![تاریخ جنگ های پیامبر(ص) جلد 3](../prod-images/189417.jpg)
این هم جلد سوم کتاب ارزشمند مغازی.به جرآت می توان گفت که اینگونه کتابها به راحتی دست یافتنی نیستند و حتی اگر هم باشند کمتر از 200 هزارتومان پیدا نمی شود.
تاریخ جنگ های پیامبر(ص) جلد 3
این هم جلد سوم کتاب ارزشمند مغازی.به جرآت می توان گفت که اینگونه کتابها به راحتی دست یافتنی نیستند و حتی اگر هم باشند کمتر از 200 هزارتومان پیدا نمی شود.
وقوع جنگ و بمباران هوایی و موشکی
وقوع جنگ در یک منطقه و مسائلی که از نظر اقتصادی و انسانی بوجود میآورد، در این مقوله مورد توجه میباشد، زیرا عوارض جنگ دو جنبه دارد که یکی به صورت حاد بوده که کنترل و درمان آسیب را فوراً طلب میکند و دوم عوارض و پیامدهای جنگ که گریبانگیر جامعه میباشد.
در موقع بروز جنگ علاوه بر مناطق جنگی و افرادی که به صورت نظامی و غیرنظامی در جبهه رودرروی دشمن قرار دارند و متحمل آسیبهای جنگی میشوند، افراد و تاسیسات و اماکنی که دور از منطقه جنگی هستند، از آسیبهای جنگی در امام نبستند و سلاحهای جنگی با قدرت تخریبی زیاد تا هزاران کیلومتر دورتر از مناطق جنگی را در معرض تخریب و خطرات جنگی قرار میدهد.
در مواقع جتگ مسائل زیر مورد توجه است:
1. آسیبجسمی: که شامل شکستگی، زخمی شدن، خونریزی و جراحات جسمی است.
2. آسیب روانی: که شامل از دست دادن افراد نزدیک مانند پدر و مادر و فرزند و یا وسایل و امکانات مادی است.
3. آسیب اقتصادی: که شامل ویرانی و تباهی تاسیسات، کارخانجات، جادهها، راههای ارتباطی، آلودگیهای محیطی، آتشسوزیها و…. مطرح میباشد.
4. آسیب اجتماعی: که شامل اختلال در زندگی طبیعی و بروز محدودیتها واعزام افراد به مناطق جنگی و در حالت استرس و وحشت و اضطراب بودن جامعه میباشد و مشکلات تطابق با شرایط جدید مطرح است.
در واقع مانور جنگی فرضی است که به منظور آمادگی رزمی و چگونگی مقابله نمودن مطرح است. در مورد کمکهای اولیه بایستی در مناطق جنگی و غیرجنگی که در معرض خطر میباشد، همیشه افرادی به عنوان امدادگر وجود داشته باشند که به محض بروز خطر و آسیب به کمک افراد آسیبدیده شتافته و سریعاً افراد مصدوم را به نقاط امن انتقال دهند. اقداماتی که امدادگر به محض برخورد با مصدوم و فرد آسیب دیده باید انجام دهد، توجه به کلمه «رتم» است که (ر) مخفف باز بودن راه تنفس، (ت) یعنی دادن تنفس مصنوعی و (م) یعنی انجام ماساژ قلبی میباشد.
از ان سلاحها برای کشتن افراد و وارد کردن صدمات بسیار جدی و یا ایجاد انواع معلولیت ها در مردم استفاده می شود. این سلاحها بر اساس اثرات مختلفی که بر بدن افراد می گذارد، به 3دسته تقسیم بندی می شوند. دسته اول سلاحهای هستند که روی سیستم عصبی بدن تاثیر می گذارند. در این دسته GA، GB، GD، GF و VX (متیل فسفوبوتیوئیک اسید , گاز سارین ) قرار دارند. دسته دوم، اثرات خود را روی پوست به جا می گذارند و شامل HD (گازخردل گوگرد)، HN (خردل نیتروژن)، L و CX هستند. دسته سوم نیز باعث اختلال سیستم تنفسی بدن می شوند. در این گروه گازهای بی رنگ CG و DP، کلرین (Cl) و فسفوکلرین (Ps) وجود دارند. از سلاحهای شیمیایی که روی اعصاب اثر می گذارند، قبل و در طول جنگ دوم جهانی استفادههای بی شماری شده است.
