظ حقوق عامه و مبارزه با مفاسد در این حوزهها، حبس زدایی و استفاده از کیفرهای عادلانه و هدفمند و محدود کردن حوزه کیفری با جرم زدایی و استفاده از ممنوعیتها و ضمانت اجراهای انتظامی، انضباطی، اداری و صنفی اشاره کرد.اعمال این سیاستها با به کارگیری اصول قانون نویسی از جمله برخورداری مواد از صراحت و شفافیت، تفکیک مقررات عمومی از اختصاصی، رعایت نظم منطقی در ترتیب فصول و مواد و اخذ رویه واحد در انشای آن مورد نظر تدوین کنندگان لایحه بوده است.لایحه قانون مجازات اسلامی در پنج باب، کلیات، حدود، قصاص، دیات و مجازاتهای تعزیری و بازدارنده تنظیم گردیده که در باب کلیات، اصول کلی قابل اعمال در ابواب دیگر شامل تعاریف و قلمرو اعمال مجازات، مبنای مسئولیت کیفری و شخصی بودن مجازات، تقسیم بندی جرایم و مجازاتها بر اساس مبانی اسلامی، حدود مسئولیت کیفری و موانع آن، جهات تخفیف مجازات و شرایط آزادی مشروط، تعویق، تعلیق و زوال محکومیت کیفری مورد توجه قرار گرفته است. مستثنی نمودن جرایم علیه امنیت داخلی و خار جی و جرایم مهم از شمول محدودیتهای اصل سرزمینی بودن جرایم و مجازاتها، توسعه محدوده اقدامات تأمینی و تربیتی و مجازاتهای جایگزین حبس، تعیین جرایم مشابه و همچنین میزان تشدید مجازات در مبحث تعدد و تکرار جرم، تعدیل مسئولیت کیفری آمر و مأمور، مسئولیت پذیری کیفری اشخاص حقوقی، تکمیل مقررات تعلیق، درج موارد سقوط مجازاتها در فصلی مجزا و فردی کردن قضایی مجازاتها و توسعه اختیارات دادگاه در جرایم تعزیری و بازدارنده، برخی از نوآوریهای لایحه در باب کلیات است. تدوین اصول کلی در خصوص مسئولیت مرتکب در باب حدود و انواع آن، تعدد و تکرار جرم، تخفیف و تبدیل مجازاتهای حدی و موارد سقوط آن در این لایحه مورد توجه خاص قرار گرفته و همین رویه در باب قصاص با درج تعریف جرایم عمدی، شرایط و قواعد عمومی قصاص، شرکت، معاونت و شروع به جنایت در مباحثی مجزا اتخاذ شده است.به منظور اعطای ماهیت جبران خسارت به دیه در کنار جنبه کیفری آن، تلفیق و تنظیم قواعد عمومی دیه و ارش و توضیح مسئولیت بیت المال در پرداخت دیه، در باب دیات موادی متناسب در این لایحه پیشنهاد شده است و در بخش تعزیرات و مجازاتهای بازدارنده نیز توجه به سیاست جرم زدایی، تعدیل مجازاتها با هدف اصلاح مجرم و پیشگیری از جرم و حمایت از سیاستهای کلان اقتصادی و اجتماعی نظام جمهوری اسلامی ایران مدنظر بوده است.در پایان امید است تدوین این لایحه که حاصل تلاش های بشری است و مصون از عیب و نقص نبوده و بیتردید اعمال آن در بوته آزمایش و همچنین تحولات اجتماعی بستر مناسبی برای رفع معایب و تقویت محاسن آن خواهد بود، مورد رضای حق تعالی قرار گیرد.باب اول:کلیاتفصل اول: تعاریف و قلمرو اعمال مجازات مبحث اول: تعریف قانون مجازاتماده 1-111: قانون مجازات اسلامی مجموعه مقررات کیفری حاکم برجرایم و مجازاتهای شرعی است که بر جرایم خاص مقرر شده (حدود، قصاص، دیات) همچنین مجازاتهای تعزیری و بازدارنده و اقدامات تأمینی و تربیتی است که درقانون بر عموم جرایم مقرر گردیده است.