این فایل در قالب ورد و قابل ویرایش در 180 صفحه می باشد.
این محصول همراه با عکس می باشد.
منابع این محصول ذکر نشده است.
مقدمه
«با این باور بالیده ام که تنها کار در خور انجام افزودن
بر اطلاعات درست و دقیق در جهان است» مارگارت مید
سرزمین ایران دارای یکی از با ارزشترین تمدنهای جهان است که پشتوانه ای بسیار طولانی در حدود چند هزار سال دارد. امروزه بعد از گذشت سالها و با توجه به تغییر و تحولات پدید آمده ما به فرهنگها و آداب و رسومی برخورد می کنیم که هر کدام نیاز به بررسی و توصیف و تحلیلی جداگانه دارند. شناخت فرهنگ از طریق بررسی عناصر مختلف آن امکان پذیراست. زیرا همه عناصر یک جامعه در ارتباط متقابل با فرهنگ مردم آن است و هر عنصری در ارتباط با سایر عناصر فرهنگی معنا می یابد. بنابر این تغییر در هر یک از عناصر باعث ایجاد تغییر در دیگر عناصر می شود که مطالعه هم زمان می تواند در تبیین این تغییرات رهگشا باشد.
در این میان مردم شناسی به عنوان علمی که به مطالعه ابعاد گوناگون فرهنگ جوامع انسانی می پردازد، می تواند به ما کمک کند تا در تحقیقی که در روستای قپانوری با تأکید بر بررسی مسکن، خوراک و پوشاک انجام می گیرد، مارا به شناخت بیشتر و عمیق تار و پودهای مادی و معنوی فرهنگ منطقه اعم از تکنولوژی وضعیت اقتصادی، آداب و رسوم، اعتقادات و سایر مسایل رهنمون سازد.
در این رساله نیز سعی شده است تا در چارچوب انسان شناسی فرهنگی به بررسی تأثیر فرهنگ در زندگی مردم روستای قپانوری، یکی از روستاهای شهرستان بروجرد پرداخته شود و برای مطالعه عمیق آن، همه مقولات اجتماعی، آداب و رسوم و صور مختلف حیات اجتماعی در فصل های جداگانهای مورد بررسی قرار گیرند که عبارتنداز:
فصل اول: طرح تحقیق با توجه به موضوع، بررسی مردم شناختی مسکن، خوراک و پوشاک در روستای قپانوری است. در این فصل طرح مسئله، ضرورت، اهمیت پژوهش، اهداف تحقیق، چارچوب نظری،روش تحقیق، مشکلات تحقیق و پیشینه تحقیق می باشد.
فصل دوم: به بررسی سیمای کلی روستای قپانوری از نظر ویژگیهای جغرافیایی و طبیعی، پیشینه تاریخی، ویژگیهای اجتماعی، اقتصادی، زبان، اماکن عمومی، مسایل جمعیتی توجه می شود.
فصل سوم: انواع مسکن با توجه به زمان ساخت آنها، ابزارهای ساخت، اجزای مسکن، کارکرد فضای درون، تزئینات داخلی، مصالح کاربردی، تغییرات و تحولات مسکن و معماری با توجه به دو دوره قبل و بعد از انقلاب اسلامی، باورها و اعتقادت و آدابی که درباره مسکن وجود دارد، مورد بررسی قرار می گیرد.
فصل چهارم: این بخش به خوراک اختصاص داده می شود و به شرایط تهیه مواد خوراکی و تاثیر محیط بر خوراک مردم در دوران گذشته، شیوه های نگهداری مواد غذایی، آیین و مناسک مربوط به غذا، ابزار تهیه خوراک پرداخته می شود. تغییر و تحول حاصل در نوع خوراکیهای مورد استفاده و علل و عوامل موثر در این تغییر و انواع غذاهای آیینی از موارد دیگری است که در این بخش به آن می پردازیم. این فصل با شرحی درباره باورها و عقایدی که در زمینه خوراکیها رواج دارد، پایان می یابد.
