لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 32
اسلام و اعلامیة جهانی حقوق بشر
منظور از این مقایسه؟
شکی نیست که این اعلامیه، برای روشن کردن افکار، و جلوگیری از تعدیات، و آماده کردن مردم، برای محترم شمردن حقوق دیگران، و تفاهم بیشتر، اثر بسزائی داشته و در حد خود، قدم بزرگی بود که در تاریخ بشریت، برداشته شده است.
ولی منظور ما اینست که میخواهیم بدانیم: این همه سروصدائی که این اعلامیه در جهان، به راه انداخته، افکار عمومی ملتها را بخود جلب کرده و در هر مجلس و محفل و کنفرانسی، با آب و تاب خاصی از آن یاد میشود، و برای سالگردش، جشنها میگیرند، مطبوعات و دستگاههای تبلیغاتی دربارهاش مدیحهسرائی میکنند، مقالهها و کتابچههای ویژهای دربارة اهمیت و عظمت آن، نشر میدهند، و بعنوان آخرین و کوبندهترین حربة حقوقی، از مواد آن، استفاده مینمایند، آیا از نظر حقوقی میتواند بپایة قوانین اسلامی برسد یا خیر؟
آیا چه تناسبی بین این اعلامیه که وسیلة متخصصین و شخصیتهای بزرگ حقوقی دنیای روز، تنظیم شده و از زیر نظر 48 شخصیت ممتاز کشورهای مختلف، گذشته، با اعلامیه دیگری بنام اسلام، که به وسیلة یک مرد درس نخوانده و مکتب نرفتهای بنام «محمدبن عبدالله ص» در شبه جزیرة عربستان، آن هم در چهارده قرن پیش، تنظیم و ؟آورده شده وجود دارد؟!
آیا این دو اعلامیة جهانی (اسلام ـ اعلامیة جهانی حقوق بشر) در چه قسمتهایی با هم تصادم، و در چه مواردی با هم، توافق دارند؟
آیا در مواردی که با هم، تصادم دارند، حق با کدام است؟ اسلام یا اعلامیة جهانی حقوق بشر؟
و بالاخره، آیا این اعلامیه، مشتمل بر مسائل حقوقی جدید و ارزندهای است که در آئین همهجانبة اسلام، نباشد؟ و یا آنکه محتویات آن، تنها برای دنیای اروپا و غرب، که تازه چند صباحی است، دوران توحش و جهالت را پست سر، گذارده (اگر اینطور باشد) و قدم بدائرة تمدن و تکامل نهاده است، تازگی دارد، و اما برای سرزمینهائیکه بوسیلة شعاع تعلیمات حیاتبخش اسلام، از دورانهای بسیار پیش، روشن شده و دارای تمدن درخشان و چشمگیری بوده است، به هیچوجه تازگی نداشته بلکه از مسائل پیش پا افتاده بشمار میرود؟!
آیا هر چه را که اعلامیة حقوق بشر، مقرر میدارد، بایستی همانند «وحی» چشم و گوش بسته تنها به این دلیل که: محصول جهان غرب، و افکار گروهی روشنفکر است، پذیرفت، ولی محتویات آئین اسلام را به جرم اینکه مربوط به چهارده قرن پیش است، بایستی کنار گذاشت و نادیده گرفت؟!
اینها و صدها مسائل دیگر، مطالبی هستند که تدریجاً در این کتاب، مورد تجزیه و تحلیل، قرار خواهد گرفت و پاسخهای صحیح و روشن به آنها داده خواهد شد.
اسلام آئین مساوات است
اسلام برخلاف سنتهای قبیلگی و افتخارات قومی، و رسوم و آداب منطقهای که در زمان ظهورش، در دنیا رواج داشت که گروهی خودکامه از راه داشتن ثروت شخصیت قبیلگی، زبان، نژاد، رنگ .... بر گروه دیگر، تفاخر کرده امور یاد شده را مایة امتیاز انسانی دیگر میدانستند و از این راه، همواره غول اختلاف و جنگ و تجاوز و اسعمار، دندان خود را به کیان هستی آنان، فرو میبردند و دیو کینه و نزاع، سایة شوم خود را بر سر آنا گسترده داشت، قلم بطلان و نادرستی کشید و رسماً علیه اینگونه عقائد زشت و ناصواب، قیام پیگیر و مجدّانه کرد.
اسلام درعین آنکه میداند، افراد بشر از لحاظ سازمان خلقت، چه از نظر مظاهر مادی و چه از نظر لیاقت و استعداد و مظاهر روحی، یکسان
تحقیق درباره اسلام و اعلامیة جهانی حقوق بشر