ماده 2-111: جرم عبارت است از فعل یا ترک فعلی که قانون آن را ممنوع کرده و برای آن مجازات در نظر گرفته باشد و از طرف شخص مسئول ارتکاب یابد. شرایط و موانع مسئولیت را قانون مشخص میکند. ماده 3-111: تقصیر مبنای مسئولیت کیفری است که از فاعل مختار سر میزند و این مسئولیت شخصی است و مسئولیت جزایی به خاطر عمل دیگری در صورتی ثابت است که شخص مسئول اعمال دیگری باشد یا نوعی تقصیرو سهل انگاری در رابطه با عمل ارتکابی از او سر زده باشد. مبحث دوم: قلمرو اجرای قانون مجازات در مکانماده1-112: قوانین جزایی درباره تمامی کسانی که درقلمرو حاکمیت زمینی، دریایی وهوایی جمهوری اسلامی ایران مرتکب جرم شوند، اعمال میگردد؛ مگرآنکه به موجب قانون ترتیب دیگری مقررشده باشد.ماده2-112: هرگاه قسمتی ازجرم درایران واقع ونتیجه آن درخارج ازقلمرو حاکمیت ایران حاصل شود یا قسمتی از جرم درخارج ونتیجه آن درایران حاصل گردد، درحکم جرم واقع شده در ایران است.ماده3-112: هرایرانی یا بیگانهای که درخارج ازقلمرو حاکمیت ایران مرتکب یکی ازجرایم زیر ویا جرایمی که در قوانین خاص مقررشده است، گردد، صرفنظر از قوانین کشور محل ارتکاب جرم، طبق قوانین جمهوری اسلامی ایران محاکمه ومجازات میشود و هرگاه رسیدگی به این جرایم درخارج ازایران به صدور حکم محکومیت و اجرای آن منجرشده باشد، دادگاه ایران درتعیین مجازاتهای تعزیری و بازدارنده میزان محکومیت اجرا شده را بهاین طریق احتساب میکند:1- اقدام علیه حکومت، استقلال، امنیت داخلی وخارجی وتمامیت ارضی کشور جمهوری اسلامی ایران2- جعل فرمان یا دستخط یا مهر یا امضای مقام رهبری و یا استفاده ازآن3- جعل نوشته رسمی رئیسجمهوری، رئیس مجلس شورای اسلامی، رئیس قوه قضاییه، دبیر شورای نگهبان، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، رئیس مجلس خبرگان، معاونان رئیسجمهوری، رئیس دیوان عالی کشور، دادستان کل کشور و هریک از وزیران یا استفاده از آن4- جعل احکام وقرارهای مراجع قضایی یا استفاده از آنها5- جعل اسکناس رایج جمهوری اسلامی ایران یا اسناد بانکی مانند براتهای قبولشده ازطرف بانکها یا چکهای صادرشده ازطرف بانکها یا اسناد تعهدآور بانکها وهمچنین جعل اسناد خزانه و اوراق قرضه و مشارکت صادر یا تضمین شده ازطرف دولت یا شبیهسازی وهرگونه تقلب درمورد سکههای رایج داخلی.ماده4-112: به جرایم مستخدمان دولت اعم ازایرانی یا تبعه بیگانه که به مناسبت شغل و وظیفه خود درخارج از قلمرو وحاکمیت ایران مرتکب شدهاند وهمچنین به جرایم مأموران سیاسی وکنسولی و وابستگان دولت ایران که ازمصونیت سیاسی استفاده میکنند،طبق قوانین جزایی جمهوری اسلامی ایران رسیدگی میشود.