![مقاله مدیریت تحول](../prod-images/413267.jpg)
فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:64
فهرست مطالب:
مقدمه: ۲
فصل اول: ۴
اصول مدیریت از دیدگاه امام علی(ع) ۴
نگاهی به تاریخچه دنیای مدیریت ۴
اهمیت مدیر از دیدگاه امام علی (ع) ۸
جایگاه مدیر در تشکیلات ۱۰
فصل دوم: ۱۱
مدیریت و ضرورت آن ۱۱
تعریف مدیریت ۱۱
مدیریت و پذیرش مسئولیت ۱۲
مدیریت نوعی امانت ۱۴
وظایف مدیران (اصول مدیریت) ۱۶
فصل سوم: ۱۸
تحول قابل تفویض نیست : ۲۱
تـغـیـیـر و تحــول ۲۸
عـادتهـای کهنـه ۳۲
تحول چیست؟ ۳۳
نظام پیشنهادات ( Suggestions system) ۳۶
اهداف نظام پیشنهادات: ۳۹
چگونگی اجرای نظام پیشنهادات: ۴۰
وظایف کمیته نظام پیشنهادات: ۴۳
نتایج مورد انتظار از اجرای نظام پیشنهادات: ۴۵
مدیریت از نقطه صفر ۵۶
مدیریت از نقطه صفر چیست؟ ۵۷
منابع و مآخذ: ۶۳
مقدمه:
دنیای امروز مدیریت مسیری طولانی و پر فراز و نشیبی را طی نموده است که دگرگونیهای آن در طول تاریخ امتداد مییابدو همانگونه که در این پیش درآمد ذکر شده است اساساً تمدنهای کهن بشری آغازگر اصول ، مبانی و روشها و الگوهای اولیه و نخستین مدیریت بودهاند که از کاربریهای ساده و ابتدایی آغاز و تا دوران نظریهپردازی و مکتبسازی و تحولات عظیم و سترگ قرون اخیر منتهی شده است.
شیوههای مدیریت و انگیزهها و مبانی فکری، عقیدتی، و انسانی و حتی خصلتهای روحی مدیر و افراد تحت رهبری او در هر سازمان و جامعهای وامدار این مسیر طولانی بشر در عرصه تحقق اداره و هدایت خویش به سمت و سوی نظم منطقی، سرعت مطلوب، قدرت سازمانی و برنامه ریزی بهینه و کارآمد است در میان جنگل تئوریها و نظریهپردازها و تألیفات و تحقیقات و پژوهشهای نظری و میدانی مرتبط با مدیریت یکی از شاخههای عمده و مهم که سهمی بسزا در تکوین و تحولات مدیریتی داشته است مدیریت اسلامی است.
مدیریت اسلامی شیوه خاصی از رهبری است که مبتنی بر مبانی فکری و عقیدتی اسلام است. جهتگیری این دین مبین در عرصه اجتماع، فرد، کار، و ارزش انسانی و الهی او به عنوان خلیفه الله است.
این شیوه از مدیریت پس از ظهور اسلام و ایجاد این تمدن عظیم و وسیع که از آسیا تا اروپا امتداد داشت جانشین شیوه متشتت نظام انسانی در اجتماع آن روز گردید. و سپس بین کشورهای تحت نظر خویش فرهنگ قومی و مشترکی را ایجاد نمود که زیر بنای یک سازمان توانمند اجتماعی گردید.
پیامبر اکرم (ص) به عنوان آغازگر این تشکیلات جامع در جامعه اسلامی و از مدینه (یثرب) بودند که شخصاً اداره امور مسلمانان را بر عهده گرفتند و پایههای اساسی این نوع مدیریت را پیریزی نمودند. امیرمؤمنان علی(ع) نیز پس از تشکیل حکومت با انجام اصلاحات فراوان و نوسازی تشکیلاتی و احقاق حقوق انسانی، مدیریت جامعی را به نمایش گذاردند که در حقیقت امتداد خط نورانی مدیریت نبــوی و قــرآنی است، ایشان مدیر را بسان نخ تسبیح تعبیر میفرمودند که دانهها را بهم پیوند میدهد.
فصل اول:
اصول مدیریت از دیدگاه امام علی(ع)
نگاهی به تاریخچه دنیای مدیریت
انسان موجودی اجتماعی آفریده شده و قادر به ادامه زندگی به صورت انفرادی نمی باشد ، به همین خاطر لزوم تشکیل حکومت و اداره جامعه و مدیریت آن بر اساس قانون مدرن، از بدیهیات اولیه هر جامعه متمدنی است. لذا شاید بتوان گفت که هیچ امری در حیات انسانی و پیشبرد اهداف آن نمیتواند جانشین مدیریت و رهبری باشد و به مرور زمان که جوامع شکل گرفته و مسیر رشد و ترقی را طی نمودهاند اهمیت مدیریت جامعه، هم در هدایت آن و هم در سازندگی ابعاد مختلف آن بیش از پیش احساس شده است.
