سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله کامل درباره زندگینامه محمد تقی بهار

اختصاصی از سورنا فایل دانلود مقاله کامل درباره زندگینامه محمد تقی بهار دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره زندگینامه محمد تقی بهار


دانلود مقاله کامل درباره زندگینامه محمد تقی بهار

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :32

 

بخشی از متن مقاله

پیشگفتار

بهار آخرین استاد شعر کلاسیک فارسی است . شاعری از تبار بزرگان که به ویژه قصیده سرایی ، ادامه دهندة راه استادانی چون رودکی و عنصری و فرخی و ناصر خسرو و سنائی و انوری بشمار می آید ؛ اما در عین حال نسبت به گرایش های شعر نو عنادی ندارد و خود نیز در زمینه شعر نو معتدل طبع آزمائی کرده است . بهار در زندگی اش همواره آزادیخواه و ایران دوست باقی ماند اما با هوشیاری و مهارتی که می توان آن را نوعی هنر صیانت نفس نامید از تصفیه های خونین نظام رضا شاهی جان به در برد . او که طرفدار رنجبران و فقرا بود در عین حال زندگی سیاسی همواره به جناح قوام السلطنه وفادار ماند که مظهری از اشرافیت کشور شمرده می شد . بهار البته ادیب و هنرمندی پروردة انقلاب مشروطیت و فرهنگ مردم گرای آن بود اما بهار در مقایسه با سه شاعر برگزیده همین انقلاب عاقبت بهتری داشت ؛ عارف قزوینی سال های آخر عمر خود را در تبعید و فقر سپری کرد میرزاده عشقی با گلولة مزدوران نظمیه ترور شد و فرخی یزدی در زندان دیکتاتور سر به نیست گردید و حتی گورش نیز شناخته نیست. بهار که جهنم و منش آنها را داشت پس از دو بار به زندان افتادن توانست زنده بماند در اواخر سلطنت رضا شاه شغل دانشگاهی و فرهنگستانی بگیرد و در زمان سلطنت محمد رضا شاه در کابینه قوام السلطنه وزیر فرهنگ شود . با همة این احوال نمی توان حضور مستمر بهار را از مقولة سازش و تسلیم دانست ؛ چرا که با توجه به حجم آثار با ارزشی که چه در زمینه شعر و چه در عرصة تحقیقات ادبی پدید آورده است می توان گفت که زندگی بهار خود پدیده أی است شایسته بررسی : به عنوان یک ادیب و یک مرد سیاسی .

برای چنین جستجوئی مفیدترین منبع شعرهای خود بهار است که بر میراث پنجاه سال شاعری و کل زندگی صاحب اثر شهادت می دهد. خوشبختانه دیوان چاپ شده بهار نخست بر پایة تاریخ سرودن شعرها تنظیم شده و هر شعر نیز شناسنامه یا معرفیکوتاهی بر پیشانی دارد. دو دیگر این که در بهار سودائی هست شاید بتوان گفت سودای یادگار نهادن . او همواره نگران است که برای خوانندگان بعدی سرچشمة مار و انگیزة آثارش را روشن کند ؛ کمتر شاعری هست که چون او این همه آگاهی از جزئیات زندگی اش در اثرش نهفته باشد. بر پایة این امکانات شاید بتوانیم حرف های نگفته را فاصله های خالی میان سطور را نیز به نوعی حدس بزنیم . می دانیم که بخش عمده ای از سروده های بهار در دوران اختناق و نظارت ممیزی پدید آمده است ؛ شاعر به روشی تقیه آمیز منظومه هایی تدارک دیده که سرشار از گوشه و کنایه هاست و در آن قطع کلام های عمدی و سکوت های قهری با پژوهش گر شکیبا سخن        می گویند. 

