سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

سورنا فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلودمقاله مطالعات ترافیک و حمل ونقل منطقه 10

اختصاصی از سورنا فایل دانلودمقاله مطالعات ترافیک و حمل ونقل منطقه 10 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

 

پیشگفتار
مطالعات بررسی مسائل توسعه شهری منطقه 10 تهران در اسفند ماه سال 1380 از سوی حوزه معاونت شهر سازی و معماری شهرداری تهران به مهندسین مشاور طرح و معماری واگذار شد . این مهندسین مشاور ضمن برقراری ارتباط با شهرداری و مسئولین منطقه و با اتکاء به اسناد و مدارک گردآوری شده از منابع مختلف مطالعات مربوطه را به انجام رسانده است .
این مجموعه از گزارشات ، که بر اساس " راهنمای تنظیم گزارشات " ابلاغ شده از سوی کار فرما تنظیم شده است در 11 جلد ارائه می گردد . جلد حاضر مربوط به مطالعات حمل و نقل و ترافیک در منطقه 10 می باشد .
مهندسین مشاور طرح و معماری
1381

کلیات
هدف از مطالعات این طرح فراهم کردن شرایط زندگی مناسب تر و آسان تر و دلپذیرتر شهری بیان شده است و هد ف از مطالعات شبکه راه ها و ترافیک نیز به نوبه خود فراهم کردن شرایط مناسب تر برای فعالیت هایی است که در داخل فضای خیابانها به وقوع می پیوندد . یکی از مهم ترین این فعالیت ها حمل و نقل کالا و مسافر و ایجاد ارتباط میان انسانهاست . بدیهی است یکی از روشهای دست یابی به این اهداف مورد نظر شناسایی مشکلات و مسایل موجود شبکه راه ها و سیستم های حمل و نقل می باشد ، موضوعی که این گزارش بیشتر به آن می پردازد .
هدف کلی شناسایی مشکلات و مسایل شبکه راه ها و سیستم های حمل و نقل را می توان به بررسی اجزای زیر دسته بندی کرد :
الف : مسایل مربوط به نظام جابجایی شامل :
 خصوصیات کلی شبکه راه ها و طبقه بندی آنها
 ظرفیت خیابانها و تقاطع ها و طرح هندسی آنها
 پارکینگ
 وسایل حمل و نقل همگانی
 پیاده روی ( و دوچرخه سوار )
 مدیریت ترافیک
ب ) مسایل مربوط به خصوصیات کلی کاربریها و سفر سازی آنها
امروزه با توجه به محدودیت های اصلی طرح های شهری که عبارتند از :
 حفظ محیط زیست شهری و مسایل اجتماعی
 منابع مالی
 امکانات فنی و اجرایی و مدیریتی ،
تبعیت از سیاست های زیر در مطالعه شبکه راه ها و ترافیک ضروری است:
 توجه به توسعه پایدار و صرفه جویی در منابع مالی و انرژی
 تکیه بر پیاده روی ( و دوچرخه سواری ) برای سفرهای داخل محدوده مراکز شهری
 تکیه بر استفاده از وسایل نقلیه همگانی
 استفاده بهینه از حریم موجود راه ها
محدودیت ها ایجاب می کنند که در حل مسائل جابجایی در شهر ها بجای توجه به مسائل سخت افزاری و کالبدی به امور نرم افزاری توجه شود . به عبارت دیگر ، اغلب لازم است بجای پرداختن به ظرف ترافیک ( یا شبکه خیابانها) به مظروف ترافیک ( یا وسایل نقلیه ) توجه گردد و این توجه دست یابی به مدیریت صحیح و مداوم ترافیک از یک طرف و کنترل تقاضای ترافیک را از طرف دیگر نیاز دارد .
مطالعه حاضر و تعاریف طبقه بندی راه ها و پیشنهادات ارائه شده در آن با محوریت آیین نامه طراحی راه های شهری تهیه شده است . لذا برای آشنایی بیشتر با تعاریف انواع راه ها و اصطلاحات دیگر می توان به این آیین نامه مراجعه کرد .

 

1 – جمع آوری اطلاعات و شناسایی وضع موجود
1 – 1 – شناسایی وضع موجود شبکه
1 – 1 – 1 – موقعیت مکانی و دسترسیهای منطقه
در زمانی نه چندان دور منطقه 10 جزو مناطق حاشیه ای غرب تهران بود . اما اکنون این منطقه جزو مناطق مرکزی شهر محسوب می گردد که در حاشیه مرکز شهر واقع شده است .
بافت متراکم مرکز شهر سبب شده است که امکان احداث بزرگراه در این بخش به سختی فراهم گردد و شبکه درهم تنیده بزرگراهی تهران در این مناطق حفره دار و گسسته باشد . سعی و کوشش شهر بر این است که این حفره هر چه تنگتر و تنگتر شود . اهتمام به بزرگراه های شرق ( یا نیاوران ) ، محلاتی ، نواب ، یادگار امام و ........... از جمله این کوششهاست . بنابراین اگر چه تا چند سال قبل این منطقه فاقد بزرگراه بوده است اما اکنون به بزرگراه نواب که از حاشیه شرقی منطقه عبور می کند ، دسترسی مستقیم داشته و به زودی بزرگراه یادگار امام نیز از داخل این منطقه عبور خواهد کرد . دسترسی مستقیم منطقه به شبکه بزرگراهی شهر تهران پیامدهای متعددی را برای این منطقه داشته و خواهد داشت که نیازمند توجه و مطالعات لازم خواهد بود .

 

1 – 1 – 2 – شکل و مشخصات کلی شبکه
در شکل شبکه راه ها و خیابانهای منطقه ملاحظه می شود که نمی توان هیچ تعریف معینی از شکل شبکه در کل منطقه ارائه داد . کوچه ها و خیابانهای فرعی منطقه عمدتاً بن بست و برای ترافیک موتوری غیر قابل عبور است . این شبکه نشان دهنده بافتی قدیمی و نا منظم است . این بافت نامنظم به ویژه در بخشی از قسمت غربی ( فضای محصور بین خیابانهای جیحون ، طوس و مسیر آینده بزرگراه یادگار امام ) و بخشی از قسمت جنوب شرقی منطقه کاملاًً مشهود است . در این بخشها خیابانهای فرعی و کوچه ها فاقد هر گونه نظم و جهت مشخص و شکل هندسی هستند . اگر چه در قسمت غربی خیابانهای اصلی طوس ، دامپزشکی ، هاشمی ، امام خمینی و ............ مالک اشتر به صورت منظم و در جهت شرقی – غربی عبور کرده اند ، ولی با عبور این راه ها که تنها در جهت شرقی – غربی هستند نمی توان شبکه راه های این بخش ها را منظم دانست . در بخش جنوب شرقی راه های اصلی نیز فاقد نظم هستند .
در بخش های شمال شرقی و جنوب غربی کوچه ها و خیابانهای فرعی نسبتاً از نظم بیشتری برخوردار هستند . در بخش شمال شرقی که جهات راه ها عمدتاً در انطباق با جهات جغرافیایی ( شمالی – جنوبی و شرقی – غربی ) است ، کوچه ها و خیابانهای فرعی عمدتاًً بن بست و برای وسایل نقلیه غیر قابل عبور است . ولی شبکه راه های اصلی کاملاً منظم و شطرنجی است و جز خیابان آذربایجان و مالک اشتر بقیه خیابان ها از این نظم تبعیت دارند .
در بخش جنوب غربی کوچه و خیابانهای فرعی تا حدودی منظم و به شکل شطرنجی ولی نسبت به شبکه جغرافیایی کمی زاویه دار است . با این وجود خیابانهای اصلی این منطقه فاقد نظم هندسی است .

 

1 – 1 – 3 – خطوط و جهات حرکت
جهات ترافیک خیابانهای منطقه در شکل نشان داده شده است . ملاحظه می شود که خیابانها به ویژه در بخش شمالی منطقه به طور یک در میان در جهت مخالف یکدیگر یک طرفه هستند . در این شکل علاوه بر جهات حرکت ، تعداد خطوط ترافیک و خطوط پارکینگ حاشیه ای نیز نمایش داده شده است .

 

1 – 1 – 4 – طبقه بندی شبکه راه ها
طبقه بندی خیابانهای منطقه به لحاظ تداخل نقش هایی که خیابانها به عهده دارند از یک طرف و خارج از استاندارد بودن اجزای مقاطع عرضی آنها از طرف دیگر ممکن نیست . به عبارت دیگر بسیاری از خیابانهای منطقه که از نظر عملکرد شریانی و دارای نقش ترافیکی بوده ، به لحاظ عرض خیابان ، پیوستگی ، تداوم ، نحوه کنترل کاربریها و غیره فاقد استانداردهای خیابانهای شریانی هستند . یعنی به علت فقدان خیابانهای عریض ، مستقیم ، ممتد و یا کاربریهای مناسب رانندگان از خیابانهای باریک ، کوتاه و نامناسب برای عبور از منطقه یا سفرهای طولانی و غیر محلی استفاده می کنند ( تصویر 1 )
همین ویژگی باریک بودن خیابانها سبب شده است که برای تأمین شرایط حد اقل حرکت مطابق خیابانهای شریانی ، این خیابانها را یک طرفه کنند . به نحوی که جز در مسیر های کوتاه و منقطع و بجز خیابان امام خمینی ، سایر خیابانها حتی خیابانهای محلی منطقه یک طرفه است .
علی رغم آنچه بیان شد به دلیل وسعت زیاد منطقه و حجم بالای تردد وسایل نقلیه لازم است تعدادی از خیابانهای منطقه به عنوان خیابان شریانی درجه 2 در نظر گرفته شوند .
خیابانهایی که از این نظر مناسب هستند و در حال حاضر نیز از نظر عملکردهای شریانی درجه 2 می باشند خیابانهای حاشیه منطقه نظیر خیابان نواب و آزادی به عنوان خیابانهای شریانی درجه 2 و در مقاطعی خیابانهای شریانی درجه 1 عمل می کنند .
وجود مغازه های متعدد در طول آنها نقش محلی نیز به خود گرفته اند . بنابراین تداخل نقش ها در این خیابانها شدید است . خیابانهای خوش ، قصر الدشت ، کارون ، کمیل ، مالک اشتر ، هاشمی و دامپزشکی نیز به دلیل طولهای نسبتاً بلندتر و یک طرفه بودن عملکرد شریانی دارند ولی ویژگی های یک خیابان شریانی شامل کنترل پیاده ها و کاربریها را ندارند . در شمال خیابان دامپزشکی ، در جهت شرقی – غربی و در جنوب خیابان کمیل ، در جهت شرقی – غربی و شمالی – جنوبی خیابانهای شاخصی از نظر عملکرد شریانی وجود ندارد . ولی به علت وجود ترافیک عبوری در بعضی از خیابانها ، آنها را می توان به عنوان خیابان شریانی در نظر گرفت . سایر خیابانهای منطقه را می توان جزو خیابانهای محلی محسوب کرد .
به دلیل شرایط خاص حاکم بر خیابانهای منطقه شاید بهتر باشد که بجای استفاده از طبقه بندی خیابنها طبق آیین نامه طراحی راه های شهری به شریانی درجه 1 ، شریانی درجه 2 و محلی ، خیابانها را به خیابانهای شریانی فرا منطقه ای ، شریانی منطقه ای و خیابانهای محلی دسته بندی کرد .

 

1 – 1 – 5 – سهم سطوح معابر اصلی منطقه
طول و عرض متوسط خیابانهای شریانی منطقه بر اساس شکل صفحه قبل از روی فایل نقشه محاسبه و در جدول شماره 1 درج شده است . در این جدول عرضی خیابانهای پیرامون منطقه از محور خیابان در نظر گرفته شده است . همچنین خیابانهای امام خمینی ، نواب ، خوش و کارون که عرض آنها در یک نقطه تغییر زیادی داشته است به دو قطعه مختلف تقسیم شده اند . با توجه به مساحت کل 890280 متر مربع سطوح راه ها و مساحت کل منطقه که معادل 8071783 متر مربع می باشد ، سهم سطوح راه های شریانی منطقه 11 درصد از مساحت منطقه است . در این محاسبات طول و سطح خیابانهای محلی منظور نشده است .

1 – 1 – 6 – مقاطع عرضی معابر اصلی منطقه
مقاطع عرضی خیابانهای شریانی منطقه که به طور میدانی برداشت و ترسیم شده اند ، در ضمیمه گزارش ارائه شده است . محل مقطع عرضی و در بخشی از خیابان انتخاب شده است که طول قابل توجهی از خیابان مطابق این مقاطع باشد .
جدول 1 سطوح معابر اصلی منطقه 10 تهران
نوع معبر مساحت ( متر مربع )
مساحت کل شریانی درجه یک اصلی 6620
مساحت کل شریانی درجه دو اصلی 181581
مساحت کل شریانی درجه دو فرعی 632088

 

1 – 2 – شناسایی وسایل نقلیه همگانی
امروزه ضرورتها و مزایای استفاده از وسایل نقلیه همگانی در شهرها بر کسی پوشیده نیست . لذا این گزارش قصد بر شمردن این مزایا و ضرورتها را ندارد . ساکنان و کارکنان منطقه 10 علاوه بر سفرهایی که پیاده یا با وسایل نقلیه شخصی خود انجام می دهند از وسایل نقلیه زیر نیز استفاده می کنند :
 راه آهن شهری یا مترو
 سیستم اتوبوسرانی
 سیستم مینی بوسرانی
 تاکسی های خطی ( راهی )
 تاکسی های معمولی ( پلاک نارنجی )
 آژانس ها
 مسافر کش های شخصی یا کرایه ها
بررسی کامل سیستم های فوق در مطالعه حاضر ضروری نبوده است . در این مطالعه با توجه به هدف از مطالعه و بررسی کلان در زمینه مسائل حمل و نقلی و ترافیکی منطقه ، تنها اشاره کوتاهی به امکانات استفاده از راه آهن شهری ( مترو ) و سیستم اتوبوسرانی و مینی بوسرانی در منطقه می شود و سایر جزئیات به فازهای بعدی مطالعه موکول می گردد . ضمناً داخل منطقه مورد مطالعه فاقد تاکسی های خطی ( راهی ) می باشد .

 

1 – 2 – 1 – راه آهن شهری ( مترو )
خوشبختانه مسیر خط 2 مترو از زیر خیابان آذربایجان عبور می کند و دو ایستگاه نواب و آزادی در این مسیر که به بهره برداری نیز رسیده اند ، در مرز منطقه واقع اند ( تصویر شماره 2 ) . در آینده نیز مسیر خط 4 مترو از مرز شمالی منطقه عبور خواهد کرد . بنابراین در حال حاضر گوشه شمال شرقی منطقه و در آینده مرز شمالی منطقه دسترسی مستقیم به مترو خواهند داشت ( شکل صفحه بعد ) .
در حال حاضر در حدود 10 تا 11 هزار مسافر روزانه وارد هر یک از ایستگاه های نواب و آزادی شده و هیمن تعداد از آنها خارج می شوند . این ایستگاهها در مسیر خط 2 مترو واقع شده اند .
در این خط در ساعات شلوغ هر روز 10 دقیقه و در ساعات خلوت هر 15 دقیقه یک قطار حرکت می کند .

 

1 – 2 – 2 – سیستم اتوبوسرانی
مسیر اتوبوسها بجز خیابان خوش ، از سایر خیابانهای منظم و پیوسته منطقه که مناسب برای عبور اتوبوسها بوده است عبور می کند . به عبارت دیگر، نسبت به شبکه خیابانهای موجود منطقه ، شبکه مسیرهای اتوبوس نسبتاً کامل و مناسب است وهر جا که امکان دایر کردن مسیر اتوبوس فراهم بوده است این خطوط دایر شده اند و به ویژه در نیمه شمالی منطقه خطوط اتوبوس تقریباً تمام محلات را تحت پوشش قرار داده است .
در هر حال ، از حدود 270 خط فعال اتوبوسرانی در شهر تهران ، تنها مبدأ سه خط 615 ، 617 و 619 در داخل منطقه 10 واقع شده است ( تصویر شماره 3 ) .
شایان ذکر است که مقصد هر سه خط مذکور نیز پایانه فیاض بخش می باشد . بنابراین ساکنان منطقه با استفاده از این خطوط و با واسطه پایانه فیاض بخش می توانند به نقاط مختلف شهر سفر کنند .
علاوه بر خطوط فوق ، بخشی از مسیر خطوط 612 ، 613 ، 614 ، 519 و 537 نیز از داخل منطقه عبور می کند . مبدا خطوط 613 و 614 در خیابان استاد معین و خطوط 612 و 537 در میدان شمشیری است . مقصد خطوط 612 و613 میدان انقلاب ، مقصد خط 614 فیاض بخش و مقصد خط 537 میدان ولی عصر است . مبدأ و مقصد خط 519 نیز به ترتیب خیابان قدسی ( فردوس ) و پایانه فیاض بخش است . بنابراین علاوه بر پایانه فیاض بخش ، ساکنان منطقه با استفاده از خطوط فوق می توانند به پایانه های میدان شمشیری ، میدان انقلاب و میدان ولی عصر دسترسی یافته و از آنجا به نقاط مختلف شهر سفر کنند .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  82  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله مطالعات ترافیک و حمل ونقل منطقه 10

دانلودمقاله تأثیر دو شیوه پیاده‌روی تداومی و تناوبی در سراشیبی بر آنزیم‌

اختصاصی از سورنا فایل دانلودمقاله تأثیر دو شیوه پیاده‌روی تداومی و تناوبی در سراشیبی بر آنزیم‌ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تأثیر دو شیوه پیاده‌روی تداومی و تناوبی در سراشیبی بر آنزیم‌های CPK و LDH سرم در پسران مبتدی 15 تا 18 سال

 چکیده:
در این پژوهش تأثیر دو شیوه پیاده‌روی، تداومی و تناوبی در سراشیبی بر آنزیم‌های CPK و LDH سرم در پسران مبتدی 15 تا 18 ساله بررسی شد.
19 پسر غیرورزشکار 15 تا 18 ساله (10 نفر در گروه فعالیت تداومی و 9 نفر در گروه تناوبی)، به صورت تصادفی از مدارس شهر همدان شرکت داشتند. اندازه‌گیری برخی از مشخصات آنتروپومتریکی و فیزیولوژیک آن‌ها مانند: سن، قد، وزن، محیط ران، درصد ضربان قلب ذخیره و ظرفیت هوازی (با روش 170 PWC روی دوچرخه کارسنج) در دو گروه همسان بود.
صبح ناشتا پس از نمونه‌گیری پیش آزمون، افراد به ارتفاع 3000 متری کوه الوند انتقال یافتند تا 14 کیلومتر را با زمان 120 دقیقه و با شیب معین به طرف پایین کوه، پیاده‌روی نمایند.
گروه فعالیت تداومی بدون استراحت، 14 کیلومتر را با شدت درصد ضربان قلب ذخیره معادل میانگین ضربان در دقیقه پیمودند. گروه تناوبی مجاز به 23 قیقه استراحت تناوبی (در هر 3 کیلومتر5 دقیقه) بودند و تحت شدت درصد ضربان قلب ذخیره، معادل میانگین ضربه در دقیقه همین مسافت را طی کردند.
پس از پایان فعالیت و در 24 و 72 ساعت ریکاوری باز هم نمونه‌گیری به عمل آمد، تا رفتار فیزیولوژیک آنزیم‌های CPK و LDH به عنوان نشانگرهای بیوشیمیایی درد در پاسخ به فعالیت پیاده‌روی مورد بررسی قرار گیرد.
اطلاعات به دست آمده با استفاده از روش تحلیل واریانس اندازه‌گیری‌های تکراری و آزمون t تجزیه و تحلیل قرار گرفت و نتایج زیر به دست آمد.
میزان غلظت CPK در هر دو گروه تداومی و تناوبی افزایش داشته است و اوج آنزیم CPK در 24 ساعت ریکاوری (IU/L 554) معنی‌دار بود . با آن‌که انباشت LDH روند افزایشی داشته است. (IU/L 292)، اما، با الگوی تغییرات CPK در ریکاوری متفاوت می‌باشد.
این یافته‌ها نشان می‌دهد که، پایین آمدن از ارتفاعات به دو شیوه بدون استراحت یا با استراحت از جنبه اثرگذاری بر نشانگرهای CPK و LDH با هم تفاوتی ندارند.


