سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره ماهیت بیعت های پیامبر

اختصاصی از سورنا فایل تحقیق درباره ماهیت بیعت های پیامبر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

ماهیت بیعت های پیامبر(ص)

بیعت هایى که در زمان پیامبر اکرم(ص ) انجام شده، در زمینه هاى مختلفى است:

1. بیعت «عقبه اولى» در موسم حج بین پیامبر(ص) و دوازده نفر از انصار به وقوع پیوست. «عبادة بن صامت» بیعت یاد شده را چنین گزارش مى کند: «ما با پیامبر اکرم(ص) پیش از آنکه بر ما جنگ و نبرد واجب شود، بیعت نساء را به جاى آوردیم. مفاد آن بیعت این بود که: به خدا شرک نورزیم؛ دزدى و زنا نکنیم؛ فرزندان خود را نکشیم؛ بهتان و افترا نبندیم؛ خدا و پیامبر را در امور معروف نافرمانى نکنیم و ...».[1] چنان که ملاحظه مى شود بیعت در اینجا به معناى ایمان به اسلام و اطاعت از احکام اسلامى است.

2. بیعت «عقبه دوم» بین پیامبر(ص) و 73 مرد و دو زن به وقوع پیوست. در جریان این بیعت پیامبر(ص) فرمود: «از شما بیعت مى گیرم بر اینکه از هر چه اهل و عیال خویش را محافظت مى کنید، از من نیز صیانت و محافظت کنید».[2] در اینجا بیعت، نوعى اخذ تعهّد و پیمان دفاعى است.

3. بیعت «شجره رضوان»، سومین بیعت پیامبر(ص) است که در سال هفتم هجرت با جمع کثیرى از مردم در حدیبیه بسته شد و بیعت بر جهاد و نبرد و نیز تجدید بیعت دوم بود. ابن عمر مى گوید: «ما با پیامبر(ص) بیعت بر اطاعت و پیروى کردیم و پیامبر(ص) به دنبال آن فرمود: آن قدر که توانایى دارید».[3]

4. بیعت دیگرى که قرآن به آن تصریح کرده و موارد مذکور در بیعت را نیز ذکر کرده است «بیعة النساء» است، این بیعت در هنگام فتح مکه( سال هشتم هجرت ) صورت پذیرفته است، پس از فتح مکه مردم آمدند تا با پیامبر اکرم بیعت کرده اعلام وفادارى نمایند، پس از مردان نوبت به زنان رسید که آیه 13 سوره ممتحنه نازل گردید. مواردى که در این بیعت آمده است با آنچه در بیعت عقبه اولى ذکر شده مشابهت دارد.[4]

از موارد فوق و بیعت هاى انفرادى دیگرى که افراد تازه مسلمان با پیامبر گرامی اسلام می بستند این گونه به دست می آید که:

1. مفهوم بیعت لزوما با انتخابات سیاسى امروز یکسان نیست و در موارد متعددى که بحث از نمایندگى و سیاست نیست نیز بیعت به کار می رود. بیعت تعهدى است که با پیشنهاد مقام والایى، در مسأله معینى، از بیعت کنندگان تعهد و وفادارى اخذ مى کند.[5]

2. براى این که بیعت، بر نظریه «وکالت از سوى شهروندان» و مقولاتی نظیر مردم سالارى و قرارداد اجتماعیِ قابل انطباق و مشروعیت ساز باشد، به ناچار باید یک طرف این پیمان، عموم شهروندان و یا اکثریت آنان و طرف دیگرش زمامدار جامعه باشد، ولى چنین پیمان مشروعیت دهنده اى در حکومت نبوى، تحقق نداشته است؛ زیرا حتى اگر بیعت رضوان ـ آن گونه که این نظریه پرداز گمان برده است ـ و فرضا بیعت هاى دیگر انفرادى را هم مربوط به حکومت و زمامدارى بدانیم، فقط بیعت گروهى از شهروندان جریرة العرب ـ یعنى مسلمانان ـ اثبات مى شود و شهروندان دیگر، مانند اهل کتاب و مشرکین، که اکثریت جامعه را تشکیل مى دادند، در این بیعت حضور نداشتند، پس چگونه رسول خدا( ص )اهل کتاب را به قبول اسلام یا پرداخت جزیه، ملزم مى کرد؟[6]

