مقدمه:
در این تحقیق تلاش شده است راه های روابط زناشویی موفق را نشان دهیم و دستورالعملی برای ایجاد یک رابطه ی مبتنی بر عشق و علاقه را بازگو گردانیم. این تحقیق نشان می‌دهد که زن و مرد چگونه در همه زمینه ها تفاوت دارند. زن و مرد نه تنها متفاوت از یکدیگر با هم ارتباط برقرار می سازند، بلکه در احساس، اندیشه، درک، واکنش و عشق با هم تفاوتهایی اصولی دارند. و شاید بتوان گفت که زن و مرد حتی از دو سیاره متفاوتند. با درک تفاوتهای اصولی زن و مرد در موقعیتی قرار می گیریم که بسیاری از ناراحتی ها موجود میان خود و همسرانمان را از میان برداریم و می توان سوء تفاهم را تخفیف داد و یا حتی از آن به طور کلی اجتناب کرد. یا با استفاده از روش های مختلف، تنشها را تخفیف داد و در مقابل در روابط زناشویی عشق و مهر را بیشتر کرد.
تنش های موجود در روابط زناشویی اغلب مردم از آن روست که یکدیگر را درک نمی‌کنند به همین علت بسیاری از زوج ها از مناسبات زناشویی خود ناراحتند. بسیاری از افراد صادقانه به شرکای زندگی خود عشق می ورزند ولی با این حال چون تنش از راه می رسد نمی دانند که برای رفع آن چه باید بکنند. غالب اختلاف های زندگی از عدم اطلاع افراد از نیروهای روحی سرچشمه می گیرد و اگر هر دو به هدف والای زندگی مشترک زناشویی به دیده احترام بنگرند و قدر زندگی خویش را بدانند و از جوانی هم لدت ببرند هرگز غبار کدورت آیینه پیونده مقدسشان را تیره و تار نخواهد کرد و باید تفاوت ها را شناخت و به آنها احترام گذاشت و این سبب کاسته شدن اختلاف ها می شود البته باید متذکر شد که این تحقیق به مدت تقریبی چهار ماه برای جمع آوری و تکمیل پرسشنامه و تهیه نهایی آن وقت صرف شده و بیش از بیست پرسشنامه تهیه گردید که هر دو پرسشنامه توسط یک زوج تکمیل شد و فقط دو پرسشنامه تکمیل نشده برگشت. نمودارهای آماری بر اساس اطلاعات همین پرسشنامه بوده که از اسفند سال هشتاد و چهار تا اول خرداد هشتاد و پنج بوده با امید اینکه مجموعه ایی از این اطلاعات راهنمای کوچکی به تحقق بهتر شدن زندگی افراد باشد.
و در طول تحقیق از چندین کتاب و مجله نیز استفاده شده که به اختصار اسامی آنها را در فهرست مأخذ و منابع آمده است.
با تشکر
حال فرضیه ها:
1-اکثر افراد بعد از ازدواج دوست دارند مستقل زندگی کنند زیرا:
آن را دلیلی برای عدم مشاجره می دانند
2-اکثر افراد تصور می کنند مشاجره ها بعد از بچه دار شدن به وجود می آید.
3-افرادی که از کتب آیین همسرداری استفاده می کنند در مشاجرات خود منطقی تر فکر می کنند.
4-تعداد زیادی از افراد برای حل مشکلات خود مشاوره را راه خوبی نمی دانند.
تفاوت های زن و مرد:
یکی از تفاوت های آشکاری که در زن و مرد وجود دارد کنار آمدن هر دو با استرس است. مردها تمایل دارند که در خود فرو روند و در سکوت به آنچه که آنان را آزار می‌دهد بپردازند ولی زن ها تمایل دارند در مورد آنچه که آنان را آزار می‌دهد حرف بزنند. یکی دیگر از تفاوت ها برانگیختن انگیزه است، مردها زمانیکه انگیزه پیدا می کنند که احساس کنند مورد نیاز هستند. حال آنکه زن ها وقتی احساس کنند دیگران آنان را گرامی می دارند برانگیخته می شوند. همینطور زن و مرد به دلیل طرز تکلم متفاوت، یکدیگر را درست درک نمی کنند، وقتی که زن و مرد برای نخستین بار همدیگر را ملاقات کردند متوجه این تفاوت شدند اما همین سبب ارتباط خوب آنان شد.
