سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

کتاب زیبای به اجاقت قسم از آثار استاد محمد بهمن بیگی معلم عشایر

اختصاصی از سورنا فایل کتاب زیبای به اجاقت قسم از آثار استاد محمد بهمن بیگی معلم عشایر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

کتاب زیبای به اجاقت قسم از آثار استاد محمد بهمن بیگی معلم عشایر


کتاب زیبای به اجاقت قسم از آثار استاد محمد بهمن بیگی معلم عشایر

با آنکه عشایری بودم به جای تفنگ و فشنگ قلم و کتاب را انتخاب کردم، معلم شدم و آموزش عشایری را به راه انداختم.

کم بودند کسانی که تشویقم می کردند و بسیار بودند آنهایی که به ملامتم برمیخواستند.

پدرم مثل همه پدرها فرزندش را شایسته ی مشاغل مهم تری می پنداشت. یکی از پسرعموهایم که اتفاقا مرد غیرتمندی بود و تحصیلات مرا عالی می دانست شماتتم می کرد :((ما از تو انتظار کارهای بزرگ داشتیم. خیال می کردیم استاندار می شوی . وکیل و وزیر می شوی. کارت به مکتب داری کشید!))


دانلود با لینک مستقیم


کتاب زیبای به اجاقت قسم از آثار استاد محمد بهمن بیگی معلم عشایر

دانلود مقاله زندگی وافکار استاد شهید مرتضی مطهری ومناسبات فکری ایشان با استاد دکتر علی شریعتی

اختصاصی از سورنا فایل دانلود مقاله زندگی وافکار استاد شهید مرتضی مطهری ومناسبات فکری ایشان با استاد دکتر علی شریعتی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله زندگی وافکار استاد شهید مرتضی مطهری ومناسبات فکری ایشان با استاد دکتر علی شریعتی


دانلود مقاله زندگی وافکار استاد شهید مرتضی مطهری ومناسبات فکری ایشان با استاد دکتر علی شریعتی

 

مشخصات این فایل
عنوان: زندگی و افکار استاد شهید مرتضی مطهری ومناسبات فکری ایشان با استاد دکتر علی شریعتی
فرمت فایل : word (قابل ویرایش)
تعداد صفحات : 45

این مقاله در مورد زندگی و افکار استاد شهید مرتضی مطهری ومناسبات فکری ایشان با استاد دکتر علی شریعتی می باشد.

 

بخشی از تیترها به همراه مختصری از توضیحات هر تیتر از مقاله زندگی و افکار استاد شهید مرتضی مطهری ومناسبات فکری ایشان با استاد دکتر علی شریعتی

گزینشی ازکتابهای استاد مطهری – حرکت در واقعیت عصر
این بنده از حدود بیست سال پیش [۱۳۳۲ ش] که قلم به دست گرفته مقاله یا کتاب نوشته ام، تنها چیزى که در همه نوشته هایم آن را هدف قرار داده ام حل مشکلات و پاسخگویى به سئوالات است که در زمینه مسائل اسلامى در عصر ما مطرح است.» این گفته مرحوم مطهرى بیانگر آن چیزى است که به او قدر و منزلت خاص بخشید. عالم اسلامى باید بداند که درد چیست و درمان کدام است و نیازها و ضرورت هاى جامعه چیستند. فیضیه و حوزه هاى علمیه را شایسته نیست خاموش نشینند و شاهد فقر مادى و معنوى امت اسلامى باشند. مرحوم مطهرى روحانى درد آشنا و مسئولیت شناس دوران خویش بود. همین ویژگى او موجب شد که در میان شاگردان علامه طباطبایى از شکوه و شوکتى خاص برخوردار شود. گستردگى فکر، درک زمانى، شناخت مسائل، توجه به واقعیات، حرکت در واقعیت عصر، جامعیت نمونه، همه و همه مسائل و حقایقى است که از مطهرى مرزبانى توانمند ساخت. احساس مسئولیت مطهرى را وا مى داشت تا «حضور اجتماعى» داشته باشد، از نوشتن حواشى بر کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم ...(ادامه دارد)