برای آنکه از مدیریت و نقش بسیار مؤثر و تعیین کننده آن در روند توسعه و رشد جوامع انسانی بیشتر مطلع شویم باید عنان داشته باشیم که هیچ عمل و کار سادهای را نمیتوان در نظر گرفت که انجام صحیح آن از برنامهریزی، سازماندهی، بکارگماری، تصمیمگیری، هماهنگی، آیندهنگری، آینده پژوهی و کنترل بینیاز باشد و حتی مباحث بودجهای در مدیریت نیز امروزه از عنایت خاصی برخوردار است و اینها همان اصول مدیریتی هستند که هر مدیر برای اداره امور حوزه مسئولیت خویش بایستی آنها را اعمال نماید.
هر مدیر و رهبری برای برآورده ساختن نیازهای سازمانی و اهداف جامعه تحت امر خویش نیاز به سازماندهی و ایجاد ارتباطات مؤثر و منسجم دارد که این امر زمانی میسر میشود که یک فرد جامع الاطراف به عنوان مدیر در رأس تشکیلات قرار گیرد. لذا امروزه اداره صحیح امور چه در سطح خرد که اصطلاحاً به آن مدیریت عملیاتی گفته میشود و چه در سطح وسیع و کلان که اصطلاحاً به آن رهبری گفته میشود مهمترین مسائلی هستند که وجود آنها در همه نظامها و حکومتها ضروری است. و آن نظام و ساختاری میتواند به صورت کاراتر و عملی تر به رفع مشکلات و رفع نیازهای موجود خویش بپردازد که سیستم مدیریتی خویش را بر اساس رهبری و مدیریتی صحیحتر و اصولیتر استوار نماید.
امروزه کشورهای غربی با داشتن دانشمندانی چند در علم مدیریت قصد دارند خود را مدعی پایهگذاری علم مدیریت و اصول آن بدانند به طور مثال« آدام اسمیت» در کتاب خود به نام « بررسی علت و ماهیت ثروت ملل» اصل تخصص کار را مطرح میکند ؛ او یک اقتصاد دان انگلیسی بود که در زمینه مدیریت بحث نموده است.
ماکس وبر جامعهشناس آلمانی نیز در اوایل قرن بیستم در کتاب خویش به نام «نظریه سازمان اجتماعی و اقتصادی » اصول مربوط به «ضابطه و نه رابطه»، «انضباط»، «انتظام»، «انصاف»، «قاعده و قانون»، «منطق» و « ثبات در سازمان» را مطرح نمود. در فرانسه نیز هنری فایول در اواخر قرن نوزدهم در کتاب خود به عنوان «اداره صنعتی و عمومی» به معرفی چهارده اصل در مدیریت پرداخت که شامل:
1. تقسیم کار؛ 2. اختیار مسئولیت؛ 3. انضباط؛ 4. وحدت فرماندهی؛ 5. تبعیت فـرد از منافع عمومی؛ 6. حقوق و پاداش مالی کارکنان؛ 7. تمرکز؛ 8. انتظام سازمانی؛ 9. انصاف؛ 10. ثبات و دوام خدمت کارکنان؛ 11. وحدت دستور؛ 12. سلسله مراتب؛ 13. نوآوری؛ 14. تقویت مبانی کار جمعی و گروهی بود.
این سیر نظریه پردازی در امر مدیریت ادامه داشت و در آمریکا نیز افراد نظریهپردازی چون فریدریک وینسلو تیلور در سال (1911) کتابی تحت عنوان «اصول مدیریت علمی» منتشر کرد و در آن اصول زیر را مطرح نمود:
1. علمی کردن روش تولید.
2. علمی کردن روش گزینش افراد
3. همکاری میان سرپرستان و کارکنان با توجه به جدایی تخصیص وظایف برنامهریزی و اجرا میان سرپرستان و کارکنان
4. تعیین واحد کار
5. پرداخت مزد مبتنی بر تعداد واحد کار انجام شده
6. مطالعه و بررسی زمان و حرکت برای واحدهای کار.
هربرت سایمون و جیمز مارچ در سال 8 – 1957 به اصل سازمان عقلایی و رفتار عقلایی کارکنان در سازمان پرداختند. همچنین در نظریات مدیریت مبتنی بر روابط انسانی« التون مییو» و « فریتز لیز برگر» و «ویلیام دیکسن» این اصل را بیان کردند که احساس به وجود آمده در کارکنان به علت توجه مدیران به آنان به طور مؤثر باعث افزایش تولید میشود.
«کرت لوین» به اصل مشارکت گروهی در ایجاد تغییر پرداخت. «بلز» و «مک گریکور» به اهمیت نقش رهبری رسمی و اصل ذاتی و ازلی بودن میل یا تنفر انسان نسبت به کار توجه کردند. « تریست» و «بامفورت» (1951) اصل مهارت فنی مدیران و مهارت کار در گروه را مورد توجه قرار دادند. «کاتز» و «کان» اصل سازمان به عنوان سیستم باز را معرفی کردند و بالاخره «برنز» و «استالکر» به اصل ماشینگونه گی و اصل ارگانیکی سازمان اشاره نمودهاند.
ناگفته نماند که بیش از یکصد و بیست دانشمند دیگر نیز در این سیر نظریهپردازی سهیم بوده و لیکن این نکته حائز اهمیت است که بسیاری از این اصول حتی قبل از میلاد مسیح در آثار و بقایای تمدنهای بزرگ مطرح بوده و در دوره مشعشع اسلامی تحول خاصی یافته است.
مقاله مدیریت تحول