فصل پنجم : در این بخش به موارد زیر پرداخته می شود: مقایسه بین پوشاک قدیم و جدید، مواد اولیه تولید آنها، تکنیک و فنون و ابزارهائی که در تهیه هرکدام بکار برده می شود؛ تقسیم بندی انواع لباسهای مردان، زنان، کودکان و نوزادان، تغییر و تحولاتی که در این بخش رخ داده و بررسی تنوع در فرم پوشاک مصرفی این دوران و باورها و آداب استفاده از لباسها در موقعیتهای مختلف زمانی است.
طرح مساله
انسان همواره برا ی استفاده از محیط طبیعی و آماده کردن آن برای زندگی و استفاده از منابع پیرامون خود به تلاشی مستمر پرداخته و با استفاده از قدرت اندیشه به اکتشافات و اختراعات دست زده است تا وسایل آسایش خود را فراهم سازد. حاصل این تجربه ها و دست آوردها از نسلی به نسلی منتقل شده و در طول زمان به بهبود زندگی او انجامیده است.
در این راستا هر گروه اجتماعی دارای تجربیات، آداب و رسوم و فرهنگ مختص به خود در نحوه تأمین نیازهای مختلف همچون مسکن، خوراک و پوشاک است. در این میان دانش انسان شناختی نیز که شناخت عمیق و جامع ابعاد متفاوت مرتبط با زندگی انسان است و شامل رابطه انسان با محیط طبیعی، نوع معیشت، نظام باورها و اعتقادات، آداب و رسوم، سنتها و جنبه های مهم دیگر زندگی بشر در طول تاریخ است. با توجه به این مسایل، تحقیق در روستای قپانوری به دنبال شناخت برخی زوایای زندگی مردمانی است که هر چند از بسیاری جهات با فرهنگ ملی ایران مشترک است، اما مختصات فرهنگی ویژه ای دارد که به مردم این منطقه هویت خاص بخشیده است. هر یک از این عناصر فرهنگی در تار و پود خود دارای ابعاد مادی و معنوی است که بسیاری از آنها ناشناخته باقی مانده است. محقق مردم شناس با حضور در متن اجتماع و تجربه زندگی روزانه درکنار مردم، به شناخت و ثبت و ضبط این فرهنگ پرداخته و عناصر مسکن، خوراک و پوشاک را در یک نگاه تاریخی، از چند دهه قبل از انقلاب تا امروز را با توجه به ابعاد مادی که شامل شرایط محیطی و جغرافیایی، نوع معیشت، طبقه اجتماعی و ابعاد غیر مادی یعنی باورها، اعتقادات، نگرشها، سنتها و آداب و رسوم، کارکردها و تغییر و تحولات پدید آمده، مورد بررسی قرار داده است.
اهمیت و ضرورت پژوهش
شناخت فرهنگ یک جامعه (هر چندکوچک و دور افتاده) و مقایسه آن با جوامع دیگر می تواند به کشف وجوه اشتراک و اختلاف در شیوه های زندگی انسانی کمک کند و از این راه عناصر بنیادی تشکیل دهنده رفتارهای بشری آشکارگردد. درنتیجه اطلاعات و اندوخته های مردم شناختی در طول زمان به تدوین اندیشه ها و نظریه های جدیدتر و کامل تری از زندگی انسان می انجامد.
درجهان کنونی که همه فرهنگها درحال تغییر و تحول هستند، شناخت فرهنگ جوامع روستایی که کمتر دستخوش تغییرشده است، می تواند حرفهای ناگفته ای از گذشته فرهنگی بشر را درخود داشته باشد و با ثبت شیوه های زندگی این مردمان از زوال و فراموشی آن جلوگیری می شود و دیگران نیز با فرهنگ این جوامع آشنا خواهند شد. شناخت نیازهای ضروری انسان همچون مسکن، خوراک و پوشاک از جمله ملزومات اساسی برای پی بردن به شیوه های زندگی مردم یک جامعه است. ابعاد مادی این شناخت در کنار ابعاد غیر مادی آن است که می تواند به درک همه جانبه و عمیق محقق از جامعه مورد مطالعه کمک کند. در این هنگام است که ارائه راهکارها در جهت بهبود وضعیت زندگی کنونی و رفع مشکلات یکی از جوامع روستایی کشورمان مفید واقع خواهد شد. توسعه در هر جامعه ای امری ضروری بشمارمی آیدکه باید بر مبنای ارزشهای فرهنگی و اجتماعی آن جامعه استوار باشد، درغیر اینصورت و بدون توجه به فرهنگ بومی جامعه توفیقی در این امر حاصل نخواهد شد. از آنجا که هنوز قشری عظیمی از مردم جامعه ما در روستاها ساکن هستند و اقتصاد کشور در بخش کشاورزی به روستاها متکی است، تحقیقات مردم شناختی درجهت توسعه روستایی می تواند از مشکلاتی نظیر مهاجرت بیش از حد روستاییان، درجه بالای بیکاری پنهان و فقر اقتصادی آنان جلوگیری کند.
