سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

زندگی بودا 11 ص

اختصاصی از سورنا فایل زندگی بودا 11 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 14

 

زندگی بودا

«گوتاما بودا» در سال 560 پیش از میلاد مسیح در «لومبینی» نزدیک شهر کهن «کاپیلاواتسو» در جنوب نپال پا به عرصه هستی نهاد. «گوتاما» پسر «سودودانا» یکی از شاهزادگان قبیله «شاکیا» یا طبق بعضی روایات، پادشاه «شیاکیاها» بود. اسم «گوتاما» عنوانی است که قبیله های «شاکیاها» بنا به سنن کهن خانوادگی از اسامی پاکبازان کهن گرفته بوده اند. «بودا» پیش از آنکه به واقعیت بیدار شود معروف به «گوتاماشاکیامونی» یا «مرتاض شاکیاها» بوده است، بعد از آنکه وی به واقعیت رسید او را «بودا» یا «آنکه به واقعیت بیدار شده است» نام گذاردند و اسامی دیگری نیز چون «سیدارتا» «آنکه به هدف نهائی رسیده است» و «تاتهاگاتا» «آنکه بدان ساحل پیوسته است» یا «چنین رفته» (یا چنین آمده است) به او تعلق گرفت. رساله های «جاتاکا» شرح زندگی «بودا» را توأم با افسانه های معجزه آسا جلوه داده اند و ما بودا را بنا به همین افسانه ها معرفی خواهیم کرد.

پیش از آنکه بودا در این جهان ظاهر شود، «بودی ساتوائی» (بودای بالقوه) بوده است که در فردوسی معروف «توشیتا» می زیسته است. خدایان او را مأمور ساختند تا ظاهر شود و بر گسستن زنجیر اسارت همت بگمارد. بودای آینده پدر و مادر و خانواده نجیبی را که می بایستی در آن بدنیا آید و بزرگ شود برگزید. ما در آینده او «ماهامایا» همسر پادشاه «شاکیاها» شبی بخواب دید که فیل سفید و باشکوهی از آسمان پائین آمده و در بطنش جای گرفته است. منجمین شاه در تعبیر این رؤیا متفق الاراء گفتند که ملکه فرزندی در بطن دارد که یا به مقام فرمانروائی جهان خواهد رسید و یا خانه و دنیا را ترک گرفته و بودا خواهد شد. ملکه که روزی برای دیدن خویشاوندان خود بسوی شهر «دماهرادا» رهسپار بود در نزدیکی «لومبینی» احساس کرد که هنگام وضع حمل فرا رسیده است. وی دست راستش را برای گرفتن شاخه درختی دراز کرد و درخت خم شد و شاخه خود را در دست ملکه جای داد و ملکه بدون احساس کوچکترین دردی، فرزندی از پهلو بدنیا آورد. پیدایش بودا طبق این روایت نوعی تولد بکر و زایش دوشیزگانه بوده است و از این رو شباهت بسیار به وجود آمدن مسیح دارد.

تمام خدایان از قبیل «ایندرا» و غیره در این وضع حمل معجزه آسا حضور داشتند و چهار فرشته برهمن، نوزاد را در دست گرفتند. نوزاد پس از دنیا آمدن پای روز زمین نهاد، سرود پیروزی خواند و هفت گام بسوی ده جهت فضا برداشت و کسی را نیافت که در جهان بتواند با او برابری کند. همزمان با تولد بودا همسر آیند? او و درختی که بعدها زیر سای? آن بواقعیت بیدار شد، بوجود آمدند .

  هنگام تولد بودا تمام جهان هستی در جوش و خروش بود. زمین لرزه های پی در پی بوقوع پیوست. گلهای زیبا و رنگارنگ شکوفا شدند و دانه های ملایم و لطیف باران فرو ریختند. سرودهای آسمانی از هر سوی بگوش می رسید و عطر سکرآرو و دلپذیری تمام فضای عالم را فرا گرفته بود و آبهای شور دریاها تلخی خود را از دست داده و شیرین شده بودند. این علائم در واقع غیر عادی تعبیر نشده اند، چون هرگاه بودائی ظاهر شود چنین علائم خارق العاده ای در بر خواهد داشت.نوزاد را نزد پدر بردند و نشان های او را باز


دانلود با لینک مستقیم


زندگی بودا 11 ص

بودا

اختصاصی از سورنا فایل بودا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 23

 

فهرست مطالب

دانش روان: گفتمانی میان خاور و باختر

کتاب دانش روان: گفتمانی میان خاور و باختر.

