لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 34
مقدمه:
«استرس» یکی از لغاتی است که از لحاظ معنایی در زبان فارسی جای خود را باز نموده و مفهوم ذهنی کمابیش مشابهی را در افراد متعلق به اقشار گوناگون اجتماع با سطح تحصیلات و آگاهی متفاوت ایجاد می‌نماید.
به عنوان یک پدیده روحی روانی، استرس حالتی است که اکثر ما در زندگی روزانه چــه در محیط خانواده و چه در اجتماع و محیط کار آن را تجربه می‌نمائیم و این تجربه مــنـجر بــه نــتـایج گاه مثبت و گاه منفی می‌گردد. امروزه علت بسیاری از اختلالات روانی و حتی فیـزیـکی انسان دنیای صنعتی، و همچنین منشأ تعداد کثیری از بیماریهای صعب‌العلاج ، استرس تشخیص داده شده و راههای گوناگونی جهت مقابله با آن پیشنهاد و ارائه گردیده‌اند که عناوین کتابهای بسیاری را به خود اختصاص می‌دهند.
اما تا کنون هیچ راه قطعی جهت اجتناب از دچار شدن به استرس ارائه نگردیده و در واقع میتوان گفت که در دنیای امروز استرس جزء لاینفکی از زندگی گردیده است بدانگونه که نفس کشیدن. اما آیا واقعاً نیاز و الزامی هست که از استرس اجتناب نمود؟ یعنی حتی اگر چنین شیوه‌ای کشف می‌گردید آیا بکار بردن آن مفید فایده بود؟ در واقع جواب این سؤال منفی است یعنی آنکه استرس به عنوان یکی از عواملی است که موجب آسیب رسیدن به جسم و روان می‌گردد اما به همان اندازه نیز برای ادامه حیات موفق لازم و ضروری میباشد.
بسیار اتفاق افتاده است که یافتن راه حلی برای مشکلی اساسی تنها در نتیجه ایجاد استرس در فرد، به وقوع پیوسته است. یعنی اگر شخص دچار استرس نمی‌گردید هیچگاه قادر نبود چنین راه‌حلی را یافته و یا واکنشی از خود نشان دهد. پس راه حل چیست و با استرس بایستی چگونه برخورد نمود؟
در واقع ما به فیلتری نیاز داریم که زهر کشنده استرس را گرفته و عصاره شیرین و حیات‌بخش آن را بر جای گذارده و آن را قابل استفاده نماید و این فیلتر همان چیزی است که در نتیجه رفتار و طرز برخورد ما در مواجهه با شرایط استرس‌زا به وجود می‌آید.
استرس چیست؟
برای درمان آن چه کاری باید انجام داد؟
استرس اصطلاحی است که مردم آن را به منظور توصیف عواملی که موجب آزردگی آنها می‌گردد بکار برده و استفاده از این اصطلاح در بین مردم روز به روز بیشتر متداول می‌گردد. از لحاظ پزشکی، استرس به عنوان میزان فرسایش جسم توصیف گردیده است. استرس دارای سطوح متنوع و اشکال مختلفی میباشد – روحی، عاطفی و جسمی – که هر یک دارای تأثیری، گاه مثبت و گاه منفی بروی سلامت انسان هستند.
استرس در واقع جزء لاینفکی از زندگی است. همگی ما مجهز به «زنگ خطرهای استرسی» هستیم که موجب می‌گردند که ما در بسیاری از شرایط به طور مؤثری از خود واکنش نشان دهیم. اگر استرس وجود نداشت فعالیتهای سازنده زیادی صورت نمی‌پذیرفت. هیجانات معمولی و احساسات لذت‌بخش می‌توانند موجب استرس و فشار گردند هر چند که نشاط بخش هستند.
این نوع استرس، سالم بوده و حائز اهمیت است به شرط آن که پس از آن شخص « مجدداً به حالت استراحت و تمدد اعصاب» باز گردد. یعنی پس از پیچ خوردن یا به اصطلاح «کوک شدن» ، بدن به سطح نرمال کارکرد فیزیکی خود بازگشته و فشار را بیشتر از زمان لازم در خود نگاه ندارد.
آخرین باری را که علائم زیر را احساس نمودید مجسم کنید:
این احساس که فکرتان آنقدر باز باشد که گوئی باسرعت یک مایل در دقیقه در حرکت است.
فشار جسمی
دستهایتان خیس عرق شده (در عین حال که یخ کرده)
قلبتان به شدت می‌تپد.
دلتان می‌لرزد یا به اصطلاح می‌ریزد و یا قیلی‌ویلی می‌رود.
در این حال چه جور احساسی را تجربه می‌کردید؟ اضطراب؟ عصبانیت؟ ناامیدی؟ اینها مواردی هستند که اکثراً گزارش شده‌اند. اما آیا آخرین باری که واقعاً احساساتی شده بودید، در مورد کسی یا چیزی که هیجان زده شده یا از لحاظ فکری به مبارزه طلبیده شده بودید را به خاطر می‌آورید؟ احتمالاً در چنین شرایطی شما بسیاری از همین حالات و علائم فیزیکی را تجربه نموده‌اید.
هنگامی که شما ناراحت هستید یا وقتی که هیجان‌زده شده‌اید، بدنتان دچار استرس شده و آن را تجربه می‌کند. ما به سری اول احساسات فوق، منفی و به سری دوم مثبت می‌گوئیم. هدف این برنامه کنترل استرس آن است که به شما کمک کند تا مقدار استرس منفی را که به آن دچار می‌شوید کاهش دهید، در حالی که از استرس‌های مثبتی که به شما عارض می‌گردد به طور کامل لذت برده و از آنها متمتع گردید. مشکل فرهنگ پس از دوره صنعتی امروز ما آن است که میزان استرس، بیش از حد و مضر گردیده است. یک جامعه پر تکاپو – غذای سریع، سفر سریع، لذت سریع
استرس چیست