پیرامون جمهورى اسلامى
این کتاب مجموعه اى است متشکل از شش بخش، بخش اول عبارت است از یک مصاحبه مطبوعاتى که در تاریخ ۲۷/۱/۵۸ یعنى دو هفته قبل از شهادت استاد با ایشان انجام شده است. بخش دوم مقاله اى است پیرامون «وظایف حوزه هاى علمیه». بخش سوم شامل یک مقاله تحت عنوان «نقش بانوان در تاریخ معاصر ایران» و نیز یک سخنرانى تحت عنوان «نقش زن در جمهورى اسلامى» مى باشد که هر دو بعد از پیروزى انقلاب اسلامى نگارش و ایراد شده است. بخش چهارم این کتاب را یک سخنرانى تحت عنوان «اهداف روحانیت در مبارزات» تشکیل مى دهد که در آبان ۱۳۵۷ یعنى چند ماه قبل از پیروزى انقلاب اسلامى در دانشگاه صنعتى شریف  ...(ادامه دارد)

نگرش تاریخى به مسائل فلسفى
نیم نگاه

مطهرى ناتمام مطهرى هم دانشگاه را متحول کرد و هم خود در دانشگاه متحول شد. هیچ کس حتى در آن دوران به هیچ وجه نمى توانست مطهرى را نادیده بگیرد و این نکته بسیار قابل توجهى است. مطهرى آموخته بود که چگونه به زبان فارسى و براساس نیاز مخاطبانش سخن بگوید و این اتفاق بزرگى بود. به همین خاطر هم فکر مى کنم بزرگ ترین جفا به مطهرى این است که متولیان انتشار آثارش هنوز مجموعه آثار او را کامل نکرده اند. اگر قرار است مطهرى را بزرگ بداریم باید نقدش کنیم و مهم ترین ابزار این نقد وجود مجموعه آثار اوست. کارى که براى شریعتى در زمان  ...(ادامه دارد)

اصلاح طلب اصولگرا
نیم نگاه

از سید جمال تا مطهرى
به طور کلى شباهت هاى زیادى میان سید جمال و استاد مطهرى وجود دارد که از آن جمله است مبارزه با خرافات، مبارزه با تجددگرایى هاى افراطى، توجه کافى به استدلال، عقل و فلسفه، تاثیرگذارى بر مراجع تقلید وقت که بحث در این مقال نیاز به مجال دیگرى دارد.
بهترین تعبیر براى آن که جامعیت شخصیت شهید  آیت الله مطهرى را نشان دهد تعبیر «مصلح» یا اصلاح طلب است. کلمات فیلسوف، متکلم، فقیه، متفکر، مجاهد، اسلام شناس و مانند آن تنها بخشى از شخصیت استاد مطهرى را حکایت مى  کند، ولى اصلاح گرى و مصلح بودن مانند نخ تسبیح نسبت به دانه هاى آن، این ابعاد گوناگون شخصیت آن شهید را به هم پیوند مى دهد و ملاک وحدت آنها است. به بیان دیگر استاد مطهرى فلسفه و کلام و فقه را براى خود اینها  ...(ادامه دارد)