کودکی و نوجوانی

محمد تقی ملک الشعراء بهار در 18 آذرماه 1265 شمسی در محلة سرشور شهر مشهد به دنیا آمد . پدر او میرزا کاظم  متخلص به صبوری ، ملک الشعراء آستان قدس رضوی بود . خاندان پدری بهار خود را از نسل میرزا احمد صبور کاشانی (متوفی به سال 1192 ش) شاعر و قصیده سرای سرشناس عهد فتحعلی شاه قاجار می دانند . انتخاب تخلص صبوری از سوی پدر بهار نیز به همین مناسبت است . در عین حال این خاندان خود را از تبار برمکیان به شما می آورند و بهار در شعری به این مورد اشاره می کند ( شاید انتخاب نام «نوبهار» از سوی شاعر برای روزنامه اش که در اوان جوانی تأسیس کرد ، به همین علت باشد ؛ چراکه برمکیان تولیت معبد بودائی «نوبهار» را در بلخ به عهده داشته اند ) . مادر بهار از یک خاندان اصیل تجارت پیشه و نیاکانش از معاریف گرجستان و مسیحیان قفقاز بودند که پس از جنگ های ایران و روس توسط عباس میرزا به ایران آورده شده و دین اسلام را پذیرفته بودند .

بهار در چنین خانواده ای ابتدا در چهار سالگی نزد زن عمویش تحصیلات ابتدائی متداول (قرآن ـ فارسی) را آغاز     می کند . سپس به مکتب مردانه می رود . کتاب صد کلمه را در مکتب و شاهنامة فردوسی را نزد پدر می خواند . اولین شعر خود را در هفت سالگی در بحر نقارب می سراید و از پدر جایزه می گیرد :

تهمتن بپوشید ببر بیان بیامد به میدان چو شیر ژیان

بین هفت تا ده سالگی در مکتب شعرهایی می گوید : از جمله مکتب دار پیر و بعضی هم مکتبی ها را هجا و برخی دیگر را مدح می کند . در ده سالگی در راه سفر به کربلا ، همراه با خانواده ، در بیستون بیتی می سراید ، که پدر غالباً آن را به شوخی در مجالس دوستانه می خواند :

به بیستون که رسیدم یک عقربی دیدم

اگر غلط نکنم از لیفند فرهاد است

تا پانزده سالگی ، محمد تقی جوان در شاعری و نیز شعر و نقاشی طبع خود را آزموده است . اما پدر که تا این هنگام مربی و مشوق اوست ، ناگهان معتقد می شود که زمانه عوض شده و فرزندش با شعر نمی تواند زندگی خود را تامین کند و باید به دنبال کسب تجارت برود. بنابراین تحصیل او را متوقف می کند و فرزند را ، برای فراگرفتن راه و رسم کاسبی ، به دکان بلور فروشی دائی اش می فرستد ، اما بهار در روح خویش شاعر است و برای دل خود همچنان می سراید . در سال 1283 ش ، در هجدهمین بهار عمر شاعر پدرش در می گذرد و مسئولیت سرپرستی خانواده ، یعنی مادر و خواهر و دو برادر کوچک به عهدة شاعر جوان می افتد ، قصیده ای در مدح مظفرالدین شاه می نویسد و به تهران می فرستد . به پاداش آن شاه یکصد تومان صله برای بهار می فرستد و لقب پدر ـ ملک الشعرائی آستان قدس رضوی را به وی تفویض می کند . این سخن سرای هجده ساله آنچنان در آثاری که می سراید مهارت به خرج می دهد که اغلب فضلای معاصر کارش را باور نمی کنند و اشعارش را از سروده های پدرش می دانند ، بنابراین بارها در مجامع ادبی با بدیهه سرائی مورد آزمایش قرار می گیرد ، تا بالاخره تثبت می شود. از آن جمله می توان به چند رباعی ، که با التزام کلمات خاص فی المجلس سروده شده اشاره کرد . مثلاً :

با استفاده از چهار واژة تسبیح ، چراغ ، نمک و چنار ، رباعی زیر را فی البداهه ساخت :

با خرقه و تسبیح مرا دید چو یار

گفتار ز چراغ زهد ناید انوار

کس شهد ندیده است در کان نمک

کس میوه نچیده است از شاخ چنار

اما گرچه شاعر از نظر همشهریانش تثبیت شده است ماجرای شک به استعداد او سالها دنباله می یابد ، چنان که شایع می کنند که وی اشعار و تخلص خود ، یعنی «بهار» را از دیوان خطی شاعری گمنام به نام بهار شیروانی برداشته است و این شک پراکنی بی خیال شعرهای تازه ای که بهار به مناسبت اوضاع روز می سازد با نوعی عناد سال ها ادامه می یابد .