ماده 5-112: علاوه برموارد ذکرشده درمواد 4-112 و 3-112،هرگاه هریک ازاتباع ایران درخارج ازکشور مرتکب جرمی شود، درجرایم قابل گذشت درصورت شکایت شاکی خصوصی و در جرایم غیرقابل گذشت درصورتیکه درایران یافت شود، طبق قوانین جزایی جمهوری اسلامی ایران محاکمه ومجازات خواهد شد، مشروط براین که:1- عمل به موجب قانون جمهوری اسلامی ایران جرم باشد.2- متهم درجرایم تعزیری وبازدارنده درمحل وقوع جرم محاکمه و تبرئه نشده باشد یا درصورت محکومیت، مجازات کلاً یا بعضاً درباره او اجرا نگردیده باشد.3- به موجب قانون ایران موجبی برای منع یا موقوفی تعقیب یا عدم اجرای مجازات یا اسقاط آن نباشد.ماده 6 -112: به جرایمی که تبعه بیگانه درخارج ازایران علیه تبعه ایرانی یا علیه کشور ایران مرتکب ودرایران یافت شود،طبق قوانین جزایی جمهوری اسلامی ایران رسیدگی میشود، مشروط براینکه:1- متهم درجرایم تعزیری و بازدارنده درمحل وقوع جرم محاکمه و تبرئه نشده باشد یا درصورت محکومیت مجازات کلاً یا بعضاً درباره او اجرا نشده باشد.2- عمل درجرایم تعزیری وبازدارنده به موجب قانون جمهوری اسلامی ایران و قانون محل وقوع جرم باشد.3- درجرایم قابل گذشت، متضرر ازجرم شکایت کرده باشد.ماده7-112: به جرایمی که به موجب قانون خاص یا عهدنامهها ومقررات بینالمللی مرتکب درهرکشوری که به دست آید محاکمه میشود، اگر در ایران دستگیرگردد، طبق قوانین جزایی جمهوری اسلامی ایران رسیدگی میشود.مبحث سوم: قلمرو اجرای قانون مجازات درزمان ماده1-113: مجازات واقدامات تأمینی و تربیتی باید به موجب قانونی باشد که قبل از وقوع جرم مقررشده است و هیچ مرتکب فعل یا ترک فعلی را نمیتوان به موجب قانون مؤخر مجازات کرد؛ اما چنانچه بعد ازوقوع جرم قانونی وضع شود که مبنی برتخفیف یا عدم مجازات یا ازجهات دیگر مساعدتر به حال مرتکب باشد، نسبت به جرایم سابق بر وضع آن قانون تا صدور حکم قطعی مؤثر خواهد بود.ماده2-113: هرگاه به موجب قانون سابق حکم قطعی لازمالاجرا صادرشده باشد، به ترتیب زیر عمل خواهد شد:1- اگر فعل یا ترک فعلی که درگذشته جرم بوده، به موجب قانون لاحق جرم شناخته نشود حکم قطعی اجرا نمیگردد واگر درجریان اجرا باشد، موقوفالاجرا میماند و در این موارد وهمچنین درموردی که حکم قبلاً اجرا شده باشد، هیچگونه اثر کیفری برآن مترتب نمیشود.2- اگرمجازات جرمی به موجب قانون لاحق تخفیف یابد، قاضی اجرا موظف است قبل از شروع به اجرا یا حین اجرا از دادگاه صادرکننده حکم تقاضای تغییر حکم را طبق قانون جدید بنماید. محکومعلیه نیز میتواند اعمال این مقررات را ازدادگاه صادرکننده حکم تقاضا کند.درهرحال دادگاه صادرکننده حکم با لحاظ قانون لاحق مجازات قبلی را تخفیف میدهد.3- اگرمجازات جرمی به موجب قانون لاحق به اقدامات تأمینی یا تربیتی تبدیل شود، فقط همین اقدامات مورد حکم قرار میگیرند.ماده3-113: قوانین زیر نسبت به جرایم سابق بر وضع قانون بهطور فوری اجرا میشوند:1- قوانین مربوط به تشکیلات قضایی و صلاحیت2- قوانین مربوط به ادله اثبات دعوا تا پیش ازابراز آن نزد مراجع صالح قضایی3- قوانین مربوط به شیوه دادرسی4- قوانین مربوط به مرور زمان5- قوانین ناظر به اجرای حکم واعمال مجازات مشروط به اینکه اشد ازمقررات زمان صدورحکم محکومیت کیفری نباشد.