دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
فرمت فایل : word (قابل ویرایش) تعداد صفحات : 131 صفحه
فهرست مطالب
عنوان……………………………………………………………..صفحه
مقدمه 3
دیپلماسی رسانهای 3
مقایسه محیط دیپلماتیک گذشته و جدید4
قدرت نرمابزار دیپلماسی جدید 6
نمودار محیط بینالمللی گذشته 7
نمودار محیط بینالمللی جدید 8
آینده دیپلماسی 9
مبانی نظری رابطه رسانهها و سیاست 11
الف ـ تأثیر رسانه بر سیاست (نظریه سیانان11
ب ـ تأثیر سیاست بر رسانه 12
سرخط سناریوهای خبری در موضع فعالیتهای هستهای ایران15
مدلهای تعامل رسانه و دیپلماسی 15
کارکردهای دیپلماسی رسانهای 17
کارکرد دیپلماسی رسانهای در عملیات روانی17
جدول نشانگاههای عملیات روانی در دیپلماسی رسانهای.......................................... 19
کارکرد دیپلماسی رسانهای در ارتقای اعتبار ملی23
مدل تعاملی رسانه و پرستیژ ملی 27
کارکرد رسانهها در سیاست خارجی 28
کارکرد دیپلماسی رسانهای در شرایط بحران31
تأثیر دیپلماسی رسانهای در زمان بحران 34
کارکرد دیپلماسی رسانهای در میزان غافلگیری36
کارکرد دیپلماسی رسانهای در میزان تهدید38
کارکرد برجستهسازی رسانهها در دیپلماسی رسانهای............................................... 41
کارکرد دیپلماسی رسانهای در خلق رویدادهای رسانهای........................................... 43
کارکرد مداخلهگرایانه دیپلماسی رسانهای 46
آسیبشناسی دیپلماسی رسانهای کشور 48
عوامل تأثیرگذار در شناخت آسیبشناسی رسانهای.................................................. 48
تحلیل دیپلماسی رسانهای فیلم 300 53
فیلم 300؛ ادامه خطوط خبری ـ تحلیلی رسانههای غرب علیه انقلاب اسلامی..... 54
دستگیری تفنگداران انگلیسی و دیپلماسی رسانهای................................................. 61
تاکتیکهای استفاده شده در حوزه دیپلماسی رسانهای............................................. 62
راهبردها 70
لزوم تدوین استراتژی 70
طراحی سیستم 70
ایجاد مرکز دیپلماسی رسانهای در شورای عالی امنیت ملی.................................. 71
ایجاد و تقویت بلوکهای رسانهای 71
لزوم انسجام و هماهنگی سازمانها در خارج از کشور........................................... 71
توجه به سایتهای اینترنتی شبکهها 73
استقلال سردبیری 73
استفاده از لژیونرهای رسانهای 74
توجه به ظرفیتهای مدیریت پیام در خارج از کشور.............................................. 76
لزوم استفاده از تاکتیکهای جدید 77
توجه به کیفیت بستهبندی پیام 77
برگزاری سمینار و کارگاههای آموزشی 78
آموزشهای حین خدمت دیپلماتها 78
رئیس گوگل: قدرت اینترنت جهان سیاست را از خود متأثر خواهد کرد.................. 79
نتیجهگیری 80
فهرست منابع فارسی 81
فهرست منابع خارجی 82
مقدمه:
در عصر کنونی دیپلماسی و سیاست خارجی کشورها به عنوان یک عامل تعیینکننده در نظام بینالملل تحت تأثیر و تعامل تحولات شگرف در عرصه ارتباطات قرار گرفته است. چنانچه «دیپلماسی رسانهای» به عنوان یکی از شاخههای اصلی فعالیتهای دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی پدیدار شده است و بخش قابل توجهی از دیپلماسی عمومی کشورهای به ویژه قدرتمند جهانی را به خود اختصاص داده است. از این منظر گروهی از محققین و کارشناسان این گونه تحلیل مینمایند که اساساً دیپلماسی رسانهای از رسانهها در جهت ارتقای سیاست خارجی کشورها استفاده