دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 41
دین، اسطوره، خرافه و جادو
چکیده
حس پرستش و نیایش از جمله تجلیات روح آدمی است. مطالعه تاریخ زندگی بشر نشان میدهد که هر زمان و هر کجا که انسانی بوده، نیایش و پرستش هم وجود داشته و تفاوت، تنها در شیوه عبادت و شخص معبود بوده است. حال آنکه در طول تاریخ، افراد زیادی فطرت خدادادی خویش را رها کرده و دستورهای سعادتآفرین دینی را به کناری نهاده و حتی گاه به ستیزهجویی با آن برخاستهاند.امروزه با بررسی تحولات علمی، ادبی و فرهنگی غرب پس از رنسانس تا قرن نوزدهم، درمییابیم که اندک اندک تفکر علمگرایی، عقلگرایی محض و انسانمحوری، به رهایی از دین انجامید و بدبینی به دین و برداشتهای غلط از دین و نیز کارکرد منفی دینِ کلیسایی، زمینههای دینستیزی تا مرز دینزدایی را به وجود آورد. این در حالی است که بهتدریج، برخی نظریهپردازان از دوران بازگشت به دین و معنویت در کنار علم و صنعت سخن به میان میآورند.این کتاب، به بررسی موضوع دین، اسطوره، خرافه و جادو میپردازد و چرایی برخی ریشهها و خاستگاههای دین را در اسطورهها و خرافههای اقوام گذشته، جستوجو و نیز بررسی میکند که چرا در برخی اقوام و طایفهها، بعضی از باورهای خرافی، رنگ دینی به خود گرفته و به شکل آداب و رسوم دینی درآمده است. بخش اول، به کلیات (اصطلاحشناسی و ویژگیهای دین، اسطوره، خرافه و جادو) اختصاص دارد. سرفصلهای بخش دوم با عنوان رویکرد به دین، خرافه و توتمپرستی، به شرح زیر است: دیدگاههای اندیشمندان جامعهشناس، روانشناس و متکلمان خداباور درباره دین، اسطوره، خرافه و جادو، نقد و بررسی نظریههای اندیشمندان غربی با توجه به مبانی اسلامی و پیآمدهای دیدگاه اندیشمندان غرب و اسلام. در بخش سوم، جادو و خرافه از دیدگاه آیات و روایات همراه با شیوههای اصلاح باورهای خرافی بررسی میشود. بخش چهارم نیز به بررسی نقش رسانه در اسطورهسازی و اسطورهزدایی و ترویج اندیشه ناب دینی و پیشنهادهای کلی و برنامهای میپردازد.
فهرست
دیباچه
پیشگفتار
بخش اول: کلیّات
فصل اول: اصطلاحشناسى
1. تعریف دین
2. تعریف اسطوره
3. تعریف خرافه، جادو و توتم پرستى (فینتیش)
فصل دوم: ویژگىهاى دین، اسطوره، خرافه و جادو
1. ویژگىهاى دین
2. ویژگىهاى اسطوره و تفاوت آن با دین
3. ویژگىهاى خرافه، جادو و توتم پرستى و تفاوت آنها با دین
4. نمادهاى اسطورهاى در دین
5. بررسى وجود خرافهها، جادو و توتمپرستى در باورهاى دینى مردم
6. بررسى جایگاه دین در میان مردم
بخش دوم: رویکرد به دین، خرافه و توتمپرستى
فصل اول: دیدگاههاى اندیشمندان درباره دین، اسطوره، خرافه و جادو
1. دیدگاههاى جامعه شناختى
الف) دیدگاه آگوست کنت
ب) دیدگاه ماکس مولر (طبیعت پرستى)
ج) دیدگاه فریزر
د) دیدگاه مارت
ه .) دیدگاه توتم گرایى
و) دیدگاه اندرولانگ
2. دیدگاه روانشناسان
الف) دیدگاه فروید
ب) دیدگاه یونگ
3. دیدگاه متکلمان خدا باور
الف) نظریه ترس از نومن (دیدگاه رودلف اتو)
ب) نظریه امر مقدس (دیدگاه میرچا الیاده)
ج) دیدگاه فطرت
فصل دوم: نقد و بررسى نظریههاى اندیشمندان غربى با توجه به مبانى اسلامى
فصل سوم: پىآمدهاى دیدگاه اندیشمندان غرب و اسلام
1. پىآمدهاى دیدگاه اندیشمندان غرب
الف) دنیوى شدن دین
ب) سستى ایمان مذهبى
2. پىآمدهاى دیدگاه اندیشمندان اسلامى
الف) ایمان مذهبى
ب) ارزش دادن به شخصیت انسان1
ج) حق عقل در حریم دین1
د) آزادى معنوى انسان
بخش سوم: اسطوره، جادو و خرافه از دیدگاه آیات و روایات
فصل اول: اسطوره، جادو و خرافه از دیدگاه آیات و روایات
1. اسطوره از دیدگاه آیات و روایات
2. خرافه، جادو و توتمپرستى از دیدگاه آیات و روایات
فصل دوم: آسیبشناسى اسطوره، جادو و خرافه بر اساس مبانى و ارزشهاى اسلامى
1. آسیبشناسى وجود اسطوره در باورهاى دینى مردم