 واژه‌های کلیدی: آنزیم CPK، آنزیم LDH، فعالیت تداومی، فعالیت تناوبی، انقباض برونگرا.



مقدمه
ورزش و حرکت موجب رشد و توسعه فعالیت سیستم‌های تشکیل‌دهنده‌ی بدن همانند افزایش ظرفیت سیستم قلبی- عروقی، افزایش در ظرفیت حیاتی ریه‌ها و جذب اکسیژن، تقویت سیستم عضلانی جهت بهبود اعمال روزمره و بهبود فیزیولوژیک تطابق انسان با شرایط مختلف محیطی می‌گردد. به همین دلیل، عده‌ای از مردم در خصوص نقش مهم فعالیت بدنی آگاهی لازم را کسب نموده و به شرکت در رشته‌هایی نظیر: پیاده‌روی، کوهنوردی، ورزش‌های صبحگاهی و همگانی که به امکانات زیادی نیاز ندارند، روی آورده‌اند.
کوهنوردی فعالیتی همگانی، مفرح و تابع روابط گروهی می‌باشد که، تحت تأثیر شرایط محیطی از جمله: شیب مسیر، ارتفاع از سطح دریا و فصل فعالیت قرار می‌گیرد. در این ورزش، استراحت‌های کوتاه بین فعالیت به ازای هر ساعت، 10 دقیقه حایز اهمیت است، البته باید از استراحت‌های طولانی مدت به‌خصوص در هوای سرد اجتناب ورزید (7).
در این زمینه بی‌توجهی به شدت کار، مدت و نوع انقباض عضلانی ممکن است موجب آسیب بافت شود که به آزردگی عضلانی اطلاق شده است. یعنی، هنگامی که، ساختار و عملکرد عضلات اسکلتی دچار حالت ناخوشایند و درد می‌شوند که، بیش‌تر در نتیجه فعالیت‌های برون‌گرا بروز می‌کند. در طول این مدت از قدرت عضلانی کاسته شده و عضله به حالت سست و ناکارآمد، باقی می‌ماند و ممکن است تا چند روز ادامه داشته باشد (12، 11، 3). این پدیده که در پیشینه علوم ورزشی به آن کوفتگی یا آزردگی عضلانی اطلاق می‌شود، در سال‌های اخیر مورد توجه خاص پژوهش‌گران قرار گرفته است.
در همین مدت نشان‌گرهای بیوشیمیایی کوفتگی CPK و LDH به داخل خون ترشح می‌شود. غلظت این دو آنزیم در عضلات اسکلتی و میوکارد بیش‌تر است (11). برخی از این آنزیم‌ها که به درون سرم راه یافته‌اند، از سلول‌های آسیب‌دیده منشأ می‌گیرند. افزایش میزان آزادسازی آنزیم‌ها در گردش خون ممکن است حتی، بدون نکروز بافتی اتفاق افتد. آنزیم لاکتات دهیدروژناز، روند اکسیداسیون برگشت‌پذیر لاکتات به پیروات را کاتالیز می‌کند و به نحو گسترده در نسوج پستانداران پراکنده است (14، 1).
تغییرات این آ‌نزیم دیرتر از کراتین کیناز رخ می‌دهد و غلظت آن در ظرف 24 تا 48 ساعت پس از تحریک شروع به افزایش کرده و در 3 تا 6 روز به حداکثر می‌رسد و پس از 8 تا 14 روز به حد طبیعی باز می‌گردد. میزان طبیعی این آنزیم در پلاسما u/|lit 250-60 است (1).
فعالیت LDH در پاسخ به تمرینات استقامتی کاهش می‌یابد. اما، این آنزیم محدودکننده‌ی گلیکولیز به شمار نمی‌آید. دگرگونی در سطح فعالیت LDH در روند گلیکولیز چندان اهمیتی ندارد. در پاسخ به ورزش‌های سرعتی فعالیت این آنزیم افزایش می‌یابد (2).
فعالیت آنزیمی CPK در مسیر تبدیل کراتین فسفات به کراتین است. کراتینی که توسط سلول‌های کبدی ساخته می‌شود، به کمک جریان خون به عضلات انتقال یافته و در حضور ATP و CK به کراتین فسفات (ترکیب پرانرژی) تبدیل می شود (6).

تغییرات آنزیمی هنگام ورزش و ریکاوری
اندازه‌گیری فعالیت آنزیم‌های سرم برای درک اختلالات عضلانی اهمیت دارد. با وجود این، ممکن است در اثر آسیب‌های عضلانی برخی آنزیم‌ها افزایش یابند. کراتین کیناز احتمالاً مهم‌ترین نشان‌گر حساس آسیب بافت عضله می‌باشد (14، 6، 4).
اگر چه در انواع فعالیت‌های بدنی مانند بوکس، کشتی، فوتبال و بسکتبال فعالیت آنزیمی CPK بررسی شده است. اما، در فعالیت‌هایی که فرد وزن بدن را تحمل می‌کند، مانند دویدن، به‌خصوص فعالیت در سرازیری افزایش بیش‌تری می‌یابد و بالعکس، در فعالیت‌هایی که وزن تحمل نمی‌شود، مانند شنا، دوچرخه‌سواری، قایقرانی این افزایش آنزیمی کم‌تر بوده است (8).
فعالیت CPK بعد از یک تا دو روز ریکاوری به اوج خود می‌رسد و شدت بالاتر فعالیت بدنی، عملکرد تام CPK را افزایش داده و پایداری نقطه اوج آن را در ریکاوری طولانی‌تر می‌کند. در این زمینه 24 برابر افزایش فعالیت CPK بعد از 35 مایل پیاده‌روی، اسکی، ماراتن و دوچرخه‌سواری در مسافت‌های طولانی گزارش گردیده است. درجه پاسخ‌گویی آنزیم وابسته به شدت تمرین می‌باشد. که افزایش CPK در فعالیت‌های بدنی سخت و سنگین بیش‌تر است. (7)
دامنه تغییرات فعالیت آنزیمی سرم ورزشکاران به دلیل سازگاری با ورزش، کم‌تر از افراد ناورزیده است. در این میان آنزیم‌های لاکتات دهیدروژناز و آلدولاز به عنوان شاخص‌های معتبر آسیب‌های بافتی مطرح شده است. این آنزیم‌ها متعاقب ورزش پیوسته افزایش می‌یابند. (4)
گویزنیک و همکاران وی جهت مطالعه آسیب عضلانی پس از فعالیت بدنی طولانی‌مدت، نشان‌گرهای بیوشیمیایی خون، لاکتات دهیدروژناز (LDH) و کراتین فسفوکیناز را اندازه‌گیری کردند. آن‌ها نمونه‌های خون سیاهرگی 8 دونده استقامت که در مسابقه 100 کیلومتر شرکت کرده بودند و 8 ورزشکار مسابقه سه‌گانه (3 کیلومتر شنا، 120 کیلومتر دوچرخه‌سواری و 32 کیلومتر دویدن) در شرایط قبل، بلافاصله و 4 روز پس از مسابقه را بررسی کردند (13)
نتایج نشان داد که در آغاز ریکاوری افزایش معنی‌داری در هر دو آنزیم CPK و LDH دیده شد. اما، این افزایش در دونده‌های 100 کیلومتر بالاتر بود و سطح CPK و LDH پس از پایان 4 روز از مسابقه در هر دو گروه تقریباً به سطح استراحت بازگشته بود (13).
در تحقیق آزمایشگاهی، تأثیر دو نوع فعالیت شدید و کوتاه‌مدت و فعالیت سبک و طولانی روی آنزیم‌های CPK و LDH عضلات موش‌ها مورد بررسی قرار گرفت. بررسی‌ها نشان می‌دهد که، فعالیت شدید و کوتاه‌مدت توان و ظرفیت گلیکولیتیک را افزایش داده در حالی که فعالیت زیر بیشینه و طولانی‌مدت تنها کارایی اکسیداتیو را بالا می‌برد (12).
در مطالعه بر روی موش‌ها پس از 2، 12، 48 و 96 ساعت ریکاوری یک فعالیت 90 دقیقه‌ای دویدن در محیط‌های سربالا و سرپایین با شیب 5/13 درصد و سرعت 17 متر در دقیقه به صورت اینتروال، افزایش CPK پس از هر دو شیوه در ریکاوری 2 ساعت پس از تمرین یکسان گزارش شد و بیش‌ترین افزایش CPK در 48 ساعت پس از دویدن در وضعیت سرازیری مشاهده شد (14).

روش تحقیق:
جامعه آماری شامل 19 دانش‌آموز پسر 15 تا 18 ساله مبتدی بود که به صورت تصادفی از بین دانش‌آموزان مقطع متوسطه شهر همدان انتخاب شدند و سابقه عضویت منظم در تیم‌های ورزشی را نداشتند.
متغیرهای مستقل شامل: 1- پایین آمدن از ارتفاع 3000 متر تا ارتفاع 2000 متر (مسافت 14 کیلومتر). 2- برانگیختگی انقباض برونگرا به دو گونه پیاده‌روی تداومی و تناوبی به سمت پایین کوه.
و متغیرهای وابسته شامل: تغییرات آنزیم‌های CPK, LDH در مراحل قبل، بلافاصله، 24 و 27 ساعت پس از فعالیت می‌باشد.
مراحل اجرای آزمون: برای اندازه‌گیری توان هوازی و تخمین سطح آمادگی اولیه دانش‌آموزان از آزمون زیر بیشینه استراند (170 PWC-) روی دوچرخه کارسنج (ارگومتر) استفاده شد (4).

جدول 1ـ مشخصات آنتروپومتریک و مراحل اجرای فعالیت زیربیشینه، چرخ کارسنج
متغیرها گروه تداومی گروه تناوبی
میانگین انحراف معیار میانگین انحراف معیار
سن (سال) 4/16 27/1 4/16 88/0
قد (سانتی‌متر) 166 13/10 6/165 42/7
وزن (کیلوگرم) 78/55 17/12 62/56 90/9
محیط ران (سانتی‌متر) 57/46 52/5 55/47 92/4
لایه چربی زیرپوستی ران (میلی‌متر) 25/15 98/3 11/15 75/2
سطح مقطع ران (سانتی‌متر مربع) 4/147 40 149 27
ضربان قلب استراحت (زنش در دقیقه) 2/69 70/6 71 46/4
ضربان قلب فعالیت (زنش در دقیقه) 8/138 00/11 8/140 62/11
ظرفیت هوازی (میلی‌لیتر در دقیقه) 29/60 89/14 54/57 63/9
درصد ضربان قلب ذخیره 6/53 5/5 55 5/5
دمای آزمایشگاه: 27 درجه سانتی‌گراد رطوبت محیط: 41%

صبح به حالت ناشتا cc 3 خون از ورید آنتی‌کوبیتال دست نمونه‌ها گرفته شد. سپس افراد با خودرو به ارتفاع 3000 متری انتقال یافتند. تا بدین‌وسیله، تأثیر انقباض کانسنتریک مهار شود. با مستقر شدن در محل مرتفع و پس از 30 دقیقه استراحت کامل، ضربان قلب و فشار خون آرامش با استفاده از دستگاه دیجیتال در هر دو گروه تداومی و تناوبی به همراه درجه حرارت و درصد رطوبت محیط ثبت گردید.
سنجش ضربان قلب فعالیت در گروه تداومی بدین نحو بود که آزمودنی‌ها پس از رسیدن به مکان معین (ارتفاع 2500 و 2000 متر) مجاز به ایست یا استراحت نبودند و در حالی که ضربان قلب نفر معین به حالت ایستاده اندازه‌گیری می‌شد، افراد دیگر در همان موضع مسیر عرض جاده را به صورت مورب (رفت- برگشت) طی می‌کردند تا از افت ضربان قلب فعالیت جلوگیری شود. این شیوه امکان تعیین ضربان قلب باقی‌مانده گروه را میسر می‌کرد. در ارتفاع 2500 و 2000 متر پایانی، همان متغیر انتخابی در ارتفاع 3000 متر اندازه‌گیری می‌گردید.
پس از پایان فعالیت پیاده‌روی در ارتفاع 2000 متر، افراد برای دومین نوبت خونگیری به آزمایشگاه منتقل شدند. 24 ساعت بعد سومین نوبت خونگیری و سرانجام 72 ساعت پس از فعالیت پیاده‌روی آخرین مرحله خونگیری انجام شد.
در اجرای عملیات، گروه دوم همان برنامه‌ی گروه اول را اجرا کردند، با این تفاوت که پس از هر سه کیلومتر پیاده‌روی 5 دقیقه استراحت متناوب اختصاص می یافت و در 2 کیلومتر آخر تا رسیدن به ارتفاع 2000 متر، زمان 3 دقیقه استراحت منظور شد که در مجموع 23 دقیقه استراحت اعمال گردید.
برای تجزیه و تحلیل آماری داده‌ها از روش آنالیز واریانس ویژه داده‌های تکراری و تی‌تست مستقل در محیط نرم‌افزاری SPSS استفاده شد. همچنین در تهیه نمودارها از نرم‌افزار Excel استفاده شد و سطح معنی‌دار‌ آماری برابر 05/0= P منظور گردید.
یافته‌های تحقیق:

 

 

 

 

 

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  23  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله تأثیر دو شیوه پیاده‌روی تداومی و تناوبی در سراشیبی بر آنزیم‌

دانلودمقاله بررسی تاثیر معلولیت جسمی ، حرکتی ( ناشی از فلج مغزی ) بر میزان هوش بهرکودکان

اختصاصی از سورنا فایل دانلودمقاله بررسی تاثیر معلولیت جسمی ، حرکتی ( ناشی از فلج مغزی ) بر میزان هوش بهرکودکان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 


پیشگفتار :
انسان با قبول اینکه پریشانی براو مقدر بوده است به حیات خویش ادامه می دهد . انسان با نگرش به مقدرات و یا درد و رنجهای گریز ناپذیر خود ارزش ها را مورد شناسایی قرار می دهد . بنابراین درد و رنج نیز دارای مفهوم است از دید فرانکل انسان با نگرش به مقدرات که شامل درد و رنجهای گریز ناپذیر می باشد با معنایی خاص با آنها برخورد می کند و هر یک از درد زنجها و نقیصه های مختلف می تواند برای هر شخصی دارای معنا و مفهوم ویژه باشد .
نقص بدنی و معلولیت هرگز نمی تواند مبنایی برای جنبه های پاتولوژیک باشد چرا که انسان پویاتر و آزادتر از آن است که معلولیت مادرزادیی و بیماری وی را کاملاً در چهار چوب خویش نگهدارد و تمام زندگی وی را ترسیم کند . در حقیقت طرز تلقی فرد از معلولیت خویش بسیار اهمیت پیدا می کند . وجود یک نقص در انسان می تواند عامل تقویت ابعاد دیگر او باشد . انسان روحی دارد و جسمی و انسانیت وی وابسته به روح است نه جسم . پس بیایید توان مندی های فرد معلول را باور کنیم چرا که او از عمق جانش فریاد بر می آورد که :
مرا باور کن ، روزی خواهم شکفت

 

چکیده
این پژوهش که یک مطالعه پس رویدادی است توسط خانم پروین جعفری به منظور بررسی تاثیر معلولیت جسمی ، حرکتی ( ناشی از فلج مغزی ) بر میزان هوش بهرکودکان
هوش بهر و مقایسه IQ افراد سالم و معلول صورت گرفته است .
در این پژوهش 30 کودک دختر عادی و سالم و 30 کودک دختر دچار معلولیت در گروه سنی 10- 7 سال از مدارس توان خواهان 1و2 و مدارس عادی شهر تهران انتخاب شدند و به منظور گردآوری اطلاعات از تست و کسلر کودکان استفاده گردیده است . همچنین جهت نیل به اهداف تحقیق از آزمون T گروه های مستقل استفاده شده است .
نتایج یافته ها در ارتباط با هدف کلی پژوهش نشان داده است که با 99 درصد اطمینان :
کودکان با معلولیت جسمی – حرکتی ( ناشی از فلج مغزی ) نسبت به کودکان عادی از هوش بهر پایین تری برخوردارند .