میکند و رسانه به مثابه ابزاری در دیپلماسی تلقی میشود که با استفاده از این ابزار، دیپلماتها و سیاستمداران میتوانند نیات و مقاصد خود را به عنوان دیپلماسی، مورد محک و در معرض چالشهای دیپلماتیک قرار دهند. براساس این تحلیلها، رسانهها بر دیپلماسی و سیاست خارجی کشورها تأثیرگذار بوده و دیپلماسی رسانهای نیز عمدتاً در راستای سیاست خارجی، منافع ملی کشورها و تأثیرگذاری بیشتر بر افکار عمومی و تغییر و تحولات عمل مینماید. در حالیکه گروهی دیگر اعتقادی به تأثیرگذاری رسانهها بر تصمیمگیریهای سیاست خارجی ندارند و این گونه تحلیل مینمایند که شواهد متقن در مورد تأثیرگذاری رسانههای جمعی بر تصمیمگیریهای سیاست خارجی وجود ندارد و تصمیمگیرندگان به ندرت تصمیمهای خود را به خاطر رسانهها تغییر میدهند. هر چند که ممکن است به خاطر رسانهها، ناگزیر از واکنش نشان دادن باشند. در این تحلیل، نفوذ و تأثیر دولت به عنوان تصمیمگیرنده، بر رسانهها بیشتر است. لذا ضروری است به دیپلماسی رسانهای که یکی از واقعیتهای جهان امروز است به صورت بنیادی و راهبردی پرداخته شود و ابعاد مختلف رسانهای- سیاسی آن مورد بررسی قرار گیرد.
دیپلماسی رسانهای (media diplomacy)
رشد سریع تکنولوژیهای ارتباطی اعم از انواع تلویزیونهای ماهوارهای و کابلی، فیبرنوری، بیسیم و ناتوانی دستگاههای رسمی دیپلماسی در رقابت با رسانهها، دولتها را با این حقیقت رو به رو کرده که شکل نوینی از دیپلماسی با استفاده از رسانههای ارتباط جمعی وارد عرصه معادلات بینالمللی شده است و رسانهها پدیدهای هستند، که به خوبی میتوان از آنها به عنوان عنصری استراتژیک و تعیینکننده یاد کرد. اصطلاح دیپلماسی رسانهای از بدو تولد با ابهامات و پیچیدگیهای فراوانی رو به رو و تعاریفی که توسط محققین بیان میشدند حاوی فاصله زیاد برداشتها از این عبارت بودند. این ابهامات را میتوان در دو محور دنبال کرد: اول تأثیر رسانهها بر دیپلماسی که حوزه بسیار گستردهای را شامل میشود. دوم کارکرد دیپلماتیک رسانهها که تا حدودی حرفهای تر و تخصصیتر به موضوع پرداخته است. در مجموع میتوان گفت دیپلماسی رسانهای «عبارت است از استفاده از رسانهها برای رسیدن به اهداف دیپلماتیک، تأمین منافع، تکمیل و ارتقای سیاست خارجی.»[1]
دیپلماسی رسانهای شامل: استفاده از رسانهها توسط رهبران به منظور بیان منافع خود در مذاکرات، اعتمادسازی و بسیج عمومی از توافقات میشود. دیپلماسی رسانهای از طریق فعالیتهای متعدد در رسانههای عادی و ویژه پیگیری میشود، که این فعالیتها شامل کنفرانسهای مطبوعاتی، مصاحبهها، دیدار سران حکومتها و میانجیگران در کشورهای رقیب و رویدادهای رسانهای بر انگیزاننده است که برای گشودن عصر جدید در روابط متقابل سازماندهی میشود. بسیاری از دولتمردان و سیاستمداران از فنآوری رسانهای و دیپلماسی رسانهای برای پیشبرد اهداف کشور خود به طور مستمر و گسترده بهره میگیرند و با راهاندازی سایتها و خبرگزاریها سیاستهای غلط و یا درست خود را به مخاطبان القاء میکنند. دیپلماسی رسانهای به عنوان مهارتی جدید در روابط بینالملل میتواند بسیاری از شایعهپراکنی و دروغپردازیهای رقبا را خنثی و راه رسیدن به اهداف دولتمردان در سیاست خارجی را هموار نماید. زیرا در گستره سیاست خارجی بخصوص با کشورهای غربی که همواره اخلاق سیاسی از نوع ارزش الهی در روابط بین دولتهای آنان معنا ندارد، تدوین استراتژی دیپلماسی رسانهای از ضروریات است.