2. آسیبشناسى وجود خرافه و توتم پرستى در باورهاى دینى مردم
فصل سوم: شیوههاى اصلاح باورهاى خرافى
1. مراکز تعلیم و تربیت
2. نهادهاى مذهبى
3. رسانههاى گروهى
فصل چهارم: شبهههاى مربوط به دین، اسطوره، جادو و خرافه
بخش چهارم: همراه با برنامهسازان
سخن پایانى
کتابنامه
دیباچه
اندیشه بشرى همچون دیگر جنبههاى روحى و جسمى او، رو به پویایى و پیشرفت و کمال است، ولى بشر امروز همانند بسیارى از گذشتگان اسیر عادتها و تقلیدها و اسطورهها گشته و ناشناختهها را به شناخته قیاس مىگیرد؛ آنچه را با ابزار حس درنمىیابد، انکار مىکند. انسان پویایى فطرى را غریزى مىپندارد و اندیشه و فکر خود را محصور حصارِ ماده و طبیعت مىداند و این چنین به تکامل مىنگرد. در چنین فضایى، اندیشههاى ناب مهم از سرچشمه جوشان وحى، مددرسان افسونشدگان بتهاى عادت و تقلید، اسطوره و عصبیت و جاهلیت نوین است؛ اندیشه ناب دینى که برگرفته از قرآن و هماهنگ با فطرت خدادادى انسان، یعنى «صراط مستقیم» است که خداوند آن را به بشر ارزانى کرده است.
ولى در جغرافیاى گیتى چه بسیارند کسانى که فطرت خدادادى خویش را وا نهاده و در پى هوا و هوس، خرافهها اسطورهها و آیینهاى دستساز بشرى رفتهاند. دستورات دینى را که سعادت آفرین است، به کنارى نهاده و حتى گاه به ستیزهجویى با آن برخاستهاند و به دنبال خاستگاه دین مىگردند و آن را بىاساس مىشمارند و در ردیف خرافه و اسطوره مىپندارند. آنان مىکوشند تا تمامى دینمداران را از «صراط مستقیم» بازدارند و آنان را به بىراهه بکشانند، نمونه بارز این تلاشهاى نامیمون، مبارزه با دین در غرب و سپس در شرق است.
امروزه با بررسى تحولات علمى، ادبى و فرهنگى غرب، پس از رنسانس تا قرن نوزدهم درمىیابیم که اندک اندک تفکر علمگرایى (سیانتسیم)، عقلگرایى محض (راسیونالیسم) و انسان محورى یا خود بنیادى بشر (امانیسم) به رهایى از دین انجامید و بدبینى به دین و برداشتهاى غلط از دین، علمکرد و کارکرد منفى دینِ کلیسایى، زمینههاى دینستیزى تا مرز دینزدایى را به وجود آورده است. فیلسوفانى چون هابز از سکولاریسم، یعنى بریدگى از دین به طور کامل سخن گفتهاند و آنگاه با تحولات فکرى و علمى در غرب؛ سکولاریسم تلطیف شد و به جدایى دین از حوزه اجتماع و حکومت و نهادهاى اجتماعى محدود گشت و دین تنها در امور شخصى و فردى پذیرفته شد.
به تدریج نظریه پردازانى چون، روژه گارودى که نظریههاى متضاد از حیث فلسفى، فلسفه سیاست و فلسفه تاریخ ارائه مىدادند و در حقیقت، از بنبست تمدن غرب مىگویند ـ آن سان که دیگران از به سر آمدن دوران دین در غرب پس از رنسانس دم مىزدند ـ از دوران بازگشت به دین و معنویت در کنار علم و صنعت سخن به میان مىآورند؛ یعنى اینک دینگریزى بىرویه جاى خویش را به دینگرایى داده و این مهم در متن جامعه به خصوص تودههاى مردم و نسل جوان و برخى اندیشمندان غربى بیشتر محسوس است. البته جایگاه سیاستمداران سلطهجو و هیئت حاکمه غرب در این زمینه کاملاً جدا است؛ علایمى چون برقرارى کارگاههاى علم و دین، گرایش به دین و متافیزیک، افزایش روحیه دعا و نیایش فردى و گروهى، گرایش به عرفان و اخلاق و... اگر چه انحرافاتى نیز در آنها هست، ولى بیانگر سرخوردگى غرب از گذشته خویش است. کتاب حاضر که با تلاش پژوهشگر ارجمند حجتالاسلام والمسلمین آقاى قاسم اخوان نبوى نگاشته شده، در پى آن است که تعریفى از دین، خرافه و جادو و اسطوره، به دست دهد و به ویژگىهاى هر کدام از آنها بپردازد. در ادامه به نظریه دینستیزانه اندیشمندان غربى در زمینه دین و پىآمدهاى منفى آن پرداخته شده و دیدگاه دانشمندان اسلامى بر اساس آیات و روایات بررسى شده است. در پایان نیز نقش رسانه در پیدایش خرافه و اسطورهسازى و چگونگى رویارویى با آن بررسى شده است. امید که برنامه سازان و برنامهریزان ارجمند صدا و سیما را به کار آید.
