دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 23
حضور ژنرال آیرونساید بعنوان فرمانده نیروی انگلیس درصحنه سیاست ایران دربیست وششم سپتامبر هزارونهصد بیست
( ژنرال آیرونساید) به فرماندهی نیروی نظامی بریتانیا که در شمال ایران مستقربود و مرکز ستادش در قزوین قرارداشت منصوب گردید
در آن تاریخ انگلستان نیروی دیگری در سراسر خراسان داشت که مرکز ستادش در شهر مشهد بود ( تحت فرماندهی یک ژنرال دیگر بنام سر ویلفردمالیسن) که این نیرو در سراسر سیستان و خراسان مسئول جلو گیری از هرگونه رخنه یابی هر آرتش بیگانه ای به ( هندوستان ) بود باین جهت تمام مرز های شرقی وشمال شرقی ایران زیر سیطره این آرتش انگلیسی بود .در عین حال از کلیه امکانات ایران استفاده میکرد تا هندوستان را از گزند بلشویک ها حفظ کند.
ژنرال آیرونساید دستور داشت طبق اوامر وزارتین جنگ و مستعمرات که از طریق وزیر مختار بریتانیا در تهران به او ابلاغ میگردید کارکند و امور نظامی را با تلفیق با امور سیاسی که تصمیمات آن در لندن اتخاذ میگردید عمل نماید.
وزارت جنگ بریتانیا در تاریخ ششم اکتبرتلگراف سری به ژنرال هالدین فرمانده کل نیروهای انگلیسی در عراق مخابره کرد که قسمتهائی از آن را ملاحظه میکنید
یک –کابینه بریتانیا برای استوارساختن وضع حکومت ایران وکمک کردن به آنها که پایه های آرتش ملی را بریزند وتمام نیروهای نظامی ایرانی را یک کاسه نموده وزیر فرمان افسران انگلیسی قرار بدهند، تصمیم گرفته قوای نظامی خود را تا بهار سال آینده در آن کشور نگا ه دارد.
دو –نیروی زیر نظرژنرال آیرونساید یک قسمت از نیروئی است که مرکز فرماندهی آن در عراق است و بعلت نیاز به وجود آنها برای جلوگیری از اغتشاشات منطقه باید هرچه زودتر خاک ایران را ترک نموده وبه عراق منتقل بشوند .بدین سبب باید ((نیروی نظامی ملی ایران با سرعت شکل بگیرد)).لهذا بسیار بموقع است که اهمیت موضوع را تیمسار شخصا برای ژنرال آیرونساید توجیه فرمایند. وصریح وآشکار به او فهمانده شود که اگر روسها درشمال ایران دست به اقداماتی بزنند بریتانیا قادر نیست نیروی کمکی برایش اعزام دارد (( مفهوم امر آنست که نیروی نظامی ایرانی باید هرچه زودترفرم لازم ودلخواه را زیرنظر افسران انگلیسی پیداکند))، تا برای دفاع از شمال ایران در مقابل متجاسرین آمادگی کامل داشته باشد.
سه – مقامات نظامی بریتانیا در ایران در حال حاضر با مسئله دشواری روبرو هستند ، به این معنی که با ژنرال استاروسلسکی ونفرات او که نیروی قزاق ایران را تشکیل میدهند چه باید کرد ؟ . حل این مسئله دشوار به شخصیت ، شیوه عمل ، قاطعیت خود آیرونساید بستگی دارد، بنحویکه انرژی وقدرت عمل این نیروها را در بهترین مسیر با خواسته های مقامات سیاسی ایران وانگلیس بکار گیرد.