مبحث چهارم: قانونی بودن جرم و مجازات ماده1-114: هیچ فعل یا ترک فعلی جرم نیست؛ مگرآنکه درقانون جرم شناخته شده وبرای آن مجازات تعیین شده باشد.ماده2-114: قوانین جزایی درموارد ابهام واجمال به نفع متهم تفسیر میشود و تفسیر موسع به ضرر متهم جایز نیست.ماده3-114: حکم به مجازات یا اقدام تأمینی و تربیتی واجرای آن باید ازطریق مرجع صالح به موجب قانون وبا رعایت شرایط وکیفیات مقرر در آن باشد.ماده4-114: حکم به مجازات یا اجرای آن یا اقدامات تأمینی وتربیتی نباید ازمیزانی که درقانون مشخص شده است تجاوز کند وهرگونه صدمه وخسارتی که ازاین جهت حاصل شود درصورتی که همراه با تقصیر باشد مقصر ضامن آن خواهد بود ودر صورت عمدی بودن، مرتکب به مجازات مقرر در قانون محکوم میشود و در صورتی که بدون تقصیر وعمد انجام گرفته باشد، از بیتالمال جبران میشود.ماده 5-114: قانونی بودن مجازات منافاتی با فردی کردن قضایی مجازات در مجازاتهای تعزیری و بازدارنده به ترتیبی که در قانون مقرر میشود، ندارد.ماده6-114: مجرم باید مالی را که در اثر ارتکاب جرم تحصیل کرده است، اگر موجود باشد، عیناً و اگر موجود نباشد، مثل یا قیمت آنرا به صاحبش رد کند و از عهده خسارات وارده نیز برآید.ماده7-114: بازپرس یا دادستان در صورت صدور قرار منع تعقیب یا موقوف شدن تعقیب باید تکلیف اشیا و اموال کشف شده را که دلیل یا وسیله جرم بوده و یا از جرم تحصیل شده یا حین ارتکاب استعمال و یا برای استعمال اختصاص داده شده است، تیین کند تا مسترد یا ضبط یا معدوم شود. در مورد ضبط، دادگاه تکلیف اموال و اشیا را تعیین خواهد کرد. همچنین بازپرس و یا دادستان مکلف است مادام که پرونده نزد او جریان دارد، به تقاضای ذینفع با رعایت شرایط زیر دستور رد اموال و اشیای مذکور را صادر نماید:1- وجود تمام یا قسمتی از آن اشیاو اموال در بازپرسی یا دادرسی لازم نباشد.2- اشیا و اموال بلامعارض باشد.3- در شمار اشیا و اموالی نباشد که باید ضبط یا معدوم گردد.در تمامی امور جزایی دادگاه نیز باید ضمن صدور حکم یا قرار یا پس از آن، اعم از اینکه مبنی بر محکومیت یا برائت یا موقوف شدن تعقیب متهم باشد، نسبت به اشیا و اموالی که وسیله جرم بوده یا در اثر جرم تحصیل شده یا حین ارتکاب استعمال و یا برای استعمال اختصاص داده شده، حکم مخصوص صادر و تعیین نماید که آنها باید مسترد یا ضبط یا معدوم شود.تبصره یک - متضرر از قرار بازپرس یا دادستان یا قرار یا حکم دادگاه میتواند از تصمیم آنان راجع به اشیا و اموال مذکور در این ماده شکایت خود را طبق مقررات در دادگاههای جزایی تعقیب و درخواست تجدیدنظر نماید؛ هرچند قرار یا حکم دادگاه نسبت به امر جزایی قابل شکایت نباشد.تبصره 2- مالی که نگهداری آن مستلزم هزینه نامتناسب برای دولت بوده یا موجب خرابی یا کسر فاحش قیمت آن گردد و حفظ مال هم برای دادرسی لازم نباشد و همچنین اموال ضایع شدنی و سریع الفساد حسب مورد به دستور دادستان یا دادگاه به قیمت روز فروخته شده و وجه حاصل تا تعیین تکلیف نهایی در صندوق دادگستری به عنوان امانت نگهداری خواهد شد.