ارتقاء شغلی مسائل و مشکلات دانش آموزان دیر آموز -35 صفحه کامل جهت ارائه فرهنگیان
ارتقاء شغلی مسائل و مشکلات دانش آموزان دیر آموز
ارتقاء شغلی مسائل و مشکلات دانش آموزان دیر آموز -35 صفحه کامل جهت ارائه فرهنگیان
عنوان مقاله:
موانع فرهنگی ارتقاء شغلی زنان
پدید آورنده:
فروغ رودگرنژاد
چکیده
با وجود آنکه زنان نیمی از جمعیت فعال جهان را تشکیل می دهند، اما از آنها به طور مساوی در اداره امور سازمانها استفاده نمیشود. البته در سالهای اخیر حضور زنان در محیط کار چشمگیرتر شده است وروز به روز بر تعداد آنها افزوده میشود، اما میزان پیشرفت آنها در مشاغل سطوح بالا متناسب با تعداد آنها در سازمانها نیست. زنان در محیط کار با مسایلی نظیر تبعیض شغلی روبرو هستند و پیش داوری هایی که نسبت به آنها وجود دارد از نگرش های فرهنگی جامعه ناشی میشود. زنان یکی از سرمایه های مهم و پرارزش کشورهای جهان بویژه در کشورهای درحال توسعه هستند. رهبران سازمانها باید بدانند که برای پاسخ به بازار متغیر مشتریان و رقابت بینالمللی باید از استعداد زنان و مردان متخصص در همه سطوح استفاده کنند.
این مقاله مسایلی را در مورد اشتغال زنان در روند توسعه، فضای فرهنگی حاکم بر اشتغال زنان، موانع فرهنگی و نگرش موجود در اشتغال زنان را بیان کرده و همچنین پیشنهادهایی برای هموار شدن زمینه اشتغال زنان ارایه میدهد.
مقدمه
هرگز در تاریخ به اندازه امروز توافق در مورد اینکه مهمترین پیشتاز توسعه، مشارکت همه انسانهاست، وجود نداشته است و برای رسیدن به این نقطه راه درازی پیموده شده است. در این میان زنان چون مردان به عنوان منابع ارزشمند سازمانی در توسعه پیشرفت جامعه خود نقش تعیین کننده ای دارند. زنان ومردان به همراه هم قادرند تا جامعه و کشور را در مسیر رشد و توسعه قرار دهند و از نیروهای خود، به گونه ای هم افزا جامعه را بهره مند سازند. جوامعی که توانسته اند با تفکر راهبردی موفق به تدوین قوانینی برای بهره برداری از اندیشه های خلاق و قدرت سازندگی زنان بشوند و در واگذاری فرصت برای ابراز شایستگی و لیاقت به کلیه شهروندان اعم از زن و مرد، مساوات را رعایت کنند، بیش از سایر جوامع پیشرفت کردهاند. ( الوانی،ضرغامیفرد، 1380،2)
زنان نیمی از جمعیت فعال جهان را تشکیل می دهند . تخمین های آماری نشان می دهد که 60 درصد از افزایش نیروی کار در دهه آینده را زنان تشکیل خواهند داد. از سال 1970 تعداد زنان در مشاغل اجرایی، اداری و مدیریتی به طور چشمگیر افزایش یافته اما نسبت زنانی که در سطوح بالای شغلی به کار گرفته میشوند، هنوز پایین است.
در ایران نیز طبق سرشماری مرکز ایران در سال 1355، نرخ مشارکت زنان 9/13 درصد بوده است. این رقم در سال 1365 به 2/8 درصد کاهش یافته است و در سال 1375 به نرخ 1/9 درصد افزایش یافته است. زنان مدیر و کارمندان رده بالای سازمان در سال 1370 معادل 1533 نفر بودند که در سال 1375 به 41420 نفر رسیده است هر چند این رقم نشان دهنده افزایش تعداد زنان در پستهای مدیریتی است اما در مقایسه با تعداد شاغلان زن رقم ناچیزی است. ( جزئی ،1380، 70)
اشتغال زنان در روند توسعه:
درگزارش های توسعه انسانی سازمان ملل نوشته شده که زنان بهره وری بسیار کمی را از منافع توسعه داشتهاند. اگر چه نیمی از جمعیت دنیا را تشکیل می دهند ولی سهم آنان در جمعیت فعال اقتصادی حدود سی درصد و در برخی از کشورهای بسیار کم تر از این رقم برآورد می شود و اضافه می کنند که در کشورهای در حال توسعه زنان فرصت های شغلی کمتری داشته و غالباً در بخش غیررسمی بدون هیچ گونه دستمزدی به کار مشغول هستند. زنان وقتی هم که در بخش رسمی شاغل می شوند دستمزد کمتری نسبت به مردان به آنان پرداخته می شود و امکان خود اشتغالی زنان نیز به دلیل عدم دسترسی به نهادهای مورد نیاز محدود است. آنان ساعت طولانی تری نسبت به مردان کار می کنند ولی نتیجه کارشان محاسبه نمی شود و در واقع زنان در آمارهای ملی کشورهای در حال توسعه گم شده اند( عبداللهی ،1381، 188)
در دو دهه اخیر تحولات چشمگیری در این مورد رخ داده است و کاهش نابرابری های جنسیتی جزء جدایی ناپذیر فرایند توسعه شده است و یکی از مهمترین تحولات، تغییر در دیدگاه حاکم نسبت به زنان در این فرایند میباشد.