ویراسته: د. گلمن و ر.آ.اف ثورمن.

نشر ویزدام، بوستون امریکا

از یک همایش در دانشگاه هاروارد با شرکت دالایی لاما، هربرت بنسون و دیگران.

پیروان آیین بودا 'مردمان شادتری هستند

خبرگزاری بی بی سی

فعالیت مغزی

گاهنامه "نیو ساینتیست"

درباره زندگانی بودا

سراب از دید بودا و افلاطون

باید نباید

پرستشگاه غاری

بوداگرایی و یارسان

بوداییان و خدا

بوداییان و خدا: درباره جایگاه خدا و یکتاپرستی در کیش بودا

آموزه های بودا

شاخه های بوداگرایی

خاستگاه اندیشه های بودا

بوداگرایی و ایران

چنین گفت بودا ترجمه دکتر هاشم رجب زاده از رشته کتابهای متون بودائی

http://buddha.blogfa.com

سوره دل

متن

http://buddha.persianblog.com...

مفهوم نیروانه در آیین بودا

اشاره

 

1. خاستگاه‏ها و ریشه‏شناسى واژه نیروانه

2. گزارش‏هاى کهن‏تر

3. برداشت اروپایى از این اصطلاح

4. مکتب‏هاى جریان اصلى آیین بودا

5. در نظام‏هاى مهایانه

6. مترادف‏هاى نیروانه

پى‏نوشتها:

ال. اس. کازینز

على‏رضا شجاعى

http://www.al-shia.com/html/far/books/majalat/12/06/08.htm

سه کالبد بودا

از ویکی‌پدیا، دایرةالمعارف آزاد.

برگرفته از: راه بودا، نوشته‌ی ب. ل. سوزوکی، ترجمه‌ی ع. پاشایی، صفحه‌ی ۷۴.

گرفته شده از

«http://fa.wikipedia.org/wiki/سه_کالبد_بودا»

http://buddha.persianblog.com/

اینجا هم ده تا!

اشته 17 / 324 (گ34).از متون بودایی

http://med.persianblog.com...

الماس راه

اهریمن در کیش بودا

عطار و کیش بودا

گوشه ای از نقش ایرانی تبارها در گسترش بوداگرایی

http://buddha.persianblog.com

معرفی کتاب

در جستجوی ریشه های آسمانی بودا

نویسنده: امیر حسین رنجبر ناشر: مروارید تاریخ نشر: ۱۳۸۱

فهرست کتاب

http://buddha.persianblog.com

مقدمه

ما هنگامی که واژه روانشناسی را میشنویم ناخودآگاه دانش روانشناسی آنگونه که در باخترزمین تکامل یافته و امروزه در دانشگاه های جهان آموخته میشود به ذهنمان خطور میکند.

این نتیجه غرب-محوری غربیان و نفوذ اینگونه نگرش به ماست. یعنی ما هم بخاطر اینکه تنها دریچه اطلاع یابی خود را اروپا و امریکا قرار داده ایم با اینکه خود شرقی هستیم ولی در افکارمان غرب-محور شده ایم. غربیها معمولآ دستاوردهای هند و ایران و چین و روسیه و عربها و دیگران را نادیده میگیرند و کوشش دارند تا ریشه همه دانشها را به حق یا ناحق به یونان و افسانه های یونانی و رومی پیوند بزنند.

نمونه این روند همین دانش روانشناسی است. سده ها پیش از اینکه باخترزمینیان چیزی از روان و روانشناسی دریافته باشند بوداییان در خاور سامانه پیشرو و مفصلی برای کندوکاو روان و روانشناسی پدید آورده بودند.

این مسئله بخوبی در کتابی با عنوان زیر بازشکافی شده است:

Goleman, D., & Thurman, R. A. F. (Eds.). (1991). Mind science: An East-West dialogue. Boston: Wisdom Publications. From a conference at Harvard University; participants included: the Dalai Lama, Herbert Benson, Robert Thurman, Howard Gardner, Daniel Goleman, and participants in the Harvard Mind Science Symposium

دانش روان: گفتمانی میان خاور و باختر

مجموعه نوشتارهای بودایی که به تفاسیر آیین (Abhidharma) معروفند یک سامانه و سیستم کامل روانشناختی هستند. بوداییان از دو هزار و پانصد سال پیش بر روی درک روان آدمی تمرکز کرده اند و به نتایج پیشرفته ای دست یافته اند. آنها یارای آن را دارند تا با روشهای خود بسیاری از مشکلات روانی را از پیش پا بردارند. آنها حتی با روشهای دیگری سررشته های روان خود را در دست میگیرند و آنرا هدایت میکنند.