31
چهار – نباید فراموش کرد که استروسلسکی قبل از هر چیزدیگر یک افسر ارشد روسی است . او خود را به چشم قیم وپاسدارمنافع روسیه در شمال ایران مینگرد وبا اینکه در اوضاع واحوال کنونی روسیه ناچار شده علیه هموطنانش (سربازان آرتش سرخ)بجنگد، ذات و فطرت و معتقدات نهائی اش هیچکدام عوض نشده ، وی مانند همه روسهابر این عقیده است که ما انگلیسها از اغتشاشات و هرج و مرجهای داخلی روسیه استفاده غیر عادلانه به نفع خود کرده ایم وخیا ل داریم قدرت روسیه را از ایالات شمالی ایران « که همیشه حوزه نفوذ روسها بوده » براندازیم ونفوذ وقدرت بریتانیا را جایگزین آن سازیم .
در خاطرات آیرونسایدبانام High Road To Command «شاهراه منتهی به فرماندهی» آمده است که :بزودی از مضمون تلگراف مطلع شدم و به همین جهت برای دیدار مستر نورمن به تهران رفتم .
ایرونساید مینویسد ما یک واحد تخصصی مرکب از کارشناسان وکاشفان تلگرافهای رمز در اختیار داشتیم که حقیقتا در کارخود اعجاز میکردند. این واحد پس از وقوع انقلاب روسیه به ایران اعزام شد تا مخابرات دشمنان ما راکه بوسیله بیسیم رد وبدل میشدکشف کند.
برای اینکه درست آگاه باشیم که قزاق های ایرانی (تحت فرمان ژنرال استراوسلسکی )چه میکنند وچه نقشه ای دارند به متصدیان این واحد دستوردادم مفاد کلیه تلگرافهای مهمی را که میان تهران ورشت ،میان حکومت ایران واستراوسلسکی ردو بدل میشد قبل از رساندن بدست طرف به اطلاعم برسانند.
آیرونساید مینویسد پس از ملاقات با وزیر مختار نورمن وشنیدن اطلاعات ایشان . دستورهائی راکه از طریق ژنرال هالدین دریافت کرده بودم در اختیارش گذاردم وقول قطعی دادم که هیچ نیروی نظامی روسی که ممکن است در آتیه علیه ما بکار گرفته شود قادرنخواهدبود از تنگه منجیل عبور کند وبعد هم گفتم که فورا به منجیل خواهم رفت تا از مواضع قوای بریتانیا بازرسی نمایم.
کارشناسان مخابراتی انگلیسی مستقر در قزوین مضمون چند فقره از آخرین تلگرافهای ژنرال استراوسلسکی را که از رشت مخابره شده بود برای آیرونساید فرستادند .
یک – استراوسلسکی در یک تلگراف اطلاع میداد که عملیات قزاق ها در شمال به نتایج مطلوب نرسیده .چون مهاجمان سرخ با توپ های دریائی حمایت میشوند ومواضع نیرومندی در انزلی ایجاد نموده اند .
دو – استراوسلسکی اجازه میخواست شهر رشت ودهکده های اطراف را از نیروی قزاق تخلیه نماید. تا بتواند در محل دنج تری به عملیات باز سازی نیروی قزاق بپردازد .
سه – در یک تلگراف که خود شاه به استروسلسکی مخابره کرده بود ، از او میخواست شخصا برای استراحت یکماهه به تهران برود .
(( آیرونساید در حاشیه این تلگراف نوشته :معلوم بود که دل اعلیحضرت خیلی برای دیدار سردار مورد علاقه اش تنگ شده است ))
32
چهار – در چند تلگراف دیگراستراوسلسکی از رشت ومعاونش سرهنگ فلیپ اوف از تهران علنا به انگلیسها فحش میدادند وشاه را تشویق میکردند
که همتی بخرج بدهد وخود وکشورش را از شر نیروهای نظامی بریتانیا مستقر درایران خلاص سازد
ایرونساید در خاطراتش مینویسد : از مجموع این تلگراف ها که میان رشت و تهران ردو بدل شده بود ، نتیجه میگرفتم که لحظه عقب نشینی قزاق ها نزدیک است زیرا فرماندهان شکایت داشتند که نصف بیشتر نفراتشان به مالاریا مبتلا شده اند وتوان رزمی ندارند .