به هر حال شاعر جوان ، که با به دست گرفتن شغل پدر از تامین معاش آسوده شده ، به ادامه تحصیلات ادبی         می پردازد ؛ اصول عالی ادب فارسی و مقدمات عربی را نزد ادیب نیشابوری و صیدعلی خان درگزی و سایر فضلای خراسان فرا می گیرد . آرزو دارد برای ادامة تحصیل به فرنگ برود و در رشته أی از علوم جدید تخصص به دست آورد ، اما مسئولیت سرپرستی خانواده از یک سو و آغاز انقلاب مشروطیت که قالب های ذهنی او را در هم ریخته موجب تحول عمیقی در اندیشه اش می شود ، از سوئی دیگر مانع از اجرای این تصمیم می گردد . بهار وارد در فعالیتهای سیاسی     می شود ، به صف آزادیخواهان و مشروطه طلبان می پیوندد و در بیست سالگی به عضویت انجمن مخفی «سعادت» در می آید .

نخستین اشعار سیاسی

بهار حدود بیست سال دارد که فرمان مشروطیت امضاء می شود . او معمم جوانی است که در زادگاهش شهر مشهد   می زید . اشتغال های او ، پیش از این رویداد مهم ، یکی تقلید از چکامه های استادان قدیم شعر فارسی است و دیگر تثبیت خود به عنوان شاعری جانشین به حق حرفه پدر این اشتغالات چه بسیار مناقشه ها و درگیری های شاعرانه و چه قدرت نمایی هایی از سوی سخن پرداز جوان به همراه دارد . جوانی او بی غم و سرخوش می گذرد ؛ خود وی این بیست سالگی را چند سال بعد در قصیده سرگذشت شاعر چنین یادآوری و تشریح کرده است :

بیست ساله شاعری با چشم های پر فروغ

جز من اندر خاوران ن معروف و نام آور نبود

خانه ای شخصی و مبلی ساده و قدری کتاب

آمد و رفتی و ترتیبی ، کز آن خوش تر نبود

مادرم تدبیر منزل را نکو می داشت پاس

پاسداری در جهانم بهتر از مادر نبود

بهار پا به عرصة فعالیت سیاسی و اجتماعی و همکاری با مراکز انقلابی می گذارد و در سرنوشت ملی مردم ایران شریک می شود . در نخستین اشعار سیاسی اش آنگاه که به زبان تودة مردم در ستایش مشروطیت سخن می گوید . چیزی جز مفهوم عام و کلی «عدل» را نشناخته است .

پنج ماه پس از صدور فرمان ، مظفرالدین شاه قاجار در می گذرد و فرزندش محمد علی شاه به جای او می نشیند .  شاه جدید از اساس با حکومت مردم مخالف است و این را همه از جمله شاعران جوان می دانند . شاعر ، که مسئول و مداخله گر شده خطاب به شاه ترکیب بند بلندی به نام «آئینه عبرت» می سازد که موضوع آن بعدها در دیگر آثارش تکرار می شود ؛ شاعر تلخ و شیرین تاریخ ایران را از مبدا شاهنامه تا روزگار خود بر می شمرد ، شاه را از اندیشة دشمنی با مشروطیت و قانون اساسی برحذر می دارد و با لحنی ناصحانه و جاسنگین ، او را به داد و دهش می خواند . اشعار تندی خطاب به شاه مستبد خو می سازد ؛ از آن جمله یک مثنوی است به نام « اندرز به شاه» با مطلع :

پادشاهها چشم خرد باز کن

فکر سرانجام ز آغاز کن

دو شعر معروف بهار ، «فتح تهران» و «فتح الفتوح» که در بزرگداشت قهرمان مردم (ستارخان) و قهرمان اشراف (سپهدار) است ، تحلیل سیاسی بهار را از اوضاع منطقه نشان می دهد . نگاه او که نگران افق های پیرامون است ، خطر اصلی را می شناسد ، وحشت خود را از دو همسایه به خصوص همسایة شمالی که به خاطر هم مرزی با خراسان خطرناک تر است ، به روشنی آشکار می کند . عناصر عمدة آثار این دوران او عبارتند از :

افتخار به تاریخ گذشته ، یادآوری پیروزی های امیران و سرداران قدیمی ایران ، ستایش فلسفة عدالت و تبلیغ اخلاق میهنی و مذهبی و همه به قصد یکپارچه کردن مردم پراکنده و بی خبر در برابر موج بلعنده بیگانگان .