تقریباً در سالهای پیش از 1975 در جهت کمک به جمعیت زنان، بیشتر مسایل رفاهی مطرح میگردید و تمامی تلاش ها در جهت فراهم نمودن امکاناتی برای تامین حمایت از طریق اجرای پروژه های کوچک و برآورده نمودن مهمترین نیازهای اساسی آنها بود. در سالهای اخیر این دیدگاه به نگرش جدیدتری متحول شده است. در این نگرش زن تنها دریافت کننده کمک ها نیست بلکه خود تولید کننده، مشارکت کننده و در عین حال برخوردار شونده از امکانات بدست آمده در فرایند توسعه نیز میباشند. (شادی طلب، 1381، 175)
فضای فرهنگی حاکم بر اشتغال زنان:
تجربیات چند دهه گذشته در کشورهای کم توسعه، ثابت کرده است که در فرآیند توسعه آمادگی فضای فرهنگی نه تنها برای پذیرش تغییرات برون زا ضروری است بلکه خود مهمترین عامل برای زمینه سازی تغییرات درون زا در همه بخش های اجتماعی و اقتصادی میباشد.
شاید در برخی از تغییرات بسیار سطحی و کوتاه مدت بتوان از عوامل فرهنگی چشم پوشی نمود ولی به طور یقین در چشم انداز بلندمدت و تحولات ریشه ای و همه جانبه در پایگاه اجتماعی- اقتصادی زنان، فضای فرهنگی حاکم بر اشتغال زنان نقش بسیار اساسی و زیربنایی دارد.
(شادی طلب، 1381،176)
بررسی ها و نظرسنجی های انجام شده توسط مرکز سنجش برنامه های صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در سالهای 74-1372 از مردم تهران در خصوص اشتغال زنان نشان می دهد که 5/66 درصد معتقد بودند که مهمترین وظیفه زن خانه داری است. در خصوص وزیر شدن زنان 33 درصد پاسخ گویان کاملاً مخالف و یا مخالف و معتقد بودند که زنان به دلیل مشکلات و ویژگیهای خاص برای پست وزارت مناسب نیستند. در این میان، مردان بیش از زنان با وزیر شدن زنان مخالف بودند( مرکز سنجش برنامهای صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران و نظرسنجی درباره اشتغال زنان 74-1372)
در مورد فواید اشتغال برای خود زنان و برای خانواده آنان یافته های تحقیقاتی نشان میدهد که مساله اقتصادی درتأمین بخشی از هزینههای خانواده، 81 درصد و استقلال مالی برای زنان 57 درصد بیشترین سهم راداشته است و نزدیک به 34 درصد به بهبود پایگاه اجتماعی خود در جامعه و 8 درصد به تاثیرآن در امور فرهنگی و اجتماعی خانواده اشاره داشتهاند.
و به طور خلاصه عامل اقتصادی در اشتغال زنان، واجد بیشترین اهمیت است ولی فرهنگ رایج و پذیرفته شده در جامعه نظرات خاصی نسبت به اشتغال زنان داشته و طبق پاسخهای ارایه شده براین باور است که در صورت عدم موافقت شوهر با کار زن، حتی در صورت تمایل زن به ادامه کار، او باید از کار خود چشمپوشی کند.( شادی طلب ،1381، 179)
موانع فرهنگی و نگرشی موجود در اشتغال زنان:
الف ) موانع فرهنگی:
یکی از موانع فرهنگی مهم که برای اولین بار توسط مجله وال استریت در سال 1986 مطرح شد اصطلاح سقف شیشه ای Glass ceiling است. این واژه برای توصیف موانع نامرئی ناشی از تعصب های مسئولان و سازمانها علیه زنان شکل گرفت. موانعی که در عمل زنان را از دستیابی به فرصتهای برابر استخدامی و حقوق و دستمزد باز میداشت. بنا به تعریف اداره کار ایالات متحده، سقف شیشهای حاکی از نگرشهای آمیخته به تعصبی است که زنان را از پیمودن به مدارج عالی در یک سازمان باز میدارد.