استاد مطهرى و روحانیت
منظور استاد از «اقتدار» روحانیت یعنى نفوذ معنوى و حکومت بر دل ها و عقل ها و نه بر تن ها و ارتباط نزدیک با مردم امکان بسیج آنان را به روحانیت مى دهد. به همین دلیل، به تصریح شهید مطهرى، روحانیت شیعه با اینکه کمتر از روحانیت اهل سنت درباره اصلاحات نظریه پردازى کرده و طرح هاى اصلاحى ارائه داده است، اما به مراتب بیشتر، مردم را در برپایى نهضت هاى اصلاحى بسیج و آنان را رهبرى کرده است.
۱- طبق قانون اساسى بعضى مناصب بالاى حکومتى در اختیار فقها و مجتهدان و به عبارتى روحانیون است. بنابراین سرنوشت جمهورى اسلامى و نوع و نتیجه چالش هاى فکرى و فرهنگى جامعه تا حدود زیادى به اندیشه و عملکرد اندیشمندان مسلمان و مسئولان حکومتى به ویژه روحانیان بستگى دارد. جنبش اصلاحى ملت ایران نیز با پرچمدارى یک روحانى آزادیخواه و عدالت طلب آغاز شده و تداوم آن نیز به میزان قابل توجهى به عملکرد روشنفکران مسلمان اعم از  ...(ادامه دارد)

فهرست مطالب مقاله زندگی و افکار استاد شهید مرتضی مطهری ومناسبات فکری ایشان با استاد دکتر علی شریعتی

مطهری اصلاح طلب یا محافظه کار
گزینشی از کتابهای استاد مطهری(براساس مقاله مریم صادق بهمنی)
مطهری اید ئولوگ جمهوری اسلامی(گفتگو بادکترعلی لاریجانی)
مهمترین ویژگیهای مطهری ازنگاه دکترمحسن کدیور
اصلاح طلب اصول گرا(علی مطهری)
مطهری وروحانیت(مصطفی تاج زاده)
حق عدل وآزادی از دیدمطهری(مصطفی معین)
مطهری وحقوق بشر از نگاه مطهری(عمادالدین باقی)
وحدت اسلامی از دید استاد
آرزوهای شریعتی(سعیداردکان زاده یزدی)
گزارشی از برگزاری مراسم بزرگداشت شریعتی درحسینیه ارشاد
مناسبات فکری مطهری وشریعتی


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله زندگی وافکار استاد شهید مرتضی مطهری ومناسبات فکری ایشان با استاد دکتر علی شریعتی

تحقیق در مورد استاد مطهری

اختصاصی از سورنا فایل تحقیق در مورد استاد مطهری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد استاد مطهری


تحقیق در مورد استاد مطهری

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه51

فهرست مطالب

زندگانی استاد مطهری

 

تولد و دوران کودکی

 

در 13 بهمن «استاد مطهری »

 

زندگانی استاد مطهری

 

تولد و دوران کودکی

عزیمت به حوزه علمیه مشهد عزیمت به حوزة علمیة قم

مهاجرت به تهران

 

همکاری با هیئتهای مؤتلفه اسلامی

 

درگیری در دانشکدة الهیات

 

شهادت

 

دورة جدید نهضت اسلامی

 

ریشه های شهادت استاد مطهری

 

زندگانی شریعتی

 

شهرستان شده است و در 75 کیلومتری مشهد قرار دارد – در خانواده ای از اهل علم و تقوا کودکی دیده به جهان گشود. خانواده ای که انوار علم و ایمان، تقوا و پاکی، راستی و درستی در آن پرتو افکنده بود و نام شایسته (مطهری) بهترین معرف این بیت پاک و مطهر بود.

 

در سنین کودکی به مکتبخانه رفته و به فراگیری قرآن و دیگر تعلیمات ابتدایی می پردازد. نقل می کنند که در سن حدود 5 سالگی علاقه زیادی به رفتن به مکتبخانه از خود نشان می دهد. در یک شب مهتابی، نزدیک صبح، به خیال اینکه صبح شده است، دفتر و کتاب خود را برمی دارد و به سوی مکتبخانه روان می شود و چون مکتبخانه بسته بوده است پشت درب آن به خواب می رود. صبح زود پدر و مادر می بینند مرتضی نیست و سرانجام او را در پشت درب مکتبخانه در حال خواب می یابند. در سنین حدود دوازده سالگی شور و عشق و علاقه او به اسلام و علوم دینی که در سراسر زندگی درخشان او متجلی بود در وجودش پیدا می شود و هر دم این شعله از اعماق وجود او زبانه می کشد. این درست در هنگامی است که ظلم و فشار حکومت استبدادی رضاخانی روزگار را بر علما و روحانیون تنگ کرده و چهره ضد اسلامی او را آشکار نموده است. تصمیم مرتضی همگان را به حیرت فرو برده بود که شگفتا! در چنین هنگامی که وی اوضاع سخت و ناگواری را که بر علما و روحانیون