امروز وقتی که زنان و مردان با هم صحبت می کنند کلمات واحدی را بر زبان می رانند ولی به ندرت منظورشان یکی است. زنان برای ابراز احساسات خود از انواع صفات عالی، استعاره ها و تعمیم های مبالغه آمیز استفاده می کنند اما مردان به اشتباه به معنای واقعی این کلمات توجه دارند و از آن جایی که منظور زن را به اشتباه فهمیده اند اغلب به گونه ای غیر حمایت گر واکنش نشان می دهند. مثال جملات زنان: ما هرگز از خانه بیرون نمی رویم، مثال جملات مردان: این حقیقت وجود ندارد و هفته پیش با هم بیرون رفتیم.همان طوری که ملاحظه می شود، مردان سخن زنان را با توجه به معنای لغوی آنان معنی می کنند که ممکن است موجب سوء تعبیرهایی شود زیرا مردان از زبان صرفاً برای مبادلة حقایق و اطلاعات استفاده می کنند در عین حال می دانیم که چگونه واکنشهای مردان می تواند به مشاجره بینجامد. حال اگر مرد بتواند از معنای حقیقی سخنان همسرش آگاه شودو با رعایت علاقه زن به پاسخ به او پاسخ دهد کاری میکند که همسرش راضی شود و بداند که به گفته های او توجه می شود. از دیگر تفاوت ها اینکه زن و مرد برای صمیمی شدن نیازهای متفاوتی دارند، بسیاری از زنان تعجب می کنند که می بینند حتی وقتی که مرد زنی را دوست دارد. برای نزدیک شدن به او گاه عقب کشیده می شود مردان به غریزه این را خوب می دانند، مسئله تصمیم گیری یا انتخاب مطرح نیست، زنان عقب نشینی مرد را به درستی تفسیر نمی‌کنند زیرا معمولاً زنان خود به دلایل دیگری عقب نشینی می کنند. وقتی که رنجشی به دل دارد و از آسیب دیدن دوباره می ترسد و یا وقتی که کاری را به اشتباه انجام می‌دهد زن را مأیوس میکند و زن خود را عقب می کشد. مرد خود را عقب می‌کشد زیرا بع استقلال و خودمختاری علاقه دارد. وقتی که به اندازة کافی خود را به عقب کشید، مانند متر جمع می شود و به جلو می آید. مرد پس از فاصله گرفتن از زن، تحت تأثیر نیازی که به دوست داشتن و صمیمیت دارد مجدداً به جلو پرتاب می شود تا به صمیمتی که از قبل به آن نیاز داشت برسد. از تفاوت های دیگر این است که یکی از عجایب روابط زناشویی این است که وقتی همه چیز به خیر و خوشی جریان دارد و ما احساس می کنیم که مورد محبت همسرمان هستیم ناگهان احساس می کنیم که از همسر خود فاصله می گیریم و به گونه ای عاری از محبت به او واکنش نشان می دهیم. مثلاً: احساس می کنید همسرتان را تا حد پرستش دوست دارید و صبح روز بعد وقتی که بیدار می شوید احساس می کنید ناراحت هستید و از او رنجشی دارید و یا حتی فکر اینکه همسرتان را دوست ندارید به ذهنتان خطور نمی کند. آنگاه روز بعد با او مشاجره می کنید و ناگهان فکر متارکه ذهنتان را اشغال میکند و… زمانی که با یکی از این موارد رو به رو شدید، مدتی وقت بگذار و خوب فکر کنید. انگار احساسات نفی شده منتظر هستند تا عاشق شویم. همة ما احساسات سرکوب شده متعددی داریم. جراحات مربوط به گذشته ها در درون ما پنهان می مانند و به انتظار فرصت می‌نشینند. وقتی ما احساس محبت می کنیم، فرصت مناسبی برای خودنمایی این احساسات نهفته به دست می آید. وقتی احساس امنیت می کنیم، احساسات جریحه دار شده ما مطرح می شوند.
