سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره جمعیت و اقتصاد

اختصاصی از سورنا فایل تحقیق درباره جمعیت و اقتصاد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 27

 

جمعیت و اقتصاد

موسی غنی‌نژاددر اندیشه فلسفی، سیاسی و اقتصادی مدرن، انسان‌محور اصلی بحث‌ها است. تاکید بر تئوری شناخت و چگونگی فرآیند معرفتی در ذهن انسان و توانایی‌های آن مهم‌ترین ویژگی‌ اندیشه فلسفی در دوران جدید را تشکیل می‌دهد. حقوق طبیعی یا ذاتی انسان موضوع اصلی اندیشه‌ورزی سیاسی مدرن است و تفکر نوبنیاد اقتصادی انسان را به عنوان مبدا و مقصد ثروت، یعنی آنچه برای تداوم حیات و رفاه بیشتر لازم است، مورد بررسی قرار می‌دهد. به این ترتیب در اندیشه انسان‌مدار جدید، می‌توان انتظار داشت که موضوع جمعیت جایگاه مهمی پیدا کند، اما مساله جمعیت از جهت دیگری نیز مورد توجه قرار می‌گیرد که عبارت است از رشد بی‌سابقه آن در سایه پیشرفت‌های اقتصادی، علمی و فنی. از همان آغاز می‌توان گفت که دو رویکرد کاملا متفاوت نسبت به موضوع جمعیت در میان اندیشمندان شکل گرفت. رویکردی که تحولات جمعیتی را به عنوان بخشی از نظام به هم پیوسته جامعه بشری تلقی می‌کرد که دارای ساز‌وکار‌های تنظیم‌کننده درونی است و رویکرد دیگری که جمعیت و نظام اقتصادی را جدا از هم و احیانا در مقابل هم قرار می‌داد. شاید بتوان آدام اسمیت و رابرت مالتوس را نمایندگان برجسته و آغازین این دو رویکرد تلقی کرد که از دو سده پیش تاکنون به اشکال مختلف مطرح شده است. پیشرفت‌های سریع و بی‌سابقه دنیای مدرن اغلب نگرانی‌هایی را پدید آورده که صرفنظر از وارد یا ناوارد بودن آنها، موجب هوشیاری و اندیشه‌ورزی عمیق‌تر شده است. انتقاد از درون یکی از ویژگی‌های اندیشه مدرن و شاید مهم‌ترین رمز فائق آمدن بر معضلات و بحران‌ها در دنیای جدید بوده است. به رغم اینکه اکثر هشدار‌های مالتوس درباره تهدیدات رشد جمعیت به جهت علمی بی‌پایه و از جهت تجربی و تاریخی ابطال شده است، اما در هر صورت آنها را می‌توان انگیزه‌ای برای تفکرات عمیق و دقت‌نظر‌های کارساز درباره مسائل جمعیتی دانست.

 

