اقتصاد روستایی 250 ص
اقتصاد روستایی 250 ص
اقتصاد روستایی 250 ص
پایان نامه کارشناسی ارشد با عنوان توانهای توسعه توریسم روستایی دانشگاه شهید بهشتی تهران
این پایان نامه شامل 133 صفحه پایان نامه بوده که علاوه بر مطالب فوق العاده شامل نقشه ها و تصاویر منحصر بفردی می باشد و تا مدت محدودی با تخفیف 55 درصدی در این فروشگاه بفروش می رسد.
چکیده : زنان روستایی، این بخش بزرگ جامعه نقش بسیار موثر و سهم بسزایی در تولید محصولات کشاورزی، صنایع دستی روستایی و خدمات و به طور کلی در روند توسعه روستایی دارند. ایجاد و توسعه تشکل های زنان روستایی راهکاری مناسب برای اعتلا و رشد اقتصادی و اجتماعی آنان است. تشکل های زنان روستایی، علاوه بر بهبود شرایط اقتصادی خانوار روستایی و ارتقای سطح درآمد آنان می تواند در برقراری عدالت اجتماعی و افزایش مشارکت اجتماعی زنان همچنین در بهبود بخش خدمات در جامعه مؤثر باشد. با توجه به اهمیت موضوع مشارکت زنان و بهره گیری از توانایی آنان، ضروری است تا برنامه ریزی برای دار و هدفمندی در این زمینه صورت پذیرد. بدون تردید برنامه ریزی در برای توسعه و گسترش تشکل های خاص زنان روستایی می توان گامی مفید و موثری در برای افزایش حضور و مشارکت زنان در صحنه های مختلف و بهبود جایگاه و حقوق زنان باشد. در حال حاضر تشکل های زنان روستایی به لحاظ اقتصادی و اجتماعی دارای اشکال مختلف است که به صورت رسمی و غیر رسمی فعالیت می نمایند. عمده ترین آنان تعاونی ها، صندوق های اعتبارات خرد، گروه های خود یار محلی و شبکه تولیدکنندگان خانگی می باشد. در این بررسی سعی شده است تا با استفاده از تحلیل و تفسیر کیفی نظرات مسئولان و صاحب نظران توسعه روستایی و با به کار گیری روش مصاحبه نیمه ساختارمند از درون داده های مختلف به اکتشاف راهکارها و راه حل های جدید در زمینه توسعه تشکل های زنان روستایی دست یافت. روش تحلیل داده های حاصل از مصاحبه تحلیل محتوا از نوع تلخیصی بوده است. نتایج نشان داد که برای توسعه و تقویت تشکل های زنان روستایی علاوه بر اعمال پشتیبانی های قانونی و مالی، خانوادگی، مدیریتی، آموزشی و فرهنگی، راهکارهای مختلفی از جمله فرهنگ سازی و بستر سازی، اجرای برنامه های توانمندسازی زنان، اجرای مستمر برنامه های مشاوره ای و آموزشی، تشویق و معرفی تشکل های موفق زنان لازم هستند.
واژه های کلیدی: تشکل های زنان روستایی، توسعه روستایی، تعاونی ها، تحلیل محتوا
تحلیل شاخصهای مسکن روستایی استان ایلام و سطحبندی آنها با استفاده از تحلیل عاملی و خوشهای
چکیده
یکی از راههای مهم آگاهی از وضعیت مسکن در فرآیند برنامهریزی روستایی، استفاده از شاخصهای مسکن میباشد. این شاخصها بیانگر وضعیت کمی و کیفی مسکن روستایی از یکسو و بهبود بخشی برنامهریزی مسکن از سوی دیگر برای یک افق بلندمدت است. در این پژوهش ابتدا به مروری بر مفهوم و جایگاه شاخصهای مسکن روستایی و شناخت ویژگیهای مسکن روستایی کشور پرداخته میشود، سپس با استفاده از مهمترین مؤلفهها و شاخصهای مسکن وضعیت مسکن مناطق روستایی شهرستانهای استان ایلام بررسی و نهایتاً به سطح بندی نواحی روستایی منطقهی مورد مطالعه با استفاده از این شاخصها پرداخته خواهد شد. لذا، پژوهش حاضر، با توجه به هدف توصیفی ـ تحلیلی بوده که با استفاده از روش اسناد و مطالعات کتابخانهای انجام گرفته است. از میان متغیرهای مربوط به مسکن، 22 شاخص استخراج و با استفاده از روش تحلیل عاملی به 5 عامل تقلیل یافتهاند، عوامل بهدست آمده از تحلیل عاملی، جمعا 60/97 درصد از واریانس را در بر میگیرند. در بین 5 عامل استخراج شده، عامل رفاهی به تنهایی 406/25 درصد واریانس را پوشش میدهد که تأثیرگذارترین عامل در مطالعه میباشد. بهمنظور سطحبندی نواحی همگن روستایی از روش تحلیل خوشهای استفاده و نقاط روستایی استان به 4 گروه همگن طبقهبندی شدهاند که بر اساس آن مناطق روستایی شهرستان شیروان و چرداول در بالاترین سطح و مناطق روستایی شهرستانهای دهلران، درهشهر و آبدانان در پایینترین سطح از حیث برخورداری از شاخصهای مسکن قرار دارند.