البته رهیافت و رویکرد بوداییان به روان با رویکرد دانش رایج روانشناسی (غربی) از پایه متفاوت است. به همین روی، برخورد و تبادل نظر میان روانشناسان باختر و خاور که چند سال پیش در همایش هاروارد صورت گرفت حالت برخورد نزدیک از نوع سوم (برخورد خیالی آدمیان و موجودات فرازمینی) را داشت. غربیان که از وجود یک روانشناسی دیگر در جهان بیخبر بودند طی آن همایش و پس از آن چشم بعضی از ایشان به این موضوع باز شد و شگفت زده شدند.

جالب میشود اگر این دو گونه دانش روان با گذشت زمان درک و فهم بهتری از هم پیدا کنند و با همکاری و همراهی به آزمودن روشهای یکدیگر پرداخته به نتایج و برآیندهای بهتری دست یابند.

شرح جزئیات اینکه روشها و تفاوتهای این دو گونه روانشناسی چیست به درازا می انجامد و از حوصله این یادداشت بیرون است. (کتاب دانش روان)

پیروان آیین بودا 'مردمان شادتری هستند'

دانشمندان می گویند می توانند به کمک شواهد نشان دهند که پیروان آیین بودا براستی از مردم دیگر، شادتر و آرام تر هستند.

آزمایش هایی که در آمریکا انجام شده است نشان می دهد که بخش هایی از مغز که با روحیه خوب و احساسات مثبت در پیوندند در بودایی ها فعال تر است.در همین حال یک بررسی دیگر نشانگر آنست که ذکر و ژرف اندیشی یا مراقبه در آیین بودا می تواند به پدید آوردن آرامش روانی یاری برساند.

پژوهشگران در کانون پزشکی دانشگاه ایالتی کالیفرنیا در سان فرانسیسکو پی برده اند که بودایی های کهنه کار که معمولا مراقبه می کنند، در همسنجی با مردم دیگر کمتر دچار تکانه های روحی، دلهره و خشم می شوند.

فعالیت مغزی

در پژوهشی جداگانه، دانشمندان در دانشگاه ویسکانسین در مدیسون برای بررسی کارکرد مغزی گروهی از بودایی ها از فنون نوین بُرش بینی (اسکن) مغز استفاده کردند. آزمایش های آنها نشان داد فعالیت بخش چپ جلویی مغز در بودایی های باتجربه بیش از دیگر مردمان است. این بخش از مغز با عواطف مثبت، چیرگی بر خود و خو و منش پیوند دارد.

آزمایش های این دانشمندان نشان داد که این بخش از مغز بودایی ها نه تنها به هنگام مراقبه بلکه در دیگر سانها و احوال نیز فعال است.

دانشمندان گفتند این بدان معنی است که احتمال تجربه احساسات مثبت و روحیه خوب در این افراد بیشتر است. اوئن فلاناگان، استاد دانشگاه دوک در کارولینای شمالی گفت اکنون می توان با اطمینان نسبی این پنداشت را پذیرفت که بودایی هایی که انسان اغلب در نقاطی مانند دارماسالا، هند، با آنها روبرو می شود انسان هایی براستی خوشبخت هستند.

دارماسالا پایگاه دالای لاما، رهبر تبعیدی تبت است.

این رشته بررسی ها در گاهنامه "نیو ساینتیست" چاپ شده است.

 


دانلود با لینک مستقیم


بودا

دانلود تحقیق آئین بودا

اختصاصی از سورنا فایل دانلود تحقیق آئین بودا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق آئین بودا


دانلود تحقیق آئین بودا

دانلود تحقیق آئین بودا

فرمت فایل: ورد

تعداد صفحه: 15

 

 

 

بخشی از متن:

بودا؟ نام اصلى او سیدرتا است ، مردى از خاندان کاشاتریا از شاهزادگان و اشراف هند که در منطقه بنارس به دنیا آمد. پدرش چون اثار حمل در همسر خود مشاهده کرد، برهمنان ایالت بنارس را فراخواند و از آینده کودک از آنان سئوال کرد. برهمنان مى گویند که این بوداى بیدار کننده جهان خواهد بود و راهبى بزرگ و پرشهرت خواهد شد. پدر از چنین پیشگوئى اى سخت نگران شد؛ چرا که فرزندى مى خواست تا قدرت و ثروت او را به ارث برد و حاکم بر سرنوشت رعایا باشد، نه اینکه راهب و تارک دنیا گردد. وقتى کودک متولد شد، براى او شرایط زندگى ویژه اى تدارک دید تا با پیشگوئى راهبان بستیزد و سرنوشت بودا را عوض ‍ کند. براى وصول به این مطلوب کلیه روابط او را محدود ساخت تا هیچگونه تماسى با راهبان و مرتاضان و تارکان دنیا نداشته باشد. این وضع تا 16 سالگى سیدرتا ادامه داشت . بودا از زندگى یکنواخت در کاخ خسته شد، لذا روزى از پیرمرد قصه گویش مى خواند تا او را به گردش ببرد. اولین برخورد سیدرتا در این گردش با پیرمردى قد خمیده با موهاى سفید و حالى پریشان است . و این چهره تازه و جدیدى است که سیدرتا در وراى دیوارهاى قصر مى دید. این کیست ؟ قصه گویش مى گوید: این مرد مانند من و تو جوانى داشته و اکنون چنین پیر و فرتوت شده است.

سیدرتاتوضیح بیشترى مى خواهد. قصه گو ادامه مى دهد: این مرحله اى است که همه باید به آن برسند، من نیز در آینده چنین پیر خواهم شد. سیدرتا مى گوید: این پیرى و کهولت در من هم پدیدار خواهد شد؟ قصه گویش پاسخ مى دهد: آرى در شما نیز پدید خواهد آمد. مى گوید: حتما باید پیر شوم ؟ قصه مى گوید: حتما پیر خواهى شد. بودا حالتش ‍ دگرگون مى شود و دستور مى دهد تا او را به کاخ بازگرداند. بودا دگرگون شده بود و در فکر فرو رفته بود، در اندیشه پیرى هیولاى وحشتناکى که در آینده در انتظار او است . این کابوس زندگى بودا را دچار بحران کرد. بودا چند روز بعد نیز به سیاحت رفت . این بار بودا مردى بیمار و از پا افتاده را دید که با مرگ دست و پنجه نرم مى کرد.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق آئین بودا

دانلود مقاله کامل درباره زندگی بودا

اختصاصی از سورنا فایل دانلود مقاله کامل درباره زندگی بودا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره زندگی بودا


دانلود مقاله کامل درباره زندگی بودا

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :11

 

بخشی از متن مقاله

زندگی بودا

«گوتاما بودا» در سال 560 پیش از میلاد مسیح در «لومبینی» نزدیک شهر کهن «کاپیلاواتسو» در جنوب نپال پا به عرصه هستی نهاد. «گوتاما» پسر «سودودانا» یکی از شاهزادگان قبیله «شاکیا» یا طبق بعضی روایات، پادشاه «شیاکیاها» بود. اسم «گوتاما» عنوانی است که قبیله های «شاکیاها» بنا به سنن کهن خانوادگی از اسامی پاکبازان کهن گرفته بوده اند. «بودا» پیش از آنکه به واقعیت بیدار شود معروف به «گوتاماشاکیامونی» یا «مرتاض شاکیاها» بوده است، بعد از آنکه وی به واقعیت رسید او را «بودا» یا «آنکه به واقعیت بیدار شده است» نام گذاردند و اسامی دیگری نیز چون «سیدارتا» «آنکه به هدف نهائی رسیده است» و «تاتهاگاتا» «آنکه بدان ساحل پیوسته است» یا «چنین رفته» (یا چنین آمده است) به او تعلق گرفت. رساله های «جاتاکا» شرح زندگی «بودا» را توأم با افسانه های معجزه آسا جلوه داده اند و ما بودا را بنا به همین افسانه ها معرفی خواهیم کرد.