چرا زوجها در شرایط خوشی با هم مشاجره می کنند:
احساسات ناخوشایند مربوط به گذشته ها، نه لزوماً وقتی عاشق می شویم بلکه وقتی احساس خوش، شاهانه یا مصیبت آمیز داریم نمایان می گردند. مثلاً: ممکن است وقتی زن و شوهری به خانه جدید اسباب کشی می کنند، وقتی تزئینات منزل خود را تغییر می دهند، وقتی در جشن فارغ التحصیلی شرکت می کنند، وقتی در مراسم جشنی حضور می یابند و یا در جشن نامزدی شرکت می کنند، در همه این مناسبت های ویژه زن یا شوهر یا هر دو آنها به اتفاق ممکن است به طور ناگهان روحیه و واکنشهای غریبی پیدا کنند این ناراحتی ها ممکن است به هنگام یا قبل یا بعد از مناسبت ویژه جلوه گه شود.
زمانی که بدانیم احساسات ناخوشایند و سرکوب شده که نشتها گاه گاه ظاهر می شوند به سادگی می توانیم بفهمیم که چرا بی مقدمه با همسرمان اختلاف پیدا می کنیم. وقتی که ناراحت هستیم، 90% آنان مربوط به گذشته ها است و ارتباطی به آن چه که نظر می کنیم احساسات ما را جریحه دار کرده است ندارد و معمولاً 10% درصد ناراحتی‌ها به تجربه موجود ما ارتباط دارد. تمامی ناراحتی ها و توهین ها و سرزنش‌های دوران کودکی مان را شخصی قلمداد می کنیم و در ذهن خود به آن ها جایی می‌دهیم. وقتی که این احساسات ناخوشایند و حل و فصل نشده دوران کودکی جلوه گر شوند به سادگی اظهار نظر همسرمان را انتقاد تلقی می کنیم و آن را به این حساب می گذاریم که او ما را مورد سرزنش قرار داده است. در ابتدای ازدواج آن قدرها حساس نیستیم. مظرح شدن مسایل مربوط به گذشته به زمان احتیاج دارد اما وقتی آشکار شوند بر روی روابط ما با همسرمان تأثیر می گذارد. در بسیاری از روابط زناشویی اگر احساسات جریحه دار شده مربوط به دوران کودکی وجود خارجی نداشتند مشاجره ای میان زن و شوهر صورت خارجی پیدا نمی کرد.
مهمترین چیزهایی را که اول باید انجام داد:
باید توجه داشت که مهمترین کارها را باید انجام داد. تمام کارها و وظایف ضروری خود را در لیستی یادداشت کنید و آنها را به ترتیب اولویت انجام دهید. بهتر است برنامه هر شب خود را شب قبل آماده کنید. اگر خود را از شب قبل آماده کار کنید ذهن نیمه آگاهتان حتی در خواب خود را برای انجام دادن آن آماده میکند. اول صبح، وقتی سر حال و پر نشاط هستید مهمترین کارهایتان را انجام دهید تا فشار روانی حاصل از آنها ازبین برود. تأخیر در انجام این کار باعث می شود فشار فکری بیشتری تحمل کنید و باعث می شود که این مسایل را سخت تر و مشکل تر از آنچه که هستند ببینید.
اکثر یک مسئله را درست و به موقع رفع کنید پی خواهید برد که آنقدرها هم که فکر می کردید مشکلات بزرگ و جدی نیستند و می توان زودتر از آنچه که انتظار دارید رفع کنید. همسرتان دوست ندارد این برنامه را در زندگی روزمره خود بکار ببرند. شاید بهتر است در این کار با هم مشورت کنید و لیست مشترکی تهیه کنید و در انجام این کار به هم کمک کنید. استراحت یکی از ایستگاههایی است که برای رسیدن به هدف ضروری است. کارهای بزرگ را به اجزاء کوچکتر تقسیم کنید.