ماده8-114: هرکس محکوم به پرداخت مالی به دیگری شود، چه به صورت استرداد عین یا قیمت یا مثل آن یا دینی که در ذمه مدیون بوده و حال شده باشد و یا ضرر و زیان ناشی از جرم یا دیه یا محکومیت به پرداخت جزای نقدی داشته باشد و آن را تأدیه ننماید، دادگاه او را الزام به تأدیه نموده و چنانچه مالی از او در دسترس باشد، آن را ضبط و به میزان محکومیت از مال ضبط شده استیفا مینماید و چنانچه محکوم علیه مدعی اعسار شود، به ادعای او خارج از نوبت رسیدگی میگردد. در صورت اثبات اعسار دادگاه به تناسب وضع محکومعلیه حکم به تقسیط صادر میکند و در صورت دسترسی به مالی از اموال او مطابق صدر ماده اقدام خواهد کرد و در هر حال محکومعلیه به جهت محکومیت مالی و موارد مذکور در این ماده بازداشت نخواهد شد.تبصره یک- در صورتی که محکوم له عدم ملائت محکوم علیه یا مدیون را قبول داشته باشد، دادگاه موظف به صدور حکم اعسار است.تبصره 2- اگر محکوم له مدعی باشد که محکومعلیه یا مدیون ملائت دارد، دادگاه موظف است با دلالت محکومله نسبت به داراییهای محکوم علیه تحقیق و تفحص لازم به عمل آورد.تبصره 3- در صورتی که ثابت شود محکوم علیه قبل از صدور حکم قطعی اعسار دارای ملائت بوده و آن را از دادگاه مخفی داشته، به جزای نقدی به میزان دوبرابر مدیونیت و تحمل شلاق تا74 ضربه محکوم میشود.فصل دوم : تقسیمبندی مجازاتها و جرایممبحث اول: تقسیمبندی مجازاتهاماده 1-121: مجازاتهای مقرر دراین قانون حد، قصاص،دیه، تعزیر و مجازات بازدارنده میباشد.ماده 2-121: حد مجازاتی است که نوع، میزان کیفیت و مورد آن درشرع مقدس تعیین شده است وقابل تبدیل یا تخفیف یا تعطیل نمیباشد.ماده 3-121: مجازات تعیین شده ازطرف شرع مقدس بر سه قسم است:1- مجازاتی که صرفاً حقالله است وجنبه عمومی دارد وگذشت شاکی درآن نقشی ندارد، مانند حد زنا 2- مجازاتی که صرفاً حقالناس است واجرای آن منوط به مطالبه شاکی میباشد وبا گذشت او در هر مرحله از مراحل دادرسی ساقط میشود، مانند حد قذف و قصاص3- مجازاتی که دوجنبه دارد به آن معنا که تعقیب آن منوط به مطالبه شاکی است وبا گذشت او قبل ازاثبات جرم ساقط میشود؛ اما پس ازاثبات جرم دردادگاه گذشت شاکی اثری ندارد، مانند حد سرقت.ماده 4 -121: قصاص کیفری است که درمورد جنایات عمدی و بهناحق بر تمامیت جسمانی اشخاص به عنوان حق شخصی مجنیعلیه یا اولیای او قرارداده شده است و باید با جنایت انجام شده برابر باشد.تبصره - درموارد قصاص ابتدا برای مجنیعلیه یا اولیای او حق قصاص قرارداده شده است وتنها میتواند آن را مطالبه کرده و یا عفو نماید؛ اما درصورت توافق جانی میتواند آن را تبدیل به دیه و یا هرمال و حق دیگری بیشتر یا کمتر ازآن بنماید و در مواردی که قانون مجازاتی برای جانی در فرض عدم قصاص قرارداده است، دادگاه رسیدگی کننده باید از ابتدا جانی را به آن مجازات درصورت عدم قصاص نیز محکوم نماید.