پیش از آنکه بودا در این جهان ظاهر شود، «بودی ساتوائی» (بودای بالقوه) بوده است که در فردوسی معروف «توشیتا» می زیسته است. خدایان او را مأمور ساختند تا ظاهر شود و بر گسستن زنجیر اسارت همت بگمارد. بودای آینده پدر و مادر و خانواده نجیبی را که می بایستی در آن بدنیا آید و بزرگ شود برگزید. ما در آینده او «ماهامایا» همسر پادشاه «شاکیاها» شبی بخواب دید که فیل سفید و باشکوهی از آسمان پائین آمده و در بطنش جای گرفته است. منجمین شاه در تعبیر این رؤیا متفق الاراء گفتند که ملکه فرزندی در بطن دارد که یا به مقام فرمانروائی جهان خواهد رسید و یا خانه و دنیا را ترک گرفته و بودا خواهد شد. ملکه که روزی برای دیدن خویشاوندان خود بسوی شهر «دماهرادا» رهسپار بود در نزدیکی «لومبینی» احساس کرد که هنگام وضع حمل فرا رسیده است. وی دست راستش را برای گرفتن شاخه درختی دراز کرد و درخت خم شد و شاخه خود را در دست ملکه جای داد و ملکه بدون احساس کوچکترین دردی، فرزندی از پهلو بدنیا آورد. پیدایش بودا طبق این روایت نوعی تولد بکر و زایش دوشیزگانه بوده است و از این رو شباهت بسیار به وجود آمدن مسیح دارد.

تمام خدایان از قبیل «ایندرا» و غیره در این وضع حمل معجزه آسا حضور داشتند و چهار فرشته برهمن، نوزاد را در دست گرفتند. نوزاد پس از دنیا آمدن پای روز زمین نهاد، سرود پیروزی خواند و هفت گام بسوی ده جهت فضا برداشت و کسی را نیافت که در جهان بتواند با او برابری کند. همزمان با تولد بودا همسر آیند؟ او و درختی که بعدها زیر سای؟ آن بواقعیت بیدار شد، بوجود آمدند .

*** متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است ***


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره زندگی بودا

دانلود مقاله کامل درباره آئین بودا (زندگینامه ,بیوگرافى و شرح حال)

اختصاصی از سورنا فایل دانلود مقاله کامل درباره آئین بودا (زندگینامه ,بیوگرافى و شرح حال) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره آئین بودا (زندگینامه ,بیوگرافى و شرح حال)


دانلود مقاله کامل درباره آئین بودا (زندگینامه ,بیوگرافى و شرح حال)

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 14

 