3. گرچه بیعت عقد است و از وجود طرفین برخوردار است و همچنان که مردم پیمان می بندند که بر شریعت استوار بوده و از اطاعت سرباز نزنند؛ پیامبر یا دیگر کسانى که در طرف بیعت قرار می گرفتند، قول می دادند که در مقابل از انجام مسئولیت و یا از وعده هاى اخروى که داده اند تخلف ورزیده نشود؛ اما با این همه در بیعت جلوه اطاعت و قبول الزام از طرف مردم قوى تر است. [7]

4. این قبیل بیعت ها به معناى انتخاب و توکیل زعامت و رهبرى سیاسى نیست. و هرگز نمی توان آن را مبناى مشروعیت اعلام کرد. آیةالله معرفت در این باره مى نویسد: «بیعت در دوران حضور (عهد رسالت و حضور امامان معصوم) تنها نقش یک وظیفه و تکلیف شرعى، در رابطه با فراهم ساختن امکانات لازم براى اولیاى امور را ایفا مى کرد. و مقام «ولایت و زعامت» سیاسى پیامبر و امامان معصوم، از مقام «نبوت و امامت» آنان نشأت گرفته بود و بر مردم واجب بود تا امکانات لازم را براى آنان فراهم سازند تا آنان بتوانند با نیروى مردمى، مسؤولیت اجراى عدالت را به بهترین شکل به انجام رسانند و اگر مردم از این وظیفه سرباز مى زدند، هیچ گونه کاستى در مقام امامت و زعامت سیاسى آنان وارد نمى ساخت و در آن صورت، مردم تمرّد کرده و از اطاعت اولى الامر خویش تخلف ورزیده بودند.

دست‏بیعت پیامبر دست‏خداست

ان الذین یبایعونک انما یبایعون الله ید الله فوق ایدیهم فمن نکث فانما ینکث على نفسه و من اوفى بما عاهد علیه الله فسیؤتیه اجرا عظیما(سوره فتح آیه 10)

(کسانى که با تو بیعت مى‏کنند)با خدا بیعت مى‏کنند، بیعت‏با تو بیعت‏با خداست.بالاتر از این، «ید الله فوق ایدیهم‏» دست‏خداست‏بالاى دست آنها، یعنى چه؟

بیعت از ماده «بیع‏» به معنى فروختن است.حقیقت‏بیعت پیمان است، همین چیزى است که ما امروز در مواقعى به آن مى‏گوییم دست دادن.مثلا شخصى مى‏گوید اگر من افرادى کمک پیدا کنم حاضرم پانصد هزار تومان براى فلان کار خیر سرمایه‏گذارى کنم.به یکى که آنجا نشسته و چنین روحى دارد مى‏گوید حاضرى همین مقدار سرمایه‏گذارى کنى؟ مى‏گوید بله، مى‏گوید دست‏بده.این دست دادن چیست؟فردى حرف مى‏زند، یک حرف هم دیگرى مى‏زند، ولى وقتى که مى‏خواهند این را به صورت مؤکد در بیاورند، دستهایشان را روى همدیگر مى‏گذارند.این دستها را که مى‏گیرند و فشار مى‏دهند، این فشار دادن یعنى من قول دادم، من متعهد شدم.در عرب هم همین کار معمول بوده که اسم این را مى‏گذاشتند «بیعت‏» .وقتى کسى(مى‏خواست)آمادگى خودش را براى امرى، براى نصرت و یارى شخصى، یا به عنوان خلافت او(اعلام کند)، مى‏آمد دست مى‏داد و بیعت مى‏کرد و این را پیمان خیلى مؤکدى مى‏شمردند و نقض بیعت را جایز نمى‏دانستند و طبعا هم جایز نیست(نقض بیعت را


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره ماهیت بیعت های پیامبر

تحقیق درباره ریحانه پیامبر(ص) و علم و عبادت 30 ص

اختصاصی از سورنا فایل تحقیق درباره ریحانه پیامبر(ص) و علم و عبادت 30 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 29

 

مقدمه

اگر بگوییم فاطمه زهرا(س) محبوبترین چهره و دوست داشتنی ترین شخصیت و شکوهبارترین نمونه انسانی در آسمان انسانیت است نه سخنی به گزاف بر زبان رانده و نه چیزی فراتر از حقیقت به قلم آورده‌ایم. با وجو اینکه چهارده قرن است که از درخشیدن آن خورشید جهان افزون می گذرد اما از همان لحظه درخشش تاکنون هماره در چشم انداز انسانهای آگاه و کمال جو و ارزش خواه می درخشد و همچون گوهر نایاب است که ما انسانها به دنبال شناخت او می گردیم تا بتوانیم راه و رسم انسانیت و بندگی یاد گیریم و در مسیر آن بانوی نمونه و والا مقام گام برداریم.