 

فصل اول – کلیات

مقدمه :
همه ما در معرض معلولیت های جسمی قرار داریم و این نکته ای است که هرگز نباید آن را از خاطر ببریم .
معلولیت های جسمی، شاید آشکارترین نقایصی باشند که فرد مبتلا را در میان جمعی از افراد سالم انگشت نما می سازند . تاریخ بشری نشان گر آن است که معلولیت جسمی از دیر باز با زندگی بشر آمیخته بوده و نیاکان ما نیز با گروه های متفاوت از معلولان روبه رو بوده اید .
آسیب های جسمی می توانند معلول بیماری های ارثی و اکتسابی یا حوادث و سوانح باشند . با توسعه تمدن بشری و پیشرفت علم پزشکی گرچه از شمار بیماری های ارثی و اکتسابی که پدید آورنده معلولیت های جسمی هستند کاسته شده است اما شرایط و عواملی را مهیا کرده است که به گونه ای دیگر معلولیت زایی می کنند . استفاده از اشعه ایکس در دوران حاملگی استفاده از داروهای خاص دو سه ماهه اول بارداری ،سوانح ناشی از برخورد مصنوعات دست بشر با افراد و ... از جمله این عوامل به شمار می آیند .
آسیب های جسمی علیرغم اینکه با کنش زیر هنجار ذهنی، توأم نیستند ولی مبتلایان به آنها در نگاه اول با عقب ماندگان ذهنی ، روان پریش ها و سایر گروههای استثنایی یکسان تلقی می گردند . این مطلب گویای ضعف آگاهی های اجتماعی _فرهنگی ما در این حیطه است .
کودکان مبتلا به معلولیت های جسمی غالباً مورد پذیرش هم سالان خود واقع نمی شوند و گاه با تمسخر و استهزاء و طرد و تحقیر نیز روبه رو می گردند . نظام آموزش و پرورش ما هنوز نتوانسته است جایگاه خاص این کودکان را در مدارس، مشخص کند در نتیجه کودک مبتلا به معلولیت جسمی _حرکتی یا از نعمت آموزش، بی بهره می ماند یا با جایگزینی در مدارس استثنایی فرصت رشد و شکوفایی از او سلب گردیده و منجربه وازدگی او از تحصیل می گردد . در حال حاضر، دانش آموزان معلول جسمی قادرند ،اندکی از مدارس عادی استفاده کنند .
واقعیت تلخ دیگری که در این زمینه وجود دارد ضعف آگاهی های معلمان و مدیران ما در مورد این کودکان می باشد . در حالی که اگر چنین ضعفی موجود نبود بسیاری از این کودکان در مدارس عادی مشغول به تحصیل می شدند . دانش آموزان معلول جسمی غالباً به دلیل نیازهای درمانی و ناتوانی خاصی که دارند علیرغم برخورداری از هوش معمولی به دلیل غیبت های پی در پی که برای دریافت خدمات درمانی و ناتوانی که دارند معمولاً از ادامه تحصیل در مدارس عادی محروم می شوند .
بیان مسئله :
امروزه متجاوز از چهارصد میلیون کودک و فرد استثنایی در سراسر این جهان پهناور زندگی می کنند که اگر چه آنها کم و بیش برای جوامع بشری شناخته شده است ولی کمتر کسی از توانایی آنها اطلاع دقیق و واقعی دارد لذا مهمترین اصل در این طریق شناخت گروه های مختلف استثنایی از طرف جوامع و آگاهی از توانایی های آنان در کنار محدودیت یا معلولیت شان می باشد اگر پذیرای این واقعیت باشیم که همه انسان ها حتی گروهی که از هوش بهر بالایی برخوردار هستند امکان دارد. در پاره ای از علوم و فعالیت ها در حدی متوسط باشند و کمتر کسی است که در تمام علوم و فنون انسانی برتر و سرآمد به شمار آید و همچنین معلولیت در یکی از توانایی ها برای هیچ فردی نمی تواند مانع پیشرفت او در سایر جنبه های گردد ،ولی با اینهمه باید حقیقت را پذیرفت که هر معلولیتی در رابطه با جامعه محدودیت هایی را سبب می گردد که هر جامعه با خصوصیات فردی و اجتماعی این گروه بیشتر آشنا باشد این محدودیت ها کمتر خواهد بود ( پاکزاد 1363 )
همانگونه که کودکان از نظر ظاهر با هم متفاوت هستند از نظر توانایی ، کفایت ، هوش ، یادگیری و مهارت های گوناگون نیز با یکدیگر تفاوت دارند یکی از وظایف مهم مربی شناخت این تفاوت ها و استفاده از توانایی ها در تعلیم و تربیت است . برای آنکه مربی بتواند در کار خود موفق گردد قبل از هر چیز باید کودک را بشناسد، نقص او را بیابد، توانایی های او را تشخیص دهد و در کنار معلولیت و کمبود وی از سایر توانایی ها او حداکثر استفاده کند .
مسأله معلولیت های جسمی _ حرکتی و تأثیر آن بر هوش بهر کودکان از جمله موضوعات مهمی است که کمتر مورد توجه دست اندرکاران امر تعلیم و تربیت و نظام آموزش و پرورش ما واقع می شود . این پژوهش در پی یافتن پاسخ روشنی به این سوال می باشد
آیا کودکان دارای معلولیت جسمی _ حرکتی از هوش بهر پایین تری نسبت به کودکان عادی برخوردار هستند ؟
فرصفه تحقیق :
الف) کودکان دارای معلولیت جسمی _ حرکتی از هوش بهر پایین تری نسبت به کودکان عادی برخوردارند .
متغیرها و تعاریف عملیاتی :
متغیر اول ( متغیر مستقل ) : معلولیت جسمی _ حرکتی
متغیر دوم ( متغیر وابسته ) : میزان هوش بهر
معلولیت های جسمی _ حرکتی :
به طور کلی معلولین جسمی _ حرکتی کسانی هستند که به دلیل نقص جسمانی دچار مشکل حرکتی می باشند این نقص ممکن است به دلیل ضایعه مغزی ، آسیب دیدگی نخاع ، ضایعات استخوانی و عضلانی و به صورت فلج عضوی یا ناموزنی عضو حرکتی ( دست ها و پاها ) نمایان می گردد باید توجه داشت که هر نقص جسمانی لزوماً دلیل بر توانایی فرد در انجام امور مربوطه نمی باشد.
به عبارت دیگر معلول کسی است که به دلیل نقص جسمی _ حرکتی قادر نیست فعالیت های عادی زندگی روزمره را به نحو مطلوب انجام دهد و یا در انجام فعالیت های مربوطه با محدودیت هایی مواجه است . معلولیت های جسمی غالباً با یک یا چند معلولیت اضافی همراه هستند مثل اختلالات ارتباطی ، مشکلات گفتاری و ... که از عملکرد صحیح و سالم یادگیری مثبت و موثر جلوگیری می کنند .
هوشبهر :
هوش عبارت است از توانایی یادگیری و انبطاق با آنچه برای ادامه حیات در فرهنگی که در آن زندگی می کنیم لازم است هوش را می توان توانشی بسیار کلی دانست می توان آن را مجموعه ای از توانش های نسبتاً کلی مثل ( مهارت های کلامی ) یا ( مهارت های عددی ) یا مجموعه ای از استعدادهای خاص مثل توانایی به خاطر سپردن اعداد و توانایی در واژه سازی دانست .
معلولیت :
سازمان بهزیستی کل کشور معلولیت را چنین تعریف می کند :
معلولیت عبارتست از محرومیت مستمر ناشی از نقص یا ناتوانی یک فرد مشخص که انجام وظیفه ای را که براساس شرایط سن و جنس و عوامل فرهنگی برای افراد غیر معلول عادی دانسته شده است محدود نموده و مانع می گردد .
معلول به کسی اطلاق می شود که بر اثر ضایعه جسمی _ روانی ناشی از توارث ، بیماری ، جنگ ، و یا حادثه اختلال قابل توجهی به طور مستمر در سلامت و کارآیی عمومی بدن و یا در شئون اجتماعی و حرفه ای او به وجود آید چنان که این اختلال از استقلال وی در زمینه های اجتماعی و اقتصادی می کاهد .
تعریف دیگری از معلول :
در حال حاضر معلول را به عنوان فردی که توانایی کمتر از حد طبیعی ( بهنجار ) یا یک نارسایی کالبد شناختی یا کنشی را داشته باشد و در نتیجه برای او مشکل است که با هم سالان خود رقابت کند تعریف می کنند .
تعریف فرد عادی ( سالم ) : از نظر ما در این پژوهش فرد عادی کسی است که دارای نقص فیزیکی و بدنی نباشد و هیچ گونه معلولیت جسمی نداشته باشد .
تعریف هوشبهر :
منظور از هوشبهر در این تحقیق غره ای است که آزمودنی در آزمون و کسلر بدست می آورد .
تعریف معلول :
معلول فردی است که از دست و پا و یا یکی از آن ها فلج شده و اختلال حرکتی داشته باشد و علت معلولیت وی یکی از انواع فلج های مغزی بوده و این معلولیت از استقلال وی در شئون اجتماعی و حرفه ای بکاهد .
اهداف تحقیق
تعیین فراوانی معلولیت های جسمی به دلیل توأم بودن با معلولیت های دیگر معمولاً با مشکلات بسیاری همراه است به همین علت برآورد دقیق و حساب شده ای از فراوانی این دسته از کودکان در دست نیست با توجه به گستر کودکان دارای معلولیت جسمی _ حرکتی لازم است به تشخیص و شناسایی آنان و طرح و برنامه و تدارک امکانات برای آنها توجه خاصی شود هدف اساسی از انجام این تحقیق، بررسی عوامل معلولیت های جسمی _ حرکتی و تأثیر آن بر میزان هوشبهر کودکان و رسیدن به این نتیجه که کدامیک از اقدامات آموزشی، برای این کودکان باید صورت پذیرد از دیگر اهداف این تحقیق است ودر آخر به این امر که میزان معلولیت فرد چه تأثیراتی یا تأثیراتی در رشد ذهنی او و ارتباط او با افراد جامعه دارد .
اهمیت و ضرورت تحقیق :
ناتوانی های جسمی در تمامی سنین گروه های اجتماعی و جوامع وجود داشته اند و برای مبتلایان مشکلات بی شمار به همراه داشته اند. متأسفانه در کشور ما ایران هنوز جایگاه خاص این کودکان روشن نشده است و آنها از حمایت های مالی و قانونی لازم که پشتوانه آموزش و پرورش این عزیزان است برخوردار نیستند امید است که این مطالعه شروعی برا ی پاسخگویی به برخی ابهامات و سوالات معلمان ، مشاوران و روانشناسان در مورد معلولیت های جسمی _ حرکتی و تأثیر آن بر میزان هوشبهر باشد و مورد استفاده تمامی دست اندرکاران تعلیم و تربیت قرار گیرد هم چنین محققان و پژوهش گران را جهت انجام تحقیقات هر چه بیشتر در این موضوع تشویق نماید و در آینده ای نه چندان دور بتوانیم در راستای خدمت به این کودکان گامی هر چند کوچک برداریم .

فصل دوم

تاریخچه :
تاریخ بشری از دیر باز با ناتوانی های جسمی آشنایی داشته است . تاریخچه فلج اطفال که یکی از عوامل پدید آورندۀ این گونه معلولیت هاست از حدود 6000 سال پیش فراتر می رود و شواهدی از وجود فلج مغزی که یکی دیگر از طبقات ناتوانی های جسمی است در زمان های اولیه وجود دارد . به هر شکل تا اوخر قرن 19 برنامه هایی خاص که به منظور آموزش و پرورش این کودکان تهیه شد، باشد موجود نبود .
پیش از این کودکان مبتلا ب معلولیت های جسمی _ حرکتی به عنوان افرادی تلقی می شدند که صرفاً محتاج مراقبت جسمی و احیاناً عمل جراحی به خصوص برای کودکان مبتلا به فلج مغزی بودند . کودکان مبتلا به فلج اطفال شاید نخستین کسانی بودند که ضمن بهره وری از برنامه ریزی های صحیح آموزشی این نیاز و فکر را ایجاد کردند که کودکان معلول جسمی _ حرکتی به همان میزان کودکان طبیعی نیاز به آموزش دارند . اولین کلاس برای این کودکان در مدرسه عادی در سال 1899 در شیکاگو تأسیس شد .
این کلاس مختص معلولان جسمی بود و کودکان دارای آسیب های تندرستی را تحت پوشش خود قرار نمی داد . کودکان مبتلا به فلج مغزی به علت مشکلات جسمی و یادگیری چند گانه ای که داشتند با تأخیر بیشتری در انتظار بازگشایی مدارس مخصوص خودشان بودند . در سال 1913 اولین مدرسه عادی در شهر نیویورک تأسیس شد . در سال 1930 این کودکان ازحمایت های قانونی بهره مند شدند . جنگ جهانی اول و دوم موجب پیشرفت هایی در زمینه های توان بخشی و دفع نقایص استخوانی برای ناتوانی هایی چون قطع عضو ، ضایعات ناشی از ضربه ، اختلالات ارتباطی و اختلالات هماهنگی _ حرکتی ناشی از ضایعۀ مغزی شد .
تحقیقات در زمینۀ نقش ازدواج فامیلی در ایجاد معلولیت و بیماری های کودکان از 100 سال پیش آغاز شده و تا کنون صدها تحقیق توسط متخصصان ژنتیک در کشورهای مختلف انجام شده است . این تحقیقات نشان می دهد که میزان معلولیت در فرزندان ازدواج های فامیلی بیشتراز ازدواج های غیر فامیلی است .
فلج مغزی
فلج مغزی که بیشترین در صد کودکان مبتلا به آسیب های جسمی را در بر می گیرد شامل معلولیت های حرکتی است، که عموماً با اختلال در هماهنگی عمل عضلات ، ناتوانی در ابقاء وضعیت و تعادل طبیعی و انجام حرکات و مهارت های طبیعی همراه است . بوبات و بوبات ( Bobath ) فلج مغزی را به عنوان اختلال حرکتی و وضعیتی خاص ناشی از تغییر جسمی در بافتها و نقص دائمی و غیر پیشرونده در مغز نارس تعریف کرده اند .
فلج مغزی پیشرونده نیست یعنی حالت شخص بدتر نمی شود مگر اینکه توانایی و مهارت های موجود در اثر عدم کاربرد آنها در مدتی طولانی از بین برود . میزان توانایی جسمی باقی مانده برای یک فرد فلج مغزی تا حد زیادی متفاوت است . بعضی مبتلایان تنها در هماهنگی حرکات ظریف مشکلات جزئی دارند و برخی دیگر با اشکال زیادی راه می روند . دسته ای دیگر حتی این توانایی را نیز ندارند و محدود به صندلی چرخ دار هستند . طبقه بندی فلج مغزی بر اساس اعضای مبتلا شده یا بر اساس ماهیت حرکت غیر طبیعی است .
اصطلاحات زیر طبقه بندی بر اساس اعضای مبتلا شده می باشد :
1- مونوپلژی ( Monoplegia ) : که به فلج یک عضو گفته می شود .
2- پاراپلژی ( Paraplegia ) : به فلج هر دو عضو تحتانی اطلاق می شود .
3- همی پلژی ( Hemiplegia ) : که به فلج دو عضو در یک طرف بدن گفته می شود مثل فلج دست و پای راست یا دست و پای چپ .
4- دی پلژی ( Diplegia ) : حالتی است که در آن هر چهار عضو بدن ( دستها و پاها ) فلج هستند اما ناتوانی در پاها بیش از دستهاست .
5- کوادری پلژی ( Quadriplegia ) : به حالتی گفته می شود که در آن هر چهار عضو بدن ( دستها و پاها ) به میزانی تقریباً مساوی به ناتوانی دجار می کردند .
6- از سوی دیگر فلج مغزی را می توان بر اساس نوع اختلال حرکتی به شرح زیر طبق بندی کرد :
1 – فلج اسپاتیک ( spastic ) : در این نوع فلج مغزی انقباض عضلات غیر طبیعی داشته و به عضلات حالت سختی می بخشد . در این نوع ما با فعالیت های زیاده از حد و تشنج مانند روبه رو هستیم که به حرکات مبتلایان جنبه غیر طبیعی آشکار می دهد .
2 – فلج آتتوئید ( athetoid ) : به حالتی گفته می شود که طی آن حرکات ظاهر شده حالت پیچ و تابی دارد و تقربیاً همه بدن را در بر می گیرد . در واقع در این جا ما شاهد انقباض عضلانی نوسان هستیم که سبب ایجاد الگولهای بدون کنترل و نامنظم می شود .
کنترل اعضای ناتوان حتی برای حرکات عمده و نیز مشکل و شدت حرکت غیر عادی وقتی افزایش می یابد که فرد تحت فشار قرار گیرد یا دچار هیجان عاطفی شود . مشخصه خاص کودکان مبتلا به فلج مغزی آتتوئید بی حسی عضلانی ، حرکات تکراری و غیر ارادی آنان است . مشکل اصلی آنها در قسمت مفاصل است زیرا حرکات غیر ارادی به طور غیر منظم از مفاصل سرچشمه می گیرد .
3- فلج آتاکسیک ( ataxic ) : این نوع فلج به فقدان هماهنگی و کنترل ضعیف تعادل و حرکت اطلاق می شود . حفظ وضعیت عمودی و کنترل واکنش های تعادلی در این حالت دشوار است .
4 – فلج ترمور ( termor ) : در این نوع فلج ما با حرکت لرزشی غیر ارادی قسمتی از بدن خصوصاً در دستها و پاها رو به رو هستیم .
5- حالت مختلط ( mixed ) : در این حرکات توصیف شده بالا عموماً در ترکیب با هم اتفاق می افتند .
احتمال بروز فلج مغزی در کودکان مدرسه رو نزدیک به دو در هزار است . دستیروفی عضلات از فقدان پروئین در رنج هستند و در نتیجه مبتلایان به سرعت خسته می شوند زمین می خورند یا در انجام تکالیفی ساده چون باز کردن در با مشکل رو به رو می گردند . این بیماری معلول را به سرعت به مرگ نزدیک می کند و معمولاً در دهه ی دوم ابتلا به مرگ منتهی می شود . همراه با دستیروفی عضلانی معمولاً عقب ماندگی ذهنی حفیفی نیز دیده می شود .
اسپینا بینیدا ( spina bifida ) : شامل بد شکلی و ناقص الخلقه بودن ستون فقرات و نخاع بین گردن و استخوان پشت لگن خاصره است و ضایعه ای است که در اثر بخشی از طناب تحاعی به وسیله قوس مهره ای به وجود می آید . عوارض آن طیفی وسیع از فقدان حفیف حسی و حرکتی ناپاراپلژی و عدم کنترل ادرار را در بر می گیرد .
اختلافات مجاری ادرار تغییر شکل های استخوانی و حساسیت های پوستی نیز از دیگر عوارض این بیماری هستند . ضایعه طناب نخاعی نیز محدودیت های را در تحرک ایجاد می کنند . انقباضات عضلانی ، عفونت های مجاری ادار و دستگاه تنفسی از حمله عوارض این ضایعات می باشند .
آترونی عضلانی – تحاعی یک اختلال ارثی پیش رونده است که باعث از دست رفتن عضله می شود . این اختلال از حالت کند و مزمن شروع می شود سرعت می گیرد و به مرگ زود رس می انجامد . این اختلا از پا ها آغاز می گردد و سپس به عضلات کمری ، شانه ای ، بازویی و گردن پیشرفت می کند .
علل فلج های مغزی :
اصولاً فلج مغزی ارثی نیست اما در موارد بسیار نادر وقوع فلج نیم تنه ( spastic ) از طریق ارث مشاهده می شود . ناسازگار های خونی ( زمانی که R H مادری منفی و RH جنین مثبت است ) بیماری های عفونی دوران بارداری، مصرف زیاد دارد برای زایمان های به اصطلاح راحت ، تولد نارس ، تولد زودرس ، ضایعات زمان تولد ، کمبود اکسیژن در هنگام تولد ، ضربه های وارده به سرکودک در اثر تصادفات ، بیمارهای مسری و مسمومیت ها ، نارسایی در جریان خون رسانی به مغز و تومور های مغز از جمله عوامل مؤثر در ایجاد فلج های مغزی می باشد .
علل ناتوانی جسمی و معلولیت های حرکتی :
از دیدگاه نظری می توانیم عوامل دخیل در پیدایش ناتوانی جسمی و معلولیت های حرکتی را به 3 دسته تقسم کرد :
1- عوامل مربوط به پیش از تولد ( prenatal factors )
2- عوامل مربوط به حین تولد ( prenatal factors )
3 – عوامل مربوط به بعد از تولد ( pastnatal factors )
در دسته ی نخست ما با دو گروه کلی از علل پدیده آورنده ی این آسیب ها رو به هستیم . ابتدا عوامل ژنیتکی و سپس عوامل مادرزادی ( خارج جنینی ) که جنبه ی ارثی ندارد . اختلالات ژنیتکی ممکن است در یکی از والدین یا در هر دو نفر دیده شوند . مثلاً هموفیلی و دستیروفی عضلانی و بیماری وابسته به جنس هستند و معمولاً در جنس مؤنث ظاهر نمی شوند و به جنس مذکر اختصاص دارند عوامل مادرزادی می تواند در برگیرنده ی مصرف زیاد مشروبات الکلی ، استعمال دخانیات ، تغذیه ناکامی ، اعتیاد یا در معرض ضربه ی شدید قرار گرفتن ما در باشد .
در دسته ی دوم که با اولین درد زایمان شروع می شود و با اولین تنفس طبیعی کودک پایان می گیرد معمولاً با مسائلی چون آنوکسی ( Anoxia ) یا فقدان اکسیژن ، استفاده از فوزسپس ( foaceps ) پیچش بند ناف به دور گردن روبه رو هستیم .
در دسته ی سوم با عواملی رو به رور هستیم که عمدتاً ناشی از:
ضربه وتصادفها ،بیماری های عفونی ، مسمومیت ها ، آنسفالیت ، متژیت و غیره هستند که در این میان ضربه ها و تصادفات عمده ترین نقش را ایفا می کنند .
عدم هماهنگی حرکتی :
این اختلال هماهنگی مربوط به رشد جسمی می باشد . در این اختلال فرد قادر به هماهنگی حرکات پیچیده نظیر راه رفتن و گاه حرکات جزئی نظیر حرکت انگشتان به طور منظم برای انجام یک عمل نمی باشد مثل نوشتن . این عمل اختلال ناشی از عقب ماندگی ذهنی با یک اختلال جسمی مشخص مثل ضربه های مغزی نوع ( c.p ) نمی باشد . اما پیشرفت تحصیلی و سایر فعالیت های روزمره فرد را دچار اختلال می کند .
سبب شناسی : 3 فرضیه در مورد علت این اختلال وجود دارد .
1- ضربه های جزئی مغزی فرد را آماده ابتلا به این اختلال می کند . مثل سوئ تغذیه مادر و پایین بودن وزن هنگام تولد ، بیماری های دوران حاملگی مادر یا ضربه های وارده به جنین .
2 – فرضیه ی مربوط به رشد ناشی از تأخیر در رشد مهارت های درکی – حرکتی : در این فرضیه معتقدند که بعد از ورتی که تکامل جسمی حاصل می شود این اختلال رفع می گردد .
3- در این فرضیه معتقدند که بعضی از کودکان بدون ضایعه ی مغزی ، عمل طبیعی مغز آنها شبیه به کودکان با ضایعه ی مغزی می باشد . این کودکان در درک گشتالتی ، هماهنگی حرکات ، هماهنگی حرکتی – بینایی و قدرت دقت و کنترل اعمال و رفتار دچار رفتار مشکل می باشند که این عوارض به ارث رسیده می باشد .
ویژگی های کودکان مبتلا به ناتوانی های جسمی و معلولیت های حرکتی :
وجود نقایص عضلانی و ابتلا به ناتوانی های جسمی – حرکتی به نوعی مانع از فعالیت های طبیعی فرد می گردند و می توانند بر سازمان روانی و شخصیت این کودکان تأثیرات نامطلوبی داشته باشند که ما این تأثیرات را به دو دسته تقسم می کنیم :
1- تأثیرات نامطلوب اولیه : این تأثیرات شامل اثراتی است که ناتوانی های جسمی با خود به همراه می آورند و شامل طیف وسیعی از محدودیت های است که فرد مبتلا باید آن را تحمل کند . منع بازی های که مستلزم تماس های بدنی شدید یا برخوردهای طبیعی می باشد مثل فوتبال ، بسکتبال ، کشتی ، مشت زنی و ... برای آنها به منزله ی اهرم های فشاری است که اثرات سؤ بر سازمان روانی این افراد دارد 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  77  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله بررسی تاثیر معلولیت جسمی ، حرکتی ( ناشی از فلج مغزی ) بر میزان هوش بهرکودکان