راه حل ها: شوهر خود را تحسین کنید:
توده های بشر زندگیهای آرام و ناامید کننده ای دارند. امشب در سراسر امریکا همه مردم زندگی آرام و بی دغدغه خود خو گرفته اند و تنهایی و کسالت زندگی را برای آنها غیر قابل تحمل ساخته است. یک مرد به خاطر موفقیتهایی که به دست می آورد از کودکی تا پیری توسط دیگران تحسین می شود. و به نظم کسی را نمی توان یافت که از تحسین صادقانه لذت نبرد. در تمام مراحل تحصیل به دانش آموزان برتر و کسانی که بهتر درس خوانده اند جوایزی به رسم یادبود اعطا می شود. کسانی که از نظر ورزشی نیز موفقیتی عادیشان می شود جوایز ارزنده ای دریافت می کنند و اگر دقت کنید خواهید دید که همسرانتان هدایا و جوایز را که دریافت کرده اند هنوز پیش خود نگه داشته اند.
حتی افرادی که سن و سالی از آنها گذشته تشویق تحسین هستند و برای تشویق شدن دست به سعی و تلاش زیادی می زنند. همه، تحسین و تشویق را دوست دارند و در حقیقت تحسین و تشویق تنها چیزی است که می تواند خستگی یک هفته یا یک ماه کار سخت را از تن انسان بزداید. زنان و مردانی که دوست دارند موفقیتهایشان به نام خودشان چاپ شود آنها را به جاهای خاصی عرضه می کنند و چند نفر سودجو ضمن چاپ نام آنها در کتاب سال تعدادی از کتابها را به خودشان می فروشند و پول خوبی به جیب می زنند و این از هیچ چیز جز نیاز بشر به تشویق حکایت نمی کند. اما یک مرد، برای تشویق تحسین بیشتر از هر کس به همسرش نیاز دارد. شما می توانید با یک جمله ستایش آمیز مهارتهای ساده و عادی همسر خود را توسعه دهید و از او یک نابغه بسازید. به همان صورت که خیلی از زنان نگران وضع ظاهر خودشان هستند خیلی از شوهران نیز نگران تیپ و قیافه خود هستند. هرچه بر سن شما افزوده می شود نیاز او به تحسین و تشویق از طرف شما بیشتر می شود. همه ما نیاز داریم که یک نفر به ما انگیزه بدهد حتی با یک جمله ساده، همین جملات ساده است که افراد انگیزه می‌دهد و آنها را به سمت حرکت و تلاش سوق می‌دهد.
خود را با همسرتان وفق دهید:
مشکل ترین قسمت زندگی همین موضوع است:«زن بهتر است خود را با شوهرش وفق دهد. «وفق دادن خود با همسر» مسئله ای است که اصلاً به کار و حرفه زن ربطی ندارد. زن می تواند رئیس اداره باشد و حقوق بسیار چشمگیری را دریافت کند. او می‌تواند در هر زمینه با افراد مختلف به رقابت بپردازد ولی در زندگی زناشویی بهتر است خود را با شوهرش وفق دهد. زن نباید خود را با هر مردی وفق دهد فقط باید با شوهرش وفق دهد. این قانون بیشتر از هر قاعده ای باعث استحکام یا سست شدن نظام خانواده می شود. اگرچه خیلی از مردم درک درستی از این قاعده ندارند. بیائید آن را مهمترین قانون زندگی خود بدانیم. اگر زنی بتواند مشکلاتش را با همسرش بدون تبادل نظر با هم حل کند واقعاً عالی است. بعضی از زن و شوهرها برای به توافق رسیدن با یکدیگر شبیه یا خط می کنند. یا هر وقت در چنین شرایطی قرار می گیرند به نوبت نظر یک نفر را در زندگی اعمال می کنند. اگر این دو راه بتواند مشکلات شما را حل کند فرض نیست آنها را اجرا کنید. همه مشکلات شما با تبادل نظر حل خواهد شد و اطاعت از شوهر هرگز به معنای بردة او بودن نیست. هنگام اطاعت از دیگران ما بر خلاف اراده و میل خود رفتار می کنیم و هدفمان حفظ زندگانی است و هلن کلر گفت: هرگاه زندگیمان را نثار دیگران کنیم بیشترین لذت را از آن خواهیم برد. اریک فروم در هنر عشق ورزی نوشته است: بعضی ها بخشیدن و دادن را با محروم شدن از آن اشتباه می گیرند. در حالیکه بخشیدن بالاترین و عالیترین نشانه قدت و نیرومندی است. او می‌نویسد: هنگام بخشیدن و دادن احساس قدرت و توانایی و عقلی بودن می کنم. این احساس وجودم را با شادمانی و لذت پر میکند. احساس می کنم که زنده و شادمان هستم. دادن بیشتر از گرفتن انسان را شادمان می کند، زیرا در دادن و بخشیدن انسان احساس میکند زنده و پر نشاط است.