ماده 5-121: دیه مقدار مالی است که در شرع مقدس درمورد ایراد جنایت غیرعمدی بر تمامیت جسمی اشخاص و یا جنایت عمدی درمواردی که به هر جهتی قصاص ندارد؛ ولی بناحق بوده مقرر شده است.ماده 6-121: تعزیر عبارت است از مجازات شلاق یا سایر مجازاتهایی که در شرع مقدس بر ارتکاب گناهان کبیره به شرح مندرج در این قانون مقرر شده و مقدار یا اجرای آن به نظر حاکم واگذار گردیده است.مجازات شلاق تعزیری بهجز در مواردی که شرعاً مقدار آن معین شده است ودر این قانون مقرر میگردد، باید کمتر از75 ضربه باشد.ماده 7-121: مجازات بازدارنده عقوبتی است که از طرف حکومت به موجب قانون برای حفظ نظم ومراعات مصلحت اجتماع درقبال تخلف ازمقررات ونظامات تعیین میگردد.ماده 8-121: نوع، مقدار، کیفیت، تخفیف، تعلیق، تبدیل، سقوط وسایر امور مربوط به تعزیرات و مجازاتهای بازدارنده را قانون مشخص میکند.ماده 9-121: مجازاتهای تعزیری وبازدارنده ازحیث حق عمومی یا خصوصی بودن به دو قسم تقسیم میشوند.1- مجازاتهایی که حقالناس بوده وتعقیب، رسیدگی واجرای آنها متوقف برمطالبه شاکی خصوصی میباشد و با گذشت او در هر مرحله از مراحل دادرسی به شرح مندرج در این قانون متوقف میگردد، مانند افترا، توهین و ترک انفاق.2-مجازاتهایی که حق عمومی بوده و تعقیب، رسیدگی و اجرای آنها متوقف بر درخواست شاکی خصوصی نبوده و به جز ازطرق مقرر در قانون قابل تخفیف یا تبدیل یا توقف نمیباشد، مانند توهین به مقدسات و جرایم علیه امنیت داخلی و خارجی کشور.تبصره- در جرایم موضوع بند دو که واجد جنبه خصوصی نیز می باشد، در صورت گذشت شاکی خصوصی مجازات به لحاظ جنبه عمومی آن نیز به یک چهارم تقلیل خواهد یافت.ماده 10-121: مجازاتهای تعزیری و بازدارنده عبارتند از: حبس، تبعید، شلاق، جزای نقدی، جزای نقدی روزانه، الزام به کارهای عام المنفعه، محرومیت یا محدودیت از حقوق، مصادره اموال، تشهیر، اقدامات تأمینی و تربیتی.ماده 11-121: در مجازاتهای تعزیری و بازدارنده آثاری که مجازات بر زندگی آینده بزهکار و خانوادهاش خواهد داشت باید در نظر گرفته شود و در تعیین مجازات یا اعمال تخفیف، تعلیق، تعویق یا تبدیل مجازات دادگاه به طور متقابل اوضاع و احوالی که له یا علیه مرتکب وجود دارد را در نظر خواهد گرفت و در راستای انجام این ملاحظات به موارد زیر به طور ویژه توجه خواهد داشت:انگیزه و اهداف مرتکب، فعل و انفعال ذهنی مرتکب در انجام عمل و اراده وی در ارتکاب آن، گستره نقض هر وظیفه، روش اجرا و نتایج زیانبار عمل، سابقه متهم و اوضاع و احوال مالی و شخصی او و اقدامات مرتکب پس از ارتکاب جرم،بهخصوص تلاشهای وی در جهت جبران خسارات یا اقدامات او بهمنظور صلح و سازش با زیاندیده.