
محمّدعلی بهمنی
زادهنگام : 1321 خورشیدی
زادگاه : بندر عبّاس
آثار:
باغ لال
در فصل عطسه های پیاپی
در بی وزنی
عشق است
شاعر شنیدنی است
گاهی دلم برای خودم تنگ می شود
من زنده ام هنوز و غزل فکر می کنم
من و تو آدم و حوا نبودیم
جدا از مردم دنیا نبودیم
من و تو با همین مردم نشستیم
ولی انگار با این ها نبودیم
بهمنی انواع شعر را تجربه کرده ؛ امّا بیشتر به خاطر غزلیّات شورانگیز و عاشقانه است که نام آور شده ؛ غزل هایش لحنی گرم و صمیمی دارد که مخاطب را با خود همراه می کند.
وی حتّی ترانه سرایی هم داشته :
ساده بگم : دهاتی ام
اهل همین نزدیکیا
همسایه ی روشنی و هم خونه ی تاریکیا ...
تو را گم می کنم هر روز و پیدا می کنم هر شب
بدین سان خواب ها را با تو زیبا می کنم هر شب
تبی این کاه را چون کوه سنگین می کند ؛ آنگاه
چه آتش ها که در این کوه برپا می کنم هر شب
تماشایی است پیچ و تاب آتش ، ها! خوشا بر من
که پیچ و تاب آتش را تماشا می کنم هر شب
مرا یک شب تحمّل کن که تا باور کنی ای دوست!
چگونه با جنون خود مدارا می کنم هر شب
چنان دستم تهی گردیده از گرمای دست تو
که این یخ کرده را از بی کسی ، ها می کنم هر شب
تمام سایه ها را می کشم بر روزن مهتاب
حضورم را ز چشم شهر حاشا می کنم هر شب
دلم فریاد می خواهد ؛ ولی در انزوای خویش
چه بی آزار با دیوار نجوا می کنم هر شب
کجا دنبال مفهومی برای عشق می گردی؟!
که من این واژه را تا صبح معنا می کنم هر شب
من و تو تا نفس باشد ، من و تو
من و تو در قفس باشد ، من و تو
من و تو حرفمان ، حرف هوس نیست
اگر هم از هوس باشد ، من و تو ...
شامل 20 اسلاید powerpoint
دانلود پاورپوینت محمد علی بهمنی