یکی از وجوه تمایز مهم اندیشه اقتصادی قدیم و جدید به مفهوم ثروت و منشا آن مربوط می‌شود. در اندیشه قدما که ارسطو بارز‌ترین نماینده آنها است، ثروت صرفا به نیاز‌های معیشتی انسان‌ها تعریف می‌شود و عرضه آن منحصرا به طبیعت باز می‌گردد. انسان‌ها مصرف‌کننده ثروتی هستند که طبیعت به آنها ارزانی می‌دارد و آنها نقشی در تولید آن ندارند. اما در اندیشه مدرن، طبیعت سهم اندکی در تولید ثروت دارد و مقدار آن اساسا تابعی از کار و صنعت انسان‌ها است. به علاوه، ثروت تنها در رابطه با نیاز‌های معیشتی تعریف نمی‌شود بلکه همه خواسته‌های انسانی اعم از ضروری و غیر آن در این تعریف جدید جای دارند. در هر صورت انسان مدرن در مرکز تولید و مصرف قرار دارد و سطح معیشت و رفاه وی نه در سایه بزرگواری طبیعت بلکه با کار و همت خود او بهبود می‌یابد. آدام اسمیت در کتاب معروف «ثروت ملل» این اندیشه را مطرح ساخت که با کار انسان‌ها است که ثروت (به معنای نیاز‌ها و خواسته‌های انسانی) تولید می‌شود. (اسمیت، 104) بنابراین هرچه بازدهی نیروی کار انسان‌ها بیشتر گردد، مقدار عرضه ثروت نیز متناسب با آن افزایش می‌یابد. آدام اسمیت تقسیم کار و تخصصی شدن تولید را علت اصلی بالارفتن بازدهی می‌داند و در عین حال معتقد است که تقسیم کار خود تابعی از گستره بازارهای مصرفی است. (اسمیت، 121) به این ترتیب مشاهده می‌شود که از دیدگاه اسمیت مجموعه انسان‌ها یعنی جمعیت در هر جامعه‌ای علت فاعلی، علت غایی و نیز ابزار افزایش ثروت است. این رویکرد خوشبینانه به جمعیت از همان آغاز معارضان قدرتمندی پیدا کرد.مالتوس استدلال آدام اسمیت را می‌پذیرفت، اما خاطرنشان می‌ساخت که افزایش ثروت در جامعه تالی فاسد‌هایی دارد که در نهایت مانع پیشرفت و بهبود سطح معیشت و رفاه می‌گردد. به عقیده وی، بالارفتن رفاه مردم موجب زاد و ولد بیشتر شده و در نتیجه جمعیت به شدت افزایش می‌یابد. از سوی دیگر، چون منابع طبیعی محدود است و متناسب با رشد جمعیت نمی‌توان مایحتاج مردم را تامین کرد و در نتیجه مرگ ناشی از گرسنگی فرایند پیشرفت را متوقف خواهد کرد. مالتوس که شاید اولین نظریه‌پرداز «تقاضای موثر» و تاثیر آن بر تولید باشد بر این رای است که افزایش تقاضا در اقتصاد عینا منطبق با افزایش میزان جمعیت نیست زیرا جمعیت بیکار و فاقد درآمد نمی‌تواند تقاضای موثری (انگیزه برای تولید) ایجاد نماید. (مالتوس، 254) در هر صورت تصور مالتوس از ثروت و منابع طبیعی، تصوری مقداری و غیرپویا است. از نظر وی، منابع طبیعی کمیت ثابت و معینی دارند و به صورت یک عامل مستقل بیرونی بر زندگی اقتصادی انسان‌ها تاثیر می‌گذارند. این تصور یادآور اندیشه قدما درباره ثروت است. در اندیشه اقتصادی مدرن منابع طبیعی در درازمدت بخشی از مجموعه متغیرهای تشکیل‌دهنده نظام اقتصادی محسوب می‌شوند و محاسبه مقادیر آنها خارج از این نظام اقتصادی و سطح تکنولوژیکی آن، معنی ندارد از این رو پیش‌بینی‌های درازمدت در خصوص منابع طبیعی اقتصادی، به علت عدم‌امکان پیش‌بینی تحولات علمی و فنی و سطح پیشرفت نظام اقتصادی (بهره‌وری)، فاقد پایه علمی درستی خواهد بود. بنابراین گزارش مالتوسی به قضیه کمبود منابع غذایی (طبیعی) از دیدگاه علمی فاقد مبنای قابل‌دفاع است. از سوی دیگر، نرخ رشد جمعیت را نیز مستقل از کل متغیرهای اقتصادی تاثیرگذار نمی‌توان بررسی کرد. همچنانکه نظریه «گذار جمعیتی» بیان می‌دارد و ما جلوتر به آن خواهیم پرداخت، رشد جمعیت در هر جامعه‌ای تابعی از مجموعه عوامل موجود در نظام اقتصادی، اجتماعی و نیز فرهنگی است و برخلاف


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره جمعیت و اقتصاد