زهرای اطهر(س) یک الگوی راستین برای همه انسانها، مرد و زن، بزرگ و کوچک است پس وظیفه ماست که به دنبال شاخت این سمبل راستین حرکت کنیم و بشناسیم و به دیگران بشناسانیم.

مجموعه ریحانه پیامبر و علم و عبادت برگرفته از سه فصل شخصیتی، علمی، عبادی به عنوان قطره ای ناچیز از دریای بی کران شخصیت عرفانی، انسانی حضرت فاطمه زهرا(س) گردآوری شده، به امید اینکه شمعی برای هدایش و راهنمای دوستان و علاقه مندان به شناخت زندگی حضرت زهرا(س) باشد.

فصل اول

ریحانه پیامبر و علم و عبادت

شخصیت حضرت فاطمه

فاطمه زن نمونه

رسالتهای اجتماعی حضرت فاطمه (س)

ریحانه پیامبر و علم و عبادت

1- شخصیت حضرت فاطمه

ریحانه پیامبر از مقام والای الهی و انسانی برخوردار بود آنگونه که در شکم مادر، با وی صحبت می‌کرد و به هنگام تولد زنان بهشتی او را یاری کردند. پیامبر بزرگوار اسلام(ص) در جواب امام علی(ع) که فرمود چرا فاطمه، فاطمه نامیده شد؟ فرمود: زیرا خداوند او و ذریه اش را از آتش نجات داده است و فاطمه زهرا(س) از صفات بارز انسانی برخوردار بودند عایشه در مورد صداقت و راستگویی ایشان مرتب می گفت همانا فاطمه سلام ا... علیها راستگوترین مردم در گفتار می باشد.

بنابراین حضرت فاطمه زهرا(س) از آن جهت در نزد خداوند صدیقه است که نه تنها ذاتاً راستگوست بلکه تصور دروغ هم درباره حضرتش خطا و گناه است، صفات زکیه، طاهره، مطهره از اوصاف ذاتی و غیر اکتسابی است و عصمت و طهارت اعطایی الهی است. قال الصادق(ع): فمن عرف فاطمه حق معرفتها فقد ادرک لیله القدر.

کسی که نسبت به فاطمه(س) آنگونه که شایسته است معرفت پیدا کند به تحقیق که شب قدر را درک کرده است شیر خدا علی مرتضی(ع) می فرماید: به خدا سوگند در سراسر زندگی مشترک با فاطمه(س) تا آنگاه که خدای عزیز و جلیل روحش را به سوی خدا برد هرگز او را خشمگین نساختم و بر هیچ کاری او را اکراه و اجبار نکردم او نیز هرگز مرا خشمگین نساخت و نافرمانی من نکرد هر وقت به او نگاه می کردم و رنجها و اندوههایم برطرف می شد.

پرورش فاطمه زهرا(س) در خانه وحی و کنار پدرش بود آنجا که فرشتگان فرود آمدند، آنجا که نخستین گروه از مسلمانان به یکتایی خدا ایمان آوردند، آنانکه پروردگار دلهاشان را آزمود و در قرآن کریم مدح فرمود پس سراسر تربیت او از آموزگاری چون محمد(ص) که آموزش یکتا پرستی و دینداری و عدالت می داد فرا گرفت، شخصیت آن حضرت چنان ساخته شد که پیامبر اکرم(ص) می فرمایند: « همانا فاطمه (سلام ا.. علیها) در مبارزه با خواهشهای نفسانی بسیار خوب عمل کرد پس خداوند ذریه اش را بر آتش جهنم حرام کرد»

2- فاطمه زن نمونه

حضرت فاطمه زهرا صدیقه کبری (س) زن نمونه همسر نمونه و دختر نمونه بودند آن زمان که خانه دختر پیغمبر همچنان تهی و بی پیرایه بود علی و زهرا قناعت و زهد، ایثار را اشعار خویش قرار دادند و فاطمه به عنوان زن نمونه از همسر و فرزندان نگه داری می کرد.