از شوهرتان قدردانی کنید:
اغلب مردم به چشم انسانهای عادی و معمولی به یکدیگرمی نگرند و برای اینکه زندگی خود را از حالت عادی و روزمره در آویرد هیچ تلاشی انجام نمی دهند. اگر برای مدتی مورد لطف و محبت فردی قرار گرفتند به آن لطف و محبت عادلت می کنند و همواره منتظر دریافت محبت از دیگران می مانند و لطف دیگران را با محبت و لطف پاسخ نمی‌دهند بلکه محبت کردن دیگران را وظیفه می دانند. البته طرز رفتاری وجود دارد که باعث نشاط و سرور انسان می شود و آن عبارت است از تشکر کردن از افرادی که به نحوی از انحاء لطفی در حق انسان انجام داده باشند. حق شناسی و قدردانی از دیگران باعث می شود زندگی برای همیشه جریان داشته باشد.
قدردانی و تشکر از دیگران اصلاً به اینکه از چیزی خوشتان بیاید و یا نیاید ربطی ندارد. وقتی کسی برای کسب رضایت شما تلاش میکند و هدفش این است که شما را راضی نگه دارد، اگر از او تشکر نکنید به او توهین کرده اید. البته باید توجه داشت که قدرشناسی را نمی توان با پند و نصیحت به دیگران آموخت، بلکه باید به آنها، آموزش داد.
7-لباس پوشیدن برای همسر:
مرد هر چیزی جز خستگی را می تواند تحمل کند. وقتی با گروهی از مردانی که نسبت به زنان خود وفادار نبودند صحبت کردیم دلیل اصلی این بی وفایی را خستگی می‌دانستند. هشتاد درصد آنها گفتند که از خانه خسته شده بودند و به دنبال یک تجربه نو بودند. هر مردی نیاز دارد در خانه اش کمی هیجان و نوآوری را ببینند. وقتی زنی شبهای متوالی لباس یکسانی می پوشد همسرش را خسته میکند. لباسی که ماههای متوالی می شوید تأثیر خود را از دست می‌دهد. حال که همسرتان از لباس خواب هر روز شما خسته شده است چرا هر چند روز یکبار از لباسهای عجیب و رنگارنگی که اتفاقاً ارزانتر هم هستند استفاده نکنید. خیلی از مردان با دین زنانشان که با لباسهای رنگارنگ و نازک به استقبالشان آمده اند شادمان و سرحال می شوند. و چه بسا در یک نگاه خستگی از تنشان زدوده می شود.
زنی که همیشه لباس بلند و یکسره می پوشد، یک روز دامن و بلوز کوتاه بپوشد و در را برای همسرش باز کند همسرش با دیدن او تعجب خواهد کرد. شوهران، هیجان، لباس نو و رنگارنگ را خیلی دوست دارند. این سود جنبی نیز دارد: اولاً: وقتی شوهرشان آنها را در لباس نو و جذاب می بیند می فهمد که به نیازهای او توجه دارید و به او اهمیت می دهید.
