لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
توحید ذاتی
بقره:بَلى مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ أَجْرُهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ(112)((آرى، هر کس که خود را با تمام وجود، به خدا تسلیم کند و نیکوکار باشد، پس مزد وى پیش پروردگار اوست، و بیمى بر آنان نیست، و غمگین نخواهند شد.))
﴿لِلّه﴾ به توحید ذاتی در هنگام محو کلی و فناء در ذات الله.
مائده:یَوْمَ یَجْمَعُ اللّهُ الرُّسُلَ فَیَقُولُ ما ذا أُجِبْتُمْ قالُوا لا عِلْمَ لَنا إِنَّکَ أَنْتَ عَلاّمُ الْغُیُوبِ(109)(([یاد کن] روزى را که خدا پیامبران را گرد مىآورد؛ پس مىفرماید: «چه پاسخى به شما داده شد؟» مىگویند: «ما را هیچ دانشى نیست. تویى که داناى رازهاى نهانى.))
﴿ یَوْمَ یَجْمَعُ اللّهُ الرُّسُلَ﴾ در عین جمع مطلق یا عین جمع ذات.
﴿ فَیَقُولُ ما ذا﴾ هنگامیکه آنها را دعوت کردید چه پاسخی به شما دادند. [یعنی آیا به میزان کمالات خود در متابعت از شما آگاه بودند؟]
﴿قالُوا لا عِلْمَ لَنا﴾ یعنی تمام علم، چه علم جمعی و چه تفصیلی، از آن توست و کسی جز تو به فناء صفات ما در صفاتت علم ندارد.
انعام:قُلْ إِنَّنی هَدانی رَبّی إِلى صِراطٍ مُسْتَقیمٍ دینًا قِیَمًا مِلَّةَ إِبْراهیمَ حَنیفًا وَ ما کانَ مِنَ الْمُشْرِکینَ(161)(( بگو: «آرى! پروردگارم مرا به راه راست هدایت کرده است: دینى پایدار، آیین ابراهیمِ حقگراى! و او از مشرکان نبود. »))
﴿ دینًا قِیَمًا﴾ که ثابت و ابدی است و با تغییر امت ها و شرایع و کتب تغییر نکرده و منسوخ نمی گردد.
﴿ مِلَّةَ إِبْراهیمَ﴾ که به واسطه آن از همه ما سوی روی گردانده و با پیمودن جیمع مراتب سلوکی از هر دین وراه باطلی که در آن شرک باشد – حتی شرک صفاتی – کناره گرفت.
اعراف:قالَ فَبِما أَغْوَیْتَنی َلأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَکَ الْمُسْتَقیمَ(16)((گفت: «پس به سبب آنکه مرا به بیراهه افکندى، من هم براى [فریفتن] آنان حتماً بر سر راه راست تو خواهم نشست.))
﴿ أَغْوَیْتَنی َلأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَکَ﴾ یعنی بر توحید ذاتی اعتراض کرده و به واسطه دل مشغولی آنان به غیر تو، مانع از سلوک آنان در طریق توحید ذاتی می شوم.
کهف:إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ إِنّا لا نُضیعُ أَجْرَ مَنْ أَحْسَنَ عَمَلاً(30)((کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته کردهاند [بدانند که] ما پاداش کسى را که نیکوکارى کرده است تباه نمىکنیم.))
﴿ إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا﴾ به توحید ذاتی، چرا که طرف مقابل آنها مشرکین می باشند.
﴿ وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ﴾ یعنی اعمالی که مورد نظر حق تعالی در مقام استقامت است.
انبیاء:وَ ذَا النُّونِ إِذ ذَّهَب مُغَضِباً فَظنَّ أَن لَّن نَّقْدِرَ عَلَیْهِ فَنَادَى فى الظلُمَتِ أَن لا إِلَهَ إِلا أَنت سبْحَنَک إِنى کنت مِنَ الظلِمِینَ(87) فَاستَجَبْنَا لَهُ وَ نجَّیْنَهُ مِنَ الْغَمِّ وَ کَذَلِک نُجِى الْمُؤْمِنِینَ(88) (( و «ذو النون» را [یاد کن] آنگاه که خشمگین رفت و پنداشت که ما هرگز بر او قدرتى نداریم، تا در [دل] تاریکیها ندا درداد که: «معبودى جز تو نیست، منزّهى تو، راستى که من از ستمکاران بودم. » پس [دعاى] او را برآورده کردیم و او را از اندوه رهانیدیم، و مؤمنان را [نیز] چنین نجات مىدهیم. ))
﴿ أَن لا إِلَهَ إِلا أَنت﴾ یعنی به توحید ذاتی و تنزیه حق در عهد سابق ازلی و میثاق نظری حق تعالی اقرار نمود.
﴿سبْحَنَک﴾ یعنی به نقصان خویش و عدم رعایت عدالت در حق قومش اعتراف نمود.
﴿ إِنى کنت مِنَ الظلِمِینَ فَاستَجَبْنَا لَهُ﴾ [که این امر به وسیله] توفیق سلوک و بصیرت یافتنش به نور هدایت حق تعالی [صورت گرفت] تا جائیکه به مقام وصول الهی رسید.
﴿وَ نجَّیْنَهُ ﴾ یعنی او را به واسطه نور تجلی خود از غصه نقصان و احتجاب رهانید.
﴿ وَ کَذَلِک نُجِى الْمُؤْمِنِینَ﴾ [منظور کسانی است که ایمانشان] ایمان تحقیقی است.
مطففین:یَشْهَدُهُ الْمُقَرَّبُونَ(21)((قرّبان آن را مشاهده خواهند کرد.))
﴿ یَشْهَدُهُ الْمُقَرَّبُونَ﴾ یعنی اهل الله که همان اهل توحید ذاتی هستند در آن جایگاه ظاهر می گردند.
ضحی:وَ وَجَدَکَ ضَالاًّ فَهَدى(7)(( تو را سرگشته یافت، پس هدایت کرد؟))
﴿ :وَ وَجَدَکَ ضَالاًّ ﴾ یعنی از توحید ذاتی [محتجب بودی] چرا که تو در عالم پدرت [عالم روح] به سر می بردی و به واسطه صفاتت از ذات حق در احتجاب بوده، پس تو را به سوی عین ذات راهنمایی فرمود.
﴿ :وَ وَجَدَکَ عائلا ﴾ فقیر و ناداری که در او فانی گشته بودی این فقر همانا سیاهروئی دو عالم است که فناء محض بعد از فنای صفات [فقری که فقر آن حضرت می باشد همچنانکه فرمود ( الفقر فخری)] پس او را با وجود موصوف به صفات کمال حقانی غنی نمودیم پس هنگامی که به نهایت کمال رسیدی پس خود را آراسته به اخلاقم نما و با بندگانم آنگونه رفتار کن که با تو شده است. [تا درآن صورت] بنده ای شاکرگشته و شکر نعمتم را ادا کرده باشی.
تحقیق درمورد توحید ذاتی