اخلاق و سیاست ماکیاولی، هم در رسانهها هم در دیپلماسی دولتهای هژمونیگرا دیده شده است، نگاه و عملکرد آنان براساس نظریه مکتب اصالت نفع استوار میباشد، در واقع از طریق رسانهها و دیپلماسی رسانهای به دنبال تأمین منافع قدرتمندان و صاحبان کارتلها و تراستها هستند. آنچه که در دیپلماسی رسانههای غربی مهم نمیباشد، ارزشهای دینی و اخلاق در سیاست است.
اگر دیپلماسی رسانهای بر پایه اخلاق و ارزشهای الهی استوار گردد به طور حتم و یقین در نهاد هر انسان آزاده و با وجدان تأثیر بسزایی خواهد گذاشت و مانند خورشیدی تابناک بر جملگی مخاطبان خواهد درخشید.
مقایسه محیط دیپلماتیک گذشته و جدید
صاحبنظران محیط بینالمللی گذشته را به مدل «نیوتونی» تشبیه مینمایند که در آن به دولتها به عنوان بازیگران مستقل دارای تمرکز سیاسی نگاه میشود که رفتارشان مبتنی بر تصمیمات معین و شناخته شده و قوانین تعریف شدهای میباشد که الزاماً نتایج آن در درجه بالایی برای طرفین درگیر در سیستم قابل پیشبینی است. در این مدل روابط متقابل دولتها مانند توپهای میز بیلیارد تابع قواعد خاصی بوده و با یک جمعبرداری ساده از نیروهای سیاسی یا اقتصادی و نظامی، پیشبینی نتایج ممکن است و چنین تصور میشود که این سیستم در حد قابل ملاحظهای پایدار و بطور طبیعی با ثبات است و در صورت بروز هر گونه بینظمی و خدشهدار شدن سیستم، با تنظیم مجدد در تعادل نیروها میتوان معادلات را به سرعت به ثبات قبلی بازگرداند.
مشخصات محیط دیپلماتیک گذشته بهاختصار عبارتند از:
- کشور- ملتها با مرزهای نفوذناپذیر عمدتاً قابل کنترل.
- «قدرت سخت» شامل قدرت نظامی، اقتصادی، منابع طبیعی و موقعیت ژئوپولتیکی بعنوان ضامن بقای کشورها و اهرم تضمینکننده در تقابل و تعاملات میان آنها.