سقف شیشه ای نتیجه اسطوره ها و برداشتهای مشترک است. بعضی از این برداشتهای پذیرفته شده توسط عموم به شرح زیر است:
در ایران نیز هر چند در برخورداری از فرصتهای برابر اشتغال در برنامه توسعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی تاکید شده است اما در عمل شاهد نگرشهای تبعیض آمیز و به تبع آن تصمیمگیریهای تبعیض آمیز نسبت به زنان شاغل هستیم. اصطلاح سقف شیشهای گر چه برای اولین بار در امریکا شکل گرفت ولی در شرایط کنونی این واقعیت قابل تفهیم به تمام موقعیتهایی است که زنان در عمل برای رسیدن به مشاغل سطوح بالا با آن روبرو هستند. مفروضاتی مانند اینکه زنان در شرایط بحرانی بسیار احساساتی تصمیم میگیرند و منطقی نیستند و .. مسایل کلیشهای هستند که از توجه عادلانه به شرایط احراز فردی جلوگیری کرده است. (جزنی،1380،71)
ب ) موانع نگرشی:
پیشنهادهایی برای هموار شدن زمینه اشتغال زنان:
آموزش، ایجاد شبکههای ارتباطی، اتخاذ سیاست های سازگار با مصالح خانوادگی، اصلاح قوانین استخدامی، پرداختهای مساوی برای مشاغل مشابه، افزایش آگاهی عمومی نسبت به نقش وسهم اقتصادی رو به رشد زنان( منبع اینترنت)
نتیجهگیری:
تعداد زنان در سالهای اخیر در محیط کار رو به افزایش است اما اشتغال زنان در جامعه ما هنوز با موانع فراوانی از جمله موانع فرهنگی و نگرشی رو به رو است.
و رسیدن به اهداف هر سازمان و در نهایت رسیدن به توسعه اقتصادی و اجتماعی هر کشوری ، در گروه استفاده بهینه از نیروی انسانی آن میباشد. سازمانها باید از زنان و مردان متخصص به دور از تعصبات فرهنگی، به شکل صحیحی استفاده کرده و سقف شیشه ای را از میان بر دارند. و اشتغال زنان نیازمند تغییر رفتار و نگرش هاست و هم زنان باید با اعتماد به نفس بیشتری در محیط جامعه وسازمان ظاهر شوند و روز به روز به توانمندی های خود بیفزایند.
(ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
پایانامه تاثیر شفافیت و پاسخگویی دولت الکترونیک بر ارتقاء سطح کیفیت خدمات الکترونیکی
تعداد صفحات 180
فرمت فایل pdf
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:60
فهرست:
مقدمه و توضیحات:
نظریات عزیز کیاوند
مشکل ما شیوة تولید است نه کوچ یا اسکان، این شیوة تولید عشایری است که هماهنگی خود را با مقتضیات زمان از دست داده است و جماعتهای عشایری برای تغییر شیوة تولید خود تنها دو راه عقلایی را در پیش دارند :
الف) تولید بر پایه کشتزارهای دامی
عشایر، سنت و سابقه دیرینه ای در دامداری دارند، از طرفی تقریباً تمام روستاهای ما روستاهای کشاورزی هستند. اگر قرار باشد دهواره های جدیدی با جماعتهای عشایری کوچنده پدید آید با فعالیت اصلی آنها بر محور پرورش دام ، آن هم تا جایی که ممکن باشد دامپروری نوین امروزی صورت گیرد. این دهواره ها باید علوفه و خوراک دام تولید کنند. در چنین دهواره هایی نگرانی همیشگی و دیرینة مهندسین کشاورزی کشور دربارة جدایی کشاورزی از دامداری برطرف خواهد شد ونمونه ای از ادغام و هماهنگی کامل آن دو پدید خواهد آمد، و از تصور به تحقق خواهد پیوست. در این دهواره ها باید روشهای علمی اصلاح نژاد دامها به منظور افزایش محصول (بهره وری) اعمال گردد.