کلید واژه: تحلیل عاملی، تحلیل خوشهای، شاخصهای مسکن، نواحی روستایی استان ایلام
مقدمه
مسکن از جمله مهمترین مسائلی است که انسانها همواره با آن دست به گریبان بوده و در تلاش برای رفع این مساله و یافتن پاسخی مناسب و معقول برای آن بوده اند. مشکل مسکن موضوعی است که امروزه همه کشورها را به نوعی، متناسب با شرایطشان، گرفتار ساخته است. در حالی که در کشورهای پیشرفته، مسکن بُعدی از رفاه اجتماعی بوده و برنامههای توسعه مسکن بر بهبود کیفی متمرکز هستند، در کشور ما مسکن یک نیاز اولیه محسوب شده و تامین آن همردیف با تامین غذا و پوشاک به شمار آمده است (ستارزاده، 1388: 58). مسئله برنامهریزی و سیاستگذاری مسکن مناسب و الگوی مطلوب برای ساکنان روستایی از دغدغههای برنامهریزان روستایی است. علیرغم تلاشهای انجام گرفته در مسیر تحول و توسعه مسکن روستایی کشور، اما این مسئله همچنان در اولویت برنامههای توسعه روستایی قرار دارد(لطفی و دیگران، 1388: 105).
امروزه مسکن و مسایل مربوط به آن به عنوان یک مسئله جهانی مطرح است و برنامهریزان و سیاستگذاران در کشورهای مختلف به دنبال راهحلهایی برای حل مسائل مربوط به آن میباشند (Buckley & Kalarickal, 2005: 237). بیشترین آسیب ناشی از این مسئله متوجه اقشار کم درآمد جامعه و از جمله اکثریت جامعه روستایی که در این گروه قرار میگیرند میباشد. مسکن نسبت به سایر کالاها بهدلیل ویژگیهایی مانند غیر قابل جایگزین بودن، سرمایهای بودن، باداوم و پرهزینه بودن، و غیرمنقول بودن (Gallent & Robinson, 2011: 298) میتواند عامل عمدهی نابرابری و در عین حال همبستگی اجتماعی به شماره رود (باستیه و درز، 1377: 296).
در کشورهای در حال توسعه بدلیل رشد سریع جمعیت، فقدان منابع مالی، مشکلات مربوط به زمین، کمبود نیروی انسانی ماهر و مهمتر از همه نبود سیاستگذاری و برنامهریزی مناسب در رابطه با زمین و مسکن، این مسئله به صورتی حاد و بحرانی درآمده است. از این رو میزان دستیابی به وضعیت مطلوب مسکن چه در نواحی شهری و چه در نواحی روستایی بهعنوان یکی از شاخصهای توسعه اقتصادی اجتماعی در کشورهای جهان محسوب میشود (Arnott, 2008, 11).
در ایران مناطق روستایی در ترکیب جمعیتی و نظام فضایی سکونتگاههای کشور از جایگاهی ویژهای برخوردارند. این مناطق گذشته از نقش پر اهمیتشان در چرخه تولید کشاورزی، موجبات رونق و آبادانی پهنه وسیعی از سرزمین را فراهم ساختهاند. بعلاوه بخش بزرگی از تاریخ، فرهنگ و هویت کشور ما در دل این مناطق نهفته است. (علی الحسابی،1387 ،26). در بین عناصر تشکیل دهنده بافت سکونتگاههای روستایی، مسکن یکی از عمدهترین عناصر تشکیل دهنده آن میباشد که سازمان فضایی ونحوه استقرار و ساخت آن بیانگر کیفیت استفاده از محیط، و چگونگی تاثیر اقتصاد، سنتها و هنجارهای حاکم بر جامعه روستایی میباشد(سرتیپی پور،1387، 125). مقوله مسکن روستایی در ایران در ابعاد مختلف تحتالعشاع مسکن شهری قرارگرفته است. علیرغم تلاشهای صورت گرفته در مسیر تحول و بهبود آن، و اولویت دادن آن در برنامههای توسعه روستایی، تأمین مسکن همواره یکی از معضلات اقشار گوناگون به ویژه خانوادههای کم درآمد روستاییان بوده است (لطفی و همکاران، 1388، 106).
دراقتصاد کشور ما روستا و روستانشینی همواره از چنان اهمیتی برخوردار بوده که میتوان گفت سرنوشت کشور در هر دوره از تاریخ به سرنوشت روستاها بستگی داشته است .
روستاییان هم از لحاظ اجتماعی و سیاسی وزنه ای به حساب میامده اند و هم از لحاظ اقتصادی نقش تعیین کننده ای داشتند تولیدات روستاها تغذیه مردم را در شهر و روستا به عهده داشته اند و مازاد این تولیدات به صورت اقلام صادراتی به خارج از کشور صادر میشده است .