ماده 12-121: نحوه رسیدگی وکیفیت دادرسی قضایی درجرایمی که مجازاتهای آنها حقالناس است باید براساس ترافعی وحضور طرفین انجام گیرد و با تفهیم سیاست کیفری درمورد این نوع مجازاتها باید حتیالامکان طرفین دعوا را ابتدا به مصالحه وسازش دعوت نمود ودرصورت تحقق صلح وسازش باتوجه به آن، پرونده را مختومه نمود یا به مراجع قانونی مربوطه ازقبیل شوراهای حل اختلاف وداوری احاله کرد.مبحث دوم: تقسیمبندی جرایم ماده 1-122: تمامی جرایم ازحیث شدت و ضعف مجازات قانونی به سه دسته تقسیم میشوند:1- جنایت یا جرایم بزرگ شامل جرایمی است که مجازات آنها سلب حیات قطع عضو، قصاص، حبس ابد، نفی بلد وحبسهایی که حداکثر مدت آنها بیش از پنج سال بوده، انفصال دایم از خدمات دولتی و مؤسسات عمومی و محرومیت دایم از حقوق اجتماعی و مصادره اموال میباشد.2- جنحه یا جرایم متوسط شامل جرایمی که مجازاتآنها دیه و ارش، شلاق اعم از حد و تعزیر، تبعید، حبسهایی با حداکثر پنج سال جزای نقدی بیش از 30 میلیون ریال، انفصال موقت ازخدمات دولتی و مؤسسات عمومی، محرومیت موقت از حقوق اجتماعی ومجازاتهای اجتماعی میباشد.3- خلاف یا جرایم کوچک شامل جرایمی است که مجازاتمقرر شده آنها پس ازتبدیل قانونی تا 30 میلیون ریال جزای نقدی است.تبصره - درصورت تعدد مجازاتها ملاک مجازات شدیدتر است و درصورت عدم امکان تشخیص مجازات شدیدتر، مجازات حبس ملاک است. همچنین اگر مجازاتی با هیچ یک از بندهای سهگانه این ماده مطابقت نداشته باشد، جنحه محسوب میشود.ماده 2-122: مدت تمام حبسها از روزی آغاز میشود که محکومعلیه به موجب حکم قطعی قابل اجرا حبس شده باشد و درصورتی که شخص پیش ازصدور حکم به خاطر اتهام یا اتهامهایی که درپرونده مطرح بوده، بازداشت شده باشد مدت بازداشت قبلی از حبس یا معادل آن ازجزای نقدی کسر خواهد شد. درصورتی که مجازات مورد حکم دادگاه شلاق تعزیری باشد، به ازای هر روز بازداشت یک ضربه شلاق کسر خواهد شد.ماده 3-122: جرایم از نظر نوع دارای تقسیمبندیهای گوناگونی است که در میزان مجازات، تخفیف و زوال محکومیت کیفری یا کیفیت رسیدگی به آنها با یکدیگر به ترتیب مقرر در این قانون و قوانین دیگر فرق میکند. مهمترین این تقسیمبندیها عبارتند از:1- جرایم عمومی،سیاسی و مطبوعاتی2- جرایم عادی و سازمان یافته 3- جرایم علیه اشخاص (حقوق الناس) و نظامات دولتی وحقوق عمومی4- جرایم عمدی و غیر عمدی 5- جرایم مشهود و غیر مشهود.تبصره- تعریف و محدوده و موارد هر یک از این جرایم را قانون مشخص میکند.ماده 4-122: ترتیب اجرای مجازاتها و صلاحیت دادگاههای رسیدگی به انواع جرایم و چگونگی رعایت حقوق متهمان و محکومان و سایر کیفیات مربوط به دادرسی به جز مواردی که دراین قانون مقرر شده است، برابر قانون آیین دادرسی کیفری و سایر قوانین مربوط خواهد بود.