دسته ی اول: این مواد از نظر شیمیایی وابسته به حشره کشهای آلی فسفره هستند. این دسته از سلاحهای شیمیایی مانع از عمل آنزیم استیل کولین استر از می شوند. وقتی مواد شیمیایی این دسته وارد بدن شوند، غلظت استیل کولین را در بدن به بیش از حد لازم می رسانند. ریه ها و چشمها بسرعت این مواد را جذب کرده در کمتر از یک دقیقه بر سیستم عصبی بدن تاثیرات قابل توجهی می گذارند. علایم آن به صورت آبریزش بینی، ترشح زیاد بزاق، تنگی قفسه سینه، کوتاهی تنفس، تنگی مردمک چشم، انقباض عضلانی و یا حالت تهوع و انقباض شکم ظهور می کند.
دسته دوم سلاحهای شیمیایی که بر روی پوست تاول و سوختگی ایجاد می کنند، ماندگاری فراوانی در محیط دارند. این مواد روی چشمها، پوشش مخاطی، ریه ها، پوست و اجزای خون اثر گذاشته و اگر از طریق تنفس وارد ریه ها شوند، بر شدت تنفس اثرات منفی می گذارند و اگر توسط غذا بلعیده شوند، سبب اسهال و استفراغ می شوند. خردل ها که جزو این دسته هستند به خاطر خواص فیزیکی خود مقاومت و ماندگاری بسیار زیادی در سرما و دماهای معتدل دارند.اگر دو دقیقه از تماس یک قطره خردل با پوست بگذرد، صدمات جبران ناپذیری به این عضو وارد می شود. CX نیز که جزو این گروه است، پودری کریستالی شکل است که در دماهای 39 تا 40 درجه سانتی گراد ذوب شده و در دمای 129 درجه سانتی گراد به جوش می آید. این ماده را با افزودن موادی خاص در دمای اتاق به حالت مایع درمی آورند. CX دارای بوی بسیار نامطبوعی است.
نظر به اینکه در زمان وقوع جنگ از وسایل و مواد شیمیایی و هستهای استفاده میشود، علاوه بر جراحات و آسیبهای معمولی بایستی به عوامل زیر توجه نمود:
1. شناسایی علائم قراردادی در مواقع خطر مانند علامت هشدار، اعلام خطر و اعلام رفع خطر.
2. آلودگی با رادیواکتیو.
در معرض امواج سلاحهای جنگی قرار گرفتن که تاثیر شدید بر سیستم عصبی خواهد داشت و افراد را دچار حملات و تشنجات عصبی مانند صرع مینماید.
آلودگی با سموم شیمیایی و گازهای خفه کننده و مخرب اعصاب:
الف: گازهای مسموم کننده و تاولزا (Mustard Gas)
این گازهای عبارتند از گاز خردل که به نام ایپریت نیز موسوم است و اولین در سال 1935 و 1936 توسط ایتالیاییها در جنگ با اتیوپی بکار رفت، مایعی است بیرنگ، روغنی شکل و در حرارت کمتر از 10 درچه به صورت جامد درمیآید.
کمکهای اولیه: تمیز و پاک کردن این گاز و مایعات از روی پوست بدن فرد آسیب دیده، خودداری از ماساژ پوست و سپس شستشو با آب و صابون و دادن داروی قیآور در صورت خورده شدن، شستشوی چشم با آب فراوان و درمان سوختگی ناشی از آن.