آئین بودا و زندگى نامه او

بیوگرافى و شرح حال

بودا؟ نام اصلى او ((سیدرتا)) است ، مردى از خاندان ((کاشاتریا)) از شاهزادگان و اشراف هند که در منطقه ((بنارس )) به دنیا آمد. پدرش چون اثار حمل در همسر خود مشاهده کرد، ((برهمنان )) ایالت بنارس را فراخواند و از آینده کودک از آنان سئوال کرد. برهمنان مى گویند که این بوداى بیدار کننده جهان خواهد بود و راهبى بزرگ و پرشهرت خواهد شد. پدر از چنین پیشگوئى اى سخت نگران شد؛ چرا که فرزندى مى خواست تا قدرت و ثروت او را به ارث برد و حاکم بر سرنوشت رعایا باشد، نه اینکه راهب و تارک دنیا گردد. وقتى کودک متولد شد، براى او شرایط زندگى ویژه اى تدارک دید تا با پیشگوئى راهبان بستیزد و سرنوشت بودا را عوض ‍ کند. براى وصول به این مطلوب کلیه روابط او را محدود ساخت تا هیچگونه تماسى با راهبان و مرتاضان و تارکان دنیا نداشته باشد. این وضع تا 16 سالگى سیدرتا ادامه داشت . بودا از زندگى یکنواخت در کاخ خسته شد، لذا روزى از پیرمرد قصه گویش مى خواند تا او را به گردش ببرد. اولین برخورد ((سیدرتا)) در این گردش با پیرمردى قد خمیده با موهاى سفید و حالى پریشان است . و این چهره تازه و جدیدى است که ((سیدرتا)) در وراى دیوارهاى قصر مى دید. این کیست ؟ قصه گویش مى گوید: این مرد مانند من و تو جوانى داشته و اکنون چنین پیر و فرتوت شده است .
((سیدرتا)) توضیح بیشترى مى خواهد. قصه گو ادامه مى دهد: این مرحله اى است که همه باید به آن برسند، من نیز در آینده چنین پیر خواهم شد. سیدرتا مى گوید: این پیرى و کهولت در من هم پدیدار خواهد شد؟ قصه گویش پاسخ مى دهد: آرى در شما نیز پدید خواهد آمد. مى گوید: حتما باید پیر شوم ؟ قصه مى گوید: حتما پیر خواهى شد. بودا حالتش ‍ دگرگون مى شود و دستور مى دهد تا او را به کاخ بازگرداند. بودا دگرگون شده بود و در فکر فرو رفته بود، در اندیشه پیرى هیولاى وحشتناکى که در آینده در انتظار او است . این کابوس زندگى بودا را دچار بحران کرد. بودا چند روز بعد نیز به سیاحت رفت . این بار بودا مردى بیمار و از پا افتاده را دید که با مرگ دست و پنجه نرم مى کرد. از قصه گو پرسید: این کیست ؟
قصه گو مى گوید: این مرد بیمار و ناتوان است . بودا مى پرسد: بیمارى چیست ؟ جواب مى شنود که : بیمارى نوعى گرفتارى و تحول جسمى است که در آدمیان پدید مى آید و سلامتى را سلب مى کند. بودا مى پرسد: آیا ممکن است این بیمارى در من راه یابد؟ قصه گو پاسخ مى دهد: آرى به سراغ تو نیز خواهد آمد. بودا مى پرسد: آیا من نیز چنین زار و نزار خواهم شد؟ قصه گو مى گوید: آرى تو نیز چنین خواهى شد. سیدرتا مى گوید: مرا به خانه بازگردانید، امروز گردش مرا بس است . دوران خلوت و انزواى بودا آغاز شد. وى به پیرى بیمارى و عواقب آن مى اندیشید. بار دیگر بودا راهى سیاحت مى شود و این بار مرده اى را مى بیند و دوباره سئوالات او آغاز مى شود: این کیست و چیست ؟ چرا مرده ؟ آیا من نیز خواهم مرد؟ از سرنوشت او مى پرسد، جواب مى شنود که در آن جهان دیگر کسى را ندارد، و کسى او را نمى شناسد، و... بودا برخود مى لرزد، مى ترسد و به کاخ باز مى گردد. دوران امساک بودا شروع مى شود، از همه کس و همه چیز جدا مى شود، سخت در اندیشه پیرى بیمارى و مرگ فرو رفته است . بار دیگر به سیاحت مى رود و این بار فرد فقیر ژنده پوشى را مى بیند که در عالم خلسه فرو رفته ، با سرى تراشیده و حالتى متغیر، همچون کوه استوار و محکمم که گوئى با تمام مظاهر مادى دنیا در حال جنگ است و در آستانه پیروزى بر دنیا و مافیها قرار دارد. سئوالات بودا آغاز مى شود: این کیست ؟ چرا چنین کرده ؟ با مردم قهر است ؟ با زندگى چى ؟ و جواب مى شنود که او مردى راهب است ، مرتاض است ، ریاضت مى کشد. و سئوالات بودا: مرتاض ؟ ریاضت ؟ آرى ریاضت یعنى مبارزه با غرایز و بریدن از جاذبه هاى مادى و دنیوى و پیوستن به دنیائى دیگر... سخنان قصه گوى بودا در او اثر عمیقى مى کند. تقاضا مى کند که وى را به نزد مرتاض ببرد تا از سخنان او درسى بیاموزد. در این دیدار، زندگى آرام و بى دغدغه راهب تاءثیر شگرفى بر بودا گذاشت و میسر زندگى او را به طور کلى دگرگون کرد و سرانجام از او شخصیت و آئینى ساخت که امروز در چند کشور بزرگ جهان پیروان فراوانى دارد(255)