گام های انقلابی

شناخت بهار از مرام های سیاسی جدید به میزان شایان توجهی مرهون آشنایی او با حیدرخان عمو اوغلی است .   حیدر خان این انقلابی حرفه ای یا به قول عارف قزوینی «چکیدة انقلاب» که در مبارزات انقلابی روسیه شرکت کرده و عضو «حزب اجتماعیون عامیون» قفقاز بود . در سال 1289 شمسی به قصد تاسیس شعبة «حزب دموکرات» با هدفهایی در عمق «سوسیالیستی» به مشهد سفر می کند . با شاعر جوان که مقالات شورانگیزش را قبلاً می شناخت آشنا می شود و بهار به عنوان عضو کمیتة ایالتی این حزب در خراسان برگزیده می شود .

روز پنجشنبه 21 مهر ماه 1289 ، نخستین شمارة روزنامة نوبنیاد نوبهار ، به عنوان ارگان و ناشر افکار حزب دموکرات در مشهد ، به مدیریت بهار منتشر می شود . مقالات روزنامة نوبهار بیشتر پیرامون اوضاع روز ، خطر بازگشت ارتجاع ، خطر مداخله روسیة تزاری در امور ایران ، مخالفت با بقای نیروهای نظامی روس در ایران که به شمال کشور و بویژه خراسان وارد شده بودند ، و انتقادهای شدید است از سیاست های استعماری روسیه در ایران ، که از مستبدان حمایت می کرد .

*** متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است ***


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره زندگینامه محمد تقی بهار

دانلود تحقیق کامل درباره زندگینامه امام محمد تقی سلام الله علیه

اختصاصی از سورنا فایل دانلود تحقیق کامل درباره زندگینامه امام محمد تقی سلام الله علیه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق کامل درباره زندگینامه امام محمد تقی سلام الله علیه


دانلود تحقیق کامل درباره زندگینامه امام محمد تقی سلام الله علیه

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 5
فهرست و توضیحات:

 
شناسنامه امام محمد تقی سلام الله علیه
نگاهی به زندگانی امام جواد علیه السلام
مکتب علمى امام جواد علیه السلام
نحوه شهادت حضرت
پی نوشت ها

 

نگاهی به زندگانی امام جواد علیه السلام

آگاهی های تاریخی درباره زندگی امام جواد علیه السلام چندان گسترده نیست؛ زیرا افزون بر آن که محدودیتهای سیاسی همواره مانع از انتشار اخبار مربوط به امامان معصوم علیه السلام می گردید، تقیه و شیوه های پنهانی مبارزه که برای " حفظ امام و شیعیان از فشار حاکمیت" بود، عامل مؤثری در عدم نقل اخبار در منابع تاریخی است. افزون بر آن، زندگی امام جواد علیه السلام چندان طولانی نبوده است که اخبار فراوانی هم از آن در دسترس ما قرار گیرد.

و نیز گفتنی است، زمانی که امام رضا علیه السلام به خراسان برده شد، هیچ یک از اعضای خانواده خود را به همراه نبرد و در آنجا تنها زندگی می کرد. و از اخبار مربوط به شهادت امام رضا علیه السلام چنین بر می آید که امام جواد علیه السلام آن هنگام در مدینه اقامت داشت و تنها برای غسل پدر و اقامه نماز به آن حضرت در طوس حضور یافت.

هنگامی که مأمون بعد از شهادت امام رضا علیه السلام در سال 204 به بغداد بازگشت، از ناحیه حضرتش اطمینان خاطر پیدا کرده بود، ولی این را می دانست که شیعیان پس از امام رضا علیه السلام فرزند او را به امامت خواهند پذیرفت و در این صورت خطر همچنان بر جای خود خواهد ماند. او سیاست کنترل امام کاظم علیه السلام توسط پدرش را- که او را به بغداد آورده و زندانی کرده بود- به یادداشت و با الهام از این سیاست، همین رفتار را با امام رضا علیه السلام در پیش گرفت، ولی با ظاهری آراسته و فریبکارانه، به گونه ای که می کوشید نه تنها در ظاهر امر مسأله زندان و مانند آن در کار نباشد، بلکه با برخورد دوستانه، چنین تبلیغ شود که او علاقه و محبت ویژه نیز به ایشان دارد. اینک نوبت امام جواد علیه السلام فرا رسیده بود تا به نحوی کنترل شود. مأمون برای انجام این هدف، دختر خود را به عقد وی درآورد و او را داماد خود کرد. از همین رهگذر بود که مأمون به راحتی می توانست از طرفی امام را در کنترل خود داشته باشد و از طرف دیگر آمد و شد شیعیان و تماس های آنان را با آن حضرت زیر نظر بگیرد.