دانلودمقاله پروژه پایان دوره کارآموزی جهت اخذ مدرک کارشناسی ناپیوسته حسابداری

اختصاصی از سورنا فایل دانلودمقاله پروژه پایان دوره کارآموزی جهت اخذ مدرک کارشناسی ناپیوسته حسابداری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

پیشگفتار
هدف کار آموز همواره با پیشرفت سایر علوم و فنون حسابداری نیز در سالهای اخیر در جهت اراه اطلاعات دقیقتر و کمکهای موثرتر به مدیران و برنامه ریزان دچار تغییر و تحول فراوانی شده است . بدون تردید تفهیم مطالب و مفاهیم حسابداری نیاز به تمرین و ممارست دارد که امید است با تلاشهای مستمر دانشجویان و هنرجویان و همکاری کارآموزان در جهت طرح مسایل مختلف در کلاس این نقص برطرف گردد . همچنین رهنمودها و پیشنهادهای صاحب نظران می تواند در هرچه پربارتر شدن کتاب موثر بوده بدین وسیله گامی مهم در جهت اعتلای علمی و تخصصی هنرجویان برداشته شود. در حال حاضر با توجه به تاثیر مهمی که عملیات و محاسبات حسابداری در برنامه ریزی های سازمان و تصمیم گیری های مدیران دارد آموزش آن از اهمیت ویژه ای برخوردار است. هدف ازدوره کارآموزی در این است که کارآموزان عزیز پس ازفراغت از تحصیل با توانایی بیشتری از عهده وظایف محوله در قسمت های مالی سازمانهای مختلف برآیند. امید است که سرپرستان محرتم با توضیحات بیشتر و طرح مسایل کاربردی در محل آموزش فراگیران در یادگیری بهتر یاری فرمایند. هدف کلی ایحاد توانایی لازم برای ثبت معاملات در دفاتر حسابداری و انجام عملیات حسابداری است.

 

 

 

 

 