بودا در ((کاپیلاواستو)) در جنوب ((نپال )) درسال 560 یا 563 ق .م متولد شد. نام قبیله و خاندان او ((گوتما)) بود، لذا وى را ملقببه ((سکیا مونسى )) یعنى داناى قبیله ((ساکیا)) کردند. و چون بعدا به ارشاد وهدایت مردم جامعه خویش پرداخت ، او را ((بودا)) یعنى نور و درخشان گفته اند. این نام ولقب تا به امروز در میان جوامع بشرى به رسمیت شناخته شده و تعالیم او نیز به همینعنوان ((بودائیسم بودائى )) نامیده مى شود. پدر بودا یکى از پادشاهان یک ایالت هندوبد. در قلمرو سلطنت او، افکار برهمنى و فلسفه هاى مختلف هندى حضور داشت . محور اینآراء و افکار فلسفى همان گونه که در مباحث گذشته آمد، بر تزکیه و نجات انسان درتلقى هندى آن استوار بود. و آنگونه که گذشت ، پدر هراسان از سرنوشت فرزند چنانتدابیرى اندیشید و مراقبت هائى معمول داشت . اما دیدیم که بودا از کاخمجلل پاى به بیرون نهاد و دگرگون شد. محققان تاریخ ادیان برآنند که دو حادثه مهمدر کاخ زندگى بودا او را متحول نمود. این دو حادثه به لحاظ محتوى همان برخوردهاىخارج از کاخ را در بردارد. حادثه نخست بیمارى یک رقاصه است که توجه بودا را بهخود جلب کرد، رقاصه اى که مبتلا به بیمارىسل بود و سرنوشت دردناک خود و خواهرش را که او نیز از بیمارىسل در گذشته بود، براى بودا باز گفته بود. حادثه دوم وصیت این رقاصه درحال مرگ به بودا است که از فقر و پیرى مادرش براى او گفته بود. پیش گوئىبرهمنان درباره سیدرتا والدین او را نگران ساخته بود. طرح ازدواج بودا تلاشىبراى رهائى از خلوت گزینى او است . اما بودا دیگر متعلق به این دنیا نیست و ازدواجنتوانست او را از تفکر و اندیشه باز دارد و خلاء وجودى او را پر کند. سیدرتا همچنان درخلوت خویش ، غرق در دناى دیگرى است . مشاهدات بودا (پیرى بیمارى فقر، مرگ ،ریاضت و...) سخت او را به خود مشغول کرده است . او از مرتاض آموخته بود که باید((رنج )) را رها کرد و بى ((بى رنجى )) رسید؛ به ((بى رنگى ))، به ((بىنیازى )) و... مرتاض به اینها رسیده بود و بودا در اندیشه شدن ، رسیدن و رهائى ازرنج . اینکه بودا فرزندى دارد. و در شب تصمیم و سرنوشت به اتاق همسر و فرزندشمى رود، مادر و فرزند خوابیده بودند، بودا آن دو را از خواب بیدار نمى کند و با آنانوداع مى کند. از تاریکى شب استفاده کرد و راهىجنگل شد .اندکى بعد اسبش را نیز رها مى کند تا یادگار اشرافیت را با خود نداشتهباشد. در انبوه جنگل گم مى شود، مى رود و مى رود تا به پنج برهمن کهنسال مى رسد. به جمع آنان مى پیوندد. ریاضت بودا آغاز شد. او در این راه آنچنانکوشید که در آستانه ((نیروانا)) قرار گرفت . تا آنجا متعالى شد که بر همهپارسایان روزگار خویش پیشى جست . او دیگر ((سیدرتا))، ((کاشاتریا)) و... نیست، ((بودا))ست که تارک تمام لذات مادى و تجملات دنیوى است . ((بودا)) از ((شهرت)) رنج مى برد و بار دیگر از جامعه فاصله مى گیرد. در کنار درختىمنزل مى کند و تصمیمى مى گیرد در زیر همین درخت بماند تا بمیرد. این درخت ((بو))بود. ((بودهى )) از ریشه ((بیدار شدن )) و آگاه شدن ، روشن شدن ، ((اشراق )) وعرفان )) است . ((بودا)) سالها در کنار درخت ((بو)) مى ماند تا پیروز مى شود،نجات مى یابد و به حقیقت مى رسد. آنگاه لباس بودائى بر تن مى کند. گویند نام اواز همین درخت ((بودهى )) گرفته شده است .
در پاى همین درخت به ((نیروانا)) ( حقیقت مطلق ) رسید. از زیر همین درخت به زادگاهشبرگشت ، ژنده پوش ، برهنه پا، درویش وار و در هیبت یک ((مرتاض )). ابتدا مردمزادگاهش را دعوت مى کند، برخى از مردم دعوت او را پذیرفتند و برخى دیگر زندگىمادى را ترجیح دادند. بودا در سال 483 ق .م . در سن هشتاد سالگى درگذشت . آخرینکلام وى خطاب به راهبان این بود: ((هر چه مرکب است ، دستخوش تباهى و فنا است .))پیروان اولیه بودا، نخستین معبد بودائى ((سانگها)) را بنا کردند و دعوت خود را درشمال هند آغاز نمودند(256)