مردم روستا برای شناخت جامعه خود ارزش و اعتبار زیادی قایل هستند. اگر بررسیهایی در مورد جامعه انجام گیرد و به کم وکیف وضعیت زندگی گذشته و حال آنان پرداخته شود، به نقاط قوت و ضعف خود واقف می شوند و با اعتماد بیشتری به راهکارهای بیان شده از سوی مسئولین توجه نشان می دهند.
چارچوب نظری
تحقیقی که در پیش رو داریم با توجه به نظریه کارکردگرایی ساختاری رادکلیف براون صورت گرفته است. بر اساس این نظریه ساختارهای بنیادین روستا از طریق بررسی عناصر مسکن، خوراک و پوشاک صورت می گیرد. با شناسایی هر یک از این عناصر و اجزای موجود در آنها، ساختار کلی حاکم مورد شناسایی قرار می گیرد. برای اینکه تحلیل عمیقتری از روستا و ویژگیهای فرهنگی و اجتماعی آن بدست آوریم، روستا را به عنوان یک کل و عناصر فرهنگی را به عنوان اجزای آن در متن کلی مورد بررسی خواهیم داد. واحد اساسی تحلیل، عناصر فرهنگی و اعمال و عقاید مربوط به آنها است که ساخت اجتماعی روستا را شکل می دهد و شبکه روابط اجتماعی مردم بر پایه آنها شکل گرفته است. از این نظر یه به خوبی می توان فهمید که عناصر فرهنگی(مسکن، خوراک وپوشاک) چگونه با فضای روستا هماهنگی دارند و هر عنصر چه وظیفه و کارکردی دارد که بدون وجود هرکدام از آنها در سازمان اجتماعی روستا خلل وارد می شود و نظم موجود در هم می ریزد.
نظم مطرح در میان این عناصر، طبق نظریه رادکلیف براون بر اساس سه اصل پایه گذاری شده است که عبارتند از:
اصل اول: کارکردگرایی عمومی؛ بیان کننده آن است که همه چیز در داخل این کل وظیفه ای دارد و هر یک از آنها کارکرد خاص خود را دارند.
اصل دوم: ضرورت کارکردی؛ یعنی نیاز نظام به کلیه کارکردهای عناصر متشکله خود می باشد و هر کارکردی در رابطه با سایر کارکردها به حفظ وضع موجود کمک می کند، در غیر این صورت نظم موجود از میان خواهد رفت.
اصل سوم: وحدت کارکردی است که هماهنگی و یکپارچگی همه عناصر سازنده نظام اجتماعی را بیان می کند. اصول اساسی کارکردگرایی علاوه بر عناصر فرهنگی بر دیگر عناصر اجتماعی نیز تاثیر بسزایی داشته است. هنجارهای جامعه که رفتارها را تحت نظارت دارند، مانند قوانینی هستند که مردم باید از آن فرمانبرداری کنند. چنان که با توجه به نظام معیشتی حاکم بر روستا، افراد به برقراری نظم درکارها بصورت گروهی اقدام می کنند و به هنگام انجام کارها هرکسی وظیفه ای را عهده دار می شود.