ثانیاً: خودش این آمادگی را پیدا میکند که برای شما و نیازهای شما اهمیت قابل شود و به آنها توجه کند. زنی که لباسهای رنگارنگ و تازه می پوشد شوهرش را نیز برای توجه به خود آماده میکند. وقتی که چشم مرد به زن می افتد مرد از احساسات درونی همسرش نیز آگاه خواهد شد. ثانیاً وقتی که برای او لباس می پوشید خودتان شاد و سرحال می شوید و احساس نشاط می کنید. و باید توجه داشت که تکرار و خستگی دشمن اصلی زندگی شماست.
یک رابطه خوب چگونه به وجود می آید:
غالباً وقتی که از افراد خواسته می شود خصوصیات خوب همسرشان را شرح دهند گفته هایی از این قبیل می شنوم: خیلی زحمتکش است، نان آور خوبی است، آدم جالبی است، جذاب است و… بی شک این خصوصیات و رفتارها جالب هستند، اما نمی‌توانند پایه و اساس یک رابطه خوب قرار گیرند. یک رابطه خوب بر پایه احترام متقابل و موازنه ی قدرت نسبتاً برابر نباشد است. یک رابطه ی خوب مستلزم نشان دادن توجه و حساسیت به احساسات و نیازهای یکدیگر می باشند، همراه با درک خصوصیاتی که هر شریک زندگی را فردی ویژه می سازد. البته در قلمروی این کمال مطلوب، جا برای بحث و گفتگو، کج خلقی، اختلاف عقاید و حتی عصبانیت نیز باقی می گذارد. با این وصف، افرادی که به یکدیگر علاقه دارند راه های مؤثری برای مقابله با اختلافات شان پیدا می کنند. آنان به هر برخوردی به صورت نزاعی که باید در آن برنده یا بازنده شوند نمی نگرند به عبارت دیگر، یک رابطه ی خوب باید به زندگی شما غنا ببخشد و به آن بیفزاید، نه آن که با مجبور کردن شما به چشم پوشی از خصوصیاتی که شخصیت شما را می سازند آن را محدود سازد. ما هنگامی با افراد رابطه برقرار می کنیم که خصوصیاتشان ما را جذب میکند. اگر از ما بخواهند که برای حفظ آرامش در زندگی، خصوصیات مثبت خود را از دست بدهیم، اشتباه بزرگی در این رابطه به چشم می خورد.
نتیجه:
یک زن می تواند این جستجو را تا آنجا ادامه دهد که به هدف غایی زندگی، خداوند دست یابد. خدا تنها فردی است که می تواند زندگی را برایتان معنی کند و منظور آن را بر دل شما الهام کند. او تنها فردی است که می تواند شما را کامل کند. تنها فردی که می تواند یک طرز فکر خوب به شما اعطا کند. او می تواند امکان حیات و زیستی را به شما عطا کند که هیچ وقت بر آن تأسف نخورید. خدا تنها فردی است که از اعتماد شما سوءاستفاده نخواهد کرد. او موفقیت شما را درک میکند و باید در نظر داشت که بالاترین نادانی خشونت است، مهربان باش تا دوستی خویشانت برایت پاینده بشد، خشرویی سبب محبت می شود،میوه عقل مدارا کردن با مردم است، انسان به وسیله احسان مالک دلهای مردم می شود، خشرویی بخشندگی بدون خرج است، احسان کردن به بدکار بهترین فضیلت است، نرم خویی موجب انس و الفت است.
احترام به زن : زن از نظر اسلام مهمان محترمی است که از جنبه احترام، مهمان است و از جهت دخالت در امور زندگی، شریک صاحبخانه (شوهر) و از نظر امور داخلی، مدیر و سرپرست و وقتی بچه دار شود، مادر خانواده و مادر اجتماع است و بلکه زن خوب ملکه ای است در کندوی عسل خانواده. امام صادق(ع) می فرماید: کسی که زن می‌گیرد باید او را اکرام کند یعنی او را احترام کند و گرامیش دارد. رسول خدا فرمود: برادرم جبرئیل به من خبر داد و همواره سفارش زنان را می نمود، تا آنجا که من گمان کردم برای شوهر جایز نیست که به زن خود اف بگوید… شما زنان را به عنوان امانت خدایی گرفته اید. پس احترم یکی از ارکان اساسی زندگی مشترک است.