«این شهرآشوب می نویسد: روزی علی فاطمه را گفت خوردنی چه داری؟

خانم فرمودند: نه بخدا سوگند دو روز است که خود و فرزندانم حسن و حسین گرسنه ایم؟

چرا به من نگفتی؟

از خدا شرم کردم چیزی از تو بخواهم که توانایی آماده کردن آن را نداشته باشی»

پیامبر اکرم می فرمایند: خیر رجالکم علی بن ابی طالب و خیر نساء‌کم فاطمه بنت محمد.

بهترین مردان شما علی فرزند رشید ابوطالب است و برترین زنانتان فاطمه دخت گرانمایه پیامبر است.

در روایت است که روزی برای امام علی(ع) گرفتاری پیش آمد حضرت فاطمه نزد پدر رفت در زد پیامبر فرمود صدای پای حبیه ام را از پشت در می شنوم ای ام ایمن! برخیز ببین کیست؟ ام ایمن برخاست و در را گشود فاطمه وارد شد پیامبر فرمود دخترم !فاطمه جان در ساعتی به منزل ما آمدی که تا کنون سابقه نداشته در این ساعت پدر را دیدار کنی، فاطمه، عرضه داشت یا رسول الله طعام فرشتگان نزد خداوند چیست؟ فرمود حمد و ستایش خداوند است، فرمود طعام ما چیست؟ رسول اکرم پاسخ دادند: قسم به خداوندی که جانم در دست اوست هیچ چیز در منزل نداریم و مدت یک ماه است که برای طبخ طعام آتشی افروخته نشده ولیکن دخترم به تو پنج کلمه یاد می دهم که حضرت جبرئیل به من یاد داد فرمود چه کلماتی؟ پیامبر فرمودند: یارب العالمین و الاخرین، یا ذالقوه المتین، یا راحم المساکین، و یا ارحم الراحمین، حضرت زهرا(س) به منزل برگشت امام شیعیان علی (ع) پرسید چه آوردی فرمود علی جان برای دنیا رفتم اما توشه ای برای آخرت آوردم.

سلمان فارسی می گوید: روزی حضرت فاطمه را دیدم که چادر وصله دار بر سرداشت با تعجب گفتم دختران پادشاهان برکرسیهای طلایی می نشینند و پارچه های زربفت می پوشند ولی دختر رسول خدا با چادر وصله دار!

حضرت فاطمه فرمودند: یا سلمان! ان الله ذخر لنا الثیاب و الکراسی لیوم آخر

ای سلمان! خداوند بزرگ، لباسهای زینتی و تختهای طلائی را برای ما در روز قیامت ذخیره کرده است.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره ریحانه پیامبر(ص) و علم و عبادت 30 ص

پیامبر

اختصاصی از سورنا فایل پیامبر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 105

 

عام الفیل سال تولد پیامبر(ص)

مشهور در میان اهل تاریخ آن است که ولادت رسول خدا درعام الفیل بوده،و عام الفیل همان سالى است که اصحاب فیل‏بسرکردگى ابرهه بمکه حمله بردند و بوسیله پرنده‏هاى ابابیل‏نابود شدند. و اینکه آیا این داستان در چه سالى از سالهاى میلادى بوده‏اختلاف است که سال 570 و 573 ذکر شده،ولى با توجه به‏اینکه مسیحیان قبل از اسلام تاریخ مدون و مضبوطى نداشته‏اندنمى‏توان در اینباره نظر صحیح و دقیقى ارائه کرد،و از اینرو ازتحقیق بیشتر در اینباره خوددارى مى‏کنیم،و به داستان اصحاب‏فیل که از معجزات قرآن کریم بشمار مى‏رود مى‏پردازیم،و البته‏داستان اصحاب فیل با اجمال و تفصیل و با اختلاف زیادى‏نقل شده،و ما مجموعه‏اى از آنها را در زندگانى رسول‏خدا«ص‏»تدوین کرده و برشته تحریر در آورده‏ایم که ذیلا براى‏شما نقل مى‏کنیم،و سپس پاره‏اى توضیحات را ذکر خواهیم کرد:

داستان اصحاب فیل کشور یمن که در جنوب غربى عربستان واقع است منطقه‏حاصلخیزى بود و قبائل مختلفى در آنجا حکومت کردند و از آنجمله قبیله بنى حمیر بود که سالها در آنجا حکومت داشتند. ذونواس یکى از پادشاهان این قبیله است که سالها بر یمن‏سلطنت مى‏کرد،وى در یکى از سفرهاى خود به شهر«یثرب‏»تحت تاثیر تبلیغات یهودیانى که بدانجا مهاجرت کرده بودند قرارگرفت،و از بت پرستى دست کشیده بدین یهود در آمد.طولى‏نکشید که این دین تازه بشدت در دل ذونواس اثر گذارد و ازیهودیان متعصب گردید و به نشر آن در سرتاسر جزیرة العرب وشهرهائیکه در تحت‏حکومتش بودند کمر بست،تا آنجا که‏پیروان ادیان دیگر را بسختى شکنجه مى‏کرد تا بدین یهود درآیند،و همین سبب شد تا در مدت کمى عربهاى زیادى بدین‏یهود درآیند. مردم‏«نجران‏»یکى از شهرهاى شمالى و کوهستانى یمن‏چندى بود که دین مسیح را پذیرفته و در اعماق جانشان اثر کرده‏بود و بسختى از آن دین دفاع مى‏کردند و بهمین جهت از پذیرفتن‏آئین یهود سر پیچى کرده و از اطاعت‏«ذونواس‏»سرباز زدند. ذونواس بر آنها خشم کرد و تصمیم گرفت آنها رابسخت‏ترین وضع شکنجه کند و بهمین جهت دستور داد خندقى‏حفر کردند و آتش زیادى در آن افروخته و مخالفین دین یهود رادر آن بیفکنند،و بدین ترتیب بیشتر مسیحیان نجران را در آن خندق سوزاند و گروهى را نیز طعمه شمشیر کرده و یا دست و پاو گوش و بینى آنها را برید،و جمع کشته‏شدگان آنروز رابیست هزار نفر نوشته‏اند و بعقیده گروه زیادى از مفسران قرآن‏کریم‏«داستان اصحاب اخدود»که در قرآن کریم(در سوره‏بروج)ذکر شده است اشاره بهمین ماجرا است. یکى از مسیحیان نجران که از معرکه جان بدر برده بود ازشهر گریخت،و با اینکه ماموران ذونواس او را تعقیب کردندتوانست از چنگ آنها فرار کرده و خود را بدربار امپراطور-درقسطنطنیه-برساند،و خبر این کشتار فجیع را به امپراطور روم که‏بکیش نصارى بود رسانید و براى انتقام از ذونواس از وى کمک‏خواست. امپراطور روم که از شنیدن آن خبر متاثر گردیده بود در پاسخ‏وى اظهار داشت:کشور شما بمن دور است ولى من نامه‏اى به‏«نجاشى‏»پادشاه حبشه مى‏نویسم تا وى شما را یارى کند،وبدنبال آن نامه‏اى در آن باره به نجاشى نوشت. نجاشى لشکرى انبوه مرکب از هفتاد هزار نفر مرد جنگى به‏یمن فرستاد،و بقولى فرماندهى آن لشکر را به‏«ابرهه‏»فرزند«صباح‏»که کنیه‏اش ابو یکسوم بود سپرد،و بنا به قول دیگرى‏شخصى را بنام‏«اریاط‏»بر آن لشکر امیر ساخت و«ابرهه‏»راکه یکى از جنگجویان و سرلشکران بود همراه او کرد. «اریاط‏»از حبشه تا کنار دریاى احمر بیامد و در آنجابکشتیها سوار شده این سوى دریا در ساحل کشور یمن پیاده‏شدند، ذونواس که از جریان مطلع شد لشکرى مرکب از قبائل‏یمن با خود برداشته بجنگ حبشیان آمد و هنگامى که جنگ‏شروع شد لشکریان ذونواس در برابر مردم حبشه تاب مقاومت‏نیاورده و شکست‏خوردند و ذونواس که تاب تحمل این شکست‏را نداشت‏خود را بدریا زد و در امواج دریا غرق شد. مردم حبشه وارد سرزمین یمن شده و سالها در آنجا حکومت‏کردند،و«ابرهه‏»پس از چندى‏«اریاط‏»را کشت و خود بجاى‏او نشست و مردم یمن را مطیع خویش