خلاصه ای بر کتاب تئوری های سازمان و مدیریت
از تجددگرایی تا پساتجددگرایی جلد اول رحمان سرشت
پاورپوینت خلاصه کتاب تئوری سازمان مدیریت
خلاصه ای بر کتاب تئوری های سازمان و مدیریت
از تجددگرایی تا پساتجددگرایی جلد اول رحمان سرشت
فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:44
فهرست مطالب:
عناوین صفحات
چکیده: 4
واژگان کلیدی 4
مقدمه وطرح مسئله 5
پیشینه تحقیق 8
الف:تجربی 8
ب-پیشینه نظری 10
گونه شناسی خانوادهها در جوامع تأثیرگذار 10
خانواده پیش از مدرن 11
پیشینه خانواده مدرن 13
خانواده پسامدرن 13
پسامدرن و پیش از مدرن مدرن 16
پسامدرن پیش از مدرن 17
چارچوپ نظری 18
الف) رویکرد تکاملی دیالکتیکی 18
نیات و انگیزههای فرد 19
اشکال و صور کنش متقابل موجود در جامعه 19
سوی تازگی و یا ماندگی «خود اجتماعی» 27
فرضیه های پژوهش 30
روش تحقیق 30
واحد تحلیل 31
آزمون روایی و پایایی آنها 31
ابزارهای پژوهش 31
یافته ها 36
بحث ونتیجه گیری 39
منابع وماخذ 43
چکیده:
خانواده به عنوان مهمترین واساسی ترین جایگاه امن انسانی به دلیل تحولات ناشی ازپیامدهای مدرنیته ونوشدن جوامع بشری دچارتغییروتحولاتی گشته است که دراین میان جامعه ایران هم خالی ازاین دگرگونی نیست وبه واسطه این تحولات، خانواده دردوره مدرن گونه هایی مختلف رادرخودپذیرفته است
وهمچنین سرمایه اجتماعی این گونه های مختلف خانوادگی رامتحول گردانیده است،جامعه ایران وخانواده های ایرانی هم جداازاین تحولات نبوده است وبه گونه های مختلف خانوادگی باسرمایه اجتماعی متنوع تقسیم گشته است .دراین مقاله هدف اصلی تحقیق شناسایی این گونه هاومقایسه سرمایه اجتماعی خانواده هادرمیدان تحقیق می باشد.روش تحقیق پیمایشی بوده است. فرضیات طراحی شده برای پژوهش فوق عبارتنداز:
1-تجددگرایی سنت مآبانه با حراست از سرمایۀ اجتماعی خانواده قرین است.
2-تجددگرایی مدرن ودرحال گذار بزرگ ترین تأثیر را بر کاهش سرمایۀ اجتماعی خانوادۀ ایرانی به جای گذاشته است.
3-تجددگرایی پس مدرن موجب افزایش سرمایۀ اجتماعی خانوادۀ ایرانی میشود.
بررسی نتایج به دست آمده گویای به وجودآمدن گونه های مختلف خانواده درجامعه ایران بوده است که درکنارهم زندگی مسالمت جویانه ای دارند..گونه های به دست آمده عبارتنداز:سنتی،درحال گذار،مدرن وپسامدرن. همچنین نتایج به دست آمده نشان می دهدکه گونه های سنتی وپسامدرن ازسرمایه اجتماعی بالاتری برخودارند. در این میان گونه خانواده سنتی و پست مدرن با حراست از سرمایۀ اجتماعی خانوادۀ ایرانی همراه بوده است و گونه خانواده مدرن ودر حال گذار با فرسایش سرمایة اجتماعی خانواده تهرانی همراه بوده است که فرضیههای تحقیق اثبات گردید. هم چنین نتایج به دست آمده نشان داد، بین میزان تجددگرایی و سرمایۀ اجتماعی رابطه معناداری وجود دارد.لازم به یادآوری است که برای ساختن مقیاس هاازآرای نظری صاحب نظران(رویکرد دیالکتیکی بودن پدیده های اجتماعی)،مقیاس ساخته شده توسط محقق وهمچنین(آرای صاحب نظران حوزه سرمایه اجتماعی(پاتنام،کلمن،پورتس،بوردیو،گوشال،«پتری راسکانن) استفاده گردیده است.قابل ذکراست که چارچوب نظری پژوهش رویکردی تلفیقی می باشد.
واژگان کلیدی
سنتی ،مدرن،درحال گذار،پسامدرن، ،گونه شناسی خانواده،سرمایه اجتماعی،بازاندیشی،دیالکتیکی بودن پدیده های اجتماعی
مقدمه وطرح مسئله
پیدایش فردگرایی توأم با تحولات تاریخی که به استقرار مدرنیته و صنعتیشدن جوامع انجامید، تأثیرات عمیقی بر رشد اندیشة اجتماعی داشت و تحولاتی را به خصوص در حوزه فرهنگی درجوامع بشری وبالاخص درخانواده ها بوجودآورد،ازآن جمله پیدایش گونه های مختلف خانواده دراکثرنقاط دنیابوده است ،گذشته ازپیدایش گونه های مختلف خانوادگی ،سرمایه اجتماعی خانواده هاراهم متاثر ساخته است.در این رابطه ایده اصلی در یکی از رویکردها به نظریه سرمایۀ اجتماعی خانواده ها آن است که شبکههای اجتماعی خانوادگی بیشتر از شرایط اتمیزه شده و انفرادی ناشی از پیجویی نفع شخصی مردم را به همکاری و اعتمادپذیری تشویق میکند.