بر اساس برخی نقلها، مأمون پس از ورود به بغداد- در سال204- بلافاصله امام جواد علیه السلام را از مدینه به بغداد فراخواند.(1) افزون بر این، مأمون متهم بود که امام رضا علیه السلام را به شهادت رسانده است. اکنون می بایست با فرزند وی به گونه ای رفتار کند که از آن اتهام نیز مبرّی شود.

از روایتی که شیخ مفید از ریان بن شبیب نقل کرده، چنین بر می آید: موقعی که مأمون تصمیم به ازدواج ام فضل با امام جواد علیه السلام گرفت، عباسیان برآشفتند؛ زیرا ترس آن داشتند که پس از مأمون، خلافت به خاندان علوی برگردد، چنانکه درباره امام رضا علیه السلام هم به سختی دچار همین نگرانی شده بودند.(2) ولی به طوری که از دو روایت فوق برمی آید، آنان مخالفت خود را به گونه دیگری وانمود کرده و گفتند: دختر خود را به ازدواج کودکی درمی آورد که :" لَم یتَفَقَّهُ فی دینِ الله ولا یعرف حلاله من حرامه ولا فرضاً من سنّته"؛کودکی که تفقه در دین خدا ندارد، حلال را از حرام تشخیص نمی دهد و واجب را از مستحب باز نمی شناسد.

مأمون در مقابل این برخورد، مجلسی برپا کرد و امام جواد علیه السلام را به مناظره علمی با یحیی بن اکثم، بزرگترین دانشمند و فقیه سنی آن عصر، فراخواند تا بدین وسیله مخالفان و اعتراض کنندگان عباسی را به اشتباه خود آگاه کند.(3) این در حالی بود که بنا به این دو روایت، هنگام عقد ازدواج ام فضل با امام جواد علیه السلام هنوز به آن حضرت " صبی" اطلاق می شده است.

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درباره زندگینامه امام محمد تقی سلام الله علیه

محمد تقی ملک الشعراء بهار

اختصاصی از سورنا فایل محمد تقی ملک الشعراء بهار دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

محمد تقی ملک الشعراء بهار


محمد تقی ملک الشعراء بهار

محمد تقی ملک الشعراء بهار در 18 آذرماه 1265 شمسی در محلة سرشور شهر مشهد به دنیا آمد . پدر او میرزا کاظم  متخلص به صبوری ، ملک الشعراء آستان قدس رضوی بود . خاندان پدری بهار خود را از نسل میرزا احمد صبور کاشانی (متوفی به سال 1192 ش) شاعر و قصیده سرای سرشناس عهد فتحعلی شاه قاجار می دانند . انتخاب تخلص صبوری از سوی پدر بهار نیز به همین مناسبت است . در عین حال این خاندان خود را از تبار برمکیان به شما        می آورند و بهار در شعری به این مورد اشاره می کند ( شاید انتخاب نام «نوبهار» از سوی شاعر برای روزنامه اش که در اوان جوانی تأسیس کرد ، به همین علت باشد ؛ چراکه برمکیان تولیت معبد بودائی «نوبهار» را در بلخ به عهده داشته اند ) . مادر بهار از یک خاندان اصیل تجارت پیشه و نیاکانش از معاریف گرجستان و مسیحیان قفقاز بودند که پس از جنگ های ایران و روس توسط عباس میرزا به ایران آورده شده و دین اسلام را پذیرفته بودند .

بهار در چنین خانواده ای ابتدا در چهار سالگی نزد زن عمویش تحصیلات ابتدائی متداول (قرآن ـ فارسی) را آغاز     می کند . سپس به مکتب مردانه می رود . کتاب صد کلمه را در مکتب و شاهنامة فردوسی را نزد پدر می خواند .