ساخت و نجاشى را نیز که‏از شوریدن او به‏«اریاط‏»خشمگین شده بود بهر ترتیبى بود ازخود راضى کرد. در این مدتى که ابرهه در یمن بود متوجه شد که اعراب آن‏نواحى چه بت پرستان و چه دیگران توجه خاصى بمکه و خانه‏کعبه دارند،و کعبه در نظر آنان احترام خاصى دارد و هر ساله‏جمع زیادى به زیارت آن خانه مى‏روند و قربانیها مى‏کنند،وکم‏کم بفکر افتاد که این نفوذ معنوى و اقتصادى مکه و ارتباطى‏که زیارت کعبه بین قبائل مختلف عرب ایجاد کرده ممکن است روزى موجب گرفتارى تازه‏اى براى او و حبشیان دیگرى که درجزیرة العرب و کشور یمن سکونت کرده بودند بشود،و آنها رابفکر بیرون راندن ایشان بیاندازد،و براى رفع این نگرانى تصمیم‏گرفت معبدى با شکوه در یمن بنا کند و تا جائى که ممکن است‏در زیبائى و تزئینات ظاهرى آن نیز بکوشد و سپس اعراب آن‏ناحیه را بهر وسیله‏اى که هست‏بدان معبد متوجه ساخته و ازرفتن بزیارت کعبه باز دارد. معبدى که ابرهه بدین منظور در یمن بنا کرد«قلیس‏»نام‏نهاد و در تجلیل و احترام و شکوه و زینت آن حد اعلاى کوشش‏را کرد ولى کوچکترین نتیجه‏اى از زحمات چند ساله خودنگرفت و مشاهده کرد که اعراب هم چنان با خلوص و شور وهیجان خاصى هر ساله براى زیارت خانه کعبه و انجام مراسم حج‏بمکه مى‏روند،و هیچگونه توجهى بمعبد با شکوه او ندارند.وبلکه روزى بوى اطلاع دادند که یکى از اعراب‏«کنانة‏»بمعبد«قلیس‏»رفته و شبانه محوطه معبد را ملوث و آلوده کرده و سپس‏بسوى شهر و دیار خود گریخته است. این جریانات،خشم ابرهه را بسختى تحریک کرد و با خودعهد نمود بسوى مکه برود و خانه کعبه را ویران کرده و به یمن‏باز گردد و سپس لشگر حبشه را با خود برداشته و با فیلهاى چندى و با فیل مخصوصى که در جنگها همراه مى‏بردند بقصد ویران‏کردن کعبه و شهر مکه حرکت کرد. اعراب که از ماجرا مطلع شدند در صدد دفع ابرهه و جنگ بااو بر آمدند و از جمله یکى از اشراف یمن بنام‏«ذونفر»قوم خود رابدفاع از خانه کعبه فرا خواند و دیگر قبایل عرب را نیز تحریک‏کرده حمیت و غیرت آنها را در جنگ با دشمن خانه خدابرانگیخت و جمعى را با خود همراه کرده بجنگ ابرهه آمد ولى‏در برابر سپاه بیکران ابرهه نتوانست مقاومت کند و لشکریانش‏شکست‏خورده خود نیز به اسارت سپاهیان ابرهه در آمد و چون اورا پیش ابرهه آوردند دستور داد او را بقتل برسانند و«ذونفر»که‏چنان دید و گفت:مرا بقتل نرسان شاید زنده ماندن من براى توسودمند باشد. پس از اسارت‏«ذونفر»و شکست او،مرد دیگرى از رؤساى‏قبائل عرب بنام‏«نفیل بن حبیب خثعمى‏»با گروه زیادى ازقبائل خثعم و دیگران بجنگ ابرهه آمد ولى او نیز بسرنوشت‏«ذونفر»دچار شد و بدست‏سپاهیان ابرهه اسیر گردید. شکست پى در پى قبائل مزبور در برابر لشکریان ابرهه سبب‏شد که قبائل دیگرى که سر راه ابرهه بودند فکر جنگ با او را ازسر بیرون کنند و در برابر او تسلیم و فرمانبردار شوند،و از آنجمله قبیله ثقیف بودند که در طائف سکونت داشتند و چون ابرهه بدان‏سرزمین رسید،زبان به تملق و چاپلوسى باز کرده و گفتند:مامطیع توایم و براى رسیدن بمکه و وصول بمقصدى که در پیش‏دارى راهنما و دلیلى نیز همراه تو