به این معنا که سرمایۀ اجتماعی یعنی: تغییرشکلدادن حمایتهای اجتماعی خانواده، تنوع در شبکههای ارتباطی، که تنوع در نوع ارتباطات با همسایهها، تنوع در شیوة دستیابی به اطلاعات و ارتباطات آنگونه که انسان ها را فارغ از زمان و مکان به هم وصل کرده، افزایش طلاق، افزایش حضور زنان در حوزة عملی، کاهش فرزندآوری، کمرنگ ساختن باورهای مذهبی خانوادهها، تغییر در نگرشهای جنسیتی، چگونگی تغییر در شیوة گذراندن اوقات فراغت خانوادهها، انباشت سرمایۀ اجتماعی و به تبع آن رفتارهای دیگرخواهانه و داوطلبانه شهروندی در جامعه ایران که بر اثر تاریخی پرآشوب و استبدادی مجال کافی برای تمرین دموکراسی و بسط حوزه عمومی نداشته با شکل مضاعفی روبرو است. در واقع، مقاطع مختلف تاریخ ایران فرصتهایی برای ایجاد و به فعلیت درآمدن این رفتارها بوده است که با وجود ظهور و بروز مقطعی آن ها انباشت مستمری از این سرمایۀکه منجر به فرآیند مؤثر و پایداری از توسعۀ در جامعه شود، به سختی قابل بازشناسی است.
بدون شک موج نوگرایی و مدرنیزاسیون، سرمایۀ اجتماعی و به عبارتی میزان مشارکت و اعتماد و همیاری خانوادگی را دچار تغییر نموده است و در حقیقت توجه به کم و کیف روابط اجتماعی وگونه های مختلف خانوادگی از موضوعاتی بوده است که مورد توجه جامعهشناسان کلاسیک و معاصر به نوعی بوده است و اساساً تولد جامعهشناسی نیز تا حد زیادی از نگرانی مربوط به روند رو به تنزل روابط اجتماعی ناشی از صنعتیشدن و ظهور شهرهای بزرگ بوده است که همراه با خود مسائل اجتماعی مختلفی را برای بشریت به ارمغان آورده است.
در هر صورت باید توجه کرد که:
در این میان و بهواسطه جهانیشدن و پیشرفتهای تکنولوژیکی و فرآیند مدرنیته در غرب ساختار اجتماعی خانوادۀ ایرانی پیامدهایی را از طریق «شهرنشینی، سواد، اقتصاد صنعتی، توسعۀ نظام اداری، توسعۀ شبکه حمل و نقل، توسعۀ وسایل ارتباط جمعی تکنولوژیکی و تحقق نهادهای جدید اجتماعی چون آموزش و پرورش، دانش و... را در خود پذیرفته است.» (آزاد ارمکی، 1386: 69)
در حقیقت سرمایۀ اجتماعی خانوادۀ ایرانی را دستخوش دگر گونی و تحول کرد. در شرایط کنونی خانوادۀ ایرانی با چالشهای بسیار روبرو است. طبق این چالشها سطوح سرمایۀ اجتماعی خانواده را دستخوش تغییر کرده است. تغییراتی از قبیل: «تغییر تنش و جایگاه زنان، افزایش میزان طلاق، کاهش میزان ازدواج، کاهش فرزندآوری» تغییر نگاه به همسر، مرکزیت تصمیمگیری خانواده در جامعه، کمرنگشدن باورهای مذهبی و کاهش اعتماد که به مجموعهای از نقشهای معارض انجامیده است وضعیت تعارضی حوزه مطالعات خانواده در ایران را به طرح بحث فروپاشی خانواده، مضیقه ازدواج و طلاق کشانیده است.» (آزاد ارمکی ، همان منبع)
و به تعبیر یکی از جامعه شناسان:
در میان تغییراتی که این روزها در جریان است، اهمیت هیچکدام به اندازه اتفاقاتی نیست که در زندگی شخصی، درروابط جنسی ـ حیات عاطفی، ازدواج و خانواده در حال وقوع است. در خصوص این که ما چگونه درباره خود فکر میکنیم و چگونه با دیگران پیوند و رابطه برقرار میکنیم انقلابی در جریان است. این انقلاب است که در مناطق و فرهنگهای مختلف با سرعتهای مختلف و با مقاومتهای بسیار در حال پیشرفت است. (گیدنز، 1999: 1)
در هر صورت به موازات موج وسیع صنعتیشدن و رشد مظاهر زندگی مدرن، جوامع سنتی دستخوش تغییرات و تحولات عمده در عرصه عناصر پایهای فرهنگ میگردند. شروع تغییرات و تحولات فرهنگی در طی دهههای اخیر اذهان بسیاری از متفکرین و مسؤولین را متوجه این سئوال کرده است که «وضعیت عناصر سنتی نظام فرهنگی جامعه ایرانی حاضر چگونه است؟» علت طرح این سؤال وقوع تحولات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی است که پیآمدهای فرهنگی شگرفی را به دنبال داشته است. متفکران عرصه اجتماعی بر این باورند که تغییرات نظام اجتماعی و دگرگونیهای ارزشی، مانند حرکت سایه و آفتاب، در صورت دقت و تمرکز در یک زمان محدود، اصلاً ملموس نیستند. اما با گذشت زمانی نه چندان طولانی، مردم و مسؤولین جامعه متوجه میشوند که کجا بودهاند و اکنون کجا هستند. (رفیعپور ، 1376: 233)
بیشتر متفکرین اجتماعی معتقدند که وجود تغییر را ما میتوانیم در نهاد خانواده شاهد باشیم. نهاد خانواده به دلیل اساس و ارکان بودنش در جوامع بشری همواره از سوی سودطلبان و سودمداران مورد تهاجم قرار گرفته است. بهطوریکه تبدیل به یک مسأله اجتماعی میشود. برای صحت مسألهبودن این معضل و مشکل اجتماعی به گفته یکی از پژوهشگران و جامعهشناسان در این حوزه میپردازیم.