 

این فایل دارای 32 صفحه می باشد.


دانلود با لینک مستقیم


محمد تقی ملک الشعراء بهار

دوره 3 جلدی سبک شناسی محمد تقی بهار

اختصاصی از سورنا فایل دوره 3 جلدی سبک شناسی محمد تقی بهار دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دوره 3 جلدی سبک شناسی محمد تقی بهار


دوره 3 جلدی سبک شناسی محمد تقی بهار

از آنجایی که این کتاب ارزشمند یکی از منابع مهم در کنکور دکتری زبان و ادبیات فارسی است؛

ما جهت دسترسی آسان ادب دوستان عزیز دوره 3 جلدی کتاب را که دارای بیش از 1400 صفحه است را برای دانلود قرار دادیم.

امیدواریم توانسته باشیم رضایت شما را جلب کنیم.

معرفی: ملک الشعرا بهار یکی از چهره های برازنده و نامبردار فرهنگی ایران زمین است که که اورا آخرین حلقه ای از سلسله ی شعرای کلاسیک زبان فارسی در ایران، می دانند. بهار که بیشتر به عنوان شاعر ورزیده شناخته شده است ، سیمای چند بعدی دارد. او در تقویت جنبش مشروطه خواهی در ایران از راه انتشار مقالات واشعارش در نشریه های " بهار " و " نوبهار " - به مدیریت خودش - نقش بسیار مهمی در این گستره داشته است. بهار شش بار به عنوان نماینده مجلس در پارلمان رفت ویکبار هم سمت وزارت فرهنگ را عهده دار گردید. بهار دیوان بزرگ شعری دارد وهم تاریخ احزاب سیاسی را به رشته ی تحریر در آورد. ملک الشعرا بهار ، کتاب " سبک شناسی " را درسه جلد نوشت که عمدتاً به سیر تاریخ تطور زبان فارسی از قدیم تا عصر ما اختصاص یافته است. نیم قرن از چاپ این اثر گرانبهامی گذرد، با وجود که در این زمینه آثار فراوان از منابع همزبانان وخارجیان به نشر رسیده است، اما پژوهش محمد تقی بهار در زمینه ازارزش وِیژه ای بر خوردار می باشد، چون نویسنده این اثر احاطه ای کامل به زبان و ادبیات فارسی داشت وهم در جمع آوری، تدقیق وبررسی متون های قدیم به عنوان یک صاحب نظر فرهنگی، این اثر جاودان پژوهشی را آفریده است. آنچه که این اثر را برجسته می سازد، مطالعه ی فراوان متون قدیم و آثار جدید، حفظ کامل بیطرفی، توجه به حوزه ای فرهنگی زبان فارسی - دری ، دوری از هژمونیزم زبانی وغیره نشان دهنده ی عمق و پهنای فرهنگی و ادبی بهار است که در عین زمان فراز مندی اورا در حوزه ای تحقیقی نیز برازنده می سازد. بهار ، در جلد اول کتاب سبک شناسی خود در نخستین گفتار زیر عنوان " زبان ایرانی " پس اززبانهای : پارسی، مادی ، اوستا و زند، زبان زردشت ،فارسی باستان ، پهلوی ، سغدی ، مکثی بسیار جالب و پژوهشی به نوشته های نویسنده گان معتبر قدیم از جمله " ابن مقفع " در مورد نام ، ریشه و پیدایش زبان دری دارد که با استنادات پایه ای توانسته است قدامت، سلاست و هویت ادبی این زبان را به ثبوت برساند. بهار در اینجا به عنوان یک شخصیت فرهنگی که ابعاد وسعت نگری اش به او ماهیت یک انسان مسئول را در راستای حوزه ای تمدنی و زبانی ما می دهد، بدون هیچگونه غرض ورزی چندین بار به زیبای زبان دری از لحاظ سلاست گویشی وادبی اشاره می کند وبرای این اشارات خود به متون قدیم استناد می جوید. بهار بسیار به روشنی مطرح می کند که زبان دری از خراسان - شرق ایران - برخاسته وبه دلیل شیوایی گفتاری و ادبی خود برغرب ایران - در آنزمان به زبان پهلوی سخن می گفتند - غلبه یافته است. بهار مهد زبان دری را بلخ ، تخار ، بدخشان و سیستان و زابلستان دانسته و دلایلی مستندی از نویسنده گان با اعتبار قدیم می آورد. به دلیل اهمیت نوشته ای بهار فقید که یکی از سر آمدان شعر، ادبیات و فرهنگ عصر مابود و مردم ایران و حوزه ای زبانی و فرهنگی ما به او ارج فراوان قایل اند، نویسنده این یادداشت برای باز خوانی " زبان دری " از نگاه ملک الشعرا بهار، این پژوهش ونوشته ای علمی را با کمی اختصار وبرای سهولت در خوانش به زبان امروزی در آورده و بدون اندک تغییر در مفاهیم آن، در این صفحه می آورد تا خواننده گان " سخن " پی ببرد که یکی از پیشگامان زبان، ادبیات و شعر ایران زمین ،" زبان دری " را چگونه معرفی نموده و از لطف و شیرینی گویشی ونوشتاری این زبان چگونه به نیکو یی یاد کرده است. البته