مبحث سوم: اقدامات تأمینی، تکمیلی و تبعی ماده 1-123: دادگاه میتواند درتکمیل حکم اصلی کسی را که به علت ارتکاب جرم عمدی ازنوع جنحه یا جنایت به مجازات محکوم کرده، با رعایت شرایط مقرر دراین قانون، متناسب با جرم ارتکابی وخصوصیات مجرم به یک یا چند مورد ازاقدامات زیر نیز محکوم کند:1- اقامت اجباری درمحل معین برای مدت معین2- منع ازاقامت درمحل یا محلهای معین برای مدت معین3- منع موقت ازاشتغال به شغل یا حرفه یا کار معین4- انفصال موقت ازخدمات دولتی و عمومی 5- بستن موقت بنگاه یا مؤسسه یا محل کسب6- محرومیت ازحق حضانت یا وصایت یا نظارت7- منع از رانندگی با وسایل نقلیه موتوری ویا تصدی وسایل موتوری8- منع موقت ازصدور چک9- منع ازحمل سلاح10- منع موقت خروج تبعه ایرانی از کشور11- اخراج بیگانگان ازکشور12- قطع موقت خدمات عمومی13- ضبط و توقیف وسیله نقلیه ویا مکان ارتکاب جرم ویاهرنوع وسیله و ابزار کار ویا رسانه و یا مؤسسهای که درانجام جرم دخالت داشته است.14- انتشار حکم درجرایدتبصره یک- چنانچه مجازات مورد حکم دادگاه با اقدامات تأمینی مذکور ازیک نوع باشند، تنها مجازات اصلی اعمال خواهد شد.تبصره 2- آییننامه اجرایی مربوط به مدت وکیفیت اجرای محکومیتهای مذکور توسط رئیس قوه قضاییه به تصویب میرسد.ماده 2-123: درهرمورد محکومعلیه طی مدت اجرای حکم، اقدام تأمینی مورد حکم دادگاه را رعایت ننماید، دادگاه میتواند با پیشنهاد دادستان اقدام مذکور را به تناسب جرم ومجرم به شش ماه تا یک سال حبس تبدیل کند و چنانچه محکوم علیه در طی مدت اجرای حکم، اقدام تأمینی را رعایت کند، به گونهای که اطمینان به عدم تکرار جرم و اصلاح وی باشد، دادگاه با پیشنهاد دادستان میتواند نسبت به لغو یا کاهش مدت اجرای اقدام تأمینی اقدام نماید. ماده 3-123: محکومیت قطعی کیفری درجرایم عمدی محکوم را پس ازاجرای حکم یا شمول مرور زمان بهتبع درمدت زمان مقرر دراین ماده ازحقوق اجتماعی محروم میکند:1- هفت سال در محکومیت به مجازاتهای سالب حیات یا حبس ابد ازتاریخ توقف اجرای حکم اصلی، هرگاه احکام مذکور به جهتی ازجهات اجرا نشوند.2- سه سال درمحکومیت به قطع یا قصاص عضو یا نفی بلد و یا حبس بیش از سه سال3- دوسال در محکومیت به شلاق به عنوان حد، تبعید و حبس بیش از دو سالتبصره یک- چنانچه محکومیت شامل موارد مذکور در این ماده نباشد، مراتب محکومیت در پیشینه کیفری محکومعلیه درج میشود؛ اما درگواهیهای صادره ازمراجع ذیربط منعکس نخواهد شد؛ مگر به درخواست مراجع قضایی برای تعیین یا بازنگری در مجازاتتبصره دو- درمورد جرایم قابل گذشت درصورتی که پس ازصدور حکم قطعی با گذشت شاکی یا مدعی خصوصی، اجرای مجازات موقوف شود، اثر تبعی آن نیز رفع میگردد.تبصره سه- عفو موجب زوال آثار تبعی مجازات نمیشود؛ مگر اینکه تصریح گردد.تبصره چهار- درمواردی که عفو مجازات شامل آثار تبعی نشود و همچنین درمورد آزادی مشروط، آثار تبعی محکومیت پس ازگذشت مدت مقرر اززمان آزادی محکومعلیه رفع میگردد.ماده 4-123: حقوق اجتماعی عبارت است ازحقوقی که قانونگذار برای اتباع کشور جمهوری اسلامی ایران وسایر افراد مقیم در قلمرو حاکمیت ایران منظور نموده است و سلب آن منحصراً به موجب قانون یا حکم دادگاه صالح میباشد. موارد محرومیت ازحقوق اجتماعی موضوع این ماده عبارتند از:
تحقیق و بررسی در مورد لایحه قانون مجازات اسلامی