چکیده:
جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران یک سازمان غیر انتفاعی است و طبعا می بایست مانند هر سازمان دیگری بمنظور ثبت، ضبط و طبقه بندی فرآیندها و فعالیت های مالی، دارای سیستم حسابداری پویا و یکسانی در کلیه شعب تابعه باشد بگونه ای که روابط مالی فی ما بین شعب از یکسو و شعب و مرکز از سوی دیگر علاوه بر انطباق با اصول و استانداردهای حسابداری در سازمانهای دولتی و غیرانتفاعی از شفافیت معقولی برخوردار بوده و بدور از هر گونه اعمال سلیقه در چهارچوب قوانین و مقررات دولت استقرار یافته باش. محقق بعد از فعالیت در چندین شعبه از شعب تابعه جمعیت هلال احمر و تحقیق پیرامون سیستمهای مالی مستقر در هر شعبه به نکاتی از قبیل مغایرت در سیستمهای مالی شعب، اعمال سلیقه در اجرای سیستمهای مالی، فقدان دانش فنی در مجریان، برخورد نمود، لذا بمنظور بررسی بیشتر پیرامون مطلب و آزمون فرضیه های نقش بسته در ذهن، محقق اقدام به تحقیق نموده وتکنیک مطالعاتی علت و معلولی را در پیش گرفته و روش جمع آوری اطلاعات در این تحقیق بصورت کتابخانه ای و میدانی می باشد که در روش میدانی از پرسشنامه که یکی ازمتداولترین طرق جمع آوری اطلاعات است، استفاده گردیده است. در این تحقیق جهت تعیین تاثیر رعایت اصول و استانداردهای حسابداری دولتی در تهیه اطلاعات صحیح و بموقع و مرتبط و در نهایت اثرات آن در تصمیم گیری مدیران، اقدام به تهیه پرسشنامه بی نام گردیده است. جامعه مورد بررسی در این پژوهش شعب جمعیت هلال احمر واقع در مرکز استان و شهرستانهای سراسر کشور مشتمل بر 27 شعبه می باشد و نمونه تعیین شده عبارت است از 30 درصد شعب مستقر در سراسر کشور. پس از جمع آوری اطلاعات نسبت به دسته بندی آنها اقدام و پس از تنظیم جداول قانون توزیع فراوانیهای مطلق و نسبی نسبت به مقادیر مختلفه صفت مورد بررسی نسبت به آزمون فرضیه ها اقدام به نتیجه گیری صورت پذیرفته است.
مقدمه:
نام هلال احمر می تواند در جامعه برای افراد گوناگون یادآور خاطرات مختلفی باشد. عده ای آنرا ارگان پیشرو در ارائه خدمات امداد و نجات در حوادث و سوانح، بعضی ها تأمین کننده داروهای خاص و داروخانه های ویژه، گروهی ارائه دهنده خدمات توانبخشی و عده ای دیگر آنرا سازمانی حمایتی و... می شناسند. اما اینکه هلال احمر چیست، مأموریت ها، اهداف کلی، استراتژی ها و ارکان سازمانی و گستره آن چگونه است، گاهی در پرده ابهام مانده است.
از دیربازاطلاعات در فرایند تصمیم گیری آگاهانه و هدفمند انسان اهمیت زیادی داشته است با پیشرفت جوامع اهمیت اطلاعات در تصمیم گیریهای بیشتر شده است.امروزه اطلاعات به عنوان یکی از شاخصهای مهم قدرت جوامع وتوسعه پایدار آنهامحسوب می شود.تصمیم گیری فرایندی است که اطلاعات مالی را یجاد می کند ودر کلیه واحدهای اقتصادی تصمیم گیریها بر اساس همین اطلاعات اخذ می شود در حال حاضر دانش حسابداری به عنوان یک دانش فراگیر درآمده که بسیاری خود را نیازمند دانستن آن احساس می کنند که هدف اصلی آن آشنایی فراگیران با مبانی حسابداری است. این مبانی شامل روشهای عمومی حسابداری است که در قالب حسابداری واحدهای خدماتی انفرادی بیان می شود.افراد هر جامعه به منظور استفاده بهتر از منابع برای رفع احتیاجات و خواسته های مادی و معنوی خود نیاز به تصمیم گیریهای صحیح اقتصادی و مالی دارند وبرای انجام تصمیمات فوق وجود اطلاعات اقتصادی و مالی مناسب و صحیح از ضرورت های اجتناب ناپذیر است.هر یک از ما نیز با توجه به محیط نگرش عاقلانه وشغل خود به طور مستمر در حال تصمیم گیری اقتصادی مستقیم و برای انجام تصمیمات درست از اطلاعات مختلفی استفاده می کنیم. در پیرامون ما اطلاعات زیادی وجود دارد که برخی از آنها به طور مستقیم و به طور هیچگونه تغییری قابل استفاده است. در آمارها بیشتر موارد به اطلاعات نیاز پیدا می کنیم که به طور مستقیم آماده استفاده نیستند بلکه بایستی با انجام فعالیتهایی روی اطلاعات موجود آنها را به صورت قابل استفاده در آورند.
با گسترش روابط اقتصادی در بین بنگاههای اقتصادی و گوناگونی مبادلات بازرگانی و تنوع محصولات واحدههای اقتصادی بسیاری در قالب موئسسات بازرگانی ایجاد شده به فعالیت می پردازند. در جوامع نوین موسسات بازرگانی در مجموعه بنگاههای اقتصادی سهم بسیاری دارند. این موضوع باعث می شود که تا در فرایند آموزش حسابداری به موسسات بازرگانی توجه ویژه ای شود.امروزه در هر جامعه ای واحد های اقتصادی گوناگون فعالیت می کنند. هر یک از واحدهای اقتصادی در جریان فعالیتهای اقتصادی معاملات و عملیات گوناگونی انجام می دهند. سیستم حسابداری هر واحد اقتصادی باید رویدادهای اقتصادی موثر بر وضعیت مالی آن را شناسایی، ثبت و گزارش کند. تا اطلاعات تهیه شده در اختیار تصمیم گیران و افراد ذینفع قرار گیرد اما همه واحدهای اقتصادی در زمره موئسسات خدماتی قرار نمی گیرند زیرا در جریان عادی فعالیتهای خود عملیاتی انجام می دهند که در بسیاری موارد با عملیات واحدهای خدماتی تفاوت دارد. وجود تفاوت در فعالیتهای اقتصادی موسسات مختلف موجب می شود تا نحوه حسابداری آنها با هم یکسان نباشد. خرید و فروش کالا عمده ترین وجه تمایز بین موسسات خدماتی وموسسات بازرگانی است.در حال حاضر با توجه به تاثیر مهمی که عملیات و محاسبات حسابداری در برنامه ریزیهای سازمانها وتصمیم گیریهای مدیران دارد آموزش آن از اهمیت ویژه ای برخوردار است تا با استفاده از اطلاعات و منابع جدید مطا لب و مسائل مفید و کاربردی مطرح شود تا هنر جویان عزیز با مطالعه و یادگیری آنها بتوانند پس از فراغت از تحصیل با توانایی بیشتری از عهده وظایف محوله در قسمتهای مالی سازمان های مختلف بر آیند.
اصول حسابداری سازمان هلال احمر که جزئی از حسابداری دولتی می باشد فن تطبیق تجمیع و تلفیق اصول و موازین حسابداری با قانون و مقررات مربوط بیان گردیده است لذا این آمیختگی و تشکیل در اصول و روشهای حسابداری وقانون و مقررات موضوع از لحاظ سیاسی، اجتماعی واقتصادی در الفصول برنامه ریزی و مدیریت در معنای جامع آن اهداف و مباحثی را ایجاب می نماید. کلمات و اصلاحات در فن حسابداری همانند سایر علوم وفنون دیگر معنی ومفهوم خاص خود را دارند معامله در فرهنگ فارسی به معنی داد و ستد و خرید و فروش است. ودر اصلاح حقوقی یک نوع ایجاب و قبول است. درصورتیکه در اصلاح حسابداری معامله به نوع به نوع فعالیت اطلاق میگرددکه دارای آثار مالی بوده و این آثار مالی تغییر در اقلام ترازنامه را موجب میگردد. استخدام یک نفر به عنوان کارمند از لحاظ حسابداری صرفا فعالیت مالی محسوب نمی گردد ولی پرداخت حقوق ویا دستمزد مستخدمین در ازای ارائه کار و یا خدمت یک فعالیت مالی است که در نتیجه باعث تقلیل درنقدینگی و افزایش هزینه خواهد شد. بنا براین چندین فعالیت مالی ( نه هر نوع فعالیت مالی ) که موجب تغییر در یکی از از اقلام ترازنامه گردد در اصلاح حسابداری معامله نامیده می شود در تعریف حسابداری گفته شده است که حسابداری عبارت است از فن ثبت، طبقه بندی تجزیه وتحلیل و تفسیر رویدادههای مالی یک موسسه در یک دوره مالی در قالب ارقام پول رایج هر کشور (روش تجزیه وتحلیل و تفسیر رویدادههای مالی یک موسسه در یک دوره مالی در قالب ارقام پول ا ستقراری) در تعریف معتبر دیگری بیان شده که حسابداری عبارت است از فرآیند شناسایی، اندازه گیری، ثبت وطبقه بندی اطلاعات مالی به منظور فراهم نمودن امکانات قضاوت آگاهانه و تصمیمات منطق توسط استفاده کنندگان اطلاعات مالی برای یک موسسه در هر دوره ای مالی ظاهرا به نظر می رسد0
این دو تعریف معتبر از حسابداری به یا یکدیگر اختلافات دارند اما در واقع یکی نیستند بدین ترتیب که شناسایی و اندازه گیری و ثبت و طبقه بندی اطلاعات معادل فن ثبت و طبقه بندی و تلخیص رویدادهای مالی و گزارش اطلاعات مالی همان تلخیص رویدادهای مالی موسسه مورد نظر است که مجموعا موجبات قضاوت آگاهانه و اخذ تصمیمات منطقی توسط استفاده کنندگان از اطلاعات مالی را فراهم می سازد0
بدیهی است زمانی حسابداری هر موسسه می توان تعریف فوق را عینیت بدهدکه نسبت به بسط وتکامل حسابداری از جهات نظری و عملی همت نماید و برای بسط و تکامل از هر دو نظر بایستی اصول استانداردهای حسابداری و وقواعد و روشهای متداول در حسابداری مورد عمل حسابداری موسسه قرار گیرد. زیرا عمل نکردن به اصول و استانداردها و واقعه متداول در حسابداری، عدم صحت گزارشات مالی تهیه شده را در پی داشته و تصمیمات متخذه نیز غیره منطقی خواهد بود0
تاریخچه:
اولین بار در سال 1874 میلادی (1291) در زمان ناصر الدین شاه کنوانسیون مصوب 1864 ژنو از سوی ایران پذیرفته شد هر چند سالها هیچ گونه اقدام جدی صورت نگرفت به جز شرکت عبدالصمد ممتاز السلطنه در کنفرانس بین المللی صلیب سرخ در سال 1906 (1284) و دریافت موافقت کنفرانس در پذیرش شیر و خورشید سرخ به عنوان نشان رسمی دولت ایران برای جمعیت خود. دکتر امیر اعلم ( از دانش آموختگان رشته پزشکی در اروپا و از بنیانگذاران چند بیمارستان به سبک غربی در ایران ) در سال 1301 مقررات وضع شده از سوی صلیب سرخ جهانی برای جمعیت ها را ترجمه و در اختیار احمدشاه قرار داد و مقدمات تشکیل جمعیت فراهم شد. نخستین جلسه رسمی کمیته مرکزی جمعیت در مرداد ماه سال 1302 تشکیل گردید و اعضای آن از میان بنیانگذاران و یاری رسانندگان به جمعیت و در جلسه عمومی انتخاب می شدند. هرچند تا سال 1303 عملاً هیچگونه اقدامی در جهت سازماندهی این تشکیلات صورت نپذیرفت. این اقدامات از سال 1304 شروع گردید از جمله راه اندازی مجله ای به عنوان ارگان رسمی جمعیت به نام « شیر و خورشید سرخ » در سال 1307 جمعیت نسوان شیر و خورشید سرخ ایران شکل گرفت. نخستین حرکت امدادی جمعیت کمک به زلزله زدگان تربت حیدریه به همت دکتر امیر اعلم و در زمانی بود که هنوز جمعیت هیچ گونه امکاناتی نداشت. در سال 1308 شمسی کنفرانس دیپلماتیک ژنو درباره صلیب سرخ بین المللی نشان شیرو خورشید سرخ را در کنار نشانهای هلال احمر و صلیب سرخ به عنوان نشان امدادی و دارای مصونیت در میادین نبرد به رسمیت شناخت. در سال 1327 اساسنامه جدید جمعیت طراحی و در مجمع عمومی جمعیت در همان سال به تصویب رسید. برابر مواد 18 و 19 این اساسنامه وظایف جمعیت علاوه بر معالجه مجروحان و رسیدگی به امور اسراء در زمان جنگ، امدادرسانی به هنگام بلیات و حوادث، تأسیس مؤسسات انتقال خون در سراسر کشور، رسیدگی به وضع بینوایان، تربیت جوانان و تربیت پرستار برای مراکز بهداشتی و درمانی تعیین گردید. در سال 1328 دکتر حسین خطیبی نوری به عنوان مدیر عامل جمعیت برگزیده شد. دکتر خطیبی طی سی سال خدمات شبانه روزی خود را کاملاً داوطلبانه در اختیار جمعیت قرار داد، به طوریکه گفته می شود حتی ناهار خود را از منزل می آورده است. در دهة سی جمعیت علاوه برامداد رسانی در موارد مختلف از جمله سیل در جنوب شرق کشور در سال 1336 اقدام به تأسیس جند مرکز تحقیقات پزشکی ونیز درمانگاهها، بیمارستانها و شیر خوارگاههای مختلف در سطح کشور نمود. طی دهة چهل شمسی ارائه خدمات بهداشتی - درمانی به اقشار مختلف مردم و نیز سرپرستی افراد بی خانمان و بی بضاعت با گرایش کودکان و نوجوان به عنوان رویکردی مهم مورد نظر رؤسای جمعیت بود. تا سال 1357 جمعیت شیر و خورشید سرخ دارای بیش از 280 شعبه بود که تقریباً همگان از ارکان مشابه مرکز، مجمع عمومی، هیئت های مرکزی و مدیره و بازرسی برخوردار بودند و ریاست هیئت مرکزی نیز بر عهده استاندار، فرماندار و یا بخشدار بود. فعالیت های ثمربخش « جمعیت شیر و خورشید سرخ » در راه امداد آسیب دیدگان، ایجاد بیش از 700 مؤسسه امدادی، درمانی، بهداشتی، خیریه، تربیتی و اجتماعی از قبیل بیمارستانها، مراکز امدادی و درمانی، بیمارستانها و زایشگاهها، کشتی بیمارستانی، بیمارستانها و درمانگاههای امدادی و صحرائی، سازمان تدارکات درمانی، اندرزگاهها، آمزشگاههای حرفه ای، پرورشگاهها، شیرخوارگاهها، مهدهای کودک، آموزشگاههای پرستاری و بهیاری، مراکز انتقال خون، مراکز مبارزه با سل و سرطان، تأسیسات نوتوانی و دست و پا سازی مصنوعی، شرکت در خدمات بین المللی هنگام وقوع حوادث و سوانح طبیعی و غیر طبیعی در کشورهای خارجی و شرکت در مجامع بین المللی صلیب سرخ، موجب اهمیت و اعتبار روز افزون جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران نزد « کمیته » و « اتحادیه بین المللی جمعیت های صلیب سرخ، هلال احمر و شیر و خورشید سرخ » گردید، که در تنیجه به عضویت « کمیته اجرائی » و « شورای حکام » انتخاب و دبیرکل جمعیت به ریاست « کمیته مشورتی بهداشت » که یکی از چهار کمیته ای است که زیر نظر کمیته اجرائی انجام وظیفه می نماید، انتخاب گردید. در همین راستا در سال 1352 بیستمین کنفرانس بین المللی صلیب سرخ که عالیترین مجمع تصمیم گیری نهضت بین المللی به حساب می آید با حضور بیش از 130 عضو در تهران برگزار شد. مصوبات این کنفرانس در زمینه های مختلف هنوز هم از لحاظ حقوقی مورد ارجاع می باشند.
در اسفند ماه سال 1357 یعنی در کمتر از یک ماه بعد از پیروزی انقلاب، بر اساس مصوبه دولت موقت و در زمانی که دکتر سامی وزیر بهداری و بهزیستی وقت که به عنوان سرپرست جمعیت انتخاب شده بودند، کلیه مؤسسات درمانی و بهداشتی ( شامل 224 بیمارستان، 173 درمانگاه مستقل و مرکز اورژانس، 77 اندرزگاه، 15 مرکز مستقل انتقال خون و 30 مرکز آموزش پرستاری، مامائی، بهیاری و پزشکی به همراه چندین پرورشگاه و خانه کودک ) از جمعیت منتزع و با حفظ مالکیت جمعیت، به وزارت بهداری و بهزیستی وقت منتقل گردید. بعدها امور مربوط به تربیت کادر پیراپزشکی وانتقال خون از جمعیت سلب گردید و اکثر پرورشگاهها و شیرخوارگاهها به سایر سازمانها واگذار گردید. در سال 1359 دکتر علی بهزادنیا مسئوولیت جمعیت را به عهده گرفت و تا حد امکان به بازسازی مجدد ساختار آن پرداخت سپس دکتر سیدحسن فیروز آبادی ریاست جمعیت را به عهده گرفت و تا سال 1362 در این پست باقی ماند و پس از آن مرحوم دکتر سیف اله وحید دستجردی به مدت بیش از 15 سال به عنوان رئیس جمعیت فعالیت کردند. جمعیت در جریان جنگ تحمیلی یکی از درخشانترین خدمات امدادی و درمانی را به رزمندگان اسلام و هموطنان جنگ زده ارائه نمود.
در دی ماه 1362 برابر ماده واحده مصوب مجلس شورای اسلامی، عنوان جمعیت به جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران تغییر یافت و ایران از کلیه حقوق بین المللی خود برای استفاده انحصاری از نشانه شیر و خورشید سرخ صرف نظر کرد و نشان مذکور بلافاصله از آیین نامه اساسنامه تشکل بین المللی جمعیت های صلیب سرخ و هلال احمر حذف گردید، اما به دلیل اینکه این نشان در کنفرانس دیپلماتیک جمعیت های صلیب سرخ و هلال احمر به تصویب رسیده بود لغو آن نیز باید در اجلاس مشابه صورت پذیرد و از آنجایی که برپایی چنین اجلاسی تا کنون در دستور کار تشکل بین المللی جمعیت های صلیب سرخ و هلال احمر قرار نداشته این نشان همچنان در اسناد مربوط به کنوانسیونهای چهارگانه ژنو و پروتکل های الحاقی آنها به کار برده می شود.
در سال 1367 اساسنامه جمعیت توسط مجلس شورای اسلامی تصویب شد در این اساسنامه رئیس جمعیت به پیشنهاد وزیر بهداشت و حکم رئیس جمهور تعیین می شود و نماینده وزیر بهداشت در هیئت اجرائی به عنوان عالیترین رکن جمعیت حضور داشته است.
از نظر منابع مالی نیز علاوه بر بودجه دولتی برابر اساسنامه چهل و دو در صد از درآمد حاصل از حق الثبت اسناد رسمی، 55 در صد از درآمد یک درصد کارمزد ثبت سفارشات، یک ریال از هر مراسله سفارشی و 5/2 ریال از هر تلگراف ارسالی، سایر اعانات مردمی و سازمانها و یک درصد از قیمت هر بلیط هواپیما و کشتی تعیین گردید. علی رغم تأکید اساسنامه فوق به بازگردانیدن اموال و املاک تحت تصرف نهادها به جمعیت متأسفانه شماری از املاک مزبور همچنان در اختیار آنان قرار دارد. به دنبال تصدی ریاست جمعیت توسط دکتر نوربالا در سال 1378 تحولات و تغییرات وسیعی در جمعیت به وقوع پیوست که یکی از مهمترین آنها دور شدن جمعیت از جهت گیری های سیاسی کشور و پایبندی به اصول هفتگانه نهضت بین المللی صلیب سرخ و هلال احمر ( انسانیت، بی غرضی، بی طرفی، عدم وابستگی، خدمات داوطلبانه، یگانگی و جهان شمولی ) بوده است. تبدیل معاونتهای امداد و نیز جوانان به سازمان امدادو نجات و سازمان جوانان، احیاء و بازسازی سازمان داوطلبان، تشکیل معاونت حقوقی، برنامه ریزی و امور مجلس، افزودن واژه درمان به معاونت توانبخشی، ارتقاء « مرکز آموزش و تحقیقات » به « مؤسسه آموزش عالی علمی - کاربردی هلال احمر ایران »، به دست آوردن مجدد مسئوولیت هیئت پزشکی حج پس از 20 سال، انتخاب به عنوان عضو هیئت حاکمه فدراسیون، تشکیل کانون های دانشجویی در بیش از 290 دانشگاه با بیش از صدهزار دانشجوی فعال، ارتقاء کمی و کیفی در حوزه های مختلف امداد از جمله آموزش، تجهیزات جدید از جمله خودرو، آمبولانس، چرخبال، سیستم مخابراتی و همچنین در زمینه درمان ( 20 مرکز درمانی در داخل کشور و 10 بیمارستان و درمانگاه در خارج از کشور ) و توسعه توانبخشی ( اعم از ارتوپدی فنی، فیزیوتراپی، بازتوانی روانی، شنوایی سنجی، بینایی سنجی، هیدروتراپی و... ) از اقداماتی بوده است که به دنبال ریاست دکتر نوربالا در جمعیت به وقوع پیوست. در جلسه علنی روز چهارشنبه 24 اردیبهشت ماه 1382 در مجلس شورای اسلامی منجر به اصلاح بخشی از اساسنامه قبلی شد. به موجب آن ارکان اداره کننده جمعیت چنین تغییر نمود: از مهمترین اقداماتی که در راستای مردمی تر کردن جمعیت و رها سازی از وابستگی به دولت و انتصابی بودن، صورت گرفت، برگزاری انتخابات در 21 اردیبهشت ماه 1383 در ساسر کشور بود و در شهرستانها مجمع شهرستان با انتخاب شورای اجرائی شهرستان که رئیس شعبه را تعیین می نمایند و منتخبین آنها مجمع استان و هیئم مدیره استان را تشکیل خواهند داد که مدیر عامل را بر می گزینند در مجمع عمومی که از سراسر کشور 7 نفر از اعضای شورای عالی را برمی گزینند که این شورا نیز یک نفر ار به عنوان رئیس جمعیت جهت صدور ابلاغ به رئیس جمهور معرفی می نمایند. در شورای عالی علاوه بر 7 نفر ذکر شده رئیس جمعیت، خزانه دار، دبیرکل و 4 نفر منتخب رئیس جمهور نیز حضور دارند. دولت عثمانی در سال 1876 به جای استفاده از نشان صلیب‌سرخ از معکوس رنگ‌های پرچم خود یعنی هلال‌احمر در زمینه سفید برای جمعیت‌ملی خود استفاده کرد
که بعدها بسیاری از کشورهای اسلامی آن را به عنوان نشان جمعیت‌ملی خود بکار بردند. جایگاه جمعیت هلال‌احمر از نظر عرف بین‌المللی بسیار حائز اهمیت است. صلیب‌سرخ و هلال‌احمر بین‌المللی، بزرگترین شبکه بشردوستانه غیرسیاسی و امدادرسانی جهان محسوب می‌شوند.
امروزه در سطح بین‌المللی یکی از معیارهای سنجش میزان فعالیت‌های بشردوستانه و غیرسیاسی در هر کشور، وضعیت جمعیت ملی هلال‌احمر و صلیب‌سرخ و عدم وابستگی و غیرسیاسی بودن آن‌ها است.
عنوان سازمان بین‌المللی که با هدف تخفیف آلام انسانی و حفظ و پیشرفت بهداشت عمومی، بر طبق موافقتنامه ژنو در سال 1864 میلادی و در نتیجه تلاش ژن هنری دونان سوئیسی تشکیل شد، صلیب‌سرخ است.
در سال 1862 ژن هنری‌ دونان کتاب خاطره‌ای از سولفرینو را شرح داد و خواستار تشکیل جمعیت‌های امدادی داوطلب برای تسکین آلام این‌گونه آسیب‌دیدگان از جنگ شد.
وی پیشنهاد داد که خدمت به زخمی‌های نظامی، فعالیتی بی‌طرف محسوب شود و انجمن ژنوی امور عام المنفعه با علاقه وافر از پیشنهاد وی استقبال کرد.
در نتیجه، کنفرانسی بین‌المللی با شرکت نمایندگان 16 کشور در ژنو تشکیل شد و موافقتنامه 1864 برای بهبود وضع مجروحان و رنجوران نظامی میدان جنگ تدوین شد و به امضای نمایندگان 12 دولت از کشورهای شرکت‌کننده رسید. در آن بی‌طرف شمردن متصدیان خدمات پزشکی نیروهای مسلح، رفتار انسانی با زخمی‌ها و بی‌طرفی غیر‌نظامیانی که داوطلبانه به کمک مجروحان جنگ می‌شتابند و نیز علامتی بین‌المللی به منظور مشخص شدن اعضا و وسایلی که در این راه به کار می‌روند، پیش‌بینی شده بود.
به خاطر ملیت دونان، صلیبی سرخ بر زمینه‌ای سفید به تقلید از پرچم سوئیس به عنوان نماد و علامت آن انتخاب شد.
در سال 1963 میلادی، در 88 کشور جهان جمعیت‌های ملی صلیب‌سرخ پدیدآمد و همچنین 2 گروه بین‌المللی دیگر نیز مرکزشان در ژنو دایر بود. یکی کمیته بین‌المللی صلیب‌سرخ که در سال 1863 تأسیس شد و مرکب از 25 تن از بزرگان سوئیس بود که هنگام جنگ به عنوان میانجی‌های بی‌طرف خدمت می‌کردند و دیگری اتحادیه جمیعت‌های صلیب‌سرخ که در سال 1919 تأسیس شد و هدفش کمک‌های متقابل و همکاری و توسعه فعالیت‌های مربوطه در زمان صلح بود.
فعالیت صلیب‌سرخ بین‌المللی از پایان جنگ‌جهانی دوم توسعه فراوانی یافت. کمیته بین‌المللی صلیب‌سرخ (ICRC )، که مقر آن در ژنو قراردارد، سازمانی است بی‌طرف، بی‌غرض و مستقل که وظیفه منحصراً‌ بشردوستانه آن عبارت است از: حفاظت از زندگی و کرامت قربانیان جنگ و نیز خشونت داخلی و یاری‌رسانی به آنها. فعالیت‌های کمیته بین‌المللی بر پایه مقررات حقوق بشردوستانه استوار است و در موارد سیاسی، دینی و عقیدتی بی‌طرف است.
تاسیس در ایران
دولت ایران در سال 1301 جمعیت ملی خود را تأسیس کرد، ولی به جای استفاده از نشان صلیب‌سرخ و یا هلال‌احمر علامت شیر و خورشید سرخ را به عنوان نشان جمعیت خود انتخاب کرد.
علامت شیر و خورشید در کنفرانس ژنو در سال 1929 به عنوان نشان سوم مورد حمایت بین‌المللی، به تصویب رسید. از آن پس 3 نشان صلیب‌سرخ، هلال‌احمر و شیر و خورشیدسرخ به عنوان نشانه‌ای رسمی و بین‌المللی شناخته شد و نهایتاً در متن کنوانسیون‌های چهارگانه ژنو مصوب 1949 به عنوان نشانه 3 گانه بین‌المللی که تحت حمایت حقوق بین‌الملل بشردوستانه قرار دارد به تصویب رسید.
پس از پیروزی انقلاب‌‌اسلامی و در سال 1359 دولت ایران با ارسال نامه‌ای به دولت سوئیس به عنوان امین و نگاهدارنده قراردادهای چهارگانه ژنو، اعلام کرد که استفاده از شیر و خورشید سرخ را به حالت تعلیق درآورده و به جای آن از نشان هلال‌احمر استفاده خواهد کرد. از آن پس جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران به جمعیت هلال‌احمر جمهوری اسلامی ایران تغییر نام یافت.
جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۰۱ خورشیدی (۱۹۲۲ میلادی) با نام جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران بنیان گذاشته‌شد و در سال ۱۳۰۳ توسط کمیته بین‌المللی صلیب سرخ و فدراسیون بین‌المللی جمعیت‌های صلیب سرخ و هلال احمر به رسمیت شناخته شد این جمعیت در سال ۱۳۶۲ ضمن تغییر نشان، به نام کنونی تغییر عنوان دادجعیت هلال احمر ایران عضوی از نهضت بین‌المللی صلیب سرخ و هلال احمر است و در داخل کشور و در برخی موارد در دیگر مناطق جهان فعالیت دارد.
جمعیت شیر و خورشید سرخ، نخستین و بزرگترین جمعیت خیریه ایران بود که عهده‌دار وظایف متعددی در مسائل مربوط به امدادرسانی در حوادث غیرمترقبه و امدادی، تاسیس بیمارستان و درمانگاه، تهیه دارو و تجهیزات پزشکی، تربیت پرستار، نگهداری از کودکان بی‌سرپرست، ارائه برنامه‌های ویژه برای جوانان و برخی فعالیت‌های عمرانی در داخل و خارج کشور بوده‌است اما پس از انقلاب ۱۳۵۷ و در پی تغییر نام و ساختار، این جمعیت به‌شدت وابسته به کمک‌های دولتی شد و بسیاری از وظایف درمانی، بهداشتی و حمایتی جمعیت از آن منتزع شد.
هلال احمر ایران میزبان سومین اجلاس منطقه‌ای جمعیت‌های صلیب سرخ و هلال احمر خاورمیانه و شمال آفریقا با حضور نمایندگان ۴۰ کشور و سازمان جهانی در اردیبهشت ۱۳۸۰ در تهران بود.

 