ب) گازهای مخرب اعصاب
این گاز که در جنگ جهانی اول توسط آلمانیها بکار رفت، آن را گاز جی (G) هم مینامند. این گاز از گروه بازدارنده کولین استراز میباشد و توسط پوست و دستگاه تنفسی و دستگاه گوارشی وارد بدن میشود.
همچنین دادن تنفس مصنوعی در مواقع خفگی باید مورد توجه قرار گیرد و افراد را به نقاط مرتفع و دور از جریان باد برده و البسه آلوده را از بدن آنها خارج نمود.
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
مشکلات خود را در whatsApp یا Viber با ما به اشتراک بگذارید
برای پاسخگویی سریعتر و بررسی شکایات و انتقادات
سیستم پاسخگویی انلاین لحظه ای راه اندازی کرده ایم
شاید بتوانیم ، با تیمی قدرتمند به سوی پیشرفت در تجارت الکترونیک گام برداریم
لازم به ذکر است ، شما می توانید تمام پیشنهادات ، درخواست ها و سفارشات خود را برای ما ارسال کنید
09382490907
پاسخگوی 24 ساعته شما
فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:119
فهرست مطالب:
اصول جنگ 1
علی علیه السلام و صلح 19
الف – اهداف جنگ 23
اهداف جهاد 47
اهمیت جهاد 61
نقش فرماندهی در جنگ: 65
خطبه های نهج البلاغه 91
نامه های نهج البلاغه 113
منابع: 118
اصول جنگ
نگرشی جدید به جنگهای صدر اسلام
اصل تامین
تامین در لغت به معنای در امن قرار دادن و حفظ کردن چیز یا شخصی است.
یکی از اصول جنگ، دربعد عملیاتی و تاکتیکی نیز ‹‹ تامین ›› نام گرفته و چنین تعریف شده است:
کلیه اقداماتی که به طور مستقیم و همه جانبه به منظور حفاظت یگان درمقابل دیده شدن، لو رفتن، مداخله،جاسوسی، غافلگیر شدن، خرابکاری و اقدامات ایذایی یا مختل کننده دشمن انجام میگیرد.
اصل تامین در بین اصول جنگ، جایگاه ویژه ای دارد، زیرا لازمه حتمی و جزء لاینفک اجرای موفقیت آمیز سایر اصول، و درنتیجه موفقیت در صحنه نبرد است و بدون رعایت این اصل، سایر اصول جنگ، آسیب پذیر و بی حاصل خواهند بود.
از این رو، نیروها مجری این اصل در یک یگان عملیاتی، باید آموزش دیده ترین، زبده ترین و کا آزموده ترین نیروها باشند تا به خوبی بتوانند از ایفای این وظیفه حساس و مهم بر آیند.
پیشینه تاریخی
از گذشتههای بسیار دور، توجه به امنیت نیروهای جنگی، امری با اهمیت تلقی شده و استفاده از شیوههای تامینی د رحالتهای مختلف نبرد معمول بوده است.
یکی از روشهای تامین که در بین ملل مختلف رایج بود. استفاده از قلعهها و دژهای بلند نظامی بود که سپاهیان را در برابر حمله دشمن محافظت میکرد. در مواضعی از این حصارها، سنگرها و برجهای دیده بانی بود.
حفر کانال و خندق، زدن خاکریز، گذاشتن موانعی مانند تنه درختان تنومند پیرامون محل استقرارسپاهیان، ازشیوههای تامین یک لشکر به ویژه در شب به حساب میآید.
در گذشته، درمورد انتخاب زمان و مکان نبرد، برخی تدابیر امنیتی رعایت میشد. به عنوان مثال زمان آغاز نبرد. بعد از ظهر انتخاب میشد تا اگر لشکر در ادامه جنگ به مشکلی برخورد نمود، بتواند ازتاریکی شب جهت تجدید قوا یا عقب نشینی استفاده نماید یا محل نبرد درنزدیکی آبادی و شهر انتخاب نمی شد، برای اینکه درصورت شکست، مورد تهاجم دشمن قرارنگیرد.
