قبل ازآغاز سخن نیاز به تعریف واژه هنر است. "هنر واژه ای است که تقریباً از پنجاه سال پیش برای واژه ی آرت اروپایی در ادبیات ما مطرح است. ما تا پیش از کاربرد این کلمه، واژههای صنایع و صنایع مستظرفه را برای بسیاری از آثاری که امروز به نام هنر ایرانی می شناسیم، به کار میبردیم. شناخت این تفاوتها برای تاریخ هنر نویسی ایران ضروری است. در واقع نمیتوان بدون شناخت ماهیت ایران درباره آن پژوهش کرد. پوپ جملهای بدین مضمون درباره هنر ایران دارد: هنر ایران بر مبنای تجارب انسانی است. تأمل در چنین تعاریفی نشان میدهد که میتوان برای هنر ایران ویژگیهای متمایزی را برشمرد.. مواردی مانند 1-هنر ایران دیرپاست. 2- هنر ایران تداوم دارد0 3- هنر ایران همبستگی و وابستگی بین اجزای خود دارد" (نفیسی، 11،1387). آثار هنری را به دو دسته هنرهای زیبا و هنرهای کاربردی تقسیم میکنند. منظور از هنرهای زیبا هنرهایی است که تنها به دلیل زیبا بودنشان خلق شدهاند. به عبارتی «نه به خاطر چیزی دیگر، بلکه به خاطر خودشان به وجود آمدهاند». مانند: نقاشی، مجسمهسازی، موسیقی، رقص (سحاب، 15،1380). توجه به هنر نقاشی در دوره معاصر با تاثیرپذیری از مکاتب سایر کشورها تغییرات متعددی را پذیرفته است. هنر معاصر توجه به هنر صدساله اخیر در ایران دارد.
آسیب شناسی فرهنگی تجدد در هنرهای تجسمی معاصر ایران