اساسنامه جمعیت هلال احمر
جمعیت هلال احمر جمهورى اسلامى ایران (جمعیت سابق شیر و خورشید سرخ ایران) که در این اساسنامه جمعیت نامیده مى‏شود، مؤسسه‏اى خیریه، غیرانتفاعى و داراى شخصیت حقوقى مستقل مى‏باشد. جمعیت، به کلیه تعهدات و قراردادهاى بین المللى مربوط به اهداف و وظایف جمعیتهاى هلال احمر و صلیب سرخ و نیز مقررات اتحادیه جمعیتهاى صلیب سرخ و هلال احمر که با قانون اساسى و سایر قوانین جمهورى اسلامى ایران مغایرت نداشته باشند، پاى بند بوده « و در مسائل امدادى و بهداشتى درمانى برون مرزى و درون مرزى و تعهدات مربوطه در راستاى سیاستهاى دولت جمهورى اسلامى ایران طبق اساسنامه عمل مى‏کند . — اصلاحیه به موجب مصوبه جلسه مورخ ۲۴/۲/۱۳۸۲ مجلس شوراى اسلامی
ماده ۲
اهداف جمعیت عبارتند از: تلاش براى تسکین آلام بشرى، تأمین احترام انسانها و کوشش در جهت برقرارى دوستى و تفاهم متقابل و صلح پایدار میان ملتها و همچنین حمایت از زندگى و سلامت انسانها بدون درنظر گرفتن هیچگونه تبعیض میان آنها.
ماده ۳
وظایف جمعیت در سطح کشور و خارج از کشور بدین قرار است.
۱- ارائه خدمات امدادى در هنگام بروز حوادث و سوانح طبیعى مثل زلزله و سیل و غیره در داخل و خارج از کشور.
۲- ارائه کمکهاى اولیه در حوادث غیر مترقبه بوسیله امدادگران.
۳- برنامه ریزى و اقدام در جهت آمادگى مقابله با حوادث و سوانح و آموزش عمومى در این زمینه و تربیت کادر امدادى و نیروى انسانى مورد نیاز.
۴- ارسال کمک و اعزام عوامل امدادى و درمانى به سایر کشورها در صورت لزوم.
۵- کمک به امر توانبخشى و ارائه خدمات اجتماعى در جهت تسکین آلام آوارگان، پناهندگان، مرضى و معلولین و ایجاد حس تعاون و تفاهم و دوستى و نیکوکارى بین مردم.
۶- تلاش در جهت تسکین آلام بشرى و کمک به امر سلامت جامعه و دفاع از ارزشهاى انسانى و کوشش در جهت برقرارى دوستى و تفاهم متقابل و صلح پایدار میان ملتها.
۷- اداره امور جوانان جمعیت و توسعه مشارکت جوانان در تصمیم‏گیریها و فعالیتهاى مربوط به آنها و تربیت و آموزش جوانان مذکور به منظور آماده ساختن آنان در انجام خدمات امدادى و عام‏المنفعه.
۸- کمک به تهیه دارو و وسایل و تجهیزات پزشکى مورد نیاز مراکز بهداشتى، درمانى و آموزشى کشور با موافقت وزارت بهداشت و با همکارى هلال احمر و صلیب سرخ جهانى که عضو اتحادیه بین‏المللى صلیب سرخ و هلال احمر جهانى هستند.
تبصره ۱- کمک‏هاى ارسالى جمعیت به سایر کشورها به صورت جنسى و یا نقدى و یا خدمات انسانى خواهد بود.
تبصره ۲- هزینه آن قسمت از خدمات و کمک‏هاى اولیه امدادى و یا سایر خدماتى که از طرف دولت در سطح کشور و کمک امدادى و درمانى و بهداشتى خارج از کشور به عهده جمعیت محول مى‏شود، توسط دولت به جمعیت پرداخت مى‏گردد تا طبق مقررات و ضوابط خاص جمعیت به مصرف رسانیده شود.
تبصره ۳- جمعیت مکلف است حتى الامکان نسبت به کمکهاى نقدى و جنسى که به آسیب دیدگان و نیازمندان خصوصاً در خارج از کشور انجام مى‏دهد دقت و نظارت کامل اعمال کند تا این کمکها به افرادى که استحقاق آن را دارند برسد.
ماده ۴
در زمان جنگ و در تصادمات و برخوردهاى مسلحانه، جمعیت و عوامل امدادى آن طبق مقررات ملى و بین المللى و مصون از هر گونه ممانعت و یا تعرض دستجات متخاصم، بى طرفانه به کمک مجروحین و آسیب دیدگان و پناهندگان و آوارگان و اسراء و جستجوى مفقودالاثرها شتافته و به طرفین درگیر به نحو یکسان و بدون هیچگونه تبعیضى کمکهاى انسانى خود را عرضه مى‏نماید و طرفین متخاصم مکلف به احترام و همکارى با جمعیت و عوامل آن مى‏باشند. تبصره – علامت هلال احمر نشان اختصاصى جمعیت هلال احمر جمهورى اسلامى ایران بوده و استفاده از این علامت به استثناى بهدارى نیروهاى مسلح جمهورى اسلامى ایران بدون اجازه قبلى از جمعیت ممنوع مى‏باشد.
ماده ۵
کلیه وزارتخانه‏ها، سازمانها و شرکتها و مؤسسات دولتى بالاخص هواپیمایى و کشتیرانى و شرکت سهامى راه آهن جمهورى اسلامى ایران و گمرک ایران موظفند خصوصاً به هنگام بروز حوادث و یا در زمان جنگ در اجراى وظایف جمعیت همکارى و تشریک مساعى لازم را بنمایند.
ماده ۶
هرکس از زن و مرد و کوچک و بزرگ بدون ملاحضات سیاسى، مذهبى، نژادى و با رعایت این اساسنامه و مطابق آئین نامه عضویت جمعیت مى‏تواند عضو جمعیت گردد.
ماده ۷ (اصلاحى(
- ارکان جمعیت هلال احمر عبارتند از:
۱- مجمع عمومى – شوراى عالى – رئیس – دبیرکل – بازرس یا بازرسان.
۲- مجمع استان – هیات مدیره – مدیر عامل استان – بازرس یا بازرسان.
۳- مجمع شهرستان – شوراى اجرایى شهرستان – رئیس شعبه – بازرس یا بازرسان.
تبصره ۱- کلیه اعضاء و داوطلبین فعال جمعیت در هر شهرستان عضو مجمع شهرستان محسوب شده و اعضاى مجمع استان از نمایندگان معرفى شده مجامع شهرستانهاى تابعه و اعضاى مجمع عمومى نیز از نمایندگان معرفى شده از مجامع استانها تشکیل مى‏شوند.
تبصره ۲- حد نصاب تشکیل و رسمیت یافتن جلسه مجمع عمومى و مجامع استانى و شهرستانى در نوبت اول با حضور دو سوم اعضاء هر مجمع خواهد بود و در صورت عدم تأمین حد نصاب در نوبت اول، جلسه دوم که حداکثر پانزده روز بعد از نوبت اول خواهد بود با حضور هر تعداد از اعضاء رسمیت خواهد یافت.
تبصره ۳- هیأت اجرایى فعلى موظف است در اولین فرضت ممکن آیین‏نامه و دستورالعمل برگزارى انتخابات مجمع عمومى و مجامع استان و شهرستان را تدوین و تصویب نماید به نحوى که حداکثر ظرف مدت نه ماه پس از لازم‏الاجراء شدن این قانون، مجامع استان و شهرستان و ظرف مدت یک سال مجمع عمومى و سایر ارکان جمعیت مطابق این اصلاحیه تشکیل گردد.
تبصره ۴- جمعیت هلال احمر در سراسر کشور داراى شخصیت حقوقى واحد است.
ماده ۸ (اصلاحى)
وظایف و اختیارات مجمع عمومى و مجامع استانى و شهرستان عبارت است از:
الف – وظایف و اختیارات مجمع عمومى:
۱- تعیین و تصویب سیاستهاى کلان جمعیت
۲- تصویب مرانامه و نظامنامه جمعیت در چارچوب اساسنامه و مقررات فدراسیون بین‏المللى صلیب سرخ و هلال‏احمر.
۳- تصویب برنامه و بودجه و ترازنامه سالانه جمعیت.
۴- تصویب آیین‏نامه‏ها و دستورالعملهاى لازم در مورد شرح وظایف و اختیارات شوراى عالى.
۵- استماع گزارش بازرس یا بازرسان.
۶- انتخاب هفت نفر از اعضاى شوراى عالى.
۷- انتخاب بازرس یا بازرسان.
ب – وظایف و اختیارات مجامع استان و شهرستان:
۱- تدوین برنامه‏هاى کلى استانى و شهرستانى در چهارچوب مقررات و سیاستهاى کلان جمعیت.
۲- پیشنهاد برنامه و بودجه سالانه جمعیت مربوط به سطوح بالاتر و تصویب ترازنامه سالانه جمعیت مربوطه.
۳- استماع گزارش بازرس یا بازرسان.
۴- انتخاب چهار نفر اعضاى هیأت مدیره براى استان و شوراى اجرایى براى شهرستان.
۵- انتخاب بازرس یا بازرسان.
تبصره – شرایط اعضاء، چگونگى و شیوه دعوت و تشکیل مجامع استان و شهرستان و مجمع عمومى و برگزارى انتخابات بر اساس آیین‏نامه‏هایى خواهد بود که در دوره اول توسط هیأت اجرایى فعلى و در دوره‏هاى بعد توسط مجمع عمومى تصویب مى‏گردد. ۱و۲) اصلاحى به موجب مصوبه مورخ ۲۴/۲/۱۳۸۲ مجلس شوراى اسلامى
ماده ۷ (قبل از اصلاح)
اداره امور جمعیت توسط رئیس جمعیت صورت مى‏گیرد که عزل و نصب نامبرده به پیشنهاد وزیر بهداشت درمان و آموزش پزشکى و حکم ریاست جمهورى انجام خواهد شد.
ماده ۸ (قبل از اصلاح)
هر چهار ماه یکبار و یا عنداللزوم به دستور و ریاست وزیر بهداشت و درمان و آموزش پزشکى و با حضور رئیس، معاونین و بازرسان جمعیت تشکیل مى‏گردد و گزارش عملکرد و مسائل مالى جمعیت به اطلاع وزیر خواهد رسید.
ماده ۹
وظایف و اختیارات رئیس جمعیت به قرار زیر است:
۱- انتخاب و نصب و یا عزل دبیر کل و خزانه دار کل و نظارت مستقیم و مستمر بر کار آنان.
۲- تشکیل و اداره جلسات «شوراى عالى«.
۳- تمهید مقدمات تشکیل کنفرانسهاى بین المللى و منطقه‏اى مربوط به جمعیت هلال احمر و صلیب سرخ بین المللى در ایران.
۴- برقرارى ارتباط با مقامات جمهورى اسلامى ایران.
۵- نظارت مستقیم و مستمر بر امور بین المللى جمعیت.
۶- دستور ارسال کمکها و عوامل امدادى به سایر کشورها.
۷- مراقبت بر حسن اجراء اساسنامه و نظارت بر اجراى مقررات بین المللى انسانى.
۸- مراقبت بر حسن اجراء مصوبات شوراى عالى و سایر مقررات ناظر بر کار جمعیت.
۹- اعطاى نشانهاى درجه اول مخصوص جمعیت.
ماده ۱۰(اصلاحى)
- ترکیب و وظایف شوراى عالى، هیأت مدیره استان و شوراى اجرایى استان:
الف – اعضاى شوراى عالى عبارتند از:
۱- هفت نفر عضو منتخب مجمع عمومى به مدت چهار سال
۲- چهار نفر از شخصیتهاى برجسته و صاحب نظر کشور، مطلع و مسلط به امور امدادى، بهداشتى، درمانى امور جوانان و حقوق بشر دوستانه با معرفى رئیس جمهور به مدت چهار سال.
۳- رئیس جمعیت.
۴- دبیرکل.
۵- خزانه دار کل.
۶- یک نفر از مدیران ارشد اجرایى جمعیت به انتخاب رئیس جمعیت.
۷- بازرسان «بدون حق رأى«.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   60 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله پروژه پایان دوره کارآموزی جهت اخذ مدرک کارشناسی ناپیوسته حسابداری

دانلودمقاله بررسی بازار سبزیجات خشک

اختصاصی از سورنا فایل دانلودمقاله بررسی بازار سبزیجات خشک دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

هدف و ضرورت تحقیق
با توجه به اینکه در ایران انوع آب و هوا وجود دارد و شرایط و اقلیم نیز متنوع می باشد در نتیجه تنوع سبزیجات آن بسیار می باشد و همچنین سبزیجات ایران بواسطه ی نحوه ی عملیات کاشت و داشت و برداشت و وجود خاک بسیار غنی و حاصل خیز در جهان مطلوبیت زیادی دارا می باشد.
در همین راستاها بایستی در سدد صدور این محصولات به خارج از کشور به بهترین نحو ممکن کوشید و لذا نگهداری و عرضه ی داخلی آن نیز یکی دیگر از هدفهای این رشته می باشد و برای محقق کردن این ارزشها ابتدا باید روشی یافت که توانایی نگهداری بهینه در زمان طولانی بصورت مطلوب و تازه را داشته باشد. لذا خشک کردن سبزیجات راهی است مناسب برای این امر.
طی برقراری ارتباط با تعدادی از صنایع مرتبط و مذاکرات انجام شده ضرورت بررسی بازار جهت انجام سرمایه گذاری های تولیدی در ایران ضروری می باشد، لذا با توجه به کاربردی بودن طرح نسبت به بررسی بازارهای داخلی و خارجی و ارائه ی راهکارهای ورود به این بازارها لازم می باشد.
فرضیه ی تحقیق:
1. صادرکنندگان و تولید گران سبزیجات خشک از دانش و فنون بازاریابی آگاهی لازم را دارند.
2. سبزیجات خشک از کیفیت مناسب برای صادارات برخوردار می باشند.
3. روشهای نوین تولید سبزیجات خشک از سوی تولیدکنندگان مورد استفاده قرار می گیرد.

 

روش تحقیق:
با توجه به وجود انواع روشهای تحقیق در این پژوهش ترکیبی از روش کتابخانه ای و میدانی مورد استفاده قرار گرفته است به این نحو که پیشینه تحقیق ابتدا بر حسب مطالعات اسنادی جمع آوری شده و سپس از طریق مصاحبه با افراد مرتبط با این رشته می باشد.

 

 

 

 

 