همچنین برای تامین خزینه، اسلحه خانه، آشپزخانه و زنان و کودکان، آنها را در وسط نزدیک قلب لشکر مستقر میکردند.
پس از اختراع و به کارگیری سلاحهای گرم مانند تفنگ و توپ، یکی از راههای تامین و حمایت از نیروها ی در حال حرکت به سوی دشمن، یعنی پشتیبانی با آتش توپ از آنان، فراروی فرماندهان جنگ قرا ر گرفت. ناپلئون در به کار گیری این روش بسیار تاکید میورزید.ناپلئون گمان میکرد که سربازان بدون داشتن این پوشش حفاظتی و قرارگرفتن در زیر آتش توپخانه دشمن، روحیه خود را به سرعت از دست داده و پا به گریز میگذارند. ناپلئون در به کارگیری توپخانه به شدید ترین وجه تاکید داشت و به نظر وی تنها اثر عظیم آتش توپخانه بود که میتوانست نتیجه قطعی را به همراه داشته باشد.
اصل تامین درقرآن و سنت
دو منبع سرشار و بی پایان قرآن و سنت، به کارگیری اصل تامین و تدابیر امنیتی به هنگام نبرد را از نظر دور نداشته و در موارد متعدد و با تدابیر گوناگون، رزمندگان اسلام را در به کار بستن آنها توصیه نموده است.برخی از آن روشها و موارد عبارتند از:
اول، نحوه خواندن نماز در میدان نبرد
کیفیت خواندن نماز در جبهه، که یکی ازشیوههای اجرای اصل تامین به شمار میآید، به این صورت است که مسلمانان دو دسته شده، عده ای در حالی که مسلح هستند به نماز جماعت میایستند و عده ای مامور تامین و حفاظت دیگران میشوند.
دسته اول پس از آنکه رکعت اول را به جماعت برگزار نمود، رکعت دوم را به صورت فرادی میخواند و نماز را به پایان میبرد. آنگاه مشغول حفاظت شده و دسته دوم با سلاح به جماعت در رکعت دوم امام ادامه میدهند و رکعت دوم خود را به فرادی میخوانند و امام تامل میکند تا با آنها سلام نماز را بدهد.
البته اگر جنگ شدت گرفت وامکان خواندن نمازخوف نبود و تامین جمعی ضرورت پیدا کرد. برای برقراری تامین، میتوان نماز را در حین نبرد، پیاده یا سواره، بدون بسیاری از شرایط و حتی با اشاره بر پا داشت و این خود از اهمیت اصل تامین در جنگ حکایت دارد.
دوم: مقدم داشتن زره پوشان
امام علی ( ع ) یکی از شیوههای تامین جمعی درصحنه نبرد را، مقدم داشتن صفوف زره داران بر صفوف بی زرهها معرفی میکند... به عبارت دیگر، زره داران را موظف به حمایت و تامین بی زرهها مینماید. امروزه پیشروی نیروهای پیاده تحت حمایت تانکها و نفر برهای زرهی را میتوان به عنوان مصداقی از این فرمان حضرت دانست که:
‹‹فقد موا الدارع و اخروا الحاسر ››
پس زره دار را جلو قرار دهید و بی زره را در عقب
سوم: تامین پرچم
در جنگهای قدیم، بر افراشته بودن پرچم یک لشکر سمبل پایداری و سرنگونی آن از نشانههای شکست به شمار میرفت. لذا آن را به دست افرادی شجاع، نیرومند و کار آزموده میسپردند و افرادی زبده را جهت تامین، پیرامون آن مستقر میساختند. علی (ع ) اهمیت و چگونگی تامین پرچم را اینگونه تبیین میفرماید: پرچم خود را از جای حرکت نداده ( آنرا برافراشته دارید )، دورش را خالی نکنید، و آن را به دست هر کس ندهید مگر به دلاوران و کسانی که شما را ازهر پیشامدی مانع میشوند و از آنچه که حفظ و نگهداری آن لازم است، دفاع مینمایند، زیرا کسانی که بر بلاها و سختیها شکیبا هستند، آنانند که به اطراف پرچم دور زده، آن را از راست و از چپ و عقب و جلو نگهداری مینمایند. از آن عقب نمی افتند که ( به دشمن ) تسلیم نمایند و بر آن پیش نمی گیرند که آن را تنها گذارند.