انّه ولىّ التوفیق
اداره کل پژوهش
مرکز پژوهشهاى اسلامى صدا و سیما
پیشگفتار
یکى از ابعاد وجودى و از جمله تجلیّات روح آدمى، حسّ پرستش و نیایش است. مطالعه تاریخ زندگى بشر نشان مىدهد که هر زمان و هر کجا که انسانى بوده، نیایش و پرستش هم وجود داشته و تفاوت، تنها در شیوه عبادت و شخص معبود بوده است؛ یعنى از نظر شکل و شیوه، از رقصها و حرکتهاى دسته جمعى موزونِ همراه با یک سلسله اذکار و اوراد تا عالىترین خضوعها و خشوعها را در برمىگیرد و از نظر معبود، شامل سنگ و چوب تا ذات الهى ازلى ابدىِ منزّه از زمان و مکان است. البته به یقین مىدانیم که پیامبران پرستش را نیاوردهاند، بلکه نوع پرستش؛ یعنى نوع آداب و اعمال را که باید پرستش به آن شکل صورت بگیرد، به بشر آموخته و از پرستش غیر از خداوند متعال بازداشتهاند. براساس برخى از آیات قرآنى که بعضى دینپژوهىها نیز آن را تأیید مىکنند، بشر ابتدا یکتاپرست بوده و پرستش بت، ماه، ستاره یا انسان، از نوع انحرافهایى است که به تدریج بهوجود آمده است.1
ساختن قهرمانهاى افسانهاى از پهلوانان و دانشمندان، معلول حس تقدیس بشر است که مىخواهد موجودى قابل ستایش و تقدیس داشته باشد و او را عاشقانه و در حد مافوق طبیعى ستایش کند. ستایش مبالغهآمیز بشرِ امروز از قهرمانهاى حزبى یا ملّى، دم زدن از پرستش حزب، مرام، مسلک، پرچم، آب و خاک و احساس میل به فداکارى در راه اینها، همه معلول این حس است. به عبارت دیگر، احساس نیایش، احساسى غریزى است به کمالى برتر که در او نقصى نیست و جمالى که در آن زشتى وجود ندارد. پرستش مخلوقات و رو آوردن به خرافه و جادو، نوعى انحراف این حس از مسیر اصلى است؛ زیرا انسان، هنگام پرستش مىخواهد از وجود محدود خویش، پرواز کند و به حقیقتى بپیوندد که کاستى، فنا و محدودیت در آن راه ندارد.2
بر اساس آنچه گذشت، براى بررسى موضوع دین، اسطوره، خرافه و جادو و اینکه چرا برخى، ریشه و خاستگاه دین را در اسطورهها و خرافههاى اقوام گذشته جست و جو مىکنند یا اینکه در گروهى از اقوام و طایفهها، برخى باورهاى خرافى، رنگ دینى به خود گرفته و به شکل آداب و رسوم دینى در آمده است، ابتدا باید هر یک از این واژهها را تعریف کنیم. سپس با بیان تفاوت هر یک از این مفاهیم به بررسى و نقد دیدگاههاى موجود در این زمینه مىپردازیم. آنگاه این آیات و روایات را از دیدگاه اندیشمندان اسلامى ـ که آن هم مبتنى بر آیات قرآنى است ـ بررسى خواهیم کرد و در پایان، راهکارهاى فرهنگى، اجتماعى و تبلیغى براى زدودن باورهاى خرافى و اسطوره زدایى از عقاید و آداب و رسوم دینى مردم ارائه مىشود.
1 . علىرضا قایمى نیا، درآمدى بر منشأ دین، تهران، انتشارات معارف، 1379، چ 1، ص 40.
2 . مرتضى مطهرى، مقدمهاى بر جهان بینى اسلامى، ج 4، مباحث انسان در قرآن، ص 26.
بخش اول: کلیّات
فصل اول: اصطلاحشناسى
1. تعریف دین
در علم دینشناسى، تعریفهاى گوناگونى از «دین» شده است. واژه «دین» در لغت معانى متعددى دارد؛ از جمله «جزا» و «اطاعت» و در استعاره، به معناى «شریعت» نیز بهکار رفته است.1 تعریفهایى که براى دین ارائه شده است، تفاوتهاى اساسى با یکدیگر دارند؛ برخى از آنها چنان گستردهاند که آیینهایى را که در آن حتى اعتقاد به وجود خداوند مطرح نیست، مانند بودیسم، یا آیینهایى را که مبتنى بر ماده انگارى است، در بر مىگیرد. برخى دیگر، آن را چنان محدود تعریف کردهاند که صرفاً به یک دین اختصاص یافته است. از آنجا که طرح تعریفهاى ارائه شده و بررسى آنها در این مسئله ضرورى نیست، در اینجا تنها به بیان منظور از دین در این پژوهش مىپردازیم.