چگونه از مشاجره بپرهیزیم:
یکی از دشوارترین کارها در روابط زناشویی کنار آمدن با اختلافات و نقطه نظرها متفاوت است. وقتی زن و شوهر با هم توافق نداشته باشند، بحث آنها به مشاجره می‌کشد و بی مقدمه جنگ و نزاع شروع می شود. ناگهان گفت و گوی دوستانه به پایان می رسد و آنها به دلخور کردن یکدیگر، سرزنش کردن،شکایت کردم، اتهام بستن، توقع و شک و تردید روی می آورند. زن و شوهر با مشاجره نه تنها احساسات خود را جریحه‌دار می کنند بلکه به روابط زناشویی خود لطمه می زنند. البته توصیه می شود که هرگز با هم مشاجره نکنند. به جای مشاجره درباره نکات منفی و مثبت موضوع گفتگو کنید برای رسیدن به خواسته خود مذاکره کنید اما مشاجره را کنار بگذارید. بدون درک تفاوتهای میان زن و مرد ممکن است ناخواسته تن به مشاجره هایی بدهیم که نه تنها همسر، بلکه خود ما را رنج بدهد. راه اجتناب از مشاجره داشتن ارتباط محترمانه است. در شرایط مطلوب لزوماً گفت و گو نباید تولید رنجش کند. حل و فصل هر مشاجره مستلزم ارسال پیام و دریافت آن به صورتی دوستانه است. در هنگام مشاجره بهتر است مدتی از ادامه صحبت خودداری کنید و مدتی را به سکوت بگذرانید. به طرز کلام خود با همسرتان توجه کنید. برای برطرف شدن مشاجره به چهار نکته می توان توجه کرد:1-جنگیدن 2 فرار کردن 3-وانمود سازی 4-تسلیم شدن
1)جنگ کردن:وقتی زن و شوهر با هم نزاع می کنند به تدریج بی پرده سخن گفتن و آسیب پذیر بودن خود را از دست می دهند. زنها درصدد دفاع از خود بر می آید و مردها به همان اندازه از محبت کردن همسرشان دست بر می دارند و دیری نمی پاید که صمیمیت از میان آنها رخت بر می بندد.
2)گریز: بعضی از زوجها به جای مشاجره، خیلی ساده از گفت و گو درباره موضوع اختلاف خودداری می کنند. این طرز برخورد با مسئله و رسیدن به خواسته خودنوعی مجازات کردن همسر است که با دریغ کردن مهر و عشق از همسر همراه است.
3-وانمود کردن:آنان که از بیان صادقانه احساسات خود می ترسند و بنابراین سعی دارند که همه چیز خوب به نظر برسد. مردها از کلماتی مانند «خوب»، «بسیار خوب»، اشکالی ندارد و غیره زیاد استفاده می کنند اما هر یک از این کلمات مفاهیم مفتاوتی را تداعی می کنند.
زنها برای اجتناب از گل آلود کردن آب ممکن است حتی خود را فریب دهند و به این نتیجه برسند که همه چیز خوب و بی کم و کاست است و حال آنکه چنین نیست. زن از خواسته های خود می گذرد و از خود گذشتگی نشان می دهد، مبادا گرفتار تضاد و اختلاف شود.
4-تسلیم شدن: شخص به جای تن دادن به گفت و گو، تسلیم می شود. اشتباه را به گردن خود می اندازد می پذیرد که همة مشکلات میان او و همسرش ناشی از خود اوست. در کوتاه مدت زن و شوهر ظاهراً یکدیگر را دوست دارند و از رابطه خود حمایت می کنند اما در پایان کار احساس از خود بیگانگی می کنند.
نوشتن نامه ای محبت آمیز:
مطرح ساختن نامه با همسر به دلایلی از اهمیت برخوردار است:
- به همرستان فرصت دهید که از شما حمایت کند.
- تغییر در روابط را تشویق میکند- به ما می آموزد تا احساسات منفی را به طرز سالم بشوییم.
- به شما امکان می‌دهد
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 45 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
دانلود مقاله مشاجره و اختلافات زوجین