 

ماه سال 1298 هجری شمسی در قریه فریمان – که اکنون شهرستان شده است و در 75 کیلومتری مشهد قرار دارد – در خانواده ای از اهل علم و تقوا کودکی دیده به جهان گشود. خانواده ای که انوار علم و ایمان، تقوا و پاکی، راستی و درستی در آن پرتو افکنده بود و نام شایسته (مطهری) بهترین معرف این بیت پاک و مطهر بود.

 

در سنین کودکی به مکتبخانه رفته و به فراگیری قرآن و دیگر تعلیمات ابتدایی می پردازد. نقل می کنند که در سن حدود 5 سالگی علاقه زیادی به رفتن به مکتبخانه از خود نشان می دهد. در یک شب مهتابی، نزدیک صبح، به خیال اینکه صبح شده است، دفتر و کتاب خود را برمی دارد و به سوی مکتبخانه روان می شود و چون مکتبخانه بسته بوده است پشت درب آن به خواب می رود. صبح زود پدر و مادر می بینند مرتضی نیست و سرانجام او را در پشت درب مکتبخانه در حال خواب می یابند. در سنین حدود دوازده سالگی شور و عشق و علاقه او به اسلام و علوم دینی که در سراسر زندگی درخشان او متجلی بود در وجودش پیدا می شود و هر دم این شعله از اعماق وجود او زبانه می کشد. این درست در هنگامی است که ظلم و فشار حکومت استبدادی رضاخانی روزگار را بر علما و روحانیون تنگ کرده و چهره ضد اسلامی او را آشکار نموده است. تصمیم مرتضی همگان را به حیرت فرو برده بود که شگفتا! در چنین هنگامی که وی اوضاع سخت و ناگواری را که بر علما و روحانیون می رود به رأی العین مشاهده می نماید چگونه روزها و شبها را در این اندیشه به سر می برد.

عزیمت به حوزه علمیه مشهد به سن سیزده سالگی یعنی در سال 1311 شمسی به حوزه علمیه مشهد عزیمت نموده و تحصیل مقدمات علوم دینی را آغاز می کند. در این دوران یکی دیگر از فرازهای حساس زندگی استاد


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد استاد مطهری

دانلود مقاله استاد جعفری و شخصیت اسلامی زن

اختصاصی از سورنا فایل دانلود مقاله استاد جعفری و شخصیت اسلامی زن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله استاد جعفری و شخصیت اسلامی زن