ب) تولید بر پایة صنعت
در جاهایی که امکان ایجاد دهواره های عشایری بر پایة دامپروری نوین ممکن نباشد، پاسخ مسئله توسعه و تحول جماعتهای عشایری در صنعت است. مراد از صنعت بر خلاف تصور و روال فکری معمول، صنایع دستی و کوچک و کارهایی مانند گلیم بافی و جاجیم بافی نیست، این نوع صنایع میتوانند در مواردی درآمدهای جنبی و حاشیه ای ایجاد کنند و در طرحهای فقرزدایی به طور موقت به کار گرفته شوند، اما هرگز نمیتوانند محور تحول اقتصاد پویای نوینی باشند. از این نوع فعالیت و مهارتهای سنتی میتوان و باید به جای خود استفاده کرد اما دل و امید نهایی بستن به آنها فرصت و زمان را از دست دادن و به فاصلة عقب ماندگی از جهان متحول و در حال پیشرفت افزودن است. دلیلی نیست که جوانان عشایری نتوانند در صنایع مدرن و مجتمعهای صنعتی بزرگ به کار گرفته شوند. دلایل و شواهد چنانکه پیش از این اشاره شد بر له این امر است. واحدهای صنعتی و حتی شکلی از پارکهای صنعتی جدید، در جایی که تحول دامداری سنتی به دامپروری نوین ممکن نباشد، میتواند این نسل معلق را در منطقه نگهداری وجلوی اضمحلال میراث فرهنگی آن را بگیرد و به طور غیرمستقیم از بار مسائل شهری بکاهد.
ارتقاء سطح کیفی و کمی محصولات و تغییرات در نقطه بهینة بهره وری
مقدمه:
شاید در این مقاله که به بررسی صنعت چاپ بسته بندی، تبلیغات، بازاریابی ، بازار هدف … و تأثیر آن در افزایش فروش و در طی آن افزایش سود و کاهش هزینه ها و در یک کلمه ارتقاء سطح کیفی و کمی محصولات و تغییرات در نقطه بهینة بهره وری می پردازد اشارة مستقیمی به ارتباط آن با مهندسی صنایع نشده باشد.
اما در گیردار مقاله نقش مهندسی صنایع به خوبی قابل تشخیص می باشد. لازم به ذکر است که یکی از عوامل اصلی شکست محصولات ما در صادارت غیر نفتی نحوة غلط ارائه ، بسته بندی و عرضه به بازار است.
بسته بندی محصول، اولین برخورد با مشتری و مصرف کنندة نهایی است. رفتار اشخاص مختلف در جنسیت ها، افکار، فرهنگ ها و زبانهای مختلف با این پدیده کاملاً متفاوت بوده و جای بررسی و تحقیق دارد. در این مقاله به این ترفندها، تکنیک ها و روشها اشاره شده است. که چگونه بتوانیم در قفسه ای که از نوع محصول ما (مثلاً سس مایونز) چندین رقیب دیگر با نامهای مختلف قرار گرفته اند، مصرف کننده نهایی محصول ما را انتخاب و مصرف کند. یکی از عوامل اصلی این پدیده، بسته بندی، طراحی و تبلیغات است.
بخشی از این مقاله که به عنوان ارباب نشانه ها می باشد، باعث گردید تا نام اصلی مقاله را ارباب نشانه ها انتخاب کنم.
با تشکر از اعضای محترم انجمن علمی صنایع و تبریک هفتة مهندسی صنایع و عرض ادب به هیأت داوران.
1- به امروز کشاندن فردا
هر بسته ای می تواند به جز آن که معرف محتویات خود باشد، راوی حال و روز و زمانه فرهنگی – صنعتی خود نیز باشد.
به نظر می رسد بسته هایی که امروز پیرامون ما روی قفسه ها و یا پشت ویترین ها می نشینند، پیام هایی بهتر از دیروز دارند. این کیفیت بهتر که البته تا نقطه بهینه هنوز فاصله دارد، گویای چند نکته است:
هر چه مصرف کننده رضایت بیشتری از یک محصول و نحوة عرضه آن داشته باشد، حاکی از آن است که آن محصول و شکل عرضه آن نه در وضعیت انحصاری، بلکه در یک موقعیت رقابتی قرار دارد و هر چه فضای تولید و عرضه رقابتی تر باشد و به قول ادبیات رایج در مدیریت، هر چه لبه ها و تیغه های رقابت تیزتر شده و صیقل بیشتری خورده باشد، کیفیت کالاها و خدمات، هم در مضمون و محتوا و هم در شکل، بهتر خواهد شد. وضعیت بسته بندی امروز ما تا حدودی آینة همین واقعیت است. شاهد این نکته و در واقع مکمل آن سرمایه گذاری های سنگین و تازه ای است که در این قلمرو در حال تکوین است.
دست اندرکاران حوزه های پیش از چاپ، چاپ و پس از چاپ و در کنار آنان طراحان گرافیست، در قیاس با پیشینه بسته بندی در ایران به یک حالت درک متقابل رسیده اند و به جای ایراد گرفتن از یکدیگر، دنبال ایرادات پایه ای می گردند تا با رفع آن ها در یک کار تیمی، به نتایج مطلوب تری برسند.