اهداف تامین
اصل تامین، اهداف خاصی را تعقیب میکند که به طور مختصر به آنها اشاره میکنیم:
اول: حفظ قدرت و توان رزمی
علاوه بر نقش تعیین کننده عوامل روحی – معنوی، حیات و موجودیت عملیاتی یک یگان در گرو وجود دو عامل است: تدبیر واندیشه نظامی، قدرت و توان رزمی.
قدرت و توان رزمی با در ختیار گرفتن سلاحهای پیشرفته روز و مانورهای حساب شده نظامی به دست میآید. پس از تحصیل قدرت، نکته مهم این است که چگونه این قدرت و توان به دست آمده را در صحنه نبرد حفظ و در نتیجه حداکثر استفاده را از آن، جهت دست یابی به اهداف مورد نظر ببریم.
در میان اصول جنگ، اصلی که میتواند قدرت و توان رزمی را به عنوان مهم ترین هدفش حفظ نماید، اصل تامین است.
دوم: حفظ آزادی و ابتکار عمل
آزادی و ابتکارعمل، به یک فرمانده فرصت انتخاب و به کارگیری بهترین و موثرترین تاکتیکها را میدهد. با این کار، دشمن را در موضع انفعالی قرارداده و به انجام عکس العملهای نسنجیده وخام وادار میکند، لذا قدرت تصمیم گیری از او سلب شده، دچار سرگردانی و بلاتکلیفی میگردد.
یکی از اهداف اصل تامین، حفظ آزادی و ابتکار عمل است، زیرا با دادن پوشش اطلاعاتی و ضد اطلاعاتی که در پرتو عمل به اصل وتامین حاصل میشود.از یک طرف دشمن از قصد وهدف یگان مطلع نیست، لذا نمی تواند تصمیم و واکنش مناسب را اتخاذ کند، و از طرف دیگر، اطلاعات لازم را جهت در دست گرفتن ابتکار عمل در اختیارندارد.
سوم: کاهش آسیب پذیری
با رعایت اصل تامین، درصد آسیب پذیری یک یگان عملیاتی، چه در زمینه نیروهای انسانی و چه در زمینه امکانات و تجهیزات بسیار کاهش مییابد.
چهارم: تضمین عدم غافلگیری
کسب اطلاعات لازم از موقعیت دشمن و حفظ هوشیاری، دقت و آمادگی رزمی که از لوازم و شرایط اصل تامین به شمار میرود و همچنین اتخاذ شیوههای اجرای اصل تامین به ویژه در حالت پدافند، از غافلگیر شدن توسط دشمن جلوگیری میکند، لذا یکی از اهداف مهم اصل تامین، تضمین عدم غافلگیری است.
پنجم: ناکام گذاشتن دشمن درکسب اطلاعات وشناسایی مناطق خودی کسب اطلاعات، یک مساله دو جانبه است، هم چنان که ما به روشهای گوناگون در پی کسب اطلاعات لازم از وضعیت دشمن هستیم. دشمن نیز به این کاردست میزند. برای آنکه دشمن را در دست یافتن به این اطلاعات ناکام سازیم، باید اصل تامین را به دقت پیاده کرده، با استفاده از شیوههای مناسب تامین، راههای نفوذ کسب اطلاعات توسط دشمن را مسدود نماییم.