دانلود مقاله استاد جعفری و شخصیت اسلامی زن

در کنار صدها آیه‌ و حدیث‌ و سیرة‌ عملی‌ پیامبر(ص) و اهلبیت‌ (ع) دربارة‌ منزلت‌ بالای‌ زن‌ و حقوق‌ اجتماعی‌ او در جامعة‌ اسلامی، چند روایت‌ نیز نقل‌ شده‌ است‌ که‌ ظاهر آن‌ نوعی‌ تعرض‌ به‌ کمال‌ عقلی‌ یا ایمانی‌ - دستکم‌ دربارة‌ برخی‌ زنان‌ - می‌باشد و شاید برجسته‌ترین‌ نمونة‌ آن‌ عبارتی‌ است‌ که‌ از حضرت‌ امیرالمؤ‌منین(ع)، در کنار تجلیل‌ها و احتراماتی‌ که‌ در روایات‌ دیگری، از زنان‌ بعمل‌ آمده، نقل‌ شده‌ است‌ که‌ در آن‌ به‌ نقص‌ ایمانی‌ و عقلی‌ اشاره‌ شده‌ است. اینک‌ می‌خواهیم‌ از زبان‌ استاد علامه، مرحوم‌ شیخ‌ محمدتقی‌ جعفری‌ در شرح‌ ارزشمندی‌ که‌ بر نهج‌البلاغه‌ به‌ رقم‌ آورده‌اند، به‌ تحلیل‌ این‌ روایت‌ بپردازیم. ایشان‌ در تفسیر خطبة‌ هشتادم‌ به‌ این‌ روایت‌ پرداخته‌اند و ما خواهیم‌ کوشید ابعاد تحلیل‌ استاد را اجمالاً‌ مورد کاوش‌ قرار دهیم. نخست‌ آنکه‌ بیاد داشته‌ باشیم‌ این‌ عبارت، سطری‌ از سخنرانی‌ مفصلی‌ است‌ که‌ در صورت‌ صحت‌ سند و دقت‌ نقل‌ و عدم‌ تحریف، در پایان‌ "جنگ‌ جمل" صورت‌ گرفته‌ است، جنگی‌ که‌ از جمله‌ توسط‌ یک‌ زن‌ یعنی‌ عایشه، علیه‌ عدالت‌ علوی، رهبری‌ شد و با تحریک‌ احساسات‌ و عواطف‌ مردم‌ و با سوءاستفاده‌ از زنانگی‌ و همسری‌ پیامبر(ص)، باعث‌ خونریزی‌ و جنگ‌ داخلی‌ میان‌ مسلمانان‌ و تضعیف‌ حکومت‌ مشروع‌ امام(ع) شد. بزرگانی‌ معتقدند مراد امام(ع) از ذکر آن‌ عبارت، توجه‌ دادن‌ مردم‌ به‌ نقاط‌ ضعف‌ طبیعی‌ و اکتسابی‌ عایشه‌ و نقش‌ آن‌ نقائص‌ دراین‌ جنگ‌افروزی‌ و فتنه‌ بوده‌ است. کسانی‌ نیز عقیده‌ دارند گرچه‌ این‌ سخنان‌ در وضعیت‌ خاصی‌ صادر شده‌ اما منحصر به‌ آن‌ نیست‌ و به‌ واقعیتی‌ مهم‌ در تفاوتهائی‌ تکوینی‌ اشاره‌ دارد که‌ شامل‌ نقاط‌ قوت‌ و ضعف‌ هریک‌ از زنان‌ و مردان‌ می‌باشد. گروهی‌ نیز معتقدند که‌ تعبیر نقص‌ در مورد عقل‌ و ایمان‌ در اینجا یک‌ تعبیر ارزشی‌ نیست‌ بدان‌ دلیل‌ که‌ به‌ نقص‌ سهم‌الارث‌ نیز اشاره‌ شده‌ که‌ مطلقاً‌ نمی‌تواند دال‌ بر نقصان‌ شأن‌ زن‌ باشد بلکه‌ حکمی‌ است‌ که‌ حاوی‌ نوعی‌ تقسیم‌ کار اجتماعی‌ میان‌ زن‌ و مرد و حامل‌ منافع‌ زن‌ می‌باشد بویژه‌ که‌ زن‌ در فقه‌ اسلام، علیرغم‌ آنکه‌ حقوق‌ اقتصادی‌ دارد، اما وظائف‌ تأمین‌ نفقة‌ او با پدر و سپس‌ همسر اوست‌ و وظائف‌ دیگری‌ غیر از وظائف‌ اقتصادی‌ دارد. احتمالات‌ دیگری‌ نیز درخصوص‌ این‌ عبارت‌ داده‌ شده‌ است. استاد جعفری، مسئله‌ را از مبنا، پی‌می‌گیرد و حتی‌ با این‌ فرض‌ که‌ این‌ جمله‌ بدرستی‌ از امام‌ و در جنگ‌ جمل، صادر شده‌ باشد، بدنبال‌ درک‌ استدلالی‌ آن‌ است. تقسیم‌ انسان‌ به‌ دو ماهیت‌ جداگانه‌ زن‌ و مرد، معمای‌ مستمر‌ تاریخی‌ در غرب‌ و شرق‌ بوده‌ است‌ و باید بدرستی‌ بررسی‌ کرد که‌ آیا این‌ تقسیم‌ در دیدگاه‌ انسان‌شناسی‌ و فقاهتی‌ اسلام، جائی‌ دارد یا آنکه‌ اسلام، به‌ زن‌ و مرد، بعنوان‌ دو صنف‌ از یک‌ حقیقت، نظر کرده‌ و ماهیت‌ انسانی‌ مشترکی‌ برای‌ هر دو قائل‌ است‌ و تفاوت‌ در چند حکم‌ و حق، مطلقاً‌ مبتنی‌ بر قول‌ به‌ تفاوت‌ ماهوی‌ زن‌ و مرد نیست.