دانلود با لینک مستقیم


پیامبر

مقاله در مورد سیمای حقیقی پیامبر(ص)

اختصاصی از سورنا فایل مقاله در مورد سیمای حقیقی پیامبر(ص) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله در مورد سیمای حقیقی پیامبر(ص)


مقاله در مورد سیمای حقیقی پیامبر(ص)

مقاله در مورد سیمای حقیقی پیامبر(ص)

تعداد صفحه:17

فرمت پی دی اف

بخشی از مقاله:ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎن ﺑﺮای ﺟﻨﮓ ﺑﺪر رﻫﺴﭙﺎر ﺑﻮدﻧﺪ ، در ﻣﺴﯿﺮ ﺧﻮد ﺑﻪ ﻋﺮﺑﯽ ﺑﺎدﯾﻪ ﻧﺸﯿﻦ ﺑﺮﺧﻮردﻧﺪ  .از او ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ آﯾﺎ ﺳﭙﺎه ﻗﺮﯾﺶ را دﯾﺪه اﺳﺖ ؟ ﻣﺮد ﭘﺎﺳﺨﯽ ﻧﺪاد  .ﺑﻪ او ﮔﻔﺘﻨﺪ  :ﺑﻪ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺧﺪا ﺳﻼم ﮐﻦ . ﺑﯿﺎﺑﺎن ﻧﺸﯿﻦ رﯾﺸﺨﻨﺪ ﮐﻨﺎن ﭘﺮﺳﯿﺪ :آﯾﺎ رﺳﻮل ﺧﺪا ﻣﯿﺎن ﺷﻤﺎﺳﺖ ؟  ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎن ﮔﻔﺘﻨﺪ  :ﺑﻠﻪ  .ﭘﺲ ﺑﺮ او ﺳﻼم ﮐﻦ! ﻣﺮد ﻋﺮب ﻧﺰد ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ آﻣﺪ و ﮔﻔﺖ : اﮔﺮ ﺗﻮ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺧﺪاﯾﯽ ، ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﮕﻮ در ﺷﮑﻢ اﯾﻦ ﺷﺘﺮ ﻣﺎدة ﻣﻦ ، ﭼﯿﺴﺖ ؟ ﺳﻠﻤﻪ ﭘﺴﺮ ﺳﻼﻣﻪ ﮔﻔﺖ:(اﯾﻦ ﻣﻄﻠﺐ)را از رﺳﻮل ﺧﺪا ﻧﭙﺮس .ﭘﯿﺶ ﻣﻦ ﺑﯿﺎ ﻣﻦ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻢ ........


دانلود با لینک مستقیم


مقاله در مورد سیمای حقیقی پیامبر(ص)

تحقیق درمورد رازهای نهفته گفتار و رفتار پیامبر

اختصاصی از سورنا فایل تحقیق درمورد رازهای نهفته گفتار و رفتار پیامبر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

رازهای نهفته گفتار و رفتار پیامبر(ص) درباره فاطمه(س)2 دکتر محمدجواد سلمان پورنمونه هایی از رفتار ویژه پیامبر(ص) با فاطمه زهرا(س)1-تعریف و تمجید بسیار از فاطمه(ع) و بیان عظمت او نزد خدا و رسول خدا در هر مناسبت که دست می داد، به ویژه مواقعی که موجب می شد دیگران از آن تمجیدها مطلع شوند، و نیز سخنانی که در بحث قبل از رسول خدا(ص) نقل گردید، بهترین دلیل و شاهد بر این ادعا است.2-او را زیاد می بوسید(93)، گاهی بین دو چشمان و (94) گاهی دستهای او و گاهی عرض صورت او را می بوسید(95)3-شبها پیامبر به بستر خواب نمی رفت مگر آنکه سراغ فاطمه می رفت، او را می بوسید و برایش دعا می کرد (96)