شیوههای تامین
برای دستیابی به اصل تامین، شیوههای مختلفی وجود دارد که برخی از آنها عبارتند از:
1- برقراری عوامل تامین
2- شناسایی و کسب اطلاعات
3- ضد شناسایی و حفاظت اطلاعات
4- برقراری سدهای موانع
5- عملیات ممانعتی
6- سرعت در حرکات و اعمال
7- داشتن احتیاط مناسب و متحرک
8- پراکندگی
1- برقراری عوامل تامین
تامین امنیت یک یگان نظامی، در آفند و پدافند از راه عوامل مختلفی صورت میپذیرد.
الف: آفند.
در آفند، عوامل تامینی عبارتند از نیروهای گشتی – شناسایی، طلایه دار، جلوه دار، پهلودار، عقب دار، که ما به اختصاربه برخی از مصادیق به کارگیری این عوامل در جنگهای صدر اسلام میپردازیم.
در جنگهای صدر اسلام. پیش فرستادن بخشی از نیروها به فرماندهی فردی کارآزموده به سوی دشمن، شیوهای معمول بوده است. این گروه که از آن به ( مقدمه الجیش ) تعبیر میشد، دارای یک نیروی تامینی به نام ‹‹طلیعه ›› بود که تقریبا" همان وظایف نیروهای اطلاعاتی – شناسایی و دیدبانان امروزی را به عهده داشته است.
برای نمونه، پیامبر اکرم (ص ) در جنگ خیبر، ‹‹ عبادبن بشر ›› و در جنگ حنین، ‹‹ خالد بین ولید ›› را به همراه گروهی به عنوان پیشاهنگ ( نیروی جلودار) اعزام نمود. حضرت علی (ع ) نیز در جنگ صفین ‹‹زیاد بن نضر ›› و ‹‹شرح بن هانی ›› را باسپاهی دوازده هزار نفره و به عنوان مقدم الجیش به سوی سپاهیان معاویه گسیل داشت. امادر عین حال پیامبر اکرم (ص ) به هنگام آرایش سپاه متناسب با صحنه نبرد، از تامین عقب لشکر و موضعی که برای نبرد انتخاب مینمود، هرگز غفلت نمی ورزید. نمونه کامل آن، انتخاب چنین روشی در جنگ احد بود. حضرت با انتخاب گروهی تیر انداز ویژه و استقرار آنها درموضع نفوذ احتمالی دشمن عقب لشکر را مورد حفاظت و تامین قرار داد. گرچه این نیروها به وظیفه خود عمل نکردند.
همچنین نقل است که علی ( ع ) در جنگ جمل، ‹‹ هند مرادی جملی ›› را بر ساقه سپاه گماشت.
ب – پدافند
استقرار نیروهای تامینی، یکی از شیوههای اجرای اصل تامین درپدافند است. این نیروها از طریق دید بانی، اعزام گشتی و مراقبت و نگهبانی خطوط پدافندی را تامین میکنند و مابه اختصار به مصادیق این شیوهها در جنگهای صدر اسلام میپردازیم.
دیدبانی به معنای تحت نظر داشتن منطقه استقرار دشمن است. علی ( ع ) در باره چگونگی استقرار دیدبان میفرماید:
‹‹برای خودتان در بلندی کوهها و میان تپههای مسطح، پاسبانان و دیده بانها بگذارید تا دشمن از جایی که میترسید یا از جایی که ایمن هستید، به طرف شما نیاید ( حمله نکند ) ››
گشتیهای تامینی، وظیفه جلوگیری از نفوذ دشمن و جلوگیری از غافلگیری و به کمین افتادن نیروهای خودی را به عهده دارند.
گشتیهای شناسایی – رزمی امروزی کاری مشابه با ‹‹ طلایع ›› در جنگهای صدر اسلام را برعهده دارند.
امیر مومنان علی ( ع ) وظیفه تامینی طلایع را این گونه بر میشمارد:
‹‹ نیروهای گشتی و افرادی مسلح باید دراطراف ( موضع پدافندی یا محل استقرار لشکر )، بیشهها و تپهها موضع بگیرند، تا نیروها را از گرفتار شدن در کمین دشمن محافظت نمایند››.