فصل دوم
ادبیات تحقیق

تجارت بین الملل و کشورهای روبه توسعه
تجارت خارجی معمولاً به کل واردات و صادرات کشور اطلاق می شود که ارتباط متقابل با دنیای خارجی را اقتضا می کند، ارتباط با دنیای خارجی هم از لحاظ واردات و هم از لحاظ صادرات در بررسی احتمال ایجاد وابستگی اهمیت پیدا می کند. می دانیم که صادرات جزئی از تقاضای کل برای تولیدات داخلی به شمار می رود و حاصل آن کسب درآمد ارزی برای کشور است که پس از انتقال و تبدیل به ریال می تواند منشاء مخارج القایی و افزایش تکاثری درآمد ملی گردد. صادرات بویژه زمانی که با مزیت های نسبی کشور در تولید آنها مطابقت داشته باشد راهی برای افزایش رفاه اقتصادی داخلی و استفاده بهینه از منابع است. هدایت منابع اقتصادی به تولید کالاهای صادراتی از یک سو باعث تقسیم کار و تخصیص می شود و از سوی دیگر تولید کنندگان داخلی را به بازار خارجی وابسته می کند.
بنابراین در تجارت خارجی نوع ارتباط مهم است. اگر ارتباط به گونه ای ایجاد شود و نشو و نما یابد که با کمترین خواست و آگاهی یا قدرت کنترل به ادغام در اقتصاد و بازار جهانی منتهی شود تجارت خارجی کشور را وابسته می کند.
بسیاری از کشورهای روبه توسعه به تجارت با دنیای خارجی و بویژه تجارت با کشورهای پیشرفته صنعتی وابسته اند و علت پابرجایی این وابستگی از یک سو نیاز آنها به دانش فنی و امکانات عملی در بکارگیری آن در تولید داخلی و بخصوص تولید کالاهای صادراتی و از سوی دیگر استفاده از مزیت کشور در تولید کالاها و خدمات است که به صرفه جویی های مقیاس و بازار وسیع فروش وابسته می باشند.
لذا تک محصولی بودن از بارزترین اشکال وابستگی به تجارت خارجی است و در عوض کمترین وابستگی به کشورهایی بر می گردد که کالاهای متنوع، عمدتاً از نوع صنعتی و با ارزش افزوده بالا صادر می کنند.
در بیشتر کشورهای در حال توسعه، صادرات فاقد تنوع لازم می باشد و عموماً محدود به یک یا دو ماده عمده است و در اغلب موارد همین صادرات 70 تا 90 درصد درآمد ارزی کشور را تأمین می کند. به عنوان نمونه صادرات پنبه مصر، قهوه برزیل، مس شیلی، کنف بنگلادش، نفت ایران و ... را می توان نام برد. بطوری که تجربیات حاصله از بازرگانی بین الملل تا کنون نشان داده، با مختصر کاهش در بهای جهانی این مواد، یکباره تراز پرداختهای ممالک صادر کننده دچار چنان عدم موازنه ای می شود که حیات اقتصادی آنها را تهدید به نابودی می کند، معمولاً در کشورهایی که صادرات عموماً متکی به ی یا دو محصول کشاورزی یا مواد خام اولیه است درآمد ارزی از ثباتی برخوردار نیست که اولاً این بی ثباتی بسیار شدید است و ثانیاً هزینه های این بی ثباتی بسیار زیاد می باشد . بنابراین ملاحظه می گردد که عطف توجه به صادرات به طور اعم و صادرات محصولات غیر تک محصولی به عنوان یک ضرورت برای رهایی از وابستگی تلقی گردیده است.
جایگاه صادرات غیر نفتی در اقتصاد کشور
اصولاً میزان تولید بر مبنای تقاضا شکل می گیرد، تقاضا ممکن است ناشی از عوامل داخلی یا خارجی باشد فقدان عوامل خارجی تقاضا (در اقتصاد بسته) سبب خواهد شد که تولید تنها بر مبنای عوامل داخلی شکل گرفته و بنابراین علی رغم امکان وجود ظرفیتهای تولیدی، میزان عرضه در میزان تقاضا متعادل خواهد شد. اما چنانچه تقاضای خارجی (صادرات) نیز وجود داشته باشد، طبیعی است که می توان ظرفیتهای بلااستفاده را به کار گرفت و اقدام به تأمین تقاضای خارجی (صدور کالا به خارج) نمود. بنابراین بین ظرفیت های تولیدی و صادرات غیر تک محصولی یک رابطه متقابل وجود دارد.
مطالعات انجام شده در کشورهای مختلف نشان می دهد که کمی استفاده از ظرفیت های تولیدی مبتلا به تمام کشورهای در حال توسعه است. میزان استفاده از ظرفیت های تولیدی بستگی به سطح توسعه اقتصادی، اجتماعی دارد. بدین معنی که هرقدر سطح توسعه پایین تر باشد، میزان استفاده از تجهیزات و منابع موجود کمتر است. در کشورهای جهان سوم علل گوناگونی در عدم استفاده کامل از ظرفیت های تولیدی دخالت دارند که کمبود مواد خام و نیروی انسانی ماهر در صدر این علل قرار دارند.
آثار جانبی افزایش ظرفیت های تولیدی
افزایش ظرفیتهای تولیدی بمنظور صادرات غیر نفتی بر پدیده اشتغال، رکورد و تورم تأثیر می گذارد به بیانی دیگر، به حداکثر رسانیدن استفاده از ظرفیتهای تولیدی می تواند نقش قاطعی در از بین بردن بیکاری، رکود و تورم داشته باشد. فرض می کنیم میزان استفاده از ظرفیتهای تولیدی را از 60 درصد به 100 درصد برسانیم. در این صورت نه تنها تولید به مقدار 40 درصد افزایش می یابد بلکه حداقل 23 درصد بر تعداد شاغلان افزوده می شود (بالا نرفتن تعداد شاغلان درست به میزان 40 درصد ناشی از صرفه جویی های حاصل از مقیاس است) از طرف دیگر عدم استفاده از ظرفیتهای کامل باعث بالا رفتن نسبت سرمایه به نیروی کار و نسبت سرمایه به تولید است که اولی به معنی لزوم سرمایه گذاری بیشتر در مقابل هر نفر شاغل و دومی به معنی بالا رفتن غیر لازم هزینه های تولیدی و افزایش غیر ضروری قیمت کالاست که همراه با کمبود کالا نقش مهمی در ایجاد پدیده تورم رکودی دارد.
نقش صادرات غیر نفتی در ایجاد اشتغال
صادرات غیر نفتی کلیه اجزاء و عوامل اقتصادی به ویژه اشتغال را تحت تأثیر خود قرار می دهد. مصادیق اثر گذاری آن را بر اشتغال می توان در زمینه های تولید، گردآوری، بسته بندی، صدور و بازاریابی یافت. متأسفانه آمار و ارقام دقیق در جهت اثبات این قضیه وجود ندارد ولی با توجه بیشتر به جنبه های کیفی قضیه می توان این تأثیر گذاری را روشن ساخت.
در زمینه تولید، طبیعی است که صرفاً تقاضای داخلی در مقابل تولیدات با فرض وجود بیکاری، زمانی که بین عرضه و تقاضای داخلی تعادل برقرار شود، می تواند اشتغال را افزایش دهد.
از سوی دیگر چنانچه تولیدات مورد نظر به بازارهای خارجی نیز صادر گردد، در واقع افزایش تقاضا تلقی می گردد که امکان تولید و عرضه بیشتر کالاها و بنابراین زمینه اشتغال بیشتر را فراهم می کند. بنابراین صادرات غیر نفتی از جهت تولید می تواند مستقیماً از طریق نیروی کار فعال در فرآیند تولید و یا غیر مستقیم از جهت تأمین مواد اولیه و ماشین‌آلات تولیدات مزبور، اشتغال را تحت تأثیر قرار دهد. البته هر مقدار کالاها یا تولیدات فوق کاربرتر بوده و به منابع داخلی وابستگی بیشتری داشته باشد تأثیر آن بر اشتغال بیشتر است.
کالاهای صادراتی برای صدور بایستی از مراکز تولید گرداوری و جهت صدور مهیا شوند. طبیعی است که این مسأله بایستی توسط نیروی انسانی انجام پذیرد. به عبارت دیگر از این جنبه، نیروی انسانی در بخش حمل و نقل، تجار و صادر کنندگان، نیروهای دولتی مشغول در بخش گمرکات و ... همه به دلیل وجود صادرات می باشد. که البته ارتباط صادرات غیر نفتی و اشتغال از این بابت به حجیم و وزین بودن کالا ارتباط بیشتر دارد یعنی هرقدر کالاهای صادراتی دارای حجم و وزن بیشتری باشد لاجرم باید افراد و نیروی انسانی بیشتری جهت حمل و صدور کالاها به کار گرفته شوند.
به هر حال بین صادرات غیر نفتی و اشتغال رابطه تنگاتنگی وجود دارد که علاوه بر موارد فوق الذکر، زمینه های اشتغال در مواردی چون تحقیقات و بازاریابی، برگذاری نمایشگاههای تجاری-صادراتی، سمینارهای مرتبط با صادرات و مهمتر از انها، ادارات و ارگانهای دولتی که جهت توسعه صادرات تشکیل می شوند (مانند مرکز توسعه صادرات) و ... که به هر حال هریک بنابه مورد، تعدادی از نیروی انسانی کشور را به خود مشغول می کند.
تعریف استراتژی
استراتژی عبارت است از الگو یا طرحی که هدف ها، سیاست ها و زنجیره های عملیاتی یک سازمان را در قالب یک کل به هم پیوسته با یکدیگر ترکیب می کند.
نقش و جایگاه صادرات غیر نفتی در استراتژی های توسعه اقتصادی
اگر بخواهیم رشد و توسعه کشورها را که در نتیجه برنامه و الگوهای خاص صورت گرفته است مشخص و تفکیک کنیم، می توان کشورها را از زاویه تجارت خارجی به دو دسته کلی درون گرا و برون گرا تقسیم نمود.
کشورهای درون گرا به بیانی کشورهای طرفدار سیاست جایگزینی واردات می باشند.
کشورهای برون گرا، کشورهای قائل به صادرات هستند که سیاست بازرگانی خارجی آنها در جهت تشویق صادرات عمل می کند. سعی ما براین است که در اینجا هر یک از دو سیاست را جداگانه تبیین نماییم و نظراتی را که در توجیه و تفسیر هر سیاست بیان شده است معرفی کنیم.
الف- استراتژی جایگزینی واردات
تعریف- سیاست درون نگری اقتصادی و به بیانی استراتژی جایگزینی واردات مبتنی بر تأمین احتیاجات بازار داخل کشور با تولیدات داخلی می باشد، به صورتی که این تولیدات به مرور جایگزین واردات گردند.
هدف- عمده ترین هدف از انتخاب این استراتژی رهایی از وابستگی وارداتی و رسیدن به خودکفائی است. وابستگی وارداتی به صورتی که کشور را آسیب پذیر کرده است یعنی به علت نیاز شدید به کالاهای وارداتی، چنانچه کاهش یا قطع واردات صورت گیرد، کشور مزبور در تنگنای اقتصادی قرار گرفته و عواقب ناگوار سیاسی، اقتصادی برای آن بوجود می آید.
از یک طرف انتخاب این روش در جهت کاهش یا قطع نیازهای ارزی و آسیب پذیری می باشد و از طرف دیگر باعث تشویق تولیدات داخلی می شود که این تشویق و حمایت از تولیدات داخلی معمولاً با روشهای کنترل ارزی، تعرفه و عوارض گمرکی، سهمیه بندی ها و دیگر سیاست های محدودکننده واردات انجام می گیرد. همچنین در مورد ایجاد صنایع جایگزینی واردات چنین مطرح می شود که این گونه صنایع بالاخره به مرحله سود آوری تولید به مقیاس وسیع و هزینه های کم خواهد رسید و یا اینکه تراز پرداخت ها با ورد مقدار کمتری از کالاهای مصرفی بهبود می یابد.
نقد و بررسی این استراتژی
عامل مهم در انتخاب استراتژی جایگزینی واردات، رهایی از وابستگی وارداتی و رسیدن به خودکفایی بود. یعنی جایگزین کردن واردات بوسیله محصولات داخلی، روش کلی در این سیاست تمایل به کاهش یا قطع روابط تجاری است که در صورت شدت این تمایل به صورت سیاست انزوای کامل و در صورت ضعف تمایل به شکل متعادل تر متوجه سیاست مبتنی بر خودکفائی می باشد.
ب- استراتژی توسعه صادرات:
تعریف- سیاست برون گرایی اقتصادی و به بیان دیگر سیاست توسعه اقتصادی بر اساس «توسعه بخش صادرات» مبتنی بر تشویق صادرات در کشور است. یعنی در جهت صادرات کالا و افزایش صادرات در کشور و با تأکید بر توسعه صنایعی که از مزیت نسبی برخوردارند و یا اینکه به گونه ای امکانات تولیدی دارند.
هدف- تأمین منافع اقتصادی کشور از طریق توسعه و تنوع در صادرات و تحصیل هرچه بیشتر درآمد های ارزی به کمک آن می باشد. به عقیده چنری در کشورهای در حال توسعه صادرات محصولات صنعتی نه تنها منبع رشد اقتصادی برای آنها می باشد بلکه در برطرف کردن نیازهای ارزی آنها بسیار مؤثر است. وی معتقد است که در سیاست توسعه بخش صادرات اصول و مکانیسم بازار باید در نظر گرفته شود، چون در غیر این صورت صادرات در بازارهای بین المللی شکست خواهد خورد و در نتیجه رشد و توسعه اقتصادی هم حاصل نخواهد شد.
نقد و بررسی این استراتژی
روش کلی در سیاست توسعه بخش صادرات تمایل به تجارت آزاد دارد و در صورت عدم ایجاد هرگونه محدودیتی در اعمال این سیاست آن را می توان استراتژی درهای باز اقتصادی نامید که مبتنی بر اصل مزیت نسبی در اقتصاد کشور می باشد. نکته مهم این است که بدون در نظر گرفتن امکانات توید کشور نمی توان از صادرات صحبتی کرد و این تولید می بایست کالاهای قابل عرضه در بازارهای بین المللی باشد و توجه به عواملی که امکانات رقابت را با ممالک دیگر فراهم می سازد، نیز از ضروریات است.
انواع استراتژی های رقابتی عام
مسأله اساسی در استراتژی رقابتی، عبارت است از موقعیت نسبی مؤسسه در درون صنعت مربوط به خود، موضع گیری نشانگر آن است که آیا سود آوری مؤسسه نسبت به میانگین صنعت ذیربط بالاست یا پایین. مؤسسه ای که بتواند به درستی موضع گیری کند، ممکن است میزان بازیافت در خور توجهی کسب کند. حتی اگر که ساختار صنعت، نامطلوب و سود آوری آن متوسط باشد. رکن اساسی عملکرد بالای میانگین در بلند مدت در واقع آن گونه برتری رقابتی است که بتوان حفظش کرد. اگرچه مؤسسه می تواند برابر با رقبایش دارای شمار فراوانی از نقاط ضعف و قوت باشد، اما دو گونه برتری اساسی هست که مؤسسه می تواند داشته باشد. هزینه کم و تمایز محصول، اهمیت هر توانایی یا ضعف مؤسسه در نهایت تابع اثر گذاری آن به هزینه یا تمایز نسبی است. برتری هزینه و تمایز به نوبه خود از ساختار صنعت مربوط سرچشمه می گیرد. آنها پی آمد توانمندی مؤسسه در برخوردی بهتر از رقبایش با پنج نیرو هستند.
دو مرود اساسی برتری رقابتی یعنی هزینه کمتر و تمایز محصول، همگام با دامنه فعالیت هایی که مؤسسه سعی دارد به کمک آنها به آن دو دست یابد یعنی هدف گسترده و هدف کوچک، منجر به سه «استراتژی عام» برای دست یابی به عملکرد بالای میانگین در آن صنعت می شود که عبارتند از:
1-رهبری هزینه 2-تمایز محصول 3-تمرکز فرآورده.
استراتژی سوم یعنی تمرکز فرآورده به دو گونه می باشد:
الف- تمرکز در هزینه.
ب- تمرکز بر تمایز.
هریک از استراتژی های عام مسیر کاملاً مستقلی را به سوی برتری رقابتی طی می کند در حالیکه نوع برتری را با توجه به هدف استراتژیک مورد نظر بر می گزیند.
استراتژی های رهبری هزینه و تمایز محصول در پی برتری رقابتی در گستره وسیعی از مؤسسه های موجود در یک صنعت هستند در حالیکه استراتژی های تمرکز، نظر به برتری هزینه (تمرکز بر هزینه) و تمایز (تمرکز بر تمایز) در بخش کوچکی دارند. اقدامات ویژه ای که برای اجرای هر استراتژی عام مورد نیاز است در میان صنایع مختلف، متفاوتند. همچنانکه استراتژی های یک صنعت خاص مختلف اند. هرچند گزینش و اجرای یک استراتژی عام بسیار دشوار است ما این استراتژی ها مسیری منطقی هستند که به سوی برتری رقابتی در هر صنعت باید آنها را جستجو کرد.
مفهوم بنیادین که در پی استراتژی عام وجود دارد آن است که برتری رقابتی در کانون هر استراتژی قرار دارد و دستیابی به استراتژی رقابتی، مؤسسه را بر آن می دارد که انتخاب کند، یعنی اگر مؤسسه قرار است به برتری رقابتی دست پیدا کند، باید گزینش را درباره نوع برتری رقابتی مورد نظر و محدوده مربوط به آن را انجام دهد. شعار «همه چیز بودن برای همگان» حاکی از میانه روی استراتژیک و زیر میانگین بودن است زیرا این شعار اغلب بدان معناست که مؤسسه اصلاً هیچگونه برتری رقابتی ندارد.
رهبری در هزینه
از میان سه استراتژی عام، رهبری هزینه از همه روشن تر است، در این استراتژی مؤسسه می کوشد تا در رشته صنعتی خود تولید کننده ای کم هزینه باشد. منابع برتری هزینه متنوع بوده و به ساختار صنعت ذیربط بستگی دارد. این منابع ممکن است شامل صرفه جویی های حجم عملیات، مالکیت تکنولوژی، دست یابی ممتاز به مواد خام و عوامل دیگر باشد. دست یابی به موقعیت تولید کننده ای کم هزینه چیزی است فراتر از تنها کسب مهارت ها، بلکه باید تمامی منابع برتری هزینه را ردیابی کرد و به کار بست. تولید کنندگان کم هزینه به طور معمول یک محصول استاندارد یا غیر تجملی را می فروشند و بر حجم وسیع یا برتری های رقابتی مطلق هزینه از کلیه منابع تأکید می ورزند.
اگر مؤسسه ای بتواند رهبری هزینه را بدست آورد و آن را حفظ کند، آنگاه در رشته صنعتی خود در بالای میانگین قرار دارد، مشروط بر آنکه بتواند تسلط خود را بر قیمت ها در حد میانگین رشته صنعتی خود یا پایین تر از آن نگه دارد. مؤسسه پیشرو در هزینه، با ارائه سطح قیمتی معادل یا زیرمیانگین نسبت به رقبایش، موقعیتی دارد که منجر به بازیافت بیشتر می شود. با این وجود، پیشرو هزینه نمی تواند اصولی را که بر کالای متمایز حاکم است نادیده انگارد. اگر محصول وی از نظر مشتریان قابل قبول نباشد، مجبور خواهد بود برای ادامه فروش، قیمت های خود را خیلی کمتر از رقبا کاهش دهد و این امر موقعیت هزینه مطلوب وی را خنثی می کند. یک مؤسسه پیشرو در هزینه، باید از نظر مبانی تمایز کالا، نسبت به رقبایش یا برابر یا نزدیک به آنها باشد تا عملکردی بالای میانگین داشته باشد حتی اگر ناگزیر باشد برای حفظ برتری رقابتی خود بر رهبری هزینه تکیه کند. برابری در مبانی تمایز به پیشرو هزینه اجازه می دهد تا برتری هزینه خود را به طور مستقیم به سودی بیشتر از سود رقبا تبدیل کند. نزدیک بودن به کالای متمایز بدان معنی است که کاهش دادن قیمت برای دستیابی به سهم بازار قابل قبول، هزینه های مؤسسه کم هزینه را افزایش نمی دهد ولذا می تواند بازیافتی بالای میانگین داشته باشد.
منطق استراتژیک دررهبری هزینه، مؤسسه را ملزم می کند که پیشرو هزینه باشد و نه اینکه یکی از مؤسسه هایی که برای نیل به این پایه می کوشند. مؤسسات بسیاری با تشخیص ندادن این نکته، خطاهای جدی استراتژیک مرتکب شده اند. هنگامی که بیش از یک مدعی پیشتازی هزینه وجود داشته باشد، رقابت میان آنان بسیار شدید است زیرا هر میزان از سهم بازار برای همه جدی است. اگر یک مؤسسه نتواند رهبری هزینه را به دست گیرد و دیگران را به رک استراتژی های خود ترغیب کند، پی آمد های سوددهی (و ساختار بلند مدت صنعت) فاجعه آمیز خواهد بود. بدین ترتیب رهبری هزینه آن گونه استراتژی است که اختصاصاً بر پیشدستی در خرید مواد و کالا مبتنی باشد، مگر آنکه دگرگونی های تکنولوژیکی عمده، مؤسسه ای را بر آن دارد که تحولی بنیادی در موقعیت هزینه به وجود آورد.
تمایز محصول
دومین استراتژی عام وجه تمایز محصول است. در استراتژی تمایز محصول، مؤسسه می کوشد تا در زمینه ابعادی که به طور گسترده مورد توجه خریداران است در صنعت مربوط به خود بی همتا باشد و یک یا چند ویژگی را که خریداران موجود در یک صنعت مهم می دانند بر می گزینند و موقعیتی بی نظیر برای خود فراهم می کند تا آن نیازها را برطرف کند. در این صورت چنین مؤسسه ای با قیمت های بالایی که دارد پی آمد این بی همتایی را لمس می کند.
ابزار دست یابی به تمایز در هر صنعت وضع خاص خود را دارد. تمایز ممکن است بر خود محصول، نظام فروش و تحویل آن، شیوه بازاریابی، و عوامل بسیار دیگر مبتنی باشد.
سازمانی که بتواند ویژگی تمایز محصول را به دست آورد و آن را نگه دارد، در صنعت مربوط به خود عملکردی بالای میانگین دارد، به شرط آنکه اضافه قیمت آن از هزینه ای که برای بی همتا شدن صرف شده است فراتر رود. بنابراین، مؤسسه متمایز همواره باید تلاش کند راههایی برای متمایز شدن بیابد به نحوی که اضافه قیمت مربوط، فراتر از هزینه متعلق به تمایز باشد. چنین مؤسسه ای نمی تواند موقعیت هزینه خود را نادیده بگیرد. زیرا قیمت های زیاد آن نسبت به محصولات مشابه، به توسط موقعیت هزینه نامطلوبی که دارد خنثی می شود. از این رو، مؤسسه متمایز با کاهش هزینه درتمام ابعادی که بر تمایز تأثیر نمی گذارند به برابری یا نزدیکی هزینه اش با سطح مرسوم و متناسب با هزینه های رقبا نظر دارد.
منطق استراتژی تمایز محصول، ایجاب می کند که مؤسسه ویژگی هایی را برگزیند که بتواند بر پایه آن خود را جلوه گر کند و آنها جدا با ویژگی های رقبا متمایز باشند. اگر مؤسسه بخواهد با قیمتی بالاتر فروش کند، باید واقعا از جهتی بی همتا باشد یا دست کم در چشم مردم بی همتا جلوه کند. به هر صورت، در مقایسه با رهبری هزینه، اگر شماری از ویژگی هایی که به طور گسترده مورد پسند خریداران است وجود داشته باشد، می توان از بیش از یک استراتژی تمایز بهره برداری کرد.
تمرکز (محدودنگری)
سومین استراتژی عام، تمرکز بر محصول است. این استراتژی کاملاً با دو استراتژی دیگر فرق دارد، زیرا بر گزینش دامنه رقابت محدود، بر درون یک رشته صنعتی مبتنی است- مؤسسه محدود نگر عضو یا گروهی از اعضای صنعت مربوط به خود را بر می گزیند (پاره بازار) و استراتژی خود را برای خدمت به آنها و حذف دیگران به کار می برد چنین مؤسسه ای با بهبود استراتژی خود برای بازارهای انتخابی می کوشد به نوعی برتری رقابتی در آن بازارها دست یابد. حتی اگر که از یک برتری رقابتی فراگیر برخوردار نباشد.
استراتژی محدودنگر به دو گونه است:
الف: تمرکز بر هزینه
ب: تمرکز بر تمایز
در استراتژی تمرکز بر هزینه، مؤسسه در پی برتری هزینه در پاره بازار مورد نظرش می باشد. ولی در استراتژی تمرکز بر تمایز، مؤسسه می کوشد در پاره بازار خود به تمایز محصول دست یابد. هر دوگونه استراتژی تمرکز بر تمایز مؤسسه می کوشد در پاره بازار خود به تمایز محصول دست یابد. هر دو گونه استراتژی تمرکز بر تفاوتهای موجود میان پاره بازار مورد نظر مؤسسه و دیگر پاره بازارهای صنعت ذیربط استوار است.
پاره بازار مورد نظر یا باید در بردارنده خریدارانی با نیازهای غیر معمول باشد، یا در غیر اینصورت، نظام تولید و توزیعی که به شایسته ترین وجه به این پاره بازار خدمات می رساند باید با نظام تولید و توزیع مربوط به پاره بازارهای دیگر متفاوت باشد. تمرکز بر هزینه از اختلافهای موجود در وضعیت هزینه برخی پاره بازارها سود می برد، ولی تمرکز بر تمایز، نیازهای ویژه خریداران یک پاره بازار خاص را مورد نظر قرار می دهد. چنین اختلافهایی حاکی از آن است که بر این پاره بازارها خدمات مناسب به توسط رقبای بزرگی که در عین حال باید پاره بازارهای بسیار دیگری را در نظر داشته باشند نمی رسد. از این رو مؤسسه تمرکزنگر می تواند برتری رقابتی را با خدمت کردن تنها به این پاره بازارها به دست آورد. البته آشکار است که گستردگی بازار مورد نظر درجاتی دارد، اما اصل بنیادی تمرکز، عبارت است از استفاده از تمایزات ظریفی که بازار مورد نظر با وضعیت تعادلی رشته صنعتی دارد. ناگفته نگذاریم که تمرکز محدود نیز به تنهایی برای دست یابی به عملکرد بالای میانگین کافی نیست.
محدود گرایی، یعنی استفاده از فرصتهای ناشی از عملکرد پایین تر یا بالا تر از حد مطلوب رقبای بزرگ ممکن است رقبا در تأمین نیازهای یک پاره بازار خاص عملکرد مطلوب نداشته باشند و این امر امکان اقدام را برای تمایز محدود فراهم می آورد، رقبایی که هدفهای بسیار وسیع دارند نیز ممکن است عملکردی فراتر از میزان لازم برای تأمین نیازهای یک پاره بازار داشته باشند، بدین معنا که برای این خدمات، هزینه هایی را بیش از حد لازم تقبل می کنند. فرصتی که برای استراتژیست های محدود نگر باقی می ماند این است که با نیازهای چنین پاره بازاری برخورد کنند و دیگر هیچ.
اگر پاره بازاری که مورد نظر استراتژیست تمرکزگراست با پاره بازارهای دیگر تفاوت نداشته باشد، استراتژی تمرکز موفق نخواهد شد. مثال این مطلب رقابت شرکت های کوچک نوشابه سازی با سایر شرکتهای بزرگ با تنوع محصولات در این زمینه می باشد.
همچنین اگر مؤسسه ای بتواند در پاره بازار خود به رهبری هزینه یا تمایز محصول دست یابد و این پاره بازار جذابیت لازم را داشته باشد در صنعت خود عملکردی فراتر از میانگین دارد.
جذابیت ساختاری یک پاره بازار شرط لازم است زیرا برخی پاره بازار های یک صنعت نسبت به بقیه سود آوری کمتری دارند اگر تمرکز گرایان برای پاره بازارهای مختلف هدف گیری کنند، اغلب امکان به کار بردن استراتژی های پایدار تمرکز در یک صنعت به میزان کافی وجود ندارد بیشتر صنایع، پاره بازارهای مختلفی دارند و چون هریک از آنها خریدارانی با نیازمندیهای مختلف یا محصول مطلوب مختلف یا نظام توزیع مختلفی دارند همواره موردی برای به کار بردن استراتژی تمرکز وجود دارد.
میانه روی
مؤسسه ای که هر سه استراتژی عام را به کار می برد اما نمی تواند به هیچ کدام دست یابد، «میان زمین و آسمان» معلق است. چنین مؤسسه ای برتری رقابتی ندارد. این گونه موقعیت استراتژیک دستوری عملی است برای عملکرد زیر میانگین، مؤسسه میانه رو بدون داشتن هرگونه امتیازی رقابت می کند، زیرا مؤسسه هایی که رهبری هزینه، تمایز محصول با تمرکز در محصول را در دست دارند برای رقابت در هر پاره بازاری از موقعیت بهتری سود می برند.
اگر مؤسسه ای میانه رو آنقدر خوش اقبال باشد که محصول یا خریداری سودآور پیدا کند، رقبایی که از برتری رقابتی پابرجایی برخوردارند به سرعت چنین غنیمتی را به یغما می برند. در بیشتر صنایع رقبای بسیار معدودی درحالت میانه روی قرار دارند. مؤسسه میانه رو تنها اگر ساختار صنعتی بسیار دلخواهی داشته باشد یا اگر آنقدر خوش اقبال باشد که رقبایش نیز در میانه راه مانده باشند، خواهد توانست منافعی چشمگیر به دست آورد. به هر صورت، این گونه مؤسسات سود بسیار کمتری از رقبایی دارند که بر یکی از استراتژی های عام مسلط هستند. رشد صنعتی غالباً فاصله موجود میان عملکرد مؤسسه هایی را که یک استراتژی عام دارند و مؤسسه هایی را که در میانه راه هستند عمیق تر می کند، زیرا استراتژی های ناپخته ای را که همراه رشد سریع پدید آمده اند برملا می کند. میانه رو بودن اغلب ناشی از بی میلی مؤسسه به گزینش راهی برای رقابت است.
مؤسسه میانه رو برای دست یابی به برتری رقابتی از هر ابزاری استفاده می کند اما راه به جایی نمی برد، زیرا رسیدن به انواع مختلف برتری رقابتی، همواره ناگزیر با اقدامی از هم گسیخته و نامرتبط همراه است. میانه رو بودن همچنین، مؤسسه های موفق دیگر را که استراتژی عام خود را با رشد یا شان سازمان هم آهنگ می کنند بر می انگیزد.
مخدوش کردن یک استراتژی عام و آنگاه به حالت تعلیق در آمدن برای مؤسسه تمرکز گرا که به صورت پاره بازار مسلط شده است، بسیار هشدار دهنده است. اما تمرکز متضمن محدود کردن تعمدی حجم فروش کنونی است. در این گونه موارد، موفقیت موجب می شود تمرکزگرا علل موفقیت خود را نادیده بگیرد و استراتژی تمرکز را فدای رشد کند، اگر مؤسسه تمرکزگرا به جای چشم پوشی از استراتژی عام صنایع جدید را پیدا کند و با استفاده از استراتژی خود یا روابط بین سازمان در آن رشد کند به موفقیت بیشتری می رسد.
مفهوم استراتژی عام بر این فرض استوار است که راه هایی چند برای دست یابی به برتری رقابتی وجود دارد که البته بستگی به ساختار هر صنعت دارد. اگر تمامی مؤسسه های یک صنعت از اصول استراتژی رقابتی پیروی می کردند هر یک می توانستند مبانی مختلفی را برای برتری رقابتی برگزیند. هر چند تمامی استراتژی های رقابتی موفق نیستند اما راههایی برای عملکرد دلخواه وجود دارد. برخی از مفاهیم استراتژیک تنها به یک راه محدود (و بیشتر بر هزینه) به سوی برتری رقابتی استوار شده اند. ولی این مفاهیم نه تنها برای بسیاری از مؤسسه ها موفقیت آمیز نبوده اند، که می توانند دیگر مؤسسه های یک رشته صنعتی را هم به گزینش همان نوع برتری رقابتی و به همان طریق ترغیب کنند، که نتایج بسیار نامطلوب آن را می توان پیش بینی کرد.
تعریف بازاریابی:
پرفسور پل کانورسی استاد کرسی بازاریابی دانشگاه ایلی نوئی آمریکا بازاریابی را بشرح زیر تعریف کرده است. «بازاریابی شامل کلیه فعالیتهایی است که در بوجود آوردن فایده درمحل، زمان و مالکیت مؤثر می باشد. بعبارت دیگر بازاریابی عبارتست از کلیه فعالیت هایی که با تغییر محل و یا زمان عرضه یا مالکیت کالا ها باعث بوجود آمدن فایده می شود.»
تعریف دیگری که انسیتوی بازاریابی و مدیریت فروش انگلستان از بازاریابی نموده به شرح زیر است. «بازاریابی عبارت است از عملیات ابتکاری مدیریت که باعث پیشرفت امر تجارت می شود و پیش بینی تخمین احتیاجات مصرف کنندگان و بررسی آن بمنظور توسعه تولید به نحوی که جوابگوی آن احتیاجات باشد. بازاریابی یابی منابع تولید و توزیع کالاها و خدمات را به یکدگیر مرتبط ساخته میزان کوشش و فعالیت را برای فروش کالاها با فایده به مصرف کنندگان، تعیین و رهبری می نماید. »
امروزه صاحبنظران، بازاریابی را فرآیند ارضای نیازها و خواسته های بشر تعریف می کنند. به نظر فیلیپ کاتلر، برجسته ترین صاحبنظر در این رشته، بازاریابی عبارت است از:
«فعالیتی انسانی در جهت ارضای نیازها و خواسته ها از طریق فرآیند مبادله ».
استراتژی های عمده تقسیم بندی بازار
هر بازاری را می توان تا حدودی تقسیم بندی نمود، زیرا خریداران تشکیل دهنده بازار متجانس نبوده و تفاوت عمده آنها در خصوصیات مکانی، اجتماعی، اقتصادی، شخصیتی، چگونگی خرید و غیره می باشد.
شرکتهای تولیدی معمولاً از تفاوتهای مذکور آگاهی دارند ولی ممکن است سیاست های بازاریابی خودرا بر مبنای آگاهی هی مزبور تنظیم نموده و یا آنها را نادیده بگیرند. در حقیقت سه نوع استراتژی مختلف برای شرکت ها وجود دارد.
1- استراتژی بازاریابی یکسان
اگر شرکت تنها یک کالا تولید کند و بخواهد با اجرای تنها یک برنامه بازاریابی کلیه خریداران را جذب نماید، این استراتژی بازاریابی یکسان نامیده می شود. غالب شرکتها سعی نموده و می نمایند که استراتژی بازاریابی یکسان را مورد توجه قرار دهند. در این مورد شرکت منحنی تقاضاهای مختلف تشکیل دهنده بازار را نادیده گرفته و بازار کالا را به صورت مجموعه واحدی در نظر می گیرد و توجه خود را به نیازهای مشترک که عموماً در بین خریداران وجود دارد معطوف ساخته و به سایر نیازهای متفاوت آنان توجهی نمی نماید. شرکت سعی می کند کالا و برنامه های بازاریابی خود را به نحوی طراحی نماید که بیشترین تعداد خریداران را در بربگیرد. تأکید آن روی استفاده از کانالهای توزیعی انبوه، وسیله تبلیغاتی انبوه، پیام تبلیغاتی عمومی (در برگیرنده مجموعه بازار) می باشد. هنگامی که چندین شرکت در صنعت همین استراتژی را دنبال نمایند، نتیجه حاصل تمرکز بیش از حد فعالیتهای رقابت آمیز در قسمت یا قسمت های وسیع بازار خواهد بود و نیازهای قسمت های کوچک بازار ارضا نشده باقی خواهد ماند.
2- استراتژی بازاریابی تفکیکی
اگر شرکت کالاهای جداگانه تولید و یا برنامه های بازاریابی متفاوت به قسمت های مختلف بازار عرضه نماید یا کالاهای واحدی را با برنامه بازاریابی متفاوت به قسمتهای مختلف بازار بفروشد، این استراتژی بازاریابی تفکیکی نامیده می شود.
تحت استراتژی بازاریابی تفکیکی، شرکت تصمیم می گیرد که در قسمت های مختلف بازار فعالیت نماید. به همین دلیل کالاهای جداگانه و برنامه های متفاوت (یا کالای واحد با برنامه های بازاریابی متفاوت) متناسب برای هر قسمت از بازار را طراحی می کند. در این حالت شرکت امیدوار است که با عرضه کالاها و فعالیت های بازاریابی متفاوت فروش بیشتر و موقعیت بهتری در هر یک از قسمت های بازار کسب نماید. بعلاوه با توجه به اینکه کالاها و برنامه های بازاریابی بر مبنای نیازها و تمایلات خریداران طراحی گردیده است لذا شرکت تلاش می نماید تا وفاداری آنان را به کالاهای خود جلب نماید.
نتیجه نهایی اعمال استراتژی بازاریابی تفکیکی، ایجاد فروش بیشتر در مقایسه با استراتژی بازاریابی یکسان است. بدیهی است که با تولید کالاهای متنوع و عرضه آنها از طریق کانالهای توزیعی مختلف، فروش شرکت افزایش می یابد. ولی در عین حال اجرای سیاست مذکور هزینه های مدیریت را بالا می برد. هزینه های شرکت که در نتیجه سیاست مزبور افزایش می یابند عبارتند از: هزینه های تولید، هزینه های اداری، هزینه های نگهداری کالا، هزینه های فعالیت های تشویق و ترغیب.
لازم به ذکر است که استراتژی بازاریابی یکسان و بازاریابی تفکیکی نشان دهنده آن است که شرکت به دنبال بازار کالا به طور کلی است.
3- استراتژی بازاریابی تمرکزی
اگر شرکت تلاشهای خود راتنها در یک یا چند قسمت پرسود بازار متمرکز سازد، این استراتژی بازاریابی تمرکزی نامیده می شود. این استراتژی بخصوص در مواردی که منابع شرکت محدود است مورد استفاده بیشتری قرار می گیرد. بجای اینکه شرکت بدنبال سهم کوچکی از یک بازار بزرگ باشد، در جستجوی سهم بزرگی از یک یا چند بازار کوچک می باشد. به عبارت دیگر، شرکت به جای پخش امکانات خود در سطح وسیعی از قسمت های بازار، نیروهای خود را متمرکز می کند تا موقعیت خوبی در یک یا چند منطقه بازار به دست آورد.
با اتخاذ استراتژی بازاریابی تمرکزی، شرکت موقعیت بازاریابی قوی در قسمت بخصوصی از بازار که در آن فعالیت دارد (به دلیل آگاهی بیشتر از نیازهای قسمت مربوطه) بدست آورده و شهرت ویژه ای کسب می نماید. بعلاوه شرکت می تواند بعلت استفاده از تخصص در تولید، توزیع و تبلیغات صرفه جویی داشته باشد. و اگر بازار بخوبی انتخاب شود، شرکت می تواند از نرخ بالای سوددهی نیز برخوردار گردد.

