به اعتقاد مولانا کسانیکه از شراب عشق الهی سیراب شده اند، خواه ناخواه ایمانشان درگفتار، کردار واعمالشان ظاهر می شود و نمی توانند که ایمانشان را از دیگران پنهان کنند، یعنی کسی که زندگی مؤمنانه دارد، تمام گفتار وکردارش مؤمنانه است.
اندیشه های عرفانی مولانا برمحورعشق ورزی و «ایمان داشتن» و توکُل به آفریدگار وانفاق وگذشت استوار است وهمه چیز را ازمنظرعشق و دریافت های شهودی ودرونی انسان نگاه میکرده است. از نظر مولانا عشق وایمان موهبتی است که قلب مؤمن را آیینه نورخدا ساخته و اورا در برابر حقیقت خاضع می سازد.
ازنظرمولاناآنچه حقیقت وگوهر دینداری است، همانا شوریدگی وسوخته جانی و درد دین است. بنابراین خطایی که ازجانب شخص شوریده وعاشق صادر می شود، چون ازسرصدق وایمان ودرد است، از هزار سخن درست سنجیده وتعاریف دقیق متکلمین وعلمای تنگ نظر ظاهربین که ذره یی از نورایمان وسوز و درد درآن نیست، به مراتب بهتراست. البته مولانا دیدگاه وبینش فقها ومتکلمین را رد نمی کند و میگویدکه متکلمین به ما علم گفتار یاد میدهندکه چگونه در باب توصیف صفات خداوند، حد آداب سخن گفتن را رعایت کنیم. وفقیه هم به ماعلم رفتار را یاد میدهدکه چگونه روزه بگیریم، نماز بخوانیم ویا حج برویم؛ ولی اگراین آداب دانی باسوز درون و محبت قلبی وامنیت وآرامش روحی، همراه نباشد، ذره یی ارزش نخواهد داشت.
این پایان نامه بر آن است که لونی دیگر از الوان درخشان فکر و اندیشهی مولانا را که چراغ اندیشهی ما و جلالِ دین محمد (ص) است بیان نماید. بر همین اساس برای بررسی موضوع مورد نظر، شاهدهای فراوانی از مثنوی استخراج شد که بعد از مطالعه شرحهای مختلف از دفاتر ششگانه مثنوی، تحلیل و بررسی گردید.
ایمان از دیدگاه مولانا