یک‌ پرسش‌ مهم‌ این‌ است‌ که‌ چرا در طول‌ تاریخ‌ بشر تا هم‌ اینک، هنوز در غرب‌ و شرق، از تنظیم‌ رابطة‌ معقول‌ اجتماعی‌ میان‌ زن‌ و مرد، عاجز بوده‌اند و علی‌الدو‌ام‌ در دام‌ افراط‌ و تفریط‌ بوده‌ و هستند؟!

چرا بشر، علیرغم‌ اینهمه‌ ترقی‌ صنفی‌ و تکنیکی‌ و گسترش‌ قدرت‌ در طبیعت، هنوز آگاهی‌ و تکامل‌ لازم‌ برای‌ درک‌ نیازهای‌ متفاوت‌ و مشترک‌ دو عنصر اساسی‌ مرد و زن‌ و اصلاح‌ مناسبات‌ اقتصادی، جنسی، حقوقی‌ و... آنها را بدست‌ نیاورده‌ است؟ و چرا هنوز این‌ مسئله، یک‌ معماست‌ و علیرغم‌ پیدایش‌ کمپیوترهای‌ پیچیده، معما، معماتر می‌شود؟ آیا در دنیایی‌ که‌ شیر پاک‌ خورده‌ای‌ مثل‌ "هیوم"، چون‌ میان‌ علت‌ و معلول، طنابی‌ را نمی‌بیند!! حتی‌ منکر رابطة‌ ضروری‌ علی‌ و اصل‌ "علیت" که‌ واضح‌ترین‌ حقائق‌ است‌ می‌شود و ابتدائی‌ترین‌ واقعیات‌ هم‌ معدوم‌ فرض‌ می‌شوند، می‌توان‌ توقع‌ داشت‌ که‌ حقوق‌ و مناسبات‌ ظریف‌ زن‌ و مرد را بدرستی‌ کشف‌ و آن‌ معمای‌ کهنه‌ را حل‌ کنند؟! چرا نمی‌توانند "وجود زن" و "وجود مرد" را به‌ "وجود انسان"، ترجمه‌ کنند، بی‌آنکه‌ یکی، دیگری‌ را انکار کند؟ چرا یکدیگر را با همه‌ تفاوتهائی‌ که‌ از حیث‌ زنانگی‌ و مردانگی‌ با هم‌ داریم، به‌ رسمیت‌ نمی‌شناسیم؟ چرا خود را جزئی‌ از حیات‌ دیگری‌ نمی‌یابیم؟ وانگهی‌ آیا بررسی‌ کرده‌ایم‌ که‌ تفسیرهای‌ ماد‌ی‌ و نیهیلیستی‌ که‌ توسط‌ کاموها، شوپنهاورها، توماس‌ هابزها، هیوم‌ها و ابوالعلأ معر‌ی‌ها از انسان‌ و از حیات‌ شده، چه‌ نقش‌ تخریبی‌ در روند صعود زنان‌ و مردان‌ به‌ سوی‌ قله‌های‌ تکاملی‌ حیات، گذارده‌ است؟! چرا تمدنهای‌ بشری، به‌ عالی‌ترین‌ نمود حیات‌ که‌ عدالت‌ و حق‌ و احساس‌ تعهد و تبدیل‌ "حیات‌ طبیعی" به‌ "حیات‌ معقول‌ والاهی" است، گوش‌ فرا نمی‌دهند؟! در فرهنگ‌ غرب، کسانی‌ چون‌ برتراندراسل، رابطة‌ زن‌ و مرد را تا حد "یک‌ لیوان‌ آب‌خوردن" نازل‌ می‌کنند و بر همین‌ اساس، صدها هزار کتاب‌ و مقاله‌ و پایان‌نامه‌ می‌نویسند و پس‌ از چند دهه‌ تجربة‌ این‌ تئوری‌هاست‌ که‌ تازه‌ علائم‌ بن‌بست‌ آشکار می‌شود. تاریخ‌ جهان‌ پر از متفکران‌ ورشکسته‌ای‌ است‌ که‌ هر یک، چند دهه‌ یا چند سده، حیات‌ زن‌ و مرد را ببازی‌ گرفته‌ و سپس‌ از یادها رفته‌اند. بویژه‌ که‌ برخی‌ از این‌ فلسفه‌های‌ پر سر و صدا محصول‌ کمبودها، عقده‌ها و حتی‌ اتفاقات‌ غیرعادی‌ در زندگی‌ شخصی‌ این‌ فیلسوف‌ نمایان‌ در دروان‌ کودکی‌ یا جوانی‌ بوده‌ است. بعنوان‌ نمونه، اگوست‌ کنت، از پدران‌ پوزیتویسم، که‌ از بانیان‌ مذهب‌ انسان‌پرستی‌ است‌ در پی‌ یک‌ رابطة‌ عاشقانه‌ به‌ خانم‌ "کلوتلددوو"، هوس‌ می‌کند که‌ فلسفه‌ای‌ بر مبنای‌ "احساس" بجای‌ فلسفة‌ عقلانی‌ پی‌ریزد و از پوزیتویزم‌ نیز عدول‌ می‌کند و حتی‌ احساسات‌ را در علوم‌ انسانی‌ دخالت‌ می‌دهد. یا شوپنهاور بدلیل‌ ناراحتی‌ از مادرش، کینه‌های‌ خود را تبدیل‌ به‌ یک‌ فلسفه‌ می‌کند و بنیاد مکتب‌ بدبینانه‌ای‌ را می‌ریزد. ناگهان‌ فرهنگ‌ ضد‌ زن‌ و فرهنگ‌ زن‌پرستانة‌ شهوی، در دو سر افراط‌ و تفریط‌ توسط‌ این‌ دو نظریه‌پرداز محدود و افراطی‌ و در اثر دو اتفاق‌ شخصی‌ در باب‌ محبت‌ به‌ معشوقه، و نفرت‌ از مادر، سرمی‌گیرد و منشأ بسیاری‌ عدم‌ تعادل‌ها در باب‌ شأن‌ و حقوق‌ زن‌ در جامعة‌ غربی‌ می‌شود و بر اساس‌ همین‌ افراط‌های‌ دو جانبه، سیاست‌ می‌گزارند و قانون‌ می‌نویسند و نظام‌ می‌سازند و خانواده‌ تشکیل‌ می‌دهند و نهایتاً‌ انواع‌ صدمات‌ مادی‌ و معنوی، دنیوی‌ و اخروی‌ به‌ انسان‌ وارد می‌شود. و جالب‌ است‌ که‌ هم‌ کنت‌ و هم‌ شوپنهاور، علیرغم‌ داوری‌ها و احکام‌ متناقض، هر دو تنها بر جمال‌ صوری‌ و جاذبه‌های‌ جنسی‌ زن‌ تکیه‌ کرده‌ و زیبائی‌ زن‌ را فقط‌ در غریزه‌ جنسی‌ می‌جویند و جای‌ دیگری‌ بدنبال‌ زن‌ و ارزیابی‌ توانائی‌ها و ناتوانی‌های‌ او نیستند.