 

ارزشیابی و انتخاب استراتژی تقسیم بندی بازار
استراتژی های سه گانه بازاریابی یکسان، بازاریابی تفکیکی و بازاریابی تمرکزی آنهایی هستند که شرکت می تواند یکی از آنها را انتخاب نماید. در عمل، شرکت ممکن است مزایای یک استراتژی را چنان قاطع بداند که مسئله انتخاب مطرح نگردد. یا اینکه شرکتی یکی از استراتژی ها را چنان نامناسب بداند که آن را در جریان انتخاب منظور ننماید. بطور کلی خصوصیات فروشنده، کالا یا بازار می تواند محدودیتهایی ایجاد نماید و انتخاب را تحت الشعاع قرار دهد. خصوصیات عمده ای که در جریان انتخاب استراتژی اثر می گذارد عبارتند از: منابع شرکت، تشابه کالا، موقعیت کالا در مراحل مختلف عمذ کالا، تشابه خریداران دربازار و استراتژی های بازاریابی رقابتی که ذیلاً شرح داده می شوند:
1- منابع شرکت- در موضوع بازاریابی تمرکزی تشریح گردید که هنگامی که منابع شرکت بسیار محدود بوده و اجازه پوشش کل بازار را نمی دهد، تنها سیاست ممکنه، انتخاب بازاریابی تمرکزی خواهد بود.
2- تشابه کالا- که عبارت است از متفاوت نبودن خصوصیات کالا، در مورد کالاهایی که تفاوت آنها از یکدیگر تشخیص داده نمی شود، مثل بنزین و نمک. اتخاذ استراتژی بازاریابی یکسان برای چنین کالاهایی مناسبتر از سایر استراتژی ها خواهد بود. برعکس در مورد کالاهایی از قبیل دوربین عکاسی و اتومبیل که تفاوتهای بین کالاها زیاد می باشد بکار بردن استراتژی های بازاریابی تفکیکی و بازاریابی تمرکزی مناسبتر خواهد بود.
3- موقعیت کالا در مراحل مختلف عمر آن- تفاوتهایی را بخصوص در مراحل معرفی کالا به بازار و اشباع بازار ایجاد مینماید. وقتی که شرکتی کالای جدیدی را به بازار عرضه می کند معمولاً امکان ارائه بیش از یک یا چند نوع از کالا نمی باشد علاقه ابتدائی شرکت ایجاد تقاضای اولیه است و به همین دلیل استراتژی بازاریابی یکسان را در این مرحله مناسب خواهد دانست. ولی شرکت ممکن است کالای جدیدی را برای عرضه در قسمت مشخصی از بازار تولید کند، در این صورت استراتژی بازاریابی تمرکزی را اتخاذ خواهد نمود. به موازات حرکت کالا در مراحل مختلف عمر خود بطرف مرحله اشباع، شرکت تجسس خود را در مورد نیازهای تازه آغاز می کند تا فروش کالا را افزایش داده و یا از تنزل آن جلوگیری کند. بنابراین در مرحله رشد و بعد از آن از مراحل عمر کالا، شرکت استراتژی بازاریابی تفکیکی را به مورد اجرا می کذارد.
4- تشابه خریداران در بازار- بستگی به میزان تشابه خریداران از نظر نیازها ، ترجیحات و خصوصیات دارد. تقسیم بندی بازار ممکن است در بازارهای مشابه بکار رود تا شرکت بتواند خریداران را بر انگیزد که ترجیحات متفاوت داشته باشند. ولی بطور کلی، استراتژی بازاریابی یکسان برای بازارهایی که خصوصیات خریداران آنها در سطح بازار مشابه می باشد مناسب تر خواهد بود. برعکس در بازارهایی که خصوصیات خریداران آنها نامتجانس می باشد، استراتژی بازاریابی تفکیکی و بازاریابی تمرکزی مفیدتر خواهد بود.
5- استراتژی های بازاریابی رقابتی- مربوط به فعالیت رقبا می باشد. وقتی که رقبا از تقسیم بندی بازار استفاده می کنند برای هر شرکت دیگر که بخواهد با آنها رقابت نماید مشکل است که از استراتژی بازاریابی یکسان پیروی نماید. زیرا مبارزه را خواهد باخت. برعکس در مواقعی که رقبا از استراتژی بازاریابی یکسان پیروی می کنند شرکت می تواند با تقسیم بندی بازار بویژه اگر برخی از عوامل فوق الذکر به نفع او باشد از رقابت بهره برداری نماید.

تقسیم بندی بازار های بین المللی
تعداد کمی از شکرتها دارای منابع مالی، تولیدی، توزیعی و توان لازم در کلیه کشورها و یا اغلب کشورهای جهان می باشند و اغلب شرکتهای بین المللی بر روی تعداد کمی از کشورها تمرکز می کنند. فعالیت در تعداد زیادی از کشورها دارای چالش های متعددی می باشد. کشورهای مختلف جهان حتی آنهایی که از نظر جغرافیائی نزدیک هم هستند، ممکن است از نظر اقتصادی، فرهنگی و سیاسی اختلافات زیادی با یکدیگر داشته باشند. شرکتهای بین المللی بایستی همانگونه که در داخل کشور خود اقدام می نمایند، بازارهای جهان خود را به بخش های مختلف که دارای نیازها و رفتارهای مشخص هستند تقسیم بندی نمایند. شرکت ها می توانند بازارهای بین المللی را با استفاده از یک یا ترکیبی از متغیرهای متعدد تقسیم بندی نمایند. آنها می توانند با توجه به محل جغرافیائی بازارها، کشورهای مختلف را بر حسب منطقه تقسیم بندی نمایند. در این نوع تقسیم بندی فرض می گردد ملت هایی که از نظر جغرافیایی نزدیک هم هستند دارای خصوصیات و رفتارهای مشابهی نیز می باشند.
بازارهای جهانی را می توان بر مبنای عوامل اقتصادی نیز تقسیم بندی نموده برای مثال کشورها را می توان با توجه به درآمد سرانه و یا سطح کلی توسعه اقتصادی گروه بندی کرد.
کشورهای جهان را نی توان برحسب عوامل سیاسی و اقتصادی نیز تقسیم بندی نمود. این عوامل شامل نوع و ثبات دولتها، پذیرش شرکت های خارجی، مقررات پولی و حجم بوروکراسی اداری می باشد. چنین عواملی می توانند نقش مهمی در انتخاب بازار ها در سطح جهان ایفا نمایند.
عوامل فرهنگی نیز برای تقسیم بندی بازارها مورد استفاده قرار می گیرد. بازارهای بین المللی را می توان بر اساس زبان، مذهب، ارزشها، گرایشها، عادات و رسوم و الگوهای رفتاری نیز تقسیم بندی کرد.
با تقسیم بندی بازارها بر اساس عوامل جغرافیایی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و غیره فرض می گردد که هر بخش بازار شامل گروهی از کشورها می باشد. با اینحال، تعداد زیادی از شرکتها از شیوه متفاوتی استفاده می کنند. آنها مصرف کنندگانی را که دارای نیازها و رفتار خرید مشابهی هستند حتی اگر در کشورهای متفاوت باشند در یک گروه طبقه بندی می نمایند.
استراتژی توسعه آمیخته بازاریابی
یک کمپانی که تصمیم به اتخاذ استراتژی موضع یابی در بازار دارد، آماده و مستعد شروع طرح ریزی مفصل آمیخته بازاریابی است، آمیخته بازاریابی یکی از مفاهیم مهم درب مدرن است و ما آن را بصورت زیر تعریف می کنیم. 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  92  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله بررسی بازار سبزیجات خشک