نوشته ی بهار فقید در چند بخش تقدیم می شود. ورسی محمد تقی بهار زبان دری در معنای حقیقی این کلمه اختلاف است ودر فرهنگ ها مطالب مختلف نوشته اند اما از جمله گفته اند : " دری لغات ساکنان شهر های بلخ، بخارا، بدخشان و مرو است. گروهی بر آنند مردم در گاه " کیان " به آن تکلم میکردند وگروهی دیگر گفته اند که در زمان بهمن اسفندیار، چون مردم از اطراف عالم به در گاه او می آمدند وزبان همدیگر را نمی دانستند، بهمن فرمان داد تا دانشمندان زبان فارسی را وضع کردند وآن را " دری " نام نهادند. یعنی زبانی که به درگاه پادشاهان بدان تکلم کنند و بهمن حکم کرد تا در همه ای ممالک تحت سیطره ای او به این زبان سخن بگویند. از سوی دیگر دری را منسو ب به دره نیز کرده اند. مانند کبک دری که به اعتبار خوشخوانی او می تواند بوده باشد. زیرا که بهترین لغات فارسی، زبان دری است. " از این گفته ها میتوان به دو نتیجه رسید : ۱ - بزرگان و رجال مداین ( تیسفون پایتخت ساسانی ها ) در دربار و خانه به این زبان سخن میگفته اند. ۲ - زبان دری ، زبان مردم خراسان در شرق ایران از جمله مناطقی چون بلخ، بخارا و مرو بو ده است. جمع بین این دو هیچگونه اشکالی ندارد چون توجیهات مستندی در ذیل می آوریم : الف : روایتی از ابن الندیم است که ازز بان ابن مقفع می گوید : " زبان دری لغات شهر های مداین است ودر دربار پادشاهان بدان زبان سخن می گفتندو لغات مشرق وبلخ در آن غلبه دارد. " ب : روایت یاقوت از حمزه بن الحسن ونص کتاب التمنبیه حمزه که مطابق روایت ابن الندیم است. ج : غالب عبارات فارسی که در کتب عربی از قول شاهنشاهان ساسانی و رجال آن عصر نقل شده است به زبان دری است نه به زبان پهلوی. چنانچه جاحظ در " کتاب التاج " عباراتی از شاهنشاهان ساسانی از جمله " خرم خفتار " را مثال می دهد که به زبان دری است. اسماعیل ابن عامر ، یکی از سرداران سپاه خراسان که مروان بن محمد آخرین خلیفه ی اموی ها را تا مصر دنبال نمود ومروان در این جنگ کشته شد، طبری از قول او می گوید که اسماعیل به خراسانیان گفت : " دهیذ یا جوانکان " ویا " یا اهل خراسان مردمان خانه بیابان هستید " این دو عبارت هم به زبان دری است. ابن قتیبه در " عیون الاخبار " در شرح رزم " و هرز سوار " با حبشیان در یمن حکایتی ذکر میکند : " سوا ران ایرانی بر تیر های خویش نامهای می نوشتند. این نامها یا نام شاهنشاه بود ویا نام خود سوارکار، گاهی نام پسر ویا نام زن شان. و هرز چون در برابر صف جنگی حبشیان قرار گرفت غلامش را گفت : تیری از ترکش بیرون آر وبه من بده ! غلام تیری بر آورد و به دست سوار کار داد که بر آن تیر نام زن وهرز نوشته بود. وهرز آن را به فال بد گرفت وبه غلام گفت : تویی زن ! واین فال بد به تو برگردد ! این را برگردان وتیری دیگر بده ! غلام تیر را به جعبه گذاشت ودست بردو تیری دیگر بر آورد وبه دست خداوند داد. چون وهرز دید باز همان تیر بود ! پس وهرز در فالی که گرفته بود اندیشه کرد وناگهان به خود آمد و گفت " زنان ! " سپس گفت : " زن آن " ( بزن آن را ) نیکو فالیست این ! ... الخ " این داستان می رساند که وهرز به زبان دری سخن می گفته است.ویا نقل سخنان آنانرا تازیان به مناسبت اینکه زبان بزرگان ایران زبان دری بوده است، به همان شنیده و روایت کرده اند. چون در زبان پهلوی زن را " کن " میگویند و دختر را " کنیزک ". نام زن وهرز با فعل " زن " در زبان پهلوی متجانس نمی باشد، تنها این تجنیس در زبان دری ممکن است. بازهم ابن قتیبه در " عیون الاخبار " از قول علی بن هشام آورده و می گوید : " در شهر مرو مردی بود که برای ما قصه های غم انگیز نقل می کرد ومارا می گریانید ، سپس از آستین تنبوری بر می آوردو می خواند : " ابا این تیمار باید اندکی شادی ... " واین عبارت که شعر هفت هجایی بدون شک به زبان دری است. به همین سان جمله های دری که از قول بزرگان عهد ساسانی نقل کرده اند در کتب تاریخ و ادب بسیار است. گرچه جمله های پهلوی در میان آنها دیده می شود ، لیکن غلبه با جمله های دری است از این رو می توان نظر ابن مقفع را تایید نمود.