مردم روستا با در نظرگرفتن هنجارهای جامعه به حفظ اجزای اجتماعی یعنی رسوم، باورها، و روابط اجتماعی اقدام می کنند که شرط اساسی بقای روستا و فرهنگ مردم آن است. آنان درکارهای کشاورزی، جشن ها و مراسم سوگواری و اجرای مراسم مختلف گرد هم جمع می شوند، هر کدام وظیفه ای بر عهده می گیرند و با یاری رساندن به یکدیگر مشکلات را حل و فصل می کنند. این نشان از کارکرد خاص این روابط است که ضرورت وجودی آن را نشان می دهد. این مردم در فرهنگ خود آموخته اند که به تنهایی نمی توانند در روستا زندگی کنند و از فردگرایی گریزانند. طبق گفته رادکلیف براون روستا مانند ارگانیسمی زنده است و مانند نظامهای سامانمند از اجزایی تشکیل یافته که هر یک از آنها در نگه داشت کل جامعه نقش دارند.
اهداف تحقیق
هدف کلی این تحقیق ارائه تبینی انسان شناسانه از عناصر فرهنگی مسکن، خوراک و پوشاک به عنوان مهمترین ابعاد زندگی یکی از روستاهای کشورمان است. برای دستیابی به این هدف، مطالعه موثر بر شکل گیری این عناصر مورد توجه و مطالعه پژوهشگر بوده است و مسایلی همچون تابوهای مختلف، مناسک و مراسم در مورد عناصر فرهنگی مسکن، خوراک و پوشاک و نقش آنها در زندگی روزمره و آداب فرهنگی و اجتماعی خانواده ها مد نظر قرار داده شده است. در ضمن بررسی تغییرات ایجاد شده در زندگی مردمان روستا از گذشته تاکنون، تحولات رابطه آنها با محیط طبیعی و ارتباط میان مردم روستا با یکدیگر که خود را در عادات و رفتارها و باورها در زمینه مسکن، خوراک و پوشاک نشان می دهد، از دیگر اهداف محقق در این رساله می باشد.
اهداف جزیی زیر در این تحقیق دنبال شده است:
بخش مسکن: مشخص کردن چگونگی نوع معیشت مردم، وضعیت طبیعی آب و هوای منطقه و تأثیر آنها در نوع ساخت مسکن، بررسی شکل ظاهر مسکن و تغییر و تحولاتی که در طی سالها به وجود آمده است.
- جمع آوری اطلاعات در مورد فرهنگ ساخت مسکن و مقایسه بین روشها در گذشته و حال و جمع آوری اطلاعاتی که به عنوان میراث فرهنگی محسوب می شود (هر یک از این موارد در جهت دستیابی به هدف کلی مورد نظر این پژوهش یعنی بررسی مردم شناختی سکونتگاه در روستای قپانوری و بررسی تحولات آن است).
بخش خوراک: در این بخش به تابوهای غذایی، مناسک و مراسم در مورد غذا و نقش آن در زندگی روزمره، آداب فرهنگی و اجتماعی خانواده ها و مسایل دیگر خواهیم پرداخت و به این سوالات پاسخ خواهیم داد:
- آیا رشد تکنولوژی و تغییراتی که در محیط طبیعی ایجاد می شود و پدید آمدن ارتباط بیشتر میان افراد روستا با دیگر مکانها بر عادات غذایی آنان تاثیر داشته است؟ اگر چنین بوده این تغییرات نسبت به وضعیت گذشته چگونه است؟ آیا باورها و اعتقادات مردم نسبت به وضعیت معیشت، مصرف مواد غذایی تاثیر گذار بوده است؟
- آیا سنت شکنی در غذاهایی که در مناسک مختلف مورد استفاده قرار می گرفته، بوجود آمده است؟
- آیا اقتصاد مبتنی بر پایه کشاورزی و دامداری روستا وضعیت خوراک مردم را تحت الشعاع قرار داده است و یا هنوز مانند گذشته است؟
- آیا وضعیت غذایی و معیشت در روستا از فرهنگ کشاورزی و دامداری ناشی شده است؟
بخش پوشاک: شناخت پوشاک سنتی و علل بکارگیری مواد اولیه خاص در تهیه آنها
ـ بررسی پوشاک مردان، زنان، نوزادان وکودکان درقدیم و بررسی علل تغییر و تحولات
ـ باورها و نظام اعتقادی مردم در زمینه پوشاک
ـ شناخت نوع تزئینات وعلل استفاده از آن
پایان نامه ارائه تبینی انسان شناسانه از عناصر فرهنگی مسکن، خوراک و پوشاک