ب)- نمونه هایی از رفتار ویژه پیامبر(ص) با فاطمه زهرا(س)1-تعریف و تمجید بسیار از فاطمه(ع) و بیان عظمت او نزد خدا و رسول خدا در هر مناسبت که دست می داد، به ویژه مواقعی که موجب می شد دیگران از آن تمجیدها مطلع شوند، و نیز سخنانی که در بحث قبل از رسول خدا(ص) نقل گردید، بهترین دلیل و شاهد بر این ادعا است.2-او را زیاد می بوسید(93)، گاهی بین دو چشمان و (94) گاهی دستهای او و گاهی عرض صورت او را می بوسید(95)3-شبها پیامبر به بستر خواب نمی رفت مگر آنکه سراغ فاطمه می رفت، او را می بوسید و برایش دعا می کرد (96)4-وقتی پیامبر برای نماز در مسجد از در خانه فاطمه عبور می کرد، می ایستاد و رو به خانه فاطمه می کرد و به او سلام می داد و می گفت: السلام علیکم اهل البیت و رحمه الله و برکاته(97)5-هنگامی که فاطمه نزد پیامبر گریه می کرد، به صورت او دست می کشید و اشکهای او را پاک می کرد. (98)6-هنگامی که فاطمه بر پدر وارد می شد، پیامبر(ص) جلو او می ایستاد او را می بوسید و فاطمه را در جای خود می نشاند(99)7-به فاطمه اظهار محبت زیاد می نمود(100) و از شوق می گریست.(101)8-پیامبر هنگام سفر، آخرین کسی که تودیع می نمود، فاطمه بود لذا تمام سفرهای پیامبر از خانه فاطمه شروع می شد.(102)9-پیامبر هنگام بازگشت از سفر پیش از همه به دیدار فاطمه می رفت و به او سلام می داد لذا تمام سفرهای پیامبر به خانه فاطمه ختم می شد.(103)10-از جنگها که برمی گشت اول سراغ فاطمه می گرفت و او را می بوسید.(104)11-هنگامی که به دیدار فاطمه می رفت ملاقات با او را طول می داد.(105)12- هنگام هجرت از مکه، بیشتر از همه نگران فاطمه زهرا بود.(106)13-فاطمه سنگ صبور پیامبر بود و در سختیها، فاطمه از پدر دلجوئی می طلبید.(107)14-پیامبر از سختیهایی که به فاطمه می رسید متأثر می شد و می گریست.(108)15-پیامبر در هنگام ورود به منزل فاطمه، در می زد و اجازه می گرفت و او را تعظیم می نمود.(109)16-هنگام احوال پرسی از او، بر سر او دست می کشید و با تلطف تمام از او احوال پرسی می نمود.(110)17-فاطمه زهرا را که می دید فرحناک و خوشحال می شد.18-پیامبر تحمل ناراحتی و گریه فاطمه را نداشت و همواره دنبال مسرورکردن فاطمه بود.(111)19-در عین نداری فاطمه، فقرا را به در خانه فاطمه می فرستاد و آن بانو نیز فقیر را ناامید بر نمی گردانید.(112)20-پیامبر(ص)، فاطمه را ضرب المثل برای نزدیکترین فرد به خود و یا نمونه اعلاء قرار می داد.(113)21-دستان او را می گرفت و خطاب به مردم می گفت: هرکس او را می شناسد که می شناسد و هرکس او را نمی شناسد، این فاطمه دختر محمد است، پاره تن من و قلب و روح و روان من است، هرکس او را اذیت کند مرا اذیت کرده و هرکس مرا اذیت کند خدا را اذیت نموده است.(114)22-در امر ازدواج گرچه به امر الهی بود، در عین حال برای تعظیم فاطمه زهرا با او مشورت می نماید و از او کسب رضایت می کند.(115)23-پیامبر امر به بزرگداشت عروسی فاطمه می دهد.(116)24-در شب عروسی، خود دست فاطمه(ع) را در دست علی(ع) می گذارد و برای آنان دعا می کند و می فرماید ای علی بارک الله فی ابنه رسول الله.(117)25-به مناسبت ازدواج فاطمه زهرا به منبر می رود و برای مردم خطبه می خواند.(118)26-پیامبر تمام دربهای خانه صحابه را که به مسجد گشوده می شد، به جز در خانه فاطمه زهرا و علی(ع) را بست.(119)27-پیامبر در آخرین لحظات حیات، دست فاطمه را می گیرد و می فشرد و برای مصائبی که بر فاطمه زهرا خواهد آمد، آنقدر گریه می کند تا از هوش می رود.(120)28-در آخرین لحظات، فاطمه را به خود می


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد رازهای نهفته گفتار و رفتار پیامبر