اگر برخی‌ نظریه‌پردازان‌ غرب‌ گفته‌اند که: «زن، جنس‌ لطیف‌ نیست‌ و مبنای‌ زیبائی‌هایش‌ تنها بر غریزه‌ سکس‌ است‌ و الا‌ حتی‌ ذوق‌ هنری‌ و توان‌ ارزیابی‌ انواع‌ هنرها را هم‌ ندارند و درباره‌ اغلب‌ حقائق، مغالطه‌ می‌کنند و...»، افراط‌ در تحلیل‌ برخی‌ واقعیتهاست.

اگر گفته‌اند که: «زن، فقط‌ برای‌ تولید مثل‌ آفریده‌ شده‌ و هیچ‌ کمالات‌ علمی‌ و اخلاقی‌ و عملی‌ دیگری‌ از او متوقع‌ نیست»، اگر گفته‌اند که: «مردان‌ از راه‌ دانش‌ و هنر، درک‌ اشیأ و یا تصرف‌ در آنها، درصدد سلطة‌ مستقیم‌ بر اشیأاند اما تنها هدف‌ زن، تسلط‌ بر مردان‌ است‌ و هر چیز را وسیلة‌ پیکار با مرد می‌بینند»، اگر گفته‌اند: «علت‌ احترام‌ مردم‌ به‌ زن، روشهای‌ رمانتیک‌ و غیرعقلی‌ تحت‌ تأثیر تعالیم‌ ادیان‌ بوده‌ و همین‌ آموزشهای‌ مذهبی‌ است‌ که‌ نگذارده‌ بشریت‌ به‌ حقارت‌ زنها پی‌ ببرد و...»(1) و... همه، افراط‌هائی‌ در تفسیر برخی‌ اتفاقات‌ بوده‌ است.

آن‌ نظریه‌پردازی‌ که‌ معاشقه‌ با زنان‌ را بسادگی‌ یک‌ لیوان‌ آب‌خوردن‌ و بی‌هیچ‌ ضابطه‌ای‌ تجویز می‌کند، در واقع‌ فراموش‌ کرده‌ که‌ بدن‌ زن، مجرای‌ ورود انسانهای‌ جدید به‌ زندگی‌ است‌ و او خواسته‌ است‌ که‌ هیچ‌ قید و شرطی‌ در این‌ مسئله‌ مهم، در کار نباشد زیرا برای‌ او مهم‌ نیست‌ که‌ انسانها به‌ چه‌ شکلی‌ متولد می‌شوند و بدین‌ دلیل‌ ارتباط‌ جنسی‌ را بی‌قید و شرط‌ آزاد می‌کند و هیچ‌قاعده‌ و ارزشی‌ را برای‌ مهار کردن‌ تناسل‌ که‌ گردونة‌ خلقت‌ انسانهای‌ جدید است، نمی‌پذیرد و زندگی‌ و شرف‌ انسانهای‌ بعد از خود را به‌ مسخره‌ برگزار می‌کند و وقتی‌ دروازة‌ ورودی‌ انسانها به‌ عالم، اینقدر بی‌حساب‌ و کتاب‌ باشد،

شامل 16 صفحه فایل word قابل ویرایش


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله استاد جعفری و شخصیت اسلامی زن