2- شناسایی و کسب اطلاعات
داشتن اطلاعات کافی و دقیق از وضعیت زمین، جو و دشمن، نقشی مهم درتامین یک یگان رزمی دارد ولازمه رسیدن به این اطلاعات، وجود یک سازمان اطلاعاتی در یگان رزم است.
مقاله نگرشی اجمالی به حقوق جنگ
تعداد صفحات: 17
فرمت فایل: word
بخش اول
مفهوم جنگ از دیدگاه حقوق بین الملل
جنگ و توسل به زور
جنگ یکی از جلوههای بارز «توسل به زور» است. فرهنگ اصطلاحات حقوق بینالملل توسل به زور را به دو صورت مضیق و موسع تعریف کرده است.
توسل به زور در مفهوم نخست، عبارت است از هرگونه عمل قهرآمیزی که نتوان آن را اقدامی نظامی قلمداد نمود. اما در مفهوم دوم، کلیه تدابیر و عملیات نظامی، از جمله جنگ را شامل میشود.
تعریف جنگ
«جنگ یک پدیدیه آسیبشناسی اجتماعی و عامل تغییر شکل سیاسی است که میتوان آن را از لحاظ تاریخی،سیاسی، اقتصادی، نظامی، جامعهشناسی و غیره مورد مطالعه و برسی قرار داد».-1- این نوع ملاحظات از دیدگاه حقوقدانی که نظرش باید معطوف و محدود به مفهوم حقوقی جنگ باشد، مورد توجه نیست.
در حقوق بینالملل، جنگ شیوه اجبار همراه با اعمال قدرت و زور است که میتوان آن را از نظر حقوقی چنین تعریف نمود: جنگ به عنوان «ابزار سیاست ملی»، مجموعه عملیات و اقدامات قهرآمیز مسلحانهای است که در چهارچوب مناسبات کشورها (دو یا چند کشور) روی میدهد و موجب اجرای قواعد خاصی در کل مناسبات آنها با یکدیگر و همچنین با کشورهای ثالث میشود. در این جهت، حداقل یکی از طرفین مخاصمه در صدد تحمیل نقطا نظرهای سیاسی خویش بر دیگری است. به این ترتیب، عملیات قهرآمیز مسلحانه وسیله و هدف تحمیل اراده مهاجم میباشد. از تعریف ارائه شده میتوان چنین نتیجه گرفت که مفهوم حقوقی جنگ شامل چهار عنصر یا رکن اساسی است: عنصر تشکیلاتی و سازمانی (کشورها)، عنصر مادی (اعمال قدرت مسلحانه)، عنصر معنوی یا روانشناسی (قصد و نیت جنگ) و سرانجام هدفدار بودن جنگ (منافع و مصالح ملی).
چعناصر سازنده مفهوم حقوقی جنگ
عنصر تشکیلاتی و سازمان (ارگانیک):
یکی از عناصر اساسی سازنده مفهوم جنگ، عنصر تشکیلاتی و سازمانی یعنی «کشورها» میباشد. جنگ مستلزم نبرد نیروهای مسلح کشورها با یکدیگر است؛ از این رو، جنگ به عنوان نوعی رابطه کشور با کشور تلقی میشود.
این عقیده مخصوصا از سوی «ژان ژاک روسو» در کتاب «قرارداد اجتماعی» (1762) ابراز شده است: «جنگ به هیچوجه رابطه انسان با انسان نیست؛ بلکه رابطه کشور با کشور است که در آن افراد، نه به عنوان انسان و یا حتی به عنوان تبعه، بلکه به مثابه شهروندان و مدافعان و تنها بر حسب تصادف و اتفاق با یکدیگر دشمن شدهاند«.-2-
نتیجتا جنگ داخلی –حداقل تا ومانی که مسئله «شناسائی به عنوان متخاصم»-3- پیش نیامده باشد- جنگ به مفهوم خاص کلمه نیست.