- وزارت خارجه تنها نهاد مسئول برای ارتباط با خارج از کشور
- نهادهای داخلی مجزا با حیطهای محدود به درون مرزها
- عدم تأثیر افکار عمومی داخلی و خصوصاً خارجی بر تصمیمات حاکمیت و وزارت خارجه
- قوانین بینالمللی محدود و غیرقابل تعمیم به داخل حاکمیتها
محیط جدید بینالمللی وضعیتی جدا و بیشباهت به محیط بینالمللی کلاسیک قرن بیستم نیست. ولی این محیط با اثرات مستقیم و غیرمستقیم فنآوری اطلاعات و ارتباطات، پایان جنگ سرد، ورود کشورهای جدید، حضور سازمانهای غیردولتی، افزایش هنجارها و ارزشهای جدید بینالمللی و نفوذ قوانین بینالمللی به درون مرزها و امکان مبادله اطلاعات میان افراد سراسر جهان با یکدیگر، تأثیرگذاری افراد و سازمانها بر جریانات داخلی و بینالمللی باعث گردیده است تا کشورها و حاکمیتها، افزون بر نگرانیهای گذشته خود که تهاجم همسایگان موجب برهم خوردن تعادل قوا بود، اینک باید نگران افکار عمومی جهان، نظر سازمانهای غیردولتی، شبکههای متعدد بینالمللی و همچنین افکار عمومی داخلی خود و حتی نگران تحلیل کشوری از آن سوی قارهها نسبت به کشورشان باشند.
این محیط جدید که به وضوح ظاهر شده محصول سه عرصه وسیع و وابسته و در حال انقلاب و دگرگونی مداوم یعنی اطلاعات، سیاست و اقتصاد است.
بطور خلاصه محیط بینالمللی جدید دارای مشخصات زیر است:
- وجود «کشورها- ملتها» با اقتدار کمتر بهاستثنای چند قدرت بزرگ. اگرچه آنها نیز نیازمند توجیه افکار عمومی برای رفتارهای داخلی و بینالمللی خود میباشند. افزون بر کشورها، بازیگران دیگری نیز در صحنه بینالمللی وجود دارند. از جمله سازمانهای غیردولتی، رسانهها، و قدرتهای مجازی با هویت شبکهای.
- «قدرت سخت و قدرت نرم» هر دو اساس بقای کشورها و اهرم تعیینکننده در تعاملات میان آنها خواهند بود.
- «دیپلماسی سنتی» کماکان مجرا و مدار ارتباطات میان کشورهاست ولی ضرورت ارتباط با بازیگران نامحدود زمینه اتخاذ «دیپلماسی رسانهای» را فراهم میآورد.
قدرت نرم ابزار دیپلماسی جدید
جوزفنای از اساتید دانشگاه هاروارد که به عنوان مبدع اصطلاح قدرت نرم از او نام برده میشود، میگوید قدرت نرم یعنی تأثیر و جذابیت ایدههای یک ملت بر ملل دیگر. قدرت نرم یک ملت را قادر میسازد تا بر نتایج مورد نظر خود در عرصه امور بینالمللی نه با توسل به زور و قوه قهریه بلکه به مدد قدرت جاذبه و کشش دست یابد. تا همین اواخر قدرت نرم عمدتاً یک سلاح آمریکایی محسوب میشد و جوزف نای معتقد است که پیروزی آمریکاییها در جنگ سرد با بلوک شرق، همان قدر مدیون رادیوی اروپای آزاد و تولیدات هالیوودی بود که ثمره برنامه جنگ ستارگان ریگان به شمار میرفت. در حقیقت قدرت نرم یک رویکرد امنیت طلب است که معطوف به جلب توجهات جهانی به چالشهای جدید میباشد و از پذیرش استانداردها و نهادهای بینالمللی و ائتلافها و همکاریهای مبتکرانه در روابط خارجی بین کشورها و نیز سازمانهای غیردولتی هم فکر، عمل میکند. امروزه در روابط بینالملل، آگاهی و نحوه سازماندهی و بکارگیری آن در پیشبرد منافع ملی را «قدرت نرم» مینامند. انقلاب اطلاعات، طبیعت قدرت را بیشتر از طریق از قوه به فعل درآوردن قدرت نرم دگرگون میسازد. امروزه رسانهها به عنوان ابزار اصلی قدرت نرم به شمار میروند که نقش کلیدی را در عرصه تحولات دیپلماسی بر عهده دارند.
[1] اسماعیلی، محمد، دیپلماسی رسانهای، جام جم، 1388.