افسانه هاى بودا؛
گویند روزى که بودا در زیر درخت بو به تفکر و خلسه فرو رفته بود، بازرگانى با قافه و کالى تجارى خود از آنجا عبور مى کردد. بازرگان را نظر به بودا افتاد، او و همراهانش به دیدار وى شتافتند و صدقاتى در کنارش یا در کشکولش انداختند. این ((کشکول )) بعدها سمبل ریاضت کشان بودائى شد.
بازرگان مزبور و یاران او در کنار ((بودا)) نشستند و به او غذا تعارف کردند. ((بودا)) به آرامى غذا خورد. دو بازرگان که ((تاپوسا)) و ((بهالى کا)) نام داشتند، در مقابل او زانو زده و گفتند: ((اى بوداى مقدس ! ما به تو و آئین تو پناه مى آوریم و از تو مى خواهیم که ما را تا پایان عمر از پیروان خود بشمار آورى )) این دو بازرگان از نخستین پیروان بودا بشمار مى روند. بازرگانان از نزد بودا برخاسته به سوى آن پنج راهب رفتند، راهبان به آنان توجهى نکردند. وقتى بودا به نزدشان آمد، به استقبال او شتافتند. چون بودا جلوس کرد، راهبان به دورش حلقه زدند. راهبان پرسیدند: آیا سرانجام به مقصود خود دست یافتى و به درک حقیقت نائل شدى بودا گفت : آرى مرتاضان با تردید گفتند: اى گوتاما! چگونه به معرفت و نجات راه یافتى در صورتى که زهد و ریاضت را ترک گفتى و به زندگى مادى پرداختى (مقصود خوردن غذاى بازرگانان بود)! بودا گفت : ((جویندگان حقیقت هرگز در دام مادیان و لذائذ دنیا گرفتار نمى شوند.))
((گوش فرا دهید! تا هنگامى که چرخ زمان بگردد و آدمى زندگى کند، عمل نیز وجود خواده داشت . و چون بذر نیکى کاشتى ، ثمر خوب درو مى شود، و چون اعمال بد باشد، جز بدى و رنج چه انتظارى مى توان داشت . پس ‍ باید تا مى توان ، نیکى کرد و از پلیدى و بدى دورى جست و از علائق و شهوات خود را دور نگاه داشت . چنین افرادى مرگ برایشان زندگى جاوید و پر از سعادت است که از این رهگذر به نیروانا نائل مى شوند، زیرا هر گاه خواهش و تمنائى وجود نداشت ، ((رنج و گرفتارى نیز نخواهد بود.))(257)
((ودا)) و ((بودا))؛ برخورد منفى بودا با متون مقدس وداها، اعتبار و قداست آنها را در جامعه هند پائین آورد. بودا درباره متون ودائى مى گوید: مى گویند وداها کتب مقدسه ، معلم ربانى و سرمشق زندگى هستند، اما من مى گویم که چنین نیست ، وداها تا این اندازه که مردم براى آنها ارزش قائلند، داراى ارزش نیستند، وداها مقدس نیستند، زیرا راههاى بیهوده را به مردم مى آموزند، مانند دعا، نماز و قربانى کردن که مراسمى بیهوده و عارى از حقیقت اند. وداها مقدس نیستند؛ چون مردم را به پرتگاه اختلافات نژادى دعوت مى کنند، و این تعلیمى نادرست است . اما من مى گویم که آدمیان عموما مساوى و یکسان خلق شده اند و آنگاه به دو گروه تقسیم گردیده اند:
1 نیکان .
2 پلیدان .
شرافت مقیاس انان است ؛ افرادى که در زندگى نیکى کنند و راه صواب پیمایند، از گروه شریفان و نیکان هستند و انان که به زشتى دست آلایند، بدکاران و گمراهانند و... بودا مى گوید: من اعتقاد به خلقت طبقاتى ندارم ، زیرا جهان هستى نه آغازى دارد و نه پایانى خواهد داشت ...
بنابراین وداها چه به مردم آموختنه اند و کدام روش را تعلیم داده اند(258)؟

اصول اساسى تعالیم بودا؛

محور آئین بودا بر ((حقیقت جوئى )) استوار است و طالبان حقیقت باید اصول اساسى چهارگانه اى را باور داشته و به آنها عمل نمایند. این اصول دذاراى فروعى است که فروع آن نیز متفرع بر فروعى دیگر است .
اصل اول : دوکا؛ یعنى ((رنج ))، زندگى رنج است از ولادت تا مرگ ، رنج کودکى ، رنج نوجوانى ، رنج جوانى ، رنج پیرى بیمارى فقر، اضطراب مرگ و... این رنجها را باید شناخت .
اصل دوم : ((منشاء رنج ))؛ آمال و آرزوها، هوسها و علائق فراوان آدمى منشاء رنج است . این منشاءها را نیز باید شناخت .

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره آئین بودا (زندگینامه ,بیوگرافى و شرح حال)