رد منازعات داخلی، علاالاصول قواعد حقوق داخلی حاکم است؛ با این حال، عهدنامههای 1949 ژنو و پروتکلهای الحاقی آنها در 1977، اجرای برخی قواعد حقوق جنگ را که دیدگاههائی بشردوستانه دارند، برای جنگهای داخلی که در قلمرو کشورهای متعاهد بروز میکند، پذیرفتهاند. بعدا در مورد این عهدنامهها گفتگو خاهیم کرد.
عنصر مادی (اعمل قدرت مسلحانه):
عنصر دیگر جنگ، عنصر مادی ایست و آن اعمال قدرت یا خشونت مسلحانه واقی و عملی میباشد. به عبارت دیگر. جنگ همواره با عملیات و اقدامات قهرآمیز مسلحانهای همراه است که توسط نیروهای مسلح کشورهای متخاصم و تحت فرماندهی، اقتدار و مسئولیت آنها صورت میگیرد. «بدون استفاده از نیروی اسلحه، جنگ معنی و مفهوم حقوقی ندارد. اصطلاح «جنگ سرد» که حالات گوناگون برخوردهای عقیدتی میان شرق و غرب را پس از جنگ جهانی دوم نشان میدهد، فاقد مفهوم جنگ است. حقوق بینالملل مشخص نمیکند که عملیات قهرآمیز مسلحانه باید در چه سطحی باشد تا جنگ تلقی شود؛ ولی بطور کلی و از حیث حقوقی، جنگ زمانی آغاز میشود که توسل مؤثر و واقعی به اسلحه صورت گرفته باشد. جنگ با آتش بس ( که متارکه موقت یا دائمی جنگ را موجب می شود) خاتمه نمی پذیرد . آتش بس پایان عملیات جنگی است نه پایان خود جنگ پایان قطعی جنگ هنگامی است که با انعقاد معاهده ای صلح میان متخاصمان برقرار باشد. (4)
عنصر معنوی یا روانشناسی ( قصد و نیت جنگ) :
«عنصر سوم جنگ، عنصری معنوی یا روانشناسی است و آن اراده قطعی یکی از طرفین متخاصم است؛ زیرا جنگ بدون قصد و نیت، معنی و مفهومی ندارد. در کنفرانسهای لاهه (1970)، کشورهای امضا کننده معاهدات، اعلام صریح اراده را جهت مبادرت به جنگ ضروری دانستند. طبق عهدنامه سوم مربوط به شروع مخاصمات مورخ 18 اکتبر 1907، جنگ قانونا زمانی آغاز میشود که اخطار صریح قبلی به صورت اعلامیه جنگ بدون قید و شرط تلقی میشود، صورت گرفته باشد. هرگاه یکی از کشورهای متعاهد عهدنامه سوم، مخاصمات را بدون اعلام قبلی آغاز کند. از عهدات خود عدول کرده و مرتکب جرم بینالمللی شده است. الزام به اعلام قبلی جنگ یک قاعده قراردادی نیست که فقط نسبت به متعاهدان مجری باشد؛ بلکه یک اصل شناخته شده عرفی است که عمومیت جهانی دارد. بنابراین، شرکت کنندگان در مذاکرات لاهه، قاعده جدیدی وضع نکردند و تنها قاعده عرفی موجود را مدون ساختند. این قاعده در گذشته در جوامع یونانی، رومی و در قرن وسطی نیز وجود داشته است».-5-
جنگ روانی استفاده دقیق و طراحی شده از تبلیغات و سایر امکانات به منظور تأثیرگذاری بر افکار، احساسات، تمایلات و رفتار گروههای دوست، دشمن و بیطرف، برای دستیابی به اهداف ملی
فایل ورد
فونت 14 نازنین
14 صفحه