 

 

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


دوره 3 جلدی سبک شناسی محمد تقی بهار

مطالعاتی نظری، تطبیقی و تاریخی در باب انقلابها، جک گلدستون، ترجمه محمد تقی دلفروز، انتشارات کویر، چاپ اول، تهران: 1385

اختصاصی از سورنا فایل مطالعاتی نظری، تطبیقی و تاریخی در باب انقلابها، جک گلدستون، ترجمه محمد تقی دلفروز، انتشارات کویر، چاپ اول، تهران: 1385 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
مطالعاتی نظری، تطبیقی و تاریخی در باب انقلابها، جک گلدستون، ترجمه محمد تقی دلفروز، انتشارات کویر، چاپ اول، تهران: 1385

بخشهایی از این کتاب که در رابطه با نظریه های انقلاب بوده و حائز اهمیت بیشتری بوده در 17 خلاصه برداری شده است. مطالبی که در این مجموعه خلاصه شده است دارای رفرنس های دقیق بوده و دانشجویان و محققان و سایر علاقه مندان می توانند به عنوان یک منبع معتبر (با ذکر منبع) از آن در مقاله ها و پایان نامه های خود استفاده نمایند. فهرست مطالب این مجموعه عبارتند از:

انواع انقلابها، الف) نظریه های عمومی خشونت سیاسی: 1) رویکرد روان شناختی (محرومیت نسبی و ناامیدی) رابرت تد گار 2) رویکرد عدم توازن نهادی (نظریه نیل اسملسر و چالمرز جانسون) 3) رویکرد عدم توازن سیستمی (نظریه چارلز تیلی) ب) نظریه های ساختاری انقلاب: رویکردهای کلاسیک: افلاطون، کارل مارکس و فردریک انگلس، فرایندهای انقلاب از دیدگاه مارکس، دلایل انقلاب از دیدگاه مارکس، الکسی دوتوکویل- انقلاب فرانسه و رشد دولت، ماکس وبر- کاریزما، بوروکراسی و انقلاب، ساموئل هانتینگتون- انقلاب و نظم سیاسی


دانلود با لینک مستقیم


مطالعاتی نظری، تطبیقی و تاریخی در باب انقلابها، جک گلدستون، ترجمه محمد تقی دلفروز، انتشارات کویر، چاپ اول، تهران: 1385